مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
هوش مصنوعی
حوزه های تخصصی:
با گسترش فناوریهای نوین ارتباطی، مسائل حقوقی فراوانی مطرح شده اس ت. در گستره
قراردادها این تأثیر قابل توجه بوده و موجب آن شده است که نحوه اعمال برخی از مباحث حقوق
قراردادها در گستره فضای مجازی مورد بررسی واقع شود. حقوق نمایندگی، یکی از این مباحث
است که مقاله حاضر قواعد آن را در گستره قراردادهای الکترونیکی مطرح م یکند و به تحلیل
نقش حقوقی هوش مصنوعی، که از آن به نماینده الکترونیکی یاد م یشود، در فرآیند انعقاد
قراردادهای الکترونیکی از طریق وب سایتهای تعاملی می پردازد و به این سؤال کلیدی پاسخ
میدهد که آیا نماینده الکترونیکی صرفاً یک ابزار ارتباطی بین متعاملین است یا خود دارای
شخصیت حقوقی مستقل است یا حتی عنوان و جایگاه دیگری در این فرآیند دارد. در این راستا،
دیدگاه حقوق قراردادهای ایران، قانون تجارت ال کترونیکی ایران مصوب 1382 و نظری ههای
مختلف برای تحلیل جایگاه حقوقی نماینده الکترونیکی با نگاهی تطبیقی مورد بررسی و نقد قرار
میگیرد و نظر نگارنده در پایان ارائه میشود.
بررسی کارکرد هوش مصنوعی ضعیف در اقسام علم و آگاهی با توجه به مبانی معرفت شناسی صدراییان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور و پیش رفت رایانه ها در طی بیش از نیم قرن گذشته، همواره این پرسش که رایانه ها، به مثابه ی ابزار تحقق هوش مصنوعی ضعیف، تا چه حد می توانند واجد خصوصیات ذهن بشر شوند، جایگاه ویژه ای داشته است. در این میان، مقایسه ی کارکرد ذهن انسان و رایانه برای یافتن پاسخ این مسأله ضروری است. ما در این پژوهش، درصدد بوده ایم تا با توجه به مبانی معرفت شناسی صدرائیان، به این پرسش پاسخ دهیم. ازاین رو در مرحله ی نخست، اقسام علم از دیدگاه صدرائیان را بررسی و تدقیق نموده ایم و نشان داده ایم با این مبانی، رایانه در هیچ کدام از اقسامِ علم و آگاهی، دارای عینیت کارکرد با انسان نیست. سپس با توجه به ویژگی های تبیین شده از هرکدام از اقسام علم، کارکرد رایانه در آن قسم را به صورت مجزا تحلیل کرده ایم. در نهایت، چنین نتیجه گیری نموده ایم که هوش مصنوعی ضعیف در مطلق علم و آگاهی، دارای «کارکرد ناقص» است.
به کارگیری هوش مصنوعی در پیش بینی شایستگی های زنان در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه میان صاحبنظران این توافق وجود دارد که نیروی انسانی از مهمترین و اساسی ترین سرمایه های اجتماعی است و نقش زنان متخصص و متعهد به عنوان بخشی از نیروی انسانی آموزش دیده، در توسعه همه جانبه جامعه امری انکارناپذیر است. این پژوهش با هدف بکارگیری هوش مصنوعی برای پیش بینی شایستگی شغلی کارکنان انجام شده است. برای این منظور 83 نفر از زنان شاغل مورد بررسی قرار گرفتند. برای طراحی شبکه عصبی مصنوعی، اطلاعات دانش (در چهار بُعد)، مهارت (در بیست و یک بُعد) و ویژگیهای فردی (در سیزده بُعد) کارکنان گردآوری شد؛ سپس شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پرسپترون چند لایه و سه لایه نورونی (1. 33. 38) طراحی شد. پیش بینی شایستگی شغلی در گروه آزمایش توسط الگوی طراحی شده شبکه عصبی مصنوعی انجام، و با الگوی رگرسیون چندگانه مقایسه شد. نتایج نشان داد شبکه عصبی مصنوعی در شاخص عملکرد مطلوب (ماتریس آشفتگی) به طور قابل ملاحظه ای موفق بوده است. این پژوهش می تواند به توسعه روش شناسی و فرایند شایسته گزینی در حوزه زنان کمک شایانی کند.
