مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
هنجارسازی
حوزه های تخصصی:
پس از قید مفهوم «مسئولیت حمایت» در سند اجلاس سران 2005، بسیاری از حامیان آن تصور می کردند که این مفهوم برخلاف سلف خود یعنی مداخله بشردوستانه، مسیر آسانی در تبدیل شدن به هنجار جهانی خواهد داشت، اما تفاوت در منافع و دغدغه های غرب ـ غیرمتعهدها این روند را کند کرده است. مقاله حاضر در پی ارائه درک بهتری از مفهوم «مسئولیت حمایت» است و در این راستا به چیستی و نحوه پیدایش و ماهیت هنجاری آن توجه می کند و همچنین سعی در تبیین تفاوت واکنش غرب ـ غیرمتعهدها نسبت به این مفهوم دارد. نگارنده معتقد است که مفهوم «مسئولیت حمایت» بر مبنای نظریه جهانشمولی عدالت، حمایت از کرامت بشری و ارتقاءِ اخلاقیات در روابط بین الملل بنا شده است، ولی مقاومت کشورهای غیرمتعهد در برابر پیشبرد سریع این مفهوم به عنوان یک هنجار بین المللی به دلیل امکان کاربرد انتخابی و سیاست زده این مفهوم توسط کشورهای غربی علیه کشورهای دیگر است که در نتیجه به طولانی شدن این روند می انجامد.
الگوی تحلیلی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی را می توان شروع کاربست قدرت نرم در عرصة سیاست داخلی و بین الملل دانست که در فرایند تحولات سیاسی و اجتماعی، بهره گیری از ابزارهای نرم و فاقد خشونت از برجستگی خاصی برخوردار بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رهیافت نرم افزاری قدرت به یکی از بدیل های کاربست قدرت در سطح بین الملل تبدیل گشت؛ به گونه ای که تزلزل در مؤلفه ها و منابع قدرت نرم توسط یک بازیگر سیاسی، نقص محسوب می شد و امروزه همة کشورها مترصد دست یابی به توانمندی در حوزة منابع قدرت نرم هستند. ازهمین رو، جمهوری اسلامی نیز برای رسیدن به قدرت منطقه ای نیازمند قدرت نرم می باشد و به همین دلیل، شناخت مؤلفه ها و منابع قدرت نرم ایران می تواند حائز اهمیت باشد. با توجه به این موضوع، مقالة حاضر سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که؛ کدام مؤلفه ها بیشترین تأثیر را بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان اسلام دارند؟ یافته های مقاله نشان می دهند که مؤلفه هایی نظیر الهام بخشی، هنجارسازی و تعمیق عمق راهبردی، هویت یابی مسلمانان، دیپلماسی فرهنگی، مدیریت افکار عمومی جهان، برتری علمی و حوزه دانش، توانمندی در حوزه های فرهنگی و هنری بر ارتقای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام مؤثر و کارآمدتر از منابع دیگر هستند.
بازساخت، رواسازی، پایاسازی و هنجاریابی پرسشنامه گسترش یافته سنجش عینی هویت من (EOM- EIS-2) و تهیه فرم کوتاه آن در جامعه ایرانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برای سنجش هویت فردی قبلاً ابزاری مناسب توسط آدامز و همکاران تهیه شده است اما هنوز مشخص نیست که این ابزار و آیتم های مطرح شده در آن تا چه اندازه با مقتضیات فرهنگ ایرانی همخوان است و قابلیت کاربست دارد. هدف: مطالعه حاضر با هدف بازساخت، رواسازی، پایاسازی و هنجاریابی آزمون هویت فردی مشهور به پرسشنامه گسترش یافته سنجش عینی هویت من و تهیه فرم کوتاه از این پرسشنامه انجام گرفته است. روش: شرکت کنندگان این پژوهش ۵۲۴ نفر از دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای تحلیل گویه ها (ضریب تمیز و روش لوپ)، برای روایی سازه (تحلیل عاملی با روش تحلیل عاملی اکتشافی) و برای اعتبار نیز (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: طی فرایند تحلیل عاملی ۸ عامل شناسایی گردید که ۶ عامل با مفاهیم پایگاه های هویت مطابقت داشتند. در بررسی پایایی سوالات آزمون، برای هر یک از ۴ پایگاه ضریب آلفای بالای ۰/۷ و همچنین برای کل آزمون ضریب آلفای ۰/۸۸۶ بدست آمد. طی فرایند رواسازی نیز تعداد ۱۵ سوال به دلیل کاهش شواهد روایی حذف گردید که با احتساب ۶ سوال حذف شده در جریان فرایند پایاسازی (به دلیل کاهش شواهد پایایی)، تعداد سوالات حذف شده به ۲۱ عدد رسید و پرسشنامه کوتاه شده ایرانی با ۴۳ گویه تنظیم و ارائه گردید. نتیجه گیری: در مجموع می توان نتیجه گرفت که این پرسشنامه از پایایی و روایی مناسبی در فرهنگ ایرانی برخوردار است و عوامل بدست آمده از تحلیل عامل و فرم کوتاه ارائه شده می تواند پایگاه هویتی آزمودنی را به گونه ای مناسب اندازه گیری کند.
