مطالب مرتبط با کلیدواژه

راوی


۶۱.

ابزارهای زبانی ایجاد، حفظ و تثبیت مرجعیت فردی راویان زن و مرد در مشروعیت بخشی به روایت در سه کتاب زویا پیرزاد و سلوک محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۶۸
مرجعیت بخشی در روایت فرایندی است که راوی از طریق مفصل بندی های گفتمانی، مشروعیتِ خود و روایتش را در داستان برمی سازد. هدف نگارندگان در این مقاله، بررسی فرایند های زبانی ایجاد، حفظ و تثبیت مرجعیت فردی دو راوی زن و مرد در روایت است. ازهمین رو، آن ها خوانشی واسازانه را با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) و دریدا (1983) از مرجعیت فردی در روش شناسی ون لیوون (2007) ارائه کردند. آنگاه برای شناسایی ابزارهای زبانیِ فرایندهای ایجاد، حفظ و تثبیتِ مرجعیت فردی به سراغ سه کتاب پیرزاد و سلوک دولت آبادی رفتند و با گزینش هدفمند مواردِ وقوعِ مرجعیت فردی، آن ها را بررسی کردند. در پایان، پی برده شد پیرزاد و دولت آبادی با استفاده از مواضع گفتمانی خود و دیگری، ایجاد گره گاه های گفتمانی و بلورینه شدن حول آن ها سعی در مرجعیت بخشی به ابعاد خود و هم زمان، با طرد معانیِ نشانه ها از روایتِ دیگری سعی در مرجعیت زدایی دارند. همچنین، در سطح کلان تر آشکار شد خودِ بازنمایی شده دو راوی با یکدیگر تفاوت داشت؛ پیرزاد مایی گفتمانی را تشکیل داد و دولت آّبادی راوی همه چیزدان بود؛ این درحالی بود که هیچ کدام از این دو راوی از پارادوکس گریزی نداشتند.
۶۲.

بررسی تطبیقی تصویر راویان زن در داستان های سه تفسیر شیعی روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۷۹
روایت کنش ها، رویدادها و جنگ های صدر اسلام، در شکل گیری گفتمان شریعت و انتقال آن به نسل های بعدی نقش مهمی را ایفا می کند. در این میان روایتگری زنان، به مثابه کنشی اجتماعی، امری اثرگذار و مهم است. روایتگران زن، راوی اصلی یا دوم یا هم ارز بخشی از روایات داستانی تفسیری هستند و موضوعات متنوعی را در این داستان ها روایت کرده اند. این مقاله، به بررسی تطبیقی چهره زن راوی در سه تفسیر روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین می پردازد و وجوه اشتراک و افتراق این نقش را در سه تفسیر دنبال می کند. در این مقاله با استفاده از فن تحلیل محتوا؛ نوع روایتگری زن، موضوع داستان ها و مشارکت روایتگران را در داستان های این سه تفسیر استخراج کرده و از این رهگذر، تصویر زن راوی را در این متون ترسیم کرده ایم. پیکره متنی این مقاله، روایت هایی است که در سه تفسیر یادشده، زنان، راوی آن ها بوده اند. این پژوهش نشان می دهد در این سه تفسیر، زنان شاخصی نظیر عایشه، ام سلمه و اسماءبنت عمیس به روایت گری پرداخته اند و در گذر زمان، مفسران با حذف، تغییر یا افزایش روایتگران یا روایت ها، چهره زن راوی را تغییر داده اند. همچنین در این روایت ها اعتمادپذیری راوی زن، با شگردهایی نظیر ایجاد سطوح چندگانه راویان، استفاده از راوی درون داستانی و نزدیکی زمانی و مکانی راوی با روایت، افزایش یافته است.
۶۳.

