مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
رمانس
حوزه های تخصصی:
در بررسی داستانها و افسانه های جاودانه جهان، نکته جالب توجهی وجود دارد که شاید خود یکی از دلایل جاودانگی این داستانها در طول قرون باشد. گرچه این داستانها به مردمی از کشورهایی با زبان و نژاد متفاوت، زمینه های فرهنگی مختلف و حتی از نظر زمانی به دوره های مختلفی مربوط می شوند، همگی از یک فصل مشترک برخوردارند و آن حدیث عشق و رنج و دغدغه های انسانی و قصه آمال و آرزوهای دست نیافتنی است که در برخورد با واقعیت های موجود زندگی فرو می ریزند و از آنها جز نام و خاطره ای باقی نمی ماند. نکته قابل تامل اینکه پدیدآورندگان این آثار افرادی بوده اند که هرگز یکدیگر را ندیده اند، سخنی از هم نشنیده و از حال و هوای یکدیگر خبری نداشته اند، اما از دردهایی مشابه رنج برده اند و از دغدغه های یکسان نالیده اند و گاه در را ه آشکار کردن حقیقتی کوشیده اند که خواننده را به تامل و تفکری عمیق وا می دارد و چشم او را به روی واقعیات زندگی باز می کند. در این مقاله، به مقایسه مشابهت های دو کتاب مرگ شاه آرتر به قلم سرتامس ملری که در قرن پانزدهم به چاپ رسیده و منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی که در قرن ششم مقارن با قرن دوازدهم میلادی سروده شده است، خواهیم پرداخت.
تحلیل نوع ادبی سمک عیار
حوزه های تخصصی:
سمک عیار، ازآثار ادبی قرن ششم است که فرامرز بن خداداد الارجانی آن را از زبان یکی از قصه پردازان زمان ـ صدقه بن ابی القاسم شیرازی ـ تحریر کرده است. محققان ادبیات، دربارة نوع ادبی سمک عیار، نظر واحدی ندارند؛ گروهی آن را حماسه می دانند و برخی دیگر رمان و عده ای نیز آن را رمانس به شمار می آورند. در این پژوهش، افزون بر تعریف حماسه، رمان، رمانس و قصه و برشمردن ویژگی های این انواع و سنجش تطابق سمک عیار با هر کدام از آنها، مشخص خواهد شد که اطلاق حماسه، رمانس و رمان بر سمک عیار نادرست است و باید آن را قصه پهلوانی ـ تخیلی نامید که با آرمان ها و آرزوهای بشر پیوند خورده است.
بررسی جنبه های نمایشی ادبیات عامیانه با تأکید بر داستان امیرارسلان نام دار
حوزه های تخصصی:
داستان «امیرارسلان نامدار» یک نقالی شبانه در خواب گاه ناصرالدین شاه قاجار بود که توسط نقال باشی دربارش ، نقیب الممالک، پرداخته و به قلم دختر شاه به رشته تحریر درآمد و علیرغم فضای اشرافی شکل گیری خود، به سرعت تبدیل به محبوب ترین و مشهورترین قصه عامیانه فارسی گردید. متاسفانه آثاری این چنین به دلیل ویژگی عامیانه بودن خود، هرگز آن چنان که باید و شاید مورد مطالعات ادب پژوهانه و خصوصاَ نمایش پژوهانه قرار نگرفته است. در این مقاله ابتدا به معادل اروپایی این گونه ادبیات که همان رمانس باشد پرداخته و سعی شده پاره ای از نظریات محقق بزرگ ادبی، نورتروپ فرای، در ساختار این داستان ها بیان شود، سپس به داستان اصلی یعنی «امیرارسلان نامدار» پرداخته شده است و به لحاظ نقاط برجسته نمایشی و قابلیت های تآتری مورد بررسی قرار گرفته است.
شیوه داستان پردازی در سمک عیّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان سمک عیّار از قصه های بلند عامیانه ایرانی اواخر قرن ششم هجری است. فرامرز بن خداداد بن عبدالله کاتب ارجانی، مؤلف آن، داستان سمک عیّار را از قول شخصی به نام صدقه بن ابی القاسم شیرازی به شیوه سوم شخص نوشته است. زبانِ این اثر ساده و روان، جمله ها ساده و کوتاه و گاه بریده بریده، و قصه گو شیوه ایجاز را برگزیده است که همه آن ها از ویژگی های نثر گفتاری یا محاوره است.
