مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
فرانکفورت
حوزههای تخصصی:
تاسیس مناطق آزاد تجاری - صنعتی یکی از راهکارهای جذب سرمایه و رسیدن به قله های ترقی است . ایران نیز به تقلید از مناطق موفقی همانند هنگ کنگ و دوبی این راهکار را برگزید و در مناطقی از کشور پیاده نمود ، ولی آنچه مشاهده می شود عدم پاسخگیری لازم و یا مثبت از این مناطق است . عملکرد نه چندان مثبت این مناطق در مقایسه با سایر مناطق آزاد بین المللی بر همگان آشکار است . طبعا یکی از راهکارهای مثبت رفع این کاستی ، الگوبرداری از مناطق موفق دنیا و اقتباس ایده های مناسب با جغرافیای کشور و ویژگی های این مرز و بوم است .
مکتب فرانکفورت (نظریة انتقادی) ارزیابی انتقادی مبانی نظری (فلسفی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مکتب «فرانکفورت» (نظریة «انتقادی» به عنوان مبنای اصلی آن) بخشی از یک جنبش فکری، موسوم به «مارکسیسم غربی» و برآمده از شرایط خاصی است که در پی تفاسیر مجدّد از نظریة مارکس درباره جوامع سرمایه داری و انتقاد از جامعة نوین و نظام های گوناگون معرفتی مانند اثبات گرایی است. در این نوشته، تلاش بر آن است که ضمن معرفی نظریة «انتقادی» و زمینه های اجتماعی و نظری (معرفتی) شکل گیری آن، به مبانی نظری (فلسفی) این نظریه با توجه به نسل اول نظریه پردازان مشهور آن (همچون هورکهایمر، آدورنو، مارکوزه و فروم) بپردازد و ضمن توضیح هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی آن، به بررسی و ارزیابی مبانی آن همت گمارد.
ویژگی های ساختاری و محتوایی صفحه خانگی وب سایت نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در قیاس با فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی ویژگی های ساختاری، محتوایی، و مجموع ویژگی های صفحه خانگی وب سایت نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در قیاس با فرانکفورت در جهت ارتقای صفحه خانگی وب سایت نمایشگاه بین المللی کتاب تهران است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش، تطبیقی و جامعه آماری شامل صفحه های خانگی وب سایت نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و فرانکفورت است. جمع آوری داده ها بر اساس سیاهه وارسی شامل 49 پرسش در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که ویژگی های ساختاری، محتوایی و مجموع ویژگی ها در صفحه خانگی وب سایت نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به ترتیب 18/68، 96/62، و 3/65% به کار رفته است، در حالی که این رقم در صفحه خانگی وب سایت نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت، به ترتیب 45/95، 59/92، و 87/93% است.
نتیجه گیری: صفحه خانگی وب سایت نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در قیاس با فرانکفورت از نظر ویژگی های ساختاری، محتوایی، و مجموع ویژگی ها در رتبه پایین تری است.
نقد و بررسی نگرش ابزاری به فناوری مدرن؛ بر اساس دیدگاه حلقه انتقادی فرانکفورت و فلسفة صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار ابتدا نگرش ابزاری به فناوری مدرن از طریق بیان مبانی معرفت شناختی و غایی آن معرفی گردیده و به آثار و لوازم این نگاه به فناوری مدرن اشاره خواهد شد. از آن پس نگرش ابزاری بر اساس رویکرد فرهنگی حلقه انتقادی فرانکفورت به علم و فناوری نقد شده، و از این منظر مقولات فرهنگی ای همچون مقوله سلطه صورت و ذات فناوری مدرن معرفی گردیده و به آثار و لوازم این نگاه به فناوری مدرن اشاره خواهد شد. در پایان بر اساس نگاه فلسفه متعالیه از طریق نقد مبانی معرفت شناختی و غایی نگرش ابزاری به فناوری مدرن، رویکرد انتقادی فلسفه متعالیه نسبت به این نگرش تبیین می گردد. از این منظر، طبیعت هستی ای دارای آگاهی است که به کنش انسان مدرن و فناوری هایش آگاهی داشته و واکنش نشان می دهد، واکنشی که طبق سنن الهی رقم خورده و در مقابل رویکرد اومانیستی انسان مدرن در چهره بروز فجایع زیست محیطی، قهر الهی را به نمایش می گذارد.
