مطالب مرتبط با کلیدواژه

درد ذهنی


۱.

مقایسه اثربخشی سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری (CBASP) و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی با درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر کاهش درد ذهنی و دشواری های تنظیم هیجانی افراد اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری رفتاردرمانی دیالکتیکی درمان شناختی مبتنی بر شفقت درد ذهنی دشواری های تنظیم هیجانی اقدام به خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۴۷۴
مقدمه: این پژوهش باهدف اثربخشی سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر کاهش درد ذهنی و دشواری های تنظیم هیجانی در افراد اقدام کننده انجام شد. <br /> روش: جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی افراد 16 تا 40 ساله اقدام کننده به خودکشی به روش مسمومیت دارویی در فاصله ماه های مهر تا بهمن سال 1396 مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر کرمانشاه تشکیل می دهند. نمونه آماری این پژوهش شامل 48 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی و داوطلب شرکت در مداخله بودند، که به روش نمونه گیری تصادفی از بین 120 نفر اقدام کننده به خودکشی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش 14 جلسه سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری (CBASP) و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت را دریافت کردند. آزمودنی های گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های درد ذهنی اورباخ و همکاران (2003) و دشواری های تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها به منظور رعایت جوانب اخلاقی، برای اعضای گروه لیست انتظار 10 جلسه مشاوره گروهی برگزار شد. <br /> یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر درد ذهنی و دشواری های تنظیم هیجانی افراد اقدام کننده اثربخش هستند (001/0≥P). <br /> نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر کاهش مؤلفه های درد ذهنی و دشواری های تنظیم هیجانی افراد اقدام به خودکشی می توان از این مداخله ها در کنار درمان دارویی و دیگر درمان های مبتنی بر شواهد برای افراد اقدام کننده به خودکشی به عنوان روش های درمانی مفید و مکمل استفاده نمود.
۲.

بررسی و مقایسه اثربخشی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان شهر سر پل ذهاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: روان پویشی فشرده و کوتاه مدت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی درد ذهنی زنان و زلزله زدگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۴۴۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن-آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان شهر سر پل ذهاب در سال 1398 اجرا شد. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان زلزله زده شهر سرپل ذهاب بودند که در سال 1398 به کلینیک مشاوره مرکز بهزیستی شهرستان سرپل ذهاب مراجعه داشتند که از این میان 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش جایگزین شدند. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جلسات رواندرمانی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای دو گروه آزمایش در طی 9 هفته اجرا گردید. در خاتمه از سه گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه درد ذهنی ( OMMP ) اورباخ و میکلینسر(2003). به منظور تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد هر دو درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان اثربخش بود و بین دو درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان از نظر میزان اثربخشی تفاوت معنی داری وجود نداشت. (p<0/5). نتیجه گیری: درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی هر دو بر درد ذهنی تاثیر بسزایی دارند و از آنها در جهت پیشگیری از ابتلا به اختلالهای روانشناختی می توان بهره برد.
۳.

پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا: نقش میانجیگری حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درد ذهنی سرمایه روان شناختی حمایت اجتماعی سوگ کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا با نقش میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری افراد دارای تجربه سوگ خویشاوندان نزدیک (پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر) ناشی از ویروس کرونا در سال 1400 شهر تهران بود که با استناد به نظر هویت و کرامر (2004) 432 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به مقیاس درد ذهنی توسط اورباخ و میکلینسر (2003)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لاتنز و همکاران (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزارهای spss, Amoss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین سرمایه روان شناختی (38/0 = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (01/0 p <)؛ در حالی که بین سرمایه روان شناختی (27/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با درد ذهنی (روان شناختی) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p <). بین حمایت اجتماعی ادراک شده (36/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آنبا درد ذهنی (روان شناختی) نیز رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p<). همچنین ضرایب مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی (15/0- =ß، 01/0 p<) به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا منفی و معنی دار است. ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیر میانجی به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا نیز منفی و معنی دار است (20/0- =ß، 01/0 p<).
۴.

اضطراب دندانپزشکی: نقش پیش بین نشانگان شناختی- توجهی، درد ذهنی و هوشیاری درون بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب دندان پزشکی نشانگان شناختی-توجهی درد ذهنی هوشیاری درون بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۴۸
هدف از این پژوهش، پیش بینی اضطراب دندانپزشکی بر اساس نشانگان شناختی- توجهی، درد ذهنی و هوشیاری درون بدنی بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه بزرگسالان مراجعه کننده به مطب های خصوصی منطقه 4 شهر تهران در سال 1399 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 213 مراجع بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نشانگان شناختی – توجهی CAS-1 (ولز ، 2009)، درد ذهنی MPS (اورباخ و میکولینسر، 2003)، هوشیاری درون بدنی IAQ (ملینگ، 2012) و اضطراب دندانپزشکیDAQ (کورا، 1996) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان داد، 33 درصد اضطراب دندانپزشکی مراجعان توسط نشانگان شناختی - توجهی (14/0=r)، درد ذهنی(40/0=r) و هوشیاری درون بدنی (21/0-=r) قابل پیش بینی است (01/0p=). یافته های پژوهش حاضر بر نقش نشانگان شناختی-توجهی و درد ذهنی در افزایش و هوشیاری درون بدنی در کاهش اضطراب دندانپزشکی صحه گذاشته اند و می توانند در طراحی مداخلات درمانی و یا پیشگیرانه در خصوص اضطراب دندانپزشکی، مدنظر قرار بگیرند
۵.

