مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
تفسیر مأثور
حوزه های تخصصی:
آچکیده
در این نوشتار ضمن ارجنهادن به شخصیت برجسته و وثاقت و مقام علمی علیبن ابراهیم قمی، اعتبار تفسیر منسوب به او مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
با توجه به این که تفسیر قمیِ موجود، تلفیقی از روایات ابوالفضلالعباس از علیبن ابراهیم و ابوالجارود و روایات سایر مشایخ میباشد؛ و از طرف دیگر مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی روایات تفسیری متعددی از قول استاد خود علیبن ابراهیم آورده است؛ نویسنده به منظور بررسی میزان اعتبار تفسیر قمیِ موجود، روایات تفسیری علیبن ابراهیم در کتاب کافی را استخراج نموده و ضمن تطبیق تکتک آنها با روایات تفسیر قمی، فقط به یک موردِ انطباق برخورد نموده است. لذا در این مقاله به این نتیجه دست مییابد که تفسیری که در اختیار شیخ کلینی بوده، متفاوت از تفسیری است که هماکنون در دسترس ماست.
فهم جایگاه عقل در تفسیر شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشی مسلمانان در تفسیر قرآن کریم در طول تاریخ با رویکردهای مختلفی صورت گرفته است. استفاده از روش اجتهادی و عقلی براساس دلایل قرآنی، حدیثی و عقلایی یکی از آن شیوه هاست. درست است که آنها تا قرون سوم و چهارم بیشتر از شیوه تفسیر مأثور بهره میگرفتند ولی به دلایلی که در نوشتار کنونی به آنها اشاره شده است، حتی در آن قرون هم از شیوه تفسیر عقلی کاملاً بیبهره نبودند. لذا شیوه فوق از قرن چهارم به بعد بیش از پیش خود را نمایان، و عرصه را بر دیگر شیوه ها تنگ تر نموده است؛ چرا که گستره اجتهاد و اندیشه در ابعاد گوناگون در بهره گیری بیشتر از مفاهیم و مقاصد قرآن نقش ایفاء میکند که تبیین آنها به صورت مشروح در نوشتار کنونی آمده است.
جایگاه صحابه در تبیین قرآن: بررسى ده حدیث
حوزه های تخصصی:
آیت الله محمّد هادى معرفت در کتاب «التفسیر الاثرى الجامع»، براى تبیین مبناى خود در شیوه گزینش احادیث تفسیرى، به ده حدیث از پیامبر و ائمه علیهم السلام استناد کرده که براساس آن،اقوال صحابه و تابعین، حجّیّت و اعتبار کامل دارند. نویسنده، این مقاله را در نقد و بررسى این نظریه نوشته و این احادیث را از دیدگاه سند و دلالت، بررسى و نقد مى کند.
جایگاه تأویل در روایات تفسیرى امام سجاد علیه السّلام
حوزه های تخصصی:
بخش قابل توجهى از روایات تفسیرى را که از امام سجاد 7 برجاى مانده، تأویل آیات و ارائه مصادیق آنها تشکیل مى دهد. این روایات نقش تعیین کننده اى در بازسازى عقاید جامعه پس از شهادت سید الشهداء 7 دارد، در این گفتار، فزونىِ روایات تأویلى و تعیین مصادیق آیات، بر پایه مخاطب و فضاى صدور روایات تحلیل شده است.
نگارنده، نمونه هایى از موضوع هاى این روایات را بدین سان برمى شمارد: بازسازى بنیان تفکّر ولایت مدار، ترسیم محورهاى تفکّر مهدوى، تعیین مصادیق آیات.
تفسیر فرات کوفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های مطالعات و پژوهش های دوران معاصر در حوزه علوم اسلامی، بازنگری مواریث کهن، از سده های نخستین است. از نتایج این نوع نگاه، زدن مهر تأیید بر ریشه دار بودن هویت فکری و اعتقادی شیعه، بازشناسی خلأها و کاستی ها برای جبران و تدارک آنها و سرانجام برداشتن گامی بلند در جهت گسترش، عمق بخشیدن و غنی سازی این مطالعات در سطوح و لایه های مختلف است.
