مطالب مرتبط با کلیدواژه

جایگشت


۱.

سیمای تأویل در آیینة بینامتنیت کریستوایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تأویل بینامتنیت امر نشانه ای و نمادین جایگشت معنازایی متن زایشی و متن ظاهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۳ تعداد دانلود : ۸۲۷
اگر در پی آن باشیم که ایدة بینامتنیت کریستوا را در قامت یک هرمنوتیک در نظر آوریم، می توان گفت که چنین امری از مسیر تحلیل او از سوژة مؤلف/خواننده و از سوی دیگر تحلیل او از متن می گذرد. پویایی سوژه از یک سو سوژة در فرآیند و پویایی متن از سوی دیگر -بینامتنیت، متن زایشی و امر نشانه ای- به پویایی خوانش و در پی آن تأویل منجر خواهد شد. ثمرة این پویایی چیزی جز کنار رفتن مفاهیمی چون قطعیت معنا، اصالت، یکتایی آن نخواهد بود و تا حدود زیادی فضا برای تکثر خوانش ها باز خواهد بود. این نوشتار در اندیشة آن است تا پس از مروری بر عناصر دخیل در شکل گیری مفهوم بینامتنیت و به طور کلی منظومة فکری کریستوا، نظیر مکالمه گرایی باختین، زبان شناسی سوسوری و آراء بارت در باب متن به ترسیم سیمای این هرمنوتیک مورد اشاره بپردازد. هرمنوتیک مذکور، نه پیشنهاد نوعی روش و نه ناظر به معنایی قطعی، یگانه و مؤلف محور است؛ بلکه بر وجوه تاریخی، متکثر و برخوردار از بستر اجتماعی و سیاسی و. . . متن و معنا تأکید کرده و گونه ای فهم شناسی مبتنی بر زبان شناسی و روانشناسی ارائه می کند که کاملاً در یک فضای پساساختارگرایانه و پست مدرن طرح می شود.
۲.

تأثیر هژمونی فرهنگی بر بینامتنیت پسااستعماری در داستان های "الماس ها ابدی اند"، اثر ایان فلمینگ و "بریق الماس"، اثر نبیل فاروق با تکیه بر نظریه هومی بابا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هژمونی فرهنگی بینامتنیت پسااستعماری ژانر جاسوسی جایگشت الماس ها ابدی اند بریق الماس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۲۸۱
بینامتنیت پسااستعماری نظریه نوین بینامتنی است که هدف آن تحلیل روابط بینامتنی متون کشورهای استعمارشده با متون غربی و میزان تأثیرپذیری از آن است. هسته مرکزی این مطالعات را هژمونی فرهنگی تشکیل می دهد. نظریه پردازان پسااستعماری معتقدند استعمارگران با القای فرهنگ غرب به عنوان فرهنگ برتر، کشورهای فرودست را رضایت مندانه به اطاعت از خود وامی دارند و متن ها به عنوان یک رسانه مهم نقش اساسی در این زمینه دارند. بریق الماس نبیل فاروق نمونه ای از داستان عربی در ژانر جاسوسی است که شواهد بیانگر برگرفتگی آن از یک داستان انگلیسی به نام الماس ها ابدی اند است. پژوهش حاضر تلاش نموده تا با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر نظریه پسااستعماری هومی بابا به چگونگی ایجاد رابطه توسط نویسنده آن به عنوان سوژه استعمارزده با متن غربی بپردازد. نتایج حاصل حاکی از آن است که اولاً در رابطه برگرفتگی این داستان تغییر و جایگشت جدی بر تقلید غلبه دارد؛ ثانیاً اقتباس این مؤلف شرقی از سبک جاسوسی غربی آگاهانه بوده و نه تنها منجر به تقلید کورکورانه نشده، بلکه عاملی گشته برای به رخ کشیدن توان او در تولید متون جدید همراه با حفظ فرهنگ عربی و دعوت دیگر فرهنگ ها به پیوند و احترام به انسانیت فارغ از رنگ و نژاد.