مقالات
حوزه های تخصصی:
شهر تاریخی تبریز به عنوان پایتخت سیاسی حکومت هایی چون ایلخانیان، ترکمانان قویونلو و صفویان، میراث دار گنجینه های ارزشمند معماری و شهرسازی در طول ایام بوده که از پس گذر سالیان دور و رخدادهای تاریخی، جز ردّ پای کمرنگی از این آثار بر جای نمانده است. میدان و مجموعه صاحب آباد تبریز نیز به عنوان آغازگری بر فضاهای باز شهری ایران، از جمله آثار باشکوه روزگاران گذشته می باشد که سنگ بنای آن به دوره ایلخانان مغول بازگشته و در حال حاضر جز نامی تغییریافته (صاحب الامر) و چند بنای رو به تخریب کامل، اثری از آن قابل مشاهده نیست؛ ازاین رو تلاش برای شناخت پیشینه تاریخی این مجموعه و نیز باززنده سازی شکوه گذشته آن، گامی ضروری در راستای افزایش پیوستگی تاریخی و نیز حفظ هویت این مجموعه است. بر همین اساس، پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این پرسش که «ساختار کالبدی و عملکردی مجموعه صاحب آباد از آغاز پیدایش، در دوره حکومتی ایلخانیان تا دوره حکومتی صفویان به چه ترتیب بوده است»، با استناد بر متون و منابع تاریخی شامل اسناد نوشتاری و تصویری، دگرگونی ها و تحولات این مجموعه را گام به گام مطالعه و تحلیل کرده است. روش تحقیق این پژوهش بر اساس تحلیل محتوا، با راهبرد تفسیری تاریخی بوده و نتایج حاصل از مطالعات، تحلیل ها و تطبیق تواریخ، ضمن احترام بر پژوهش های پیشین، حاکی از یک طراحی مرحله به مرحله (نه از پیش اندیشیده) برای کلیت مجموعه و متأثر از رویدادهای سیاسی حکومتی (انتخاب تبریز به عنوان پایتخت) در آغاز پیدایش و نیز حوادث طبیعی و جنگ های تاریخی در ادامه می باشد. اوج تکامل کالبدی و عملکردی مجموعه صاحب آباد و نیز عظمت عرصه میدان در روند تاریخ، در دوران حکومت شاه طهماسب صفوی (930 984ق) بوده و پس از این دوران مجموعه صاحب آباد گام در راه افول خود گذارده است.
جستاری در ریشه های پیدایش تالار در معماری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابداعات فضایی چشمگیر در معماری عصر صفوی، تالارهایی است که هرچند بازماندگان امروزی شان اندک است و در پاره ای موارد نظیر تالار عالی قاپو با یک فاصله زمانی به این بناها الحاق شده ، برازندگی و زیبایی ترکیب این عنصر با این عمارات ها چنان است که امروزه تصور این بناها بدون تالارهایشان، تقریباً امکان ناپذیر است. این موضوع به خودی خود پرسش هایی را درباره ریشه این تالارها، نحوه ظهورشان در معماری این دوره و سیر تحول آن ها پیش می کشد؛ پرسش هایی که هرچند پاسخ های گوناگونی برای آن ها تدارک شده، به عقیده اغلب صاحب نظران هنوز هیچ یک از پاسخ ها به حد کافی قانع کننده به نظر نمی رسد. بررسی حاضر ظهور این پدیده را در ارتباط با گونه ای از ساختارهای معماری ایرانی که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده، یعنی سازه های چادری و ساختارهای موقت به کاررفته در باغ ها، ریشه یابی می کند. این پژوهش به روش تفسیری تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های متنی و تصویری (نگاره ها) انجام می گیرد. این تحقیق نشان می دهد که تالارها را باید حاصل تحولی گسترده تر در روند تکامل سایبان های موقت کوشک مانند به شمار آورد؛ تحولی که در پی آن سایبان با ابعادی به مراتب گسترده تر ، با ستون های بیشتر و به نیت استقرار دائم ساخته می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر تحول کالبدی خانه و فرهنگ زندگی