مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
هوش مصنوعی
منبع:
حقوق فناوری های نوین دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷
163 - 177
حوزه های تخصصی:
با تحولات چشمگیر در فناوری های فضایی، به تدریج از هوش مصنوعی به جای انسان در تصمیم گیری ها استفاده شده است. هوش مصنوعی توانایی تفکر منطقی، مدیریت اعمال خود و تصحیح تصمیم ها در صورت تغییر در شرایط خارجی را دارد. فناوری های نوین فضایی هوشمند با هدف انجام فعالیت های گوناگون فضایی نظیر پردازش داده ها و اطلاعات فضایی، حذف پسماندهای فضایی، استخراج منابع طبیعی فضا و اکتشافات بدون دخالت انسانی درحال توسعه هستند. با وجود این، تنظیم فعالیت بازیگران فضایی و به ویژه بازیگران خصوصی و نظارت بر این فعالیت ها توسط دولت ها در استفاده از این نوع فناوری ها یکی از مسائل جدید در حوزهٔ حقوق بین الملل فضایی شده است. ازآن جاکه تعهد دولت ها در چهارچوب حقوق بین الملل فضایی بر مبنای رفتار انسانی تبیین شده است، در مواجهه با نظارت بر عملکرد فناوری های فضایی هوشمند و جبران خسارت حاصل از عملکرد آن ها، این مسئله مطرح می شود که آیا مقررات بین المللی فضایی موجود درخصوص مسئولیت بین المللی دولت ها برای نظارت بر فعالیت های فضایی و جبران خسارت، که مبتنی بر رفتار انسانی است، می تواند همچنان بر استفاده از این فناوری ها نیز اعمال شود یا باید مقررات فضایی نوینی تدوین شود. با تفسیر موسع مفاد مادهٔ 6 و 7 معاهدهٔ فضای ماورای جو 1967 در باب مسئولیت دولت ها برای نظارت بر فعالیت های فضایی و همچنین مسئولیت برای جبران خسارت، می توان این مقررات را همچنان قابل اعمال دانست. با وجود این، به نظر می رسد تدوین مقررات بین المللی فضایی جدید به طور خاص می تواند گام مهمی در تعیین و تشخیص بهتر مسئولیت دولت ها برای نظارت بر استفادهٔ بازیگران فضایی از فناوری های فضایی هوشمند و جبران خسارت ناشی از آن باشد.
وضعیت حقوقی معاملات انجام شده توسط هوش مصنوعی: نظریه وکیل مجازی
منبع:
پژوهش های حقوق اقتصادی و تجاری سال اول بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
41 - 68
حوزه های تخصصی:
حرکت هوش مصنوعی در لبه علم و پیشرفت تصاعدی آن در سال های اخیر، به عنوان یک فناوری پیشرو موجب عقب ماندن چارچوب های حقوقی از فناوری شده است؛ به طوری که امروزه بخش مهمی از معاملات بازارهای مالی نظیر بورس و اوراق بهادار، ارز و رمز ارز، توسط ربات های مبتنی بر هوش مصنوعی خود مختار صورت می گیرد. خلأ حقوقی قوانین این حوزه باعث شده است که امکان تشخیص ماهیت حقوقی هوش مصنوعی در این معاملات میسر نباشد و در نتیجه آن، صحت معاملات منعقدشده توسط بات هایی که به طورمستقل تصمیم می گیرند، به دلیل فقدان اهلیت تعریف شده در قانون و شبهه ایجاد معامله غرری، مورد تردید واقع شود. برای حل این مشکل، پژوهش فوق با مطالعه و بررسی قوانین فعلی حقوق مدنی و تجارت و مراجعه به منابع فقهی و آرای قضایی، ماهیت حقوقی جدیدی را تحت عنوان وکیل مجازی نظریه پردازی کرده و مواد پیشنهادی مرتبط با آن طرح شده است.
مقایسه ماهوی هوش انسانی با هوش مصنوعی از منظر فلسفه اسلامی با تاکید بر حکمت متعالیه ملاصدرا، راهگشایی در فهم جایگاه عقول برتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوشمندی طیفی وسیع دارد که می توان درجات هوشمندی را بر اساس هوشمندی های اولیه و ثانویه تقسیم کرد. بررسی واژه هوش با الفاظ متنوع تقریبا مترادف در حکمت متعالیه از جمله عقل، علم، حکمت و ....نشان می دهد هوشمندی انسان نیز وابسته به هوشمندی بالاتری است بطوریکه کسب علم و فهم معانی و علوم بواسطه فیض رسانی عقل فعال است و در نتیجه ثانوی می باشد. هوش مصنوعی که دستاورد هوشمندی انسان است عملکردهای بسیار دقیقی همچون یادگیری، بهینه سازی، تعمیم پذیری دارد. در هوشمندی ثانوی امکان دارد عملکردهای بسیار قوی به منصه ظهور برسد اما به دلیل واسطه های بیشتر و ضعف در علوم می توان آگاهی یا علم ثانوی را تنها شبحی از علم دانست چنان که مشاهده می شود در هوش مصنوعی نرم افزار و سخت افزار کاملا مغایر یکدیگر هستند. با توصیف و تحلیل و قیاس ماشین هوشمند با انسان می توان فاصله آگاهی انسان با آگاهی علل اولی و ورود کثرت و مغایرت در عالم مادی را با عوالم بالاتر بهتر فهمید. اگرچه به نظر می رسد مراتبی از هوشمندی انسان به نحوه عملکرد در زمینه اخلاق و افعال اختیاری باز می گردد اما نظر به درصد قابل اعتنای تاثیرات شرایط بیرونی و یا قبلی بر اعمال اختیاری انسان، تفاوتها میان این دو نوع هوشمندی ثانوی( هوش انسان و هوش مصنوعی) به حد پایین تری نازل می شود. بدون توجه به عواطف، حالات درونی یا علوم حضوری حتی در خصوص اراده نیز تمایز اصیلی در هوشمندی انسان و هوش مصنوعی نمی توان یافت.