رویکرد شورای امنیت در توسعه مفهوم صلح با تأکید بر نقش زنان در مخاصمات مسلحانه (2000-2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1669 - 1694
حوزه های تخصصی:
شورای امنیت، رکن اصلی سازمان ملل متحد برای حفظ صلح و امنیت بین الملل، در دوره جنگ سرد با ورود به مناقشات میان دولت ها، ایفای نقش می کرد. در پارادایم جدیدِ پسا جنگ سرد، در کنار نقش های پیشین، شورا عهده دار نقش های جدیدی چون هنجارسازی در مفاهیم بین الملل به ویژه در عرصه صلح شد. شورای امینت از سال 2000 با تصویب قطعنامه های هنجارساز و محور قرار دادنِ «ملاحظات جنسیتی» در دستور کار حفظ صلح و امنیت بین الملل، بر توسعه و تحول مفهوم صلح به ویژه در حوزه زنان تأثیر گذاشته است. این رویکرد که تحول مهمی را در فعالیت های شورا و نیز در حقوق زنان پدید آورده، تحت عنوان «زنان، صلح و امنیت» شهرت یافته است. در فاصله کمتر از دو دهه از سال 2000 تا 2019 ده قطعنامه در موضوع «زنان، صلح و امنیت» به تصویب شورای امنیت رسید. این امر بیانگر اهمیت چشمگیر ارتباط موضوع زنان با صلح و امنیت بین المللی است و بر نقش بارز شورای امنیت در تحول هنجار صلح تصریح می کند.
هنجارسازی در اخلاق گفتمانی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق گفتمانی شیوه ای برای حکمرانی تامّلات اخلاقی واگرا است و می توان با اِعمال قدرت گفتمان، آن را عاملی برای یکپارچگی اخلاقی در جوامع واقعی برای استدلال اخلاقی دانست. فیلسوفان متعددی از جمله اپل و هابرماس این رویکرد کلی را پذیرفته اند و البته هر کدام به نحوی آن را سامان دهی کرده اند. یورگن هابرماس هنجارها و حقایق اخلاقی را حاصل و برساخته اخلاق گفتمانی در یک وضعیت آرمانی می داند. از نظر وی گزاره اخلاقی زمانی صادق است که در شرایط آرمانی و کنشی ارتباطی نسبت به هنجارهای اخلاقی به توافق برسیم. همچنین ما می توانیم با توجه به آن شرایط آرمانی گفتمان و کنش ارتباطی، امور اخلاقی را توجیه نمائیم. پژوهش حاضر می کوشد فرایند هنجارسازی اخلاقی را در اخلاق گفتمانی هابرماس تبیین، تحلیل و نقد کند. در این صورت ابتدا ماهیت و شرایط تحقق اخلاق گفتمان عقلی در نگاه هابرماس را بیان نموده و در ادامه قواعد لازم برای شرکت کنندگان در گفتمان اخلاقی را بررسی می کند. در نهایت نقدهای وارد بر اخلاق گفتمانی ارائه می شود.
