مطالب مرتبط با کلیدواژه

علوم شناختی


۴۱.

ارائه یک هستان شناسی شناختی برای توسعه طرح کار و ستد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستان شناسی علوم شناختی راهبرد نقشه راه کسب و کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۵۸
مقدمه: هستان شناسی توصیفی صریح و طبیعی از مفاهیم یک دامنه از یک بحث است. در سال های اخیر، توسعه هستان شناسی به منزله توصیف واژه های یک دامنه خاص و ارتباطات میان آنها مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از مفاهیم شناختی در هر زمینه ای می تواند تفاوت ایجاد کند. در طراحی یک هستان شناسی، قطعا اگر برنامه ریزی از جنبه شناختی مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد نتایجی دقیق تر و عملکردی بهتر به همراه خواهد داشت. چشم انداز کسب و کار امروزه با پیچیدگی و عدم اطمینان همراه است و نیاز به ابزارهای مقابله با آن برای پیشرفت کسب و کار ضروری به نظر می رسد. یکی از بزرگترین علایم موفقیت مدیران موفق سازمان ها، توانایی تفسیر رخدادها و وقایع غیر مرتبط و برنامه ریزی نشده است. روش کار: استفاده از علوم شناختی در این زمینه نیز قطعا مفید خواهد بود. برنامه ریزی کسب و کار دقیق برای سودآوری با توجه به رقابت شدید جهان امروز، ضروری است. این بدان معنی است که تمام قسمت های کسب و کار باید بهینه و تقویت شوند. یافته ها: در این نوشته هستان شناسی کسب و کار با رویکرد شناختی طرح ریزی و ارائه شده است. نتیجه گیری: هدف از این پژوهش این است که به مفهوم طرح های استراتژیک کسب و کار با رویکرد هستان شناسی شناختی بپردازیم تا پایه ای برای ابزارهای مدیریت جدید فراهم شود.
۴۲.

شناسایی شایستگی های شناختی مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت شایستگی های مدیران علوم شناختی مدیران دوره ابتدائی رویکرد کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۹۱
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های شناختی مدیران مدارس دوره ابتدائی انجام شد. روش کار: در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها استفاده شد. میدان پژوهش شامل اساتید دانشگاهی متخصص در زمینه آموزش و پرورش شناختی بود که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به کار بودند که به صورت هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری با 25 نفر مصاحبه شد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. صحت مصاحبه ها با استفاده از ملاک قابل قبول بودن، انتقال پذیری و قابلیت اطمینان بررسی شد. اعتبارپذیری داده ها از طریق ضبط نوار با کیفیت و مستندسازی، ثبت، نوشتن و تفسیر آنها، دست نویس کردن آن، کدگذاری کور و توافق میان کدگذاران متخصص در زمینه پژوهش های کیفی انجام شد. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تفسیری Glazeri و فرآیند کدگذاری باز، انتخابی و نظری انجام شد. یافته ها: شایستگی های شناختی مدیران دوره ابتدائی در 10 مقوله و 37 مفهوم شناسایی شدند. کنش شناختی، بازنمایی ذهنی، خودآگاهی و توسعه فردی، سرمایه روان شناختی، توانمندی های زبانی و زبان شناختی، عصب شناختی احساسات، شناخت اجتماعی، رهبری عصب محور، آگاهی از علوم و اصول عصب شناختی، توانایی ادراکی و ذهنی مقوله های شایستگی را تشکیل دادند. نتیجه گیری: بیشتر مقوله های شناسایی شده با نتایج پژوهش های پیشین در مدیریت هم خوانی دارد و مدیران آموزشی برای بهبود عملکرد خود در فضای آموزشی جهان امروز، باید در راستای این شایستگی ها اقدامات لازم را اعمال نمایند.
۴۳.