مطالعه تطبیقی کاربرد تسهیل کننده هوش مصنوعی در امر تعقیب کیفری؛ ظرفیت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق تطبیقی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۰۴-۸۱
حوزه های تخصصی:
در روزگار کنونی، کاربرد فناوری های مربوط به هوش مصنوعی در علوم جنایی حقوق محور، جایگاه قابل توجهی پیدا نموده است. در عرصه حقوق کیفری ماهوی، مباحثی هم چون تعیین مسئولیت کیفری در اثر جرایم ناشی از عملکرد ربات ها یا خودروهای خودران جزء جذاب ترین و البته پرمناقشه ترین مباحث این رشته می باشد. در عرصه حقوق کیفری شکلی نیز استفاده از این فناوری در مراحل پنج گانه رسیدگی های کیفری محل گفت وگو و البته تردیدهای بسیار است. پرسش اصلی تحقیق پیش رو آن است که آیا فناوری های مرتبط با هوش مصنوعی در امر کشف و تعقیب کیفری قابلیت اعمال دارد یا خیر و در فرض اعمال چه چالش هایی پیش روی آن است؟ نتایج پژوهش حاضر حکایت از آن دارد که فناوری های مرتبط با هوش مصنوعی امروزه در بسیاری از کشورها متناسب با اقتضائات مراحل مختلف دادرسی کیفری و با در نظر گرفتن اقتضائات هر جرم، به نقش آفرینی می پردازد. ازحیث کشف و تعقیب جرم، انواع ابزارهای پلیسی پیش بینی زمان و مکان جرم و فناوری های مربوط به تشخیص چهره (FRT) با هدف تسهیل اقدامات پلیسی و حرکت از پلیس "واکنشی" به پلیس "پیش گیرانه" در بسیاری از نقاط اروپا و ایالات متحده توسعه یافته و مستقر شده اند. آن چه باعث می شود در عرصه حقوق کیفری شکلی به طور کلی و در مرحله کشف و تعقیب جرم به طور خاص قدم ها با آهستگی بیشتری به سمت گسترش استفاده از این فناوری برداشته شود وجود چالش هایی هم چون نقض حریم خصوصی و آزادی شهروندان، نقض فرض برائت و خطر نظا می شدن عدالت کیفری می باشد. نویسندگان معتقدند استفاده از فناوری هوش مصنوعی در عرصه کشف و تعقیب جرایم مفید و ضروری و در راستای مقابله حداکثری با پدیده بزهکاری می باشد، اما، در این خصوص نباید دچار شیفتگی شویم، استفاده از این فناوری در مراحل مهم کشف و تعقیب جرایم تا اندازه ای قابل توصیه می باشد که با اصول راهبردی حاکم بر دادرسی کیفری و هم چنین حقوق و آزادی های افراد در تعارض نباشد. در این رابطه، تنظیم گری و وضع قوانین خاص می تواند تا اندازه ای از دغدغه های پیش رو بکاهد. به همین دلیل است که ضرورت تنظیم گری هوش مصنوعی به شکل گسترده ای مخصوصاً در منطقه اروپا در حال بحث و بررسی می باشد. در این رابطه نیز گزارش ها و رهنمودهای راهبردی پیش بینی و منتشر گردیده است.