بررسی روایت شناسی حکایت های اسرارنامه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت راوی زاویه دید اسرارنامه عطار نیشابوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۸۷
در هر داستانی، همزمان با خلق داستان روایت نیز همراه آن خلق می شود؛ زیرا داستان در قالب کلمات و عبارات هویّت می یابد و از طریق صدایی درونی به متن منتقل می شود، این صدا متعلّق است به راوی یا فردی که روایت را برای ما بازگو می کند. راوی می تواند از دیدگاه های متفاوتی از درون یا برون، داستان را برای ما روایت کند که به این دیدگاه زاویه دید گفته می شود و انتخاب آن بسته به نظر و سلیقه نویسنده داستان است. عطار در اسرار نامه خود بسته به موقعیت های مختلف از دیدگاه های متفاوتی داستان را روایت می کند و در اغلب موارد زاویه دید و راوی را در یک داستان واحد چندین بار تغییر می دهد، در برخی موارد، عطار، روایتی را در دل روایتی دیگر قرار می دهد. بنابراین روایت چند سطحی ایجاد می شود که هر کدام را جداگانه می توان بررسی کرد. راوی در داستان های اسرارنامه اصولاً واضح و آشکار است، ولی اغلب در پایان داستان با دیگر راویان به گونه ای همانند می شود که نمی توان آن را باز شناخت. عطار به طور کلی در اسرارنامه از هفت راوی استفاده می کند که در این مقاله نوشته به آن به صورت مفصل پرداخته شده است. روش علمی تحلیل روایت بر اساس دیدگاههای زبان شناسان و ساختارگرایان ضرورتی است که تا حدی در این مقاله دنبال می شود و به این نتیجه می رسد که: در داستان های عطار، روایت در خدمت درونمایه قرار می گیرد. علاوه بر آن، شیوه روایی عطار، عموما مستقیم و خطی است و کمتر از شیوه های موجی و حلقوی بهره برده است.  
۶۴.

بررسی روایت و بن مایه های داستانی در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت زیدری نفثه المصدور راوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
    نفثه المصدور یکی از آثار مهم تاریخی، ادبی اوایل قرن هفتم هجری قمری است. شهاب الدّین محمّد خرندزی زیدری نسوی در سال 628 (ه.ق) - چهار سال پس از مرگ سلطان جلال الدّین خوارزمشاه- این اثر را به منظور شرح مصایب خود در زمان ملازمت و پس از مفارقت از سلطان، خطاب به یکی از متنفذین دیار خود نوشته است. اگرچه نویسنده اثر قصد داستان گویی نداشته؛ امّا ترتیب انتخاب ماجراها، نظمی علّی و معلولی به همراه بن مایه های روایی را به وجود آورده است. پرسش اساسی پژوهش این است که آیا می توان نفثه المصدور را یک اثر روایی با بن مایه های داستانی دانست؟ برای پاسخ به این پرسش، با واکاوی روایت نفثه المصدور تلاش شده است، تاآن رااز منظر جنبه های روایت و تطبیق چهار مقوله مبانی روایت، کانونی شدگی، زاویه دید و گفتمان روایی- به منظور محدود شدن در حدّ یک مقاله- مورد بررسی قرار دهیم . استفاده از چارچوب روایت در نفثه المصدور نشان می دهد، اگر چه نویسنده قصد داستان گویی نداشته است، امّا در پس آرایه های متعدد و نثر مصنوع این اثر، بن مایه های داستانی وجود دارد. با بسط این روش، و توسّع در به کارگیری عناصر داستانیِ امروز در آثار تاریخی ادبی کهن، -بخوبی- می توان این آثار را تحلیل و بخشی از جنبه های پنهان آنها را نشان داد.            
۶۵.

تحلیل نشانه-معناشناسی داستان سکینه بانو از مجموعه اسکندرنامه منوچهرخان حکیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه-معناشناسی قصه های عامیانه بلند راوی ساختار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
نشانه-معناشناسی روایی به بررسی ویژگی های روایی داستان می پردازد تا شرایط تولید و دریافت معنا در گفتمان را نشان دهد.معنا در نظام ساختارگرا زمانی حاصل می شود که از طریق کنش های برنامه ریزی شده سوژه از وضعیتی اولیه به وضعیتی ثانوی دست یابد. در تحلیل گفتمانی داستان «سکینه بانو» تلاش براین است با تقلیل متن به عناصرسازنده آن مانند مربع معنایی، برنامه های روایی، محور تنشی، مربع واقعیت نمایی و...سازوکار تولید معنا را در قصه های عامیانه بلند نشان دهیم. مطالعه فرایند نشانه-معناشناسی داستان«سکینه بانو» به دنبال آن ساختار اصلی و پایه ایی است که انسجام و یکپارچگی متن را تضمین می کند و ارتباط و تعامل زنجیره های روایی را با واسازی خلاگفتمانی که نتیجه نقش فعال و کنترلی نقال است،آشکار می کند. داستان با قرار دادن زن در جایگاه عامل فاعلی، تنش افعال موثر «نباید» و «خواستن» را که در مورد زنان باعث قرارگرفتن در محور دروغ و توهم می شود، نشان داده است و با تنش عاطفی شدید در پایان داستان، از مربع معنایی عبور می کند و ارزشی جدید را که بر نگاه ناموسی به زن متمرکز شده است، می آفریند.
۶۶.

