مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
هوش مصنوعی
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال بیست و پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۲
83 - 120
حوزه های تخصصی:
روابط بین المللی به خاطر ماهیت چندجانبه آن، پیچیدگی های زیادی دارد. با درک فرایند تصمیم گیری ونتایج احتمالی تصمیمات، هر یک از بازیکنان قادر خواهند بود از ظرفیت های خود برای تاثیرگذاری بر نتایج این تصمیمات راهبردی بهره گیرند. مصداق این ساختار تصمیم گیری، مشاجرات و منازعات بین المللی تحریم ها است. موضوع منافع جهموری اسلامی ایران درعرصه بین المللی نیز متاثر از منافع درحال تغییر کشورهای شرکت کننده دراین ائتلاف است. باتوجه به پیچیدگی های روابط بازیکنان درفضای بین المللی تحریم ها به منظور تحلیل مساله وپیش بینی تعادل امکان پذیر دراین روابط، روش سیستم های چندعاملی، نظریه بازی ها و هوش مصنوعی به عنوان ابزار جدیدی برای حل انواع تعاملات وفرایندهای متاثر از تصمیمات انسانی مورداستفاده قرار می گیرد. در این مطالعه، طیف سیاستی براساس راهبردهای ایران، آمریکا و سایر بازیکنان تعریف شده است. مدل سازی و شبیه سازی رفتار بازیکنان روی این طیف نشان می دهد در شرایط کنونی، راهبرد تعادلی ایران تاکید بر حفظ توافق فعلی است؛ هرچند که موقعیت تعادلی در دامنه پایینِ طیف ادامه توافق فعلی قرار دارد. براساس مطالعات و نتایج حاصله، برای پیشگیری از وقوع تراژدی دارایی های مشاع، راهبرد مسلط و غالب، بازی با فرض بازیکنان عقلایی در منطق نظریه بازی حفظ ثبات، امنیت و یکپارچگی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای است. برای تحققِ تعادلِ پایدار، بازیکنان در این بازی به دنبال حداکثر کردن تابع رفاه جمعی به جای حداکثر کردن منافع تک تک اعضای ائتلاف خواهند بود که در این صورت تداوم منافع کشورهای عضوائتلاف را نیز به دنبال خواهد داشت. برای این منظور، تداوم حضور ایران در برجام و عدم تضعیف آن، استقبال از حفظ وتقویت رابطه سیاسی با اروپا باحفظ منافع ایران، تقویت امنیت نظامی و امنیت اجتماعی ضروری خواهند بود.
چالش های حقوق بین الملل بشردوستانه در قبال توسعه هواپیماهای بدون سرنشین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
103 - 133
حوزه های تخصصی:
توسعه هواپیماهای بدون سرنشین نظامی، سبب پشت سر گذاشتن توأمان مرزهای جغرافیایی و حقوقی توسط دولت های صاحب این نوع وسایل شده است به طوریکه استفاده از آنها در دو بُعد ماهوی و شکلی، حقوق بین الملل بشردوستانه را با چالش روبرو ساخته است که اولی ناظر بر نحوه استفاده و دومی ناظر بر نحوه کنترل این هواپیماها می باشد. بدیهی است ظهور چالش های ماهوی و شکلی در قبال توسعه هواپیماهای بدون سرنشین، لزوم ترجمان جدید قواعد قدیمی و تصویب قواعد جدید در زمینه حقوق بین الملل بشردوستانه را می طلبد. اگرچه اصول و قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه پس از گذشت سال ها همچنان به خوبی ابعاد مختلف فناوری های نوین از جمله استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین نظامی را تحت پوشش قرار می دهند، اما در حال حاضر و در آینده استفاده از فناوری های پیشرفته می تواند زمینه های سوء استفاده دولت های دارای این فناوری ها را از شکاف های موجود فراهم سازد به طوری که اصول و قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه نتوانند به روشنی پاسخ گوی آنها باشند. از این رو، ضرورت برداشتن گام هایی اساسی در زمینه ترسیم و مشخص ساختن چارچوب های نحوه استفاده و کنترل فناوری های نوین نظامی از جمله هواپیماهای بدون سرنشین به منظور رعایت حقوق بین الملل بشردوستانه ضروری است
بررسی تأثیر قراردادهای هوشمند بر حرفه حسابداری و حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
89 - 102
حوزه های تخصصی:
