احمد کربلایی محمدمیگونی

احمد کربلایی محمدمیگونی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس صمیمیت جنسی و میانجیگری خودپنداره جنسی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلزدگی زناشویی صمیمیت جنسی خودپنداره جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۸۸
هدف: هدف این پژوهش پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس صمیمیت جنسی و میانجیگری خودپنداره جنسی در دانشجویان متاهل بود. روش پژوهش: این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1399 تشکیل دادند که تعداد 210 نفر به صورت آنلاین به پرسشنامه های صمیمیت جنسی (بطلانی و همکاران، 1389)، خودپنداره جنسی (اسنل، 1998) و دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) پاسخ دادند. به منظور بررسی متغیرهای مدل پیش بینی دلزدگی زناشویی آزمون های ضریب همبستگی پیرسون (با استفاده از نرم افزار SPSS) و تحلیل مسیر (با استفاده از نرم افزار آماری LISREL) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودپنداره جنسی مثبت با دلزدگی زناشویی رابطه ندارد و فقط بعد منفی خودپنداره جنسی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت دارد. صمیمیت جنسی با دلزدگی زناشویی رابطه مستقیم و معکوس داشت. خودپنداره جنسی منفی بین صمیمیت جنسی با دلزدگی زناشویی نیز نقش میانجیگری را داراست (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر این است که به صور خاص صمیمیت جنسی و خودپنداره جنسی نقش قابل توجهی در چگونگی دلزدگی زناشویی ایفا می کند، بنابراین توجه به این عوامل برای هر گونه اقدام و برنامه ریزی در زمینه دلزدگی زوجین بیش از پیش اهمیت دارد.
۲.

مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی با طرحواره درمانی گروهی بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتاردرمانی دیالکتیکی طرحواره درمانی پریشانی روانشناختی بیماری کرونر قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی با طرحواره درمانی گروهی بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعهکننده به بیمارستان آزادی شهر تهران در سال 99-1398 بودند، که تعداد 45 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2002) بود. پس از اتمام هشت جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی (هفته ای دو جلسه به مدت 4 هفته) و هشت جلسه طرحواره درمانی گروهی (هفته ای دو جلسه به مدت 4 هفته) در گروههای آزمایشی، مجدداً پرسشنامههای مذکور بلافاصله و پس از سه ماه به ترتیب به عنوان پس آزمون و پیگیری در گروهها تکمیل شد. نتایج با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر) در نرمافزار SPSS.23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که هر دو درمان بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی از مرحله پیشآزمون، به پسآزمون و پیگیری موثر بودند (001/0=p)؛ نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی نسبت به طرحواره درمانی گروهی تاثیر بیشتری در کاهش پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی از مرحله پیشآزمون، به پسآزمون و پیگیری دارد (001/0=p). نتیجه گیری: آموزش استفاده از رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی توصیه میشود.
۳.

مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی با طرحواره درمانی گروهی بر کژ تنظیمی هیجانی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی

تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
زمینه و هدف: بیماری های قلبی- عروقی، علت عمدهی ناتوانی و مرگ در کشورهای مختلف جهان بوده و با وجود ابداع روش های مختلف درمانی، هنوز شیوع بالایی دارد. اگرچه مهم ترین عوامل روان شناختی در ایجاد و پیشرفت بیماری های قلبی مورد مناقشه است اما، پژوهش های مختلف نشان می دهد که عوامل روان شناختی به طور معناداری در پیدایش بیماری های قلبی-عروقی نقش دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی با طرحواره درمانی گروهی بر کژتنظیمی هیجانی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی انجام شد . روش پژوهش: این پژوهش شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعه کننده به بیمارستان آزادی شهر تهران در سال 99-1398 بودند، که تعداد 45 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس کژتنظیمی هیجانی (گراتز و رومر، 2004)، بود. پس از اتمام هشت جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی و هشت جلسه طرحواره درمانی گروهی در گروه های آزمایشی، مجدداً پرسشنامه های مذکور بلافاصله و پس از سه ماه به ترتیب به عنوان پس آزمون و پیگیری در گروه ها تکمیل شد. نتایج با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) در نرم افزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: . نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو درمان بر کژتنظیمی هیجانی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی از مرحله پیش آزمون، به پس آزمون و پیگیری موثر بودند (001/0= P )؛ نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی نسبت به طرحواره درمانی گروهی تاثیر بیشتری در کاهش کژتنظیمی هیجانی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی از مرحله پیش آزمون، به پس آزمون و پیگیری دارد (001/0= P ) . نتیجه گیری: آموزش استفاده از رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش کژتنظیمی هیجانی در زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی توصیه می شود .
۴.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از مفهوم بندی طرح واره ای و زوج درمانی گاتمن بر باورهای ارتباطی غیر منطقی در روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد مفهوم بندی طرحواره ای زوج درمانی گاتمن باورهای غیرمنطقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۴۱۲
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوج  درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (با استفاده از مفهوم بندی طرحواره ای) و زوج درمانی گاتمن بر کاهش باورهای غیر منطقی در روابط زوجین بود. این پژوهش طرح نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوج هایی بودکه دربهار1398 به مرکز مشاوره رازی در شهر کرج مراجعه کردند. با روش نمونه گیری در دسترس، 30 زوج  انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 10 زوج)گمارده شدند. هریک از گروهای آزمایش یکی از این رویکردها را در 10 جلسه دریافت کردند. اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان در هر سه گروه،  با استفاده از پرسشنامه باورهای ارتباطی(ازخوش و عسگری، 1386)  در  مراحل پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد تفاوت معناداری  بین هر یک از گروه های آزمایش با گروه گواه وجود دارد، اما تفاوت اثر بخشی بین گروه های آزمایش معنادار نبود. هر دو روش درمانی بر مؤلفه های متغیر مورد مطالعه مؤثر بوده اند. بنابراین می توانند به عنوان روش های  درمانی اثربخش برای کاهش باورهای غیر منطقی در روابط زوجین مورد استفاده قرار گیرند.
۵.

اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با مفهوم بندی طرحواره ای، و زوج درمانی گاتمن بر آزار عاطفی: یک مطالعه ی مقایسه ای بر روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزار عاطفی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد زوج درمانی گاتمن مفهوم بندی طرحواره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۲۸۳
مقدمه: یکی از رنج های مربوط به تعاملات زوجین، آزار عاطفی است که با مشکلات روانی همراه است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (با استفاده از مفهوم بندی طرحواره ای) و زوج درمانی گاتمن بر آزار عاطفی در روابط زوجین بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زوج هایی بودکه در بهار 1398 به مرکز مشاوره رازی در شهر کرج مراجعه کردند. با روش نمونه گیری در دسترس، 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 زوج) گمارده شدند. شرکت کنندگان در هر سه گروه، با استفاده از مقیاس آزار عاطفی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که بین میانگین نمره های دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری، تفاوت معنادار وجود دارد. زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از مفهوم بندی طرحواره ای همه مؤلفه های آزار عاطفی را (0.01>p)  کاهش داد. زوج درمانی گاتمن نیز مؤلفه های آزار کلامی/  انتقاد) (0.01>p)  و مؤلفه های غفلت/ کناره گیری و سلطه گری را در سطح (0.01>p) کاهش داد. تفاوت اثر دو روش درمانی بر هیچ یک از مؤلفه های آزار عاطفی معنادار نبود. نتیجه گیری: هر دو روش درمانی اثربخش بوده اند و می توان از آنها برای کاهش آزار عاطفی زوجین استفاده کرد.
۶.

