مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اندیشه
حوزه های تخصصی:
دیدگاه رایج درباره فلسفه تحلیلی این است که فلسفه مزبور منشا انگلیسی - آمریکایی دارد و راسل و مور نیز از بانیان آن هستند؛ ولی مایکل دامت معتقد است: خاستگاه واقعی فلسفه تحلیلی آلمان، و فرگه نیز موسس و پیش گام آن است؛ زیرا تحلیل فلسفی چیزی جز تحلیل اندیشه ها از رهگذر زبان نیست و این همان رسالتی است که نخستین بار فرگه آن را مطرح کرده بود.
دامت معتقد است که فرگه با طرح نظریه «چرخش زبانی»، در آثار ماندگار خویش، به نام های «مقدمه مبانی حساب» و «مفهوم نگاری» موجب شد تا پرسش شناسایی در فلسفه کلاسیک، یعنی نسبت میان تفکر و اشیا، به مساله رابطه زبان و دلالت و معنا تبدیل شود. مبنای این نظریه، اصل «اصالت متن» است که بر اساس آن، فقط در متن جمله است که واژه معنا می یابد؛ یعنی اندیشه ها از طریق جملات انعکاس می یابند و سخن گفتن از ساختار اندیشه، سخن گفتن از پیوند معنایی اجزای جمله است. البته، در اصل این اندیشه ها هستند که صادق یا کاذبند و جمله صرفا معنای ثانوی، متعلق صدق و کذب قرار می گیرد. این نوع رویکرد به مساله شناسایی، که از سوی فرگه ارایه شده، همان چیزی است که موجب ظهور فلسفه تحلیلی شده است.
سایر اندیشمندانی که عموما به زبان آلمانی می نوشتند مثل بلتسانو، ماینونگ و به ویژه هوسرل نیز با طرح نظریه «حیث التفاتی»، در نظریه چرخش زبانی و در نتیجه فلسفه تحلیلی نقش بسزایی داشته اند.
استاد مطهری و نقد اندیشه های جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
نویسنده با فحص در آثار گوناگون استاد مطهری، درصدد ارائه و نتیجهگیری مباحث انتقادی وی بر نظریات جامعهشناسان است. با توجّه بهاینکه در علم جامعهشناسی، دانشمندان غربی نظریههای جدیدی را ارائه کردهاند و با توجّه به سیطره علمی غربیان، آن نظریات، اصول مسلّمانگاشته میشده، استاد شهید با جسارت و توان علمی کمنظیر خود بر آنها نقدهای اصولی وارد کرد و در جایگاه متفکّر مسلمان، آنها را بهچالش کشاند. جمعآوری و دستهبندی نقدهای استاد مطهری بر آن نظریات وجه همّت این مقاله است.
جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در مقدمه به این موضوع می پردازد که مهمترین ابزار بشر برای رسیدن به حقیقت و زیبایی، زبان و اندیشه است و زبان علاوه بر اینکه وسیله ارتباطی است، ابزار تفکر منطقی نیز هست. اما زبان ادبی که در نزد رودکی به کمال وجود دارد، مهمترین ظرفیت بروز و عینی کردن مفاهیم ذهنی با استفاده از اصول زیبایی شناختی است. سوال اصلی این مقاله آن است که رودکی چگونه و از چه راههایی زبان و اندیشه را به هم پیوند زده است و خلاقیت هنری او در چیست؟ به همین دلیل، نویسنده پس از ارایه شواهد و تحلیل و بررسی آنها اثبات می کند که رودکی از تمام امکانات زبان و اصول شناخته شده هنر خلاق برای تلفیق اندیشه و زبان ادبی بهره جسته است. مواردی همچون قرار دادن مناسبترین واژگان در محور همنشینی زبان، کشف روابط هستی شناسانه و علت و معلولی از طریق زبان ادبی، ابراز حقیقت هنری، استفاده از اصل تداعی معانی و تخیل، و وارد کردن تجربه شاعرانه در قلمرو زبان، برجسته ترین مواد جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی است.
در آمدی بر پیوند قصه ها و محور طولی ابیات مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر سبک قصه پردازی مولانا به دلیل ساختار روایی خاص و مبتنی بودن آن بر تداعی معانی و جریان سیال ذهن، مورد توجه مثنوی پژوهان بوده است. در این مقاله، نخست به برخی از گونه های ابهام، گسست، تناقض و ناهمگونی توجه شده است. در این موارد بین دو یا چند قصه یا تمثیل، در صورت در نظر گرفتن محور طولی ابیات،گسست ها و ناهم خوانی هایی دیده می شود. در ادامه با تکیه بر سه مقوله تداعی، ساختار و اندیشه، به بحث اصلی مقاله، یعنی چگونگی وحدت و انسجام در مثنوی، پرداخته شده است. مطالعه این سه مقوله نشان می دهد که عناصر و اندیشه هایی مشابه، مثنوی را اثری دارای بن مایه هایی مشترک، هدفی یگانه و انسجامی متفاوت و از گونه دیگر درآورده است.
