مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مشیت
حوزه های تخصصی:
رابطه مشیت الهی با هدایت و ضلالت انسانهادر عرفان محیی الدین ابن عربی
حوزه های تخصصی:
مشیت الهی و ارتباط آن با مسئله هدایت و ضلالت آدمیان از جمله مهمترین مسائلی است که اذهان اندیشمندان دینی را به خود متوجه نموده است. پژوهش حاضر جستاری است در اندیشه های عرفانی محیی الدین ابن عربی عارف نامدار قرن هفتم هجری جهت یافتن پاسخ این مسئله براساس اصول ومبانی فکری عقیدتی او. در این تحقیق پس از تعریف اعیان ثابته، اهمیت و نقش آن در مشیت الهی بیان گردیده و مسئله تابعیت مشیت خداوند از علم او و در نهایت اعیان ثابته و احدیه التعلق بودن مشیت الهی تبیین و تحلیل گردیده است و سپس به این نتیجه می رسد که آنچه در عالم وجود حاصل است برحسب عین ثابت ممکنات می باشد و هر عینی را استعدادی است ذاتی و لایتغیر. همه ممکنات مطیع نظام تکوین و مشیت الهی هستند و اراده و مشیت الهی نیز تنها به خواست و استعداد ذاتی ممکن تعلق می گیرد.
جبری یا اختیاری بودن « ایمان و کفر »(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قدمت جبر و اختیار در افعال انسان، به دوره های آغازین مباحث کلامی در تاریخ بشر برمی گردد. در این میان، جبری یا اختیاری بودن ایمان و کفر، از جایگاهی بس رفیع برخوردار است. این موضوع، ذهن اندیشمندان بسیاری را به خود مشغول داشته و هنوز هم مَطمح نظر متکلّمان می باشد. فخر الدین رازی و علاّمه طباطبایی، دو بزرگ اندیشه اشعری و امامی، در جای جای آثار خود، به این موضوع پرداخته، و ابعاد گوناگون آن را کاویده اند. آن چه را این دو، در تفاسیر خود، بیان کرده اند، از جامع ترین پژوهش های ژرف در این زمینه است. طبق مبانی این دو دانشمند، رسیدن فخر رازی به جبری بودن ایمان و کفر، و دستیابی علاّمه طباطبایی به «امر بین الامرین» در این زمینه، امری قابل پیش بینى است.
نقد و تحلیل مبانی اخلاق اشعری با رویکرد قرآنی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اشاعره در تبیین مسألهی خیر و شر، عقل را ناکارآمد میدانند و بر خلاف معتزله و امامیه، حُسن و قبح عقلی افعال اخلاقی را انکار مینمایند. انکار حُسن و قبح عقلی، ریشه در جبرگرایی این فرقه ی کلامیدارد؛ چرا که با اعتقاد به جبر، پای عقل در میدان تمیز خیر و شر، بسته خواهد شد. از طرف دیگر، این نگاه جبرگرایانه، ریشه در استنباط نادرست اشاعره از برخی آیات کلام الله مجید دارد. آنان این آیات را مستمسک خویش قرار داده و از طریق آن به طرح این موضوع پرداخته اند که انسان در افعال خویش، واجد اراده و اختیار نیست.
جبرگرایان با استفاده از این آیات، بر این اعتقاد رفته اندکه خدا خالق افعال انسان است، اوست که آدمیرا هدایت یا گمراه میکند، و افعال انسانی، جز حاصل ارادهی او نیست. از طرفی، علم خداوند، ازلی و ابدی است؛ بنابراین، اگر انسان دارای اختیار باشد و بتواند چیزی را انتخاب کند که علم ازلی خداوند به آن تعلّق نگرفته است، علم الهی مبدّل به جهل میگردد.
در این مقاله، ضمن اشاره به مبحث حُسن و قبح عقلی اخلاق و مسألهی جبر و اختیار، شماری از این آیات کریمه، مطرح گردیده و به اختصار، بررسی و تدقیق فلسفی شده است تا در حد امکان، بطلان سخن اهل جبر در فهم این آیات، آشکار گردد.