تبیین اثر صفات بیمارگون شخصیت بر تجارب تجزیه ای در بیماران افسرده: نقش میانجی گر نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظم جویی هیجانی اجتناب تجربی تجارب تجزیه ای صفات شخصیتی بیمارگون افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۴۱۶
زمینه: بیماران افسرده در تجارب تجزیه ای و مؤلفه های کارکردهای اجرایی از جمله توجه و برنامه ریزی، سرعت پردازش اطلاعات، توجه انتخابی و هشیاری، اجتناب و بازداری نقص هایی را نشان می دهند. بر این اساس، مسأله تحقیق این است که آیا نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی اثر صفات بیمارگون شخصیت بر تجارب تجزیه ای را تبیین می کند. هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش میانجی گر نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی در رابطه بین صفات بیمارگون شخصیت و تجارب تجزیه ای در بیماران افسرده انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام افراد افسرده با سابقه خودکشی مراجعه کننده به کلینیک های روان پزشکی و روا شناسی شهر کرمان در سال 1397 بود. 378 نفر با روش نمونه گیری هدفمند گزینش شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت بر اساس DSM5 کروگر و همکاران (2012)، پرسشنامه نظم جویی هیجانی گراتز و روئمر (۲۰۰۴)، پرسشنامه اجتناب تجربی گامز و همکاران (2011)، مقیاس تجارب تجزیه ای برنستاین و پاتنام (۱۹۸۶)، مقیاس افکار خودکشی بک، پرسشنامه افسردگی بک - ویرایش دوم (۱۹۹۶) بودند . یافته ها : نتایج نشان داد که اثرات مستقیم و غیر مستقیم صفات بیمارگون شخصیت بر تجارب تجزیه ای از طریق نقش میانجی نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی معنادار است (0/01> p ، 0/05> p ). نتیجه گیری: صفات بیمارگون شخصیت، نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی در توصیف تجارب تجزیه ای دارای اهمیت هستند. همچنین نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی به عنوان متغیرهای میانجی، رابطه بین صفات بیمارگون شخصیت و تجارب تجزیه ای را تبیین می کند.
۷.

الگوی ساختاری آسیب کودکی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نشانه های شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب کودکی تنظیم شناختی مرزی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۵۳۷
مقدمه: قرار گرفتن در معرض وقایع آسیب زا، قبل و یا در دوران بلوغ پیامدهای منفی بر رشد شخصیت دارد  و عامل خطر مهمی برای ابتلا به اختلال شخصیت مرزی محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین آسیب کودکی و نشانه های شخصیت مرزی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام ساکنان منطقه هفت شهر کرج در تابستان سال ۱۳۹۶ بود. ۳۰۰ نفر با گزینش تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه آسیب کودکی(CTQ)؛ پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان(CERQ) و سیاهه نشانه های مرزی (BSL) بود. داده های پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: شاخص های برازندگی از برازش قابل قبول داده ها با مدل حمایت کردند. یک ضریب مسیر کل بین آسیب کودکی و شخصیت مرزی (544/0=β، 01/0>P) مشاهده شد. یک ضریب مسیر مستقیم نیز بین راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجانی و شخصیت مرزی (513/0=β، 01/0>P) بدست آمد. یک ضریب مسیر غیرمستقیم هم بین آسیب کودکی و شخصیت مرزی (234/0=β، 01/0>P) آشکار شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد آسیب های دوران کودکی مانع از گسترش توانایی های سالم تنظیم شناختی هیجانی می شود. عاطفه منفی در افراد دچار اختلال شخصیت مرزی، آغاز گر چرخه راهبردهای منفی تنظیم هیجان از جمله نشخوار فکری است و منجر به شدید تر شدن تفکر خودسرزنش گرانه و دگرسرزنش گرانه می شود که در نهایت نشانه های اختلال شخصیت مرزی را منجر می شوند.
۸.