از گذشته تاکنون بشر به دنبال استفاده از روش های گوناگونی جهت برقراری ارتباط به منظور دادوستد کالاها و خدمات گوناگون بوده است. این دادوستدها بر بستر ایجاد قرارداد یا پیمانی دو یا چند نفر استوار بوده که بااراده طرفین موجب ایجاد یک اثر حقوقی گردیده است. این گونه مبادلات گستره ای از کالاها، خدمات، تکنولوژی، علم و غیره را در بر گرفته است. نیاز به مبادله بیشتر موجب تلاش جهت برقراری بسترهایی در راستای تسهیل امور مبادلاتی در هر نقطه از جهان در کمترین زمان ممکن و به صرفه ترین بها را پدید آورده است. در همین راستا استفاده از تکنولوژی های جدید همچون بلاک چین، اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی، قراردادهای هوشمند و روند اتوماسیون سازی اتوماتیک موردتوجه استفاده کنندگان قرارگرفته است. تمامی این تکنولوژی با هدف تسهیل امور مبادلاتی فی مابین طرفین مبادله و نظام بخشی هرچه بیشتر داده ها و اطلاعات به وجود آمده اند. در همین راستا بسیاری از شرکت ها و ارگان ها اقدام به بررسی، سرمایه گذاری و استفاده عملیاتی از تکنولوژی های اشاره شده در مراحل موجودیت اولیه خود نموده اند. در این مقاله اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و روند اتوماسیون اتوماتیک اجمالاً معرفی شده و ضمن تشریح بلاک چین به عنوان تکنولوژی پایه پدیدآورنده قراردادهای هوشمند، تأثیر آن بر حرفه حسابداری و حسابرسی از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران مطرح می شود. سپس قراردادهای هوشمند موردبررسی قرارگرفته و جایگاه آن در حسابداری و خدمات حسابرسی بحث خواهد شد.
نقش هوش مصنوعی فناوری های نوین ارتباطی در توسعه سواد رسا نه ای نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۹)
67 - 82
حوزه های تخصصی:
رشد سریع فناوری ها و رسانه های اجتماعی، در ارتباطات و توسعه دانش بشر، تغییرهای چشمگیری را ایجاد کرده است. توسعه و دسترسی به گوشی های هوشمند ( Smartphone ) مهارت های ارتباطی، دانش و درک افراد را دگرگون ساخته است. در چند دهه پیش، نابینایان و افرادی که پیش از این، در برقراری ارتباط با دنیای پیرامون خود با مشکل مواجه بودند، به کمک هوش مصنوعی حاصل از این گوشی های هوشمند و فناوری هایی که در اختیار دارند، تا حدودی توانسته اند دانش خود را ارتقا دهند. تحقیق حاضر، به مطالعه نقش هوش مصنوعی، اپلیکیشن ها، شبکه های اجتماعی و سایر وسایل ارتباط جمعی، در سواد رسانه ای نابینایان می پردازد. جامعه آماری این تحقیق، 2000نفر از نابینایان شهر تبریز است. روش نمونه گیری به صورت غیر احتمالی با تکنیک هدفمند بوده و از بین این افراد، بر اساس نمره z و ویژگی های اختصاص داده شده به جمعیت، تا 2 انحراف معیار، 15نفر انتخاب شدند که از این فناوری استفاده می کنند و 15 نفر نیز افرادی که فاقد این فناوری هستند. روش گردآوری اطلاعات، آزمایشی با تکنیک دو گروهی، به صورت پیمایشی و همچنین با تکنیک مشاهده تام بوده است. چارچوب نظری پژوهش، نظریه استفاده و رضامندی و نظریه پاتر، در خصوص سواد رسانه ای بوده است. از آزمون T مستقل، برای مقایسه دو گروه و از آزمون فریدمن، برای بررسی همبستگی بین استفاده از هوش مصنوعی (متغیر مستقل) با ارتقاء سواد رسانه ای نابینایان (متغیر وابسته) استفاده شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، نابینایان با استفاده از این فناوری ها به اطلاعات و درکی از محیط اطراف خود می رسند، که در طی زمان موجب ارتقاء سطح سواد رسانه ای آنها می شود. با افزایش توانایی استفاده از این فناوری ها، تولید دانش و پردازش اطلاعات برای نابینایان راحت تر شده؛ درنهایت تفکر انتقادی آنها که بعد بیرونی سواد رسانه ای است، توسعه پیدا می کند. همچنین دامنه دانش ایشان، برای بهره مندی از رسانه ها و فناوری های ارتباطی گسترش می یابد و امکان بالاتری برای پردازش و درک اطلاعات جدید به دست می آورند. این چرخه، به صورت رابطه کارکردی ادامه دارد و درنهایت نابینایانی که از این فناوری ها استفاده می کنند، در ارتباطات خود، نسبت به نابینایانی که از این فناوری ها استفاده نمی کنند، فاصله زیادی پیدا می کنند.
