مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
قلمرو
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
517 - 543
حوزه های تخصصی:
امکان علم انسانی اسلامی، مبنایی ترین مسئله در مباحث مربوط به علوم انسانی اسلامی و در عین حال مورد جدال فراوان است که بسیاری آن را قبول و عده ای انکار کرده اند. هر دو دسته بر اساس نحوه نگرش خود به دو مقوله «علم» و «دین» برای خود دلایلی ذکر کرده اند. ما نیز برای روشن شدن نظر علامه طباطبایی در این موضوع، باید در این دو عرصه مطالب را سامان دهیم. علامه طباطبایی به مناسبت های مختلف در تفسیر ارزشمند «المیزان» و دیگر آثار خود با استناد به آیات قرآنی، در باب علم و دین مطالبی بیان کرده اند که نشان می دهد علم انسانی با پسوند اسلامی را ممکن می دانند و سخنان منکران را نمی پذیرند؛ چرا که آنان از منظر ایشان، در شناخت علم و دین مسیر صحیح را طی نکرده اند. در این نوشته برای اثربخشی و کاربردی کردن مطالب، به مهم ترین عناوینی می پردازیم که موجب عدم امکان اسلامی کردن علوم انسانی از نظر مدعیان آن است. دلایل عمده منکران، از این قرار است: تغایر علم و دین در روش، زبان، هدف، موضوع و مسائل؛ و نیز ادعای تداخل حداقلی میان موضوعات دینی و علمی یا ادعای تضاد بین گزاره های آن دو. این انگاره ها از منظر برداشت های قرآنی علامه بررسی خواهند شد تا با عنایت به سخنان وی، پاسخ ایشان به ادعای عدم امکان علم انسانی اسلامی روشن شود.
مقایسه انتقادی مدل های فرهنگی و مدل های آرمانی در علوم شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۱
117 - 141
حوزه های تخصصی:
در علوم شناختی این پیش فرض پایه ای حاکم است که دانش ذهنی اساساً دانشی دایره المعارفی است که به واسطه بدن مندی با جهان بیرون در ارتباط می باشد؛ ازاین رو ذهن فاقد سازه های ذاتی برای تولید معناست و تنها ابزاری است که به جهان اطراف و تجربیات ما معنا می بخشد. به این ترتیب است که در علوم شناختی فرایند معناسازی از طریق ذهن، مسئله ای مهم تلقی می شود و در همین راستا، برخی از رشته های علوم شناختی، مانند زبان شناسی و انسان شناسی شناختی، برای فهم این فرایند ابزار تحلیلی مختلفی را ابداع کرده اند. این مقاله به کمک بررسی انطباقی این ابزار تحلیلی بر آن است با معرفی مزایا و محدودیت های هر یک از این ابزار، درنهایت نشان دهد که چگونه زبان شناسی شناختی برای درک فرایند ساخت معنا در ذهن، به بافت مندی معنا در سپهر اجتماعی- فرهنگی زبان بی توجه بوده است و چه راه حلی برای رهایی از این مخمصه وجود دارد.
مبانی نظریه پردازی در تعیین قلمرو دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این نوشتار بیانِ بایسته ها در چگونگی تولید یک نظریه در حوزه قلمرو دین می باشد. روش این مقاله نیز اسنادی تحلیلی و براساس بررسی روشی نظریات مختلف در این حوزه می باشد. با بررسی صورت گرفته، مشخص می شود که در تولید و تبیین نظریات مختلف در حوزه قلمرو دین می بایست دو ساحت دین پژوهی مد نظر قرار گیرد؛ ابتدا می بایست براساس ارائه یک چارچوب استاندارد، بستر نظری اطلاق دین تبیین گردیده و در آن چارچوب دین مدنظر خویش را تبیین نماید. سپس می بایست موضع نظریه پرداز در آن دسته از مبانی نظری که در مسئله قلمرو دین دخیل هستند نیز روشن گردد و از این رهگذر، منشأ تفاوت نظریات موجود در حوزه قلمرو دین تبیین صورت پذیرد. این امر علاوه بر فهم هندسه نظریات مطروحه، اتخاذ رأی و داوری در این مسئله را نیز برای مخاطبین این نظریات، تسهیل می گرداند.
