مطالب مرتبط با کلیدواژه

هابرماس


۴۱.

سکولاریسم یا پست سکولاریسم؛ بررسی نسبت دین و سیاست از دیدگاه هابرماس و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکولاریسم پست سکولاریسم هابرماس مطهری حکومت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۰ تعداد دانلود : ۴۷۴
یکی از آموزه های اصیل مدرنیته، موضوع سکولاریسم است، بر اساس این آموزه قانون اساسی، رویه قضایی و عرف قانون گذاری کشورهای مدرن غرب بر عدم مرجعیت دین، خصوصی شدن مناسک مذهبی، جداسازی از حوزه سیاست و نزاع علم و عقل با دین بنیان گذاری شده است. در سال های اخیر، اندیشمندان برجسته علم سیاست همچون یورگن هابرماس با طرح مباحث پست سکولاریسم و استدلال بر ضرورت و چگونگی حضور دین در سپهر عمومی جایگاه دین در جامعه و رابطه سیاست و دین را بازسازی نموده اند. در این مقاله آموزه های پست سکولاری هابرماس و آراء فراسکولار استاد مطهری به روش توصیفی تحلیلی، بررسی و مقایسه می شود. بر اساس دستآوردهای این پژوهش، اندیشه های هابرماس و مطهری در ناقص و ناکافی بودن سکولاریسم و ضرورت حضور دین در سیاست مشابه و در منابع گذار از سکولاریسم و دامنه حضور دین در جامعه پساسکولار متفاوتند.
۴۲.

ارائه مدل مفهومی تحقق پذیری پروژه های طراحی شهری ایران بر مبنای نظریات فوکو و هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدل مفهومی تحقق پذیری پروژه طراحی شهری ایران فوکو هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۳۷۷
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکل گیری طرح های توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصص هایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگ تر بوده و می توان گفت رشته نوپایی تلقی می شود. این قبیل پروژه ها در ایران از دهه هشتاد شمسی مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته و در این مدت تجاربی حاصل شده است که از حیث موفقیت و تحقق پذیری، قابل تأمل و توجه است. از این رو بنا به ضرورت، مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحقق پذیری پروژه های طراحی شهری ایران است که به منظور رسیدن به اهداف، از طریق مرور ادبیات تخصصی به بازخوانی مفهوم تحقق پذیری پرداخته و با بهره گیری از روش توصیفی_تحلیلی و توصیفی_تطبیقی، یافته های تحقیقات پیشین را به عنوان داده و اطلاعات پایه مورد بررسی قرار می دهد تا از طریق کشف ساختارها و روابط جدید در متون مزبور، پاسخ های لازم برای پرسش های تحقیق فراهم آمده و زمینه مناسبی برای شکل گیری چارچوب نظری و شناخت معیارهای مهم در امر تحقق پذیری و وضعیت آن در ایران ایجاد شود. از سویی مصاحبه با بازیگران اصلی تحقق این قبیل از پروژه ها و استفاده از پرسشنامه، راهگشای تحقیق بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در شرایط موجود ایران، معیارهای مرتبط با قدرت( سیاسی_مدیریتی، اقتصادی و دانش)، دارای بیشترین میزان توجه و معیارهای مرتبط با گفتمان، مشارکت و تعامل(مشارکت عمومی، تعامل حقوقی و قانونی) دارای کمترین میزان توجه هستند. در نهایت مدلی تعاملی مبتنی بر توازنی منطقی میان رویکرد از بالا به پایین و از پایین به بالا، بر پایه نظریه قدرت فوکو و نظریه کنش ارتباطی هابرماس برای تحقق بهتر پروژه های طراحی شهری در ایران پیشنهاد می گردد.
۴۴.