داده کاوی غیرشکلی و معاصرسازی ساختار پلان مسکونی با استفاده از شبکه هوش مصنوعی؛ نمونه موردی: بناهای منتخب تهران در فاصله دهه 30 تا دهه 50 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۴۴-۱۲۵
حوزه های تخصصی:
اهداف: به کارگیری از شبکه هوش مصنوعی و داده کاوی الگوی غیرشکلی بناهای ارزشمند تهران در فاصله دهه1330 تا 1350 هدف اصلی پژوهش است که در ده بنای شاخص دوره 1330 تا 1350 شمسی شهر تهران اجرا می شود. روش ها: در مطالعه حاضر، روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف، کاربردی – توسعه ای و تکنیک مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی پیمایشی می باشد. در این پژوهش، از شبکه هوش مصنوعی MLP و خوشه بندی به منظور اعتبارسنجی تحلیل غیرشکلی پلان های بناهای مسکونی دوره 1330-1350 بهره گرفته شده است. داده ها به طور تصادفی به سه مجموعه تقسیم شدند که 70 درصد از داده ها برای آموزش، 15 درصد برای اعتبارسنجی و 15 درصد برای آزمون استفاده شد. یافته ها: باتوجه به تحلیل صورت گرفته و تطابق با تحلیل های غیرشکلی، نتایج نشان می دهد که پلان های منتخب از نظر غیرشکلی، به ترتیب دارای 15 مولفه، 14 مولفه، 13 مولفه و 11 مولفه ای می باشند. که دقیقا منطبق بر جداول تحلیلی غیرشکلی پلان است. بدین سبب، نتایج تحلیلی غیرشکلی پلان ها توسط هوش مصنوعی اعتبارسنجی و صحت گذاری شده است. نتیجه گیری: معاصرسازی بنا و حفظ بناهای تاریخی برای اکثریت مردم حایز اهمیت بوده و نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از شبکه هوش مصنوعی، می توان مولفه های غیرشکلی و پنهان موجود در پلان های دوره مذکور را یافته و در پلان های مسکونی امروزی به کار برد. استفاده از فناوری های روز به مانند هوش مصنوعی، در جهت خوشه بندی و شناسایی روابط پنهان پلان ها می تواند بسیار کمک کننده باشند.
نقش مداخله گری هوش مصنوعی در تاثیر بازاریابی نوین بر عملکرد سازمان های نوپا
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مداخله گری هوش مصنوعی در تاثیر بازاریابی نوین بر عملکرد سازمان های نوپا می باشد. این پژوهش کاربردی و ازنوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان کسب و کارهای نوپا (استارت آپ ها) که موسس شرکت و یا کارآفرین هستند، تشکیل می دهند که 100 نفر از آنها شناسایی و با استفاده از جدول مورگان، تعداد 80 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و از مدل سازی مع ادلات س اختاری ش امل تحلی ل ع املی تأیی دی و تحلیل مسیر برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نرم افزارهای بکار رفته جهت تجزیه و تحلیل داده ها، SPSS و Smart-PLS می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بازاریابی نوین با نقش میانجی هوش مصنوعی بر عملکرد سازمان های نوپا تأثیر متوسط، مثبت و مستقیمی دارد. هم چنین نتایج بیانگر آن است که: متغی ر استراتژی توسعه اث ری ق وی، مثب ت و معنادار ب ر بازاریابی نوین و متغیر استراتژی تنوع اثری متوسط، مثبت و معنادار بر بازاریابی نوین دارن د. متغیرهای هزینه، تحویل و رس یدگی، انعط اف پ ذیری و کیفیت، اثری متوسط، مثبت و معنادار ب ر عملکرد سازمانی دارند. متغیر برنامه ریزی و مدیریت، اثری ق وی، مثبت و معنادار و نیز متغیرهای تحلیل رفتار مشتریان، فعالیت-های بازاریابی و بهبود تولید محتوا، اثری متوس ط، مثبت و معنادار بر هوش مصنوعی دارند.
نقش هوش مصنوعی در فعالیت های بازاریابی
حوزه های تخصصی:
شواهد داستان گونه نشان می دهند که تکنولوژی های هوش مصنوعی (AI) نقش موثری در بازاریابی دیجیتال دارند و محبوبیت آنها در بازاریابی کسب کار به کسب وکار (بنگاه به بنگاه) (B2B) به سرعت در حال افزایش است؛ اما تحقیقات تجربی زیادی در مورد بازاریابی B2B مبتنی بر هوش مصنوعی به ویژه جنبه های اجتماعی تکنیکی استفاده از آن انجام نشده است. این مطالعه از نظریه فعالیت (AT) به عنوان یک لنز نظری استفاده می کند تا بازاریابی B2B مبتنی بر هوش مصنوعی را به عنوان یک سیستم فعالیت جمعی بررسی کند و همچنین تضادها در طول پذیرش و پیاده سازی هوش مصنوعی در بازاریابی سنتی B2B را نشان دهد. نظریه فعالیت متناسب با چارچوب این مطالعه است، زیرا نشان می دهد که چگونه تضادها به عنوان محرک تغییر عمل می کنند و به جای اینکه تنش ها را تهدیدی برای حذف زودهنگام انتخاب و اجرای هوش مصنوعی در بازاریابی B2B بدانند، تغییرات تحول گرا را بوجود می آورد. بر اساس هجده مصاحبه با کارشناسان صنعت و دانشگاه، این مطالعه تضادهایی را مشخص می کند که محققان و متخصصان بازاریابی باید با آنها مقابله کنند. نشان می دهیم که مواجهه با این تضادها از نظر فرهنگی یا سیاسی چالش برانگیز است و حتی زمانی که حل شود، می تواند پیامدهای مطلوب ونامطلوب داشته باشد.