ارزیابی رهیافت فرانکفورت در برابر استدلال غیرمستقیم پیامد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریرهای مختلف برهان غیرمستقیم ون اینوگن بر ناسازگاری تعین گرایی علّی و مسئولیت اخلاقی مدعی است که اولاً ضرورت و تعین پیشین علّی موجب می گردد که کنش های انسان برآمده از رخدادهای گذشته و قوانین طبیعت و در نتیجه فاقد امکان بدیل باشند؛ در حالی که ثانیاً هر سنخ و قلمروی از اراده آزاد و مسئولیت اخلاقی انسان ها به چنین آزادی انتخاب و کنشی برای برگزیدن و کنش خلاف واقع عامل متکی است. فرانکفورت با پذیرش تلویحی تعارض میان تعین سابق علّی و اصل امکان های بدیل (PAP) و به عبارت دیگر انتفای کامل اختیار دوسویه شخص در صورت موجَب و ضروری بودن کنش های او، می کوشد تا مقدمه دوم یعنی ابتنای مسئولیت اخلاقی عامل به PAP را نقض کند. اما به نظر می رسد که الگوی فرانکفورتی در برابر استدلال غیرمستقیم پیامد از جهات متعددی همچون ابهام در جایگاه مداخله گر و نیز نفی کامل اهمیت و کارکرد توانایی بدیل قابل نقد و یا تعدیل باشد.
بررسی تطبیقی مؤلفه های اخلاقی نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت و اندیشه اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۱ (پیاپی ۴۳)
89 - 123
حوزههای تخصصی:
بدیهی است که علوم انسانی در زندگی نظری و عملی انسان تأثیر بسزایی دارد؛ چراکه نوع نگاه محقق به انسان و آرمان های اخلاقی او مسائل فراوانی از قبیل موضوع و روش و کاربرد را در علوم انسانی معین می کند و از سوی دیگر، رفتارها و باورها و حتی احساس های افراد براین اساس شکل می گیرد و تقویت می شود. ازاین رو بررسی علوم انسانی ضروری به نظر می رسد. در مقاله حاضر، برخی از مؤلفه های اخلاقی نظریهٔ انتقادی مکتب فرانکفورت از قبیل فردیت، آزادی، دین گرایی و خردگرایی که درحقیقت برگرفته از مبانی انسان شناسی اومانیستی این مکتب است، بررسی و درنهایت از نگاه دین اسلام و معارف حقه آن نقد خواهد شد.
ساختار سیاسی شاهنامه در اندیشه سیاسی مکتب فرانکفورت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
براساس چارچوب نظری هابرماس، از «نسبت اندیشه و سیاست» در سیر تاریخ اندیشه سیاسی غرب، اندیشه و سیاست در دوره کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم «سعادت» با هم عجین می شوند؛ زیرا اندیشه، سعادت را تعریف می کند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت، قرار می گیرد. حال آنکه در اندیشه سیاست مُدرن و در سنت هابزی، اخلاق و سیاست از هم جدا می شوند. در حقیقت هدف ساختار سیاسی شاهنامه، سعادتمند کردن شهروندان و همچنین زمینه ای برای ایجاد امنیت و تحقق رفاه می باشد؛ با این توصیف، طبق چارچوب نظریه هابرماس، مقاله حاضر بر این نظر است که در اندیشه متفکران مکتب فرانکفورت، اندیشه و سیاست همانند سنت کلاسیک، می تواند مفهوم رفاه در جهت مذهبی و علم سعادت، عدالت، امنیت و کمک به نیازمندان را به وجود آورد که همان «اخلاق فضیلت» است؛ «اندیشه های سیاسی» که مورد علاقه ماکیاولی و «نظم اجتماعی» که مورد نظر مور است، با توجه به زندگی «فضیلت-مندانه» شهروندان توضیح داده نمی شوند. مسئله این متفکران مدرن برخلاف متفکران کلاسیک، نه پرسش از شرایط اخلاقیِ «زندگی خیر»، بلکه پرسش درباره شرایط واقعی بقاست که مورد نظر مور است. با این توضیح می توان حد فاصل میان عقلانیت ارتباطی در تقابل با عقلانیت ابزاری را طبق نظر فرانکفورت در ساختار سیاسی شاهنامه بررسی نمود که این مکتب ما را به «وفاق اجتماعی» می رساند و رسیدن به رهایی از تعلقات دنیایی را همان خرد عینی می داند.