پیش بینی ایده پردازی خودکشی و خشونت بین فردی در کودکان کار بر اساس آسیب کودکی، دشواری های تنظیم هیجان و صفات سنگ دلی- فقدان همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایده پردازی خودکشی خشونت بین فردی آسیب کودکی تنظیم هیجان سنگ دلی - فقدان همدلی کودکان کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی ایده پردازی خودکشی و خشونت بین فردی در کودکان کار بر اساس آسیب کودکی، دشواری های تنظیم هیجان و صفات سنگ دلی- فقدان همدلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 150 نفر از کودکان کار 12 تا 17 سال شهر تهران در تابستان و پاییز سال 1395 بود که به روش نمونه برداری آسان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل شناخت های خودکشی، پرسش نامه حالت- صفت بیان خشم، پرسش نامه آسیب کودکی، پرسش نامه دشواری های تنظیم هیجان و پرسش نامه صفات سنگ دلی- فقدان همدلی بود. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندمتغیری با رویکرد سلسله مراتبی نشان داد فقدان عاطفه، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی و غفلت ایده پردازی خودکشی را پیش بینی می کنند. همچنین تحلیل داده ها نشان داد سنگدلی، دشواری در رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه و فقدان آگاهی هیجانی و عدم وضوح هیجانی و آزار عاطفی خشونت بین فردی را پیش بینی می کنند. از این رو، پیشنهاد می شود بر محیط هایی که این کودکان در آن رشد می یابند به ویژه محیط های خانوادگی آن ها و بر تعاملات بین والدین و کودکان که احتمالاً حاکی از غفلت و توهین و بی توجهی به کودک است، تمرکز شود.
۹.

نقش میانجی گر صفات شخصیت خودشیفته و مشکلات بین فردی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و مصرف استروئیدهای آنابولیک در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استروئیدهای آنابولیک شخصیت خودشیفته طرح واره مشکلات بین فردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۶۲۶
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش میانجی گر صفات شخصیت خودشیفته و مشکلات بین فردی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و مصرف استروئیدهای آنابولیک در ورزشکاران بود. تعداد 200 نفر به روش نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که صفات شخصیت خودشیفته رابطه بین مؤلفه های دیگرجهت مندی، گوش به زنگی بیش ازحد و بازداری و نیز محدودیت های مختل و احتمال/ نبود احتمال مصرف استروئیدها را میانجی گری می کنند. مشکلات بین فردی رابطه بین مؤلفه های بریدگی و طرد، گوش به زنگی بیش ازحد و بازداری، خودگردانی و عملکرد مختل و محدودیت های مختل و احتمال/ نبود احتمال مصرف استروئیدها را میانجی گری می کنند. طرح واره های ناسازگار اولیه تصویر پایداری را از خود منعکس می کنند که رفتار را هدایت می کنند. در ورزشکاران، رفتارهایی نظیر مصرف استروئیدهای آنابولیک تحت تأثیر تجربه های رشدی افراد، شخصیت و سازه های شناختی قرار دارند؛ بنابراین، برای کاهش مصرف استروئیدها می توان طرح واره ها و صفات شخصیتی افراد را هدف قرار داد.
۱۰.