حافظ، حضور جاودانه در زمان و مکان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ، هنرمندی است بزرگ که هنر و اندیشه او از مرزهای زمان و مکان فراتر رفته و خصلتی همه زمانی و لامکانی پذیرفته است. در اندیشه و ذهنیت هنری او، نشانه های زمانی، حکم تکه های گوناگون از خطی واحد را می یابند که از هم گسیخته نیستند و به جریانی کلی و بی نهایت تعلق دارند. نشانه های زمانی و اقلیمی در شعر حافظ طوری به کار رفته که در برهه خاصی از زمان و تکه مشخصی از جغرافیای هستی محصور نمی مانند. این نوشتار بر آن است تا با توسل به مفاهیم، معانی و مظاهرِ شعر حافظ، وجوه بی زمان و بی مکان آن را بیان کند. در این راستا برخورد متفاوت حافظ با مفاهیم، واژگان و نام ها نشان داده شده و اندیشه غیرجزمی و شاعرانه او به اختصار تبیین گردیده است. همچنین درباره من توسعه یافته و فرافردی حافظ که جنبه ای از بی زمانی و بی مکانی هنر اوست، سخن گفته شده است. مجموعه این عوامل، کلیت شعر حافظ را به صورت مولودی بی زمان و بی مکان معرفی می کند و توانمندی منحصر به فرد او را در زدودن صورت های امور زمانمند بیان می دارد.
" ا رزیابی مکان گزینی شهرهای جدید با استفاده از مدل توان اکولوژیکی (مورد: هشتگرد، پرند، اندیشه) "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ایجاد و گسترش شهرهای جدید، یکی از سیاست های اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران در چارچوب سامان دهی جمعیت کلان شهرهای کشور است. با توجه به این که مهم ترین شاخص های مکان یابی شهر جدید عبارت از شاخص های فیزیکی، منابع محلی و زیست محیطی است، هدف از این مطالعه، بررسی توان طبیعی مکان های در نظر گرفته شده برای ایجاد سه شهر جدید هشتگرد، پرند و اندیشه، با استفاده از الگوی توان اکولوژیکی شهری و روستایی است. با توجه به مطالعات انجام شده، مشخص گردید که از سه شهر مورد مطالعه، شهر جدید هشتگرد دارای بهترین وضعیت به منظور توسعه آتی از لحاظ طبیعی است و شهرهای بعدی در درجه دوم و سوم اهمیت قرار دارند. لذا در این روستا و با توجه به یافته های مطالعه، نتیجه گیری و پیشنهادهای لازم ارایه گردید.
"
تأثیر آموزه های تربیت دینی برفرهنگ و تمدن ایران
حوزه های تخصصی:
"حس مذهبی یکی از احساسات فطری بشر است که در طول تاریخ به شکلهای مختلفی بروز یافته است . زمانی بشر با پرستش بتها ، این حس را ارضا نموده و زمانی نیز به چندگانه پرستی و یگانه پرستی رو آورده است ، و در هر مورد آثار فرهنگی و تمدنی متاثر از آموزه های دینی از خود به یادگار گذاشته است . تاثیری که آموزه های دینی برنخبگان و توده مدرم می گذارد ، می تواند تمام انرژیها و فعالیتها را در جهت انقلابها ، اصلاح تمدنها و فرهنگها به کار گیرد و آثار عظیمی را از خود به یادگار بگذارد ، تا آن جا که برخی معتقدند تمدن بشری بدون وجود کلیسا و عبادتگاهها ممکن نبوده و نیست .
"
نگاهی به ساختار اجتماعی اندیشه مولوی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله پس از ارائه تعاریف مفهومی و مقایسهای ابعاد مختلف اندیشه، حوزههای متنوع اندیشه اجتماعی مولوی در سه مورد محور کلی طبقهبندی و تحلیل شواهد و قرائن هر یک از آنها، از دفترهای ششگانه مثنوی ذکر شده است، طرح اجمالی مقاله حاضر به شرح زیر است:
1.اندیشه اجتماعی در عرصه شناخت
1.1.تحلیل و مدارا
2.1.نیرنگشناسی
3.1.بینش روانشناختی
4.1.کاربردشناسی
2.اندیشه اجتماعی در عرصه نقد اجتماعی
1.2.نکوهش زراندوزان و چاپلوسان
2.2.نقد ریاست و حکومت
3.2.نقد مشورت با نااهلان
3.تحلیل رفتارهای اجتماعی
1.3.تحلیل و تعلیل کنشها و گرایشها
2.3.آسیبشناسی قضاوت
3.3.تحلیل تمثیلی گزافهگویی
4.3.خرافهستیزی(تحلیل و تأویل منطقی عملکرد انسان و انتساب صلاح و فساد انسان به خود وی و مردود دانستن انتساب فرافکنانه عملکرد انسان به بخت و اقبال و گردش روزگار).