بهبود عملکرد موجودی مبتنی بر پیش بینی تقاضا با خوشه بندی مشتریان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مدیریت صحیح و کنترل بهتر موجودی اقلام فروشگاه مواد غذایی، یکی از ضروری ترین و مهم ترین اهداف مدیران فروشگاه های مواد غذایی می باشد. در این مطالعه تلاش می شود تا دانش تقسیم بندی مشتریان را بر اساس ویژگی های مختلف به عنوان ورودی در پیش بینی تقاضای یک خرده فروشی ارائه دهد. هدف این مقاله ارائه یک مدل پیش بینی برای خرده فروشان بر اساس خوشه بندی مشتریان، به منظور بهبود عملکرد موجودی می باشد. خوشه بندی مشتریان با الگوریتم ژنتیک در نرم افزار MATLAB R2016a صورت گرفته است. مدل ارایه شده برای پیش بینی تقاضای پنج قلم کالای یک سوپرمارکت در شهر گرگان به کار گرفته شده است. در این مقاله، جهت پیش بینی از مدل های ARIMA، ARIMA فصلی، شبکه عصبی پیشخور Mlp و شبکه عصبی GMDH استفاده شده است. مدلسازی این مدل ها در نرم افزار متلب صورت گرفته است. نتایج نشان داد که شبکه عصبی GMDH با خوشه بندی مشتریان کمترین خطای پیش بینی را دارد. مدل پیش بینی ارایه شده با سیاست کنترل دوره ای سطح موجودی منجر به کاهش روزهای مواجه با کمبود و افزایش سطح خدمت به مشتری می شود. خرده فروشان می توانند مدل ارایه شده را برای پیش بینی تقاضای اقلام گوناگون به منظور بهبود عملکرد موجودی و سودآوری عملیات مورد استفاده قرار دهند.
درآمدی برکاربستِ علوم شناختی در مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم شناختی ابزارهایی را از روان شناسی، علوم کامپیوتر، زبان شناسی، انسان شناسی، فلسفه و عصب شناسی با هم ترکیب می سازد تا عملکردهای هوش انسان را توضیح دهد. پیچیدگی "هوش" و "ذهن" موجب شده است برای بررسی زیرساخت ها و روساخت ها در این ارتباط، به مشارکت و هم افزاییِ این شِش رشته نیاز باشد. تمام این شش رشته باید دائما با یکدیگر در تعامل باشند و داده های تازه خود را در اختیار یکدیگر قرار دهند و از این طریق از آسیب تحویل انگاری نسبت به شناخت مصون بمانند. همین امر موجب می شود علوم شناختی به عنوان یک فرارشته مورد نظر قرار بگیرد. علومِ شناختی از دو جهت برای مطالعات میان رشته ای قرآن کریم می توانند مفید باشند: اول از این جهت که می توانیم ارتباطِ یک فرارشته با مطالعات قرآنی را تبیین و ارزیابی کنیم؛ ثانیاً اینکه علوم انسانی، و به شکل خاص، مطالعاتِ قرآنی به جهتِ ارتباطِ ناگسسستنی شان با متن(Text ) ، ترجمانی از دو مقوله ذهن و فرهنگ خواهند بود. از طرف دیگر، علوم شناختی نیز ارائه تفاسیرِ مناسب از ذهن و فرهنگ را در محوریتِ مباحث خود دارند. لذا کاربردِ علومِ شناختی در مطالعاتِ قرآنی گریزناپذیر خواهد بود. در این ارتباط علوم شناختی میتوانند دست آوردهای اساسیِ ذیل را برای مطالعات قرآنی در بر داشته باشند: 1- می توانند ذهن و فرآیندهای ذهنی را ترسیم نمایند. به شکل خاص در مطالعاتِ قرآنی، بوسیله علوم شناختی می توان فهمید که ادراکِ مفسِّر به چه شکلی صورت می پذیرد. همچنین می توان زبان طبیعی و نحوه شکل گیری و عملکردِ آنرا تبیین کرد؛ 2- علوم شناختی می توانند به تبیین و توضیحِ دست آوردهایِ ذهنی و فرهنگی و به شکل ویژه، ادراکاتِ تفسیری از آیاتِ قرآن بپردازند. زبان شناسی شناختی، روان شناسی شناختی، عصب شناسی و هوش مصنوعی از اساسی ترین علوم هستند که می توانند پژوهشگر را در دست یابی به چنین چیزی یاری نمایند. هر یک از این علوم نیز روش ها و ویژگی های خاص خود را برای یاری رساندن به مطالعات قرآنی در بر خواهند داشت.