ویژگی های روان سنجی مقیاس تجارب تجزیه ای و همبستگی آن با افکار خودکشی و صفات بیمارگون شخصیت در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجزیه تجارب تجزیه ای روایی پایایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۳۸۱
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی گرایش به ارتباط قبل از ازدواج براساس سبک های زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی که در سال تحصیلی1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 374 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی بود که از بین تمام دانشکده های دانشگاه به صورت تصادفی طبقه ای و به نسبت دانشجویان دختر و پسر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های تحقیق از پرسشنامه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، پرسشنامه سبک های زندگی، و پرسشنامه شبکه های اجتماعی مجازی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های برازش و ضرایب مسیر جهت آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی باگرایش به ارتباط قبل ازدواج ارتباط مستقیم معنی داری وجود دارد، همچنین بین سبک زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی رابطه معنی دار وجود دارد همچنین الگوی تبیین گرایش به ارتباط قبل از ازدواج براساس سبک های زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با داده های تجربی برازش دارد (05/ 0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که گرایش به ارتباط قبل از ازدواج براساس سبک های زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تبیین می شود.
۱۱.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه درمانی مبتنی بر توجه آگاهی بر اختلالات روان شناختی و الگوهای رفتاری دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه درمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درمان مبتنی بر توجه آگاهی تیپ شخصیتی D اختلالات روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۳۸۰
زمینه: تیپ شخصیتی D یا شخصیت درمانده با دو مؤلفه عواطف منفی و بازداری اجتماعی زمینه ساز اختلالات روان شناختی است. پژوهش این است که آیا گروه درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه درمانگری مبتنی بر توجه آگاهی بر روی الگوهای رفتاری دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D اثربخش است؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ماندگاری اثر گروه درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه درمانگری مبتنی بر گاهی بر اختلالات روان شناختی و الگوهای رفتاری دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D اجرا گردید. روش: طرح پژوهش از نوع "پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه گسترش یافته" است. گروه نمونه شامل 45 نفر از دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D بود که بر اساس گمارش و آرایش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه بالینی ساختاریافته ( SCID-5 )، پرسشنامه های DS-14 (دنولت- 1993) و DASS-42 (لاویبوند و لاویبوند- 1995) استفاده شد. یافته ها: اثربخشی و ماندگاری اثر دو مداخله گروه درمانی بر اختلالات روان شناختی و الگوهای رفتاری دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D ، به صورت معناداری(0/01 P < ) در یک سطح بود. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که دو مداخله گروه درمانی به کاهش اختلالات روان شناختی و الگوهای رفتاری دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D انجامید.
۱۲.

الگوی ساختاری کمال گرایی، بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روان شناختی زناشویی سازگاری کمال گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۴۷۴
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری کمال گرایی، بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تمام ساکنین شهر کرج به تعداد ۱۶۱۴۶۲۶ نفر در سال 1393 بود. نمونه برداری در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول به روش نمونه برداری چندمرحله ای منطقه های 2، 3، 5، 7 و 10، و در مرحله دوم به شکل تصادفی، 5 مرکز از هر منطقه از بین مراکز تفریحی و فرهنگی و سپس بر اساس پیشنهاد گاداگنولی و ولیسر (1998) در مورد حجم نمونه در پژوهش های الگویابی معادله های ساختاری، از هر مرکز 20 نفر به شکل داوطلبانه، و درنهایت 500 زن و مرد متأهل انتخاب شد. ابزارهای پژوهش مقیاس چندبُعدی کمال گرایی فراست، مارتن، لاهارت و روزنبلیت (1990)، بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و سازگاری زناشویی اِسپانیر (1976) بود. داده های 405 نفر پس از حذف 90 پرسشنامه مخدوش و 5 آزمودنی پرت از روند پژوهش با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بهزیستی روان شناختی رابطه بین معیارهای فردی (229/0=β، ۰۰۱/۰=P)، سازماندهی (064/0=β، ۰۴۷/۰=P)، نگرانی در مورد اشتباه ها (212/0-=β، ۰۰۱/۰=P)، تردید نسبت به اعمال (212/0-=β، ۰۰۱/۰=P)، انتقادگری والدین (257/0-=β، ۰۰۱/۰=P) و انتظارهای والدین (141/0=β، ۰۰۱/۰=P) را با سازگاری زناشویی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: از آنجا که بهزیستی روان شناختی پایین زوج ها می تواند احتمال ناسازگاری در زندگی زناشویی را افزایش دهد، پیشنهاد می شود، در مشاوره های پیش از ازدواج و در زوج درمانی برای تداوم ازدواج به ویژه برای زوج های که علاوه بر نارضایتی و ناسازگاری های زناشویی، دارای بهزیستی روان شناختی پایین نیز هستند، بر کمال گرایی مثبت و منفی و بهزیستی روان شناختی آن ها توجه شود.
۱۳.

