مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
هوش مصنوعی
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
51 - 68
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حفظ تاسیسات نظامی به دلیل ارزش راهبردی و هزینه های سنگین نگهداری بسیار حایز اهمیت است اما راهکار های لازم برای پویا نمودن روش های حفظ و نگهداری اماکن و تاسیسات در برابر حوادث می بایست بطور مستمر به روز رسانی شود. . هدف پژوهش شناسایی مولفه های هوش مصنوعی در پیشگیری آتش سوزی تاسیسات نظامی و ارائه توصیه های راهبردی برای تحقق ایمنی در آجا می باشد.روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی با استفاده از مصاحبه با به کارگیری سؤالات باز به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات با مشارکت کنندگان برگزیده شاغل در سامانه های بازرسی و ایمنی آجا وارد گفت و گوی هدفمند گردید با خلاصه سازی و استخراج کدهای اولیه، در مصاحبه هفدهم اشباع نظری حاصل شد و برای اطمینان بیشتر مصاحبه ها تا مصاحبه نوزدهم ادامه یافت. تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا و به کارگیری شیوه کدگذاری انجام گرفت. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که هوش مصنوعی در ایمنی تاسیسات نظامی شامل مولفه های یادگیری ماشین، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی می باشد و 7 توصیه راهبردی در راستای تحقق ایمنی تاسیسات نظامی با رویکرد هوش مصنوعی در آجا ارائه گردیده است.نتیجه گیری: بهره گیری از هوش مصنوعی در حوزه ایمنی سبب انجام بهتر فرآیند های ایمنی و کاهش آسیب ها و پیش بینی چگونگی ممانعت از ایراد خسارت ها به سازه ها و تاسیسات و افراد شده و این الزام را ایجاد می نماید که دور ماندن از فناوری هوش مصنوعی سبب از دست رفتن فرصت ها و ناتوانی در استفاده بهینه از فناوری های نوین خواهد شد
الگوریتم های یادگیری ماشین برای پیشگیری از انتشار بیماری های واگیر بر پایه ویژگی های مؤثر در تشخیص کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه باهدف توسعه الگوریتم های هوش مصنوعی بر پایه اینترنت اشیاء انجام شده است که ضمن تشخیص و پیش بینی همه گیری در زمان واقعی با استفاده از مکان افراد، بر مراقبت و بهبود نیز تأکید می کند.بیماری هدف در این پژوهش باتوجه به اهمیت و فراگیری، کووید19 است.بر اساس نوع گردآوری داده ها از نوع پژوهش های کیفی بوده و باتوجه به توسعه الگوریتم ها، روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر علم طراحی است. رویکرد تحقیق آینده نگر است، به طوری که مکانیزم انتقال بیماری و ویژگی های تأثیرگذار آن ما را قادر به پیش بینی هایی در مورد بیماری و در نتیجه طرح استراتژی های کنترل بیماری و مراقبت های بهداشتی می نماید.پژوهش در یک فرایند 7 مرحله ای انجام شد. ویژگی های اینترنت اشیاء در پژوهش حاضر با نظر خبرگان استخراج شد و ویژگی های به دست آمده در آزمایش 2 الگوریتم مختلف «k نزدیک ترین همسایگی» و «درخت تصمیم» بر روی داده ها برای تعیین بهترین مدل ایجاد شد.پس از انتخاب بهترین عمق و بهترین همسایگی در الگوریتم ها، اعتبار و تصدیق مدل با تحلیل ماتریس ابهام انجام شد.نتایج اجرای الگوریتم ها برای پیش بینی بیماری کووید19، دقت بالاتر از 98 درصد را نشان دادند. حساسیت بالاتر (99 درصد) که برای تشخیص بیماری کووید19 اهمیت بالایی دارد و نشان دهنده حداقل موارد منفی کاذب در نتایج آزمون است، در الگوریتم درخت تصمیم به دست آمد.