بررسی پروتکل تفکر با صدای بلند به عنوان رویکردی آموزشی و پژوهشی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پروتکل تفکر با صدای بلند کلامی کردن تفکر تفکر گویا علوم شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۱۹
مقدمه: پروتکل تفکر با صدای بلند در زمینه های روان شناسی و علوم شناختی به عنوان یک روش گزارش کلامی مورد استفاده قرار می گیرد؛ هدف از انجام این پژوهش بررسی روش پروتکل تفکر با صدای بلند در دو بعد آموزش و پژوهش بود. روش کار: این پژوهش از نظر رویکرد کیفی است که از طریق مرور نظام مند انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مقالاتی است که در منابع اطلاعاتی به این موضوع پرداخته اند. ابزار جمع آوری داده ها نیز سیاهه وارسی است. با استفاده از کلیدواژه های «پروتکل تفکر با صدای، تفکر کلامی، بلند فکر کردن و کلامی کردن تفکر تعیین شده در میان پایگاهای SID، Irandoc، Magiran، ISC،Emerald ، Scholar Google،Science Direct ، Web of Scienc، ERIC، ProQuestو Scopusطی چند مرحله به طور نظام مند بررسی شدند. یافته ها: در این پژوهش 17 مفهوم در خصوص کاربردهای پروتکل تفکر با صدای بلند در حوزه آموزش به دست آمد که برخی از آنها عبارت است از: تحت تأثیر قرار دادن دانسته های فرد، بیان و تولید ایده های جدید، غنی کردن گفتمان کلاس درس، وسیله ای جهت هدایت رفتارها و فرایندهای حل مسئله. 13 مفهوم در خصوص کاربردهای پروتکل تفکر با صدای بلند در حوزه پژوهش شناسایی شد که برخی از آنها عبارتند از: روشی مفید و کارآمد در پژوهش جهت استخراج کافی و قابل اعتمادِ داده ها در راستای مطالعه فراشناختی خوانندگان و استفاده از استراتژی های ذهنی، دستیابی به تجزیه و تحلیل داده های عینی، اطمینان بینابینی در کدگذاری داده های پژوهش، فراهم آوری داده های مستقیم. نتیجه گیری: بهره گیری از این پروتکل سبب تولید ایده هایی جدید و داده های ناب و مستقیم در پژوهش می شود که به کارگیری آن، ارتباطات ذهنی و زبانی جدیدی در جامعه ایجاد می کند. همچنین اطلاعات جدیدی به روند ذهنی افراد اضافه می شود که سبب افزایش خلاقیت در آنان می گردد و به تبع آن حالات روحی و روانی دیگران بهتر درک می شود و می توان مطابق انتظارات تصور شده افراد رفتار کرد.
۴۴.

رهیافتی شناختی و بدن مند به خوانشگری کاغذی و دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوانشگری دیجیتال هایدگر فوکو علوم شناختی بدن مندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
این مقاله تلاش می کند به کمک ابزارهای مفهومی هایدگر، فوکو و نیز دستاوردهای علوم شناختی، از منظری فلسفی گذار از خوانشگری کاغذی به خوانشگری دیجیتال را بررسی کند. این بحث می تواند تمهیدی برای فهم فلسفی عصر دیجیتال باشد. در این پژوهش نشان داده می شود که تحلیل هایدگر درباره هستی تودستی و تکنولوژی می تواند به فهم رفتارهای خوانشگری ناظر به خواندن کاغذی و دیجیتالی کمک کند. همچنین، از چهارچوب تحلیلی هایدگر، برای هستی شناسی متن بهره گرفته شده است. ازسوی دیگر، تأملات فوکو درباره تکنولوژی های بدن مند می تواند مناسبات قدرت شناختی را که پیرامون خواننده شکل می گیرد، تبیین کند. افزون براین، علوم شناختی با بررسی مفصّل نحوه های گوناگون خوانشگری، یافته های تجربی مفصّلی از تأثیرات منش های خوانشگری بر سوگیری ها و مهارت های شناختی انسان به دست داده است. در این میان، علوم شناختی بدن مند و مهارتی جایگاهی متمایز دارد؛ چراکه با گذار از فهم رایانشی از انسان، به منش ها و حالت های گوناگون بدنی هنگام مطالعه توجه و تأثیرات آنها را برجسته کرده است. برای یکپارچه کردن این حوزه های پژوهشی، تلاش بر این است که یافته های علوم شناختی در چهارچوب فهم تکنولوژیک هایدگر و فوکو از مناسبات قدرت شناخت  مدرن قرار گیرد.
۴۵.