مدل ساختاری روابط بین ویژگی های شخصیت مرزی، دشواری های بین فردی و اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به اینترنت دشواری های بین فردی شخصیت مرزی مدل ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۱
اعتیاد به اینترنت یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی در سراسر جهان است. تعداد کاربران اینترنت جهانی به بیش از 3/2 میلیون در سال 2011 رسیده است. هر رفتار اعتیادآوری ممکن است در نتیجه نشانه های روان پزشکی به وجود آمده باشد. پژوهش گران نشان داده اند دشواری بین فردی که به طور قابل توجهی در افراد با ویژگی های شخصیت مرزی یافت می شود، با اعتیاد به اینترنت همبسته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری روابط بین ویژگی های شخصیت مرزی، دشواری های بین فردی و اعتیاد به اینترنت بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام ساکنان شهر کرج در پاییز سال 1394 بود که از میان آن ها 262 نفر به روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه شخصیت مرزی بوهوس و همکاران، دشواری های بین فردی-47 پیلکونیس و همکاران و اعتیاد به اینترنت یانگ بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادله های ساختاری نشان داد که مدل ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده به خوبی برازش دارد و 43 درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت به واسطه تغییر در نمره های ویژگی های شخصیت مرزی و دشواری های بین فردی تبیین می شود و دشواری های بین فردی رابطه بین ویژگی های شخصیت مرزی و اعتیاد به اینترنت را میانجی گری می کند. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، اینترنت می تواند یک ابزار اجتماعی مناسب برای برآورده ساختن نیازهای بین فردی افراد با ویژگی های شخصیت مرزی باشد.
۱۴.

مقایسه مثبت اندیشی، رضایت شغلی و کیفیت زندگی حرفه ای دریانوردان و کارمندان خشکی شرکت ملی نفتکش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریانوردان رضایت شغلی کارمندان خشکی کیفیت زندگی حرفه ای مثبت اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۵۱۸
هدف: هدف پژوهش مقایسه مثبت اندیشی، رضایت شغلی و کیفیت زندگی حرفه ای در دریانوردان و کارمندان خشکی شرکت ملی نفتکش ایران بود. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری شامل تمام دریانوردان شرکت ملی نفتکش ایران در بهار سال 1394 به تعداد 2400 نفر و تمام کارمندان مرد خشکی شرکت نفتکش ایران در بهار سال 1394 به تعداد 420 نفر بود که از میان آن ها 150 دریانورد به روش نمونه برداری تصادفی ساده و 240 کارمند خشکی به روش نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های مثبت اندیشی اینگرام و وینسکی (1999)، رضایت شغلی اسمیت، کندال و هیولین (1969) و کیفیت زندگی حرفه ای تیموسی، پدروسو، فرنسیسکو و پیلاتی (2008) بود. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد دریانوردان در رضایت شغلی میانگین بالاتری را نسبت به کارمندان خشکی کسب کردند. ولی تفاوت معناداری بین مثبت اندیشی و کیفیت زندگی حرفه ای دریانوردان و کارمندان خشکی دیده نشد. نتیجه گیری: رضایت شغلی گذشته از کیفیت زندگی حرفه ای و سبک-های تفکر مانند مثبت اندیشی از عوامل بسیار زیادی از جمله مزایا و حقوق دستمزد افراد تأثیر می-پذیرد. بنابراین می توان در افزایش رضایت شغلی کارکنان با مشاغل سخت مانند دریانوردی عوامل تأثیرگذار بر رضایت شغلی مانند حقوق و مزایا را هدف قرار داد.
۱۵.