بررسی فقهی قلمرو اجرای تعزیر و تادیب کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعزیر، عقوبتی است که شارع برای آن اندازه ای معیّن نکرده و تعیین مقدارش را به دست حاکم سپرده است، ولی تأدیب با توجه به موارد کاربرد آن نزد فقیهان برای دو معنای تربیت به عنوان وظیفه والدین و مربّی و یا تأدیب مترادف با تعزیر، استعمال شده است. سؤال اصلی این پژوهش در مورد قلمرو اجرای تعزیر و تأدیب کودک در فقه است که بعد از واکاوی مستندات فقیهان مشخّص شد: دامنه شمول حکم تعزیر شامل انجام کارهای مکروه و ترک مستحبّات نمی شود، بلکه باید به جواز تعزیر کودک برای ارتکاب کلیّه محرّمات و هر نوع جرمی، اعمّ از جرائم منصوص، غیر منصوص، کبیره، صغیره، مخالفت با احکام اولیّه، ثانویّه و حتى احکام حکومتى قائل شد. اما در مورد تأدیب کودک باید گفت که تأدیب او به جهت ترک تمامی اخلاقیّات و عرفیّات جایز است، ولی در مورد آموزش و یا ترک کلیّه واجبات، نمی توان به جواز تأدیب او در غیر از نماز و روزه قائل شد.
قلمرو آزادی زن پس از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۴
133 - 151
حوزه های تخصصی:
خانواده قدیمی ترین و مهم ترین گروه اجتماعی، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است. زن و مرد براساس قواعد حقوقی و با رعایت احکام اخلاقی این نهاد را تشکیل می دهند. یکی از ارکان اصلی خانواده را زن تشکیل می دهد. حقوق فردی زن در وسیع ترین تعبیر به آزادی ها، توانایی ها، مصونیت ها و مطالباتی گفته می شود که جامعه آن را برای رشد و اعتلای فرد ضروری می داند. در نظام حقوقی اسلام به شخصیت و جایگاه زن و نقش های وی در زندگی فردی و اجتماعی توجه خاصی شده است. این پژوهش تلاش می کند، ضمن بیان مبانی و دلایل آزادی و محدودیت، وضعیت و میزان محدودیت ها و آزادی های زن در عرصه های مختلف عبادی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را پیش و پس از ازدواج مقایسه و بررسی کند. یافته ها نشان داد که از یک سو، در بسیاری از موارد در وضعیت و میزان آزادی و محدودیت ها ی زن پیش و پس از ازدواج تفاوتی ندارد و از سوی دیگر در شرایطی خاص، برای کاهش یا حذف محدودیت های احتمالی و تضمین آزادی عمل و اختیار زن پس از ازدواج راهکارهای شرعی و قانونی پیش بینی شده است.
جستارهای نوین در شناخت نظری مفهوم جغرافیای فرهنگی در مکتب پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
1 - 20
حوزه های تخصصی:
در فلسفه علم و به ویژه در علوم انسانی، تعریف و شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه دارای مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه متفاوت و حتی متضاد است؛ به عبارت دیگر، شناخت یک مفهوم در مکاتب مختلف می تواند دارای تعاریف متضاد باشد. از این جهت تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین، یکی از مبنایی ترین اصول در مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات است. در علوم جغرافیایی یکی از مفاهیم و پارادایم های تعیین کننده حوزه معرفتی جغرافیای فرهنگی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف فلسفی از جمله در پدیدارشناسی متفاوت است؛ از این رو با توجه به بنیادین بودن نوع پژوهش، کوشش شده با مراجعه به مستندات معتبر نظری نوعی نگاه نقادانه در رابطه با شناخت جغرافیای فرهنگی در مکتب پدیدارشناسی ارائه شود. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اصولاً ساحت هستی شناسانه جغرافیای فرهنگی در زیرمجموعه علوم جغرافیایی ناشی از ادراک و شناخت ذهنی پدیده ها در ذهن انسان (دیزاین) در یک قلمرو فرهنگی- اجتماعی متمایز است. ضمن اینکه انسان در مکان خود به ایجاد و توسعه روابط اکولوژیکی می پردازد و پیوند خود را در ابعاد مختلف با آن مستحکم می کند و آنچنان به مکان وابسته می شود که از حد روابط مادی با مکان فراتر می رود و نوعی علاقه حسی، عاطفی و غیرمادی شکل می یابد. برحسب این دیدگاه، شکل گیری فرایند توسعه در یک قلمرو فرهنگی- فضایی مستلزم برانگیختن ارزش ها و سرمشق های رفتاری خاص میان عموم مردم است. از حیث روش شناسی نیز اصولاً جغرافیای فرهنگی در مکتب پدیدارشناسی بر اساس روش شناسی کیفی، توسعه پیدا می کند که وابسته به شناخت دقیق احساس ها و اذهان مردم نسبت به فضای جغرافیایی است