تاثیر کاربرد هوش مصنوعی در بازی جنگ برای بهبود عملکرد شناختی در نبردهای دریایی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
57 - 78
حوزه های تخصصی:
زمینه: فقدان قدرت تصور، درک و یادگیری رفتار اخلاقی را نمی توان با بیانیه های سازمانی یا آموزش های سنتی جبران نمود. این درحالیست که فناوری های شبیه سازی دیجیتال همچون واقعیت مجازی از طریق فراهم آوردن بستر تصور نتایج اعمال در محیط شبیه سازی شده و تقویت قوه تصور افراد و اینکه بتوانند چیزها را از منظر دیگران ببینند، می تواند به یادگیری رفتار اخلاقی کمک کند.هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر کاربرد هوش مصنوعی در بازی جنگ بر عملکرد شناختی فرماندهان و رزمندگان در نبردهای دریایی آینده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از حیث هدف اکتشافی و از حیث روش شناسی کیفی و از نوع فرا ترکیب می باشد. جامعه آماری پژوهش، متشکل از مطالعات کیفی معتبر منتشرشده در حوزه کاربرد فناوری های شبیه سازی دیجیتال (با تمرکز بر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده) در یادگیری شناختی اجتماعی تا سال 1401 می باشد. یافته ها: پنج مولفه تلقین ناخودآگاه احساس حضور فراگیر در محیط یادگیری، افزایش ظرفیت پردازش شناختی مفاهیم انتزاعی و غیرقابل تجربه عینی، قابلیت درک عمیق سوژه در محیط شبیه سازی، تقویت انگیزه یادگیری، بهبود خلاقیت در رابطه با موضوع یادگیری به عنوان تاثیر کاربرد فناوری شبیه سازی دیجیتال بر یادگیری شناختی اجتماعی رفتار اخلاقی در سازمان های دفاعی شناسایی گردید. نتیجه گیری: فناوری های شبیه سازی دیجیتال به واسطه فراهم آوردن امکان تجربه متوالی و عینی سوژه یادگیری و همچنین ایجاد انعطاف در سناریوهای آموزشی، قادر خواهند بود تحولی چشمگیر در یادگیری شناختی اجتماعی و توسعه رفتار اخلاقی در سازمان های نظامی ایجاد نمایند.
طراحی چارچوب بکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی: رویکردی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
284 - 263
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری جدید و بنیادین توجه بسیاری از پژوهشگران مدیریت را به خود جلب کرده است. در حوزه منابع انسانی نیز هوش مصنوعی یک انقلاب در حال گسترش و غیرقابل توقف است که بر اهمیت ورود هوش مصنوعی به مدیریت منابع انسانی می افزاید. علیرغم رشد تمایل سازمان ها به سرمایه گذاری در هوش مصنوعی، پژوهشی که درک جامعی از ابعاد بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه منابع انسانی برای مدیران فراهم سازد تاکنون صورت نگرفته است. لذا، هدف از پژوهش حاضر ارائه چارچوبی است تا با بهره گیری از رویکرد سیستمی به شناسایی محرک ها، فرآیندها و پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در منابع انسانی بپردازد. پژوهش حاضر از نظر شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی و از نظر هدف دارای رویکردی اکتشافی می باشد که به منظور استخراج مولفه های چارچوب پیشنهادی به مصاحبه های باز و عمیق با خبرگان پرداخته شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد، محرک ها تحت عنوان پیشران های به کارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی شامل محرک های فنآوری، محرکه های محیط رقابتی و محرک های سازمانی دسته بندی شدند. وجه دوم مدل تحت عنوان فرایندها شامل انتخاب و استخدام استعدادها، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، جبران خدمات و حفظ و نگهداشت نیروی انسانی را شامل می شود. در نهایت پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی شامل پیامدهای مرتبط با مالی، فرآیند داخلی، افراد و رشد و یادگیری می باشد. شرکت ها برای ارزیابی پیشبرد برنامه های هوشمندسازی منابع انسانی می توانند از یافته ها پژوهش استفاده کنند و به عنوان اصول راهنمای پیاده سازی هوش مصنوعی در منابع انسانی از آن بهره مند شوند.
