علوم اجتماعی (علامه طباطبایی)
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار 1393 شماره 64 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه نیازهای فردی و اجتماعی مخاطب سینمای ایران با میزان استفاده او از این سینما انجام شده است. روش این پژوهش، پیمایش بوده است که سعی دارد بر اساس نظریه ها و مفاهیم مرتبط با مخاطب فعال و استفاده و رضامندی، به این سوال اساسی پاسخ دهد که چه رابطه ای بین استفاده از سینما برای رفع نیازهای فردی و اجتماعی و میزان استفاده از سینما وجود دارد؟ جامعه آماری، مخاطبان سینما در شهر تهران در سال 1390 هستند و تعداد 400 نفر حجم نمونه را تشکیل می دهند. نتایج حاصله حکایت از این دارد که مخاطبان چون پاسخ نیازهای فردی و اجتماعی خود را در سینمای ایران نیافته اند از این سینما برای رفع این نیازها استفاده اندکی می کنند؛ به جز در مواردی که استفاده ایشان از سینما نه محتوایی که فراگردی بوده است و نهایت این که وضعیت مخاطب سینمای ایران، بیشتر رویگردانی است تا استفاده.
کندوکاو نظری مفهومی درباره توسعه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو، می کوشد با بهره گیری از اندیشه های جامعه شناختی، مدلی نظری مفهومی برای توسعه فرهنگی ارائه نماید و به این منظور، با تفکیک دو بخش «هسته فرهنگی مشترک» و «کنش اجتماعی» و تبیین روابط میان این دو، به بررسی مکانیسم عمل فرهنگ در جامعه معاصر پرداخته است. در ادامه، با محوریت همین چارچوب نظری، چگونگی تغییر فرهنگ در جامعه را مورد تبیین و تدقیق جامعه شناختی قرار داده است. این کوشش نظری به منظور دست یافتن به مدلی نظری برای توسعه فرهنگی به معنای روش دموکراتیک برساخته شدن هسته فرهنگی مشترک جامعه توسعه فرهنگی را بر اساس مؤلفه های تشکیل دهنده اش، تعریف و مدلی نظری برای آن ارائه کرده است. محقق در پایان، هشت مؤلفه مرتبط به هم، شامل برخورداری فرهنگی، ابداع فرهنگی، تکثر فرهنگی، تعامل فرهنگی، مشارکت فرهنگی، شمول فرهنگی، وفاق فرهنگی و بازاندیشی فرهنگی را به عنوان مؤلفه های تشکیل دهنده توسعه فرهنگی پیشنهاد نموده است.
بررسی تحول فرهنگ جنسیتی در کتب درسی (مطالعه ای تطبیقی پیرامون کتاب های فارسی اول ابتدایی سال های 1357، 1362 و 1382)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، تغییرات بسیاری در کتب درسی صورت گرفته است. تحقیق حاضر با تمرکز بر سه دوره تغییرات کتاب فارسی ابتدایی، به بررسی تحولات فرهنگ جنسیتی[1] می پردازد. برای این منظور، محتوای آشکار و پنهان کتاب فارسی در سه سال تحصیلی 1357، 1362 و 1382 با رویکردی استقرایی و به روش تحلیل محتوای کیفی، مورد مطالعه قرار گرفت. مقولات مرتبط با سئوالات این تحقیق، با سه تکنیک کد گذاری باز، محوری و گزینشی، استخراج شد. کدهای مربوطه نیز با به کارگیری تکنیک کمی، شمارش شدند. یافته ها نشان از جنسیتی شدنِ فضا، نقش ها، تفریحات و ابراز احساسات در هر سه دوره دارند. همچنین جامعه پذیری نقش های جنسیتی توسط والدین در دو دوره نخست و جنسیتی شدن استقلال کودک تنها در دوره آخر دیده می شود. بررسی ها نشان می دهد در سه دوره مورد بررسی، هویتی جنسیتی شده منعکس شده است که البته در دوره آخر این موضوع کمرنگ تر شده است. به عبارت دیگر، در برخی موارد، تفاوت بین دو جنس به میزان اندکی کمتر شده است.