«مقایسه ایده هلد و هابرماس درباره امکان جایگزینی یک الگوی دموکراسی مطلوب با دموکراسی لیبرال»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هلد هابرماس جهانی شدن دموکراسی عقلانیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۸۸
«جهانی شدن»، بسیاری از مفاهیم کلیدی سنتی سیاست را دگرگون کرده است. یکی از این مفاهیم، «دموکراسی» است. هلد و هابرماس نسبت به دموکراسی در عصر جهانی شدن، توجه ویژه ای مبذول داشته اند. با توجه به تحولاتی که در عصر جهانی شدن رخ داده است، هلد و هارماس کوشیده اند که به ترتیب الگوهای «دموکراسی جهان وطنی» و «دموکراسی مشورتی» را جایگزین دموکراسی لیبرال کنند. هدف این مقاله آن است که نشان داده شود چگونه هابرماس و هلد کوشیده اند تا مدل دموکراسی پیشنهادی خود را جایگزین الگوی لیبرال دموکراسی نمایند. هابرماس با تکیه بر سه نظام «دولت»، «اقتصاد» و «جهان زیست» و مفاهیم «حوزه عمومی» عقلانیت و کنش ارتباطی و هلد از طریق بازسازی نظم جهانی کنونی این کار را انجام می دهند. یافته های این مقاله بیانگر آن است که تلاش هر دو متفکر برای دستیابی به هدف موردنظر، به دلایلی از جمله محافظه کارانه بودن ساختار فکری هلد و در نتیجه تمایل وی به حفظ وضع موجود از یک سو و توجه بیش از حد خوش بینانه هابرماس به اجماع و عقل گرایی از سوی دیگر، به نتیجه نرسیده است. این مقاله به لحاظ روش و محتوا، توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای به دست آمده است.
۴۵.

بررسی "کنش ارتباطی" در یک حکایت تمثیلی از دفتر اول مثنوی معنوی (مطالعه موردی مذاکرات داستان پنجم مثنوی معنوی بر اساس نظریه "کنش ارتباطی" هابرماس)

کلیدواژه‌ها: مولوی هابرماس دموکراسی گفتگویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۷۴۹
"دموکراسی گفتگویی" نظریه ای است که در قرن بیستم به وسیله یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعه شناس آلمانی طرح شد. این گفتگو در یک "حوزه عمومی" با "مشارکت آزاد شهروندان مستعد" شکل می گیرد. ابزار تعامل در آن "زبان ارتباطی عام" است و برای رسیدن به "تفاهم" یا "پذیرش استدلال برتر" صورت می گیرد. این نظریه هابرماس در ادبیات سیاسی معاصر تحت عنوان "کنش ارتباطی" شهرت یافته است. مولوی در حکایت تمثیلی"شیر و نخجیران" مذاکره ای به کاربسته است که با ارکان نظریه یادشده قابل بررسی است. در این راستا، نوشته حاضر ابتدا، به توضیح اجمالی مؤلفه های "نظریه انتقادی هابرماس"، "حوزه عمومی"، "جهان زیست" و "زبان ارتباطی عام" و تعریف تمثیل می پردازد. سپس با تحلیل و بررسی بخش مذاکرات داستان "شیر و نخجیران" مولوی، نتیجه می گیرد؛ که مذاکره اول، با قواعد "دموکراسی گفتگویی" هابرماس، همخوانی بیشتری دارد و با پیش روی داستان، کنش ارتباطی مذاکرات کم و رنگ سیاسی و راهبردی آن غلظت پیدا می کند. رنگ سیاسی لایه اندرونی تمثیل یادشده است.
۴۶.

ساختار سیاسی شاهنامه در اندیشه سیاسی مکتب فرانکفورت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ساختار سیاست شاهنامه مکتب فرانکفورت هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۴۴
براساس چارچوب نظری هابرماس، از «نسبت اندیشه و سیاست» در سیر تاریخ اندیشه سیاسی غرب، اندیشه و سیاست در دوره کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم «سعادت» با هم عجین می شوند؛ زیرا اندیشه، سعادت را تعریف می کند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت، قرار می گیرد. حال آنکه در اندیشه سیاست مُدرن و در سنت هابزی، اخلاق و سیاست از هم جدا می شوند. در حقیقت هدف ساختار سیاسی شاهنامه، سعادتمند کردن شهروندان و همچنین زمینه ای برای ایجاد امنیت و تحقق رفاه می باشد؛ با این توصیف، طبق چارچوب نظریه هابرماس، مقاله حاضر بر این نظر است که در اندیشه متفکران مکتب فرانکفورت، اندیشه و سیاست همانند سنت کلاسیک، می تواند مفهوم رفاه در جهت مذهبی و علم سعادت، عدالت، امنیت و کمک به نیازمندان را به وجود آورد که همان «اخلاق فضیلت» است؛ «اندیشه های سیاسی» که مورد علاقه ماکیاولی و «نظم اجتماعی» که مورد نظر مور است، با توجه به زندگی «فضیلت-مندانه» شهروندان توضیح داده نمی شوند. مسئله این متفکران مدرن برخلاف متفکران کلاسیک، نه پرسش از شرایط اخلاقیِ «زندگی خیر»، بلکه پرسش درباره شرایط واقعی بقاست که مورد نظر مور است. با این توضیح می توان حد فاصل میان عقلانیت ارتباطی در تقابل با عقلانیت ابزاری را طبق نظر فرانکفورت در ساختار سیاسی شاهنامه بررسی نمود که این مکتب ما را به «وفاق اجتماعی» می رساند و رسیدن به رهایی از تعلقات دنیایی را همان خرد عینی می داند.
۴۷.