هوش مصنوعی و الگوی بهینه مدیریت پخش تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات در عرصه های مختلف رسانه ای، به ویژه گسترش پرشتاب هوش مصنوعی مدیریت پخش تلویزیون را در وضعیت چالش برانگیزی قرار داده است. هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگوی مدیریت بهینه پخش تلویزیون، با اتکا به هوش مصنوعی است و به این پرسش پاسخ می دهد که الگوی نوین مدیریت پخش در پاسخ به تحولات نوین فنّاورانه چگونه باید باشد. روش تحقیق، با استفاده از روش دلفی و بهره گیری از آرای 20 تن از صاحب نظران (با انتخاب هدفمند) و طی دو مرحله انجام شد و داده های کیفی از نظر خبرگان (تا رسیدن به اشباع نظری) به دست آمده است. در گام نخست، شیوه و مؤلفه های مدیریت بهینه پخش تلویزیون، استخراج و الگوی اولیه پیشنهاد شده و سپس از نتایج استخراج شده از پرسش نامه ها، در راستای تأیید داده های کمّی نتایج و تأیید الگوی نهایی بهره برده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد ابعاد الگوی مدیریت بهینه پخش تلویزیون، شامل: تنظیم هوشمند داده های برنامه، مدیریت منابع، کاربرد سامانه همسان یاب برنامه تولیدی و آرشیوی، برنامه ریزی هوشمند، پیش بینی، تخصیص بهینه منابع، تصمیم گیری هوشمند و ارزیابی هوشمند است؛ در همین راستا هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، با بهره گیری از الگوریتم های نظارت، یادگیری تقویتی و سامانه توصیه گر پالایش گروهی، داده ها را تنظیم می نماید؛ علاوه بر این سامانه هوشمند، انتخاب برنامه ها و تناسب برنامه مجاور را شناسایی و تنظیم نموده و نحوه چینش برنامه ها، شیوه قرارگیری پی درپی برنامه ها و راهبردهای توالی و تسلسل برنامه به صورت خودکار مدیریت می شود. در ارزیابی هوشمند، از تجربیات مدیران و بازخورد صریح و ضمنی مخاطب نیز به منظور اصلاح هوشمند جدول پخش مورداستفاده قرار می گیرد.
نقش هوش مصنوعی در مدیریت ارتباط با مشتری در تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
123 - 141
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش هوش مصنوعی در مدیریت ارتباط با مشتری در تأمین اجتماعی انجام شده است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف ذیل پژوهش های نظری قرار می گیرد که با رویکرد توصیفی مروری انجام شده است. در این تحقیق از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که ترکیب هوش مصنوعی با مدیریت رابطه با مشتری به شرکت ها این امکان را می دهد که فرآیندهای کسب وکار را بهتر مکانیزه کنند، ارتباطات را توسعه دهند و مفیدترین پاسخ ها را به مشتریان ارائه دهند. استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت رابطه با مشتری به کسب وکارها کمک می کند تا اطلاعات مشتری را بهتر سازمان دهی کنند و راحت تر به آن اطلاعات دسترسی داشته باشند. این اطلاعات شامل جزئیات تماس، اطلاعات جمعیت شناختی، تاریخچه ارتباطات، تاریخچه خرید و سایر داده های مربوطه است که برای ایجاد فرصت های فروش و ارائه خدمات بهتر به مشتریان استفاده می شود. با استفاده از هوش مصنوعی، شرکت ها می توانند بخش بندی دقیقی از سرنخ ها و مخاطبین ایجاد کنند تا روابط بهتری با مشتریان بالقوه ایجاد کنند. نتایج: باتوجه به بزرگی جمعیت مشتریان سازمان تأمین اجتماعی ، به نظر می رسد که با استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت رابطه با مشتری این سازمان قادر است میزان رضایت مشتری و به تبع آن، بهره وری و عملکرد این سازمان را به شکل قابل ملاحظه ای بهبود بخشد.
مطالعه تطبیقی نقش هوش مصنوعی در ترویج فرهنگ عمومی و فرهنگ ایثار و شهادت
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
99 - 129
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاش می کند تا با تحلیلی علمی و با رویکردی تطبیقی پس از تشریح و تبیین مفهوم راستین ایثار و شهادت و واکاوی ابعاد مختلف آن، به بررسی نقش هوش مصنوعی در ترویج فرهنگ عمومی و مطابقت آن با نقش هوش مصنوعی در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در دوران پسا اینترنت بپردازد. روش تحقیق از نوع تطبیقی است. این تحقیق ازنظر رویکرد و ماهیت، در رده تحقیقات بنیادی به حساب می آید. ازنظر ابزار گردآوری اطلاعات، از روش های بررسی اسناد و مدارک (جستجو در کتابخانه ها، آرشیو، اینترنت و ...)، مشاهده و مصاحبه با خبرگان استفاده گردیده است. دستاورد و نتیجه این تحقیق عبارت است از به دست آوردن ۱۲ مؤلفه از مفهوم هوش مصنوعی که در ترویج فرهنگ عمومی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت مؤثرند. مؤلفه ها عبارت اند از هوش مصنوعی و تحلیل داده ها، تجربه های واقعیت مجازی و واقعیت افزوده، همکاری با ربات ها و ایجاد واسط های هوشمند، استفاده از پلتفرم های چندرسانه ای، ترویج آموزش آنلاین، ایجاد پلتفرم های آموزشی آنلاین، ترویج همکاری و تبادل فرهنگی، همکاری با هوش مصنوعی در تولید محتوا، ارتباط مستقیم با استفاده کنندگان، همکاری با هنرمندان، خالقان محتوا و حفظ و حراست از تنوع فرهنگی و اپلیکیشن های موبایل. بیشترین اثرگذاری در ترویج فرهنگ عمومی و همچنین ترویج فرهنگ ایثار و شهادت متعلق به مؤلفه های «پلتفرم های چندرسانه ای» و «اپلیکیشین های موبایل» است.
