مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
مقوله بندی
حوزه های تخصصی:
تحلیل محتوی روشی است برای جمع آوری اطلاعات و تحلیل آن. در تحلیل محتوی به جای مشاهده مستقیم رفتار مردم یا پرسش در مورد آن به ارتباطاتی که آنان به وجود آورده و پیامهایی که رد و بدل کرده اند توجه و در مورد آن سؤال و تحلیل می شود. تحلیل محتوی‘ متون نامه ها‘ دفاتر خاطرات‘ سخنرانیها‘ مقالات‘ صورت جلسات‘ کتب‘ اشعار‘ نقاشیها‘ قوانین و هر سند دیگری را مطالعه و ارزیابی می کند. تحلیل محتوی روشی ‹‹ غیرواکنشی ›› و ‹‹غیرمداخله ای›› است و چون اسناد مورد مطالعه و متون مورد تحلیل قبلاً ثبت و ضبط شده‘ بنابراین صاحبان اسناد و مؤلفان آثار را به کار تحلیل‘ واکنشی و تحلیلگران و محققان را در کار تألیف و تدوین و ایجاد اسناد و مدارک‘ مداخله نیست. در این مقاله‘ ویژگیهای روش تحلیل محتوی‘ اختلاف نظرهایی که در مورد آن وجود دارد‘ چگونگی مقوله بندی و ضوابط آن‘ واحدهای تجزیه و تحلیل و مهمترین محاسن و معایب این روش و نحوه استفاده از آن در یک مورد خاص نیز‘ مطرح می شود.
بازنمایی شناختیِ مقوله گل در زبان فارسی برپایه نظریه پیش نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برپایه شیوه پژوهش روش (1975) و میتینگ لیو و همکاران به بررسی پیش نمونه های مقوله عینی گل برای دانش آموزان دختر و پسر ابتدایی (13-10 سال)، راهنمایی (15-13 سال) و دبیرستان (18-16 سال) و دانشجویان دختر و پسر رشته های کشاورزی، روان شناسی و علوم پزشکی فارسی زبان پرداخته و تأثیر متغیرهای سن، جنسیت و پیشینه تحصیلی را بر شکل گیریِ این پیش نمونه ها مورد مطالعه قرار داده است. برای گردآوری داده های پژوهش، در دو مرحله، دو پرسش نامه مجزا در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. در پرسش نامه اول از آنان خواسته شد تا هر نمونه ای از اعضای مقوله های مورد نظر را که در ذهن دارند، بنویسند. در پرسش نامه دوم، که برپایه داده های پرسش نامه اول تهیه شد، نیز از آنان خواسته شد تا به اعضای مقوله های مختلف از 1 تا 5 امتیاز بدهند. نتایج این پژوهش نشان داد که گل های رز، محمدی و یاس به ترتیب پیش نمونه هایی قوی برای مقوله گل در زبان فارسی بودند و همه پیش نمونه های دوازده گروه آزمودنی پژوهش حاضر را تشکیل می دادند. برپایه یافته های این پژوهش، به نظر می رسد عوامل محیطی تأثیر زیادی بر شکل گیری پیش نمونه مقوله گل در زبان فارسی دارند.
نگاهی بر واژه های مرکب و مشتق مکان ساز در فارسی: رویکرد صرفِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساخت اسم مکان در فارسی از رهگذر وندها و شبه وندهای اشتقاقی دال بر مکان می باشد که با وجود شباهت در کارکرد، به لحاظ معنایی کاملاً یکسان عمل نمی نمایند. برای نمونه پسوند «- زار» در فارسی علاوه بر اشاره به مفهوم مکان، به مفهوم کثرت چیزی نیز اشاره می نماید، مانند «گل زار، لاله زار»؛ در حالی که دیگر پسوندهای مکان ساز همانند «- ستان، - ک ده، - گاه و نمونه های دیگر» از این ویژگی معنایی برخوردار نیستند. گفتنی است به موازات فرآیند ذکرشده، دو فرآیند «ترکیب» و «اشتقاق- ترکیب» نیز در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرند. به همین سبب نگارندگان در پژوهش پیش رو بر آن بوده اند تا با بهره گیری از سازوکارهای صرفِ شناختی و دستاوردهای آن، همچون نظریة مقوله بندی، مفهوم سازی و حوزه سازی به بررسی این گونه محدودیت های معنایی ناظر بر عملکرد چنین پسوندهایی پرداخته و در نهایت به معرفی شاخص های شناختی دخیل در شکل گیری آن ها بپردازند.