مقایسه افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری، سرکوب فکر و سبک های مقابله ای در همسران بیماران دچار اسکیزوفرنی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسکیزوفرنی اضطراب افسردگی سبک های مقابله ای سرکوب فکر نشخوار فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۳۹۴
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری، سرکوب فکر و سبک های مقابله ای در همسران بیماران مرد دچار اسکیزوفرنی و همسران زن افراد عادی بود. روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای و جامعه آماری همسران بیماران دچار اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ها، مراکز بهزیستی و توان بخشی تهران و شهریار به تعداد 435 نفر که از این تعداد 67 نفر متأهل و 46 نفرشان مایل به همکاری بودند، از میان آن ها به روش نمونه برداری هدف مند 40 نفر و 40 نفر نیز از میان 1200000 نفر از ساکنان شهریار به روش نمونه برداری چندمرحله ای، داوطلبانه و با همتاسازی درآمد خانواده ها انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های افسردگی بک، اِستیر و براون 1996، اضطراب بک، اِپستین، براون و اِستین (1988)، سبک های پاسخ نشخواری نولن-هوکسیما، مارو و فریدریکسون 1990، سرکوب خرس سفید وگنر و زاناکاس (1994) و مقابله با موقعیت های تنیدگی زا اندلر و پارکر (1990) جمع آوری و به روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد همسران بیماران دچار اسکیزوفرنی در افسردگی (078/119=F، 001/0=P)، اضطراب (406/120=F، 001/0=P)، نشخوارفکری (014/63=F، 001/0=P)، سرکوب فکر (390/27=F، 001/0=P) و سبک هیجان محور (902/42=F، 001/0=P) میانگین بالاتری دارند. نتیجه گیری: به بالینگران پیشنهاد می شود در درمان با تمرکز بر سبک های تفکر نشخواری و سرکوب فکر همسران بیماران دچار اسکیزوفرنی و آموزش سبک مقابله ای کارآمدتر، به آن ها کمک کنند تا بتوانند در خود میزان افسردگی و اضطراب ناشی از زندگی با همسر بیمار را کاهش دهند.
۱۶.

نقش واسطه ای آسیب کودکی در رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان در کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب کودکی تنظیم شناختی انطباقی هیجان سبک های فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۳۷۹
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین نقش میانجی گر آسیب کودکی در رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان در کودکان کار بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تمامی کودکان کار شهر تهران به تعداد 20000 نفر بود که با استفاده از روش نمونه برداری چند مرحله ای 317 نفر از کودکان کار 12تا 17 ساله انتخاب و داده ها با استفاده از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، پرسشنامه فرزند پروری آلاباما فرایک (1991) و نسخه کوتاه پرسشنامه آسیب کودکی برنستاین و فینک (1994 ) گردآوری شد. یافته ها: اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش الگو یابی معادلات ساختاری تحلیل و نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری و آسیب کودکی به صورت معناداری تنظیم شناختی انطباقی هیجان را پیش بینی می کند و همچنین آسیب کودکی رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان را میانجی گری می کند. نتیجه گیری: این یافته ها بیانگر اهمیت نقش متغیر آسیب کودکی در رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان است و لازم است در جهت بهبود وضعیت زندگی کودکان کار برنامه آموزش سبک های فرزندپروری به والدین طرح ریزی شود. کلید واژه ها: آسیب کودکی، تنظیم شناختی انطباقی هیجان، سبک های فرزندپروری
۱۷.