از جملهٴ این آثار در گسترهٴ علوم قرآنی و حدیثی، تفسیری است متعلق به قرن سوم و سال های آغازین قرن چهارم، با عنوان تفسیر فرات کوفی که غالب روایات آن، تأویلی (از نوع تطبیق و جری) است؛ اگرچه شمار اندکی از روایات، حاوی تفسیر باطنی یا ناظر به سبب نزول و یا برخی گزارش های تاریخی غیر مرتبط با آیات اند.
به رغم ناشناس بودن و همچنان ناشناس ماندن فرات، به استناد نوع روایاتِ مندرج در کتابش، می توان او را یک شیعهٴ زیدی با گرایش عرفانی به شمار آورد.
هر چند تفسیر فرات هم بسان اغلب کتاب های روایی از آسیب وضع و جعل مصون نمانده است، شمار این نوع روایات چندان فراگیر نیست. البته وجود برخی ضعف ها در لابلای روایات کتمان ناپذیر است؛ اما این موارد، از اعتبار و ارزش بسیاری دیگر از روایات آن نمی کاهد.
سخن آخر اینکه چه بسا علت فراگیر نشدن این کتاب، نه وجود برخی ضعف ها در آن، بلکه بیشتر به دلیل روایاتی است که مخاطبانی عام نداشته است و به اشارهٴ معصوم علیهم السلام می بایست مکتوم و سر به مُهر می ماند؛ جز برای اهل سرّ.
پی جویی میزان تأثیرگذاری ابن جریج در ترویج اسرائیلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
105 - 140
حوزه های تخصصی:
در سده های نخستین تاریخ اسلام، عواملی همچون ممانعت از نگارش و منع از کنکاش در تفسیر آیات،بستر راهیابی روایات اسرائیلی را در تفاسیر فراهم آورد. این واقعیت تلخ تاریخی که اسرائیلیات بوسیله ی مسلمان نماهای یهودی و بعضاً مسیحی به عنوان بخشی از دانسته های تفسیری و تاریخی ظهور یافت،موجب شد تا گروهی از تفسیر پژوهان به صرف وجود راویِ یهودی یا مسیحی تبار در طریق روایات تفسیری، این گونه روایات را اسرائیلی و راوی آن را از مروجان اسرائیلیات دانند. یکی از راویان مسیحی تبار که چنین اتهامی وی را نشانه گرفته،عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج مشهور به ابن جریج است. این پژوهش تلاش کرده است تا با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی محتوای تفسیر برجای مانده از ابن جریج در ذیل آیات قصص و با محوریت کتاب جامع البیان طبری که بیش از سایر تفاسیر بازگو کننده ی تفسیر او است،بپردازد تا در نمایان سازی صحت این اتهام قضاوت درستی را بدست دهد. بررسی ها نشانگرآنند که جز در چند مورد محدود،اثری از اسرائیلیات در روایات و آرای تفسیری ابن جریج دیده نمی شود و ارتباطات علمی و نقل ابن جریج از راویان اسرائیلیات اندک است و لذا نمی توان او را قطب و مرجع عمده ی انتشار اسرائیلیات در منابع تفسیری دانست.