ساختار موضوعی افعال دومفعولی در کُردی هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران به مطالعة ساختار موضوعی افعال دومفعولی در زبان های ایرانی با رویکردهای نوین زبان شناسی کمتر پرداخته اند. در کُردی هورامی دو دسته از افعال دومفعولی اصلی و ساخت های دومفعولی فرعی وجود دارد. در این پژوهش ساختار موضوعی افعال دومفعولی اصلی از نظر مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی بررسی می شوند. این افعال براساس شواهد نحوی، ساخت واژی و معنایی به دو گروه افعال انتقال مالکیت و افعال انتقال مکانی طبقه بندی و توصیف می گردد. سپس، نمونه ای از هر گروه در چارچوب رویکرد برنامة کمینه گرایی/ صرف توزیعی (MP/DM) تحلیل می شود. این مطالعه به اصلاح مقولة الحاقی پایین پیلکانن (2008) برای تبیین ساختار نحوی و سایر ویژگی های هورامی در رویکرد مذکور می پردازد و شباهت ها و تفاوت های ساختار موضوعی آن دو را از لحاظ مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی به خوبی تبیین می نماید.
معنا و شناخت در قرآن با نگاهی به تفسیر تسنیم
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
یکی از رویکردهای مهم زبان شناختی در قرن بیستم، زبان شناسی شناختی است. این رویکرد ادعاهای خاصی درباره رابطه زبان و واقعیت و نحوه مفهوم سازی ها در زبان و ارتباط آن ها با ذهن دارد. در این مقاله، نخست درباره ادعای اصلی این رویکرد توضیح کلی می دهیم و اصول مهم آن را برمی شمریم. این اصول عبارت اند از: اصل چشم انداز؛ اصل پویایی؛ اصل دایرة المعارف؛ اصل کاربرد و تجربه. اصالت تعابیر، مهم ترین دستاورد نگاه شناختی به قرآن است که بنابر آن، مفسر باید خود مفهوم سازی های قرآن را اصل قرار دهد، آن ها را تحلیل کند و از تحویل و تقلیل آن ها به مفهوم سازی های دیگر اجتناب کند. مفسران رویکردهای متفاوتی به مفهوم سازی های قرآن داشته اند: گاهی به خود آن ها پرداخته و گاهی آن ها را به مفهوم سازی های دیگری برگردانده اند. در ادامه، نمونه هایی از تأثیر این اصول را در فهم و تفسیر قرآن و سرنوشت اصالت تعابیر در آیات آورده و مواردی از تفسیر تسنیم را بررسی کرده ایم.
الگوهای هنجاری تولید محتوای رسانه ها: راهبرد ایجاد مزیت رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها تولیدات خود را براساس الگوهای هنجاری تعریف شده ای که در تشکیلات سازمان ها بروز و ظهور دارد، تولید می کنند. این الگوها در طول زمان تبدیل به کلیشه های قدرتمندی می شوند که خلاصی از آن ها چندان میسر نیست. از این رو یافتن الگویی متفاوت برای ارائه محتوای متفاوت همواره یکی از دغدغه های مهم سازمان های رسانه ای می باشد. این مهم فقط بر نوع محتوا تأثیر ندارد بلکه بر ابعاد مختلف سازمان رسانه اعم از چگونگی فرایند تولید و نحوه چینش ساختار سازمانی و الگوی نیروی انسانی نیز تأثیرگذار است. بر این اساس در این مقاله سعی شده با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از مقوله بندی، ضمن معرفی الگوهای فعلی و رایج دسته بندی تولید محتوا، بر اساس تجربه حدود بیست ساله مدیریت در بخش های صف و ستاد در رسانه ملی الگوی هنجاری متفاوتی برای تولید محتوای رسانه ها ارائه شود. هرچند این الگوها از جهت مقوله بندی متفاوت است اما با تساهل می تواند در مقوله های کلی محتوا مانند اجتماعی یا سیاسی و نظایر آن نیز قرار