عنایت الهی نسبت به جهان هستی از نگاه سه فیلسوف یهودی، مسیحی و اسلامی( ابن سینا، ابن میمون و توماس آکوئینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
از مباحثی که در الهیات فلسفی یهود، اسلام و مسیحیت بدان پرداخته شده رابطة وجودی و تدبیری خدا با جهان است. این مسئله که با عنوان ""عنایت یا مشیت الهی""مطرح شده است در واقع از تمایز های مهم الهیات فلسفی در حوزة ادیان ابراهیمی با فلسفه های یونانی است، چرا که در الهیات یونانی به رابطة ایجادی بین مبدأ هستی و جهان توجه نشده است بلکه اصل ، عدم عنایت و التفات موجود عالی نسبت به دانی است. سه فیلسوف برجسته و تأثیر گذار در الهیات یهودی ، مسیحی و اسلامی - ابن میمون ، ابن سینا و توماس آکوئینی - با نگاه به این اصل و با الهام از متون دینی تفسیر متفاوتی از رابطة خدا با جهان ارائه نموده اند. هر چند ابعاد و فروعات این بحث بسیار گسترده است ولی با توجه به محدودیت مقاله به تحلیل دیدگاه این سه اندیشمند در توضیح تنها چهار پرسش محوری مرتبط با عنایت و مشیت الهی بسنده شده است و میزان توفیق آنان در تبیین فلسفی این موضوع و نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه های آنان ارزیابی شده است .
بداء در دیدگاه آیت الله نمازى شاهرودى
حوزه های تخصصی:
بداء به معناى آغاز و ظهور رأى امرى است که اصل همه ادیان الهى است و بر آن اساس خداوند را به قدرت، سلطنت، اختیار، صاحب امر بودن، و مالکیّت تام توصیف کردند.
احادیثى در باب عظمت و اهمیّت بداء ذکر شده است. بداى خداوند در این است که او در کارهاى خویش آزاد است و هیچ اضطرار و لزومى براى خداوند نیست، مشیّت و رأى و امر او حادث است و تحت سلطنت و اقتدار اوست. ابقاى موجودات و افناى آنها نیز براى خداوند هیچ لزوم و اضطرارى ندارد و او مى تواند امرى را مشیّت کند، آن را از بین ببرد و امر دیگرى جاى آن قرار دهد و این ناشى از حریّت و سلطنت خداست.
بر اساس احادیث، بداء مسبوق به علم است. علّامه نمازى شاهرودى معتقد است بداء در علم مکنون خدا راه ندارد و در علم محمول غیرحتمى خداست.
اثبات بداء براى خدا، ردّ دیدگاه علوم بشرى است که نظام موجود را بر اساس نظام علّى و معلولى، نظام تامّ و اتمّ مى دانند که در آن هیچ تغییر و تبدیلى امکان ندارد.
بررسی مسأله اراده خداوند از منظر حکمت متعالیه و مکتب تفکیک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در اندیشه صدرالمتألهین، اراده الاهی، علم او به نظام اصلح و از صفات ذات است. خداوند، علت تامه مخلوقات است و صدور فعل از او، ضروری می باشد. در مقابل دیدگاه صدرا، به باور اهل تفکیک، اراده الاهی نه به معنای علم، بلکه به معنای قدرت و سلطه بر فعل و ترک است؛ و در نتیجه، از صفات فعل به شمار می آید. با چنین توصیفی، خداوند، فاعل مختار است و نتیجه قول به علت تامه بودن او، فاعل موجب بودن او است. از جمله اشکالاتی که پیروان مکتب تفکیک بر دیدگاه ملاصدرا وارد کرده اند، اشکال به معنای اراده و ضروت علی و معلولی میان خداوند و مخلوقات است که منجر به فاعل موجب بودن خداوند می گردد. در این نوشتار، دیدگاه صدرالمتألهین در تقابل با مکتب تفکیک در باب اراده الاهی، بررسی شده و به اشکالاتی پاسخ داده شده است که پیروان مکتب تفکیک در این باره بر صدرا وارد کرده اند.
