مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
اکباتان
حوزههای تخصصی:
توسعه مفهومی است که اغلب به فرایند حرکت جامعه از نقطه ای به نقطة دیگر اطلاق می شود که جنبه های مختلفی از جمله رشد اقتصادی، تغییر ساختاری، صنعتی شدن، خودشکوفایی و اعتمادبه نفس فرهنگی، مذهبی و ملی و فردی را دربر می گیرد. توسعة پایدار مفهوم جدیدی از رشد اقتصادی است؛ رشدی که عدالت و امکانات زندگی را برای تمام مردم جهان- و نه تعداد اندکی- برگزیده است. دو عامل توجه به نقش و اهمیت حکومت محلی و همچنین مقولة مشارکت شهروندان در اجرای تصمیمات در نیل به توسعه ای مناسب در مقیاس محلی همواره اهمیت زیادی داشته است. هدف از انجام دادن این پژوهش سنجش میزان پایداری در محلة اکباتان بوده است. روش پژوهش حاضر با توجه به موضوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و داده ها و اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی جمع آوری شده است. در بخش تحلیلی، به فرضیات تحقیق و بررسی روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته در محیط نرم افزار SPSS بررسی و آزمون شده است. محلة اکباتان از نظر ابعاد پایداری، در شاخص های اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی به ترتیب با میانگینی برابر 6977/3، 5166/3 و 4385/3 پایدار شناخته شده است و در بعد اقتصادی با میانگین 8241/2 ناپایدار تلقی شده است.
بررسی حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی و نقش طبیعت بر آن (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی اکباتان، پردیسان، زیتون و مهرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
183 - 200
حوزههای تخصصی:
طبیعت و فضاهای سبز، عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای ساکنان می شود. این حس، عامل مهم در شکل گیری حس تعلق مکانی بوده و نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می شود. توجه به فضاهای سبز شهری و بوستان های محلی، بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت می پذیرد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثرگذاری این فضاها بر حس تعلق مکانی ساکنان، کیفیت و چگونگی این تأثیرات تبیین نمی شوند؛ بنابراین بررسی نقش طبیعت در راستای تقویت حس تعلق مکانی در جوامع شهری، بسیار ضروری و پراهمیت جلوه می کند. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیرگذاری طبیعت بر حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی اکباتان تهران، پردیسان قم، زیتون اصفهان و مهرگان قزوین پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و همبستگی است و تجزیه وتحلیل ها بر اساس 360 پرسش نامه تکمیل شده توسط ساکنان این 4 مجتمع مسکونی انجام گرفت. پس از بارگذاری و وزن دهی عوامل سنجش طبیعت و تعلق مکانی از طریق محاسبه مقدار کای اسکوئر در سطح معناداری (0.05>P)، نتایج حاصله به با کمک نرم افزارهای Lisrel و SPSS نشان داد ارتباطی معنادار و مثبت بین دو متغیر طبیعت و حس تعلق مکانی در نمونه های مورد مطالعه برقرار است. ضریب تأثیر طبیعت در تعلق مکانی ساکنان در مجتمع های مسکونی اکباتان (0.87)، پردیسان (0.42)، زیتون (0.91) و مهرگان (0.37) به دست آمده است. همچنین با توجه به اینکه مقدار RMSEA در مجتمع های مسکونی به ترتیب برابر با (0.054)، (0.042)، (0.061) و (0.040) به دست آمده، رابطه بین طبیعت با تعلق مکانی مورد تأیید قرار گرفته است.
جستاری بر چگونگی کاربست دیدگاه ساکنان در تدوین مدل مفهومی محله ماندگار ایرانی روزآمد با استفاده از روش نظریه زمینه ای (مطالعه موردی: محله های عودلاجان، فهادان، جلفا، نارمک و اکباتان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل تحول شکل زندگی و رواج کمیت گرایی به تدریج مفاهیم کیفی و معنایی روح محله بودن در ذهن ساکنان کم رنگ شده است. با بهنگام سازی نشدن زیرساخت ها که ناشی از عدم حضور جامعه محلی در فرآیند شناخت مشکلات و برآورد صحیح نیازهای خود می باشد. شکافی ناگهانی میان کارایی محله ها و نیازهای ساکنان ایجاد و محله ها را به سوی ناکارآمدی سوق داده است. در حالیکه برخی محله های مدرن که در مدت زمانی کوتاه به صورت برنامه ریزی شده ایجاد شده اند. فرآیندی بالعکس محله های سنتی را در حال طی کردن هستند. پرسش اصلی این است که معیارهای یک محله ماندگار ایرانی روزآمد، از دیدگاه ساکنان اصلی کدامند؟ هدف پژوهش، تدوین مدل مفهومی محله ماندگار ایرانی روزآمد بر اساس دیدگاه ساکنان است. این مطالعه تحلیلی- کیفی با استفاده از روش نظریه زمینه ای- تهیه نقشه تحلیل موقعیت است. در گردآوری داده ها از تکنیک های متعددی مانند، بررسی متون و اسناد ، مصاحبه با ساکنان و مشاهده میدانی استفاده شده است. به این منظور به روشنمونه گیری هدفمند( 5 محله متفاوت ) با حجم جامعه آماری 86 نفر (در هر محله نمونه گیری متوالی متواتر بین 12 تا 20 نفر) از ساکنان اصلی، داده ها گردآوری شده اند. نتایج نشان می دهد، محله از دیدگاه ساکنان، فارغ از مفاهیم وسیع تعریف شده از دیدگاه صلب نخبه گرایانه ، بیشتر در پارامترهای غیر کالبدی و ذهنی ساده (مفاهیمی از قبیل: دسترسی به خدمات و امکانات، همدلی اهالی، امنیت، آرامش، اصالت، آسایش، رفاه و ...) نمود می یابد. پس از این مرحله داده ها و مفاهیم کدگذاری شده اند. در نهایت، مدل مفهومی بنیادی برآمده از داده ها به صورت نقشه تحلیل موقعیت شکل گرفت. پایایی مدل با پاسخگویی به سوالات استراس و کوربین درباره تجربه در مطالعه، مورد ارزیابی قرار گرفته است.