بررسی تکنولوژی «سیستم های هوشمند» مبتنی بر فلسفه پساپدیدارشناسی دون آیدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۳
25 - 54
حوزه های تخصصی:
فهم بایسته سیستم های هوشمند و یا به عبارتی سیستم های مبتنی بر تکنولوژی «هوش مصنوعی» نیازمند یک دستگاه و چارچوب فلسفی مناسب است. به باور نویسندگان این مقاله پساپدیدارشناسی دون آیدی این چارچوب را فراهم می کند. ما در این مقاله برآنیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا دون آیدی برای تحلیل سیستم های هوشمند مناسب است و چارچوب تحلیلی وی چه امکاناتی خاصی را برای تحلیل این نوع سیستم ها فراروی ما می نهد. در ادامه نشان دادیم تحلیل تکنولوژی در دو سطح خُرد و کلان ما را نه تنها از مواجهه خوش بینانه یا بدبینانه صرف و پیشین بر حذر می دارد، بلکه مطالعات پسین بخش مهمی از این تحلیل خواهد بود؛ در حالی که آموزه دترمینیسم تکنولوژیک را نیز بر نمی تابد و علاوه بر این ویژگی های خاص سیستم های هوشمند همچون «خودکاربودن»، «استقلال نسبی از طراح»، «یادگیری از محیط»، «تکمیل نظام قوانین پایه»، «درجه ای از تعین ناپذیری و پیش بینی ناپذیری»، «امکان تلفیق شدن و یکپارچه شدن این سیستم ها با دیگر سیستم های هوشمند انسانی یا غیر انسانی» در تعیّن نحوه «نسبت» آنها در سه گانه انسان- ابزار- جهان می بایست مورد ملاحظه قرار گیرد. در پایان نشان داده شد که چگونه تحلیل در سطح خُرد در چهار محور (تجسد، هرمونتیکی، غیریت و زمینه) تکنولوژی های هوشمند را طبقه بندی کرده، راه هایی برای مواجهه با آنها پیش رویمان می گشاید.
شناسایی و رتبه بندی فناوری های اطلاعاتی نوظهور در بخش دفاعی- نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
143 - 171
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر یک نیاز جدی برای فهم اثرات فناوری های اطلاعاتی نوظهور با محوریت هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء در سازمان ها بوجود آمده است. در این راستا، هدف تحقیق حاضر، شناسایی و رتبه بندی فناوری های اطلاعاتی نوظهور در عرصه دفاعی- نظامی است. این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی صورت پذیرفته است، مطالعه اسناد کتابخانه ای و مصاحبه با 9 نفر از کارشناسان و صاحب نظران خبره فناوری اطلاعات با طراحی پرسش نامه دلفی انجام شده است، در این زمینه اتفاق نظر استادان، صاحب نظران و کارشناسان با استفاده از روش دلفی گرفته شد، بدین طریق در جمع بندی مقوله ها یک اجماع نظری از نقطه نظرهای کارشناسان حاصل گردید. یافته های تحقیق حاکی از این است که تعداد 23 فناوری اطلاعاتی نوظهور در بخش دفاعی موثر است که رتبه آن ها از طریق آزمون کندال تعیین شد. همچنین بر اساس میانگین نمره خبرگان به ترتیب برای تقلید، تطبیق و تسلّط نسبت به این فناوری ها، 4، 7، و 13 سال زمان نیاز است. بالاخره بر اساس نظر خبرگان، این فناوری ها از نظر کاربرد در سه مقوله تکنیکی، تاکتیکی و راهبردی طبقه بندی شدند. مساعدت نظری مقاله، شناسایی و طبقه بندی تعداد 23 فناوری اطلاعاتی نوظهور در دو بُعد تملک فناوری و نوع کاربرد فناوری در بخش دفاعی است.