واکاوی اراده الهی در اندیشه فلاسفه و متکلمان اسلامی با تأکید بر مدرسه کلامی بغداد و حله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی خدا کیست؟
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع امامیه
«اراده الهی» از مهم ترین مباحثی است که تبیین کلامی و فلسفی آن با یکدیگر متفاوت است؛ هرچند برخی متکلمان در تفسیر «اراده الهی» به اندیشه فلسفی گراییده اند. در اندیشه متکلمان نخستین امامیه، با تأکید بر مضامین احادیث اهل بیت^، اراده یکی از مراتب فعل الهی و به معنای «عزم بر مشیت» بود؛ اما مدرسه بغداد، همگام با معتزله بغداد، آن را به «فعل الهی» یا «امر به فعل» تفسیر کرد؛ گرچه ذاتی دانستن اراده و تفسیر آن به «علم به مصلحتِ در فعل» نیز طرفدارانی داشت. پس از مدرسه بغداد و در طول تاریخ کلام امامیه، تحلیل اراده تحت تأثیر اندیشه فلسفی قرار گرفت و سرانجام در مدرسه حله، اراده به امری ذاتی یا همان داعی، یعنی «علم به مصلحت و خیریت در فعل» تفسیر شد. در این پژوهش، درصدد هستیم با واکاوی چیستی اراده از دیدگاه فیلسوفان و متکلمان، سیر تطور آن را در سده های میانه، به ویژه در اندیشه کلامی مدرسه بغداد و حله بررسی کنیم و با ارزیابی تطبیقی این دیدگاه ها، نسبت آنها را با رویکرد روایات در این زمینه دریابیم.
بررسی تحلیلی نظر علامه طباطبایی درباره قضا و قدر با رویکرد تفسیری روایی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
علامه طباطبایی با وجود اینکه در مسئله قضای الهی بر خلاف رویکرد فلسفی رایج، قضا را تنها منحصر به عالم مجردات ندانسته و آن را به عالم ماده نیز سرایت داده و گام جدیدی در این زمینه برداشته و میان دیدگاه فلسفی رایج و دیدگاه قرآن و روایات، الفت و سازگاری بیشتری ایجاد نموده است، در وجودشناسی مسئله قدر از این عمومیت دست کشیده و مرتبه قدر را تنها به عالم ماده نسبت داده است. در این مقاله تلاش شده است تا با رویکرد تفسیری، روایی و فلسفی، دیدگاه ایشان تحلیل و بررسی شود. در پایان این نتیجه به دست آمده است که قدر نیز مانند قضا در همه مراتب هستی راه دارد و تفاوت میان این دو تنها به اعتبار عقلی بازمی گردد. همچنین در ضمن نتیجه گیری کلی به پیامدهای نظر مختار اشاره شده است.
مصلحت در افعال الهى؛ بررسى دیدگاه علّامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسى مصلحت و حکمت در افعال الهى است. آیا افعال الهى بر یک سلسله مصالح و حکمت ها مبتنى است؟ آیا مى توان فرض کرد افعال الهى خالى از مصالح و به گزاف صادر شود؟ هدف این نوشتار بررسى دقیق سنخ افعال الهى و یکسانى و یا تفاوت آنها با افعال انسان هاست. پاسخ به این سؤال باب وسیعى از معرفت ذات ربوبى را به روى ما مى گشاید و شناخت برخى از افعال و صفات الهى را براى ما تسهیل مى کند. روش نوشتار در مقام گردآورى، اسنادى و در مقام تبیین، توصیفى و تحلیلى بوده و با محوریت دیدگاه علّامه طباطبائى در تفسیر شریف المیزان صورت گرفته است. با بررسى دیدگاه مؤلف تفسیر المیزان، به تعریف جدیدى از مصلحت در افعال الهى غیر از آنچه بین اشاعره و معتزله مشهور بود مى رسیم. این دیدگاه نوعى جمع بندى ابتکارى و بدیع بین آیاتى از قرآن کریم است که در این مقاله به آنها اشاره شده است.