الزامات امنیتی کاربست لجستیک هوشمند در سازمان های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
75 - 101
حوزه های تخصصی:
لجستیک هوشمند یکی از زمینه های پژوهشی به روز است. مبدأ بیشتر فناور ی های نوین در حوز ه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات تجاری و نظامی در اختیار سازمان های جاسوسی و امنیتی است. لذا امنیت اطلاعات عاملی حیاتی برای سازمان های نظامی است. با توجه به اهمیت لجستیک هوشمند، توجه پژوهشگران و مسئولان حوزه لجستیک دفاعی به برخی ابعاد آن همچون تشخیص هویت از طریق فرکانس های رادیویی و اینترنت اشیاء جلب شده است. لذا ضروری است که نهادهای امنیتی بتوانند آمادگی واکنش دقیق و علمی برای پاسخ به درخواست صدور مجوزهای لازم (زمان درخواست استفاده از هر یک از فناوری ها توسط یگان های لجستیکی نظامی) کسب نمایند. بر این مبنا در این پژوهش به بررسی و شناسایی الزامات امنیتی مرتبط با پیاده سازی و استفاده از این فناوری ها پرداخته می شود. روش پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بوده و در تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس. استفاده شده است. پس از مرور جامع مبانی نظری و پیشینه پژوهش های انجام شده مرتبط با این حوزه، مدل مفهومی مربوط به الزامات امنیتی، طراحی و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به بررسی نظرات خبرگان امنیتی- لجستیکی و استادان این حوزه در یک سازمان منتخب دفاعی پرداخته شد و با توجه به نرمال نبودن داده ها، نتایج آزمون دوجمله ای نشان داد که الزامات شناسایی شده با سطح اطمینان بالای 99 درصد مورد تأیید است. همچنین اولویت الزامات شناسایی شده نیز مشخص شد. از جمله نتایج پژوهش می توان به پذیرش تمام الزامات امنیتی شناسایی شده برای استفاده از فناوری های نوین قابل بهره برداری در لجستیک هوشمند، اشاره کرد. اصلی ترین نوآوری پژوهش حاضر این است که علاوه بر بررسی مبانی و مفهوم سازی برای انجام پژوهش های گسترده در حوزه لجستیک هوشمند و ابعاد آن، برای اولین بار به شناسایی الزامات امنیتی موردنیاز برای استفاده فناوری های این حوزه در سازمان های دفاعی پرداخته است.
کاربرد هوش مصنوعی در آموزش تاریخ
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین پدیده های آموزش که در آینده بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد، هوش مصنوعی است که با توجه به اهمیت و کاربرد آن در آموزش، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بکارگیری هوش مصنوعی در آموزش تاریخ ، در آینده ای نزدیک ضرورت می یابد فلذا پژوهش در حیطه ی کاربرد ها، چالش ها و فرصت ها و همچنین نحوه ی صحیح استفاده از هوش مصنوعی، از مهمترین وظایف پژوهشگران تاریخ محسوب میشود. در این پژوهش ضمن پرداختن به این موضوعات، به بررسی نقش هوش مصنوعی در آموزش تاریخ، می پردازیم.و با توجه به نتایج حاصل شده میتوان گفت که کاربرد هوش مصنوعی درآموزش تاریخ میتواند تاحدودی ازکاستی های تدریس سنتی بکاهداما نمیتوان آنرا جایگزین مناسب تری برای معلمان دانست. هوش مصنوعی در کنار معلم می تواند تا حد قابل توجهی از استرس و فشار کاری معلم و دانش آموز بکاهد و در اثربخشی آموزش تاریخ نقش بسزایی داشته باشد
نقش هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات و تأثیر آن بر روند تولید و انتشار محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
1 - 22
حوزه های تخصصی:
با گسترش فناوری و توسعه هوش مصنوعی، صنعت مطبوعات نیز با تحولاتی مواجه شده است. با استفاده از هوش مصنوعی، می توان فرآیندهای مختلفی از جمله جمع آوری، تحلیل و ارائه اطلاعات را بهبود بخشید. در این مقاله، به بررسی نقش هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات و تأثیر آن بر روند تولید و انتشار محتوا می پردازیم. ابتدا، با بررسی مفهوم هوش مصنوعی و نحوه کارکرد آن، به بررسی کاربردهای هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات می پردازیم. سپس، با بررسی موارد مختلف در صنعت مطبوعات، نقش هوش مصنوعی در تولید و انتشار محتوا را بررسی می کنیم. در این بخش، به بررسی مواردی مانند تحلیل داده ها، تولید و تنظیم محتوا، اجرای تبلیغات هوشمند و تعامل با مخاطبان با استفاده از هوش مصنوعی می پردازیم. در ادامه، با بررسی نتایج پژوهش های انجام شده در این زمینه، به تأثیر هوش مصنوعی بر روند تولید و انتشار محتوا می پردازیم. با بررسی نتایج پژوهش های انجام شده، می توان به نتیجه گیری هایی در مورد کارآیی و کاربرد هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات و همچنین تأثیر آن بر روند تولید و انتشار محتوا رسید. در پایان، با توجه به نتایج به دست آمده، به بررسی چالش ها و فرصت های شناسایی شده در استفاده از هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات می پردازیم و نتایج نهایی را برای خوانندگان خود به ارمغان می آوریم.