دمکراسی و جهانی شدن در اندیشه یورگن هابرماس
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳
199-222
حوزههای تخصصی:
هابرماس از نظریه پردازان مکتب فرانکفورت با رویکرد انتقادی به مقوله پوزیتویسم، دمکراسی و جهانی شدن می پردازد و سعی می کند با ارائه نظریه کنش ارتباطی دیدگاهی جدیدی ارائه دهد. هابرماس معتقد است که عقلانی ت موردنظر روش نگری و آرم ان عقلانی سازی حیات مدرن وجه صوری و ابزاری دارد و از همین رو، عقلانیت ارتباطی می تواند این محدودیت را درهم شکند. او با نگاهی خوش بین معتقد است که در قالب مدرنیته نیز همچنان می توان اقدامی انجام داد. ازنظر هابرماس بسیج جنبش های اجتماعی در جامعه ی مدنی کمک مهمی به توسعه ی دموکراسی می کند؛ بنابراین ضمن نقد به پوزیتویسم که از مدرنیته برمیاید نسبت به گسترش تفکر دموکراسی و همچنین جهانی شدن نیز نگاهی خوش بین تری نسبت به سایر منتقدان دارد. از همین رو از همین رو این مقاله گردآوری شده به روش تحلیلی-توصیفی به دنبال پاسخ به این پرسش است که دیدگاه هابرماس به دموکراسی و جهانی شدن چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که هابرماس علی رغم فیلسوف مکتب انتقادی بودن ولی به دمکراسی و جهانی شدن بر اساس الگوی عقلانیت ارتباطی به صورت خوش بینانه می نگرد.
مقایسه سه رویکرد سازگارگرایانه؛ هری فرانکفورت، گری واتسون و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب تبیین های مختلفی از سازگاری ضرورت علّی و اختیار ارائه شده است. فاعلیت بالتجلی نفس برای اراده های سلسله مراتبی، که صدرالمتألهین برای تبیین این سازگاری ارائه کرده است، با دیدگاه هری فرانکفورت و گری واتسون که نوع دیگری از رویکردهای سلسله مراتبی هستند شباهت های قابل توجهی دارد که عبارتند از: نقش اراده های سلسله مراتبی در قوام بخشیدن به هویت انسانی، نقش اراده های مراتب بالاتر در کنترل اراده های مراتب پایین تر و افعال انسان، منتهی شدن تمایلات سلسله مراتبی به یک خویشتن عمیق به عنوان کنترل کننده اصلی این تمایلات و اراده ها، و دخالت نداشتن امکان های بدیل (امکان تحقق گزینه های پیش رو) در حقیقت اختیار. تفاوت مهم رویکرد صدرالمتألهین با دو رویکرد دیگر این است که در رویکرد فرانکفورت و واتسون، خویشتن عمیق انسان که منشأ نهایی اراده است حقیقتاً یک امر ذاتی نیست و همین امر موجب می شود تا رویکرد سلسله مراتبی آنها پاسخ قابل قبولی برای اشکال تسلسل اراده ها نداشته باشد، اما در رویکرد صدرالمتألهین این خویشتن عمیق، حقیقتاً یک امر ذاتی است که موجب می شود اراده های سلسله مراتبی تا بی نهایت ادامه پیدا نکنند. بنابراین رویکرد صدرالمتألهین در عین حال که از مزیت های رویکرد فرانکفورت و واتسون در تبیین اختیاری بودن اراده و کنترل تمایلات برخوردار است؛ اشکال آنها را ندارد و برای سازگارگرایی رویکرد مناسب تری به حساب می آید.
دفاع دوحدی و راه حل های فرانکفورتی مقابل آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
131 - 153
حوزههای تخصصی:
براساس اصل امکان های بدیل، عامل، تنها در صورتی در قبال آنچه انجام داده است، مسئولیت اخلاقی دارد که می توانست به گونه ای دیگر عمل کند یا تصمیم بگیرد. در مقابل این دیدگاه، فرانکفورت تأکید می کند که گاه با شرایطی مواجهیم که اگرچه شخص وادار به انجام عمل نشده، اما اجتناب از انجام آن هم برای او ناممکن است و با این حال عامل را از نظر اخلاقی، مسئول می دانیم. دفاع دوحدّی مهمترین پاسخ فیلسوفان به الگوی فرانکفورتی و نفی اصل امکان های بدیل در آن بوده است و مطابق آن، چه تعیُّن علّی در میان پدیده ها حاکم باشد و چه نباشد، ادعای فرانکفورتی تحقق نمی یابد و ما نمی توانیم با عاملی مواجه شویم که از نظر اخلاقی در قبال فعلی مسئول باشد، در حالی که هیچ گونه امکان جایگزینی در اختیار ندارد؛ زیرا در حالت عدم تعین علّی، هیچ رابطه ضروری و قابل پیش بینی ای میان قرائن و حرکات پیشین عامل و انتخاب و رفتار لاحق او وجود ندارد. در حقیقت او هنوز امکان بدیل اجتناب از یک فعل مشخص را پیش رو دارد و در حالت وجوب و تعین علّی هم مسئولیت اخلاقی شخص، منتفی و بی معنا می شود. فرآیند مغزی مداخله گر و انسداد منطوی، از جمله پاسخ های فرانکفورتی به این رهیافت است که البته کارآمدی لازم در دفاع از فرانکفورت را ندارد.