رفتار مدل های غیرخطی در پیش بینی توانگری مالی شرکت های بیمه بورسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از آنجایی که بقای تعهدات مربوط به بیمه گذاران و به حداکثر رساندن منافع شرکت از مهم ترین اهداف شرکت های بیمه بوده و از سویی سازمان های نظارتی هر کشور به تصویب قوانین و مقررات خاص و مدیران با اتخاذ تدابیر احتیاطی و راهکارهای فنی و مالی نوین سعی می کنند تا توان مالی شرکت های بیمه را در حد قابل قبولی حفظ کنند لذا هدف از این پژوهش ارائه یک مدل هوشمند جهت پیش بینی توانگری مالی در شرکت های بیمه، به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم می باشد. روش شناسی: به منظور ارائه مدل پیش بینی کننده توانگری مالی شرکت های بیمه با بررسی پیشینه تعداد 17متغیر به عنوان متغیر پیش بین جهت پیش بینی طبقه توانگری مالی از منابع معتبر سایت بیمه مرکزی ج.ا.ا، طی سال 1392 تا 1396 استخراج شده است. در این پژوهش ابتدا نتایج حاصل از به کارگیری مدل های مختلف پیش بینی مبتنی بر هوش مصنوعی شامل: درخت تصمیم، شبکه عصبی، نایبویز مورد مقایسه قرار گرفت در مرحله بعد رتبه بندی الگوریتم های پیش بینی شونده مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد درخت تصمیم با دقت 99 درصد بهترین عملکرد را در پیش بینی توانگری مالی دارد با توجه به اینکه درخت تصمیم، مدل های شناخت و نگاشت غیرخطی و الگوهای آشوب گونه بین متغیرهای هدف و تصمیم می باشد. نتیجه گیری: بالا بودن دقت مدل درخت تصمیم در پیش بینی توانگری مالی، را اثبات می کند و مدل استخراج شده با استفاده از درخت تصمیم دقت و قابلیت بسیار بالایی در تخمین را داراست. طبقه بندی موضوعی JEL: G11,G17, M6
ارائه الگوی بازاریابی محتوا مبتنی بر الگوریتم ژنتیک در صنعت گردشگری استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
175 - 208
حوزه های تخصصی:
فضای دیجیتال به شکل فزاینده ای با صنعت گردشگری در ارتباط است و تولید محتوا به عنوان بخشی مهم از این فضا، به دنبال جلب توجه مشتریان است. در قلب بازاریابی دیجیتال، محتوا خانه دارد و بار بخش آموزش، بالا بردن آگاهی، اطلاع رسانی و ایجاد ارزش های افزوده برای مشتریان را به دوش می کشد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی بازاریابی محتوا مبتنی بر هوش مصنوعی در صنعت گردشگری استان فارس است .در این پژوهش با استفاده از تئوری داده بنیاد اقدام به طراحی یک الگو برای بازاریابی محتوا شده است . الگوریتم ژنتیک به عنوان یکی از الگوریتم های هوش مصنوعی ،جهت انتخاب محتوا ،فرمت محتوا و کانال انتشار محتوا، به کار گرفته شده است . نتایج نشان می دهد هوش مصنوعی توانایی انتخاب محتوای کاربردی تر و مناسب تری را نسبت به کارشناسان و نیروی انسانی داراست.در نهایت این الگو، در صنعت گردشگری استان فارس نیز توانسته است جهت انتشار محتوا، کارآمد و موثر باشد.
بررسی موانع بکارگیری عاملهای هوشمند در حسابرسی مستقل
حوزه های تخصصی:
چکیده: هوش مصنوعی یکی از شاخه های علوم کامپیوتر است و به توسعه سخت افزار و نرم افزارهایی اطلاق میشودکه از تفکر انسان الگو می گیرند . در حوزه حسابرسی نیز مسائل مختلف از جمله افزایش رقابت مسائل حقوقی و تمایل به بالابردن کارائی و اثر بخشی ، انگیزه لازم جهت استفاده از تکنولوژی اطلاعات و هوش مصنوعی را به وجود می آورد و سبب می گردد سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر کامپیوتر بعنوان ابزارهای مهمی در حرفه مطرح گردند. هدف از انجام پژوهش روشن شدن برخی از جوانب نظری موضوع بوده است تا بعضی از دلایلی که از دیدگاه نظری سبب عدم استفاده از این نرم افزارها شده است شناسایی و مورد بررسی ق رار گرفته است . همچنین حسابداران رسمی شاغل در سازمان حسابرسی وموسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران به عنوان جامعه آماری اصلی وپاسخ دهندگان به پرسشنامه، انتخاب گردیده اند . برای جمع آوری اطلاعات،از روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است . تجزیه و تحلیل داده ها ازطریق آزمون تی استیودنت وآزمون تحلیل واریانس فریدمن انجام شده است.تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده به کمک پرسشنامه حاکی از آن است که حرفه حسابرسی در ایران به دلیل 1) نداشتن آگاهی کافی از کاربرد عاملهای هوشمند 2) نامشخص بودن منافع به کارگیری عاملهای هوشمند در مقایسه با هزینه های آن 3) نبود متون کافی در زمینه کاربرد عاملهای هوشمند4) فقدان نرم افزار مناسب جهت امور حسابرسی 5) ابهام در خصوص قضاوت بهتر ،از آنها استفاده نمی نمایند.
استفاده از هوش مصنوعی جهت پیش بینی و تشخیص بیماری فشار خون بالا
حوزه های تخصصی:
امروزه بیماری قلبی بسیار معمول و یکی از دلایل اصلی مرگ و میر به شمار می رود. به همین علت تشخیص درست و به موقع این بیماری بسیار مهم است. روش های تشخیصی و درمانی این بیماری عوارض جانبی زیاد و پرهزینه ای دارد؛ بنابراین محققان به دنبال روش های ارزان و با دقت بالا برای تشخیص این بیماری هستند. هوش مصنوعی امروزه در بسیار از سیستم ها مورد استفاده قرار می گیرد که مهمترین آن سیستم ها سلامت است. یکی از بیماری ها قلبی که هرساله جان بسیار از افراد بر اثر آن از دست می رود بیماری فشار خون است که در این تحقیق با استفاده از هوش مصنوعی به دنبال پیش بینی و تشخیص این بیماری هستیم.