روش و الگوی نویورت در تبیین فرایند ارتباطی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نویورت هابرماس فرایند ارتباطی قرآن ادبی بینامتنیت بستر تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۳
رابطه بین قرآن و کتاب مقدس از موضوعات مورد علاقه محققان غربی است. آنجلیکا نویورت در مطالعات قرآنی خود با رویکردی زبان شناختی به تبیین این رابطه می پردازد. وی با انتقاد از تحقیقاتی که قرآن را کپی عربی انجیل و یا اقتباس از مسیحیت قلمداد کرده اند، قرآن را کتابی مقدس و مستقل می داند که از سویی توانسته است نقطه اوج کتاب مقدس بودن را به نمایش گذارد و از سوی دیگر، به اهداف الهیاتی خود جامه عمل بپوشاند. نویورت فرایند و چگونگی تخاطب قرآن با مخاطبانش را به شکل شفاهی و به مثابه یک درام بررسی می کند. وی قرآن را متنی ارتباطی و در تعامل با مخاطبان می داند که توانسته به اشکالات و پرسش های آن ها پاسخ دهد. محققان در این مقاله با بهره گیری از رویکرد توصیفی تحلیلی ابتدا به مرور نظریه نویورت و نیز نظریه کنش ارتباطی هابرماس پرداخته و سپس کاربست نظریه هابرماس را توسط نویورت تبیین نموده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویورت از «نظریه کنش ارتباطی» یورگن هابرماس بهره برده است. نویورت در بررسی درزمانی و سوره نگر خود برای تبیین یگانگی و استقلال قرآن در برخی موارد دچار خلط با رویکرد مسیحی شده است.
۴۸.

خوانش تحلیلی انیمیشن «خوش قدم»، با رویکرد معرفت شناختی هابرماس

کلیدواژه‌ها: انیمیشن خوش قدم سوژه مدرن زبان کنش ارتباطی هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۱۷۹
«خوش قدم» انیمیشنی کودکانه است که به رغم روایت ساده و دوست داشتنی اش در ضرورت توجه انسان ها به محیط زیست و زیست گاه پنگوئن ها؛ با خوانشِ متن محورِ اخیر، ایده ای متفاوت و البته نگران کننده، از نسبت سلسله مراتبی و استیلاجوی انسانِ برخوردارِ مدرن، از آن فهم می شود. براساس روش تحقیق، این مقاله برگرفته از رویکرد متن محورِ ریکور و چارچوب نظری آن، ملهم از روش شناختی هابرماس، دیگر کمتر نشانی از سرخوشی اولیه در مواجهه با پیام های نوع دوستانه اثر باقی می ماند و در عوض، تأملاتی هراس انگیز از نسبت سوژه به ابژه و نگاه کنترلی انسانِ مدرن به عنوان فاعل شناسا نسبت به محیط و موجودات پیرامونی اش حتی انسان ها و جوامع کمتر برخوردار حاصل می شود. ازجمله اهداف اصلی این پژوهش آن است که نسبت های این داستان را، در خوانشی تمثیلی و استعاری، تا مرزِ میانِ نسبتِ کشورهای شمال و جنوب پیش بَرد و مقدمه ای بر طرحِ شکافِ دوقطبی حاکم بر جهان امروز گشاید و تعابیرِ جدیدی از نسبت های هویت سازِ «خود» و «دیگری» ارایه دهد. بازنماییِ اهمیتِ مقولهزبان، به عنوان بستر تفکر و ارتباط و فهم بین الاذهانی مبتنی بر آرای هابرماس در چارچوب این روایت انیمیشنی، از نتایج این مقاله است که بیش از پیش، جدی گرفتن این رسانه هنری را برای طرح و انتقال مباحث معرفت شناسی و دانشِ سیاسی نشان می دهد.
۴۹.