نقش سؤال راوی در حل تعارض احادیث فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجیح جمع عرفی راههای حل تعارض قرینه سؤال راوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۵
کمتر بابی در منابع روایی است که حداقل یک مورد از تعارض احادیث در آن وجود نداشته باشد. ازین رو، همواره رفع تعارض اخبار، دغدغه فقیهان بوده و تلاش هایی با هدف جمع عرفی و ترجیح میان احادیث صورت گرفته است. در این میان نقش سؤال راوی در جمع احادیث و اعمال مرجحات مورد غفلت بوده است.این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی می کوشد به جایگاه سؤال راوی در باب حلّ تعارض اخبار بپردازد. سؤال راوی نشانه اهتمام راوی، در نقل حدیث و قرائن مرتبط با آن است و صلاحیت دارد تعارضات ناشی از توهم اتحاد موضوع را رفع کند. سؤال راوی قرینه متصل بر اخصّ بودن یک حدیث بر دیگری و گاه اقربیّت مضمون یک حدیث بر دیگری و از منابع مهم استخراج فهم راوی، ارتکازات، افکار و توهمات راوی و سیره های موجود در عصر معصومان و سایر قرائن مؤثر در استنباط حکم شرعی است.
۶۷.

اعتباریابی داده های تاریخ شفاهی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ شفاهی اعتباریابی داده معیار راوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۳
قلمرو علم تاریخ زمان گذشته است، اما شاخه جدیدی در تاریخ ایجاد شده که قلمرو تاریخ یعنی گذشته را به زمان حال بسیار نزدیک کرده و آن تاریخ شفاهی است. اگرچه حدود 70 سال از عمر تاریخ شفاهی می گذرد، اما هنوز به عنوان یک مقوله جدید شناخته می شود و باب گفتگو پیرامون مسائل مختلف آن باز است. با این حال کمتر به صورت مستقل درباره نقد داده های حاصل از تاریخ شفاهی تولید محتوا شده است و جا دارد این پرسش را مطرح کرد که داده هایی که از طریق تاریخ شفاهی تولید میشوند چگونه اعتبار مییابند تا پژوهشگران با آسودگی خاطر از آنها در تحقیقات خود بهره بگیرند؟ در این مقاله تلاش شده است ضمن شرح و بحث درخصوص مصاحبه و ابعاد مختلف آن به عنوان ابزار اصلی تاریخ شفاهی، 12 معیار برای تولید داده های معتبر مورد بحث و ارزیابی قرار گیرد تا به کمک آنها تردیدهای اولیه درباره اصالت داده های تاریخ شفاهی برطرف شده و بر اعتبار آنها افزوده شود.
۶۸.

شکل شناسی راوی در حکایات کرامت های عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راوی حکایات کرامات روایت شناسی ساخت گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۰
حکایات کرامات، روایاتی است که کارهای خارق العاده اولیا را بیان می دارد. حجم زیادی از تذکره های صوفیانه به ذکر حکایاتی در باره کرامات اولیا اختصاص یافته است. این روایات جایگاه ویژه ای در ادبیات عرفانی دارد و تمام ویژگی های یک روایت خوب از جمله ساختار را داراست. ساختارگرایی، تحلیلی است که به ساختار و مناسبات درونی اجزاء یک اثر ادبی یا هنری می پردازد. یکی از عرصه های تحلیل ادبی ساخت گرا، عرصه روایت شناسی است. روایت شناسی در پی کشف زبان و قواعد پنهان روایت هاست. یکی از اصولی که روایت شناسان ساخت گرا به آن می پردازند، شکل شناسی راوی است. این که راوی کیست؟ چگونه روایت را مطرح می کند؟ از چه جایگاهی داستان را تعریف می کند و غیره. این مقاله تلاش دارد، با استفاده از روش های توصیفی و تجزیه و تحلیل ساختارگرایی، شکل شناسی راوی را در حکایات کرامات: طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری(5 و 4 ه. ق.)، اسرارالتوحید محمد بن منور(5 و 4 ه. ق.)، تذکره الاولیاء عطار نیشابوری(7 و 6 ه. ق.)، نفحات الانس جامی(9 ه. ق.) و طرائق الحقائق معصوم علی شاه (14 و 13 ه. ق.) مشخص نماید. این بررسی بر اساس نظریات روایت شناسان ساخت گرا و با نگرش به ادبیات عرفانی صورت پذیرفته است. پژوهش نشان می دهد که در حکایات کرامت های عرفانی، راوی، شخصی متعین و مجزا از نویسنده است. او می تواند شناس یا ناشناس، دانای کل نامحدود یا محدود و دید درونی یا بیرونی داشته باشد، اما نقل قول هایش مستقیم است و زمان، ضمایر و رنگ و بوی شخصیت را دارد.
۶۹.