گیرد. مبنای این الگوی هنجاری مقوله بندی محتوا براساس امور زندگی روزانه مردم و رویدادهای پیرامون آن است که قابلیت استفاده در تولید محتوا برای انواع رسانه ها را دارد. رسانه ها تولیدات خود را براساس الگوهای هنجاری تعریف شده ای که در تشکیلات سازمان ها بروز و ظهور دارد، تولید می کنند. این الگوها در طول زمان تبدیل به کلیشه های قدرتمندی می شوند که خلاصی از آن ها چندان میسر نیست. از این جهت یافتن الگویی متفاوت برای ارائه محتوای متفاوت همواره یکی از دغدغه های مهم سازمان های رسانه ای می باشد. این مهم فقط بر نوع محتوا تأثیر ندارد بلکه بر ابعاد مختلف سازمان رسانه اعم از چگونگی فرایند تولید و نحوه چینش ساختار سازمانی و الگوی نیروی انسانی نیز تأثیرگذار است. بر این اساس در این مقاله سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مقوله بندی، ضمن معرفی الگوهای فعلی و رایج دسته بندی تولید محتوا، بر اساس تجربه حدود بیست ساله مدیریت در بخش های صف و ستاد در رسانه ملی الگوی هنجاری متفاوتی برای تولید محتوای رسانه ها ارائه شود. هرچند این الگوها از جهت مقوله بندی متفاوت است اما با تساهل می تواند در مقوله های کلی محتوا مانند اجتماعی یا سیاسی و نظایر آن نیز قرارگیرد. مبنای این الگوی هنجاری مقوله بندی محتوا براساس امور زندگی روزانه مردم و رویدادهای پیرامون آن است که قابلیت استفاده در تولید محتوا برای انواع رسانه ها را دارد.
ساختار موضوعی اسامی محمولی متناظر با افعال دومفعولی در کردی هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی ساختار موضوعی یعنی مقوله بتدی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی و آوایی اسم واره های متناظر با افعال دومفعولی در کردی هورامی از زبان های ایرانی شمال غربی است. این مقاله پس از توصیف و طبقه بندی این اسم واره ها به دو نوع ملکی و عاملی از روش برنامه کمینه گرایی/ صرف توزیعی ( MP/DM ) برای تحلیل و مقایسه آن ها با افعال دومفعولی متناظر استفاده می کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که آرایش نحوی اسامی حاوی مقوله فعلی واژگانی ( VP ) برای ادغام مشخصه کنش رو و مقوله الحاقی پایین ( ApplP low ) برای معرفی هدف مملوک یا مکان است . فاعل جمله در نقش مالک مقوله اضافه ملکی ( EzafP poss ) در اسم واره ملکی و در همان نقش عامل مقوله جهت ( VoiceP ) در اسم واره عاملی ترکیب می شود. هسته مقوله زمان ( TP ) و مقوله متمم ( CP ) مقوله فعلی کوچک ( vP ) را گزینش می کنند و جمله ساز هستند؛ ولی هسته های مقوله شمار ( NumP ) و مقوله اضافه محمولی PEP) ) مقوله اسمی کوچک ( nP ) را انتخاب می کنند؛ زیرا اسم ساز هستند. مشخصه V در اسم واره ملکی و تمام ( VP ) در اسم واره عاملی به v و سپس برای بازبینی مشخصه اسمی به nP و PEP حرکت می کند . اسم واره عاملی مشخصه های اسمی بیشتری دارد و نشانه جمع، معرفگی، ملکی و صفت شمارشی می گیرد و با قید حالت نمی آید. آرایش نحوی حاصل نمود حصولی یا غایتمند جمله و اسم واره ملکی را به کنشی محدود در اسم واره عاملی تبدیل می کند. بنابراین، بررسی ساختار موضوعی اسامی متناظر با افعال دومفعولی در چارچوب رویکرد نحو محور مقاله نشان می دهد که آرایش نحوی موتور محرک مقوله بندی، بازنمایی آوایی و بازنمایی معنایی انتقال مالکیت یا مکانی در هر دو اسم واره و جمله متناظر است.