تبیین پایه های برنامه ریزی ارتباطی در حیطه برنامه ریزی شهری

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی ارتباطی هابرماس برنامه ریزی عقلانی مشارکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۷۴
در دیدگاهی کلی و جامع، سنجش میزان تحقق و تناسب برنامه ریزی در جوامع انسانی، ارتباط تنگاتنگی با روش های کاربست اقدامات و میزان همگام سازی مردم در راستای ایجاد تحول و تغییر پیشرو خواهد داشت. در راستای حرکت زیستگاه های اصلی انسانی، یعنی شهر ها، به سمت توسعه و ارتقا، راهکار های پیشین فاقد اعتبار و ارزش شده و می بایست به عنوان برنامه ریزان شهری، به دنبال راه حل های نوین در زمینه ارائه و اجرای موفق طرح ها باشیم. با ظهور مباحثی همچون آزادی در ابراز عقاید توسط انسان ها به عنوان بهره برداران اصلی عناصر و فضاهای شهری، حال توجه به نیاز ها و خواسته ها اولیه، از ارکان اصلی و جدا نشدنی برنامه ریزی شهری گردیده است. مفهوم برنامه ریزی ارتباطی که توسط هابرماس مطرح گردید، به اهمیت مباحثی همچون مشارکت، گفت و گو و همکاری میان تصمیم سازان و حاضرین در جوامع پرداخته و بر این باور است که دلیل ناکامی و کاهش میزان تحقق پذیری طرح ها و برنامه های پیشنهادی، بی توجهی به جایگاه و نیاز های انسانی و ممانعت مسئولان در راس قدرت از مشارکت مردم در ابعاد گوناگون می باشد. پژوهش پیش رو، در نظر دارد تا به تبیین اصول برنامه ریزی ارتباطی و کاربست آن در برنامه ریزی شهری بپردازد.
۵۰.

هنجارسازی در اخلاق گفتمانی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هابرماس اخلاق گفتمانی برساختگرائی هنجارسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۳۰۲
اخلاق گفتمانی شیوه ای برای حکمرانی تامّلات اخلاقی واگرا است و می توان با اِعمال قدرت گفتمان، آن را عاملی برای یکپارچگی اخلاقی در جوامع واقعی برای استدلال اخلاقی دانست. فیلسوفان متعددی از جمله اپل و هابرماس این رویکرد کلی را پذیرفته اند و البته هر کدام به نحوی آن را سامان دهی کرده اند. یورگن هابرماس هنجارها و حقایق اخلاقی را حاصل و برساخته اخلاق گفتمانی در یک وضعیت آرمانی می داند. از نظر وی گزاره اخلاقی زمانی صادق است که در شرایط آرمانی و کنشی ارتباطی نسبت به هنجارهای اخلاقی به توافق برسیم. همچنین ما می توانیم با توجه به آن شرایط آرمانی گفتمان و کنش ارتباطی، امور اخلاقی را توجیه نمائیم. پژوهش حاضر می کوشد فرایند هنجارسازی اخلاقی را در اخلاق گفتمانی هابرماس تبیین، تحلیل و نقد کند. در این صورت ابتدا ماهیت و شرایط تحقق اخلاق گفتمان عقلی در نگاه هابرماس را بیان نموده و در ادامه قواعد لازم برای شرکت کنندگان در گفتمان اخلاقی را بررسی می کند. در نهایت نقدهای وارد بر اخلاق گفتمانی ارائه می شود.
۵۱.

بررسی تطبیقی دیدگاه انتقادی شهید مطهری و هابرماس به پوزیتیویسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوزیتیویسم هابرماس شهید مطهری تجربه شناخت علوم اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۸۹
پوزیتیویسم به عنوان نگرشی خاص به حوزه علم و معرفت، مورد انتقاد فلاسفه بسیاری قرار گرفته است. در این میان، نقدهای شهید مطهری و یورگن هابرماس به پوزیتیویسم، به عنوان فیلسوفانی با نگاه واقع گرایانه، در دوره خود مورد توجه دیگران واقع شده و رویکرد انتقادی به پوزیتیویسم در فلسفه، علوم انسانی و علوم اجتماعی را تقویت کرده است. در این پژوهش با روش تطبیقی، در سه دامنه معرفت شناختی، روش شناختی و ارزش شناختی، به ارزیابی خاستگاه، شیوه ها و لوازم نقدهای این دو متفکر نسبت به پوزیتیویسم پرداخته شده و این نتیجه به دست آمده است: از یک سو اتحاد نگاه رئالیستیِ هر دو متفکر به مسئله شناخت، اشتراکاتی را برای آن ها در مواضع انتقادی نسبت به پوزیتیویسم و لوازم و نتایج این نگاه به وجود آورده و از سوی دیگر، تفاوت در خاستگاه و شیوه دیدگاه انتقادی شان نسبت به پوزیتیویسم، موجب بروز اختلاف دیدگاه میان آن دو شده است. هرچند دیدگاه انتقادیِ هر دو فیلسوف، فاقد نقد پوزیتیویسم از لحاظ انسان شناختی است.
۵۲.