شناسایی کاربردها و الزامات هوش مصنوعی در فرایند جذب و استخدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف. امروزه، استخدام از دوره سنتی و منفعل عبور کرده و فناوری های مدرن ظهور یافته و استراتژی های جدید، مانند تأکید بر ارزیابی مهارت ها و به کارگیری شیوه های آن لاین، در حال افزایش است. از طرف دیگر، استقرار هوش مصنوعی با اهداف عمومی همچنان در حوزه منابع انسانی هدفی بلندمدت است. سرعت پیشرفت سیستم های هوش مصنوعی تخصصی در صنعت خودرو، رسانه های اجتماعی، تبلیغات، و بازاریابی قابل توجه است. اما پیشرفت بسیار کمتری در مسائل مربوط به مدیریت کارکنان در اولین گام از مسیر هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی صورت گرفته است. روش پژوهش. در پژوهش حاضر سعی شد با شناسایی کاربردها و الزامات به کارگیری هوش مصنوعی، به منزله دانشی نو در جذب و استخدام، علاوه بر ایجاد یک پل بین این دو حوزه، بتوان با به کارگیری هوش مصنوعی در مباحث مدیریت منابع انسانی گامی مؤثر در جذب افراد شایسته و تأثیرگذار در سازمان ها برداشت. پژوهش حاضر به صورت کیفی و با استراتژی مطالعه موردی انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش تحلیل تم استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری. بر اساس یافته ها، کاربردها و الزامات شناسایی شده به منظور به کارگیری هوش مصنوعی در جذب و استخدام شامل هفت مضمون اصلی است: کاربردها، الزامات فنی، الزامات هوشمندی، الزامات عملکردی، الزامات اخلاقی، کژکارکردها، عوامل غیر ساختاری.
تحلیل بوم سازگان هوش مصنوعی ایران و شناسایی خلاءهای نهادی و کارکردی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی، یکی از پیشران های اصلی زندگی بشر حداقل در دهه آینده خواهد بود. از این رو بسیاری از دولت ها در صدد برنامه ریزی و استفاده از مزایای این فناوری برآمده اند. به همین منظور یکی از موضوعات مورد توجه، تحلیل بوم سازگان، و فراهم سازی زمینه توسعه این فناوری و تولید ثروت بوده است. اما یافته های تحقیق نشان می دهد که هنوز بوم سازگان هوش مصنوعی در کشور به معنای واقعی شکل نگرفته و از نظر بلوغ، در مراحل شکل گیری ابتدایی است و هنوز وفاق نسبی بین بازیگران مختلف برای تقسیم کار و مأموریت ها وجود ندارد.در این مقاله، با استفاده از روش تحقیق کیفی و به استناد مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه ساختاریافته و پنل خبرگی، سعی شده است بوم سازگان هوش مصنوعی کشور تحلیل، و الگوی پیشنهادی برای بازطراحی آن نگاشت شود. الگوی پیشنهادی، شامل 16 کارکرد و هفت گروه بازیگر اصلی است که باید با یکدیگر در تعامل باشند. در الگوی مذکور، خلاء نهادهایی که در حال حاضر، یا وجود ندارند یا ایفای نقش ویژه ای نداشته اند، به چشم می آید که عبارتند از: خلأ نهاد راهبری، خلأ آگاهی بخش، خلأ استانداردساز، خلأ نهاد اخلاقی، خلأ توسعه نوآوری، خلأ نهاد حکمرانی داده، خلأ کنسرسیوم ها و خوشه های کسب وکار و نهایتاً خلأ نهاد شبکه ساز. علاوه بر این، در برخی از کارکردها، نهاد و یا سازمان هایی برای آن نقش در نظر گرفته شده اند، اما به علل مختلف، خروجی مطلوب و مناسب برای پیشبرد آن کارکرد در بوم سازگان دیده نمی شود. این ضعف های کارکردی عمدتاً مرتبط با نظارت، تحقیق و توسعه، تأمین زیرساخت فنی و ارائه سایر خدمات فنی است.