پیش بینی پاسخ آبخوان دشت آذرشهر به تغییرات اقلیم با استفاده از مدل ترکیبی هوش مصنوعی- پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
217 - 234
حوزه های تخصصی:
هم زمان با رشد روزافزون جمعیت و طرح های توسعه و تغییرات اقلیمی در سال های اخیر و تأثیر آن بر وضعیت سیستم آبخوان دشت آذرشهر، ضرورت مطالعه دقیق و کاربردی پیرامون وضعیت این آبخوان، آشکار می شود. بدین منظور، با استفاده از مدل های هوش مصنوعی، اقدام به شبیه سازی و پیش بینی داده های سری زمانی بارش، دبی و سطح آب زیرزمینی محدوده مورد مطالعه شد و پس از تعمیم این داده ها به کل دشت با استفاده از روش درون یابی کریجینگ بیزین (EBK)، بیلان کلی آبخوان دشت به دست آمده و نتایج وارد مدل سیستم پویای آبخوان دشت در محیط نرم افزاری WEAP شد. با ایجاد سناریوی مرجع برای بازه زمانی 1392 تا 1400 و اعمال تنش افزایش جمعیت و میزان آب مصرفی بخش کشاورزی در طی این بازه، پاسخ آبخوان به تنش های وارده بررسی شد. سیستم پویای آبخوان دشت در قبال روند افزایشی 2 درصدی جمعیت و 1 درصدی آب مصرفی بخش کشاورزی، کاهش حجم مخزن به میزان حدود 7 درصد در پایان دوره تنش (سال 1400) را نشان داد. پژوهش حاضر بیانگر قابلیت بالای ترکیب هوش مصنوعی و پویایی سیستم در پیش بینی پاسخ آینده سیستم آبخوان به تغییرات اقلیمی است و می تواند در راستای مدیریت منابع آب و پیش بینی تمهیدات لازم برای آینده به کار رود.
بررسی انتقادی رویکردهای سرل، دنت و پاتنم به جایگاه فلسفی هوش مصنوعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۴
177 - 217
حوزه های تخصصی:
این مقالله به دو بخش کلی تقسیم شده است. در بخش نخست صورت بندی پاتنم، دنت و سرل به جایگاه فلسفی هوش مصنوعی به صورت کلی، طرح شده و نقاط ضعف هر یک نشان داده می شود. سپس صورت بندی برگزیده با تفکیک دو تراز فلسفه علمی و فلسفه ذهنی شرح داده می شود. در تراز فلسفه علمی مسیله آن است که آیا هوش مصنوعی می تواند دستگاهی بسازد که در آزمون نامحدود تورینگ پیروز شود؟ اما در تراز فلسفه ذهنی مسیله این است که اگر چنین دستگاهی ساخته شد، آیا ذهن دارد؟ در بخش دوم از نوشتار مهم ترین مسیله های طرح شده در این دو تراز ارزیابی می شود. مهم ترین مسیله در تراز فلسفه علمی، مسیله چارچوب، یعنی مسیله چگونگی روبه رویی با رویدادهای تعریف ناشده و غیرمنتظره است. این مسیله بزرگ ترین مانع بر سر راه پیروزی هوش مصنوعی در آزمون تورینگ بوده است. در ادامه در تراز فلسفه ذهنی سه مسیله ارزیابی شده است: مغالطه آدمک، استدلال اتاق چینی و نقد بر اساس تیوری گودل. مغالطه آدمک نشان می دهد هوش مصنوعی امر ذهنی را به امری دلخواه تبدیل می کند، اما دو نقددیگر، اگرچه بر پارادایم کلاسیک هوش مصنوعی وارد است، بر شبکه های عصبی پیوندگرا وارد نیست.
ابطال پذیری پوپرمبنای نظری هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ابطال پذیری یکی از معیار های علمی بودن گزاره ها محسوب می شود که کارل پوپر فیلسوف قرن بیستم برای اولین بار آن را در مقابل روش استقراء مطرح ساخت. ابطال پذیری دارای روش و فرآیند خاصی است که براساس آن گزاره ای علمی است که قابل ابطال باشد و نظریات جدید با ابطال نظریات قبلی جایگزین آن ها می شوند. هوش مصنوعی و ماشین های یادگیرنده نیز براساس همان فرآیند ابطال پذیری، اعمال خاص خودش را انجام می دهد، این امر با تشریح راهبردی که در هوش مصنوعی به کار می رود روشن می شود. این نوشتار، ضمن روشن کردن مفاهیم ابطال پذیری و هوش مصنوعی، و همچنین با بررسی چند نمونه کاربردی از ماشین های هوشمند، نشان می دهد که چگونه نظریه ابطال پذیری پوپر مبنای نظری هوش مصنوعی است.