سناریوهای فراروی بازار کار ایران با ظهور هوش مصنوعی در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۶
1 - 28
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری درحال تحول، مزایای اقتصادی و اجتماعی بسیار بزرگی برای آینده ترسیم کرده است. این فناوری می تواند در نحوه زندگی، کار، یادگیری، اکتشاف و تعامل انقلاب ایجاد کند. این پژوهش با رویکرد آینده پژوهی و هدف ترسیم سناریوهای فراروی بازار کار ایران با ظهور هوش مصنوعی در افق 1410 انجام گردیده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی اکتشافی است که ب ر پای ه رویک رد کیفی به منظور مفهوم سازی و ارائه تحلیل های تجویزی می باشد. شیوه های گردآوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل، شامل بررسی کتابخانه ای علمی و تخصصی، ذهن انگیزی، پنل های خبرگی و بهره گیری از روش های آینده پژوهی نظیر چرخه آینده، تحلیل ذینفعان و مدل سناریوپردازی الگوی شبکه جهانی کسب و کار بوده است. با استفاده از ترکیب این روش ها، 9 کنشگر، 52 پیشران و چهار عدم قطعیت شناسایی شد که در نتیجه برهم کنش عدم قطعیت ها 16 حالت نااطمینانی به وجود آمد که در نهایت با تأیید خبرگان 5 سناریو باورپذیر ترسیم شد. این پنج سناریو که به نام های «خدمت پذیر هوشمند»، «مونوپولی»، «جهان سرافا»، «رقابت تخریبی» و «نیچ مارکت» نام گذاری شدند، می توانند مبنایی برای کمک به سیاست گذاری حوزه بازار کسب و کار و اشتغال در این حوزه باشند.
بررسی جایگاه هوش مصنوعی و راهبرد های به کارگیری آن در ایالات متحده امریکا
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
57 - 87
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر جایگاه هوش مصنوعی در راهبرد سیاست خارجی، میزان سرمایه گذاری و بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه روابط بین الملل و جنگ های آینده ایالات متحده آمریکا در چارچوب نظریه بازی ها تحلیل شد . نوع تحقیق نظری – کاربردی است. جامعه آماری اساتید و متخصصین که درزمینه هوش مصنوعی و مطالعات آمریکا دارای با درجه دکتری تخصصی و فوق دکتری فعالیت دارند؛ بود که به ر وش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها علاوه بر مراجعه به کتاب ها و اسناد موجود، بهره گیری از ابزار پرسشنامه بسته در مقیاس لیکرت بود.داده ها در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ایالات متحده به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی خود را یکی از اهداف اصلی توسعه هوش مصنوعی در نظر گرفته است.از طرفی ارتقاء ظرفیت های علمی و پژوهشی و نیز بهبود و توسعه زیرساخت های فنی و داده ای نیز مورد توجه قرار گرفته است ..به طور کل تمام استراتژی های ایالات متحده در هوش مصنوعی هفت مضمون: تأمین مالی تحقیق و توسعه، مقررات گذاری وتنظیم گری و تدوین استانداردها، فرهنگ سازی، آموزش و مهارت آموزی، خدمات مشاوره ای و شتابدهی، شبکه سازی حمایت از همکاری و توسعه اکوسیستم، خرید دولتی و تحریک تقاضای بازار می باشند.