واکاوی نقش عوامل اثرگذار بر هم آفرینی ارزش از طریق فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
115 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف: در قرن بیست و یکم رشد فناوری های نوین در همه حوزه ها به ویژه گردشگری امری اجتناب ناپذیر است. همچنین در عصر حاضر، بسیاری از تئوری های خدمات در حال بازخوانی و ارائه عملی آن ها نیز مطابق با منطق جدید در حال تغییر است و پیشرفت مداوم در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم موجب تحولات چشمگیر در رفتارهای گردشگری شده است. هوشمندسازی در گردشگری، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچکی منابع اجتماعی است. از این رو، در پژوهش حاضر به واکاوی عوامل مؤثر بر هم آفرینی ارزش از طریف فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری پرداخته می شود.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی است و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها نیز، این بررسی در حوزه تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از مشتریان و خبرگان صنعت گردشگری و مهمان نوازی است که تعداد ۱۹۰ نفر از اعضای نمونه در دسترس قرار گرفته و پرسشنامه ها تکمیل شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی بومی سازی شده» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش عوامل مبتنی بر مشتری با ۸ گویه؛ فناوری های مجهز به هوش مصنوعی با 5 گویه؛ مدیریت دانش با 4 گویه و نهایتاً اثربخشی هم آفرینی ارزش با ۶، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است.یافته ها: عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۳۶۴/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش، فناوری مجهز به هوش مصنوعی با ضریب ۸۰۲/۰ بر عوامل مبتنی بر مشتری و با ضریب ۰۹۷/۱ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش و نهایتاً مدیریت دانش با ضریب ۵۴۰/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش تأثیر معنی دار دارد. عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۲۹۲/۰ توانست رابطه بین فناوری مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نتیجه گیری: بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که تأثیر معنی دار عوامل مبتنی بر مشتری، فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش بر اثربخشی هم آفرینی ارزش مورد تأیید قرار گرفت و عوامل مبتنی بر مشتری توانست رابطه بین فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نهایتاً فناوری های مجهز به هوش مصنوعی توانست رابطه بین عوامل مبتنی بر مشتری و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری نماید.
رویکرد شبکه ای در تفسیر قرآن، به مثابه زیرساختی برای دست یابی به آنتولوژی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
67 - 92
حوزه های تخصصی:
مطرح شدن چگونگیِ دست یابی به «علم دینی» و «علوم انسانی اسلامی» و ناکارآمدی یا ناکافی بودنِ استناد به تک گزاره ها در ادله نقلی برای حل مسائل مطرح در علوم انسانی، سبب توجه به ضرورت تدوین روش برای اکتشاف «نظریه ها» با ابتنا بر قرآن و روایات شد. «رویکرد شبکه ای» بستری برای پاسخ به این ضرورت است. رویکرد شبکه ای تلاشی برای کشف حداکثریِ متغیرهای مرتبط با یک موضوع و دقیق سازیِ روابط میان آنهاست تا بتوان از برایند این روابط به یک اثر مطلوب نایل شد. از سوی دیگر نظریه ها بر اساس نوع روابط میان متغیرهای مرتبط با یکدیگر که برایند آنها منجر به یک اثر بشود، شکل می گیرند و به همین دلیل می توانند عهده دار تبیین و پیش بینی شوند. در نظریه های پیچیده نیاز به استفاده از منطق سیستم ها و رویکرد شبکه ای است که مبتنی بر تعریف حداقل 25 نوع رابطه اصلی است و تعیین این روابطِ گسترده، سبب شکل گیری «هستان شناسی» در موضوع مورد نظر می شود که زیرساختی برای استفاده از «هوش مصنوعی» برای پردازش های جدید در موضوع مورد نظر و دست یابی به نتایج جدید است. در این مقاله این روابط ارائه شده و تلاش شده است با استفاده از آنها قسمتی از آنتولوژی موجود در آیه «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین» به عنوان مطالعه موردی، اکتشاف گردد.
مقایسه کاربرد هوش مصنوعی با روش های سنتی در تعیین سرزندگی فضاهای شهری در ایران(نمونه مورد مطالعه، شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
33 - 50
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: سرزندگی یکی از شاخص های ضروری برای ارزیابی جذابیت و پتانسیل فضاهای شهری است. این شاخص عمدتا با نوع و حجم فعالیت شهروندان مشخص می شود. معمولا ویژگی های محیطی بر رفتار عابران و در نتیجه سرزندگی فضاهای شهر تأثیرگذار است؛ اما تعیین کمیت این تأثیر به راحتی ممکن نیست. به همین دلیل، تاکنون روش های متعددی برای این منظور، مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف: هدف این بررسی، تعیین قابلیت روش های سنتی و مدرن در زمینه تعیین سرزندگی فضاهای شهری بود.
روش: در این بررسی، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، وضعیت سرزندگی در بخشی از پنج خیابان نسبتا متفاوت(جنت، چمران، امام خمینی، مدرس و گلستان) در شهر مشهد، با شیوه های مختلف مورد ارزیابی قرارگرفت. به دلیل محدودیت های متعدد، تنها به مقایسه روش های نظرسنجی، ارزیابی میدانی و بهره مندی از روش هوش مصنوعی برای تحلیل تصاویر تهیه شده، اکتفا شد.
یافته ها: یافته های روش های به کار رفته نشان داد که به طور معمول، عرض و شفافیت، اثر مثبتی بر سرزندگی دارد و در بین روش های مورد استفاده، هوش مصنوعی به لحاظ هزینه های مادی و زمانی و آسانی تکرار از سایر روش ها بهتر است. اما به دلیل حساسیت نهادهای انتظامی و امنیتی، کاربرد آن در ایران و به طور مشخص شهر مشهد، بسیار مشکل می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به قابلیت روش هوش مصنوعی و ضرورت ارزیابی سرزندگی فضاهای شهری در قلمروهای وسیع تر، بهتر است با هماهنگی نهادهای امنیتی و انتظامی، شرایطی فراهم گردد که کاربرد این روش تسهیل گردیده و قلمروهای گسترده تری از شهرهای ایران مورد مطالعه قرارگیرد.
