مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
سیاست زندگی
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، موضوع مقاومت به عنوان مفهومی متداول، رایج و محوری در ادبیات جامعه شناسی سیاسی و مطالعات فرهنگی متاخر، مورد بحث قرار گرفته و از طریق روش اسنادی با رجوع به منابع کتابخانه ای و مطالعه و تحلیل نظری تلاش شده تا ویژگی ها و مولفه های مقاومت، اشکال و وجوه کاربردی آن بر حسب منابع اولیه در دسترس مطالعه شود. علاوه بر آن، رابطه مقاومت با قدرت در پرتو اندیشه فوکو و پنداشت پست مدرنیستی او از قدرت، بررسی و در نهایت، با معرفی آثار مطرح و محل ارجاع نظریه پردازان متاخری چون بوردیو، گیدنز، فیسک، دوسرتو، اسکات، کلی، بیات، کامروا و برخی از صاحب نظران و پژوهشگران داخلی، مؤلفه های مشترک مقاومت در این آثار استخراج شده است. یافته ها نشان می دهد هر چند اختلاف آرا در این زمینه مشهود است، اما به نظر می رسد دست کم ویژگی های بارز پی آیند را می توان به عنوان ویژگی مقاومت در رویکردهای نظری متاخر دانست: وقوع عینی کنش مقاومت آمیز، تضاد با وضع موجود، ماهیت متعامل مقاومت، وقوع در بستر زندگی روزمره، تلازم قدرت و مقاومت، وجود خلاقیت، اهمیت زمان در بروز مقاومت و دلپذیر بودن کنش مقاومت آمیز. با این همه، مقاومت همچنان مفهومی پیچیده است که به طور اجتماعی از سوی مقاومت کنندگان، مخاطبان مقاومت و شاهدان ساخته می شود و به نحوی با قدرت فراگیر، همه جایی و زایا ارتباط دارد.
مطالعه ی کیفی تجربه شکاف نسلی (نمونه مورد مطالعه: دختران شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
1 - 28
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به قصد راه بُردن به تجربه و درک دختران از شکاف نسلی با والدین خود، به روش نظریه ی مبنایی با 57 نفر از این افراد، مصاحبه ی نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام داد. نتایج این پژوهش نشان داد که شرایط علّی مانند: استقلال عمل، خودشیفتگی، مخاطره گرایی، خودمرجعی، مصرف گرایی، تضاد جنسیتی و صمیمیت سیال، روابط دختران با والدین آنان را دچار شکاف نموده است. در این میان طولانی شدن اقامت در خانواده و بی سازمانی خانوادگی به مثابه ی زمینه ی تسهیل گر و تحصیلات دانشگاهی، دوست محوری و استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی به منزله ی شرایط مداخله گر عمل کرده اند. استراتژی دختران در این شرایط شامل: مقاومت و طغیان می باشد. بر اساس مطالعه ی حاضر، هم گرایی ارزشی، تعدیل، انقطاع نسلی، ارتکاب به نابهنجاری های اجتماعی و انزوا و داغ بی اعتباری از نتایج احتمالی شکاف می باشد.
مطالعه ی کیفی تجربه شکاف نسلی (نمونه مورد مطالعه: دختران شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
1 - 28
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به قصد راه بُردن به تجربه و درک دختران از شکاف نسلی با والدین خود، به روش نظریه ی مبنایی با 57 نفر از این افراد، مصاحبه ی نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام داد. نتایج این پژوهش نشان داد که شرایط علّی مانند: استقلال عمل، خودشیفتگی، مخاطره گرایی، خودمرجعی، مصرف گرایی، تضاد جنسیتی و صمیمیت سیال، روابط دختران با والدین آنان را دچار شکاف نموده است. در این میان طولانی شدن اقامت در خانواده و بی سازمانی خانوادگی به مثابه ی زمینه ی تسهیل گر و تحصیلات دانشگاهی، دوست محوری و استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی به منزله ی شرایط مداخله گر عمل کرده اند. استراتژی دختران در این شرایط شامل: مقاومت و طغیان می باشد. بر اساس مطالعه ی حاضر، هم گرایی ارزشی، تعدیل، انقطاع نسلی، ارتکاب به نابهنجاری های اجتماعی و انزوا و داغ بی اعتباری از نتایج احتمالی شکاف می باشد.
جامعه شناسی گذار به سیاست سوژه در عصر جهانی شدن؛ با نگاهی کوتاه به وضعیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سیاست سوژه» اصطلاحی است که نخستین بار رابرت فریس طرح و آلن تورن تئوریزه کرد. این سیاست برآیند مدرنیته متأخر است و همگام با دگرگونی پارادایمی به بازنمایی جدیدی از امر سیاسی می انجامد. سیاست سوژه عبارت است از جایابی سوژه انسانی در کانون امر سیاسی به نحوی که هدف غایی تمامی سیاستها تحقق وجود سوژه و ابراز آن در سطوح مختلف سازمان اجتماعی باشد. ویژگی کانونی این دوره «بازاندیشگی» و نزاع کانونی آن «بازشناسی» است. فردی شدنِ تجربه امر جمعی با صورت بندی نوینی از «جامعه» همراه است که لایه نخست یا قاعده هرم زندگی جمعی را دستخوش دگردیسی کرده است. در لایه میانی یعنی در جامعه مدنی نیز با فرهنگی شدن جنبش های اجتماعی جدید و تمرکز بر حقوق فرهنگی روبرو هستیم. در لایه سوم یعنی در ساحت سیاست ورزی نیز شاهد طرح «سیاست سوژه» هستیم؛ «سیاست زندگی» جایگزین «سیاست رهایی» می شود. جهانی شدن به معنای عام گرایی فزاینده در تجربه زیسته بشر است که به واسطه فشردگی فضا و زمان ممکن می شود و افزون بر بایسته ساختن مواجهه ای نوین با امر مدرن، ضرورت گذار به سیاست سوژه را دوچندان می کند. در پایان مقاله ضمن اشاره ای کوتاه به موقعیت ایران در فرایند گذار جهانی، تحلیلی مختصر از مواجهه با این وضعیت نوپدید ارائه می شود.
زمینه ها و حوزه های تصمیم گیری زنان؛ بازسازی معنایی تجربه و درک زنان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 25
حوزه های تخصصی:
گستره و دامنه قدرت زنان به دلیل جایگاه شکننده و آسیب پذیر در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی با محدودیت هایی همراه است. یکی از عرصه هایی که به میانجی آن می توان به کندوکاو در باب قدرت زنان پرداخت، فرایند تصمیم گیری در زندگی روزمره است. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربه زیسته زنان متأهل از تصمیم گیری ها و کشف زمینه ها، پیامدها و نحوه مواجهه زنان با پدیده تصمیم گیری از طریق ادراک و معنای ذهنی کنش هایی است که زنان با استفاده از آن ها تلاش می کنند از موقعیت های زندگی روزمره به عنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای میان زنان متأهل شهر سنندج به انجام رسید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. نتایج حاصل از مصاحبه با 28 نمونه از زنان سنندجی بیانگر آن است که خودباوری، بازاندیشی و خطرپذیری، پشتوانه خانوادگی، کلیشه های جنسیتی، تجربه (سابقه ) تصمیم گیری و منابع در دسترس زنان از زمینه های تصمیم گیری زنان به حساب می آیند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از تصمیم گیری نشان می دهد که زنان برای تصمیم گیری از استراتژی هایی چون گفت وگوی منطقی، انجام دادن درست و به موقع مسئولیت ها، استقلال و پشتوانه مالی، قرار دادن همسر در عمل انجام شده، بسنده نکردن به وضع موجود و بالا بردن سطح توقع از زندگی مشترک و اعتصاب زنانه بهره می گیرند. تجربه تصمیم گیری برای زنان پیامدهای احساس ارزشمندی، تعمیم و تعمیق تعلق جمعی، خوداتکایی، توانمندسازی و اعتماد به نفس در پی داشته است.