شناسایی خودکار شناورهای سطحی در سونار غیرفعال با استفاده از فناوری های نوظهور هوش مصنوعی و یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۰
149-182
حوزه های تخصصی:
هدف: سیستم های هوشمند شناسایی خودکار اهداف زیرآبی، به طور فزاینده ای در سونار غیرفعال استفاده می شوند تا دخالت انسانی و چالش های مربوط به آن را در شناسایی دقیق شناورها کاهش دهند. امروزه روش های بسیار پیشرفته یادگیری عمیق به منظور شناسایی خودکار اهداف صوتی، توسط نیروهای دریایی جهان در حال بهره برداری می باشند.روش شناسی: در این مقاله روشی جدید در زمینه شناسایی خودکار اهداف صوتی زیر آب مبتنی بر الگوریتم های یادگیری عمیق ارائه شده است. در این روش ابتدا سیگنال های صوتی خام از هایدروفونها دریافت شده و پس از انجام پیش پردازش های لازم، با استفاده از تبدیل فرکانسی زمان_کوتاه، تصاویر طیف نگار مربوط به داده های صوتی سونار غیرفعال تولید شده و به لایه های پنهان مدل برای اعتبارسنجی و طبقه بندی ، تغذیه می شود.یافته ها: نتایج بدست آمده نشان می دهد این مدل می تواند به طور خودکار چندین ویژگی را که برای دسته بندی کلاس های مختلف کشتی مورد نیاز است را استخراج نمایند و با جستجوی آموزنده ترین ویژگی از داده های سوناری، موجب افزایش دقت شناسایی و کاهش خطای ارزیابی گردند.نتیجه: دقت شناسایی مدل پیشنهادی بیش از 97% و خطای ارزیابی آن کمتر از 3% می باشد. در این روش با بهبود نسبی دقت طبقه بندی، سرعت شناسایی اهداف بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است.
تبیین حکمرانی چین درعرصه هوش مصنوعی ، چشم انداز و راهبردها در غرب آسیا
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
23 - 37
حوزه های تخصصی:
حکمرانی جهانی در عرصه های قدرت نرم ورای هژمونی طلبی ، سوی دیگر رهبری جهانی را نمایان می سازد که راهبردهای فناورانه و سرمایه گذاری های چین در هوش مصنوعی در این طیف معنا می یابد. رقابت در منطقه غرب آسیا و نظم سازی های نوین این کشور را به سمت همکاری فناورانه با کشورهای غرب آسیا برد. نیمه دوم قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم چین با رهیافت توسعه داخلی و تمرکز بر سیاستگذاری های اقتصادی و فناورانه به توسعه زیر ساختهای هوش مصنوعی پرداخت اما پس از بحران مالی 2008 و اجماع نخبگانی برای حکمرانی جهانی در عرصه های نوظهور قدرت تلاش قابل توجهی برای تغییر نظم جهانی در حوزه های مختلف از اقتصاد جهانی، تغییرات آب و هوایی گرفته تا فضای سایبری صورت داد. سوال این مقاله آن است که چه عواملی در اتخاذ راهبرد کلان هوش مصنوعی این کشور دخیل بوده است ؟ فرضیه مقاله که به صورت توصیفی تحلیلی بررسی شده آن است که سرمایه گذاری های کلان چین در حوزه هوش مصنوعی ، امکان سنجی هنجار سازی های بدیع در این حوزه از سوی این کشور و اجماع نخبگانی برای حکمرانی جهانی این عرصه مهمترین عوامل موثر در استراتژی هوش مصنوعی این کشور است. یافته های مقاله نشان می دهد که با وجود پیشرانی این قدرت با "راه حل های چینی " برای مقابله با چالش های حاکمیتی که توسط هوش مصنوعی در صحنه جهانی و منطقه غرب آسیا ایجاد می شود، تثبت حکمرانی چینی در این عرصه مستلزم تنظیم گری های مشترک جهانی در حوزه های فنی و سیاسی و حقوقی است.
سیاست خارجی الگوریتمی؛ نقش هوش مصنوعی در روند تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
67 - 92
حوزه های تخصصی:
امروزه، تلاقی پیشرفت های فن آورانه از جمله حس گرهای هوشمند؛ رایانه های پرسرعت؛ الگوریتم ها و هوش مصنوعی، وزارت خانه های امور خارجه کشور ها را با شرایطی کاملا جدید مواجه کرده است. در عصر هوش مصنوعی به جای این که تصمیم گیرندگان جمع شوند تا درباره نحوه واکنش به یک بحران در حال گسترش بحث کنند، به تدریج فضا برای ماشین های هوشمند باز می شود؛ تا آن ها با سرعتی بی نظیر، متخصصان را با استنباط ها، شواهد و سناریو های مختلف خود توانمند سازند. با ابتناء بر چنین تحولاتی، هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال کلیدی است: «هوش مصنوعی چگونه بر فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی تأثیر می گذارد؟». پاسخ ابتدایی به این سؤال که به صورت فرضیه ارائه شده از این قرار است که «هوش مصنوعی با ایجاد تحول در فرایند شناخت مسأله، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه پیش بینی و پیشنهاد، فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی را به سمت هوشمندی، خلاقیت و کنش گری فعالانه سوق می دهد». دستاوردهای این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و در قالب نظریه الگوی تصمیم گیری سایمون انجام شده نشان می دهد که هوش مصنوعی می تواند فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی را با روش های داده کاوی تحلیلی؛ تجزیه و تحلیل شبکه ای؛ خوشه ای و معنایی؛ شناسایی و پیش بینی روند ها و تجویز و توصیه سیاست ها، تسهیل کند.