رورتی در مقابل هابرماس: چرخش پراگماتیک نسبت به صدق و کاربست آن در سازماندهی روابط توجیهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رورتی هابرماس چرخش پراگماتیک صدق توجیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۱۲
بحث میان هابرماس و رورتی ناظر به امکان یا عدم امکان سازماندهی روابط توجیهی بر اساس صدق است. هر دو برای اجتناب از بن بست های رویکرد معرفت شناختی به صدق، چرخشی پراگماتیک را پیشنهاد می کنند. اختلاف نظر آنها از آنجا شکل می گیرد که رورتی چرخش پراگماتیک را تا حذف مفهوم صدق پیش می بَرَد اما هابرماس معنایی کانتی را برای صدق در نظر می گیرد که بنا بر آن، صدق صرفاً ایده ای تنظیمی و استعلایی است که فرض وجود آن برای امکان سازماندهی روابط توجیهیِ کنش گران ضروری است. رورتی در مقابل، عقیده دارد که صدق حتی در معنای تنظیمی و استعلایی آن هیچ معنای محصّلی در بر ندارد. زیرا نمی توان چیزی را هدف قرار داد و برای به دست آوردنش کوشش نمود مگر آنکه دستیابی و یا نزدیک شدن به آن قابل تشخیص باشد. معیاری که رورتی برای سازماندهی روابط توجیهی ارائه می دهد، نه صدقی در فرا رو، بلکه روایت تجاربی است که پشت سر گذاشته ایم. به نظر می رسد رورتی در ردّ انتقاداتی که هابرماس بر امکان حذف مفهوم صدق در سازماندهی روابط توجیهی مطرح می کند، موفق است؛ صرفاً به این معنا که اندیشه او سازگاری و انسجام بیشتری با چرخش پراگماتیک دارد. اما جایگزینی که رورتی برای صدق ارائه می دهد این نتیجه را نیز به همراه دارد که عملاً هیچ هدف معینی برای انسان قابل تصور نیست. شایستگی روایت ها در سازماندهی روابط کنشگران تنها در عرصه تجربه قابل سنجش است. به عقیده او ما فقط باید امیدوار باشیم که مسیری بهتر از گذشته را دنبال کنیم. این ابهام در اندیشه رورتی شاید مهمترین چالش در پذیرش آرای اوست.
۵۳.

پیوند عرصه عمومی و آداب گفتگو با نگاه به سه نمایشنامه از اسماعیل خلج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتگو عرصه عمومی شخصیت هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۷۱
عرصه عمومی، گردآمدن عده ای از شهروندان در یک زمان و مکان و پرداختن به کنش گفت وگو را از پیش نیازهای وقوع خود می داند. هدف از گفتگو، رسیدن به وفاق عقلانی و اثرگذاری بر دولت در تصمیم گیری ها است. یورگن هابرماس، قهوه خانه را یکی از مصادیق عرصه عمومی می داند. عرصه عمومی در قهوه خانه های ایران در مقاطعی وجود داشته اما همواره تحت نظر و فشار نظام های حکومتی بوده و نتوانسته حضوری پیوسته، پویا و مفید داشته باشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی کوشید تا پیوندی میان نظریه عرصه عمومی هابرماس و قلمرو نمایشنامه های ایرانی برقرار کند. بدین منظور سه نمایشنامه از اسماعیل خلج که در قهوه خانه و میخانه می گذرند، گزینش شده اند. هدف آن بود که گمانه زنی دررابطه با وجود یا عدم وجود عرصه عمومی در دهه های 1340 و 1350 شمسی، با نگاه به این نمایشنامه ها، آزمایش و سنجیده شود. نتیجه نشان داد که عرصه عمومی در فضای میان شخصیت های این سه نمایشنامه شکل نمی گیرد. مهمترین علت این فقدان، عدم رعایت آداب گفتگو است. عدم وجود گفتگوی درست، هدفمند و سازنده میان شخصیت ها، به عنوان شهروند، موجب شده تا مراوده ای میان دولت و ملت نیز برقرار نشود، دولت از مطالبات شهروندان خود آگاه نشود و معضلات اجتماعی و زیستیِ شخصیت ها در فضای خصوصی ایشان باقی بماند.
۵۴.