تعلیقات على بن محمد عاملی بر احادیث ابواب عدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلیقات علی بن محمد عاملی (سده یازدهم) بر یازده حدیث از توحید صدوق، کافی و کتابهای دیگر در این گفتار ارائه شده است. این تعلیقات، که از کتاب ""الدر المنثور فی المأثور و غیر المأثور"" عاملی برگزیده شده، در موضوع هایی است مانند: بداء، استطاعت، قدریه، نفی جبر و تفویض، امر بین الامرین، حدیث تردّد، مشیت الهی، رساله امام هادی7 در نفی جبر و تفویض. شرح حال مختصری از عاملی در آغاز مقاله آمده است.
مبانى عفو الهى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عفو و مغفرت خداوند مبتنى بر صفات کمال الهى است. این صفات همان مبانى عفو پروردگار است. این مقاله بر آن است تا با روش پژوهش قرآنى و با استفاده از اصول کلامى امامیه، مبانى عفو الهى را استخراج کند و کارکرد یا کارکردهاى هر کدام از این مبانى را در موضوع عفو خداوند به دست آورد و در نهایت، نسبت هاى موجود میان این مبانى را به منظور تحقق عفو پروردگار تبیین نماید.نتایج پژوهش حاکى از این است که محبت، حکمت، رحمت، عدالت، علم، فضل، مالکیت و مشیت از مهم ترین مبانى عفو الهى هستند که قرآن کریم بر آنها دلالت دارد. هریک از این مبانى، داراى کارکردهاى مبنایى متفاوتى در موضوع عفو الهى است. مبانى عفو الهى براى تحقق بخشیدن به فعل عفو، نسبت هاى خاصى با یکدیگر دارند. «حکمت» حاکم بر رحمت، فضل و مشیت الهى است، هرچند خود برآمده از علم مطلق خداوند است. همچنین «رحمت» زیربنایى ترین مبناى عفو خداوند است، هرچند خود ریشه در محبت ویژه الهى نسبت به بندگان مستحق عفو دارد.
بررسی معناشناختی مفهوم مشیت از دیدگاه قرآن کریم: تدوین چارچوب مفهومی برای فرایند عمل مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه معنا شناختی واژه مشیت به عنوان یکی از اساسی ترین واژه های کلیدی قرآن کریم می باشد. مطالعه معناشناختی واژه مشیت به ما کمک می کند تا به نقش و جایگاه این مفهوم در ترسیم شبکه معنایی کلمات قرآن کریم دست پیدا کنیم. این مفهوم به ما کمک می کند تا از آن به عنوان یکی از ساختارهایی بهره گیریم که می تواند به منزله راهنما در شکل دهی به فعالیت های ما نقش آفرینی کند. هر فعالیتی از این منظر از دریچه مشیت می تواند نگریسته شود و در شکل دهی به یک شیء منجر شود. فرایند مشاوره و عملی که در این فرایند ساخته و پرداخته می شود، موضوع بررسی حاضر قرار گرفته است. این بررسی نحوه ای از مطالعه معناشناسانه زبان است که ماهیت و ساختار معنای زبانی را آشکار می سازد؛ در همین راستا، معناشناسی قرآنی به کشف جهان بینی قرآن و نحوه نگرش قرآن به جهان هستی و موجودات و مخلوقات عالم کمک می رساند مشیت یکی از مهمترین مقولاتی که در ترسیم چگونگی خلق جهان و مخلوقات عالم به کار رفته، مشیت است. در قرآن کریم، مشیت به دو صورت فعلی (شاء) و اسمی( شیء) و در یک معنا به کار رفته اند. به لحاظ مفهومی مشیت به خواست و تمایلی اشاره می کند که خلق جهان را هدف خویش قرار داده است؛ این خواست به لحاظ مصداقی، شیء نامیده می شود.
کاربرد نظریه شبکه معنایی در مطالعات قرآنی (میدان معناشناسی امر، اراده، مشیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه ها همواره در بافت های کاربردی خود، با یکدیگر ترکیب شده و عبارت های مختلفی می سازند؛ این ترکیب و ارتباط، در هیچ زبانی، تصادفی و بدون قاعده نیست و روابط معناداری میان واحد های هر زبان حاکم است. در قرآن کریم نیز، کاربرد هر واژه در آیات، حکیمانه و هدفمند است و با کنکاش و بررسی ارتباط واژه ها با یکدیگر، می توان مفهوم هر واژه را در ارتباط با دیگر واژگان و در یک نظام معنایی تعیین نمود. تحقیق حاضر، در نظر دارد تا با کاربست نظریه شبکه معنایی در مطالعات قرآنی - با نگاهی به حوزه معنایی قوانین الهی در قرآن - گامی مهم در جهت شناخت مفاهیم قرآنی و درک روابط معنایی میان واژگان این کتاب حکیم بردارد. بدین منظور نگرشی ساخت گرایانه به متن قرآن داشته و از تلفیقی از مکتب بُن آلمان ها و روابط بینامتنی استفاده نموده است. در این راستا پس از انتخاب موضوع و واژگان کلیدی آن، ابتدا تمامی آیات مربوط به هر یک از واژگان کلیدی، جمع آوری می شود. پس ازآن، «مؤلفه های معنایی» واژگان کلیدی ارزیابی می گردند. در مرحله بعد، «میدان معناشناسی» هر واژه تعیین شده و کلمات مرتبط با مفهوم کانونی میدان از طریق نمودارها و جداول دادگانی که در آنها تقابل و ارتباط میان واژگان نشان داده می شود، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. درنهایت، با مقایسه ارتباطات میدان های معنا شناسی، «شبکه معنایی» ترسیم می شود. با این کار، هر واژه با تمام ابعاد معنایی خود ظاهر شده و ارتباطات متعدد واژگان در یک مجموعه کلی مورد بررسی قرار می گیرد و بدین ترتیب، معنای هر واژه در بافت کاربردی خود، معین می شود.
بررسی تطبیقی اراده الهی از دیدگاه ملاصدرا و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اراده در انسان همراه با تصور، تصدیق و تغییرات نفسانی، حادث می شود. مسلماً این اراده، سزاوار ذات واجب الوجودی خداوند، نیست. از سوی دیگر، می دانیم ذات باری تعالی از ازل متصف به جمیع صفات کمالی است. اراده نیز از صفات کمال است و بنابراین، عقلا ذات باری تعالی نمی تواند خالی از این کمالِ ازلی باشد. لذا ملاصدرا در همه آثار فلسفی خود، اراده را از صفات ذاتی و همان علم، شوق و ابتهاجِ خداوند به نظام اصلح می داند. اما ظاهر روایات، با رد اراده ذاتی و وحدت آن با علم، تاکید دارند اراده خداوند صفتی حادث و همان احداث و فعل اوست. صدرا برای رفع تقابل میان دیدگاه عقل و روایات، در موضعی از شرحش بر اصول کافی، ضمن تاکید بر اراده ازلی و عینیت آن با علم، اراده حادث را نیز پذیرفته و قائل است اراده نیز مانند علم دارای مراتب است که بالاترین مرتبه آن اراده ازلی اجمالی و پایین ترین مرتبه آن اراده تفصیلی یا همان اراده حادث است. اما این دیدگاه با توجه به شدت تاکید روایات بر نفی اراده ازلی و عدم عینیت آن با علم، چندان راهگشا نیست. در این مقاله پس از گزارش آراء صدرا و مضامین روایات، برای حل این تقابل، پیشنهاد می شود، اراده ازلی خداوند را می توان به معنای قدرت بر اراده دانست. و اراده حادثِ مورد تاکید در روایات را به معنای ظهور و فعلیت آن به حساب آورد. لذا خداوند از ازل اراده دارد؛ اما از ازل اراده نمی کند. تاکید روایات بر حدوث اراده، ناظر به مقام اراده کردن خداوند است که با تحقق آن، فعل ضروری می شود و زاید بر ذات است. به همین دلیل موجب تغییر در ذات الهی نخواهد شد.
رویکرد حکمت صدرایی به مشیت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشیت بعنوان اولین تجلی ذات حق، فارغ از زمان و مکان، پنجره بروز و ظهور سایر مخلوقات از منشأ هستی است. در اندیشه حکمت متعالیه مشیت الهی ذیل مباحثی مانند قدرت، علم و اراده خداوند مطرح میشود. اما این صفات با ذات حق، تنها در مفهوم مغایرت دارند و بحسب مصداق و وجود عین ذات خداوند هستند. ملاصدرا در توجیه عینیت ذات و صفات، بر این مبنا استدلال میکند که خداوند بسیط الحقیقه و صرف الوجود است و بهمین دلیل نمیتوان به غیریت و تعدد وجودی صفات با یکدیگر و با ذات حق رأی داد. قدرت خداوند قرین اراده و مشیت ازلی اوست و بهمین دلیل است که فعل بدون تراخی از ذات حق صادر میگردد. بنابرین فعل فاعل قادر برخلاف نظر متکلمان که آن را به صحت فعل و ترک معنا کرده اند همراه با مشیت است؛ مدار قادریت اینست که مشیت سبب صدور یا ترک فعل باشد. از طرفی، عنایت خداوند همان علم تفصیلی حق تعالی به ذات خود و نظام خیر است که موجب پیدایش فعل میگردد. مشیت الهی بهمراه عنایت او سبب تحقق خارجی فعل مورد رضایت خداوند است. تحقق عینی موجودات مطابق خصوصیاتی است که در علم و مشیت ازلی خداوند مقدر شده است. این همان قضا و قدر و آخرین مرتبه علم الهی است که بدنبال مشیت ازلی که شامل عنایت، علم، علیت و رضایت ذات حق است ظهور می یابد. تمام ممکنات، از جمله اختیار انسان، مشمول این مشیت و قضا و قدر الهی خواهد بود.
درباره چگونگی علم خداوند به شرطی های خلاف واقعِ آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پاسخ به مسئله ناسازگاری میان مشیت مطلق الهی و آزادی مخلوقات، مولینیزم نظریه علم میانی را مطرح می کند، نظریه ای که با فرض علم خداوند به شرطی های خلاف واقعِ آزادی ادعا می کند که می توان بدون حذف یکی از طرفین (مشیت یا آزادی) مسئله فوق را حل نمود. بدین نحو که خداوند با علم به این شرطی ها و بالفعل کردن مقدم آنها می داند که مخلوقات، آزادانه چه فعلی را محقق خواهند کرد. لذا بدین طریق هم آزادی مخلوقات حفظ می گردد و هم مشیت خداوند که عبارت است از علم پیشین و کنترل او بر افعال مخلوقات. نوشته پیش رو سعی دارد نشان دهد از آنجا که عدم تغییرپذیری خداوند یکی از مفروضات اصلی مولینیزم است، لذا این دیدگاه نمی تواند صفت اراده را به خداوند نسبت دهد، زیرا صفت اراده برای مولینیزم امری است دوسویه که مستلزم حرکت از امکان به سمت فعلیت است و این امر معنایی جز پذیرش تغییر در ذات الهی ندارد. در پایان استدلال خواهیم کرد که چون معلومات شرطی نیازمند بالفعل شدن توسط اراده الهی هستند، در نتیجه طرح شرطی های خلاف واقع در داخل علم الهی طرحی ناموفق است و بحث پیرامون صدقِ آن کمک شایانی در حل مسئله فوق نمی کند.