در یک قرن اخیر ایران موردپژوهی: تحولات الگوی خانه در شهر تاریخی لار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زندگی امروز، خانه همچنان مأمن و محل آرامش و آسایش هر فرد به حساب می آید، اما میزان این بهره مندی در گونه های متنوع خانه، متفاوت است. وجود خانه های تاریخی و حضور در این خانه ها و شنیدن خاطرات نسل های قدیمی تر و بررسی دیدگاه صاحب نظران در حوزه نقد آثار معماری، روشن می سازد که چرا بسیاری از معماران در حال حاضر، به دنبال شناخت کیفیت هایی در آن خانه های سنتی هستند. در این مقاله، نگارندگان پس از معرفی و بررسی عوامل مؤثر بر تغییر و تحول در معماری مسکونی سنتی ایران، به نحوه شکل گیری شهر جدید لار با عنوان «شهر بدون کوچه» پس از زلزله سال 1339 و هم زمان با ورود اصول شهرسازی و معماری نوین به ایران در دوره پهلوی دوم می پردازند. روش این تحقیق در بخش اول، مطالعات کتابخانه ای و استنادی و در بخش دوم، بررسی میدانی و جمع آوری و مقایسه گونه های مختلف مسکن در شهر لار بوده است. نتایج نشان می دهد که مجموعه ای از تحولات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی از ابتدای قرن سیزدهم در ایران آغاز شد و اگرچه اغلب سرمنشائی خارج از فرهنگ داخلی داشته، پذیرش تدریجی و یا بعضاً تحمیل آن ها در سبک زندگی مردم، زمینه بروز و ظهور تغییرات کالبدی مسکن در یکصد سال اخیر را به وجود آورد. در این میان، مداخلات دولت در نوسازی شهری و ساخت مسکن انبوه، به پشتوانه درآمد نفتی، بیشترین تأثیر را بر تغییر شکل شهرها داشته است. همچنین، گونه شناسی الگوی خانه در شهر لار، در طول صد سال گذشته، نشان داد که در الگوهای مسکونی اخیر، خلاقیت های مردمی ناشی از تجربه زیست در خانه های سنتی و نبوغ طراحان در معماری خانه های ضد زلزله، به کلی نادیده گرفته شده است.
دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دروازه یکی از عناصر مهم و کم شناخته شده شهرهای پیشامدرن است. در این مقاله، دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی در گستره فرهنگی ایران بررسی شده است. در این پژوهش با بررسی و تفسیر متون درجه اول، داده برای روایتی تاریخی از دروازه فراهم شده است. در این مقاله، چیستی دروازه، نسبت دروازه با شهر و حیات شهری، و نسبت دروازه با تلقی افراد از شهر و جهان پیرامون، ذیل سه نقش متفاوتی که دروازه می تواند به خود بگیرد، بررسی شده است: دروازه به مثابه شیئی محصول عمل انسان؛ دروازه به مثابه ابزاری برای انجام کنش های انسانی؛ دروازه به مثابه صحنه ای برای اعمال انسانی. از خلال این بررسی، وجوهی از ماهیت دروازه و موقعیت آستانه ای آن در فضای شهر و نقش آن در تعیین و تبیین قلمرو شهر روشن می شود. اجزا و فضاهای دروازه طوری سازمان دهی می شد که بتوان بسته به موقعیت، آمدوشد را با درجات مختلف کنترل کرد. دروازه بر احتمال گذار میان درون و بیرون تأکید داشت، اما این گذر را مشروط به ارزش ها و قوانینی می کرد که به شهر به مثابه قلمرو معنا می بخشید. دروازه در شکل دهی به تصویر ذهنی افراد از ساختار شهر و قلمرو آن نقش مهمی ایفا می کرد. حفظ دروازه برای حفظ شهر حیاتی بود. دروازه و رویدادهای مرتبط با آن، به واسطه وضعیت آستانه ای و اهمیتی که در حفظ و تعیین و تبیین حدود شهر داشت، دلالت های نمادینی یافته بود. در واقع دروازه در هر سه لایه کالبدی و اجتماعی و نمادین نماینده شهر به مثابه یک قلمرو بود.