ارائه چارچوبی برای توانمندسازی زنان در حکمرانی بر اساس مطالعات حوزه علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی حکمرانی زنان علوم شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
توانمندسازی زنان از موضوعاتی است که در طیف گسترده ای از برنامه ها و سیاستگزاری های نهادهای مختلف در سرتاسر جهان جای می گیرد، ولی با این حال، توجه به ویژگی های شناختی و پژوهش های حوزه علوم شناختی و اساسا مساله شناخت و توانمندی های شناختی در بسیاری از این سیاستگزاری ها مغفول مانده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روشی دو مرحله ای مبتنی بر مرور دامنه و تحلیل محتوا به ارائه چارچوبی برای توانمندسازی زنان در حکمرانی براساس مطالعات حوزه علوم شناختی می پردازد. خروجی های این پژوهش از جمله 18 عنصرکلیدی توانمندسازی زنان براساس مطالعات شناختی در کنار چارچوب مفهومی ارائه شده، می تواند بسیاری از متخصصین، پژوهشگران و علاقه مندان مطالعات حوزه توانمندسازی، حکمرانی و زنان را در مسیر رسیدن به پاسخ هایشان برای سیاستگزاری و تصمیم گیری در حوزه های مربوطه و انجام پژوهش های کاربردی و همچنین ایجاد شبکه ای از مفاهیم مرتبط یاری دهد. پژوهش حاضر همچنین در خصوص ایجاد طرحواره هایی از پژوهش های کاربردی با هدف ایجاد ارتباط مابین حوزه های مختلف مطالعات حکمرانی و همچنین مطالعات علوم شناختی از این جهت حائز اهمیت است که می تواند خلاءهای مفهومی و همچنین مسیرهایی برای مطالعات بیشتر برای علاقه مندان مطالعات بینارشته ای در طیف گسترده ای از موضوعات و مفاهیم فراهم آورد.
۴۶.

مطالعه تطبیقی ادراک عقلی از منظر ملاصدرا و مقولات فاهمه کانت و تأثیر آن بر علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک عقلی ملاصدرا فاهمه کانت حکمت متعالیه علوم شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف: هدف این مقاله، مقایسه شناخت بین دو مکتب فلسفی کانت و حکمت متعالیه بود. تعریف این دو نظام از ادراک و عقل و فاهمه و تأثیر آن بر دیگر دانشها می تواند برای ساخت نظامات اجتماعی شناختی و اندیشه ای بسیار راهگشا باشد. روش: این مقاله با روش مطالعه کتابخانه ای و مراجعه به متون دست اول درباره مسئله فاهمه و شناخت انجام شد. یافته ها: تعریف کانت از فاهمه با تکیه بر مقولات و محدود کردن ادراک به معبر فاهمه، راه را بر بسیاری از نوآوری ها در زمینه درک جهان بما هو بسته است؛ در صورتی که در نظام صدرایی با عنایت به تعریف ملاصدرا از عقل و ادراک، افقهای پیش رو برای ادراک و نظام سازی ها بر مبنای این ادراک بسیار گسترده و فراخ است. نتیجه گیری: با تکیه بر نظام ادراک صدرایی می توان نظام شناختی ادراکی جدیدی ارائه داد که دامنه گسترده تری از نظام شناختی کانت دارد.
۴۷.