«کاربردشناسی صوری» فراتر از نظریه معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۵
ابرماس، در اندیشه متأخر خویش، در تلاش برای رفع نقصان نظریه انتقادی و تدارک بنیادی برای نظریه اجتماعی با الهام از الگوی کارکردهای زبان کارل بوهلر و نظریه افعال گفتاری، نظریه «کاربردشناسی صوری» را ارائه می دهد. کاربردشناسی صوری، با اصل اولیه قراردادن زبان به مثابه رسانه خاصِ حصول فهم، ضمن رفع محدودیت های نظریه های رایج معناشناسی و استفاده از نقاط قوت آن ها، نقشی فراتر از صِرف یک نظریه معنا ایفا می کند؛ به این طریق که هم در مباحثِ جاری فلسفی در خصوصِ صدق، عقلانیت و معنا نقش آفرینی می کند و هم شالوده نظریه جامعه شناختی کنشِ ارتباطی را فراهم می آورد. این نظریه برپایه درهم تنیده بودنِ معنا و دعاوی عامِ اعتبار، یعنی، صدق، درستی هنجاری و صداقت عمل می کند. سه دعویِ عامِ اعتبارِ مذکور برای هر دو آموزه فلسفه زبان و اجتماعی هابرماس استلزاماتی به همراه دارد. از سویی، اساسِ متقاعدکننده تری برای طبقه بندی افعال گفتاری نسبت به پیشنهادهای آستین یا سنخ شناسی نظری سرل فراهم می آورد و، از سوی دیگر، با طرح آموزه ارتباط درونی زبان با دعاوی عام اعتبار، امکان بازتولید مفهوم خاصی از نظم اجتماعی ازطریقِ کنش ارتباطی را پیش می کشد. به این ترتیب، کاربردشناسی نه صرفاً نظریه معنا و منحصر به فلسفه زبان، بلکه به مثابه بنیاد نظریِ حوزه های متفاوت شناخت رخ می نماید. این مقاله با روایتی از فرایند شکل گیری این نظریه، چیستی، اهمیت و فراروی کاربردشناسی صوری از صرف نظریه معنا را نشان می دهد.
۵۵.

بررسی تحلیلی مبانی تربیت اخلاقی هابرماس و نقد آن از دیدگاه اخلاق قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت اخلاقی هابرماس عقلانیت ارتباطی اخلاق قرآنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۹۰
هابرماس ، فیلسوف نسل دوم مکتب انتقادی فرانکفورت، بر این باور است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط شده است. وی با طرح نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. او در این نظریه که مهم ترین دیدگاه او محسوب می شود، با استفاده از رویکردهای جدید زبان شناسی و فلسفه زبان سعی در ارائه مدلی از تربیت اخلاقی بر مبنای عقلانیت ارتباطی دارد. محقق در این مقاله با بهره گیری از رویکرد توصیفی- تحلیلی، ابتدا به مرور اجمالی نظریه کنش ارتباطی هابرماس ، به عنوان مبنای نظریه تربیت اخلاقی وی، پرداخته سپس دیدگاه تربیت اخلاقی را استنتاج نموده و در ادامه به نقد این دیدگاه از سوی اخلاق قرآنی پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان داد تأکید هابرماس بر عقلانیت ارتباطی و اخلاق گفت وگویی در نظریه کنش ارتباطی، در سطح فردی رشد و شکوفایی خرد مبتنی بر ارتباط متقابل هنجاری (عقل ارتباطی) و در سطح اجتماعی دستیابی به تفاهم مبتنی بر کنش های اخلاقی را به عنوان اهداف تربیتی مطرح می سازد.
۵۶.