سمک عیّار اثری حماسی تخیلی است و قهرمان آن مردی است عیّارپیشه به نام سمک. سمک مظهر دلیری و جوانمردی است و در هوشیاری و تدبیر و طرح نقشه های زیرکانه بی نظیر است. به دلیل تخیلی بودن این اثر، شخصیت های داستان هم رفتار طبیعی دارند و هم ماوراء طبیعی. این خصیصه از ویژگی های قصه های عامیانه قدیمی است.
گفتار (کتبی و شفاهی) در این داستان به صورت گفتار یک طرفه (مونولوگ) و دوطرفه (دیالوگ یا گفت وشنود) و به صورت پیام های شفاهی و نامه است. گفتار یک طرفه به شکل های تحسین، نفرین، سوگند، و ... دیده می شود و گفتارهای دوطرفه نیز موضوعاتی همچون اقرار، خواستگاری، و مشورت را دربر می گیرد.
در این اثر، زمان و مکانْ فرضی و تصوری است و، به سبب هیجان انگیزتر جلوه دادن، راوی آن را به سرزمین های دور و افسانه ای منسوب می نماید. حوادث داستان، به ظاهر، در چین و ماچین و خاورکوه و هند رخ داده اند؛ شاید به این دلیل که به امرای زمان برنخورد. از نام مکان هایی چون دشت ماران، قلعه شاهک، مرغزار زعفران مشخص است که قصه ایرانی است.
درون مایة فکری و اخلاقی و اجتماعی این اثر از لابه لای گفتار، کردار، و پندارها در خلال داستان های آن مشخص می شود.
کرامت، گرهگاه تصوف و رمانس ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامات همواره به صوفیان بازشناخته می شود و برجسته ترین توانایی مشایخ صوفیه به شمار می آید. بحث کرامت از مباحث آغازین تصوف است و بخش عمده ای از آثار صوفیان به نقل کرامات اولیا اختصاص یافته است. برپایه قرآن، انبیا در برابر منکران به انجام اعمالی فراتر از توان بشر دست می زدند تا تأییدی بر قول و فعلشان باشد. برخی صوفیان کرامت را دال بر حقانیت ولایت خود می دانند؛ اما برخی نیز به انکار آن برخاسته اند و کرامت را موجب رکود در مسیر ترقی و کمال می دانند. کرامت در رمانس های ایرانی نیز دیده می شود و از مصداق های توانایی قهرمان رمانس است. ریشه این اشتراک را باید در فرهنگِ برآمده از اسطوره جست وجو کرد. نگارنده در این پژوهش می کوشد تا این مشترکات را با هم بسنجد و از این رهگذار، کرامت را خارج از داستان های صوفیان واکاود؛ همچنین تلاش می شود با توجه به دو رمانس ابومسلم نامه و حمزه نامه (رمانس هایی با رویکرد مذهبی)، کراماتی که به قهرمان رمانس نسبت داده شده است، مشخص شود و این فرضیه بررسی شود که «فرّ» یا همان نیروی معنوی که در اندیشه های ایران باستان مطرح بوده، ممکن است سرچشمه اندیشه کرامت باشد. اصل باور در همه این داستان ها محوریت دارد. بر این اساس، رمانس، به ویژه رمانس مذهبی، می کوشد تا عنصر مهم اعتقاد را در میان مردم عامه رواج دهد؛ یعنی همان هدفی را دنبال کند که تصوف اسلامی از بیان سرگذشت اولیا دارد.
بررسی حکایت ناتمام آشپزباشی، اثر جفری چاسر از منظر رئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲
93 - 111
حوزه های تخصصی:
حکایت ناتمام و یا بسیار کوتاه آشپزباشی از مجموعه حکایت های کنتربری در مقایسه با دیگر حکایت های این مجموعه، وضعی استثنایی دارد. این حکایت استثنایی به سبب ویژگی خاص خود توسط نویسنده یا مصححان بعدی از کتاب حذف نشده است، لیکن در گزیده های ادبی ذکری از آن به میان نیام ده و از طرف منتقدان و چاسرشناسان کمتر به آن پرداخته شده است. راوی این حکایت پیشه وری فرودست است که خود او و داستانش از منظر رئالیستی بسیار حائز اهمیت اند. «حکایت آشپزباشی» پس از «حکایت آسیابان» و «حکایت داروغه» که به وضعیت طبقه متوسط و اصناف شهرنشین می پردازند، روایت شده است، و هر سه حکایت که گونه ادبی فابلو (fabliau) هستند در تقاب ل با حکایت شهسواری نقل شده اند که رمانس است و هم راوی و هم شخصیت های آن از اشراف اند. این تقابل اولین حضور آشکار ادبیات رئالیستی در مجموعه حکایت های کنتربری و حتی در کل آثار چاسر است و می توان گفت شاهکار بودن اثر به خاطر همین پردازش رئالیستی آن در قرن چهاردهم است. در این نوشته، ضمن بررسی دیدگاه های منتقدان ادبی درباره کوتاه بودن «حکایت آشپزباشی»، به بررسی حکایت از منظر رئالیستی خواهیم پرداخت.