فهم سوگیریهای تصمیم گیری مبتنی بر رویکرد علوم شناختی (مورد مطالعه: صنعت مشاوره مدیریت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علوم شناختی سوگیری شناختی سوگیری تصمیم گیری صنعت مشاوره مدیرِت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۹۵
هدف: هدف پژوهش حاضر، فهم سوگیری های تصمیم گیری مشاوران سازمانی مبتنی بر رویکرد علوم شناختی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش کیفی  بود. جامعه آماری پژوهش، مشاوران سازمانی یک شهرک صنعتی واقع در استان تهران در سال 1399 بودند. حجم نمونه 10 نفر به دلیل اشباع نظری و از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه ساختاریافته برای تعیین پایایی از روش پایایی بین دو کدگذار (ضریب کاپای کوهن) استفاده شد، که عدد 0.86 بدست آمد و مورد تائید قرار گرفت. روایی نیز بر اساس پروتکل مصاحبه بود. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز معادل تحلیل محتوای کیفی در نرم افزار Maxqda 11 صورت گرفت.  یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه با مشاوران شامل: 3 مقوله اصلی، 8 مقوله فرعی، 28 مفهوم و 161 کد اولیه بود که (3 مقوله اصلی؛ اطلاعات بیش از حد، نیاز به سریع عمل کردن و فقدان معنا) و (8 مقوله فرعی؛ در دسترس بودن، چارچوب بندی، اثر مرجع، تائید، نمایندگی، پافشاری، تعهد و توهم کنترل) بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد برای هر سه مقوله اصلی بدست آمده تجویزهای راهبردی وجود دارد، که با به کار بردن آن ها می توان تا حد زیادی سوگیری های را کاهش داد. برگزاری کارگاههایی مانند تفکر انتقادی یا نقادانه به دلیل ساختارشکنی در چارچوب ذهنی افراد، شناخت تیپ شخصیتی خود و دیگران، روشن کردن اهداف قبل از دیدن و بررسی گزینه ها، تخمین منابع اطلاعاتی به صورت موشکافانه و افزایش زمان برای تصمیم گیری باعث کاهش در بروز این سوگیری ها می شود. 
۴۸.

عوامل شناختی اثرگذار بر شکل گیری اعتماد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد سازمانی علوم شناختی پیشآیندهای شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۸۷
اعتماد، تقریباً در تمام جنبه های اجتماعی زندگی انسانها و به خصوص در قلب تعاملات سازمانی نفوذ کرده تا جایی که اغلب به عنوان چسبی که جامعه را در کنار هم نگه می دارد، علاقه قابل توجهی را از سوی اندیشمندان مدیریت به خود جلب کرده است. هم در داخل و هم در بین سازمان ها، اعتماد تسهیل کننده مهم همکاری است و به طور فزاینده ای می تواند اثربخشی سازمانی را افزایش دهد. اعتماد بسیار پویا بوده و تحت تأثیر عوامل مختلفی به خصوص عوامل شناختی است، که متأسفانه در سال های اخیر به طور پیوسته کاهش یافته است. این امر ضروری است که چه عوامل شناختی ممکن است نحوه عملکرد اعتماد را متأثر نماید، مورد بررسی قرار گیرد. این مطالعه با روش ترکیبی از رویکرد استقرایی- قیاسی و به طور خاص از طریق فراترکیب 32 مقاله برای شناسایی عوامل شناختی که در اعتماد سازمانی، استفاده کرده است. سپس این عوامل از طریق نظرسنجی از 12 نفر از خبرگان و متخصصان که با رویکرد نمونه برداری هدفمند انتخاب شده بودند، مورد اولویت بندی قرار گرفت. داده های نظرسنجی خبرگان برای تجزیه و تحلیل داده های کمی و درک عوامل شناختی تأثیرگذار بر اعتماد سازمانی، به روش بهترین- بدترین(BWM) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بر اساس بررسی مبانی نظری این بینش را ارائه داد که اعتماد سازمانی تحت تأثیر 10 عامل شناختی است. سپس با اولویت بندی عوامل مذکور، «صداقت» به عنوان مهم ترین (بهترین) عامل و «اشتراک دانش» به عنوان کم اهمیت ترین (بدترین) عامل شناسایی شد. این مقاله رویکردی شناختی به پیشآیندهای اعتماد سازمانی ارائه و بینش جدید نقشی را که پیشآیندهای شناختی نسبت به اعتماد سازمانی ایفا می کند، را پر رنگ تر کرد.
۴۹.