مقوله های شعاعی اندام های حوزه سر: بررسی ای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
87 - 109
حوزه های تخصصی:
این پژوهش توصیفی- تحلیلی به ایجاد و بررسی مقوله های شعاعی اندام های حوزه سر پرداخته است. بدین منظور معانی این واژه های چند معنا با استفاده از فرهنگ روز سخن و فارس نت و کتاب های دیجیتالی ژانرهای مختلف، وبلاگ های فارسی و یا مشاهدات پژوهشگر از گفتار روزمره افراد استخراج شد. آن گاه این معانی مقوله بندی گردید و با توجه به ارتباطات مطرح شده راجع به مجموعه های شعاعی به نقل از لواندوسکا تومازسیک (2007) به بررسی معانی این واژه ها در مقوله های یافت شده پرداخته شد. ارتباطات مطرح شده شامل استعاره مفهومی، مجاز، علاقه و طرحواره تصویری بودند که به ایجاد مقوله های شعاعی که به صورت نمودارهایی متجلی گردید، منجر شد. این پژوهش علاوه بر ایجاد مقوله های شعاعی یاد شده، به دنبال پاسخگویی به این سئوالات بود: آیا با توجه به ارتباطات میان سرنمون و واژه های بسط یافته از آن، امکان مقوله بندی و تشکیل مقوله های شعاعی مفاهیم چند معنای اندام های حوزه سر وجود دارد؟ تبیین چه عباراتی حاوی این اندام ها با کمک این ارتباطات میسر نیست؟ آیا تبیین های ارائه شده می توانند در فرهنگ نگاری و آموزش زبان مفید باشند؟ پس از تحلیل داده ها، نتیجه حاصل نشان داد این ارتباطات در تشکیل مقوله های شعاعی برای واژه های یاد شده کارایی لازم را داشته اما در مورد اصطلاحات حاوی این واژه ها زیاد مفید نبودند. به نظر می رسد با وجود این که می توان با توجه به معنای کلی اصطلاحات آنها را مقوله بندی نمود اما ساز وکارهای معرفی شده در مورد مقوله های شعاعی نمی تواند به آسانی این مقوله بندی را تبیین نماید. همچنین یافته ها حاکی از این بود که مقوله های شعاعی حاصل در آموزش زبان و فرهنگ نگاری نوین قابل استفاده می باشند.
مقایسه انتقادی مدل های فرهنگی و مدل های آرمانی در علوم شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۱
117 - 141
حوزه های تخصصی:
در علوم شناختی این پیش فرض پایه ای حاکم است که دانش ذهنی اساساً دانشی دایره المعارفی است که به واسطه بدن مندی با جهان بیرون در ارتباط می باشد؛ ازاین رو ذهن فاقد سازه های ذاتی برای تولید معناست و تنها ابزاری است که به جهان اطراف و تجربیات ما معنا می بخشد. به این ترتیب است که در علوم شناختی فرایند معناسازی از طریق ذهن، مسئله ای مهم تلقی می شود و در همین راستا، برخی از رشته های علوم شناختی، مانند زبان شناسی و انسان شناسی شناختی، برای فهم این فرایند ابزار تحلیلی مختلفی را ابداع کرده اند. این مقاله به کمک بررسی انطباقی این ابزار تحلیلی بر آن است با معرفی مزایا و محدودیت های هر یک از این ابزار، درنهایت نشان دهد که چگونه زبان شناسی شناختی برای درک فرایند ساخت معنا در ذهن، به بافت مندی معنا در سپهر اجتماعی- فرهنگی زبان بی توجه بوده است و چه راه حلی برای رهایی از این مخمصه وجود دارد.