تحلیل انتقادی استدلال «عدم تفاوت مربوط» در دفاع از حقوق هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
165 - 190
حوزه های تخصصی:
پرسش های فلسفی نوظهور درباره جایگاه اخلاقی و حقوق هویات دارای هوش مصنوعی فراوان است؛ پرسش هایی نظیر این که آیا می توان چنین هویاتی را دارای مسئولیت اخلاقی و همچنین حقوق ویژه دانست. اخیراً، اریک شویتسگبل، فیلسوف ذهن معاصر، با طرح استدلالی جدید کوشیده است از امکان حقوق یکسان هوش مصنوعی و انسان در یک آینده فرضی دفاع کند. من در این نوشتار، پس از توضیحاتی مقدماتی، اصل استدلال را تقریر و تحلیل می کنم. سپس به چهار نقد مختلف در برابر این استدلال که شویتسگبل طرح و رد کرده، می پردازم و در نهایت، دو نقد جدید را در برابر این استدلال طرح و ارائه خواهم کرد. به نظر من اگرچه استدلال مزبور، با توجه به دو نقد من و نقدهای احتمالی دیگران قانع کننده نیست، یا دست کم نیاز به اصلاحیه هایی دارد، اما از جذابیت و پرسش برانگیزی خوبی برخوردار است و می تواند دریچه ای جدید به روی پرسش ها و پژوهش های بعدی بگشاید.
مقایسه سه روش اصلی هوش مصنوعی در برآورد دبی سیلاب رودخانه یلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآورد دبی اوج، یکی از موضوعات اساسی در مدیریت منابع آب و کنترل سیلاب، جایگاه ویژه ای در موفقیت طراحی سازه های آبی و کارایی اقدامات بیومکانیکی در حوضه های آبخیز دارد. در این پژوهش سعی شده است با مقایسه سه روش اصلی در هوش مصنوعی (مدل شبکه عصبی پرسپترون چند لایه، مدل الگوریتم ترکیبی شبکه عصبی با ژنتیک و مدل ترکیب خوشه بندی کاهشی و روش نورو فازی (ANFIS، بهترین روش پیش بینی دبی حداکثر رودخانه یلفان در محل ایستگاه هیدرومتری و رسوب سنجی یلفان (یکی از زیرحوضه های سد اکباتان همدان) انتخاب شود. به این منظور در این سه مدل،8 متغیر بارندگی مربوط به روز وقوع سیل، بارندگی های روزانه تا 5 روز پیش، دبی پایه در روز وقوع سیل و CN حوضه به منزله پارامترهای ورودی (1380 تا 1391) و دبی حداکثر به منزله خروجی در نظر گرفته و وارد نرم افزار متلب شد؛ سپس با بهره گیری از روش های هوش مصنوعی و پیش پردازش داده ها، ساختار بهینه مدل با استفاده از داده های ورودی و خروجی و با ملاک قراردادن معیارهای ارزیابی RSME، MAE و NSE به روش سعی و خطا تعیین شد. در مدل تلفیقی شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک، پس از تعیین مدل بهینه شبکه عصبی، نتیجه مدل به الگوریتم ژنتیک وارد شد. در مدل تلفیقی خوشه بندی با ANFIS، پس از تعیین مدل بهینه خوشه بندی، نتیجه مدل به ANFIS وارد و درنهایت با توجه به معیار ارزیابی، ساختار بهینه مدل تعیین شد. نتایج نشان داد مدل تلفیقی شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک نسبت به مدل شبکه عصبی و نیز مدل ترکیب خوشه بندی کاهشی و مدل ANFIS عملکرد بهتری در برآورد دبی سیلاب در حوزه یلفان دارد.
برآورد تابع بهای تمام شده تولید انرژی در واحدهای گازی نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
135 - 175
حوزه های تخصصی:
با مقررات زدایی از بازار و شکل گیری بازار روز بعد انرژی، باهدف کاهش هزینه های تولی د و توزی ع ب رق و رف ع ناکارآمدی های صنعت برق انحصاری، تحدید ساختار در بازار برق ایران انجام گرفت که در آن در هرروز تولیدکنندگان انرژی با یکدیگر به رقابت می پردازند. دراین بین بهای تمام شده تولید انرژی پارامتر تعیین کننده در تعیین استراتژی پیشنهاد قیمت توسط هر نیروگاه و میزان سود بخشی آن می باشد. ازاین رو در این مقاله با در نظر گرفتن هزینه های سوخت مصرفی، استهلاک، تعمیرات، بهره برداری و سایر هزینه ها به عنوان عوامل تأثیرگذار بر روی بهای تمام شده تولید برق، تابع هزینه تولید برآورد شده است. در این مطالعه، نظر به سهم قابل توجه سوخت بر روی بهای تمام شده، سوخت مصرفی را به صورت جدا از سایر موارد موردبررسی قرار داده ایم و به جای سرشکن کردن هزینه سوخت در طول یک سال بر روی کل تولید، ابتدا تابع مصرف سوخت در سطوح مختلف تولید در دو حالت سوخت گاز و گازوئیل محاسبه شده و به دنبال آن هزینه سوخت مصرفی محاسبه گردیده است. مطابق با نتایج به دست آمده، از اجرای مدل پیشنهادی بر روی واحد گازی نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل، متوسط هزینه تولید هر کیلووات ساعت برق با سوخت گاز برابر با 398 ریال و با سوخت گازوئیل برابر با 500 ریال می باشد.