شناسایی مؤلفه های اقناعی مبتنی بر علوم شناختی، دستاوردهای یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقناع مولفه های اقناع اقناع شناختی علوم شناختی فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۹
باتوجه به اهمیت و توسعه روزافزون علوم شناختی و تأثیر و کاربرد آن در رشته های مختلف علمی، به ویژه در حوزه ارتباطات، هدف از این پژوهش، احصا و شناسایی مؤلفه های اقناعی مبتنی علوم شناختی با استفاده از روش فراترکیب بوده است. از میان ۱۴۲۵ مقاله بررسی شده، مقالاتی که عنوان آنها ارتباطی با پژوهش نداشت، حذف و بقیه با معیارهای سختگیرانه تری از نظر چکیده و سپس محتوا ارزیابی شده اند. دراین میان، از آثاری هم که نیازهای محتوایی پژوهش را برآورده نمی ساختند، صرف نظر شده است. داده های استخراج شده از این مراحل، یعنی ۱۱۱ مقاله، زمینه تحلیل های کمی و کیفی را فراهم آورده اند. براین اساس ۵ مؤلفه اصلی «توجه، تصمیم، استدلال، احساسات و کنترل» به عنوان مؤلفه های شناختی اقناع، شناسایی شده اند. این مؤلفه ها دلالت بر اهمیت طراحی پیام های متقاعدکننده باتوجه به اصول شناختی دارند. روایی پژوهش، با استناد به منابع علمی و استفاده از داده های معتبر تأیید شده و با بررسی خبرگانی، با شاخص کاپا ۰/۶۹۵، پایایی نیز مورد تأیید قرار گرفته است. این پژوهش می تواند با تعمیق درک ما از تعامل و ارتباط بین اقناع و فرایندهای شناختی، بنیانی برای توسعه راهبردهای اقناعی دقیق تر و مبتنی بر داده های علمی، باتوجه به اهمیت آن در حوزه های مختلف از جمله مهندسی و ساخت پیام مباحث و رقابت های رسانه ای در آینده باشد.
۵۰.

تأثیر شگردهای رسانه ای مبتنی بر علوم شناختی بر افکارکاربران فضای مجازی در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۶۳
هدف: با توسعه فنّاوری های اینترنتی و افزایش زیست مجازی، شگردهای رسانه ای مبتنی بر علوم شناختی برای مدیریت افکار و اذهان عمومی در جهت جنگهای شناختی و ترکیبی افزایش یافته و ضرورت آگاهی بخشی در این زمینه کاملاً احساس می شود. نظر به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برخی از شگردهای رسانه ای مبتنی بر علوم شناختی بر اذهان کاربران در فضای مجازی انجام شد. روش: روش پژوهش، پیمایشی و همبستگی از نوع کاربردی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور مرکز خوی به تعداد 135 نفر و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 100 نفر و ابزار اندازه گیری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن با استفاده از مبانی نظری و نظر خبرگان و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای اطمینان از نرمال بودن توزیع داده ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنف و برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از آزمون پارامتریک تی تک نمونه ای استفاده شد. یافته ها: تحقیق نشان داد شگردهای رسانه ای اقناع و متقاعدسازی، سوگیری رسانه ای، جریان سازی رسانه ای و دروغ پردازی رسانه ای بر اذهان کاربران فضای مجازی تأثیر مستقیم و معناداری دارند. بر اساس این نتایج، رسانه ها با استفاده از این شگردهای مبتنی بر علوم شناختی قادرند با اغوای مخاطبان خود در فضای مجازی، اذهان و افکار آنان را در جهت دلخواه مالکین رسانه ها هدایت و مهندسی کنند. در راستای نتایج پژوهش پیشنهاد می شود رسانه های متعهد، به ویژه رسانه ملی، قبل از شکل دهی افکار عمومی توسط رسانه های معاند، روایت اول و درست از رویدادها را به طور پیش دستانه منتشر و تبیین کنند.
۵۱.