رتبه بندی عوامل تاثیرگذار دربحران های ژئوپلیتیکی منطقه غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
ریشه یابی بحران های ژئوپلیتیکی مستلزم بررسی سیر تاریخی تکوین بحران ها و نیز شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع بحران های ژئوپلیتیکی، واکاوی نقش دولت ها و بازیگران سیاسی درون منطقه ای، شناخت نقش دولت ها و بازیگران مداخله گر فرا منطقه ای، شناسایی و بررسی نقش نخبگان مذهبی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی است. تحقیق حاضر برای تحقق هدف اصلی تحقیق که همانا رتبه بندی مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار در بحران های ژئوپلیتیکی جهان اسلام است از روش تحقیق کاربردی- توسعه ای استفاده کرده است و پس از جمع آوری اطلاعات با ابزارهای مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و مطالعه اسناد نیز از روشهای تحقیق پیمایشی و تحقیق نظری و کتابخانه ای و اینترنتی استفاده می شود. همچنین با کمک تکنیک های دلفی و طوفان فکری برای استخراج مولفه ها و شاخص ها بهره گیری شده است و با استفاده ازطیف لیکرتی، روشهای وزن دهی و روشهای کمّی و کیفی به تجزیه و تحلیل آن ها اقدام شده است. که در پایان محققین به این نتیجه مهم می رسند که جهان اسلام در منطقه غرب آسیا دچار بحران های ژئوپلیتیکی مختلفی است که از این بحران ها می توان به مواردی نظیر ظهور گروه های تکفیری، رقابت و کشمکش بین کشورهای همجوار، رقابت های ایدئولوژیکی، بحران قومیت ها و گسست های فرهنگی اشاره کرد. وقوع این بحران در کوتاه مدت منطقه را دچار بحران جنگ، بی خانمانی و رشد جریان های تروریستی نموده است و در بلندمدت نیز پیامدهای به مراتب گسترده تری به دنبال خواهد داشت که منجر به تجزیه و متلاشی شدن کشورهای اسلامی به محدوده های ضعیف تر و کوچک تر و تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه غرب آسیا می شود. عامل وقوع این بحران ها، کنترل، مداخله و تصرف یک یا چند ارزش نظیر مکان، فضا، موقعیت، آب، منابع، قلمرو، اقلیت قومی، بازار صادراتی، مسیر انتقال کالا، انرژی، جزیره، تنگه، خط مرز، مکان مذهبی و نظایر آن است.
تبیین عوامل مؤثر بر قلمروسازی/ گستری دریایی از منظر ساختار- کارگزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمرو یک بیان سرزمینی و حقوقی با مرزهای محدود، ثابت و با داشتن حق حاکمیت ملی به شکل یک ساختار معیّن است که این مفهوم گاهی در تضاد و برخورد با منافع کارگزاران (قدرت ها، حکومت ها، دولت ها، تصمیم گیران سیاسی، ژئوپلیسین ها و سایر بازیگران قلمروخواه و قلمروگستر) تبدیل به عرصه قلمروسازی/ گستری آن ها (در هر دو عرصه خشکی و دریا) می شود؛ از این حیث قلمروسازی– گستری دریایی تلاشی است برای تسخیر، کنترل و سلطه بر پهنه های آبی (در ورای قلمرو و مرزهای حقوقی)، با هدف دستیابی به منافع و منابع جغرافیایی قدرت، سلطه و کسب وجهه و منزلت، به طور عام و به طور اخص در دریا. در این راستا، سؤال اصلی مقاله مزبور چنین است: مهم ترین عواملی که بازیگران را به سمت قلمروسازی/ گستری در عرصه دریا سوق می دهد، چه هستند؟ فرضیه های مطرح شده در پاسخ به سؤال تحقیق چنین است: نخست، ذاتی بودن قلمروخواهی-گستری انسان ها است. دوم، عدم بازدارندگی کامل کنوانسیون حقوقی دریاها (1982) به واسطه تفسیر و سوء استفاده منفعتی برخی از کشورها (عمدتاً قدرت ها) و نسبی بودن حاکمیت دولت های ساحلی در مناطق و قلمروهای دریایی که راه را برای قلمروسازی-گستری سایرین باز می کند. سوم، نقش ساختار طبیعی (موقعیتی و مورفولوژیکی) دریا و چهارم، ظرفیت های کارکردی (ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، گذرگاهی، امنیتی- نظامی و...) دریا است، که در مجموع برداشت سوداگرایانه از این موارد به مثابه منابع جغرافیایی قدرت آفرین، توجیه گر قلمروسازی/ گستری کشورهای مدعی در قلمروهای ثابت حقوقی و ورای آن در مکان و فضاهای دور دست آبی است. پژوهش حاضر از حیث روش، ترکیبی از توصیف، تحلیل و تبیین است. اطلاعات مورد نیاز براساس روش کتابخانه ای گرد آوری شده است.
دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دروازه یکی از عناصر مهم و کم شناخته شده شهرهای پیشامدرن است. در این مقاله، دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی در گستره فرهنگی ایران بررسی شده است. در این پژوهش با بررسی و تفسیر متون درجه اول، داده برای روایتی تاریخی از دروازه فراهم شده است. در این مقاله، چیستی دروازه، نسبت دروازه با شهر و حیات شهری، و نسبت دروازه با تلقی افراد از شهر و جهان پیرامون، ذیل سه نقش متفاوتی که دروازه می تواند به خود بگیرد، بررسی شده است: دروازه به مثابه شیئی محصول عمل انسان؛ دروازه به مثابه ابزاری برای انجام کنش های انسانی؛ دروازه به مثابه صحنه ای برای اعمال انسانی. از خلال این بررسی، وجوهی از ماهیت دروازه و موقعیت آستانه ای آن در فضای شهر و نقش آن در تعیین و تبیین قلمرو شهر روشن می شود. اجزا و فضاهای دروازه طوری سازمان دهی می شد که بتوان بسته به موقعیت، آمدوشد را با درجات مختلف کنترل کرد. دروازه بر احتمال گذار میان درون و بیرون تأکید داشت، اما این گذر را مشروط به ارزش ها و قوانینی می کرد که به شهر به مثابه قلمرو معنا می بخشید. دروازه در شکل دهی به تصویر ذهنی افراد از ساختار شهر و قلمرو آن نقش مهمی ایفا می کرد. حفظ دروازه برای حفظ شهر حیاتی بود. دروازه و رویدادهای مرتبط با آن، به واسطه وضعیت آستانه ای و اهمیتی که در حفظ و تعیین و تبیین حدود شهر داشت، دلالت های نمادینی یافته بود. در واقع دروازه در هر سه لایه کالبدی و اجتماعی و نمادین نماینده شهر به مثابه یک قلمرو بود.
تبیین قلمروگستری سازمان های بنیادگرا در دولت های شکننده (مطالعه موردی: داعش در تونس)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵
41-52
حوزه های تخصصی:
بنیادگرایی در قالب منش و کنش یکی از مسایل امنیتی جهان امروز است، به گونه ای که قلمرویابی و قلمروگستری گروه های بنیادگرای تروریستی بخش کلانی از ادبیات امنیتی جهان را به خود معطوف داشته است. طی یک دهه گذشته منطقه شمال آفریقا برخاسته از بحران های داخلی، رقابت های سیاسی و ایدئولوژیکی منطقه ای و مداخله قدرت های فرامنطقه ای کانون پیدایش و گسترش اندیشه های افراطی گرایانه شده، به گونه ای که هزینه ها و آثار فراوانی در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی در پی داشته است. در این میان، شمال قاره آفریقا و به طور مشخص کشور تونس فرصت های مناسبی برای رشد و گسترش سازمان بنیادگرای داعش فراهم ساخته است. پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد و داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است در قالب نظریه میدان واحد جونز بر این فرضیه استوار است که عوامل داخلی (بحران های اجتماعی) و خارجی (قدرت های مداخله گر) ، زمینه قلمروگستری سازمان های بنیادگرای تروریستی مانند داعش را در تونس فراهم آورده است. نتیجه پژوهش نشان داد که شکنندگی دولت، ساختار جغرافیایی و پیوستگی های ژئوپلیتیکی، به همراه محظورات سیاسی و بین المللی حاکم بر تونس زمینه قلمرویابی و قلمروگستری داعش را فراهم کرده است ، اما عدم همراهی نظام ژئوپلیتیک منطقه ای و جهانی و ناکامی این گروه در فرآیند قلمروداری مانع از پیدایش موجودیت سیاسی- فضایی نوینی شد.
جایگاه و عملکرد کلونی ها و پولیس ها در نظام اقتصادی سلوکی
حوزه های تخصصی:
گستردگی قلمرو سلوکیان در شرق و نیاز آن به تسلط بر اتباع ایرانی، منجر به ایجاد پایگاه های حامی خود با مجبور ساختن اتباع یونانی-مقدونی به مهاجرت در درون سرزمین های شرقی شد. ساخت زنجیرگونه کلونی ها درطول مسیر های تجاری شرق و عملکرد سیاسی-اقتصادی آن ها سبب استحکام حکومت سلوکی و دوام بیشتر آن نسبت به حکومت اسکندر مقدونی شد. وجود کلونی های هلنیستی در آسیای مرکزی سبب شد تا جمعیت انبوهی از مهاجران یونانی-مقدونی به سوی این منطقه گسیل شوند که خود پنجره جدیدی به روی تجارت شرق به غرب باز کرد. مقاله حاضر، بر آن است تا با تکیه بر داده های باستان شناختی و متون تاریخی و به روش توصیفی-تحلیلی، نخست به روشن ساختن ماهیت شهرسازی سلوکیان و تفاوت کلونی ها و پولیس ها بپردازد؛ سپس علل ساخت و کاربرد کلونی ها در آسیای مرکزی و فلات ایران را شرح دهد. از آنجا که تمرکز پژوهش های گذشته بیشتر به نحوه ساخت و تجدیدبنای شهرهای سلوکی در سوریه و آسیای صغیر بوده است. پژوهش حاضر، سعی دارد تا بر این پرسش اصلی تمرکز کند که، هدف سلوکیان در ساخت کلونی ها و شهرهای مختلف چه بوده است؟ فرضیه تحقیق آن است که سلوکیان علاوه بر استفاده نظامی از این شهرها، به استفاده اقتصادی از آن ها نیز می اندیشیدند؛ چراکه جایگاه این کلونی ها که بعد ها به شهرهای بزرگ تبدیل شدند، درطول جاده های تجاری شرق بوده است که خود بر نقش اقتصادی آن ها افزوده است.