پژوهشی پیرامون روش تفسیری طبری با تکیه بر دیدگاه های آیت الله معرفت و ذهبی
حوزه های تخصصی:
دانش تفسیر در میان علوم اسلامی یکی از ارجمندترین علوم است که با آیات قرآن پیوند می خورد. هر مفسری در تفسیر، روش و منهج خاصی دارد که در تفسیر آیات برای فهم مدلول کلام از آن کمک می گیرد. بر این اساس، دانستن شیوه و روش تفسیر مفسران، موجب گشودن راهی در مسیر شناخت نوع تفسیر و در نهایت فهم صحیح از تفسیر مورد نظر است. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی روش تفسیری در جامع البیان طبری با تکیه بر دو کتاب ارزشمند «تفسیر و مفسرون» ذهبی و «تفسیر و مفسران» معرفت پرداخته است. جامع البیان طبری را می توان از زمره تفاسیر مأثور- روایی- دانست که مفسر آن تبحر و تسلطی کم نظیر در حدیث و تاریخ دارد. در عین حال با بررسی های به عمل آمده، این نتیجه بدست می آید که این اثر دارای نواقصی چون؛ تکرار بیش از حد، نقل احادیث بدون بررسی، نقد سندی و رجالی در اکثر موارد و نقل اسرائیلیات بدون هیچ واکنشی در درستی و نادرستی آن ها می باشد. ضمن این که دارای مزایایی چون؛ نقل اختلاف قرائات، نقد و بررسی آن ها در اکثر موارد، جرأت در اظهار نظر فقهی و اتخاذ فتوا در ذیل آیات الاحکام نیز هست.
واکاوی روایات مناقشه برانگیز زنان در تفسیر آیه14 آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران در بهره گیری از روایت در تفسیر آیه 14 سوره آل عمران عملکردی متفاوت از یکدیگر دارند. برخی از آنان متذکر روایات ذم و برخی دیگر به نقل روایات مدح و ستایش زنان پرداخته اند. روایات ذم، زن را ریسمان شیطان و عاملی در فتنه و ابتلاء مردان توصیف می کنند و لزوم ایجاد محدودیت هایی برای ارتباط زنان با مردان را مطرح می سازند. در مقابل روایات مدح، با ترسیم چهره ای مثبت از زن، آن را برترین لذت دنیوی و اخروی و زن صالح را بهترین متاع دنیا معرفی می کنند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مفسران دو سیاق مختلف برای آیه در ذم لذائذ یا مدح آن ها در نظر گرفته اند. روایات مدح با رویکردی ترغیبی به لذائذ دنیوی، همسو و مؤید آیه در ضرورت بهره مندی از نعمات و لذائذ دنیوی و وسیله پنداشتن آن ها در جهت رسیدن به نعمات و لذائد اخروی هستند؛ اما روایات ذم، با ارائه تصویری نامناسب از زن، رویکرد ترهیبی دارند و همسو با مفهوم آیه به نظر نمی رسند. در میان تفاسیری که در ذیل آیه به نقل روایت پرداخته اند، تفاسیر اجتهادی تمایل بیشتری به ذم لذائذ داشته و برعکس اکثر تفاسیر اثری، ممدوح بودن این لذائذ را مدنظر قرار داده-اند. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی و نقد عملکرد مفسران و اعتبار سنجی روایات ذیل آیه 14 سوره آل عمران است.