پایداری در معماری استقرارگاه های منظر فرهنگی میمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری بومی که به لحاظ اصالت و سازگاری خود با تغییرات در طی سالیان سال به خوبی از پس فرازونشیب های تحولات برآمده، گواه و سند گویایی برای بازشناسی اصول و ویژگی های لازم در یک معماری ماندگار و پایدار است. هدف از این تحقیق، بازیابی پایداری و معیارهای مربوط به آن در معماری یک مجموعه تاریخی است. در این میان، منظر فرهنگی میمند که در سال 1394 در فهرست میراث جهانی قرار گرفته است، به دلیل وجود استقرارگاه ها و معماری متفاوت که تداوم زندگی سنتی هنوز در آن وجود دارد، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. در این تحقیق، از روش مطالعه موردی استفاده و بر اساس آن در یک برنامه زمانی چهارساله (1394 تا 1397) و با ابزارهای مطالعه اسنادی، مصاحبه های عمیق و مشاهده مشارکتی، ویژگی های معماری در سه استقرارگاه منظر فرهنگی میمند، شناسایی و در نهایت از طریق بررسی و استخراج مصاحبه ها، مؤلفه های مرتبط با پایداری مشخص و دسته بندی شدند. روش کنترل و اعتبارسنجی از طریق مراجعه به افراد و به ویژه کارشناسان بومی حاصل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد معماری منظر فرهنگی میمند در تعامل کامل با ویژگی های سرزمینی است و معماری زمانی می تواند به عنوان یک عامل پایدار مطرح شود که متکی بر سبک زندگی و فعالیت های منطبق با بستر فرهنگی طبیعی باشد. مجموعه این عوامل القاکننده اعتبار فرهنگی به ویژه اصالت آن مکان است. شاخص های پایداری تحقیق به آشکار کردن این اعتبار فرهنگی کمک کردند.
مطالعه توسعه شهری اصفهان از دوره شاه عباس یکم تا دوره شاه عباس دوم با تأکید بر نقش زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصفهان اگرچه از پیش از دوره صفوی شهری واجد اهمیت بود، بخش بزرگی از اعتبار خود را مدیون برگزیده شدن به عنوان پایتخت در این دوره است. این اتفاق به دلایل عمدتاً امنیتی در سال یازدهم حکومت شاه عباس یکم (حک 996 1038ق) رخ داد و به دنبال آن تغییراتی در جهت عمران و بهسازی شهری در اصفهان صورت گرفت. نتیجه مداخله های شهری دوره شاه عباس یکم، توسعه شهری اصفهان به سمت جنوب بود که با محوریت خیابان چهارباغ از زاینده رود عبور می کرد و تا نزدیکی کوه صفه تداوم می یافت. بیشترین مطالعات انجام شده در خصوص توسعه اصفهان به ساخت وسازهای دوره شاه عباس یکم اختصاص دارد که تشکیل دهنده بخش های مهمی از تصویر اصفهان صفوی است. این در صورتی است که به نظر می رسد اصفهان صفوی توسعه ای یکباره نداشته و در دوره های پس از شاه عباس یکم نیز، هم در بخش دولتخانه و هم در حاشیه زاینده رود، تغییرات و افزوده هایی به بخش های سلطنتی رخ داده است. هدف این مقاله، بررسی سیر توسعه دولتخانه اصفهان پس از دوره شاه عباس یکم با تکیه بر نقش منظر زاینده رود در آن است. در این مقاله تلاش شده است تا با نگاهی کیفی و به روش توصیفی تاریخی بر اساس وقایع تاریخی و اسناد موجود، به تغییرات شهری رخ داده در بازه زمانی سال های 1006ق پایتختی اصفهان در زمان شاه عباس یکم تا 1077ق پایان حکومت شاه عباس دوم پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که اگرچه از ابتدای پایتختی اصفهان طرح هایی برای توسعه شهری موجود بوده، این طرح ها و برنامه ها تا پایان حکومت شاه عباس یکم، به توسعه طولی شهر عمدتاً به سوی جنوب منتج شده است. در دوره های بعدی تا انتهای حکومت شاه عباس دوم (حک 1052 1077ق)، حدود توسعه شهری اندکی تغییر کرد؛ به طوری که حاشیه زاینده رود به مکانی برای استقرار دولتخانه نوظهور تبدیل شد. این در حالی است که بخش عمده توسعه عرضی اصفهان ماحصل افزوده های صفوی به دلیل حضور زاینده رود و علاقه شاه عباس دوم به برگزاری جشن هایی در حاشیه آن بوده است.