بازاندیشی جامعه شناختی هیأت به مثابه حوزه عمومی قدسی (مطالعه موردی «هیأت ثارالله» زنجان)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حوزه عمومی هابرماس عقلانیت ارتباطی کنش ارتباطی افکار عمومی کنش ولایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۴۸
آیین سوگواری امام حسین(ع) همواره در تاریخ تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی نقش بسزایی در جبهه مردمی ایفا کرده و این ناشی از ظرفیت عظیم نهفته در نهضت عاشوراست. بر این اساس این فرضیه به ذهن متبادر می شود که هیأت به عنوان الگوی رایج امروزینِ آیین سوگواری امام حسین(ع) می تواند به مثابه حوزه عمومی قدسی عمل نماید. ازاین رو پژوهش حاضر به چرایی، چیستی و چگونگی هیأت به مثابه حوزه عمومی قدسی می پردازد. این پژوهش از مفهوم «حوزه عمومی» یورگن هابرماس بهره گرفته است. با استفاده از روش «تحلیل مضمون» و ابزار مصاحبه، «هیأت ثارالله» زنجان برای نمونه مطالعه و بررسی انتخاب شده است. براساس نتایج تحقیق، در نقطه مقابل «حوزه عمومی غربی»، «حوزه عمومی قدسی» قرار دارد که مبتنی بر عقلانیت وحیانی و ارزش های الهی است. مؤمنان براساس کنش ولایی همراه با مودت و محبت، یکدیگر را به ارزش های الهی فرامی خوانند. کنش ولایی نه تنها عقلانیت، بلکه عاطفه و احساس را نیز دربر می گیرد و صرفاً به کنش زبانی اختصاص ندارد، بلکه کنش غیرزبانی را نیز شامل می شود. هیأت از طریق «کنش زبانی» (یعنی استفاده از ظرفیت مداحی و سخنرانی) و همچنین «کنش غیرزبانی» همچون فعالیت های اجتماعی در جهت عدالتخواهی، مطالبه گری و محرومیت زدایی می تواند در شکل گیری افکار عمومی و تأثیرگذاری بر ساختار اجتماعی نقش بسزایی ایفا کند.
۵۷.

مسئله شهروندی در ایران امروز با تأکید بر نظریه شهروندی گفتگویی هابرماس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هابرماس حقوق شهروندی شهروندی محافظه کار شهروندی تجددگرا شهروندی اصلاحی نظریه شهروندی گفتگویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۳
مسئله شهروندی از مسائل مناقشه برانگیز اندیشه سیاسی و موضوعی چالش برانگیز در عرصه سیاسی ایران معاصر است و رویکردهای متعارضی درباره آن وجود دارد. این تعارض به اختلاف بنیادین در مبانی باز می گردد و از این رو حل آن دشوار می نماید. در جهان مدرن نیز با وجود اجماع نسبی بر سر برخی مبانی، همچنان مسئله شهروندی موضوع مناقشه و جدال است. اختلاف و تعارض بین دو رویکرد لیبرال و جمهوری گرا به شهروندی را می توان وجهی از این چالش دانست. در این راستا، هابرماس کوشیده است با طرح نظریه شهروندی گفتگویی، گامی در حل این مناقشه بردارد. پرسش اصلی این است که با توجه به رویکردهای متعارض به مقوله شهروندی در ایران امروز، چگونه می توان در پرتو نگاه هابرماسی به شهروندی ارتباطی، به برون رفتی از مسئله شهروندی دست یافت؟ در این نوشتار، با روش توصیفی-تحلیلی این ادعا تقویت شده است که شهروندیِ گفتگویی می تواند بر پایه مؤلفه های مؤثر بر ایده شهروندی در ایران (سنّت، مدرنیته، دین ناسیونالیسم)، مسئله شهروندی در ایران امروز را که در تعارض بین رویکردهای شهروندی محافظه کار و تجددگرا شکل گرفته است، با رویکرد شهروندی اصلاحی مرتفع کند؛ همچنین دسته بندی متفاوتی از مسئله شهروندی در ایران امروز با الهام از آرای هابرماس ارائه شده و نقش قانون در پیوند رویکردهای متعارض شهروندی بررسی شده است.
۵۸.