از حماسه به رمانس گونه شناسی داستان عشقی-قهرمانی بر پایه بهرام نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان عشقی-قهرمانی یکی از انواع ادبی فارسی است که از جهاتی با داستان پهلوانی و از جهاتی با داستان عاشقانه مشابهت هایی دارد، اما تفاوت هایی که در این میان هست، باعث تمایز آن با این دو نوع مشابه می شود. در ادبیات غرب از دو نوع داستان عاشقانه و داستان عشقی-قهرمانی، با عنوان مشترک «رمانس» (داستان عشقی) یاد می شود. «بهرام نامه» ها را که روایت گر داستان زندگی بهرام گورند، از مصادیق نوع ادبی رمانس در ادبیات فارسی دانسته اند. در این میان، بعضی این منظومه ها را در زمره داستان های عاشقانه محسوب کرده اند. هدف این مقاله اثبات «عشقی-قهرمانی» بودن این داستان و نیز شناخت ساختار روایی نوع ادبی «داستان عشقی-قهرمانی» و یافتن وجوه تشابه و تمایز آن با دو نوع مشابه است. برای این منظور از ریخت شناسی، که یکی از ابزارهای دانش گونه شناسی در شناخت انواع ادبیِ روایی است، بهره گرفته شده است. در این مقاله ابتدا با ریخت شناسی پنج بهرام نامه مشهور و موجود ادبیات فارسی (هفت پیکر نظامی، هشت بهشت امیرخسرو، هفت اختر عبدی بیک شیرازی، بهرام نامه روح الامین شهرستانی و هفت منظر هاتفی) خویشکاری ها، شخصیت ها و الگوهای روایی این داستان، به عنوان یکی از مصادیق داستان عشقی-قهرمانی شناسایی شده اند و در پایان بر همین اساس، وجوه تشابه و تمایز داستان عشقی-قهرمانی با داستان پهلوانی و داستان عاشقانه بیان شده است.
بررسی عناصر مشترک روایی در قصه های عامیانه و رمانس ها با منظومه های عاشقانه (همای و همایون) خواجوی کرمانی و (جمشید و خورشید) سلمان ساوجی
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
55-74
داستان پردازی کهن و قصه های عامیانه ایرانی، یک نوع مستقل ادبی هستند که از یک سنت قدیم داستان پردازی مایه می گیرند. قصه های عامیانه، جلوه گاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات توده مردم شکل می گیرد که سرچشمه این قصه ها، باورها و آیین های آغازین انسان هاست. این قصه ها و منظومه های برگرفته از آنها و حتی رمانس ها همگی سرشار از باورهای اسطوره ای هستند. آثار این روایت های شفاهی در داستان پردازی و سرودن منظومه های عاشقانه کهن بر جای مانده است. اغراق و کارهای محیرالعقول و سرگذشت جن، پری و اژدها از ارکان این داستان ها است. زمان و مکان بر اساس هیچ اصولی به کار برده نمی شود و اکثر مکان های تاریخی، سندیت تاریخی ندارند. منظومه های عاشقانه جمشید و خورشید سلمان ساوجی و همای و همایون خواجوی کرمانی که از قرن هشتم باقی مانده است، ریشه در قصه های عامیانه دارد. بن مایکه این داستان ها عشق است و در هر دو منظومه، عناصر روایی مشترک در قصه های عامیانه و رمانس به چشم می خورد. پژوهش حاضر کوششی است در تشریح و تبیین عناصر روایی در این دو منظومه.