ارائه الگوی ارزیابی کیفیت فرآیند حسابرسی صورت های مالی با استفاده از هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۲
252 - 280
حوزه های تخصصی:
قابلیت اطمینان و ارائه منصفانه به عنوان عامل اصلی در بین تمام اهداف حسابرسی عمل می کند که از طریق آن می توان به اعتبار صورت های مالی دست یافت. بااین حال، قابلیت اطمینان و ارزیابی منصفانه بودن تحت تاثیر فناوری های حسابرسی است. روش های حسابرسی دستی به دلیل بررسی نمونه ای حسابها در مقایسه با هوش مصنوعی که کلیه حسابها و اطلاعات مالی و غیر مالی را بررسی نموده، شواهد کمتری را برای حسابرسان جهت دستیابی به قضاوت حسابرسی در مورد منصفانه بودن کل مجموعه صورت های مالی فراهم می کند. لیکن استفاده از هوش مصنوعی سبب افزایش کیفیت فرایند حسابرسی و بالطبع حل مشکلات پیچیده حسابرسی و افزایش دقت و بازدهی می گردد که درنهایت پیامد حاصل از این اقدام، بهبود عملکرد حسابرسی از طریق ارائه منصفانه و قابل اطمینان گزارش های حسابرسی به عنوان دو مورد از اهداف مهم ارائه گزارش حسابرسان می باشد. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی مفهومی ارزیابی کیفیت فرآیند حسابرسی صورت های مالی با استفاده از هوش مصنوعی با رویکرد نظریه پردازی زمینه بنیان می باشد. جامعه آماری شامل افراد متخصص و حرفه ای در زمینه حسابرسی است که با مفاهیم هوش مصنوعی نیز تا حدودی آشنا می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند درمجموع 16 نفر انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه عمیق و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شد. در این پژوهش از طریق کدگذاری و طبقه بندی مفاهیم و مقوله ها، تمامی مفاهیم به یکدیگر مرتبط شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی به وسیله هوش مصنوعی تحت تأثیر، گردآوری شواهد حسابرسی، زبان های نرم افزاری پیشرفته، ماشینی شدن فعالیت ها، توسعه مهارت ها فردی حسابرسان و استفاده از مدل های بزرگ استخراج داده ها می باشد. با توجه به عوامل علی، راهبردهایی برای ارتقاء کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی ارائه گردید که در بستر عوامل زمینه ای و مداخله گر ایجاد می شوند.
حفاظت از حقّ حریم خصوصی اطلاعاتی در مقابل تهدیدات ناشی از هوش مصنوعی نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق خصوصی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
149 - 176
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی توانایی یک سیستم کامپیوتری در حلّ مشکلات و انجام وظایفی است که در صورت نبودن آن به هوش انسانی نیاز است. فناوری های هوش مصنوعی برای چندین دهه تکامل یافته اند. امروزه بسیاری از کشورها در حال توسعه هوش مصنوعی در برنامه های نظامی خود هستند که با چالش های حقوق بشری فراوانی به ویژه در زمینه حفظ حریم خصوصی به عنوان حقّی بنیادین در یک مخاصمه مواجه می باشند. این حریم با توسعه به فضای مجازی، متضمّن حریمه خصوصی اطلاعاتی و حفاظت از داده ها می گردد؛ لذا این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی تمهیدات و خلأهای قانونی و سیاسی موجود در حقوق بین الملل بشردوستانه و حقوق بشر بین المللی جهت صیانت از حریم خصوصی در هوش مصنوعی نظامی برای طرف های متخاصم را احصا می نماید و به این نتیجه می رسد که علی رغم کاستی های مقررات حقوق بین الملل بشردوستانه و حقوق بشر، تخطی از امنیت ملی جهت حفظ حریم خصوصی اطلاعاتی، تفویض تعیین چهارچوب های حقوق بشر در زمینه هوش مصنوعی به عنوان بخشی از اختیارات شرکت های خصوصی، در کنار قانون گذاری رسمی و غیر رسمی می تواند خلأهای قانونی مربوط به استفاده از هوش مصنوعی در یک مخاصمه را پوشش دهد.