شناسایی فراروندهای فناوری اطلاعات و ارتباطات قابل توجه در آینده نگاری صنعت دفاعی در جهت نیل به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰
53 - 75
حوزه های تخصصی:
بطورکلی یکی از حوزه های اصلی متغیر و مؤثر بر آینده صنعت دفاعی کشور، فراروندهای فناوری اطلاعات و ارتباطات است. در عین حال پس از ابلاغ سیاست های کلی خودکفایی دفاعی و امنیتی در اواخر سال 1391، تحلیل و تدوین سناریوهای محتمل آینده و کسب آمادگی لازم برای مواجهه با آن در راستای الگوی اسلامی –ایرانی پیشرفت بدیهی به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر به شناسایی فراروندهای فناوری اطلاعات و ارتباطات قابل توجه در آینده نگاری صنعت دفاعی در جهت نیل به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت می پردازد. رویکرد این پژوهش، استقرایی و نحوه انجام آن، ترکیبی (کیفی و کمی) است. پژوهش از نوع مطالعه موردی است که از نظر موضوعی، در حوزه پژوهش های کاربردی– توسعه ای قرار می گیرد. از نظر هدف از نوع اکتشافی، است. در فاز کیفی، داده ها از طریق بررسی مبانی نظری پژوهش، اسناد مرتبط و مصاحبه با خبرگان جمع آوری و تحلیل محتوا شده اند و بر اساس آن، فراروندهای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات شناسایی شده است. در ادامه، به منظور ارزیابی روایی درونی، یافته های فاز کیفی در قالب پرسشنامه در اختیار متخصصین مربوطه قرار گرفته است و بر اساس نتایج فاز کمی، فراروندهای نهایی حاصل به عنوان مبنای قابل توجهی برای آینده نگاری صنعت دفاعی مورد توجه قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهند که در راستای آینده نگاری صنعت دفاعی کشور، فراروندهای هفت گانه حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات شامل مدیریت امنیت اطلاعات، شبکه های اجتماعی، زیرساخت های ارتباطی، شبکه های نوآوری در بستر فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و مراکز داده و پایگاه های ذخیره اطلاعات باید مورد توجه قرار گیرند.
قصد متعاملین در قراردادهای هوشمند: شرایط اعتبار و شیوه احراز آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قراردادهای هوشمند، یکی از ابزارهای کارآمد و مؤثّر برای ورود به بازارهای جهانی هستند. قراردادهای هوشمند، تحت نظارت هوش مصنوعی در بستر بلاک چین منعقد می شوند و عوض قراردادی در آنها، دارایی های هوشمند یا ارزهای رمزنگاری شده دیجیتالی می باشد. عنصر قصد یکی از ارکان تشکیل هر قراردادی در نظامات حقوقی تلقی می گردد و ابراز و احراز آن شرط لازم برای تشکیل و اجرای هر قراردادی است. اعتبارِ این قراردادها نیز منوط به اثباتِ امکان احراز عنصر قصد به روشی مطمئن و اصیل است. ابراز قصد متعاملین در قراردادهای هوشمند از طریق مکانیسم های تخصیص مجوز استفاده از امضاهای دیجیتالی، مکانیسم های تخصیصِ مجوز استفاده از ارزهای مجازی و سازوکارهای برخورداری از سیستم های اطلاعاتی، انجام می شود. همچنین در قراردادهایی که به نمایندگی هوش مصنوعی انجام می گیرد، معامله از طریق نیابت که در سامانه های هوشمند ظهور یافته، انجام می گیرد. تأمین وصف محرمانگی و اصالتِ محتوا و امضای قرارداد هوشمند و اطمینان از اهلیت و قصد جدی طرفین و ملائت آنها، دخالت گسترده مقامات عمومی و دولتی را موجب شده است که در قراردادهای سنتی سابقه ندارد به گونه ای که می توان گفت اصل رضایی بودن کنار گذاشته شده و ابراز اراده معتبر در این قبیل معاملات رنگ و بوی خاصی به خود گرفته است. این تحقیق به روش اسنادی و با رویکردی تحلیلی با مطالعه تطبیقی حقوق آمریکا به عنوان خاستگاه قراردادهای هوشمند، در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که شیوه های احراز قصد متعاملین و مبنای طراحی این شیوه ها چیست؟ و این شیوه ها از منظر حقوقی تا چه حدّ معتبر است؟ در این خصوص ضرورت دارد تا ابتدا مفهوم قراردادهای هوشمند مورد بررسی قرار گرفته و سپس مکانیسم احراز قصد متعاملین و زیرساخت های لازم و مبانی و اعتبار حقوقی آنها، در این قراردادها تحلیل گردد.