کاوشی نو درباره روایات تفسیری آیه(فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ) با تأکید بر روایت حضرت مهدی(عج) و با روش (تحلیل اسناد _ متن)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
125 - 156
حوزه های تخصصی:
حدیث و تفسیر قرآن پیوندی دیرین دارند و تفسیر روایی از کهن ترین گونه های تفسیری می باشد که برای توضیح و تبیین آیات الهی شکل گرفته است. از جمله آیاتی که در تفاسیر روایی محل بحث جدی و اختلاف در میان مفسرین بوده، آیهG...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًىF است. خطاب امری خداوند در آیه، موجب برداشت های گوناگون میان مفسرین شده است و از این رو اهمیت بررسی موضوع به خوبی نمایان می شود. چرایی صدور این دستور از سوی خداوند متعال مسأله اصلی پژوهش بوده و با بررسی روایات تفسیری در تفاسیر و متون روایی عامه و خاصه مشخص گردید هفت دیدگاه وجود دارد که محوریت حکمت این امرِ الهی را بیان نموده است. پردامنه ترین این دیدگاه ها مربوط به جنس نعلین حضرت موسی که از «پوست میته» بوده می باشد. دیدگاه دیگر روایتی از حضرت ولی عصر؟عج؟ است که با رد دیدگاه قبل، علت این فرمان الهی را «خارج نمودن حب اهل بیت ایشان» بیان نموده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی و با بررسی رجالی و متنی روایات دو دیدگاه مذکور، انجام گرفته است. مهمترین دستادورد پژوهش آن است که مشخص گردید اولاً قاطبه روایاتِ مربوط به پوست میته در منابع تفسیری روایی اهل سنت بوده است؛ ثانیاً از حیث تکرار، فراوانی روایات اصحاب، بیش از روایات رسول الله؟ص؟ می باشد؛ ثالثاً عمده ی احادیث اصحاب، از نظر سندی متنی دارای ضعف و جعل می باشد. همچنین در منابع تفسیری روایی شیعه، احادیث دال بر پوست میته علی رغم آنکه سندی صحیح دارد، ولی به سبب تعارض با قرآن، عدم موافقت با خانواده ی حدیث و مبنای فقهی شیعه، مشخص گردید که بر مبنای تقیه صادر گردیده و قولِ صحیح، همان روایتِ صادرشده از ناحیه مقدسه حضرت ولی عصر؟عج؟ می باشد. این حدیث به سبب دارا بودن سندی معتبر، پذیرش توسط اندیشمندان شیعه، سازگاری با قرآن کریم و دیگر احادیث هم خانواده، قول ارجح در تفسیر این آیه می باشد که حکمت دستورِ خداوند را خارج نمودن حب خانواده از دل بیان می نماید.
تحلیل دیدگاه ها و مبانی آیت الله معرفت در کاربرد، دامنه و اعتبارسنجی روایات تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
102 - 122
حوزه های تخصصی:
آن ها که فی الجمله حجیت و کارآمدی روایات را در تفسیر باور دارند، برای دست یافتن به احادیث معتبر تفسیری دیدگاه های گوناگونی دارند که به مبانی آن ها برمی گردد. آیت الله معرف، قرآن پژوه برجسته این عرصه، در عناوین مختلف این باب دیدگاه هایی ویژه دارد. افزون بر اصل کارآمدی احادیث معصومان : در تفسیر و دلایل آن، این که در چه نوع موضوعاتی تفسیر با حدیث اعتبار دارد، یا سنخ آگاهی حاصل از تفسیر مأثور چیست، چه حدیثی، حدیث تفسیری محسوب است، احادیث چه بخشی از آیات را تفسیر کرده اند، حاملان روایات تفسیری چه کسانی هستند و از همه مهم تر این که راه نقد و پالایش حدیث تفسیری چیست، وجوه متعددی است که در این حوزه از آثار آن بزرگوار قابل برداشت است. نوشتار حاضر با جست وجو در آثار مکتوب و استقصای آثار شفاهی ایشان در حوزه علوم قرآن و تفسیر، به تبیین، تحلیل، مبنایابی و بررسی آن ها می پردازد و اهم نتایجی که آشکار می کند، عبارت است از این که آن مرحوم، برای حدیث تفسیری کاشفیت ذاتی قایل است و کارآمدی آن را منحصر به اموری نمی داند که اثر فقهی داشته باشد، بلکه معتقد است تمام قرآن توسط معصومان : تفسیر شده است و تمام احادیث معصومان به نوعی تفسیر قرآن است، حاملان تفسیر مأثور اعم از معصومان هستند و نقل دانشمندان صحابه و بزرگان تابعین هم در این باب معتبر است، به دلیل آسیب های خاص روایات تفسیری، نقد و تمحیص آن ها اهمیت ویژه دارد، نقد سندی این احادیث اهمیت درجه دوم دارد و در درجه اول نقد متن سودمند است، معیار اعتباری که نقد متن عرضه می کند عرضه به حجت عقول و محکمات کتاب و سنت است که حدیثی را کارآمد می کند که ابهام زا و معرفت افزا باشد.