مقایسه ی عملکرد مدلهای شبکه های عصبی مصنوعی برای پیش بینی نرخ ارز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نوسانات زیاد نرخ ارز در ایران پیش بینی آن یکی از چالش های مهم برای گروه های مختلف در کشور می باشد. این مطالعه به بررسی عملکرد شش شبکه ی عصبی مصنوعی مختلف ایستا و پویا برای پیش بینی نرخ ارز با رویکردهای بنیادی، تکنیکال و ترکیبی و با بکارگیری داده های فصلی طی دوره زمانی (1)1383-(4)1396 برای متغیرهای تاثیرگذار روی نرخ ارز شامل تورم، نقدینگی و تولید ناخالص داخلی برای دو کشور ایران و آمریکا، صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است تعداد نرون ها اثر منظمی روی بهتر شدن عملکرد شبکه ها نداشته و از طرفی بهترین نتایج در وقفه های سه و چهار اتفاق افتاده است. نتایج نشان می دهد که بهترین عملکرد مربوط به شبکه ی ایستای تکنیکال و با ساختار شانزده نرون و چهار وقفه میسر شده است که پیش بینی نسبتاً دقیقی از نرخ ارز علیرغم تعداد کم داده های ورودی ارائه می دهد. همچنین دومین عملکرد مناسب مربوط به شبکه ی ایستای ترکیبی با ساختار ده نرون و دو وقفه می باشد. با این ملاحظات، سیاست گذاران می توانند با توجه به دسترسی بیشتر و بروزتر به داده های موثر بر نرخ ارز و با پایش لحظه ای متغیرها و ورود آنها به مدل جامع طراحی شده با استفاده از این روش، میزان انحراف نرخ ارز پیش بینی شده توسط مدل و نرخ ارز موجود را مورد بررسی قرار داده و سیاست های مقتضی را بر این اساس اتخاذ نمایند، به طوری که زیان های وارده بر بخش داخلی و خارجی اقتصاد ناشی از شکاف نرخ پیش بینی شده و نرخ ارز موجود در حداقل مقدار باشد.
نقش فناوری های نوین اطلاعاتی در جنگ های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
159 - 177
حوزه های تخصصی:
طراحی و به کارگیری اصول، شیوه ها، تدابیر و تمهیدات اطلاعاتی از جمله ضروریات بی بدیل و غیرقابل جایگزین در عملیات های رزمی و اطلاعاتی به شمار رفته که رعایت و به کارگیری آن هر چند ممکن است پیروزی قطعی را تضمین ننماید اما به طور قطع عدم توجه و رعایت نکردن آن ناکامی و شکست حتمی را در پی خواهد داشت. بنابراین ضروری می نمایدکه تمام مراحل فعالیت های نظامی و اطلاعاتی،در عرصه های مختلف محیط جنگ آینده، در زمین، هوا، فضا، دریا و فضای سایبری، در بستر نگرش اطلاعاتی و باور به ضرورت رعایت اصول و تمهیدات امنیتی انجام پذیرد تا دست یابی به اهداف راهبردی وکسب پیروزی با ضریب قطعیت بیشتری میسور گردد. این نوشتار حاصل پژوهشی باعنوان «نقش فناوری های نوین اطلاعاتی در جنگ های آینده و جنگ احتمالی آینده با آمریکا» می باشد. که هدف این پژوهش تبیین نقش فناوری های نوین اطلاعاتی در جنگ های آینده و کارکردهای آنها می باشد. در این نوشتار با جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی و مصاحبه با خبرگان، با رویکرد کاربردی، داده ها را با اتکاء بر موضوعات نظری و مطالعات تطبیقی، تحلیل نموده، و با تبیین نقش فناوری های نوین اطلاعاتی در جنگ های آینده نشان می دهد فناوری های نوین به صورت یک سلاح جدید، یک منبع انرژی جدید یا یک وسیله ارتباطی جدید همگی موجب شده اند که با اصلاح دکترین، سازمان و استراتژی نظامی، جنگ های آینده را دچار تحولات جدی می نماید.