تحلیل پایداری لرزه ای سه قوس ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی پایداری سازه های تاقی یکی از مسائل مورد توجه برای مرمت بناهای تاریخی، پایدارسازی و طراحی سازه های بومی و روستایی است. این نوشتار، در این راستا، به تعیین و مقایسه حد نهایی پایداری سه قوس مشهور ایرانی، قوس تخم مرغی، قوس مربع (پاتو پا-نیزه ای) و قوس پنج و هفت تند در برابر زلزله می پردازد. مقاله با روش تجربی و با استفاده از تحلیل هندسی و مدل سازی فیزیکی در جست وجوی پاسخ این پرسش است که حد نهایی پایداری لرزه ای این سه قوس به چه میزان است؟ بررسی قوس ها برای نسبت ضخامت به دهانه های متفاوت، در چهارچوب تحلیل حد نهایی، با روش تحلیل خط رانش با استفاده از مدل های پارامتریکی که امکان بررسی سریع و دقیق را فراهم می کنند، انجام می گیرد و نتایج حاصل از آن با فروریختگی مدل فیزیکی قوس ها مورد مقایسه قرار می گیرند. نتایج نشان می دهند که با افزایش نسبت ضخامت به دهانه قوس ها، پایداری لرزه ای آن ها افزایش می یابد. و با کاهش خیزِ قوس های نمونه نسبت به یکدیگر، پایداری لرزه ای آن ها افزایش می یابد. آزمایش مدل های فیزیکی نیز این امر را تأیید کرده، اما نشان می دهد حد پایداری لرزه ای مدل فیزیکی از حد حاصل از روش تحلیلی کمتر است و بنابراین، ضخامت مؤثر قوس ها، در واقعیت، قابل اتکا می باشند. این نوشتار ضمن ارائه پاسخ به یک مسئله کاربردی، در فرایند مقایسه قوس ها، بینشی را درباره رفتار سازه ای آن ها فراهم می آورد.
معرفی و گونه شناسی تزیینات هندسی در آرایه های معماری گنبد سلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گنبد سلطانیه یکی از مهم ترین بناهای تاریخی دوره ایلخانی در ایران، دارای پلان هشت ضلعی، هشت مناره و سه بخش گنبدخانه، تربت خانه و سرداب است که با تزیینات متعدد کاشی کاری، گچ بری، آجرکاری و... آراسته شده است. یکی از انواع تزیینات شاخص در آرایه های معماری این بنا، تزیینات هندسی است که به تنهایی و گاه در تلفیق با سایر نقوش یا کتیبه ها از آن ها استفاده شده است. این پژوهش با هدف معرفی انواع تزیینات هندسی به کاررفته در آرایه های معماری گنبد سلطانیه و گونه شناسی این تزیینات شکل گرفته است. در راستای دستیابی به این هدف، پرسش اصلی این مقاله به تزیینات هندسی موجود در آرایه های معماری گنبد سلطانیه و معرفی گونه های شاخص تزیینات هندسی در این بنا اختصاص دارد. روش یافته اندوزی بر اساس پژوهشی میدانی (عکاسی) و با استناد به منابع مکتوب انجام شده که روشی توصیفی تحلیلی دارد. نتایج مطالعات حاکی از آن است که کاربرد تزیینات هندسی از جایگاه بسیار مهمی در تزیینات گنبد سلطانیه برخوردار است به نحوی که تقریباً در تمامی قسمت های بنا از قبیل طاق ها، سطوح دیوارها و...، می توان به نمونه های متنوعی دست یافت. این تزیینات عمدتاً شامل گره های پُرکاری است که تلفیق این گره ها با تزیینات گیاهی و کتیبه ها و همچنین کاربرد تکنیک های اجرایی متنوع بر پیچیدگی، تنوع و زیبایی آن ها می افزاید. بیشترین درصد را گره هایی بر پایه عدد مبنای شش، هشت، ده و دوازده، به خود اختصاص داده که از بداعت و گستردگی فراوانی برخوردار است. همچنین سنت تبدیل گره ها (تبدیل گره کُند به تُند)، یکی از گونه های مهم موجود در تزیینات هندسی این بنا به شمار می رود.