کورسوی آزادی در دفاع از اصل امکان های بدیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل امکان های بدیل حکایت از این انگاره کم وبیش فراگیر دارد که عامل تنها در صورتی در قبال آنچه انجام داده دارای مسئولیت اخلاقی قلمداد می شود که در مرتبه تصمیم گیری یا کنشگری امکان عمل کردن یا تصمیم گرفتن به گونه دیگر را داشته باشد. اما فرانکفورت در مقابل تأکید می کند که گاه با نمونه هایی مواجهیم که گرچه شخص وادار به اتخاذ تصمیم یا انجام دادن عمل نشده، اما اجتناب از انجام دادن آن نیز برای او ناممکن بوده و با این حال عامل را از نظر اخلاقی مسئول برمی شماریم. «کورسوی آزادی» در کنار دفاع دوحدّی از مهم ترین پاسخ فیلسوفان به الگوی فرانکفورتی و نفی اصل امکان های بدیل در آن بوده است. مطابق راهبرد کورسوی آزادی، مثال های فرانکفورت همه امکان های بدیل را منتفی نمی سازند و هنوز کورسوهایی از آزادی وجود دارد. به عبارتی در یک نمونه فرانکفورتی، اگرچه عامل به سبب وجود یک مداخله گر فاقد گزینه های متعارف گشوده است، اما در عوض مقدار ناچیزی از امکان های بدیل باقی مانده را می توان پیش روی عامل مشاهده کرد که به نظر می رسد مسئولیت اخلاقی او را توجیه می کند. «اِشکال نیرومندیِ» فیشر و استامپ مهم ترین چالش پیش روی این راهبرد است که به نظر می رسد کارآمدی لازم در دفاع از نمونه های فرانکفورتی را نداشته است.
فرآیند شیء گونگی در طراحی محصول در جامعه معاصربا رویکردی به نظریه صنعت فرهنگ (بررسی موردی: تلفن همراه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
125 - 134
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به طراحی محصول از دیدگاه نظریه صنعت فرهنگ به دلیل وجه اشتراکی که با فرهنگ و کالاهای مصرفی دارند، پرداخته است. هدف کلی این پژوهش بررسی چگونگی تاثیر صنعت فرهنگ بر شکل دهی تفکرات در خصوص فرهنگ جامعه بدون زیر سوال بردن نقش شرکت های فعال و نیز بررسی تاثیرات صنعت فرهنگ بر مخاطبان تلفن همراه می باشد. سوال پژوهش این است که چگونه می توان برای طراحی محصول مصادیقی از نظریه ی صنعت فرهنگ قائل شد؟ رویکرد پژوهش بر اساس اندیشه های نظریه ی مکتب فرانکفورت و انتقادات آنها از فرهنگ انبوه و عامه پسند که یکی از مهم ترین نظریه های فرهنگی در جامعه شناسی محسوب می شود، می باشد. نتیجه حاصل از پژوهش حاکی از این است که طراحی محصول در جامعه معاصر به دلیل کارکردها و تاثیرات فرهنگی مستقیم در جامعه، مصداقی از نظریه ی صنعت فرهنگ می باشد. صنعت فرهنگ با استفاده از اصول یکپارچه سازی، شاخص گذاری و تعیین محصولات از قبل برای تمامی گروه های موجود در جامعه، سبک زندگی و تفکر در مورد فرهنگ، سیاست و ... را شکل می دهد و می تواند فرهنگ یک کشور را به جهان صادر کند و از فرهنگ خودی دفاع نماید. صنعت فرهنگ می تواند مصرف گرایی را در بین مخاطبان خود رواج دهد.