مطالب مرتبط با کلیدواژه

حکایات کرامات


۱.

طبقه بندی موضوعی حکایات کرامات در نثر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان اسلامی کرامات اولیا نثر صوفیانه فارسی حکایات کرامات طبقه بندی کرامات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۲ تعداد دانلود : ۱۱۲۶
یکی از پربسامدترین موضوعاتی که در حکایت پردازی متون صوفیه دیده می شود، حکایاتی است که درباره کرامات عرفا نوشته شده است. نخستین گام برای مطالعه این حکایت ها ارائه طبقه بندی موضوعی بسامدی حکایات با حداکثر میزان شمول آن هاست. در متون صوفیانه ای که به زبان فارسی نوشته شده اند، مطلبی تحت عنوان طبقه بندی کرامات به صورت جامع و علمی وجود ندارد و تنها هنگام بیانِ کراماتِ اولیا، انواعی از آن بر شمرده شده است. حاصل پژوهش های مؤلف در این زمینه، این است که حکایات حاوی کرامات عرفا در متون منثور صوفیانه تا قرن هفت در 21 دسته کلی و 15 شاخه فرعی جای می گیرند. پربسامدترین موضوع در حکایات کرامات به «اطلاع بر غیب» و کم بسامدترین موضوع به «بر هوا رفتن جنازه» اختصاص دارد.
۲.

واقع نمایی حکایات کرامات؛ تعلیل کرامات و ادله واقع نمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کرامات اولیا حکایات کرامات تعلیل کرامات واقع نمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۲۸۶
درونمایه بیشتر حکایات صوفیه، کرامات مشایخ است. حجم عظیمی از تذکره ها و مناقب نامه های عرفانی و برخی دیگر از متون صوفیانه را می توان تحت عنوان «حکایات کرامات» گنجاند. حکایات کرامات همواره عرصه رد و قبولِ گروه های گوناگون بوده است. منکران کرامات نمی توانند دلایل عقلی و نقلی و انبوه گزارش های موجود از وقوع کرامات را در این حکایات، نادیده بگیرند. مثبِتان نیز نباید به دلایل عقلی و اقناعی اکتفا کرده، باید به فکر پذیرش و باورپذیریِ این پدیده ها از سوی مخاطبانی باشند که خود اهل سلوک و کرامات عرفانی نیستند. یکی از مهم ترین مباحث حول موضوع حکایات کرامات، واقعیت موجود در این حکایات است که ثمرات مهمی را در ارائه یک نوع واقع گرایی خاص و بومی در عرصه هنر و ادبیات در پی خواهد داشت. در این پژوهش پس از تعلیل کرامات، ثابت می شود که این پدیده ها قابلیت واقع نمایی را دارند و راه برای واقع نمایی چنین پدیده هایی هموار است. نظرات صوفیه در تعلیل کرامات بیان شده، مراد از واقع نمایی مشخص گشته، ادله برون متنی و درون متنیِ واقع نماییِ این حکایات بررسی شده است. اثبات امکان واقع نمایی کرامات، به پذیرشِ وجودِ سطحی از واقعیت در حکایات کرامات می انجامد هرچند این واقعیت عرفانی به خوبی تبیین نشده، به ظاهر در تضاد با واقعیت های مادی باشد.
۳.

شکل شناسی راوی در حکایات کرامت های عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راوی حکایات کرامات روایت شناسی ساخت گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۰
حکایات کرامات، روایاتی است که کارهای خارق العاده اولیا را بیان می دارد. حجم زیادی از تذکره های صوفیانه به ذکر حکایاتی در باره کرامات اولیا اختصاص یافته است. این روایات جایگاه ویژه ای در ادبیات عرفانی دارد و تمام ویژگی های یک روایت خوب از جمله ساختار را داراست. ساختارگرایی، تحلیلی است که به ساختار و مناسبات درونی اجزاء یک اثر ادبی یا هنری می پردازد. یکی از عرصه های تحلیل ادبی ساخت گرا، عرصه روایت شناسی است. روایت شناسی در پی کشف زبان و قواعد پنهان روایت هاست. یکی از اصولی که روایت شناسان ساخت گرا به آن می پردازند، شکل شناسی راوی است. این که راوی کیست؟ چگونه روایت را مطرح می کند؟ از چه جایگاهی داستان را تعریف می کند و غیره. این مقاله تلاش دارد، با استفاده از روش های توصیفی و تجزیه و تحلیل ساختارگرایی، شکل شناسی راوی را در حکایات کرامات: طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری(5 و 4 ه. ق.)، اسرارالتوحید محمد بن منور(5 و 4 ه. ق.)، تذکره الاولیاء عطار نیشابوری(7 و 6 ه. ق.)، نفحات الانس جامی(9 ه. ق.) و طرائق الحقائق معصوم علی شاه (14 و 13 ه. ق.) مشخص نماید. این بررسی بر اساس نظریات روایت شناسان ساخت گرا و با نگرش به ادبیات عرفانی صورت پذیرفته است. پژوهش نشان می دهد که در حکایات کرامت های عرفانی، راوی، شخصی متعین و مجزا از نویسنده است. او می تواند شناس یا ناشناس، دانای کل نامحدود یا محدود و دید درونی یا بیرونی داشته باشد، اما نقل قول هایش مستقیم است و زمان، ضمایر و رنگ و بوی شخصیت را دارد.
۴.

حکایات کرامات؛ از کرامت سازی تا کرامت ستیزی (منابع کرامات مشایخ تا قرن نهم قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کرامات اولیا حکایات کرامات کرامت سازی کرامت ستیزی و کرامت باوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۳
درون مایه بیشتر حکایات صوفیه، کرامات مشایخ است. این یعنی حجم عظیمی از تذکره ها و مناقب نامه های عرفانی و برخی دیگر از متون صوفیانه که همگی را می توان با عنوان «حکایات کرامات» گنجاند. حکایات کرامات همواره عرصه رد و قبولِ گروه های گوناگون از مخاطبانِ خود بوده است. برخی از کرامت باوران نه-تنها این حکایات را پذیرفته اند، بلکه کوشیده اند کراماتی چند در همین قالب برای مشایخ صوفیه جعل کنند. در مقابل، برخی از منکران و کرامت ناباوران نیز به نپذیرفتن و انکار قلبی بسنده نکرده، کار را به کرامت ستیزی کشانده اند. برخی از پژوهشگران معاصر نیز به دلایلی همچون کرامت سازی، یا رسماً و علناً به ستیزه با کرامات برخاسته اند، یا به گونه ای واقع گراییِ اینگونه حکایات را زیر سؤال برده اند، و یا برای آن، محدودیت هایی قائل شده اند. چگونه می توان در میانه این کرامت سازی ها و کرامت ستیزی ها، کرامات اولیا را به عنوان یک پدیده عرفانی به طور علمی بازشناسی نمود؟ در این نوشتار پس از بررسی انگیزه کرامت سازان و انکار کرامت ستیزان، به شیوه توصیفی و تحلیلی مشخص می شود که کرامت سازی ها و کرامت ستیزی ها مانع از آن نیست که نوع کرامات اولیا را به عنوان واقعیت هایی عرفانی به رسمیت نشناسیم. اهمیت موضوع در باورپذیری و واقع نمایی حکایات کرامات است که حجم بسیاری از تراث ادبی و عرفانی را شامل می شود.