نقش آموزش و دانشگاه ها در صلح سازی و مدیریت منازعات منطقه ای: مطالعه موردی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
181 - 206
دانشگاه ها به طور سنتی به دنبال ارائه آموزش های تخصصی و مهارت های مرتبط با توانمندسازی افراد به منظور ایفای نقشی مفید در تحولات اجتماعی و کسب زندگی مرفه با شغلی آبرومندانه برای دانشجویان هستند و عمدتا به کارویژه دانشگاه ها از منظر آموزشی و آماده سازی افراد برای حضور موثر در اجتماع پرداخته می شود. در این میان نقش آموزشی دانشگاه ها در مناطق و جوامع درگیر منازعه و ظرفیت بالقوه آن در صلح سازی پایدار و ترویج ارزش ها و فرهنگ صلح در جوامع و مناطق منازعه خیز کمتر مورد توجه قرار می گیرد. این مهم به ویژه در منطقه خاورمیانه که آبستن منازعات مختلف است، از اهمیتی مضاعف برخوردار است؛ چرا که وجود رهبران و نخبگانی که پای بند به هنجارهای مشترک و مسالمت آمیز برای حل و فصل اختلافات باشند و از شیوه های مسالمت آمیز برای مدیریت تنش ها بهره ببرند، امکان بروز و تشدید منازعات منطقه ای را تخفیف می دهد و زمینه ها و بسترهای لازم برای صلح سازی پایدار و باثبات را فراهم می کند. بر همین اساس، سوال پژوهش این است که کارکرد آموزشی دانشگاه ها چگونه می تواند در مدیریت منازعات منطقه ای و صلح سازی نقش آفرینی کند. فرضیه پژوهش این است که دانشگاه ها از طریق هنجارسازی(صلح، عدالت، حقوق بشر)، تقویت ظرفیت های مشترک و ظرفیت سازی اجتماعی می تواند موجب گسترش فرهنگ صلح و کاهش شدت و میزان منازعات منطقه ای شود.
انقلاب اسلامی ایران و برسازی هنجارسیاسی مقاومت در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اصلی اسلام سیاسی تاثیرگذاری بر فرهنگ سیاسی، ساختار سیاسی و سیاست بین الملل است. این مسئله نشان می دهد که شکل جدیدی از هنجارهای اجتماعی ظهور می کند و آثار خود را بر موضوعاتی مانند سیاست بین الملل به جا می گذارد. چنین نشانه هایی قبل از دهه 1970 مشاهده نمی شد. انقلاب اسلامی ایران نقطه آغازین تحول در سازوکارهای اسلام سیاسی برای تاثیرگذاری بر فرایندهای روابط بین الملل بوده است. اگرچه اسلام سیاسی در دهه 1970 نشانه های فرهنگی، هنجاری و ایستاری داشته، اما چنین فرایندی تاثیر خود را بر حوزه تعامل کشورها و سایر بازیگران در سیاست بین الملل به جا گذاشته است. شکل گیری جنگ عراق علیه ایران را می توان نقطه آغاز دیگری برای اثربخشی هنجارهای اسلامی در روابط بین الملل دانست. اگر اصلی ترین موضوع روابط بین الملل جنگ و صلح باشد، هنجارهای سیاسی شیعه در دوران دفاع مقدس آثار خود را بر چگونگی تعامل بازیگران در چنین فرایندی منعکس کرده است. کشورهای خاورمیانه بیش از سایر بازیگران در فرایند تعامل ایستار های هویتی ناشی از انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدس قرار گرفته اند.
نشانه های سیاسی و هنجاری شیعه در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی پیامدهای هنجاری و سیاسی گسترده تری در حوزه روابط بین الملل و محیط منطقه ای خاورمیانه داشته است. آنچه در سال 2006 به عنوان «هلال شیعی» نام برده شد، انعکاس گسترش هنجارهای سیاسی شیعه از جمله مقاومت در حوزه روابط بین الملل بوده است. چنین فرایند و نشانه هایی در جنبش بیداری اسلامی خاورمیانه در سال 2012 نیز دیده می شود.