راهکاری مبتنی بر شبکه های عصبی کاملاً کانوولوشنی برای تشخیص هم زمان جاده ها و ساختمان ها در تصاویر هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه سیستم های خودکار تشخیص جاده و ساختمان در تصاویر هوایی همواره با چالش های مهمی مانند متفاوت بودن ظاهر ساختمان ها، تغییرات روشنایی، زاویه تصویربرداری و فشرده و چگال بودن جاده ها و ساختمان ها در نواحی شهری روبه روست. در چند سال اخیر، استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی چندلایه (شبکه های عصبی عمیق) مورد توجه بسیاری از پژوهشگران این حوزه (و حوزه های مشابه) قرار گرفته و نتایج خیره کننده ای با به کارگیری آنها حاصل شده است. باوجوداین، به دلیل استفاده از لایه های کاملاً متصل در راهکار های داده شده، میانگین مدت زمان پردازش هنوز بسیار زیاد است و مدل ساخته شده نیز به سرعت دچار پدیده بیش برازش می شود. علاوه براین، در بیشتر روش های پیشنهادی، برای تفسیر تصاویر هوایی براساس چنین راهکاری از رویکرد تک کلاس استفاده شده است. به عبارتی، تشخیص جاده ها و ساختمان ها از عوارض طبیعی به طور هم زمان امکان پذیر نیست و لازم است مدل های جداگانه ای برای تشخیص هریک از آنها ایجاد شود. هدف اصلی، در این پژوهش، طراحی معماری جدیدی است که مدل ساخته شده با استفاده از آن بتواند، هم زمان، جاده ها و ساختمان ها را از عوارض طبیعی تشخیص دهد و به این ترتیب، پیچیدگی عمل طبقه بندی را به حداقل برساند. همچنین، در طراحی معماری پیشنهادی، حذف لایه های کاملاً متصل از معماری چندلایه ای مرسوم و در نتیجه، کاهش میانگین مدت زمان پردازش مورد توجه قرار گرفته است. نتایج آزمایش های انجام گرفته روی بانک تصاویر هوایی ماساچوست نشان می دهد عملکرد معماری پیشنهادی %۳۸ سریع تر از دیگر روش های مبتنی بر شبکه های عصبی چندلایه بوده است و دقت تشخیص را به طور میانگین، %۲ افزایش می دهد.
طراحی سیستم هوشمند برنامه کارکنان درمانی اورژانس برای ارتقای بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای بهره وری در ارائه خدمات اورژانس و مدیریت بهینه منابع محدود آن، همواره از دغدغه های اصلی مدیران مراکز درمانی صنعت نفت بوده است. یکی از منابع مهم و پرهزینه، نیروی انسانی است که کمبود آن موجب طولانی شدن صفهای انتظار بیماران می شود. لذا به منظور استفاده حداکثر از منابع انسانی موجود، یک برنامه نوبت کاری مناسب مورد نیاز است. در این برنامه باید به معیارهای متعدد و متضادی توجه شود که محقق کردن آن توسط فرد خبره بیمارستان، مشکل است. هدف این پژوهش طراحی برنامه هوشمند نوبت کاری کادر درمانی بخش اورژانس است به گونه ای که ضمن اعمال محدودیتهای مدیریتی بیمارستان، زمان انتظار بیماران کاهش یابد. لذا ابتدا گردش بیمار در اورژانس شبیه سازی گردید. سپس از الگوریتم ژنتیک (یک روش هوشمند) برای بهینه سازی چند معیاره استفاده شد.نتایج نشان می دهد که متوسط و انحراف معیار زمان انتظار بیماران برای اولین ویزیت در برنامه بهینه 74% و 53% نسبت به وضعیت فعلی کاهش می یابد.
نقش فناوری نوظهور دیجیتالی در هوشمند سازی فرایندهای کسب و کار بازاریابی
حوزه های تخصصی:
کسب و کار و تجارت هر دو با موج فنآوری اطلاعات در بهبود بازده، بهره وری و خط مبنا، همراه شده اند. بهبود بهره وری، تولید سیریع و دقیق در حجم زیاد را تسهیل کرده است. فناوری های «بستر سوم» نوظهور امروزی، مانند تحلیلگرهای داده، دستگاه های سیار، اتوماسیون و هوش مصنوعی (AI)، در حال تغییر نحوه تعامل جامعه و افراد در یک سطح اساسی هستند. یکی از موارد مهم استفاده از بازاریابی، یافتن یک میکروسیستم در مورد این است که چگونه راهکارهای نرم افزاری جدید، یادگیری ماشینی و تحلیل گرهای بیگ دیتا ، این بازی را تغییر داده اند.. این مقاله در ادامه به بحث در مورد بخش های صنعتی محتمل در بازاریابی دیجیتال می پردازد جایی که هوش مصنوعی، حضور خود را حس کرده است. و به تاثیر هوش مصنوعی در بهبود فرایند های کسب و کار و بازاریابی می پردازد.