تحلیل روابط بینامتنی شاهنامه و ابومسلم نامه بر مبنای بینامتنیت ژرار ژنت
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
249 - 274
حوزه های تخصصی:
در این جستار پیوندهای بینامتنی شاهنامه و ابومسلم نامه با هم سنجیده شده است. بر اساس نظریه بینامتنیت، هرمتنی، بریده از متنهای دیگر نیست و بی گمان با متنهای پیش و پس از خود، در پیوند است. می دانیم که شاهنامه،متنی فراگیر یا «زیرمتن» است که در متونِ پس از خود، به ویژه در ابومسلم نامه ، تاثیرات بسیار گذاشته است. می خواهیم بدانیم میان شاهنامه و ابومسلم نامه ، کدام پیوندهای بینامتنی با بسامد بیشتری حضور می یابد؟ ویژگی های متنی شاهنامه با ابومسلم نامه از دیدگاه بینامتنی(هم حضوری) و بیش متنی(تأثیر و تأثر) ژرار ژنت بررسی می شود. از نتایج این پژوهش ، درک این نکته است که هم حضوری در این آثار بیشتر از طریق نقل به معناست. شاهنامه، آن چنان تأثیر عمیقی بر سنت داستان پردازی منظوم و منثور پارسی گذاشت که داستانهای عامیانه را هم که بیشتر روایت های منقول بود، در بر گرفت. موضوعاتی چون: رویین تنی، پیشگویی، جنگ پدر و پسر ، شفابخشی و...که ابومسلم نامه را به یک حماسه ، تبدیل کرده است، از شاهنامه، الگو گرفته است.
تحلیل فیلم نامه روزهای زندگی بر اساس نظریه میتوس نورتروپ فرای
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
69 - 78
حوزه های تخصصی:
سینمای دفاع مقدس یکی از ژانرهای بومی سینمای ایران است که هرساله آثار مختلفی را روانه سینما می کند. در این فیلم ها رشادت های رزمندگان در طی جنگ هشت ساله ایران و عراق نمایش داده می شود. این ژانر در طی سال ها تحول یافت و گونه های مختلف حول محور دفاع مقدس پدید آمدند. این تنوع گونه ها منجر به ایجاد نگاه های مختلف به مقوله جنگ شده است که این ژانر را سزاوار بررسی گونه شناسی به صورت علمی می کند. نظریه میتوس فرای شیوه جدیدی از گونه بندی آثار ادبی ارائه می کند. هر اثر دریکی از میتوس ها چهارگانه مشابه فصل های یک سال قرار می گیرد. کمدی در فصل بهار، رمانس در فصل تابستان، تراژدی در فصل پاییز و هزل/ طنز در فصل زمستان جای می گیرند علاوه بر آن شخصیت های هر میتوس را طبقه بندی می کند و برای هر میتوس شش مرحله تعیین کرده است که باعث دسته بندی دقیق تر آثار ادبی می شود. همچنین فرای سینما را به مثابه متن فرض می کند و آن را شایسته بررسی جداگانه می داند درنتیجه ارتباطی بین نظریه میتوس و سینما ایجاد می کند. در این پژوهش فیلم نامه اثر «روزهای زندگی» از سینمای دفاع مقدس به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شد و پس از تحلیل فیلم مشخص شد که در میتوس تابستان جای می گیرد. درنتیجه شخصیت های فیلم بر اساس تحلیل میتوس تابستان دسته بندی شدند و درنهایت مشخص شد فیلم به گونه چهارم رمانس تعلق دارد.
واکاوی تطبیقی گونه های روایت در سمک عیار و کنت مونت کریستو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
242 - 259
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل گونه های روایت در «سمک عیار» و «کنت مونت کریستو» می پردازد. «سمک عیار» بزرگترین میراث منثور ما در قرن ششم هجری است و «کنت مونت کریستو» اثر الکساندر دوما در قرن نوزدهم میلادی خلق شد که در دسته بندی های ادب داستانی در ذیل رمانس قرار می گیرند. چگونگی کاربرد گونه های روایت در این دو اثر برجسته ایرانی و فرانسوی مسأله اصلی این پژوهش است که با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. روایت مهم ترین عنصر داستانی این آثار است، نویسندگان علاوه بر نمایش نوع راوی به شخصیت پردازی و توصیف نیز پرداخته اند. یافته ها حکایت از این دارد که راوی در «سمک عیار» و «کنت مونت کریستو» دانای کل نامحدود ناهمسان متن گراست و گونه های روایت درآن ها به دو صورت سوم شخص مفرد و اول شخص جمع مشاهده شدند. در «سمک عیار» و «کنت مونت کریستو» چندگونگی روایت وجود دارد که باعث جذابیت بیشتر آن ها شده است. راوی در هر دو اثر منتخب عملکرد مشابه دارد؛ درون نمای بیرونیست.