معماری اسلامی از منظر آراء فارابی با تأکید بر احصاء العلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع دریافت مبانی نظری معماری اسلامی گذشته ایران، متونی است که در آن دوران فرهنگی تصنیف شده است؛ زیرا بخش بزرگی از جنبه های فرهنگی، آموزش های علمی و عملی، نظام فکری و اعتقادی جوامع، در آثار نوشتاری ایشان به ظهور می رسد. هرچند در میراث مکتوبات ما، کتابی مستقل با موضوع مبانی نظری و آموزش معماری تا پیش از دوره معاصر تدوین نشده است، در میان متون کهن، مکتوباتی وجود دارد که از طریق آن ها می توان اطلاعات بنیادی در رابطه با معماری و اندیشه های پشتیبان آن استخراج کرد. در این مقاله، برخی از ویژگی ها و مبانی نظری معماری در جهان اسلام، در دوران گذشته، بر مبنای متون کهن به جامانده از ابونصر فارابی، با تأکید بر کتاب احصاء العلوم به عنوان منبع دست اول و یکی از کتب علمی و بنیادی فرهنگ اسلامی، مورد بازخوانی قرار گرفته است؛ زیرا این گونه متون کمتر در معرض توجه پژوهشگران معماری بوده است و چنین رویکردی می تواند شناخت ما را نسبت به معماری گذشته اسلامی ایران، روشن تر و عمیق تر نماید. یافته ها نشان می دهد برخلاف آنچه غالباً تصور می شود، نظام سنتی معماری اسلامی صرفاً شامل حوزه عملیات اجرایی معماری نبوده و آموزه های علمی و معرفتی چون هندسه و اخلاق، بخش عمده ای از پشتوانه آموخته های معماران را تشکیل می داده اند. در این مقاله نیز برخی از ویژگی های بنیادی تفکر معماری در قرون اولیه جهان اسلام، بر مبنای تألیفات فارابی و با تأکید بر کتاب احصاء العلوم او، به روش استنادی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج این پژوهش نشان می دهد موضوعاتی نظیر قانون مندی، منطق، ریاضیات، هندسه و از همه مهم تر، رعایت مسائل اخلاقیات و مدنی در صناعات مسلمانان از جمله در معماری و شهرسازی ایشان بسیار تأثیر گذار بوده است و کمال انسانی (حیات جاویدان) به عنوان هدف غایی، در تمام صناعات جامعه مسلمانان مورد تأکید فارابی قرار دارد.