بررسی توان رقابت هوش مصنوعی با ذهن انسان از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله امکان رقابت هوش مصنوعی با ذهن انسان سال هاست به عنوان موضوعی جذاب در فلسفه ذهن مطرح است. از طریق بررسی آیات و استنباط مبانی انسان شناختی قرآن می توان میزان مطابقت نظریه هوش مصنوعی را با نگاه کلی مکتب اسلام به انسان مشخص کرد. هدف این مقاله مقایسه میان مبانی انسان شناختی قرآن با اصول کلی نظریه هوش مصنوعی است. بر اساس این مقایسه روشن می شود میان نگاهی که قرآن به ابعاد وجودی انسان، استعدادها و قابلیت های او و معارف ویژه بشری دارد، با رویکرد قوی به نظریه هوش مصنوعی ناسازگاری جدی وجود دارد. قرآن انسان را خلیفه الله می داند که به روح او وحی می شود و استعداد رسیدن به مقام قرب الهی را دارد؛ درحالی که نظریه هوش مصنوعی، انسان و ذهن او را تماماً مادی می پندارد و با استناد همه فعالیت های ذهنی به مغز، امکان تقلید تحرکات مغزی توسط یک ماشین را کاملاً ممکن می داند.
تحلیل رفتار بازیکنان در تحریم امریکا علیه ایران: رویکرد مبتنی بر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۰
177 - 213
تحریم های اعمال شده بر ایران ازسوی کشورهای خارجی و برخی نهادهای بین المللی، یکی از مهمترین چالش های اقتصادی کشور در سالهای اخیر بوده است. تحریم مجموعه ابزاری شامل اقدامات برنامه ریزی شده یک یا چند ِ دولت برای محدود کردن ِ مناسبات اقتصادی و اعمال فشار بر کشور هدف با مقاصد مختلف اقتصادی و سیاسی است. همراهی سایر بازیگران مهم اقتصادی و سیاسی با کشور تحریم کننده نقش مؤثری در موفقیت این کشور برای دستیابی به اهداف خواهد داشت. این همراهی بر پیچیدگی های روابط بازیکنان در فضای بین المللی تحریم ها میافزاید. این مطالعه ضمن ارائه یک رویکرد چند رشته ای شامل نظریه بازی ها، سیستم های مبتنی بر عامل، هوش مصنوعی و طراحی سازوکار در تحلیل موضوعات پیچیده ای نظیر بازی تحریم ایران توسط ایالات متحده و متحدان آن و همچنین ارائه نتایج حاصل از شبیه سازی رفتار بازیکنان، می کوشد به معرفی روش نوینی در حوزه مدل سازی پدیده های اقتصادی سیاسی بپردازد. به این منظور بازیکنان، ویژگی ِ های مؤثر آنها در بازی تحریم و ِ طیف راهبرد بازی تعیین و شبیه سازی رفتار بازیکنان در چارچوب ذکر شده انجام شده است. نتایج شبیه سازی رفتار بازیکنان بر طیف پیشنهادی که شامل دو وضعیت حدی تقابل و سازش است، نشان میدهد در وضعیت جاری راهبرد مسلط؛ تأ کید بر حفظ توافق برجام است و بازیکنان مؤثر در بازی تحریم ایران در موقعیت چانه زنی قرار دارند و نه فضای رویارویی یا تسلیم. این بازی پس از هشت دوره چانه زنی در محدوده مذاکره در چارچوب سازوکار برجام به ثبات میرسد. جهت گیری ایالات متحده آمریکا و طیف حامی او در منطقه خاورمیانه، به سمت جهت گیری سایر بازیکنان در محدوده مذاکره در چارچوب سازوکار برجام تغییر می کند و جهت گیری حدی برخی بازیکنان داخلی را میتوان به عنوان یک تهدید معتبر در مناقشات ایالات متحده آمریکا علیه ایران در نظر گرفت.