راهکارهای حمایت از نسل های سه گانه حقوق بشر در پرتو ظهور فناوری هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
189 - 207
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر هوش مصنوعی با پیشرفت سرسام آوری بخش های ارائه خدمات و به تبع آن سیاست های رفاهی و اجتماعی در کشورهای توسعه یافته را تحت تاثیر قرار داده است. این مهم باعث شده که هوش مصنوعی در کنار فناوری های نوینی چون داده های انبوه و الگوریتم های خودرو، علاوه بر شکل دهی به بسیاری از تحولات اجتماعی، سیاست گذاران را با چالش ها و پرسش های مهمی مواجه گرداند. اجرای آزمایشی فناوری های فوق الذکر در صنعت بیمه، بانکداری، نظام های سلامت و ثبت احوال همانند عصر پیشادیجیتال، بستر نقض گسترده و نظام مند (سیستمیک) بسیاری از حقوق بشر مندرج در اسناد بین المللی را به وجود آورده است با این تفاوت که به دلیل اتوماتیک (ماشینی ) بودن این نقض ها، امکان «احراز مسئولیت» از طرف نهادهای ناظر داخلی و یا بین المللی به درستی تعریف نشده و به تبع آن، سازوکار پاسخ گویی را نمی توان با چهارچوب های قانونی کنونی، فعال نمود. در این نوشتار ضمن توجه به تقسیم بندی نسل های سه گانه حقوق بشری، حقوق فرانسلی و مقدمه اصول تداوم بشری تعریف شده و تاثیرگذاری هوش مصنوعی بر این حقوق مورد اشاره قرار می گیرند. در ادامه نیز با طرح این مفروض که خطر اصلی هوش مصنوعی برای حقوق شهروندان، ایجاد دسته بندی ها، تبعیض و نقض حق تعیین سرنوشت قلمداد می شود، متعاقباً در پاسخ به این سوال که چگونه می توان با چالش های فوق الذکر مقابله نمود، پیشنهاداتی پیرامون ایجاد مکانیزم های مناسب برای حمایت و مراقبت از حقوق نسل های مختلف حقوق بشری مطرح گردیده و با برداشتی تطبیقی از اسناد بین المللی و داده های کتابخانه ای الکترونیک بر اساس روش توصیفی-تحلیلی، بررسی می گردد.
هوش مصنوعی و دورنمای آینده پژوهی راهبردی دانشگاه در ایران: تحلیل اهداف و بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
441 - 466
حوزه های تخصصی:
تحقق آرمان ها و چشم اندازهای ملی نیازمند در اختیار داشتن امکان ها و توانمندی هایی است که با تغییرات آینده سازگاری داشته باشد. توانایی بهره مندی از فرصت های هوش مصنوعی و مدیریت مخاطرات آن یکی از استلزامات تحقق آینده مطلوب دانشگاه در ایران است. ازآنجاکه آینده محصول کنش بازیگران است، هدف این مقاله تبیین نقش راهبردی کنشگران و بازیگران عرصه دانشگاه در بهره مندی از هوش مصنوعی است. پرسش اصلی آن است که نقش کنگشران، بازیگران و ذی نفعان در تحقق آینده مطلوب نهاد علم در ایران در سایه پیشرفت هوش مصنوعی چگونه است؟ روش های به کارگرفته شده در این مقاله عبارت اند از: پانل خبرگان به منظور تعیین و اعتباربخشی نقش کنشگران و ذی نفعان؛ روش تحلیل ساختاری تفسیری با استفاده از نرم افزار مَکتُور به منظور شناسایی و تحلیل نقش کنشگران. یافته های اصلی پژوهش عبارت اند از: تحقق آینده مطلوب نهاد علم در ایران در سایه پیشرفت هوش مصنوعی نیازمند داشتن تصویری از آینده مورد انتظار و ترسیم کلان نمای آن است و این موضوع منوط به نقش آفرینی ذی نفعان و بازیگران اصلی و تأثیرگذار است.