تبیین نقش معیارهای عملکردی و حاکمیتی در تعیین ارزش شرکت با رویکرد مبتنی بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
131 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف: پیش بینی ارزش شرکت توسط سهام داران، در برآورد آنها از ریسک، بازده و قیمت سهام شرکت تأثیرگذار است. هدف این پژوهش تبیین عوامل مؤثر بر ارزش شرکت با استفاده از معیارهای عملکردی و حاکمیتی و نیز، پیش بینی ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای کمک به تصمیم گیری مدیران و سرمایه گذاران است. روش: برای تبیین عوامل مؤثر بر ارزش شرکت، از الگوریتم حداقل زاویه گام به گام و برای پیش بینی ارزش آتی شرکت از روش قانون گرای کارت و روش غیرخطی فرایند گوسی استفاده شد. بدین منظور، اطلاعات 208 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره هفت ساله 1390 تا 1396 جمع آوری شد. در گام نخست این پژوهش، معیارهای عملکردی و حاکمیتی به عنوان معیارهای اولیه مدنظر قرار گرفت و در گام دوم به روش متغیرگزینی لارس، متغیرهای اثرگذار مشخص شدند و در نهایت از الگوریتم های پیش بینی کننده ارزش شرکت بهره برده شد. یافته ها: بر اساس نتایج، معیارهای عملکردی برای تبیین ارزش شرکت در مقایسه با معیارهای حاکمیتی توانایی بیشتری دارند و همچنین، نتایج دیگر پژوهش حاکی از قدرتمندی روش های داده کاوی برای پیش بینی ارزش شرکت به ویژه روش غیرخطی فرایند گوسی به الگوریتم قانون گرای کارت است. نتیجه گیری: از آنجا که حاکمیت شرکتی و کمیته حسابرسی در بورس ایران در ابتدای راه خود است و فعالان حاضر در بورس اوراق بهادار از نحوه عملکرد آنها اطلاع چندانی ندارند، به نظر می رسد که محتوای اطلاعاتی داده های عملکردی برای سرمایه گذاران بیشتر از معیارهای حاکمیتی باشد. از بین معیارهای حاکمیتی فقط تمرکز مالکیت قدرت تبیین ارزش شرکت را دارد که دلیلی بر انگیزه و توانایی کافی سهام داران عمده برای نظارت بر مدیر و افزایش کارایی شرکت است.
مقدمه ای بر چالش های هوش مصنوعی در حوزه مسئولیت مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق خصوصی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
227 - 250
حوزه های تخصصی:
با گسترش اینترنت نسل پنجم و به کارگیری بیش از پیش یادگیری ماشین، به منزله یکی از زیرشاخه های هوش مصنوعی، نظام حقوقی با سؤالات حقوقی گوناگونی مواجه خواهد شد. با توجه به گستردگی حوزه های مورد استفاده از هوش مصنوعی و عدم امکان بررسی همه آن ها در یک مقاله، در این تحقیق با بررسی چالش های پیش رو در رابطه با مسئولیت مدنی و هوش مصنوعی به برخی از این سؤالات پرداخته شد. در این تحقیق بر خودروهای خودران و استفاده پزشکان از هوش مصنوعی نوین، به منزله دو مثال رایج امروزی، تمرکز شد. هدف اولیه این تحقیق آشنایی مقدماتی حقوقدانان با هوش مصنوعی و یادگیری ماشین و جلب توجه حقوقدانان و قانون گذار به چالش های پیش رو در حوزه قانون گذاری در این زمینه بود. در بخش نهایی، برخی پیشنهادها در مباحث حقوقی موجود از جمله شخصیت حقوقی هوش مصنوعی، مسئولیت محض، و بیمه اجباری می آید. در این مرحله لازم است حقوقدانان و سیاست گذاران در پی تدوین اصول اخلاقی و حقوقی راهبردی برای استفاده از هوش مصنوعی باشند.
تأمین و اجرایی شدن حق اشتغال زنان در پرتو توسعه و گسترش هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
153 - 180
حوزه های تخصصی:
با وجود مزایای مختلفِ هوش مصنوعی در زندگی روزمره بشر، آثار نامطلوب ناشی از توسل به آن درحوزه های متعدد از جمله امنیت شغلیِ قشر ضعیف و آسیب پذیرِ جامعه مخصوصا زنان دارای اهمیت و قابل بررسی است این که چگونه تعصب های جنسیتی وتفسیم کار نابرابر در محیط کار می توانددر حوزه فناوری هوش مصنوعی گسترش یافته و بازتولید شود. با توجه به ارتباط مستقیمی که داشتن شغل مناسب و شایسته با سایر حقوق بنیادین بشری از جمله حق حیات، حق بر سلامت و بهره مندی از رفاه اجتماعی و غیره دارد؛ توجه به نقض این حق و ابعاد مختلف آن به منظور ارائه راهکارهای مناسب و مفید امری ضروری است. بنابراین یکی از اهداف اصلی نوشتار اصلی شناسایی سوگیری های جنسیتی بالقوه هوش مصنوعی و بررسی آسیب های ناشی از گسترش این فناوری بر اشتغال زنان می باشد . لذا پرسش اصلی آن است که هوش مصنوعی بر حق بنیادین کار زنان چه تأثیری دارد؟ هوش مصنوعی از طریق جایگزینی مستقیم و حذف نیروی کار انسانی، افزایش نیاز به نیروهای ماهر و توانمند، در حوزه های گوناگون می تواند پیامدهای منفی برحقوق بشر داشته باشد وحق کار افراد آسیب پذیر مثل زنان را نقض نموده و موقعیت زنان را در بازار کار به خطر بیاندازد . زیرا هنوز تعداد نسبتاً کمی از زنان در آموزش فناوری فناوری اطلاعات و ارتباطات یا به دلیل سوگیری جنسیتی به طور آگاهانه یا ناخودآگاه در الگوریتم ها گنجانده شده است. هوش مصنوعی ، خطر شکاف جنسیتی را افزایش می دهد.