جایگاه هوش مصنوعی در صحت سنجی ادله داوری
حوزه های تخصصی:
ارزیابی یا اعتبار سنجی ادله طرفین داوری، با توجه به گسترش معاملات و حجم عظیمی از داده ها در تعیین سرنوشت حل و فصل اختلاقات و صدور آرای منصفانه تاثیر بسزایی دارد. ادغام هوش مصنوعی و داوری، رویکرد نوین، به منظور ارزیابی بهتر و دقیق مستندات طرفین حل اختلاف می باشد. در این راستا، برخی کشور ها شروع به وضع قوانین و مقررات در حوزه هوش مصنوعی و داوری نموده اند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی جایگاه هوش مصنوعی و تاثیر آن در فرایند صحت سنجی مستندات داوری می باشد. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی پیش رفته و پس از تحلیل موضوع، نتیجه گیری می نماید که ابزارهای هوش مصنوعی به طور مستقیم و غیرمستقیم فرایند صحت سنجی ادله را تسهیل و تسریع می نماید. همچنین تاکید می نماید نظر به چالش های اخلاقی، حقوقی و فنی، نظارت انسانی به منظور تضمین فرایند صحت سنجی ادله ضروری است.
هوش مصنوعی به عنوان دلیل در محاکمه کیفری
حوزه های تخصصی:
این مقاله به درهم تنیدگی فناوری هوش مصنوعی و سیستم های عدالت کیفری پرداخته و به طور ویژه مسئله استفاده از هوش مصنوعی به عنوان سازوکار ایجاد دلیل در محاکمات کیفری را ارزیابی می کند. مقاله به طور ویژه حول سه نقطه کانونی می چرخد. نخست، زمینه را برای تجزیه و تحلیل فراهم نموده و تعریف کوتاهی از هوش مصنوعی ارائه می دهد. در مرحله دوم، برخی از مولفه های برجسته را از رویه های اثباتی بررسی نموده و بر مهم ترین ضعف های هوش مصنوعی که می توانند پیوستگی هموار هوش مصنوعی را در سیستم های عدالت کیفری به خطر بیندازند تمرکز می کند. سوم، راه هایی را که هوش مصنوعی می تواند بر حقوق دفاعی اساسی متهم تأثیر بگذارد ارائه می کند و با برخی الزامات ایمنی و پیشنهاداتی که می تواند انتقال به عصر عدالت کیفری هوش مصنوعی را تسهیل کند، به نتیجه می رسد.
چالش ها و موانع مسئولیت کیفری در ربات های با قابلیت هوش مصنوعی
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یکی از بزرگ ترین پیشرفت های فناوری دهه های اخیر، تحولات چشمگیری را در انواع حوزه ها به وجود آورده است و حوزه حقوق نیز از این تاثیرات مستثنی نمی شود. هوش مصنوعی، مفهومی است که از زمان شکل گیری آن در دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط جان مک کارتی، برای انسان ها یک چالش مبهم به نظر می رسیده است. اما در چند دهه گذشته، پیشرفت های چشمگیر در زمینه هایی مانند یادگیری ماشین، شبکه های عصبی، پردازش زبان طبیعی و بینایی ماشین هوش مصنوعی را به سطحی از پیچیدگی و کاربردی برتر ارتقاء داده است که امروزه به عنوان یکی از اصطلاحات مهم و حیاتی دنیای فناوری و علم شناخته می شود. این مطالعه با هدف بررسی و ضرورت پذیرش مسئولیت کیفری برای سیستم های دارای هوش مصنوعی ازجمله حالت خطرناک ، آثار زیان بار و... انجام شده است. چالش های ناشی از پذیرش مسئولیت کیفری هوش مصنوعی که مهم ترین آن ها، بحث اعمال مجازات بر سیستم های دارای هوش مصنوعی است با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. امید است در عرصه سیاستگذاری تقنینی در آینده تاثیر مثبت داشته باشد و دیگر شاهد چنین چالش و خلاءهایی در قانون نباشیم .