بررسی مولفه های تاثیر گذار بر اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی با رویکرد حفظ خلوت ( نمونه مورد مطالعه: مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
91 - 106
حوزه های تخصصی:
در مجموعه های مسکونی ، تأمین خلوت در دو بعد اصلی خود (یعنی حفظ حریم خانوادگی و حریم خصوصی) به عنوان مؤلفه های مؤثر در تأمین امنیت و آرامش ساکنان، در اولویت قرار دارد. در حقیقت نگرش افراد به خلوت، بخشی از فرایند اجتماعی شدن آنهاست و به منظور تثبیت روابط اجتماعی باید به خلوت افراد و گروه ها در عرصه عمومی توجه شود. ایجاد تعادل میان خلوت و تعامل اجتماعی امری ضروری است و باید با توجه به ارزش های فرهنگی هر جامعه ای بررسی شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی شاخص های تأثیر گذار خلوت بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. روش انجام پژوهش "توصیفی_تحلیلی" است و برای شناسایی مؤلفه های خلوت مؤثر بر تعاملات اجتماعی از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر ساکنان مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 322 نفر است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده گردید. برای بررسی مدل پژوهش و ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی، برای مقایسه میانگین ها از آزمون تی تک نمونه ای و برای رتبه بندی مؤلفه ها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های قلمروخواهی مانند فواصل میان فردی، مشخصات فیزیکی، قلمروهای فضایی و حریم سمعی و بصری به عنوان متغیرهای تأثیر گذار بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه با رویکردی به حفظ خلوت هستند. یافته های آزمون تی تک نمونه جامعه آماری نشان داد میانگین تمامی مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها بالاتر از مقدار متوسط به دست آمده و تمامی مؤلفه ها و شاخص های تعیین شده دارای تأثیر نسبتاً زیادی بر تعاملات اجتماعی هستند(05/0>p). میانگین مؤلفه فواصل میان فردی برابر با 4.48، مرز و قلمرو برابر با 4.38، مشخصات کالبدی برابر با 4.12 و حریم سمعی بصری برابر با 4.06 هستند. نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن همچنین نشان داد که مؤلفه های مرز و قلمرو و فواصل میان فردی دارای بیشترین میانگین رتبه و در نتیجه بیشترین تأثیر را بر تعاملات اجتماعی دارند . همچنین در میان زیرمؤلفه ها، انعطاف پذیری کالبدی، همگنی اجتماعی و انعطاف پذیری میان فردی دارای بالاترین میانگین رتبه و بیشترین تأثیر بر تعاملات اجتماعی هستند.
مفهوم و قلمرو شهروندی از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
65 - 104
حوزه های تخصصی:
در اندیشه های شهروندی موجود، معیار در سنجش مثبت و منفی دولت ها، در رعایت مؤلفه های شهروندی قلمرو و چارچوب مرزها، رکن اساسی به حساب می آید. این سنجش به لحاظ تأثیرگذاری سازمان های بین المللی اهمیت ویژه یافته که عمل کشورهای اسلامی به نحوی از این قاعده مستثنا نبوده است. در تحقیق حاضر به این پرسش پاسخ داده می شود که: اعتبار قلمروهای ترسیمی از منظر قرآن کریم چگونه است و مؤلفه های شهروندی موجود با آموزه های قرآن کریم هم خوانی دارد یا نه؟ بر اساس یافته های این تحقیق، خطابات قرآن کریم فرازمانی و فرا مکانی بوده و بر نفی قلمروهای ترسیمی تأکید دارد و مؤلفه های شهروندی با آنچه قرآن در روابط اجتماعی انسان با تأکید بر کرات انسان بیان داشته تفاوت ماهوی دارد؛ گرچه ممکن است در مواردی ازنظر شکلی یا محتوایی هم خوانی وجود داشته باشد. درنتیجه با استفاده ازآنچه قرآن کریم بیان داشته می توان به برتری شهروندی قرآنی و پیام جهانی شان، آن را به عنوان یک الگوی مطلوب ارائه کرد و این امر با در نظر داشت کرامت انسانی که قرآن روی آن تأکید دارد قابل تحقق است.