بررسی سیر تحول خط پهلوی اشکانی بر سکه های درهم سیمین ضرابخانه یاکباتان (51-228م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشکانیان دودمانی از شاهان ایرانی بودند که 475 سال بر ایران فرمان راندند. به سبب کمبود منابع نوشتاری آن، سکه ها منابع بسیار سودمندی در شناخت شرایط اقتصادی، فرهنگی و هنری این دوران به شمار می آیند. با مطالعه بر روی سکه های این دوران که دارای نوشته هستند می توان چگونگی سیر و تحول خط آن را ارزیابی نمود. در این میان عمده سکه های با نوشته ی پهلوی اشکانی، درهم های سیمین اشکانی ضرب اکباتان، طی سال های 51 تا 228 میلادی می باشند، که اهمیت مطالعه این درهم ها را دو چندان می نماید. در این پژوهش سعی بر این است تا ضمن مطالعه خط پهلوی اشکانی شماری از درهم های این ضرابخانه را که ضرب سال های 51 تا 228 میلادی هستند، چگونگی سیر تحول این خط را بررسی کرده و به تحلیل آن پرداخته شود. این امر با استخراج مستقیم نوشته پهلوی اشکانی از روی درهم ها و سپس استخراج تک تک نویسه های خطی مربوط به هر سکه و تدوین جدول تغییرات زمانی نویسه ها امکان پذیر می گردد. با نگاه اجمالی به عمده سکه ها درهم این ضرابخانه طی این سالیان، به نظر نمی رسد دست خط قلم زن دستخوش تغییر و تحولات شده باشد که این موضوع با بررسی و مقایسه ی تعدادی از دیگر نمونه های سکه های مورد مطالعه در این پژوهش تایید شد.
سنجش اثرگذاری قلمروهای سه گانه فضای کالبدی بر سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: شهرک اکباتان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای کالبدی امروزه محیط مناسبی برای شکل گیری و تقویت روابط اجتماعی متقابل و مشارکت در قالب گروه های اجتماعی نیست، زیرا روابط اجتماعی تحت تأثیر ویژگی های مختلف ساماندهی محیط مانند هم پیوندی، نفوذپذیری، خوانایی و مقیاس بر رفتار و سرمایه اجتماعی به وجود آمده میان انسان ها، بسیار موثر است. در واقع کیفیت حضور و فعالیت اجتماعی انسان ها، فارغ از کالبد فضا نبوده و از رابطه ای دو سویه برخوردار است. اخیرا تلاش های متعددی در جهت ارتقای تعاملات اجتماعی صورت گرفته اما سطح سرمایه اجتماعی، تغییر قابل توجهی نیافته است. در این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع در حوزه محیط کالبدی، شکاف مطالعاتی را بی توجهی به قلمروهای فضایی تبیین می کند، لذا هدف این تحقیق به صورت سنجش ارتباط قلمروهای فضایی (خصوصی، نیمه خصوصی و عمومی) با سرمایه اجتماعی در محله تدقیق شده است. این تحقیق به روش مطالعه موردی با تجزیه و تحلیل داده های نظرسنجی حاصل از پیمایش 382 نفر در شهرک اکباتان تهران انجام شده، انتخاب جامعه آماری براساس نتایج خوشه بندی فرهنگی اجتماعی محلات تهران (1397)، مطالعات علوم اجتماعی دانشگاه الزهرا و مشاهدات میدانی نگارنده صورت گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل های آماری پرسش نامه های پالایش شده نشان می دهد که رضایت از قلمروی خصوصی، کیفیت محیطی مناسب در قلمروی عمومی و عزت نفس به عنوان یکی از ویژگی های فردی با سرمایه اجتماعی همبستگی دارند. همچنین وجود فعالیت ها و رفتار مشترک مهم در فضاهای عمومی خدماتی در ارتقای سرمایه اجتماعی تأثیرگذار است. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد توجه به مسکن ساکنان و بهبود کیفیت کالبدی قلمروهای نیمه خصوصی و عمومی باید در برنامه ریزی محلی در اولویت قرارگیرند.