چالش های فراروی کاربست اخلاق در ماشین های هوشمند؛ با تمرکز بر رویکرد اصل گرایی در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
۶۹-۹۲
حوزه های تخصصی:
با ظهور تکنولوژی هوش مصنوعی و حضور ماشین های هوشمند در بسیاری از ابعاد زندگی انسان، پرسش از امکان عملکرد اخلاقی ماشین های هوشمند و همچنین چگونگی و نحوه کاربست اخلاق در ماشین یکی از دغدغه های معاصر به شمار می آید. یکی از رویکرد های مهم در فلسفه اخلاق، اصل گرایی اخلاقی است که قابل بررسی با روش بالا به پایین بوده که یکی از رویکردهای متداول در پیاده سازی اصول در ماشین است. نوشتار حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا کاربست اخلاقی براساس اصل گرایی در اخلاق با روش پیاده سازی بالا به پایین امکان پذیر خواهد بود یا خیر؟ در این راستا، هدف بررسی و تحلیل بینش ها و چالش های پیش روی این رویکرد و روش، تحلیل و نقد ابعاد مساله و نظریات پیرامون آن است. بدین منظور پس از پاره ای تعاریف، دو رویکرد اخلاقیِ مطرح بیان گردیده، انطباق آن بر رویکرد بالا به پایین بررسی شده و سپس با استعانت از انتقادات و نظرات دیگر اندیشمندان، چالش ها و ناکارآمدی های این رویکرد به تفصیل شرح داده خواهد شد.
مقایسه کارآمدی چهار روش هوش مصنوعی در پیش بینی خشک سالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
139-156
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یک اختلال موقتی است که خصوصیات آن از منطقه ای با منطقه دیگر متفاوت است، از این رو نمی توان تعریف جامع و مطلق برای خشک سالی بیان نمود.در تحقیق حاضر، به منظور معرفی یک روش مناسب جهت پیش بینی خشکسالی برای یک ماه آتی، چهار روش هوش مصنوعی شامل یادگیری عمیق (Deeplearning) (از شبکه الکس نت که یکی از شبکه های کانولوشن می باشد استفاده شده است)، الگوریتم K نزدیک ترین همسایه (KNN)، ماشین برداد پشتیبان چند طبقه (SVM-MultiClass) و درخت تصمیم (Decision Tree) در نظر گرفته شد. داده های بارندگی 11 ایستگاه سینوتیک استان یزد طی دوره آماری 29 ساله (1988 تا 2017) به صورت ماهانه به عنوان داده های آزمایشی مورد استفاده قرار گرفتند. شاخص بارش استاندارد شده (SPI) برای نشان دادن وضعیت خشکسالی از نظر شدت و مدت در مقیاس های زمانی 1، 3، 6، 9، 12 و 24 ماهه محاسبه گردید. در ابتدا داده های بارش به عنوان ورودی شبکه های عصبی و کلاس بندی SPI به عنوان خروجی شبکه ها قرار داده شد. 80 درصد داده ها برای آموزش و20 درصد داده ها برای تست شبکه ها به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که تمامی شبکه ها توانایی پیش بینی خشکسالی را داشته اند، بر اساس معیار ارزیابی macro-f1 شبکه Deeplearning در مقیاس زمانی 1 ماهه با 71/22 درصد، ناکارآمدترین روش و Decision Tree با 65/64 درصد، کارآمدترین روش بوده اند، اما با افزایش مقیاس زمانی، شبکه Deeplearning عملکرد خود را بهبود بخشید، به طوریکه در مقیاس زمانی 24 ماهه با 35/65 درصد، بهترین عملکرد مربوط به شبکه Deeplearning و بعد از آن، شبکه SVM-MultiClass با 40/57 درصد، قرار گرفت.