قلمروگستری جنوب خاوری ایران در مناسبات پساتحریم با تأکید بر بندر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۳
126 - 150
حوزه های تخصصی:
قلمرو، بنیادی ترین دانش واژه جغرافیای سیاسی یا ژئوپلیتیک است که شناسه و کارکرد آن، تابع بایسته های زمانی و مکانی در قالب متغیرهای اقتصادی، نظامی، سیاسی، فرهنگی و فناوری برشماری می شود. از زمان فروپاشی شوروی مناسبات ژئوپلیتیک در مقیاس جهانی، سرشتی ژئواکونومیک محور یافته است؛ بدین معنا که کارکرد اقتصادی مکان هاست که به آنها وزن ژئوپلیتیک بخشیده است. از این رو، پرسش متن پیش رو بر این اساس مطرح می شود که قلمروگستری جنوب شرق ایران در مناسبات جهانی؛ به ویژه در دوران پساتحریم چگونه است؟ پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که جنوب خاوری ایران؛ به ویژه بندر چابهار توانش هایی در حوزه ترابری و بندرگاهی دارد که در صورت سرمایه گذاری و تقویت زیرساخت ها، به کارکرد آن مقیاسی جهانی خواهد بخشید؛ به گونه ای که حتی امروزه به رغم برجا بودن برخی از تحریم ها، در کانون توجه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای قرار دارد. داده های مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری شده است و روش شناسی حاکم بر آن، سرشتی توصیفی- تحلیلی دارد. نتیجه پژوهش نشان داد که نیاز فزاینده دو کشور هند و چین، با اقتصادی پویا به انرژی و بازار فروش کالا، توجه آنها را به حضور در مکان های راهبردی جهان برانگیخته است. در این میان، جنوب شرق ایران؛ به ویژه بندر چابهار در این مناسبات ژئواکونومیک، وزن ژئوپلیتیک ویژه ای یافته است؛ به گونه ای که این بندر در کانون توجه کشورهای هند، چین و افغانستان قرار گرفته و انتقال انرژی کشورمان به چین و پاکستان از جنوب شرق کشور، رقابت این دو کشور را در قالب سرمایه گذاری و سفر متعدد هیأت های دیپلماتیک هندی، افغانی و چینی به ایران در پی داشته است که در آینده نزدیک نیز افزایش خواهد یافت.
سنجش اثرگذاری قلمروهای سه گانه فضای کالبدی بر سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: شهرک اکباتان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای کالبدی امروزه محیط مناسبی برای شکل گیری و تقویت روابط اجتماعی متقابل و مشارکت در قالب گروه های اجتماعی نیست، زیرا روابط اجتماعی تحت تأثیر ویژگی های مختلف ساماندهی محیط مانند هم پیوندی، نفوذپذیری، خوانایی و مقیاس بر رفتار و سرمایه اجتماعی به وجود آمده میان انسان ها، بسیار موثر است. در واقع کیفیت حضور و فعالیت اجتماعی انسان ها، فارغ از کالبد فضا نبوده و از رابطه ای دو سویه برخوردار است. اخیرا تلاش های متعددی در جهت ارتقای تعاملات اجتماعی صورت گرفته اما سطح سرمایه اجتماعی، تغییر قابل توجهی نیافته است. در این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع در حوزه محیط کالبدی، شکاف مطالعاتی را بی توجهی به قلمروهای فضایی تبیین می کند، لذا هدف این تحقیق به صورت سنجش ارتباط قلمروهای فضایی (خصوصی، نیمه خصوصی و عمومی) با سرمایه اجتماعی در محله تدقیق شده است. این تحقیق به روش مطالعه موردی با تجزیه و تحلیل داده های نظرسنجی حاصل از پیمایش 382 نفر در شهرک اکباتان تهران انجام شده، انتخاب جامعه آماری براساس نتایج خوشه بندی فرهنگی اجتماعی محلات تهران (1397)، مطالعات علوم اجتماعی دانشگاه الزهرا و مشاهدات میدانی نگارنده صورت گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل های آماری پرسش نامه های پالایش شده نشان می دهد که رضایت از قلمروی خصوصی، کیفیت محیطی مناسب در قلمروی عمومی و عزت نفس به عنوان یکی از ویژگی های فردی با سرمایه اجتماعی همبستگی دارند. همچنین وجود فعالیت ها و رفتار مشترک مهم در فضاهای عمومی خدماتی در ارتقای سرمایه اجتماعی تأثیرگذار است. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد توجه به مسکن ساکنان و بهبود کیفیت کالبدی قلمروهای نیمه خصوصی و عمومی باید در برنامه ریزی محلی در اولویت قرارگیرند.