جایگاه استعاره شیر در مقوله بندی مفاهیم عرفانی مولوی (بررسی نمونه های موجود در غزل های دیوان کبیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱ (پیاپی ۸۶)
7-29
حوزه های تخصصی:
شاعرانِ عارف برای تجسم بخشیدن به مفاهیم عرفانی خود از صورت های زبانی به ویژه الفاظ مربوط به حیوانات استفاده می کنند. در تحقیق حاضر، برای کشف و روشن کردن مفاهیم مطلوب مولانا به مثابه حوزه مقصد، لفظ «شیر» به منزله حوزه مبدأ در غزل های دیوان کبیر با استفاده از نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون بررسی می شود. بررسی ها نشان می دهد که مولانا با ترفند اقتصاد زبانی و ارائه چندین تصویر ذهنی با یک لفظ (شیر)، توانسته است نشاط، تازگی و تنوع شگفت آوری از اندیشه و تفکر عرفانی خود را نمایان سازد. طبق بسامدهایی که در این پژوهش به دست آمد، لفظ شیر در نظام مفهوم عرفانی مولانا تصویر مثبتی دارد؛ دل و عشق در برابر عقل اهمیت و جایگاه والاتری دارد؛ مفاهیم مهمِ «انسان کامل» در برابر نفس و «معشوق» برای نشان دادن عظمت مطلق حق تعالی از راه نمود عینی «شیر» بیان می شود. خلاصه اینکه، انتخاب لفظ شیر برای بیان معانی و مفاهیم والا و ضرورِ عرفانی، از روح کمال طلبی، خوش بینی و علوّ طبع مولانا حکایت دارد. در این تحقیق، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پس از مباحث مقدماتی درباره استعاره مفهومی و مبدأ حیوانات، و زبان استعاری مولانا، برای هر نوع از انواع حوزه مقصد، چند نمونه از ابیات نقل شده است. مشخص کردن الگوی استنباطی، قلمرو منبع یا حسی، تعمیم چندمعنا، نگاشت عمومی و نگاشت جزئی در هر تقسیم بندی گام بعدی است؛ سپس، در جدولی، به بسامد حوزه های مقصد و تعمیم های معنایی آنها و در نهایت به تحلیل داده ها پرداخته شده است.
بررسی معنایی پسوندهای «دارندگی» در فارسی: رویکرد ساختواژه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد ساختواژه شناختی در تلاش است تا پسوندهای اشتقاقی با مفهوم «دارندگی» در زبان فارسی را با استفاده از ابزار تحلیلی معرفی شده در این رویکرد مشخصاً برگرفته از هماوند (2011) یعنی مقوله بندی، حوزه بندی و مفهوم سازی، طبقه بندی نماید و به واکاوی معناشناختی هر کدام از آنها بپردازد. به این منظور با گردآوری داده ها با مراجعه به پایگاه دادگان زبان فارسی (PLDB)، سایت واژه یاب آنلاین فارسی، فرهنگ پیشوند و پسوند فرشیدورد (1388) و کشانی (1371)، تعداد 157 مورد از ترکیبات اشتقاقی دارای مفهوم «دارندگی» جمع آوری شدند، سپس با مراجعه به فرهنگ زانسو (1372)، معنای هرکدام از این کلمات مورد بازبینی قرار گرفت؛ سپس به روش تحلیلی و توصیفی، داده های مذکور با تمرکز بر وند به کاررفته در آنها بررسی، دسته بندی و توصیف شدند. در حوزه شناختی «دارندگی» و مالکیت، هشت منظر متفاوت وجود دارد که باعث ساخته شدن مفاهیم متفاوتی از این حوزه می شوند. منظرهایی که از پسوندهای حوزه «دارندگی» در زبان فارسی به دست آمدند عبارت بودند از کثرت، تمسخر و تحقیر، شغل و پیشه، حالت روحی و فیزیکی ناخوشایند، صفت اشیاء یا وضعیت و صفت انسان ها.