5.3.تحلیل عواقب و عقبات ظلم
6.3.تحلیل ضرورت تقیه
7.3.تحلیل رفتارهای غریزی انسان
8.3.تحلیل تکفیر
9.3.تحلیل ناسپاسی مردم"
مفهوم شرق و غرب در اندیشه فردید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرق و غرب واژگانی هستند که پیشینه طولانی در ادبیات و اندیشهی ایرانیان دارند. با پذیرش همراهی ادبیات و اندیشه به این نکته پی میبریم که ریشهی این اصطلاحات از کجا وارد ادبیات ما شده است. مفهوم شرق و غرب نخستین بار توسط عرفاء بهکار گرفته شد. این واژهها در مسیر تاریخی خود چندین بار تغییر معنا یافته و در نهایت به فضای جدید رسیده اند. تمرکز این مقاله بررسی این دو واژه در اندیشه فردید است، اینکه فردید چگونه با بهرهگیری از ادبیات چپ و ادبیات عرفانی سرزمین خود این دو واژه را بازتولید میکند و در دنیای مدرن و در تقابل با آن معنای جدید به آنها میدهد. بررسی این دو واژه در گرو شناخت ادوار تاریخ از نظر فردید می باشد. به تعبیری بحث از حقیقت غرب زدگی مستلزم بحث از ادوار تاریخ است.
اندیشه های دینی در اشعال فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرخی یزدی دلسوخته ای است که جان و دل فدای آزادی و استقلال کرده و با روغن احساس، چراغ حریت را پر فروغ ساخته است.
شاعر ستم ستیز یزدی، جان مایه های سخن خود را وامدار مردم شهری است که از دیرزمان «دارالعباده اش» خوانده اند و خو گرفته با فرهنگی است که ریشه در اسلام و ایران دارد.
صاحب این قلم بر آن است در این مقاله به بنیان های دینی جاری در اشعار فرخی اشاره کند و تا آنجا که ممکن است سرچشمه های زلال آن را بازشناساند. از این رهگذر مسائلی چون خداشناسی، معاد شناسی، توجه به پیامبران و اولیای الهی، معارف قرآن و اخلاق دینی در اشعار فرخی یزدی بررسی شده است. هر چند نویسنده معتقد است اینها دغدغه های فکری فرخی نبوده که فراوان و همواره خودآگاه بر زبان و قلمش جاری شود، ولی همان اندک نیز نشان از پشتوانه های فرهنگ خودی دارد که در وجود آزادمردی چون او ریشه دوانیده و درخت اندیشه اش را باور کرده است.
بازتاب قشربندی اجتماعی در طنز نسیم شمال و افراشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل بندی جوامع بشری به نحوی لایه ای بوده است. در علوم اجتماعی برای توصیف نابرابری ها و توزیع نابرابر ارزش های کمیاب میان افراد یک جامعه از قشربندی اجتماعی سخن می گویند. شاخه جامعه شناسی ادبیات، علیرغم ادبیات پر برگ و بار ایران نوپاست البته پژوهش های جامعه شناسی ادبیات ضروری می نماید، یکی از انواع بررسی های جامعه شناسی ادبیات مربوط به تحلیل محتوای آثار ادبی است که استخراج، طبقه بندی، مضامین اجتماعی، سیاسی فرهنگی و تاریخی آثار ادبی را در بر می گیرد. روش تحقیق این نوشتار، روش اسنادی و تحلیل محتوا می باشد قشرهای مستخرج از مجموعه آثار شاعران مورد بحث بررسی شده اند تا بازنمای واقعیت قشربندی ایران و گیلان زمین در عصر قاجاریه و پهلوی باشد و تاریخ اجتماعی این مقاطع از خلال نوع ادبی طنز، آینگی گردد.
دغدغه های نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرحی که «نیمایوشیج» از «شاعری» ارائه می داد، یک طرح انتزاعی، آکادمیک و گسسته از زندگی و زمانه ی او نبود،بلکه طرح زندگی و گزارش احساسات،آرزوها،وآرمان های مردم معاصرخود بود و از این چشم انداز با سنت های شاعرانه ی سرزمین او هیچ گونه همانندی نداشت!