پژوهشی در اسناد و اعتبار حدیث رفع(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حدیث رفع اعتبار سند راوی توثیق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۶
حدیث رفع را می توان یکی از مهمترین احادیثی دانست که در اصول فقه برای اثبات اصل برائت شرعی بدان استناد شده و در فقه به کار گرفته می شود. برخی از بزرگان معاصر اشکالاتی را در اعتبار سندی این حدیث و امکان استناد به آن مطرح نموده اند و مباحثاتی در این باره میان فق ها و اصولیان شکل گرفته است. ما در این مقاله ضمن طرح و نقد و بررسی دیدگاه های بزرگان کوشیده ایم که با تتبع در متون و جمع آوری و مقارنه شواهد، اعتبار سندی احادیثی که بر رفع ما لا یعلمون مشتمل است را بر اساس مبانی مختلف در اعتبار اخبار و اسناد نشان دهیم. در این راستا مسیر هایی برای توثیق عام و خاص راویان و وثوق به صدور مضمون رفع ما لا یعلمون با توجه به استفاضه و کثرت نقل را پی جسته ایم.
۷۰.

بازشناسی مفهوم ضعف راوی در منابع پنج گانه رجالی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حدیث ضعف راوی رجال شیعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
یکی از مفاهیم در دایره جرح و تعدیل رجال حدیث، مفهوم ضعف است. دانشمندان رجال شیعه برخی از راویان را ضعیف توصیف کرده اند؛ اما با وجود ضعف راوی، در کتب حدیثی ما روایات بسیاری از آن ها نقل شده است. این مسئله نشان می دهد مفهوم ضعف نمی تواند به معنای رد مطلق روایات راوی توصیف شده به ضعف باشد. اگر ضعف به معنای رد مطلق روایات راوی ضعیف بود، هرگز شاهد ورود حجم فراوانی از روایات راویان ضعیف به کتب روایی نبودیم. برای نمونه با وجودی که دانشمندان علم رجال ابوسمینه و محمد بن سنان را ضعیف می دانند، در کتب روایی ما صدها روایت از این دو داریم و همین مسئله نیاز به یک دوباره اندیشی در حوزه مفهوم ضعف را ضروری می سازد. بنابراین پژوهش حاضر به هدف دستیابی به مفهوم ضعف در نزد رجال پژوهان شیعه که ارتباط مستقیم با چرایی ورود روایات راویان ضعیف در منابع حدیثی دارد، به روش توصیفی تحلیلی به تبیین مفهوم ضعف در نزد رجالیان به ویژه رجال پژوهان متقدم می پردازد. نتیجه حاصل از این پژوهش اثبات می کند با توجه به گونه های نقش راوی و پدیده استثنا، توصیف راوی به ضعف به معنای عدم اعتبار کل روایات وی نیست. 
۷۱.

واکاوی تطبیقی گونه های روایت در سمک عیار و کنت مونت کریستو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی رمانس عناصر داستان راوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۷
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل گونه های روایت در «سمک عیار» و «کنت مونت کریستو» می پردازد. «سمک عیار» بزرگترین میراث منثور ما در قرن ششم هجری است و «کنت مونت کریستو» اثر الکساندر دوما در قرن نوزدهم میلادی خلق شد که در دسته بندی های ادب داستانی در ذیل رمانس قرار می گیرند. چگونگی کاربرد گونه های روایت در این دو اثر برجسته ایرانی و فرانسوی مسأله اصلی این پژوهش است که با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. روایت مهم ترین عنصر داستانی این آثار است، نویسندگان علاوه بر نمایش نوع راوی به شخصیت پردازی و توصیف نیز پرداخته اند. یافته ها حکایت از این دارد که راوی در «سمک عیار» و «کنت مونت کریستو» دانای کل نامحدود ناهمسان متن گراست و گونه های روایت درآن ها به دو صورت سوم شخص مفرد و اول شخص جمع مشاهده شدند. در «سمک عیار» و «کنت مونت کریستو» چندگونگی روایت وجود دارد که باعث جذابیت بیشتر آن ها شده است. راوی در هر دو اثر منتخب عملکرد مشابه دارد؛ درون نمای بیرونیست.