کاربست نظریه انتقادی در چرخه سیاست گذاری آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایدئولوژی سیاست گذاری عمومی آموزش وپرورش نظریه انتقادی آلتوسر هابرماس بوردیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۶۰
سیاست گذاری عمومی به معنای دولت در اجرا است؛ یعنی در موضوعات عمومی، دولت چه تصمیماتی برای چه گروه هایی با چه ابزارهایی می گیرد و چه نتایجی از این تصمیمات حاصل می کند. سیاست گذاری آموزش به معنای طراحی و اجرای سیاست هایی است که دولت در زمینه آموزش به کار می گیرد. آموزش، نهاد جامعه پذیری برای دولت است و به همین علت دولت ها از آموزش به عنوان کالایی عمومی در راستای بازتولید مشروعیت استفاده می کنند. بررسی سیاست گذاری آموزش فراتر از رویکردهای پوزیتیویستی مرسوم در علم سیاست گذاری عمومی، با بهره گیری از نظریات انتقادی در علم نظری سیاست، هدف این مقاله است. بدین منظور با استفاده از روش انتقادی سعی شده است چرخه سیستمی سیاست گذاری آموزش بر اساس نظریه انتقادی نظم بخشی شود. چرخه سیستمی سیاست گذاری مراحلی از قبیل ورودی سیستم، طراحی، اجرا، خروجی، ارزیابی و بازخورد دارد که در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از نظریه های انتقادی یورگن هابرماس، پی یر بوردیو و لوئی آلتوسر چرخه سیستمی سیاست گذاری آموزش از منظر انتقادی بررسی شود. یافته های مقاله نشان می دهد نظریه انتقادی، رویکردی است در پاسخ به ناکارآمدی های نظریه مرسوم پوزیتیویستی و سعی می کند با اصطلاحات حوزه عمومی، خرد ارتباطی، میدان های قدرت و سازوبرگ ایدئولوژیک حکومت، فضایی جدید برای سیاست های آموزشی سامان دهد.
۵۹.

Network Analysis of Twitter Users in Iran; Studying Public Sphere Properties(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هابرماس حوزه عمومی توئیتر افکار عمومی تحلیل شبکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
This paper aims to evaluate whether features of the public sphere are present in the activities of Iranian Twitter users. To achieve this objective, the paper provides a synthesis of computational social sciences, network analysis, and Habermas's approach to the public sphere. The data comes from all Iranian users, including those who are actively engaged in political issues on Twitter. This method of data collection focuses on the computational aspects of the users. Added information on how they conducted networking and facilitated public opinion, which resulted in increased user interaction, would complete the data-gathering process to align with the theoretical claims. It also indicates that Twitter was a platform on which Iranian users fulfilled the requirements of the public sphere. Some of the findings indicate that there were 48,076 users connected with 25,534,713 edges, and together, they formed three communities. While one of the communities focused solely on social issues, the other two engaged in a rival political challenge. It seems that this situation exemplified the main characteristic of the public sphere, namely, the freedom to express political views and the formation of diverse communities with competing ideas.
۶۰.

تبیین نظریه «شهروند گفتگویی» و «کنش ارتباطی» در شناسایی «حوزه عمومی» بر اساس آرای هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوزه عمومی کنش عقلانی کنش ارتباطی زیست جهان نظریه شهروند گفتگویی هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۷
امروزه تحلیل حوزه عمومی بر اساس نسبت میان مقوله های کلیدی سه گانه با شهروندی هابرماسی صورت می گیرد که این نسبت کاوی از طریق رهیافت روشی هرمنوتیک متن محور (ریکور) و انکشاف - افشا (هایدگر) و نظریه انتقادی (هابرماس) صورت گرفته است. موضوع این مقاله، تحلیل و تبیین نظریه شهروندی گفتگویی در فلسفه سیاسی هابرماس و شناسایی مراکز رشد فکری برای بسترسازی جامعه مدنی عقل محور است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیل و روش استدلال منطقی است که از ابزار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده کرده است تا امکان تبیین نظریه شهروند گفت و گویی و مفهوم کنش ارتباطی در آن را فراهم کند که نقشی اساسی در شناسایی عرصه های عمومی در شهر دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دید هابرماس وظیفه های کنشگران اجتماعی ارتباطی از طریق گفت و گو به صورت درونی و نه متأثر از عوامل بیرونی به شکلی تفاهمی توافقی صورت بندی می شود و در نتیجه کنشگران گفت وگویی، اخلاقًا هم متعهد به ایفای این وظایف شهروندی می شوند و هم متضمن به تحقق حق های شهروندی دیگری می گردند.