نمود سازواره مفهومی بر پایه طرح واره های حرکتی در شعر ودیع سعاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرح واره های حرکتی طرح واره های تصوری ودیع سعاده علوم شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۶۱
با ورود دستاوردهای علمی جدید، علم شناخت طرح واره نیز به عنوان یکی از مهمترین ابزارها و دستاوردهای علمی وارد پهنه نقد ادبی شد و ناقدان ادبی از این امکان به عنوان الگوهای فکری و اندیشگانی برای دستیابی به جهان بینی و نگرش های ادیبان استفاده کردند. از این رو، شاعران معاصر با توجّه به استفاده از دستاوردهای علوم دیگر از جمله علوم شناختی به سازماندهی دانش و افکار خود در قالب طرح واره های بصری و قالبی نمودند . طرح واره های تصوری ساختارهای معنادار و الگوهای نوظهوری هستند که از راه تجربه حسی و تعامل با محیط پیرامون شکل می-گیرند. طرح واره حرکتی یکی از اقسام مهم و پرکاربرد طرح واره های تصویری است که از نوع استعاره ساختاری و دارای سه مبدأ مسیر، نگاشت و مقصد است. پژوهش حاضر با هدف معرّفی مفهوم طرح واره های حرکتی بر آن بر آن است نقش طرح واره های مورد نظر را در انتقال مضامین شعر ودیع سعاده مشخص سازد. داده های پژوهش به روش اسنادی از مجموعه اشعار ودیع سعاده گردآوری شده و به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد طرح واره حرکتی در اشکال مختلف با وجود غلبه سکون و ایستایی در شعر ودیع به کار رفته است. ضمن اینکه مهاجرت و جابجایی شاعر از نظر جغرافیایی، در بسامد بالای طرح واره حرکتی تأثیر گذاشته است و شاعر با رصد کردن سوژه و تطور آن برای بیان اندیشه های فلسفی، ادبی و بینش ها و جهان بینی شخصی و شاعرانه استفاده کرده است.
۵۲.

معناشناسی شناختی و فرایند ظهور آن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شناخت علوم شناختی زبان شناسی شناختی معناشناسی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۹۲
طی چند دهه اخیر یافته های علوم شناختی در حوزه عصب شناسی، روان شناسی و علوم وابسته دیگر، منجر به بروز دیدگاه های متفاوتی درباره سرشت و ماهیت زبان و معنا شده و چشم انداز جدیدی رو به واقعیت معنا گشوده و به یک معنا، عالم تازه ای را پیشِ رویمان قرار داده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، در پی این است تا به معناشناسی شناختی به مثابه روشی جدید در مطالعه معنا توجه کند؛ زیرا معتقد است ظهور مسائل دنیای علمی معاصر در شرایطی رخ می دهد که روش های سنتی موجود توان پاسخ درخور و رضایت بخش به برخی آنها را ندارد. با توجه به اینکه تکیه بر زمینه و فرایند تاریخی شکل گیری یک امر از بهترین راه های آشکارکردن ماهیت آن است، بر آن شدیم با تکیه بر آغازگاه ها و زمینه های شکل گیری معناشناسی شناختی، امکان درک عمیق تری از ماهیت آن را برای علاقمندان فراهم کنیم. یافته ها حاکی از آن است که طبق رویکرد شناختی، زبان یکی از کارکردهای شناختی ذهن است و می توان برای پی بردن به سازوکار ذهن و مغز و مدارهای نورونی که در پردازش زبان وجود دارند و تبیین دیگر کارکردهای شناختی ذهن از زبان، به خصوص نگاشت های ذهنی ای که در زبان وجود دارند، استفاده کرد. معناشناسی شناختی نیز به مثابه یکی از شاخه های اصلی زبان شناسی شناختی، شکل گیری معنا را وابسته به ساختار ذهنی و شناختی از طریق مفهوم سازی داده های جهان خارج در درون ذهن و نه خارج از آن می داند و چون ساختار ذهنی و شناختی می توانند در زبان نمایان شوند، معنا را باید در سازوکار و محتوای مفهومی موجود در زبان جستجو کرد.
۵۳.