مساله مقوله بندی در مطالعات تاریخ اجتماعیِ زندگی روزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری سنتی به اقتضای موضوعش که مطالعه زندگی مردان بزرگ و مناسبات قدرت و سیاست بود به طور مستقیم با مقوله های اجتماعی/ جمعیتی به عنوان یک مساله روش شناختی درگیر نبوده ولی پیدایش تاریخ اجتماعی نوین در دهه های اخیر و به ویژه رواج مطالعات زندگی روزانه در این حوزه، مقوله بندی را هم در سطح جمعیتی و هم در قبال مضامین مورد پژوهش در زندگی این جمعیتها، حایز اهمیت ساخت. مساله این پژوهش تبیین اهمیت روش شناختی مقوله بندی در مطالعات تاریخ اجتماعی، با بررسی و مقایسه مقوله بندیهای انتخاب شده در شماری از تحقیقات زندگی روزانه در غرب و ایران است. پرسش اصلی این پژوهش نیز این است که محققان تاریخ زندگی روزانه چگونه و با توجه یا تحت تاثیر چه عواملی مقوله های تحقیق خود را انتخاب کرده و سامان داده اند؛ همچنین آیا می توان برای تمام ادوار تاریخی با شرایط جغرافیای و فرهنگی متفاوت، شیوه مقوله بندی واحدی را ارایه داد؟ فرض بر این است که مورخان در این زمینه با اتکا به روش های هرمونتیکی و همچنین با در نظر گرفتن شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی هر دوره و متغیرهای مورد بررسی شان، دست به مقوله بندی متناسب زده اند. در این بررسی با مقایسه مقوله بندیهای انتخاب شده در شماری از تحقیقات تاریخ زندگی روزانه در غرب و ایران، شیوه مقوله بندی و نیز منطق و ملاک معنادارسازی این مقوله بندیها را بازشناسی کرده ایم. در این پزوهش معلوم شده که حالت پژوهش و قصد مولف و مقتضیات و اولویتهای مقوله ای در زندگی واقعی روزانه در هر دوره از مهمترین عوامل تعیین کننده شیوه مقوله بندی در این مطالعات بوده اند
بررسی و نقد کتاب مقدمه ای بر زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله با هدف بررسی و نقد کتاب «مقدمه ای بر زبان شناسی شناختی» نوشتۀ اونگرر و اشمیت، ترجمۀ جهانشاه میرزابیگی (1397) به نگارش درآمده است. پس از بررسی نسخۀ انگلیسی کتاب مشخص شد که گرچه این کتاب یکی از منابع اصلی و شناخته شده برای زبان شناسی شناختی است، دارای کاستی هایی است که از آن میان می توان به عدم توجه کافی به بنیاد ها و فرض های اساسیِ زبان شناسی شناختی، جهانی های زبان و تنوع زبانی از دیدگاه زبان شناسی شناختی و نیز بدن مندی و شالودۀ جسمانی زبان و شناخت اشاره کرد. همچنین، هرچند برخی از مباحث مطرح شده در معناشناسی شناختی همچون استعاره، مجاز، طرحواره های انگاره ای و آمیختگی مفهومی به خوبی مورد بحث قرار گرفته اند، برخی از مباحث آن همچون نیروپویایی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. پس از بررسی ترجمۀ اثر نیز کاستی ها و ایرادهایی در آن مشاهده شد که مهمترین آنها عبارتند از: معادل گزینی های نامناسب برای برخی اصطلاح های تخصصی و گاه غیرتخصصی؛ اشکالات نسبتاً چشمگیر در برگردان واژه ها، عبارت ها یا جمله ها به فارسی که آنها را می توان تحت عناوینِ نادرستی ترجمه، نارسایی ترجمه و نایکنواختی ترجمه مطرح کرد؛ اشکالات پرشمار در ارجاع های درون متنی و برون متنی. از این رو، پیشنهاد می شود که کتاب از نظر املایی، انشایی و ترجمه ای مورد بازنگری جدی قرار گیرد.
«اقتدارستیزی» یا «اقتدارگرایی»؟ امکان یا امتناع؟ نقد و بررسی کتاب نگاهی تازه به نظریه ادبی نوشته عیسی امن خانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
۹۲-۴۳
حوزه های تخصصی:
نقد و نظریه ادبی، به واسطه رویکرد بینارشته ای خود، غالباً منطوی بر مفاهیم ادبی، فلسفی، اجتماعی، تاریخی و... است. همین امر موجب پیچیدگی و سخت فهمی نظریه ها، و کاربرد و کاربست آن ها در متون ادبی می شود. کتاب نگاهی تازه به نظریه ادبی (1400) نوشته عیسی امن خانی، پژوهشی اصیل و انتقادی است که با رویکردی نو و با لسانی ساده، قصد دارد تا به تبیین و تنقیح نظریه های ادبی، سرچشمه های آن و همچنین کاربست این نظریه ها در متون ادبی، اهتمام جوید. مهم ترین اصل و فرض کتاب این است که نظریه های ادبی به واسطه «اقتدارستیزی خود بنیاد» پدید آمده اند و ظهور و پیدایش هر «نظریه» ناشی از «موازی کاری» و «تقابل» آن با نظریه (های) رقیب است. لذا فرض بنیادین کتاب مبتنی بر پیدایش «اقتدارستیزانه» نظریه هاست و بر همین اساس مؤلف محترم کل نظریه های ادبی را به سه رویکرد نظریه های مؤلف/سوژه محور؛ نظریه های مؤلف/سوژه ستیز و نظریه های ساختار ستیز، تقسیم می کند و براساس «عنصر غالب» و «شباهت خانوادگیِ» هر نظریه، آن را در یکی از سه رویکرد مذکور طبقه بندی می کند. رویکرد نوبنیاد کتاب، ضمن ارزشمندی و اصالت، که برخاسته از ذهن نو جو، نقّاد و متفطن نویسنده است، با این حال در فرایند کتابت، دچار ساده سازی و تقلیل گرایی های مکرر، اعمال محدودیت، و درنهایت «تناقض های بنیادین» شده است که در ادامه مقاله به طور مبسوط به تبیین وجوه متفاوت آن خواهیم پرداخت. مقاله حاضر ضمن خوانش و بررسی دقیق کتاب مذکور، پیشنهاد و نشان می دهد که نویسنده محترم، در چاپ های بعدی حتی ا لامکان به نکاتی چون درسنامه بودن کتاب، انعطاف پذیری بیشتر در مرزبندی میان نظریه ها، اجتناب از اعمال محدودیت در مقولات، جامع نگری و پرهیز از ساده سازی و تقلیل گرایی توجه داشته باشد.