اثربخشی درمان هیجان مدار بر درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش زنان مبتلا به افسردگی دارای تجربه شکست عاطفی

تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۵۹
مقدمه: افسردگی و نشانگان ضربه عشق، ب ا دگرگونی های خلق و هیجان مشخص می شوند و عملکرد افراد را مختل می کنند. هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش زنان مبتلا به افسردگی دارای تجربه شکست عاطفی بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان ۱۸ الی ۳۵ سال دارای تجربه شکست عاطفی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود که ۳۰ آزمودنی به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. اعضای گروه آزمایش، درمان هیجان مدار را طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه بالینی ساختاریافته اختلالات محور یک، پرسشنامه نشانگان ضربه عشق (۱۹۹۹)، پرسشنامه افسردگی بک (۱۹۹۶)، مقیاس بخشش هارتلند (۲۰۰۵)، پرسشنامه درد ذهنی اورباخ و میکلینسر (۲۰۰۳) و مقیاس پذیرش و عمل (۲۰۰۴) استفاده شد. داده های توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات متغیرهای درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش در گروه آزمایش و گواه تفاوت معنا داری وجود دارد (۰/۰۰۱> P ) و به ترتیب ۷۳/۱، ۳۹/۷ و ۸۰/۱ درصد از تفاوت گروه ها در مرحله پس آزمون و ۷۶/۲، ۴۱/۸ و ۷۷/۱ درصد از تفاوت گروه ها در مرحله پیگیری ناشی از اثر مداخله بوده است. نتیجه گیری: درمان هیجان مدار بر درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش زنان دارای افسردگی همبود با شکست عاطفی مؤثر بود و از این روش می توان برای تقویت سلامت عاطفی این افراد سود جست.
۶.

ارائه مدل پیش بینی درد ذهنی(روانشناختی) بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و معنای زندگی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا

تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۵۸
زمینه و هدف: افرادی که در جریان بیماری COVID-19 یکی از اعضای خانواده خود را از دست می دهند، در معرض خطر سوگ پیچیده و سایر بیماریهای روانی قرار می گیرند؛ لذا هدف پژوهش حاضر تعیین و ارائه مدلی جهت پیش بینی درد ذهنی(روانشناختی) بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و معنای زندگی با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری افراد دارای تجربه سوگ خویشاوندان نزدیک (پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر) ناشی از ویروس کرونا در سال 1400 شهر تهران بود که با استناد به نظر هویت و کرامر (2004) 432 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به مقیاس درد ذهنی اورباخ و میکلینسر (2003)، پرسشنامه پذیرش و عمل بوند و همکاران(2011)، پرسشنامه معنای زندگی استیگر و دینک (2009) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزارهای spss, Amoss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین انعطاف پذیری روان شناختی (29/0 = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (اجتناب از تجارب هیجانی و کنترل روی زندگی)، معنای زندگی (44/0 = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (جستجوی معنا و وجود معنا) با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (01/0 < P )؛ در حالی که بین انعطاف پذیری روان شناختی (41/0- = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (اجتناب از تجارب هیجانی و کنترل روی زندگی)، معنای زندگی (32/0- = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (جستجوی معنا و وجود معنا) با درد ذهنی (روان شناختی) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 < P ). بین حمایت اجتماعی ادراک شده (36/0- = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (حمایت ادراک شده از سوی خانواده، حمایت ادراک شده از سوی افراد مهم و حمایت ادراک شده از سوی دوستان) با درد ذهنی (روان شناختی) نیز رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 < P ). همچنین ضرایب مسیر مستقیم انعطاف پذیری روان شناختی (30/0- = ß ، 01/0 < P ) و معنای زندگی (19/0- = ß ، 01/0 < P ) به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا منفی و معنی دار می باشند. ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیر میانجی به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا نیز منفی و معنی دار است (20/0- = ß ، 01/0 < P ). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد که مدل پژوهش مبنی بر رابطه انعطاف پذیری روانشناختی و معنای زندگی با حمایت اجتماعی ادراک شده بر درد ذهنی (روان شناختی) در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا از برازش مطلوب برخوردار است.
۷.

پیش بینی افسردگی مالیخولیایی با میانجی گری درد ذهنی: نقش روابط ابژه و ترومای دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی مالیخولیایی ترومای دوران کودکی درد ذهنی روابط ابژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۷
این پژوهش با هدف پیش بینی افسردگی مالیخولیایی بر اساس روابط ابژه و ترومای دوران کودکی با میانجی گری درد ذهنی در دختران نوجوان انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دختران نوجوان 15 تا  18 سال ساکن شهر کرمان در سال 1401 بود که تعداد 500 نفر به صورت داوطلبانه، به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مقیاس روابط ابژه، مقیاس ترومای دوران کودکی و مقیاس درد ذهنی جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد مدل پیش بینی افسردگی مالیخولیایی بر اساس نقش روابط ابژه و ترومای دوران کودکی با میانجی گری درد ذهنی برازش مناسبی دارد. همچنین تأثیر غیر مستقیم روابط ابژه و ترومای دوران کودکی از طریق درد ذهنی و تأثیر مستقیم درد ذهنی بر افسردگی مالیخولیایی تأیید شد. منطبق با یافته های این پژوهش، روابط معیوب والدینی در دوران کودکی و تجربه غفلت و سوء استفاده، احتمالاً می تواند از عوامل مؤثر در بروز افسردگی مالیخولیایی باشد. لذا، توجه به این عوامل می تواند راهنمایی برای مشاورین و والدین، برای پیشگیری از ابتلا به افسردگی مالیخولیایی باشد.