اسماء وصفات الهی از دیدگاه حکیم ملّاهادی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۰۰-۸۱
حوزه های تخصصی:
موضوع دانش عرفان نظری، حقّ سبحانه تعالی است و تعیّنات ذات مطلق فقط در قالب اسماء و صفات الهی قابل شناسایی است، لذا بحث از اسماء وصفات که موجب شناخت خداوند است، ضرورت می یابد. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی، با مداقه درآراء سبزواری به مسئله اسماء و صفات الهی از منظر معرفت شناسی و نقش آن در ایجاد موجودات، سلوک ومعرفت الهی، به ارتباط حقّ با عالم آفرینش و نیز علم و مشیت الهی می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد از منظر وحدت شخصی وجود، وجود حقیقی خداوند است وسایر موجودات نماد و شئون آن هستند که از طریق اسماء با خداوند ارتباط دارند. صفات نیز از نظر مفهوم متکثر و از نظر ذات دارای یک مصداق بوده و تعلیم اسماء، تکوینی و وجودی است. اگرچه نمی توان اسماء و صفات خداوندی را جدای از ذات باری تعالی دانست، ولی در مقام اطلاق، اسماء و صفات را می توان برای او اعتبار نمود.
نگره و مواجهه مکتب تفکیک با تعارض ضرورت علّی و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
5 - 24
حوزه های تخصصی:
طبق اصول فلسفی، ضرورت علّی لازمه اثبات جریان علیّت در تمام امور از باری تعالی تا اقصی موارد کائنات می باشد. علی الظاهر این قاعده با برخی مسائل مسلّم عقلی و وجدانی دچار تعارضاتی است که عمومیت و بعضاً اساس صحت این قاعده را زیر سوال برده است. اختیار وجدانی یکی از این دست موارد مورد شبهه در تقابل با ضرورت علّی است. در مقاله حاضر تعارض میان قاعده ضرورت (اصل مسلّم فلسفی) و اختیار (اصل مسلّم عقلی و نقلی) با روش تحلیلی- منطقی طبق مبانی جریان فکری تفکیک (از مکاتب مخالفِ روش و مبانی فلسفی) مورد بررسی قرار گرفته است. از نگاه اصحاب تفکیک اساس تشخیص نسبت اصل عام علیّت با مفاهیمی چون ضرورت و اختیار، جستجوی علیّت در موطن نفس است. با مراجعه به نفس، مشخص می شود اساساً چنین استلزامی میان علیّت و ضرورت برقرار نیست و با رهایی از این استلزام ناصواب راه برای حل مسأله اختیار گشوده خواهد شد. مکتب تفکیک ضمن نقد و بیان تالی فاسدهای بیان فلاسفه از قدرت، اثبات حقیقت واحد قدرت و عدم تعدد آراء در آن، اثبات رابطه عرضی میان اسباب و علل با مشیّت و قضاء، و توجه به نقش فاعل مختار حین انجام فعل بعنوان معیّن فعل یا ترک، گوهر دوسویه اختیار را کلید اصلی حل معما می داند و با پذیرش استثناء در ضرورت علّی- معلولی به نحو سالبه جزئیه؛ یعنی در خصوص افعال اختیاری احتمال تحقق صدفه را نفی کرده بلکه بدون این استثناء، اثبات اختیار را محال می دانند..
تطابق عوالم تکوینی با عوالم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۵
29 - 48
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهمی که از دیرباز و از دوران باستان در حکمت الهی و فلسفه و عرفان اسلامی مورد توجه متفکران، فلاسفه و عرفا بوده است، تطابق عوالم تکوینی با عوالم انسانی و یا به عبارتی انطباق عالم اکبر و عالم اصغر و به تعبیر دیگر عالم تکوین و عالم تشریع، و سرانجام تطبیق انسان کلی با هستی است. این مسأله در فرازهای مختلف دعای سحر آمده و مفسران معاصر در شرح این دعا به این موضوع اشاراتی کرده اند. نگارنده سعی کرده تا این مسأله را با نگاهی نو مورد بحث قرار دهد و نتایج حاصل از این مباحث را نقد و بررسی و تحلیل کند، و توجیه عقلی نظریه همبستگی علم ازلی الهی را با هستی و آفرینش بیان کرده و برداشت خود را از آن ارائه دهد.