واکاوی تعارض ذی نفعان در نواحی تاریخی شهری مورد پژوهی طرح حریم حفاظتی محله سنگلج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواحی شهری تاریخی تبلور کالبدی ارزش ها، سنت ها و ایدئولوژی ساکنان و بیانگر تاریخ اجتماعات، تکامل جامعه و هویت فرهنگی آن هستند. این نواحی به مثابه بخشی از شالوده شهر از یک سو عرصه فعالیت، سکونت و کسب و کار گستره وسیعی از ذی نفعان با منافع و تقاضاهای مختلف و بعضاً متضاد و از سوی دیگر، عرصه اعمال ضوابط حفاظت از میراث فرهنگی هستند که محدودیت هایی را برای ذی نفعان ایجاد می کند و زمینه ساز بروز تعارض منافع خواهد بود. بنابراین وجود تعارض ذی نفعان در چنین نواحی اجتناب ناپذیر خواهد بود و مدیریت تعارض آن به مثابه بخشی از مأموریت های برنامه ریزان شهری ضرورت می یابد. با توجه به اینکه شناخت ذی نفعان موجود در نواحی شهری تاریخی و تحلیل الگوی تعارض آن ها بستر لازم برای مدیریت تعارض ذی نفعان را فراهم می سازد، نوشتار حاضر در پی آن است با انتخاب طرح حریم حفاظتی محله سنگلج به عنوان نمونه مطالعاتی، به شناخت ذی نفعان دخیل در این طرح، سنجش موضع آن ها به طرح و در نهایت تبیین الگوی ساختار تعارضات پیش روی آن بپردازد. این مقاله در چهارچوب پارادایم پژوهش کیفی تدوین و داده های موردنیاز آن با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و انجام مصاحبه های عمیق گردآوری و در چهارچوب نظریه زمینه ای در نر م افزار Nvivo10 کدگذاری و تحلیل شده است. بر پایه یافته های پژوهش، ذی نفعان درگیر در طرح حریم حفاظتی محله سنگلج در دو دسته «عمومی و خصوصی» و موضع آن ها نسبت به طرح نیز در چهار گروه «قدرت گرایانه، تقابل گرایانه، تعاملی و بی طرفانه» قابل دسته بندی است. موضع تقابل گرایانه ذی نفعان شامل «تعارض ارزشی»، «تعارض منافع اقتصادی» و «تعارض رویه ای» است که در دو دسته کلان «تعارض منافع عمومی و خصوصی» و «تعارض سازمانی» دسته بندی شده است. ماهیت اقتدارگرایانه نظام برنامه ریزی حفاظت، مشارکت گریزی و غیرواقع بینانه بودن طرح های حفاظتی، عدم یکپارچگی برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی حفاظت و فقدان مکانیسم های جبران خسارت مالکان، از مهم ترین عوامل بروز تعارض در این طرح به شمار می روند.
تبیین یک رویکرد پراگماتیک به موضوع مکان سازی در بافت های تاریخی شهر ایرانی (نمونه مطالعاتی: راسته بازار استر و مردخای شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال هاست که بافت های تاریخی در شهرهای معاصر از دیدگاه های متفاوت، مورد توجه شهرسازان در سطوح و جایگاه های مختلف قرار گرفته و بر این اساس موضوع انواع مداخلات بوده اند. با وجود این، هنوز هم انتقادات بسیاری در خصوص این مداخلات مطرح بوده و بغرنجی های بافت های تاریخی نیز کماکان برجا و برپا هستند. دوگانه نظر و عمل در این حوزه فاصله ای بسیار دارند و تشدید و تمدید این فاصله یکی از معضلات جدی قابل تأمل است. اغلب انتقادات مطرح از جایگاه نظریه پردازی نسبت به عمل شهرسازانه در بافت تاریخی صورت می گیرد. در عین حال، مداخله کنندگان نیز معتقدند در پس اعمال ایشان نظریه های مختلفی قرار داشته و هدایتگر ایشان است. به نظر می رسد تمامی این تلاش ها چه در عرصه عمل و نیز عرصه نظر در جهت تحقق مکانی مطلوب و