تبیین رابطه خوانایی فضا با میزان رفتار قلمروپایی شهروندان در پارک های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
5 - 20
حوزه های تخصصی:
خوانایی کیفیتی محیطی است که به فضای شهری وضوح بخشیده و سبب گشته که سیمای شهر بهتر به ذهن سپرده شود. در بستر بوستان های شهری، مؤلفه های خوانایی فضایی توانسته اند درجات مختلفی از رفتار قلمروپایی را در شهروندان پدیدآورند. هرگونه شخصی سازی و نشانه گذاری محیط یا دفاع در مقابل مزاحمت، یک نوع رفتار قلمروپایی محسوب و تقویت آن درنهایت منجر به افزایش تعاملات اجتماعی می شود. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر مقوله خوانایی و چگونگی اعمال روش هایی در جهت افزایش رفتار قلمروپایی در پارک های شهری است. در این تحقیق از روش های مشاهده حضوری، مصاحبه و تهیه پرسشنامه استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمام ابعاد شاخص های خوانایی یعنی خوانایی مسیرها، گره ها، حوزه ها، لبه ها و نشانه ها باید کنار هم در یک فضا وجود داشته باشند تا آن فضا را قابل فهم کنند این قابل فهم بودن درنهایت حس مالکیت و قلمروپایی را افزایش می دهد.
تعامل مفهوم هویّت با مفاهیم فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویّت که عامل شناسایی خود در برابر دیگری است، از یک سو نشانگر شباهت هاست و از سوی دیگر نمایانگر تفاوت ها. هویّت را می توان به عنوان یک مفهوم روان شناختی، فرهنگی و نیز جغرافیایی معرّفی کرد که وجهه، ادراک، وظایف و تعاملات فرد با دیگران را پی ریزی می کند به طوری که هویّت، ادراک شکل گرفته در افراد از پدیده های جغرافیایی را تثبیت و تقویت می کند. هدف مقاله حاضر آن است که با بررسی تعاریف و ویژگی های مفهوم هویّت، رابطه این مفهوم با شاخص های اساسی علم جغرافیا و به طور اخص با مفاهیم فضایی سیاسی ارزیابی و مورد مطالعه قرار گیرد. بسته به ماهیت نظری پژوهش، از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع دست اول و معتبر لاتین و فارسی برای انجام آن استفاده شده است. حال سوال اساسی پژوهش این است که بیشترین تعامل هویّت با کدام مفاهیم فضایی سیاسی است؟ به نظر می رسد که هویّت، مفهومی ذهنی است که نقش مهمی در شکل دادن به تصاویر ذهنی و ادراک انسان از مفاهیم فضایی نظیر مکان، فضا، مقیاس، ملّت، قلمرو و مرز دارد و به عبارتی هویّت با پدیده های عینیِ جغرافیایی در تعامل مداوم و مستمر است . یافته های مقاله نشان می دهد که هویّت «مکانی» بخش زیربنایی هویّت افراد و گروه ها است که از طریق دیگر مکان ها یعنی «فضا»های وابستگی، بستری برای فعالیّت ها و رفتارهای انسانی در «مقیاس»های مختلف می باشد. در این بین «مرز»های هویّتی منجمله مقوله هویّت ملّی و به تعاقب آن «قلمرو» ملّی مطرح می شود که آن گاه اعمال حاکمیّت، قدرت و نظارت انحصاری بر پهنه مشخصی از سرزمینِ باهویّت اعمال می شود. جان کلام آنکه مفهوم ذهنیِ هویّت با مفاهیم عینی و فضایی جغرافیایی سیاسی رابطه تنگاتنگ و ارگانیک دارد و دائماً همدیگر را معنا می بخشند و یکدیگر را بازتولید می کنند. فلذا هویّت با مشخص کردن خود و دیگری در ترکیب با مفاهیم فضایی موجب وابستگی و پیوند فرد و گروه های اجتماعی در مقیاس های فضایی مختلف به قلمروهای جغرافیایی می شود.