مسئولیت مدنی ناشی از تولید ربات های مبتنی بر هوش مصنوعی خودمختار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۰
231 - 258
حوزه های تخصصی:
اگرچه رشد تکنولوژی هوش مصنوعی و رباتیک نقش مهمی در رفع نیازهای مردم دارد سبب بروز مشکلاتی شده است؛ از جمله اینکه ممکن است یک ربات زیان هایی را به اشخاص و اموال وارد کند. رباتهای خودمختار به خصوص به دلیل نرم افزارهای خاصی که در آنها وجود دارد میتوانند فعالیتهای مختلفی را بدون کنترل انسانی انجام دهند. بررسی مسئولیت حقوقی مربوط به زیان های وارده شده توسط ربات نسبت به زیان وارده از سوی انسان دشواری بیشتری دارد. یکی از مهم ترین سؤالاتی که با توجه به عنصر خودمختاری مطرح می شود این است که زیان را به چه اشخاصی می توان نسبت داد؛ دیگر اینکه با فرض استناد، وجه مسئولیت چیست. نوشتار حاضر تلاش می کند با انتخاب ربات به مثابه محصول از بین نظریات موجود درباره ماهیت عملکردی ربات با در نظر گرفتن وضعیت موجود و آخرین تحولات در این حوزه، قواعد مسئولیت مدنی ناشی از تولید محصول را بر تولیدکننده ربات اعمال کند؛ بر این اساس، تولیدکننده به دلیل تولید محصول ذاتاً خطرناک و ایجاد فعالیت مخاطره آمیز و با در نظر گرفتن اصل پیشگیرانه، دارای مسئولیت محض خواهد بود.
مدیریت دانش و بررسی نقش هوش مصنوعی و سیستم های خبره در انواع آن
حوزه های تخصصی:
هر دنیای امروز کسب و کار با پیشرفت سریع و چشمگیری در حال رشد و روبه جلو می باشد که این سرعت پیشرفت بصورت لحظه ایی با خلق ایده های نو از طرف صاحبان ایده می باشد. بر خلاف کسب و کار گذشته، سرعت، فن آوری بالا و تأکید جهانی کسب کار، امروزه به توانایی در تصرف، مدیریت و استفاده از دانش و اطلاعات به منظور بهبود بهره وری، خدمت بهتر به مشتریان، مدیریت رقابت و همگام سازی با تغییرات پایان ناپذیر نیاز دارد. فن آوری و اطلاعات در مدیریت آنچنان تأثیر بالایی دارد که بسیاری از مدیران موفق مشتاقانه به دنبال همگام سازی مدیریت دانش سازمان خود با پیشرفت تکنولوژی می باشند و در این راستا برجسته تر شدن استفاده از هوش مصنوعی و سیستم های خبره در بسیاری از جهات علمی، صنایع، آموزش و ... باعث سهولت در انجام آنها شده است. هدف هوش مصنوعی کشف فرآیندهای فکری است که با رفتارهای هوشمندانه مرتبط است. از سوی دیگر، پژوهش های هوش مصنوعی به ارائه دانش مناسبی مربوط می شود که می تواند در برنامه ایی برای ایجاد رفتار \" هوشمندانه \" مورد استفاده قرار گیرد.کاربردهای جدید هوش مصنوعی در زمینه های متنوع دانش مانند: زبان طبیعی، رباتیک، علوم رایانه و علوم شناخت عرضه شده است و همچنین کاربرد هوش مصنوعی و نظام های خبره در ارائه دانش مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله سعی شده است با کمک از مقاله ها و کتاب های مرتبط تأثیر هوش مصنوعی بر مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده و به توضیح مختصری از آن پرداخته شود.
نقش هوش مصنوعی در شکل دهی به روابط انسان و ماشین در آثار سینمایی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
171 - 193
حوزه های تخصصی:
گسترش فناوری و توسعه هوش مصنوعی در زندگی مدرن به خصوص در عرصه ارتباطات انسانی به فرصتی برای ایجاد تحولات بنیادین در این عرصه، چه در روابط انسان و ماشین و چه در روابط انسانی شده است. این تحولات به همان اندازه که می توانند باعث توفیق روابط انسانی باشند، ممکن است عامل تحدید آن نیز باشند. از این رو پژوهش پیش رو با تمرکز بر هنر سینما که در سال های اخیر به بازنمایی فرصت ها و چالش های این مقوله پرداخته، این مسئله را در بستر این هنر و به طور خاص فیلم «او» اثر اسپایک جونز بررسی کرده تا به نقش هوش مصنوعی در شکل دهی به ارتباطات انسانی و روابط انسان و ماشین آگاهی یابد. روش انتخابی برای تحلیل این فیلم، روش اسطوره کاوی است که تحلیل آثار هنری را با عنایت به پس زمینه اجتماعی شان فراهم می کند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در نمونه مطالعاتی مذکور و دیگر آثاری که هم زمان و با مضامین مشابه خلق شده اند، روایات اسطوره ای مرتبط با هوش نقش محوری در شکل دادن به وقایع فیلم داشته اند؛ که این مسئله، خود نیز متأثر از زندگی شخصی مؤلف و اندیشه غالب مکان-زمان خلق اثر است. درواقع نمونه مطالعاتی این پژوهش، در موضوعی که بدان پرداخته بود، آیینه تمام نمای زمانه خویش است و از همین رو است که اقبال تماشاگران و متخصصان را به صورت توأمان دارد، چراکه همه افرادی که در زمان-مکان خلق این اثر زیست می کنند، نحواً و نوعاً تحت تأثیر روایات اسطوره ای مرتبط با هوش هستند.