هوش مصنوعی؛ عرصه نوین رقابت قدرت چین و ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
44 - 59
حوزه های تخصصی:
فناوری های نوین در دوران پساانقلاب صنعتی قابلیت تغییر موازنه قدرت را داشته اند. هوش مصنوعی از این امر مستثنی نبوده است. این فناوری توانایی آن را دارد که به تمامی حوزه ها از اقتصاد و کسب وکار و خدمات گرفته تا مسائل امنیتی و دفاعی نفوذ کند. بر این اساس هیچ یک از کشورها و قدرت های بزرگ نمی خواهند در این حوزه عقب بمانند. سؤال اصلی پژوهش این است که هوش مصنوعی چه تأثیری بر رقابت میان چین و ایالات متحده داشته است؟ براساس یافته ها علی رغم افزایش رقابت و چالش بین پکن و واشینگتن در هوش مصنوعی و فناوری های مرتبط با آن و اعمال تحریم توسط آمریکا علیه چین در حوزه سخت افزاری مرتبط با هوش مصنوعی، اما در حوزه تولید مقالات و تحقیقات علمی بین دانشمندان این دو کشور همکاری قابل توجهی وجود دارد. همچنین پکن توانسته تولید مقالات علمی، ثبت اختراعات مرتبط با هوش مصنوعی و کلان داده ها از ایالات متحده سبقت بگیرد. ایالات متحده نیز در تولید سخت افزار و تراشه ها پیشرو بوده و سعی می کند از این مزیت خود در جهت توقف پیشروی چین استفاده نماید. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اینترنتی به دنبال فهم تأثیر هوش مصنوعی بر رقابت میان چین و ایالات متحده می باشد.
واکاوی تأثیر سلاح های خودکار بر صلح و امنیت بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۹ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
35 - 56
حوزه های تخصصی:
از دوران پس از جنگ سرد تا به امروز فرایند خلع سلاح و کنترل تسلیحات، بخش عمده تمرکز خود را بر سلاح های کشتارجمعی (هسته ای، شیمیایی و بیولوژیک) متمرکز کرده است. اهمیت فراوان این نوع سلاح ها در سطح بین الملل موجب شده که بیشتر توجه جریان خلع سلاح و کنترل تسلیحات به آنها معطوف شود و کمتر به سلاح های متعارف یا استفاده غیرانسانی از سلاح های متعارف به ویژه سلاح های خودکار یا ربات های هوشمند که وجه تمایز آنها با دیگر سلاح ها در دارا بودن عنصر «هوش مصنوعی» است، پرداخته شده است. در همین راستا با توجه به تجربه جنگ های دهه آغازین قرن 21، تأثیر و اهمیت فزاینده این نوع سلاح ها در توازن نظامی کشورها و جنگ های احتمالی آینده، ضرورت ایجاب می کند که این موضوع مورد بررسی و مداقه بیشتری قرار گیرد. پرسش اصلی این پژوهش این است که به کار گیری هوش مصنوعی در تسلیحات نظامی چگونه می تواند صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره بیندازد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که کاربرد هوش مصنوعی در زمینه های نظامی ازجمله سلاح های خودکار با وجود برخی ابعاد مثبت احتمالی آنها منجر به تهدید و نقض صلح و امنیت بین المللی می شود. در این پژوهش روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
چارچوب خط مشی گذاری برای به کارگیری سامانه های هوش مصنوعی در حوزه شهری با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
512 - 552
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه سیستماتیک تحلیل پژوهش های کیفی مرتبط با استفاده از سیستم های هوش مصنوعی (AI) در زمینه مدیریت شهری است. این مطالعه دستیابی به درک جامعی از وضعیت تجربیات فعلی در سیاست گذاری هوش مصنوعی در شهرها را دنبال می کند. با بررسی و ترکیب نظام مند یافته های قبلی در این زمینه، این پژوهش به دنبال کمک به توسعه سیاست های کارآمدتر برای استفاده مسئولانه و مؤثر از هوش مصنوعی در مدیریت شهری است.
روش: در این مطالعه متاسنتز با تکیه بر روش هفت مرحله ای، چارچوب سندلوسکی و بارسو (۲۰۰۷) استفاده شده است. ابزار تجزیه وتحلیل داده های کیفی، تحلیل تم بوده است. برای ارزیابی کیفیت پژوهش، در کنار استفاده از سنجش میزان توافق میان دو کدگذاری، از ارائه نمونه متن کدگذاری شده، گزارش دهی گام های اجرای پژوهش و بررسی مستمر و رفت وبرگشتی میان پژوهشگران نیز استفاده شده است.
یافته ها: در این مطالعه مقالات مرتبط شناسایی و تجزیه وتحلیل شده است. یافته های حاصل از کدگذاری در این پژوهش، یک بار در چارچوب تحلیل محیطی پستل و یک بار در قالب ۲۷ تم موضوعی پیشنهادی نویسندگان دسته بندی و ترکیب شده است. علاوه بر این، سه دسته از سوگیری (داده ه ای، الگوریتمی و ارزشی) در سیستم های هوش مصنوعی که باید توسط مدیریت شهری در نظر گرفته شود، شناسایی شده است.
نتیجه گیری: به عنوان نتیجه نهایی این پژوهش، یک چارچوب استعاری به نام «پلکان سیاست گذاری هوش مصنوعی برای شهرها» ارائه شده است که شامل پنج پله است: جهان بینی، جامعه، نظام حقوقی، مدیریت شهری و مدیریت فناوری. چارچوب استعاری پژوهشگران با نگاهی میان رشته ای، به اولویت بندی میان پنج مفهوم بالا و معرفی ابعاد اصلی هر یک پرداخته است و به ذی نفعان در موضوع خط مشی گذاری هوش مصنوعی در مدیریت شهری یاری می رساند.