نقش عرف در قلمرو حقوق مالی زوجین
حوزه های تخصصی:
عرف یا به اختصار شروط ضمن عقد، تعهداتی است که در حین ازدواج با توافق زن و شوهر وارد مفاد قرارداد ازدواج آن ها می شود. این شروط را می توان در سند رسمی ازدواج ذکر کرده و با امضای دو طرف رسمیت داد. این شروط در قانون ذکر نشده اند اما درحال حاضر سندهای ازدواج دارای شروط از پیش چاپ شده است و همچنین می توان انتخاب طرفین چه در هنگام ازدواج و چه پس از آن انتخاب می شوند. در این تحقیق سعی بران است، نگرش تطبیقی به مصادیق حقوق مالی زوجه در ایران و انگلستان برای تبیین بهتر قوانین موجودوتعیین قوانین جدید، تبیین دقیق جایگاه عرف در رابطه با مصادیق حقوقی مالی زوجه، یاری رساندن در تبیین قوانین راهگشا بر اساس جایگاه عرف امید است اجتهادی پویا در این زمینه به وجود آید و رفع تبعیضات گردد، اما نه به بها خانه براندازی و در هم شکنی عرف، چون اگر مادیات به دست آمده سبب در هم شکنی شیرازه خانواده گردد به پشیزی نمی ارزد. در ضمن این تحقیق می تواند در استحکام حقوق خانواده و امر دادرسی در حوزه خانواده دارای اهمیت باشد. همان گونه که این حقیر سعی بران داشتم تا از دست آورد دیگران استفاده بهینه را بنمایم و تأثیر عرف را در حال بببینم نه درگذشته. امید است آیندگان نیز از این ره آورد استفاده لازمه را برده و حقوق را بر مبنای عرف و عادت مسلم به روز برسانند.
بررسى پدیدار شناسانه و چیدمان فضایى قلمرو ها در محلات و واحدهاى مسکونى سنتى – تاریخى ایران، (نمونه موردى شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلسله مراتب قلمروهای اجتماعی در کالبد شهر و عناصر معماری تجلی می یابد. در فرآیند طراحی معماری و طراحی شهری شناسائی، ارزیابی و الگوپردازی از این قلمروها در ایجاد محیط پایدار اجتماعی اهمیت دارد. در این مقاله سلسله مراتب قلمرویی و تفاوت ارزش فضایی آن در ساختار محلات و معماری واحدهای مسکونی سنتی ایران مطالعه شد. در این مطالعه دو محله فهادان و تل در بافت تاریخی یزد و پنج خانه سنتی جهت مطالعه انتخاب شد. و از دو روش پدیدارشناسی و چیدمان فضا استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که الگوهای هندسی و موضع شناسی فضا در شناسایی سلسله مراتب قلمرویی مؤثر است. همچنین چگونگی تأثیر فضای عمومی و خصوصی بر همگرایی و یا واگرایی افراد در فضاهای شهری و خانه شناسایی شد. اهمیت آستانه ها به عنوان عناصر مؤثر عبور از یک قلمرو به قلمروی دیگر نیز مشخص گردید. مطالعه چیدمان فضائی، سلسله مراتب قلمروها را با دقت زیادی بصورت گرافیکی و ریاضی تحلیل نمود و ترتیب ارتباط فضاها با یکدیگر که بر منطق اجتماعی منطبق است، نیز با این روش شناسایی گردید. در این مقاله استنتاج شده که به منظور حفظ و خلق سلسله مراتب قلمرویی مطالعه ریخت شناسی استخوانبندی شهرها و محلات و عناصر معماری در فرآیند طراحی شهری و معماری الزامی است.
تأملی بر رأی داوری خارجی ازمنظر کنوانسیون نیویورک درمورد شناسایی و اجرای آراء داوری خارجی (1958)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۶
۹۲-۶۹
حوزه های تخصصی:
کنوانسیون شناسایی و اجرای احکام داوری خارجی نیویورک مورخ 1958 سندی فراگیر در جهت تسهیل آرای صادره از نهاد داوری می باشد. مطابق ماده 1 سند مذکور، کنوانسیون نیویورک در مورد آرای صادره در کشوری غیر از کشور محل درخواست اجرا اعمال می شود و یا نسبت به آرایی که در کشور متقاضی عنه داخلی محسوب نشود. بدین ترتیب مشاهده می گردد که محدوده اعمال کنوانسیون تا حد بسیار زیادی وابسته به مفهوم "رای داور" و "رای داوری خارجی" است. چرا که این دو عبارت تعیین کننده آرایی است که مشمول قواعد کنوانسیون بوده و می توانند از مزایای اجرایی آن بهره مند گردند. به علاوه مفهوم رای خارجی مفهومی نسبی است و به تشخیص دادگاه مجری رای داور بستگی دارد. حال آن که هیچ تعریف صریحی از رای داوری خارجی در کنوانسیون نیویورک ارائه نگردیده است. لذا روشن نمودن مفهوم رای داور خارجی به عنوان یکی از ضروریات تعیین قلمرو اجرایی کنوانسیون در این مقاله انجام می شود.