نگاه انتقادی به تجربۀ دینی از منظر رویکرد استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره های مفهومی علوم شناختی بدنمندی تجربه ی دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۴۰
تبیین های علمی از تجربه ی دینی چالش جدی برای تجربه ی دینی است. در این راستا در نیمه-ی دوم قرن بیستم علوم شناختی نیز خود را با مسئله ی دین درگیر کرده است. در بین رویکردهای این دانش رویکرد استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ بالاخص ادعای اندیشمندان این حوزه مبنی بر این که ذهن اساسا جسمانی است و مفاهیم انتزاعی عمدتا استعاری هستند چالشی بسیار جدی برای تجربه ی دینی است. در بررسی نگاه انتقادی رویکرد استعاره های مفهومی متوجه نتایجی خواهیم شد که به نفع رویکرد تجربه ی دینی است؛ بواسطه ی تجربه ی دینی تعمیم و همگرایی استعاره محوری تنزل پیدا می-کند. از طرفی تجربه ی دینی باعث می گردد که باور داشته باشیم که حتی با وجود تجربه ی زیسته ، امر دینی از مقوله ی سطح پایه و یا مقولات عینی نیستند که نیازی به استعاره سازی نداشته باشد. از طرفی با بررسی تجربه ی دینی متقاعد می شویم که باور داشته باشیم که انسان به عنوان موجودی که توانایی ادراک امور متافیزیکی را دارد ناگزیر دارای ذات غیر جسمانی است؛ چرا که درک امور متافیزیکی به ابعادی فراتر از بعد جسمانی نیاز دارد. در این پژوهش هدف بررسی نگاه این رویکرد به تجربه ی دینی و در مقابل دفاع قائلین به تجربه ی دینی است.
۵۴.

ادراک فرا بصری: مطابقت های بین حسی در طراحی معماری با رویکرد شناختی

کلیدواژه‌ها: معماری حسی طراحی چندحسی علوم شناختی ادراک فضایی تعاملات حسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۱
معماری، فراتر از ساخت وساز، فرآیندی چندوجهی است که فرم، عملکرد، و زیبایی شناسی را در هم می آمیزد و بر ادراک فضایی و تعاملات حسی انسان تأثیر می گذارد. برخلاف رویکردهای سنتی که بر حس بینایی متمرکز بودند، پژوهش های معاصر نقش حواس دیگر (شنوایی، لامسه، بویایی) را در تجربه فضایی برجسته می کنند. این تغییر پارادایم، متأثر از عصب شناسی شناختی، بر ادراک چندحسی و تعاملات بین حسی در درک محیط تأکید دارد. برای مثال، همبستگی نور محیط و آسایش حرارتی یا تأثیر آکوستیک بر ادراک ایمنی، اهمیت طراحی چندحسی را نشان می دهد. این مطالعه تأثیر هماهنگی بین حسی میان نورپردازی و آکوستیک در طراحی معماری را با رویکردی دوگانه (مرور سیستماتیک ادبیات و آزمایش تجربی) بررسی می کند. در بخش تجربی، 40 شرکت کننده در اتاقی 4×4 متری تحت دو شرایط قرار گرفتند: 1) هماهنگ (نورگرم 2700 کلوین، صدای طبیعت 50 دسی بل)؛ 2) ناهماهنگ (نور سرد 6500 کلوین، صدای ترافیک 50 دسی بل). پاسخ ها با پرسشنامه لیکرت (آسایش، ابعاد، امنیت، نور، صدا، راحتی) و ضربان قلب سنجیده شد. یافته ها نشان داد شرایط هماهنگ به طور معناداری آسایش (4.1 در مقابل 2.7)، خوشایندی نور (4.2 در مقابل 2.6)، دلپذیری صدا (4.3 در مقابل 2.5)، و راحتی (4.1 در مقابل 2.8) را بهبود بخشید، فضا را بزرگ تر نشان داد (65% در مقابل 30%)، و استرس را کاهش داد. نتایج بر لزوم بازنگری چارچوب های همگرایی حسی در طراحی چندحسی تأکید دارند و نشان می دهند توجه به ادراک چندحسی، کیفیت تجربه فضایی و رشد شناختی، عاطفی، و اجتماعی کاربران را ارتقا می دهد و به خلق فضاهایی برای بهبود کیفیت زندگی منجر می شود