تحلیل محتوای کیفی از منظر رویکردهای قیاسی و استقرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تحلیل محتوا یکی از روش های رایج در تحقیقات اجتماعی است. طی دهه های اخیر، گونه های گوناگونی از تحلیل محتوا به وجود آمده اند که می کوشند اصول این روش را در ترکیب با مفروضات انواع رویکردهای نظری به کار گیرند. با وجود چنین تنوعی، این پرسش قابل طرح است که چگونه می توان نوعی دسته بندی از روش تحلیل محتوا ارائه داد؟ آیا تقسیم تحلیل محتوا به دو گونه کمی و کیفی می تواند تنوعات موجود در این عرصه را پوشش دهد؟ بهره گیری از منطق های پژوهشی، پاسخی برای این دست پرسش ها فراهم می سازد. منطق مستتر در گونه های گوناگون تحلیل محتوا، بویژه از نوع تحلیل محتوای کیفی، می تواند به عنوان محوری برای شناخت تشابه ها و همچنین تمایزها در نظر گرفته شود. بر این اساس، دو منطق استقرا و قیاس، مبین اصول فکری هدایت کننده انواع گونه های تحلیل محتوای کیفی هستند و به تنهایی و یا در ترکیب با یکدیگر می توانند مسیر حرکت در این روش را تعیین کنند. آنچه در این مقاله آمده است تلاشی برای ارائه یک صورت بندی کلی از تحلیل محتوای کیفی است که با متمایز کردن آن از نوع کمی، آغاز می شود و به شناخت جایگاه دو منطق پژوهشی استقرا و قیاس در تحلیل محتوای کیفی و همچنین نحوه کاربرد آن ها در فرایند تحقیق منجر می گردد.
سیری در رویکردهای نظری متاخر به مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، موضوع مقاومت به عنوان مفهومی متداول، رایج و محوری در ادبیات جامعه شناسی سیاسی و مطالعات فرهنگی متاخر، مورد بحث قرار گرفته و از طریق روش اسنادی با رجوع به منابع کتابخانه ای و مطالعه و تحلیل نظری تلاش شده تا ویژگی ها و مولفه های مقاومت، اشکال و وجوه کاربردی آن بر حسب منابع اولیه در دسترس مطالعه شود. علاوه بر آن، رابطه مقاومت با قدرت در پرتو اندیشه فوکو و پنداشت پست مدرنیستی او از قدرت، بررسی و در نهایت، با معرفی آثار مطرح و محل ارجاع نظریه پردازان متاخری چون بوردیو، گیدنز، فیسک، دوسرتو، اسکات، کلی، بیات، کامروا و برخی از صاحب نظران و پژوهشگران داخلی، مؤلفه های مشترک مقاومت در این آثار استخراج شده است. یافته ها نشان می دهد هر چند اختلاف آرا در این زمینه مشهود است، اما به نظر می رسد دست کم ویژگی های بارز پی آیند را می توان به عنوان ویژگی مقاومت در رویکردهای نظری متاخر دانست: وقوع عینی کنش مقاومت آمیز، تضاد با وضع موجود، ماهیت متعامل مقاومت، وقوع در بستر زندگی روزمره، تلازم قدرت و مقاومت، وجود خلاقیت، اهمیت زمان در بروز مقاومت و دلپذیر بودن کنش مقاومت آمیز. با این همه، مقاومت همچنان مفهومی پیچیده است که به طور اجتماعی از سوی مقاومت کنندگان، مخاطبان مقاومت و شاهدان ساخته می شود و به نحوی با قدرت فراگیر، همه جایی و زایا ارتباط دارد.
بازتاب انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری افغانستان در مطبوعات (تحلیل محتوای چهار روزنامه انیس، هشت صبح، باختر و ماندگار در فاصله 26 خرداد تا 26 مرداد 1388 )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی چگونگی بازتاب انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری افغانستان در چهار روزنامه مطرح این کشور (انیس، هشت صبح، باختر و ماندگار) با هدف بررسی و شناخت و مقایسه نحوه پوشش اخبار و مطالب انتخاباتی پرداخته است. این تحقیق دو ماه منتهی به کارزار انتخاباتی دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری افغانستان (از 26 خرداد تا 26 مرداد) را با تکیه بر نظریه اعتماد سیاسی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار داده است. حامد کرزی و عبدالله عبدالله، دو رقیب عمده این کارزار انتخاباتی بودند. روزنامه های انیس و باختر، طرفدار کرزی و روزنامه های هشت صبح و ماندگار، حامی عبدالله هستند. از دو ماه مورد بررسی، یک ماه به شیوه نمونه گیری طبقه بندی شده انتخاب شد که حاصل آن، 513 مطلب انتخاباتی بود که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بنابر یافته های این پژوهش، حامد کرزی، سهم بیشتری از مطالب انتخاباتی را به خود اختصاص داده است. در ارائه اخبار و مطالب انتخاباتی، سبک غالب، «خبر» و بیشترین برخورد با کاندیداها «احترام آمیز» بوده است؛ به طوری که رفتارهای محترمانه، بیش از چهار برابر رفتارهای غیر محترمانه بوده است. از نظر نوع حمایت، حمایت «مستقیم» از کاندیداها بیشتر به چشم می خورد. از نظر نوع مطلب نیز روزنامه نگاران افغان به مطالب «فرایند مدار» بیش از مطالب رویداد مدار پرداخته اند. بر اساس داده های به دست آمده، کاندیداهای دومین دوره ریاست جمهوری افغانستان، به شعارهای «دموکراسی» و «توجه به آرای مردم» در برنامه هایشان بیشتر توجه کرده اند و بر «مشارکت مردم» بیش از سایر محورهای انتخاباتی تأکید داشته اند. در مجموع، با توجه به آنچه از داده ها برمی آید، روزنامه های افغانستان، ضمن حمایت از کاندیدای مورد نظر خود، با حفظ چارچوب های اصول حرفه ای روزنامه نگاری، نحوه بازتاب مطالب انتخاباتی را به نمایش تمرین دموکراسی تبدیل کرده و با وجود انتقاد و حمایت مستقیم از کاندیداها، پای بندی خود را به موازین اخلاقی حرفه روزنامه نگاری نشان داده اند.
معرفی و تحلیل نقوش صخره ای ازندریان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنگ نگارها از نظر انجام مطالعات تاریخ هنر، باستان شناسی و مطالعات انسان شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. با در نظر گرفتن پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی همدان و وجود مکان های گوناگونی که این نقوش در آنها ایجاد شده اند، خلاء مطالعاتی در این مورد مشهود بود؛ به طوری که تا کنون تنها دو محل دارای نقوش صخره ای در این استان گزارش و به صورت کلی معرفی شده اند. با در نظر گرفتن این موضوع و نشان دادن ارتباطات فرهنگی درون منطقه ای و برون منطقه ای، معرفی این نقوش واجد اهمیت خاصی است. از سوی دیگر، تحلیل هنری و سبک شناسی این آثار یکی دیگر از جنبه های با اهمیت در این مطالعه است. ضرورت تشکیل بانک اطلاعاتی از این سنگ نگاره ها در سراسر کشور از دیگر اهدافی است که ضرورت انتشار این یافته ها را در نشریات علمی جهت اطلاع دانش پژوهان ضروری می نمود. نقوش مورد بررسی در این مقاله در ازندریان ملایر شناسایی شده اند و در مجموع حدود 700 نقش در چهار محل در کوهستان های قشلاق دالی، بقلی دره سی، آشاقی کلنگه و آشاقی نهنجه مورد بررسی قرار گرفته اند. موضوعات صحنه های بررسی شده، شامل نقوش بز، سگ سانان، نقوش گیاهی، نقوش نمادین و نقوش انسانی است. نقوش انسانی، شامل صحنه های انسان سواره، درحال شکار، تیراندازی و صحنه های جنگ است. نقوش، از نظر کیفی، کمی و شباهت های این آثار، با نقش و نگاره های دیگر مناطق کشور و حتی فراتر از مرزهای کنونی ایران قابل بررسی و تحلیل اند.