هوش مصنوعی و تاثیر آن بر سیستم قضایی
حوزه های تخصصی:
امروزه هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری نوین، قادر است بهبودها و خلأهایی را در فرآیند رسیدگی قضایی ایجاد کند. هوش مصنوعی ممکن است چالش هایی در زمینه حفظ حقوق مدنی و حریم خصوصی، شفافیت و عدالت، ارائه اطلاعات و داده های نامطمئن ایجاد کند و به کاهش تعامل بین انسان و دادگاه منجر شود. این پژوهش می تواند به ارتقای فهم ما از این تکنولوژی و نحوه استفاده از آن در دادگاه ها کمک کند و همچنین می تواند به ارزیابی تأثیرات مثبت و منفی هوش مصنوعی بر رسیدگی قضایی و تأثیر آن بر عدالت و دسترسی به دادرسی کمک کند. در این پژوهش با استفاده از ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی به شناخت بهتر از تاثیر هوش مصنوعی بر کارایی سیستم قضایی پرداخته شده و راهکارهای مناسبی را برای افزایش کارایی این سیستم بر سیستم قضایی دادگاه ها ارائه نموده است. از مهم ترین اهداف این پژوهش می توان به کاهش زمان مورد نیاز برای رسیدگی به پرونده ها، افزایش دقت و صحت تصمیم گیری، افزایش شفافیت قضایی و ارتقاء فرآیند رسیدگی به پرونده ها با استفاده از فناوری هوش مصنوعی اشاره کرد. این پژوهش نشان داده است که با استفاده از هوش مصنوعی، می توان بهبود های قابل توجهی در کارایی، دقت، سرعت و دسترسی به عدالت در سیستم قضایی داشت. اما در عین حال، باید به مسائل حفظ حقوق و حریم شخصی، الگوریتم ها، پذیرش اجتماعی و خطرات امنیتی توجه کرد و اقدامات مناسب برای مقابله با این مسائل انجام داد.
تاریخچه مختصری از هوش مصنوعی: گذشته، حال و آینده هوش مصنوعی
حوزه های تخصصی:
مقدمه این ویژه نامه هوش مصنوعی را مورد بحث قرار می دهد که معمولاً به عنوان «توانایی یک سیستم برای پردازش صحیح داده های خارجی، یادگیری از همان داده ها و استفاده از آن دانش از طریق سازگاری و انعطاف پذیری برای دستیابی به اهداف و وظایف خاص» تعریف می شود. این مقاله هفت پژوهش منتشر شده در این ویژه نامه از چندین متخصص برجسته جهان که دیدگاه های متنوعی در مورد هوش مصنوعی ارائه می کنند را خلاصه می کند و با ارائه یک چشم انداز جامع در مورد آینده هوش مصنوعی و با ترسیم چشم اندازهای خرد و کلان به پایان می رسد.
هوش مصنوعی در نظام عدالت کیفری: روندها و احتمالات پیشرو
منبع:
تمدن حقوقی سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸ ویژه نامه هوش مصنوعی
91 - 102
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر تحول دادرسی کیفری در چهارچوب توسعه فناوری های دیجیتال در فضای بین المللی که جایگاه قابل توجهی در آن به هوش مصنوعی تعلق دارد تمرکز می کند. ما اشاره می نماییم که از انواع ابزارهای دیجیتالی توسط ایالات متحده آمریکا در مراحل دادرسی استفاده می شود که در آن، استارت آپ های حقوقی تخصصی در هوش مصنوعی قادر به تعیین محتوای تصمیم آینده دادگاه با درجه احتمالی بالا هستند. می توان دید که اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال حاضر از فناوری های پیشرفته در سیستم های حقوقی خود و برای حمایت قانونی استفاده می کنند. با این وجود، مسئله استفاده از هوش مصنوعی در رسیدگی های حقوقی نیاز به بررسی عمیق تری در مورد قرابت آن با اصول کنوانسیون اروپایی حقوق بشر دارد. با توجه به این امر، ممکن است اعمال منشور اخلاقی اروپا در مورد استفاده از هوش مصنوعی مفید باشد که این منشور پنج اصل اساسی را ارائه می دهد که نقش و جایگاه هوش مصنوعی را در رسیدگی های حقوقی تعریف می کند. این مقاله بر روی روندها و امکانات پیشرو برای استفاده از هوش مصنوعی در سیستم عدالت کیفری تمرکز می کند.