آرمانی که در قالب تصور و تصاویر شهرسازانه نظریه پردازان، حرفه ای ها و یا مدیران صورت گرفته و می گیرد. در این مقاله، ضمن پرداختن به ماهیت دوگانه نظر و عمل در این باره با تکیه بر خوانشی پراگماتیستی سعی می شود تا نحوه ای از مداخله در این بافت های شهری معرفی و در یکی از مکان های تاریخی در شهر همدان آزموده گردد. در این شیوه، ضمن معرفی جستاری مفهومی و بازآرایی تلقی پراگماتیستی از یوتوپیا بستر مناسب برای ارائه سناریوهای متفاوت و در نتیجه، برنامه ها و طرح های متعدد به منظور مواجهه با عدم قطعیت و پیچیدگی موجود در بافت های تاریخی فراهم می آید. این تلاش فقط با لحاظ زمینه و فراهم کردن بستر لازم برای طرح دیدگاه های مختلف فراهم می شود. نتایج این مطالعه در بخشی از بافت تاریخی شهر همدان نشان می دهد که رویکرد پراگماتیسم می تواند گشودگی مناسبی در نحوه مداخله در بافت های تاریخی شهر معاصر ایرانی فراهم کند. به علاوه می توان با اتخاذ رویکردی پراگماتیک که در آن آموزش و فرهنگ سازی اصل قرار می گیرد، امکان رسیدن به مداخلاتی هدفمند برای مکان سازی متناسب با نیازهای جامعه را فراهم کرد.
تبیین مؤلفه ها و پرسشنامه معانی سکونت و انتظام فضاهای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونت انسان بیانگر برقراری ارتباطی معنادار با محیط مسکن است؛ ازاین رو، محیط های مسکونی به لحاظ ابعاد روان شناختی، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. آنچه درباره سکونت انسان اهمیت دارد، این است که سکونت انسان در سطوح مختلفی روی می دهد، و در ارتباط با مراتبی از محیط اجتماعی پیرامون انسان معنادار است. مرور ادبیات درباره معانی نشان می دهد که هم خصوصیات محیط مسکن و هم رویداد فعالیت ها در محیط زندگی انسان دارای معنی هستند، و مطابق با چهارچوب نظری، پرسش از معانی سکونت و انتظام فضای زندگی باید در چهار سطح شامل سطح سکونت منطقه ای، سطح سکونت همسایگی، سطح سکونت مسکن و سطح فعالیت های سکونت مسکن صورت پذیرد. پژوهش در حوزه معانی مسکن، مسئله ای اکتشافی است که نیاز به بررسی در هر دو حوزه سکونت و انسان دارد؛ بنابراین روش تحقیق این مقاله به صورت کیفی و بر پایه استدلال منطقی است. با توجه به ماهیت «پرسشنامه معنای سکونت و انتظام فضاهای زندگی» و چهارچوب نظری وابسته به آن، از «مدل ابزار غایت» استفاده گردید، که مدل مناسبی برای دستیابی به محتوای ذهنی افراد است. مطابق با چهارچوب نظری، مقولاتی که در این پرسشنامه در نظر گرفته شد، پرسش از معانی خصوصیات انتظام فضایی محیط مسکن شامل «عناصر فضایی، فواصل فضایی و جهات فضایی» است، و در سوی دیگر پرسش از معانی فعالیت ها شامل عناصری همچون «نوع فعالیت، توالی زمانی و فضایی فعالیت ها و زمانمندی و فضامندی فعالیت ها»ست، که پایایی و روایی پرسش های نیمه ساختاریافته «معانی سکونت و انتظام فضاهای زندگی» در آزمون های آزمایشی کنترل گردید. بخش دیگر از نتایج مقاله، به ارائه روند گردآوری، مصاحبه و تحلیل داده های پرسشنامه اختصاص دارد. با توجه به هدف تحقیق، داده های حاصل از پرسشنامه تحقیق می تواند در تحلیل های بعدی توصیف، تفسیر، تشریح و در صورت نیاز، در تحلیل آماری و ریاضی به کار رود، و حتی هریک از چهار سطح از پرسشنامه نیز قابلیت کاربرد جداگانه در تحقیقات مختلف را دارد.