پیش از نیما، شیوه های سنتی شعر فارسی «شاعری کردن» را از پیوند با زندگی و واقعیت های دردناک آن دور کرده بود و آن را در قرنطینه و قُرق «قدرت های سیاسی» یا «سرمستی های صوفیانه» یا «عشق های آتشناک» و یا «دغدغه های خصوصی شاعران» درآورده بود. یعنی شعر کهن ما بر روی چهار استوانه ی اصلی بالا رفته بود و اندیشه های شاعرانه در پیرامون این چهار محور می چرخید:
«ممدوح»،«معبود» «معشوق»، و «خودِ» شاعر. در روزگار نیما نیز موجه ترین تفسیرهای شاعری، شعر را وسیله ی تبیین احساسات و عاطفه ی درونی شاعر و یا به تعبیر روشــن تر آزهـــای رنگارنگ او می خواندند، و آن را از ورود درعرصه های زندگی اجتماعی منع کرده بودند! هنر بزرگ نیما فرو ریختن این استوانه های دیرپای شعر فارسی و دادن جای آنها به انسان روزگار خود بود.
بررسی موسیقایی غزل عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز پیوندی عمیق بین شعر و موسیقی برقرار بوده است، به همین دلیل شعرا همواره کوشیده اند با شیوه های گوناگون بر غنای موسیقی کلام خود بیفزایند. قالب غزل که در نوع غنایی سروده می شود مجالی وسیع به شاعر می دهد تا این مهارت خود را بیازماید. آمیختگی مضامین عرفانی با این قالب شعری نه تنها بر محتوا و مضمون آن تاثیر گذاشته بلکه موجب شده پیوند شعر و موسیقی بیش از پیش استوار گردد، به گونه ای که می توان شعر عرفانی را با ساختار موسیقایی آن بازتاب کاملی از افکار و اندیشه ها و حالات شاعر دانست.در این مقاله غزل عطار -به عنوان یکی از پیشگامان بزرگ شعر عرفانی- از این منظر مورد دقت و توجه قرار گرفته و موسیقی شعر او در سه مقوله موسیقی بیرونی (عروض)، موسیقی درونی (بدیع لفظی و معنوی) و موسیقی کناری (قافیه و ردیف) بررسی شده است. توجه خاص در این نوشتار به تاثیر افکار و اندیشه ها و حالات بر موسیقی غزل عطار است.
رودکی و خیام همانندی های فکری و شعری دو سراینده حکیم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا در مقدمه به پیشگامی و تقدم فضل رودکی در عرصه شعر و ادب فارسی و ذکر نام او در تذکره ها و تواریخ و نیز در شعر شاعران پس از خود اشاره می شود. سپس از بازتاب ذهن و زبان رودکی و اندیشه و شعر او بر شاعران دیگر و تشابهات فکری و شعری آنان سخن می رود و به ویژه تاثیرپذیری های ناصر خسرو قبادیانی از رودکی سمرقندی و اشتراکات و مشابهت های این دو در عرصه تفکر و سخن سرایی که بسیاری از آن یاد کرده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. آن گاه مبحث اصلی این پژوهش و مدعای مقال در خصوص تاثیرات و تشابهات فکری و شعری رودکی و خیام که به رغم نمودها و بنیه های قابل توجه، مغفول واقع شده است، طرح و تبیین می شود. شواهد مثال و نمونه هایی از این همانندی ها و تاثیرپذیری ها به صورت مقایسه ای از میان اشعار رودکی و رباعیات خیام همراه این مبحث است. نتیجه گیری پایانی از مباحث طرح شده در این مقاله، مبین این نکته است که در میان انبوه شاعران پس از رودکی که بسیاری از آنان به گونه ای در اندیشه و شعر از او تاثیر پذیرفته اند، خیام را بیش از هر کس می توان ادامه دهنده جریان فکری و شعری رودکی دانست.