ارزیابی استعاره تصوری آب در زبان ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی استعاره ها با رویکرد شناختی نشان می دهد تصورات ذهنی انسان چه اندازه به مفاهیم انتزاعی تسری می یابند. در این پژوهش که در چارچوب زبان شناسی فرهنگی انجام شده است، برای تبیین استعاره های پدیده آب در زبان ترکی آذربایجانی از فرایند مقوله بندی و طرحواره های تصوری استفاده شده است. داده های پژوهش به صورت انجام مصاحبه با 30 نفر از گویشوران زبان ترکی و همین طور تعدادی از کتاب ها، دیوان اشعار و فرهنگ های لغات این زبان گردآوری شده اند. ابتدا رابطه معنایی هر کدام از واژه های مربوط به آب مشخص می شوند، سپس برای نشان دادن معانی دقیق استعاری از روش مقوله بندی معنایی و ارائه طرحواره تصوری استفاده می شود تا دیدگاه گویشوران زبان ترکی آذربایجانی به پدیده های آب ارائه شود. یافته های پژوهش نشان می دهند که گویشوران این زبان در گفتار شان از مقوله های آب به صورت استعاری بهره می گیرند. در واژگان استعاری آب، 10 واژه با کاربرد مثبت و یک واژه با کاربرد منفی وجود دارد که گویشوران در موقعیت های مناسب از آن ها استفاده می کنند.
مطالعه تطبیقی مقولات و موضوعات ترویج علم در فضای مجازی؛ مطالعه موردی سایت های اینترنتی ایران، آمریکا و مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
1311 - 1346
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به دنبال شناخت رویکردهای ترویجی رسانه های مجازی در باب محتوای علمی است. درواقع سؤال اصلی پژوهش این است که رویکردهای به کاررفته در ترویج محتوای علمی در فضای مجازی چیست؟ هدف تحقیق نشان دادن نظام موضوعات جدید در رسانه های جدید است. بنابراین به مطالعه تطبیقی ۱۵ سایت از کشورهای آمریکا، مالزی و ایران پرداخته شده و مقولات و موضوعات ترویج علم مورد مقایسه قرار گرفته است. روش تحلیل پژوهش، تحلیل محتوای کیفی، واحد تحلیل «سایت» و واحد «معنا» نیز مجموعه ای از تصاویر، واژگان یا جمله هایی که بتوان ارتباطی از معانی مشابه و یکسان در آن ها یافت.نتایج این مطالعه نشان می دهد که ترویج علم در رسانه ها، براساس مقولاتی همچون؛ مباحث کشاورزی و محیط زیست، فرهنگ و دانش بومی، سلامت، بهداشت و درمان، گردشگری، کارآفرینی و خوداشتغالی و سواد رسانه ای است. توجه به فرهنگ و دانش بومی در سایت های ایرانی و برخی از سایت های مالزیایی نسبت به سایت های آمریکایی بیشتر است. درحالی که گرایش به ترویج علم مدرن، میان سایت های آمریکایی و مالزیایی بیشتر است.