روشی نوین در ارزشیابی و رتبه بندی معلمان با استفاده از درخت تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۰
29 - 42
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی معلمان یکی از سیاست های آموزشی مهم محسوب می شود و راهبردی قوی برای بهبود آموزش در جهت رسیدن به پیشرفت تحصیلی بهتراست. ازجمله مدل های ارزشیابی برای رسیدن به این هدف، مدل «چارچوبی برای آموزش» دنیلسون است. این مدل دربرگیرنده چهار حیطه برنامه ریزی، محیط کلاسی، نحوه آموزش و مسئولیت پذیری است که هر یک به نحوی توصیف کننده ویژگی ها و رفتارهای معلمان می باشد. در روش کنونی این مدل ارزشیابی، مقادیر معیارها با اعداد ثابت سنجیده می شود. همچنین پیچیدگی فرآیند ارزشیابی، احتمال بروز خطای انسانی را از جانب ارزیاب افزایش می دهد. به عنوان راه حلی مناسب، در این مقاله، یک سیستم نرم افزاری ارزشیابی با استفاده از منطق« فازی» و درخت تصمیم گیری به عنوان پارادایم های هوش مصنوعی پیشنهاد شده است. در مدل پیشنهادی، امتیاز هر معیار از مدل دنیلسون (که پیش از این با اعداد ثابت سنجیده می شد) به صورت فازی سنجیده می شود و دسته بندی معلمان با استفاده از درخت تصمیم انجام خواهد شد. این مدل نرم افزاری، به دلیل استفاده از متغیرهای کیفی فازی، فرآیند ارزشیابی را برای ارزیاب بسیار آسان تر از روش قبل و با دقت بسیار بالایی انجام می دهد. در این پژوهش فرآیند ارزشیابی و رتبه بندی معلمان چند مدرسه از ناحیه 4 کرج، در بازه زمانی ابتدای مهر تا انتهای اسفند 93 توسط این سیستم ارزشیابی مورد بررسی قرار گرفته است. درمجموع، این مدل می تواند به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری و نرم افزاری دقیق، توسط مدیران در ارزشیابی و رتبه بندی معلمان مورد استفاده قرار گیرد.
امکان سنجی اعطای شخصیت حقوقی به ربات های هوشمند با تکیه بر مصوبه اتحادیه اروپا (شخص الکترونیک - 2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰۳
307-333
امکان ایجاد دستگاه ها و ماشین های با قابلیت تفکر و یادگیری باعث شده تا بسیاری از مسائل اخلاقی مطرح شود با این اطمینان که به انسان ها و دیگر موجودات و حتی خود آسیب نمی رسانند. رشد تکنولوژی در حوزه هوش مصنوعی و رباتیک به رغم محاسن بسیار، معایبی را به همراه دارد برای مثال اگر ربات هوشمندی به شخص یا مالی آسیب برساند مسئول آن چه کسی است؟ تولید کننده، کاربر، مالک یا خود ربات؟ تولیدکننده، ربات ها را با اطلاعات پیش فرض و محدود تولید می کند و به مصرف کننده می فروشد . این ربات ها به دلیل الگوریتم های خاصی که در آن تعبیه شده قادر به تطبیق با محیط و خودآموزی هستند بنابراین رفتار ربات وقتی از محیط تولید خارج شد، برای تولیدکننده و کاربر یا مالک قابل پیش بینی نیست چرا که ربات هوشمند به صورت مستقل و بدون نظارت انسانی تصمیم می گیرد. از این رو زیان دیده به سختی می تواند عیب ربات و انتساب آن به تولیدکننده ، مالک یا کاربر را اثبات کند . برای رفع خلأ مسئولیت و حمایت از زیان دیده، اعطای شخصیت حقوقی به ربات از سوی اتحادیه اروپا پیشنهاد شده است. این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا امکان اعطای شخصیت حقوقی به ربات هوشمند وجود دارد؟ نتایجی که با روش توصیفی و تحلیلی به دست آمد نشان داد اعطای شخصیت حقوقی در حال حاضر به ربات های هوشمند با توجه به سطح خودمختاری آن به دلایل مختلف امکان پذیر نیست ولی درصورتی که ربات به سطحی از خودمختاری و ادراک و اراده کامل برسد مانعی برای اعطای شخصیت حقوقی وجود ندارد.