ساحت دینی در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از «ساحت دینی» در اندیشه هایدگر از ماندگارترین پرسش هایی است که به رابطه میان دین، الاهیات و فلسفه در زندگی و اندیشه وی می پردازد. بحث های هایدگر راجع به ایده ها و شخصیت های دینی و همچنین اشارات خود او راجع به اهمیت این ایده ها و شخصیت ها در شکل گیری پروژه فلسفی وی، بیانگر نقش دین به طور کلی، و الاهیات مسیحی، به نحو خاص، در اندیشه و زندگی اوست. هرچند تفکر هایدگر سرچشمه های متعددی دارد، اما الاهیات مسیحی و عرفان تاثیری پایدار بر آن داشته است. مبنای هایدگر در تحلیل وجود، با مبنای متفکران مسیحی مانند آوگوستین، اکهارت، لوتر، و کیرکگور مشترک است. هایدگر با استفاده از روش پدیدار شناسی به بررسی زندگی اصیل پرداخته و معتقد است این زندگی در یک روش دینی قابل تجربه است و چنین تجربه ای را می توان در مسیحیت اولیه یافت. اگرچه تجربه دینی تنها تجربه مورد علاقه او نیست؛ با این حال، او دین را یک امکانِ اساسیِ زندگی انسانی و کاملاً متفاوت با فلسفه می داند.
هر چند هایدگر از اظهار نظر صریح در باره حقیقت خداوند سکوت کرده و هستی را با تلقی دینی و مابعدالطبیعی ازخدا یکی نمی شمارد، اما اوصافی از هستی ارائه می دهد که معمولاً برای خدا به کار رفته است. بسیاری از سخنانی که هایدگر در باره هستی می گوید یادآور الاهیات سلبی است. دیدگاه او را می توان کوششی برای پروردن ایمان در دنیای معاصر، خارج از اشکال سنتی اعتقاد، به شمار آورد.
بررسی اندیشه های پارادوکسیکال (متناقض) در شعر نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحلیل مقایسه مضامین برجسته شعر فرخی یزدی و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عارف قزوینی و فرخی یزدی دو تن از چهره های شعری دورة مشروطه اند که زندگی شان با حوادث و رخدادهای عصر خویش پیوند خورده است. آن ها با سلاح شعرشان علیه بیدادگری ها و ظلم و ستم های روزگار به مبارزه برمی خیزند. از همان آغاز، طرف داری و حمایت خود را از نهضت مشروطه اعلام و در سروده هایشان منعکس می کنند. بعد از استقرار مشروطیت نیز، به مبارزة خود با عوامل استبداد داخلی و استعمار خارجی ادامه می دهند و در این راه سختی ها و رنج های فراوانی متحمل می شوند، ولی دست از مبارزه برنمی دارند. سرانجام نیز یکی به دست دژخیمان در زندان کشته می شود و دیگری در تبعید و تنهایی و انزوا جان می سپارد.
وظیفة خطیر اشعار فرخی و عارف بیداری تودة مردم است. جهان بینی آن ها بر اساس حوادث و مقتضیات زمان شکل می گیرد. مضمون اغلب اشعارشان بر محور آزادی، وطن، دفاع از طبقة رنجبر، مبارزه با جهل و خرافات، و انتقادهای اجتماعی می چرخد. مقایسة اندیشه های سیاسی ـ اجتماعی آن ها نشان می دهد، که با وجود اختلافات بسیار ، نقاط اشتراکشان نیز کم نیست. در این مقاله تلاش می شود نقاط اختلاف و اشتراک اندیشه های این دو شاعر برجستة عصر مشروطه در موضوعاتی چون آزادی، وطن، انتقاد از عملکرد دستگاه های دولتی، عشق، و اسطوره با شواهد شعری آن ها نشان داده شود.
مشورت در اندیشه سیاسی امام علی
حوزه های تخصصی:
از خودبیگانگی، موقعیتهای مرزی و مرگ در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مثنوی معنوی، از خود باختگی انسان زمانی آغاز می گردد که خودآگاهی وی رو به افول نهد؛ زیرا در این اثر انسان به آگاهی تعریف می شود. تصور انسان از خویشتن (خودِ پنداره) منشأ ادراک او از جهان پیرامون، ارزش ها، و رفتار اوست؛ در نتیجه آن گاه که خودِ پنداره واقعی و مطابق با خویشتن نباشد، ارزش ها، ادراکات، و دلبستگی های او نیز واقعی و اصیل نخواهد بود. رفتارهای بیمارگونه ای چون عجب و خودبینی، شهرت طلبی، و آرزو پردازی های دور و دراز نتیجه یک خودِ پنداره نادرست اند. به نظر مولانا در این سقوط و مسخ شدگی انسان، یک موقعیت تشویش می تواند لایه های درونی او را بر وی بگشاید و او را متوجه خود واقعی اش گرداند. موقعیتی که مرگ و زندگی در تقابل قرار گیرند و انسان به این تقابل آگاهی یابد. افزون بر این موقعیت ها، مرگ اندیشی یا مواجهه ذهنی با مرگ خویشتن نیز می تواند با ایجاد چنین تشویشی انسان را متوجه خود واقعی و ارزش های اصیل گرداند.