نقش میانجی گر راهبردهای تنظیم هیجانی در رابطه بین شخصیت مرزی و خشونت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجانی خشونت زناشویی راهبردها شخصیت مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۵۲۹
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر راهبردهای تنظیم هیجانی ناسازگارانه در رابطه بین شخصیت مرزی و خشونت زناشویی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به تعداد 28000 دانشجو در سال 1393 بود؛ که از میان آن ها به روش نمونه گیری چندمرحله ای 311 دانشجوی متأهل که شرایط ورود به پژوهش را داشتند، انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس ه ای تاکتیک های تعارضی اِستراوس، همبلی، بانی- مک کوی، و سوگارمن (1996)، نشانه های مرزی بوهوس، لیمبرگر، فرنک، چاپمن، کوهلر و همکاران (2007)، سبک های پاسخ نشخواری نولن- هوکسیما و مارو (1991) و سرکوب خرس سفید وگنر و زاناکاس (1994) بود. پس از حذف 5 آزمودنی پرت، داده های 306 آزمودنی با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد راهبردهای تنظیم هیجانی نشخوار فکری و سرکوب فکر، رابطه بین شخصیت مرزی و خشونت زناشویی را میانجی گری می کند. نتیجه گیری: افراد دارای شخصیت مرزی برای اجتناب از عاطفه منفی و راهبردهای تنظیم هیجانی ناسازگارانه به برون ریزی خشونت نسبت به همسر خود مبادرت می کنند. از این رو پیشنهاد می شود به عوامل زیست شناختی و روان شناختی دخیل در این اختلال در تدوین برنامه های درمانی توجه شود. لاتین عنوان لاتین: The mediating role of emotion regulation strategies in the relationship between borderline personality and conjugal violence Abstract Aim: The purpose of this study was to determine the mediation role of maladaptive emotion regulation strategies in the relationship between borderline personality and conjugal violence. Method: This study utilized a descriptive correlational design. The statistical population of this study consisted of all the students of the Islamic Azad University of Karaj, N= 28000 in the academic year 2014-15. Of these, only married students who were eligible to enter the study were selected via multistage sampling. Thus, 311 students were selected. Research tools were as follows: the Conflict Tactics Scale (Straus, Hambly, Boney-Mccoy, & Sugarman, 1996); the Borderline Symptom List (Bohus, Limberger, Frank, Chapman, Kühler, 2007); the Ruminative Response Scale (Nolen-Hoeksema & Morrow, 1991) and the White Bear Suppression Inventory (Wegner & Zanakos, 1994). After removal of five outlier respondants, structural equation modeling was used to analyze the data. Results: Results showed that rumination and thought suppression emotion regulation strategies mediate the relationship between borderline personality and conjugal violence. Conclusion: To avoid negative affect and maladaptive emotion regulation strategies, borderline personalities perpetrate to acting out violence towards their partners. Therefore, it is suggested that biological and psychological factors in borderline personality disorder should be considered when designing treatment programs. Keywords: borderline personality, conjugal violence, emotion regulation, strategies
۱۸.

اثربخشی رفتاردرمانگری دیالکتیکی همراه با دارودرمانگری در مقایسه با دارودرمانگری در کاهش افکار خودکشی بیماران دچار افسردگی اساسی اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی رفتاردرمانگری دیالکتیکی همراه با دارودرمانگری در مقایسه با دارو درمانگری در کاهش میزان گرایش به خودکشی در بیماران دچار افسردگی اساسی بود. روش: روش شبه آزمایشی، با دو گروه آزمایش (رفتار درمانگری دیالکتیکی و دارو درمانگری) و گروه گواه (دارودرمانگری) و جامعه آماری بیماران مراجعه کننده به بیمارستانهای لقمان- الدوله، آزادی و مرکز خدمات روانشناختی مهرتابان بود که افسردگی اساسی همایند با افکار خودکشی داشتند. با روش نمونه- گیری تصادفی طبقهای در هر گروه تعداد 12 نفر 7 زن و 5 مرد انتخاب شد. ابزارهای پژوهش مصاحبه تشخیصی ساختار یافته، ، براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی 2000 آزمون افسردگی 2005 و خودکشی بک 1997 بود. دارودرمانگری و رفتاردرمانگری دیالکتیکی به صورت فردی و گروهی به مدت 7 ماه (هر هفته دو جلسه مجموعاً 28 جلسه انفرادی و 28 جلسه گروهی) انجام گرفت. یافتهها: یافته نشان داد رفتاردرمانگری دیالکتیکی همراه با دارودرمانگری در کاهش میزان گرایش به خودکشی مؤثرتر از دارودرمانگری به تنهایی است. نتیجهگیری: در حوزه درمان و زمینه کار با افراد افسرده و افرادی که در حالت بحران به سر می برند و گرایش به خود شی دارند ، رفتار درمانی دیالکتیکی با توجه به ماهیت آن، بسیار کارا و نوید بخش به نظر می رسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان