مطالعات شهری

مطالعات شهری

مطالعات شهری دوره دهم بهار 1400 شماره 38 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

شناسایی و اولویت بندی شاخص های کیفیت محیطی در پهنه های ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت محیطی معادلات ساختاری سواحل شهری انزلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۱۶۸
مناطق ساحلی به دلیل ارائه فضاها و فرصت های متنوع از گذشته تاکنون با تقاضای بالای جمعیت رو به رو بوده که این موضوع با بروز معضلات و آشفتگی های متعددی در ابعاد مختلف ساحل همراه بوده است. این معضلات در حوزه های متعددی از جمله حوزه های محیط زیستی، کاربری اراضی، سیاسی و امنیتی، مقرراتی و حقوقی در نواحی ساحلی کشور و از جمله بندر انزلی دیده می شود. در شهر بندرانزلی طبق اسناد توسعه شهری و گزارشات مطالعاتی دستگاه های اجرایی، پهنه ساحلی شهر در سال های گذشته دچار افول مشهودی شده؛ به گونه ای که به نظر می رسد موجبات بروز آسیب های محیط زیست، افول اقتصادی و مسائل اجتماعی متعددی را در قالب کاهش کیفیت محیط ایجاد کرده است. بنابراین می توان گفت مسئله پیشِ رو، شناسایی مؤلفه های حاکم بر ظرفیت های توسعه ای در پهنه ساحلی بندرانزلی است که دچار زوال شده و مدیریت مداخلات می تواند فرایندهای بهبود کیفیت را موجب شود. روش تحلیل داد ه ها بهره گیری از مدل معادلات ساختاری (SEM)  است که با استفاده از نرم افزار SmartPlS 3 صورت گرفت. برای آزمون مدل، با استفاده از پرسشنامه و براساس آرای کاربران فضا (مصرف کنندگان)، کیفیت محیطی در نواحی ساحلی متشکل از نُه شاخص برآورد و مورد سنجش قرار گرفت. ضریب استاندارد شده مسیر میان مصرف کننده و کیفیت محیطی (86/0) بیانگر این مطلب است که الگوی آماری کاربران به میزان 86 درصد از تغییرات متغیر کیفیت محیطی را تبیین می کند. کیفیت محیطی پهنه های ساحلی با نُه شاخص سنجیده می شود که از میان آنها، نفوذپذیری اولویت نخست در تحلیل کیفیت محیطی ساحلی دارد و سایر شاخص های مطرح مانند انعطاف پذیری، سازگاری، کارایی، بامعنابودن، تناسبات، تنوع، اجتماع پذیری و پایداری به ترتیب در اولویت های دوم تا نهم قرار می گیرند.
۲.

تبیین نقش منزلت اجتماعی محله در گرایش به بازآفرینی آن با کاربست مدل معادلات ساختاری(نمونه مورد مطالعه: بافت میانی شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی منزلت و پرستیژ اجتماعی شهر اراک اعیان سازی روش معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۱۹۶
تفکیک محل زندگی اقشار مختلف در شهرها در رابطه با پایگاه اجتماعی_اقتصادی آنها در تمام طول تاریخ و در تمام مناطق جغرافیایی جهان وجود داشته است. مکتب اکولوژی شهری تمایز در شهرها را ناشی از سه جنبه" پایگاه اجتماعی_ اقتصادی"، "پایگاه خانوادگی" و" پایگاه قومی_نژادی" خانوارها می داند. هدف مقاله حاضر بررسی نقش پایگاه اجتماعی_اقتصادی طبقات منزلتی بالا بر ارزش بالای زمین در بافت میانی شهر اراک و تأثیر آن بر بازآفرینی محلات درونی شهر است. ماهیت پژوهش کاربردی و کمّی و روش آن توصیفی و علّی است. برای بررسی علل گرایش به بافت درونی و تأثیرات آن بر این بافت، از ابعاد مختلف تحلیل داده های پرسشنامه و مصاحبه عمیق با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار smart-Pls استفاده شد. یافته ها نشان داد: اصالت و منزلت اجتماعی طبقه ساکن در بافت میانی شهر اراک سبب افزایش قیمت بالای زمین و مهمترین علت گرایش به این بافت است (T value=2.682). در درجه بعد دسترسی آسان این بافت به مرکز شهر عامل گرایش به آن و افزایش قیمت زمین در این بافت است. تأثیر پایین بودن هزینه حمل ونقل، در تصمیم افراد برای انتخاب این محلات برای زندگی تأیید نشد (T value=1.306). بازآفرینی این بافت در تغییرات دموگرافی آن و خروج ساکنان بومی و طبقات منزلتی پایین _ به دلیل افزایش هزینه های زندگی در این محلات به سبب اعیان سازی _ مورد تأیید قرار گرفت(T value=23.861). خروجی ماتریس دستیابی نهایی و ترسیم مدل ساختاری تفسیری، دو متغیر حمل ونقل و منزلت اجتماعی را در ناحیه وابستگی، متغیر قیمت مسکن را در ناحیه پیونددهنده و متغیرهای تغییرات دموگرافی و تنوع کاربری را در ناحیه مستقل قرار داد. اصالت و منزلت اجتماعی بافت میانی شهر اراک سبب شده این بافت در شهر اراک برخلاف نظریه برگس _ که آن را بافتی با محله های افسرده با ظاهری اندوه بار و گاهی مخروبه، محل سکونت مهاجران و طبقات کم درآمد شهری معرفی می کند _ به منطقه ای جاذب برای بسیاری از شهروندان این شهر و محل سکونت اقشار بالای اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود. نگارندگان در ادامه، برنامه ریزی دقیق برای انجام اقدامات لازم به منظور کاهش تأثیرات منفی توسعه مجدد را پیشنهاد می کنند .
۳.

تبیین عملکردی و شناسایی ارزش های مکان های عمومی رودخانه محور از منظر طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی شهری رودخانه مکان های عمومی رودخانه محوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۸۸
رودخانه ها، به واسطه عملکردهای متعدد، کیفیات متنوعی را برای انسان ها و سکونتگاه هایشان همراه دارند و مستقیم و غیرمستقیم، بر کیفیت زندگی آنها تأثیر می گذارند؛ اما تغییر سبک زندگی جوامع، ناآگاهی از ابعاد رودخانه ها و نگرش و توسعه تک بعدی، آسیب های فراوانی به این پدیده های طبیعی رسانده و موجب ناپایداری آنها شده است. این پژوهش، در پی خاطرنشان ابعاد رودخانه ها، اهمیت حفاظت آنها در حین توسعه ، ضرورت دیدگاه فراگیر در مواجهه با رودخانه و چگونگی استفاده از رودخانه به عنوان محور مکان های عمومی در چارچوب طراحی شهری است. این پژوهش توسعه ای_کاربردی، بر مبنای رویکرد کیفی متکی بر تجربه گرایی، به گردآوری داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی پرداخته و با انتخاب روش مطالعه میان موردی، از ابزارهای مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بازدیدهای میدانی رودخانه در شهرهای اردبیل، اصفهان، اهواز و رشت بهره گرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از تحلیل های کیفی (تلخیص، دسته بندی) در کنار تحلیل های کمّی آماری استفاده شده و اعتبار نتایج، براساس اظهارنظر تضمین شده در موارد کیفی و بررسی آزمون اسمیرنف و T تک نمونه ای در تحلیل کمّی بررسی شده است. پژوهش حاضر، نقش ها، ارزش ها و کیفیات رودخانه را در قالب مؤلفه های نظام های مطالعاتی زیست محیطی/ اکولوژیکی، کالبدی/ فضایی، عملکردی، اقتصادی، اجتماعی/ فرهنگی، ادراکی/ روانی و ... تدوین کرده و به مقایسه تطبیقی وضعیت آنها در شهرهای بیان شده، پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به تنوع عملکردها، ارزش ها و نیز ابعاد رودخانه ها هرگونه توسعه مرتبط با آنها، باید با دیدی جامع نگر انجام شود. به علاوه، توجه به آب، ویژگی ها و تأثیرات آن، به مثابه مهم ترین عامل تمایز مکان های عمومی رودخانه محور، باید با اتخاذ رویکردهای مناسبی ازجمله درزمینه فعالیت ها، در مکان سازی مبتنی بر رودخانه مورد توجه قرار گیرد. برخی کاربردهای پژوهش حاضر، عبارتند از: یکپارچه سازی برنامه ریزی، طراحی و مدیریت رودخانه ها، مکان سازی و بازآفرینی پایدار با محوریت رودخانه ها، بازنگری اسناد توسعه شهری، بازنگری قوانین مرتبط و ... .
۴.

تحلیل سویه های مفهوم مشارکت در فرآیند طراحی فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت فرآیند طراحی فضاهای عمومی عوامل اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۲۶
توجه به مقوله مشارکت بهره برداران فضاهای عمومی در فرآیند طراحی معماری از نکات مهم و حائز اهمیت است. این موضوع در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققان و طراحان این گونه از فضاها قرار گرفته و در نمونه های عملی نیز در سه سطح طراحی، برنامه ریزی و تصمیم سازی به ارائه راهکارهای اجرایی طراحی مشارکتی اقدام گردیده است. علی رغم وجود روش مشخص انگیختگی مشارکتی در طراحی، در کشور ما توجه به این مقوله عمدتاً به سطح پایینی از روش های دریافت اطلاعات مانند مصاحبه و ضبط نظرات بهره برداران اکتفا شده و نوعی اغفال در سطوح کلان طراحی، برنامه ریزی و تصمیم سازی مشاهده می گردد؛ به طوری که نتایج به دست آمده از این اقدامات یا در حد صرفاً نوشتاری و یا در سطح پایین مداخله عملیاتی منحصر گردیده است. نکته حائز اهمیت در این میان، عدم تبیین مناسب از مؤلفه های تأثیرگذار مشارکت از یک طرف و نبود ساختار تأثیرگذاری این مؤلفه ها و ارتباط آن با فرآیند طراحی از طرف دیگر است. بنابراین مقاله حاضر با هدف تبیین عوامل مشارکتی به تحلیل و ارائه مدل مفهومی _ ساختاری تأثیرگذاری این عوامل در فرآیند طراحی می پردازد. روش تحلیل و ارائه مدل مقاله براساس روش قیاسی _ مروری است. بر این اساس، سه مؤلفه اصلی ابعاد فردی، اجتماعی و مکانی به عنوان عوامل اصلی تأثیرگذار در طراحی مشارکتی استخراج گردید که توجه به این عوامل در قالب سه گانه ذهنیت های فردی، ترجیحات اجتماعی و نیازهای عملکردی _ معنایی به عنوان شاخصه های مفهومی طراحی مشارکتی ارائه گردیده است. در این میان حاصل تلاقی این سه گانه با مفاهیمی مانند حس تعلق به مکان (در ابعاد معنایی)، تنوع کالبدی و عملکردی (در ابعاد اجتماعی _ مکانی)، نفوذپذیری و خوانایی (در بعد مکانی) بیشترین نقش در سطوح مداخله مشارکتی را دارا و در سطح ثانویه مؤلفه های دسترسی، امنیت و دعوت کنندگی (در ابعاد مکانی) نقش بعدی را عهده دار هستند. سطح ثانویه تأثیرگذاری مکان باعث تسهیل حضور افراد در مکان های عمومی گردیده و سطح اولیه تأثیرگذاری سبب تعمیق مشارکت در مکان های عمومی و ایجاد ساختار عاطفی، ناخودآگاه و معنایی در مکان می گردد.
۵.

تاثیر شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته در محله باغ شاطر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت ادراک محیط سکونتی کنش متقابل اجتماعی پیوسته محله شهری روابط اجتماعی باغ شاطر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۲۶۹
کیفیت ادراک محیط سکونتی به عنوان ابزار برنامه ریزان شهری به منظور ارتقا و ساماندهی محیط، قابلیت فراهم کردن بسترهای لازم برای شکل گیری و ارتقای کنش متقابل اجتماعی را دارند. وظایف واحدهای همسایگی و محلات را می توان ابزاری برای افزایش تعاملات اجتماعی، مکانی برای رویارویی شهروندان با یکدیگر و مدیریت و هماهنگ سازی فعالیت های شهروندی بیان کرد. بر این اساس، هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته است. این مقاله با روش توصیفی _ تحلیلی و به صورت پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه نیز محله باغ شاطر در شهر تهران است. ابتدا به شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر در ارزیابی شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی پرداخته شد و با استفاده از پرسشنامه شاخص کیفیت ادراک محیط سکونتی به وسیله بونیتو، فورنارا و بونز در سال 2003، تأثیر مؤلفه های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته با استفاده از رگرسیون دوگانه تبیین شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی توانسته نزدیک به نیمی از تغییرات کنش متقابل اجتماعی را تبیین کند. به طوری که در میان شاخص ها، بیشترین ضریب تأثیر به ترتیب متعلق به نگهداری و مراقبت از محیط، تعلق خاطر و راه شهری است. با توجه به نتایج حاصل شده، به نظر می رسد تقویت ظرفیت اجتماعات محلی مبتنی بر توانمندسازی افراد برای حفظ و مراقبت از محل زندگی شان و تشریک مساعی با سایر اهالی برای رفع مشکلات محیطی می تواند به نحو معناداری کنش متقابل اجتماعی پیوسته را نیز تقویت کند.
۶.

رویکرد مسکن اندک افزا به مثابه سیاست ارتقای مسکن در سکونتگاه های غیررسمی؛ نمونه مورد مطالعه: شهر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکونتگاه غیررسمی مسکن اندک افزا چابهار کَمپان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۲۳۴
سکونتگاه های غیررسمی یکی از تبعات شهرنشینی سریع است که عمدتاً مهاجران روستایی و تهیدستان شهری را در خود جای داده و بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانون توسعه شهری در درون یا خارج از محدوده شهرها شکل می گیرند. این نوع سکونتگاه ها نتیجه ناکارآمدی نظام تأمین مسکن شهری است که در امتداد رشد کنترل نشده آن و عدم ثبات اقتصادی بازار مسکن رخ می دهد. این پژوهش بر سیاست مسکن اندک افزا به مثابه فرآیندی برای بهسازی کالبدی مسکن در سکونتگاه های غیررسمی در شهر چابهار تأکید دارد و می تواند برای بهبود کیفیت فضایی_کالبدی زاغه ها و ادغام آن با مناطق رسمی شهری مورد استفاده قرار گیرد. رویکردی است در جهت تطبیق سیاست مسکن این نوع بافت و محلات با محدودیت ها و قیود تأمین منابع مالی و شرایط اقتصادی ساکنان. در الگوی پیشنهادی به حفظ ساختارهای حائز اهمیت مردمان محدوده پژوهش توجه جدی شده است. تأکید بر حفظ ساختار فضایی ساکنان که منطبق بر فرهنگ سکونت جامعه مخاطب طرح است و از الگوهای فعالیتی حیات روزمره ایشان تبعیت می کند، از اهداف پژوهش پیشِ روست. نتایج تحقیق نشان می دهد که با بهره گیری از مسکن اندک افزا و رویکردهای مرتبط با آن افراز، تجمیع و تکمیل فضایی می توان به مدلی مطلوب و بهینه دست پیدا کرد که در آن راهبرد عمودی از بالا به پایین و بی توجه به ساکنان جای خود را به شکل همدلانه تری از توسعه داده است. روش پژوهش با درگیری فعال محقق در میدان تحقیق و مصاحبه های عمیق با ساکنان همراه بوده تا شیوه برآمده از تجربه زیسته آنها شناسایی و در ارائه الگو استفاده گردد. طراح در این فرآیند عمدتاً نقش پیش ران یا کاتالیزور را خواهد داشت و نه فراتر. طراح قرار است صرفاً تسهیل گر باشد و در ادامه خود ساکنان می توانند تصمیم به افراز، تجمیع یا تکمیل درون واحدهای سکونتی خود را بگیرند.   
۷.

بررسی مولفه های تاثیر گذار بر اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی با رویکرد حفظ خلوت ( نمونه مورد مطالعه: مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن مجتمع مسکونی خلوت قلمرو تعامل اجتماعی مجتمع مسکونی ششصد دستگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۳۱۲
در مجموعه های مسکونی ، تأمین خلوت در دو بعد اصلی خود (یعنی حفظ حریم خانوادگی و حریم خصوصی) به عنوان مؤلفه های مؤثر در تأمین امنیت و آرامش ساکنان، در اولویت قرار دارد. در حقیقت نگرش افراد به خلوت، بخشی از فرایند اجتماعی شدن آنهاست و به منظور تثبیت روابط اجتماعی باید به خلوت افراد و گروه ها در عرصه عمومی توجه شود. ایجاد تعادل میان خلوت و تعامل اجتماعی امری ضروری است و باید با توجه به ارزش های فرهنگی هر جامعه ای بررسی شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی شاخص های تأثیر گذار خلوت بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. روش انجام پژوهش "توصیفی_تحلیلی" است و برای شناسایی مؤلفه های خلوت مؤثر بر تعاملات اجتماعی از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر ساکنان مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 322 نفر است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده گردید. برای بررسی مدل پژوهش و ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی، برای مقایسه میانگین ها از آزمون تی تک نمونه ای و برای رتبه بندی مؤلفه ها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های قلمروخواهی مانند فواصل میان فردی، مشخصات فیزیکی، قلمروهای فضایی و حریم سمعی و بصری به عنوان متغیرهای تأثیر گذار بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه با رویکردی به حفظ خلوت هستند. یافته های آزمون تی تک نمونه جامعه آماری نشان داد میانگین تمامی مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها بالاتر از مقدار متوسط به دست آمده و تمامی مؤلفه ها و شاخص های تعیین شده دارای تأثیر نسبتاً زیادی بر تعاملات اجتماعی هستند(05/0>p). میانگین مؤلفه فواصل میان فردی برابر با 4.48، مرز و قلمرو برابر با 4.38، مشخصات کالبدی برابر با 4.12 و حریم سمعی بصری برابر با 4.06 هستند.  نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن همچنین نشان داد که مؤلفه های مرز و قلمرو و فواصل میان فردی دارای بیشترین میانگین رتبه و در نتیجه بیشترین تأثیر را بر تعاملات اجتماعی دارند . همچنین در میان زیرمؤلفه ها، انعطاف پذیری کالبدی، همگنی اجتماعی و انعطاف پذیری میان فردی دارای بالاترین میانگین رتبه و بیشترین تأثیر بر تعاملات اجتماعی هستند.
۸.

بررسی اثر زمینه گرایی بر تاب آوری فضایی در بازار تاریخی تبریز با تمرکز بر قابلیت های فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازار تاریخی تبریز زمینه گرایی تاب آوری قابلیت فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۶۶
عدم تاب آوری برخی از فضاهای معاصر و رهاسازی در برابر تحولات به عنوان معضل جدی در ساختار شهرهای معاصر مطرح است که تبعات فراوانی را در عرصه حیات شهرها به دنبال داشته است. به نظر می رسد عمر کوتاه فضاها به واسطه همخوانی با زمینه و برخورداری از ویژگی های محیطی قابل اصلاح و بهبود باشد تا در برخورد با اختلالات، تاب آوری لازم را در پی داشته باشند. ازاین رو هدف تحقیق حاضر که به منظور ارتقای پایداری و هویت شهری انجام یافته، بررسی تأثیر مؤلفه های زمینه ای و قابلیت های فضایی بر تاب آوری فضایی بازار تاریخی تبریز است. مطالعه حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی_تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسشنامه ها به روش همبستگی است. در این مطالعه متغیرهای زمینه ای و قابلیت های فضایی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای تاب آوری به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 357 نفر از مراجعان بازار تاریخی تبریز به عنوان نمونه آماری انتخاب و ضریب آلفای کرونباخ برای سئوالات پرسشنامه 899/0 محاسبه شد که بیانگر پایایی مناسب ابزار تحقیق است. برای تحلیل داده ها و سنجش وضعیت موجود از آزمون t مستقل و برای بررسی روابط همزمانی و میزان اثرگذاری میان متغیرها از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، رابطه معنی داری بین مؤلفه های زمینه ای (کالبدی، تاریخی، فرهنگی و اقلیمی_محیطی) و قابلیت های فضایی (انعطاف پذیری، تطبیق پذیری، تغییرپذیری و واکنش پذیری) با تاب آوری فضایی برقرار است و بیشترین اثرگذاری به ترتیب مربوط به قابلیت های تطبیق پذیری و واکنش پذیری و سپس مؤلفه های اقلیمی و تاریخی زمینه ای است؛ در حالی که قابلیت تطبیق پذیری و زمینه اقلیمی دارای کمترین امتیاز هستند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که زمینه فرهنگی و اقلیمی از نظر میزان برخورداری از قابلیت های فضایی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. در نتیجه بازار تاریخی تبریز از لحاظ تاب آوری بیشتر تحت تأثیر قابلیت های فضایی و سپس مؤلفه های زمینه ای قرار دارد؛ یعنی علاوه بر توانایی های فضایی باید به مؤلفه های زمینه ای نیز توجه گردد. تأکید توأم به هر دو ویژگی در کاهش آسیب پذیری و افزایش تاب آوری مؤثر واقع خواهد شد و رسیدن به تاب آوری مستلزم همخوانی فضا با زمینه است که توانایی مقابله فضا با اختلالات، با ارتقای قابلیت فضایی از طریق پتانسیل ذاتی زمینه تحقق می یابد.
۹.

رنسانس خیابانی، تبیینی بر بازخوانی حیات اجتماعیِ بخش مرکزی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنسانس خیابانی پرابلماتیک خیابانی بازخوانی فضا استراتژی های رنسانس مبنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۷۸
  پژوهشِ حاضر مبتنی بر نگرش دیالکتیکی، تفسیری هرمنوتیکی از رنسانس خیابانی به عنوان ابزاری در دستیابی به استراتژی های نوزاییو برنامه ریزی های انسان محور به منظور بهبود کیفیت زیست اجتماعی و ارتقای روزمرگی شهروندان در قلمروهای باز شهری است. این مطالعه درصدد است تا تأثیرپذیری فضاهای باز شهری را از مقوله های متنوعِ اقتصادی، اجتماعی _ فرهنگی، کالبدی و زیبایی شناسانه که سابقاً به واسطه رنسانس شهری به عنوان متأخرترین پارادایم در حل پرابلماتیک شهر شناخته شده است را در قالب استراتژی هایی بیان نماید. از آنجایی که این قلمروها تجلّیگاه حیات اجتماعی شهر و مکانی بر تبلور اندیشه های مدنی شهروندان هستند، این مطالعه گامی در راستای نوزایی، تحولات فضایی و تولید و بازتولید فضاهای اجتماعی از دست رفته شهر و ایده ای برخاسته از نظریه با رویکرد انسان محوری است. در حالی که گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی با استفاده از پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه و شاخص سازی تجزیه وتحلیل داده ها به روش کیفی با تحلیل محتوای متن، کدگذاری و تحلیل با نرم افزار MAXQDA انجام می گیرد، به دلیل موردی بودن پژوهش، تجزیه وتحلیل یافته های کمی در راستای توجیه یافته های کیفی با Amos انجام شد. جامعه آماری پژوهش، پانل های هموژن از متخصصان امر هستند. نتایج حاصل از واکاوی ها، حکایت از وجود توان های بالقوه و پتانسیل های بالای محدوده موردمطالعه و البته مطلوبیتِ شرایط در انسانی شدن فضا دارند که به واسطه استراتژی های رنسانس مبنای ارائه شده در متن محقق می شوند. این پژوهش رنسانس خیابانی را به عنوان پاسخی بر ارتقای این پتانسیل ها معرفی می نماید، در حالی که رنسانس خیابانی منجر به پایداری اجتماعی در محدوده مطالعاتی و درنهایت در کل شهر خواهد شد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