مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مشکلات بین فردی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همبودی اختلال های شخصیت معمولاً با افزایش خطر عود، مزمن شدن و کاهش اثربخشی درمان در بیماران افسرده همراه است. این مطالعه به بررسی اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه C پرداخت.
روش: 6 آزمودنی که واجد ملاک های ورود و خروج بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، از نوع A/B با پیگیری قرار داده شدند. هر آزمودنی پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه روابط بین فردی را هر هفته در 3 جلسه خط پایه، 15 جلسه درمان و 3 جلسه پیگیری تکمیل کرد. برای تحلیل داده ها از بازبینی دیداری نمودارها، ضریب اندازه اثر کوهن برای معناداری آماری و درصد بهبودی برای معناداری بالینی استفاده شد.
یافته ها: آزمودنیها در مجموع به 55 درصد بهبودی در کاهش شدت افسردگی با اندازه اثر 92/1 و 42 درصد بهبودی در مشکلات بین فردی با اندازه اثر 06/2 رسیدند که در مرحله پیگیری هم ادامه داشتند.
نتیجه گیری: اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه C از معناداری آماری و بالینی نسبتاً خوب برخوردار بود.
رابطه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و هم جوشی فکر با مشکلات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بروز مشکلات بین فردی در بسیاری از اختلال های روان شناختی منجر به راه اندازی پژوهش های وسیع در این حیطه شده است. هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و هم جوشی فکر با مشکلات بین فردی بود.
روش : در چارچوب طرح همبستگی، 300 نفر(150نفر دختر و150نفر پسر) از دانشجویان به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و توسط پرسش نامه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، پرسش نامه هم جوشی فکر و پرسش نامه مشکلات بین فردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاکی از وجود همبستگی مثبت بین راهبردهای سازش نایافته نظم جویی شناختی هیجان و مؤلفه های هم جوشی فکر با بیشتر ابعاد مشکلات بین فردی بود، درحالی که این رابطه برای راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان، منفی بود. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر نقش پیش بین کننده قوی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مولفه های هم جوشی فکر برای بیشتر ابعاد مشکلات بین فردی بود.
نتیجه گیری: راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان سازش نایافته و همجوشی فکر از همبسته های روان شناختی مشکلات بین فردی است. این یافته ها می تواند واجد تلویحات بنیادی و کاربردی در حوزه روان درمانی و سایر زمینه های آموزشی و مداخلاتی باشد.
مقایسه مشکلات بین فردی و پرخاشگری در دانشجویان دارای رگه های خودشیفتگی بیمارگون خودبزرگ بین، آسیب پذیر و افراد فاقد این رگه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد موجود حاکی از وجود دو نوع مجزا از خودشیفتگی به شکل خودشیفتگی خودبزرگ بین و آسیب پذیر می باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه میزان پرخاشگری و مشکلات بین فردی در این دو نوع از خودشیفتگی و نیز مقایسه آنها با افراد فاقد ویژگی های خودشیفته وار بود. تعداد 90 نفر آزمودنی از بین دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه ها تهران که بر اساس غربالگری به وسیله پرسشنامه خودشیفتگی مرضی، در سه گروه 30 نفره دارای رگه های خودشیفتگی خودبزرگ بین، آسیب پذیر و فاقد رگه های خودشیفتگی قرار می گرفتند، توسط پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و سیاهه مشکلات بین فردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به وسیله روش آماری تحلیل واریانس چندراهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین گروه های دارای رگه های خودشیفتگی و فاقد رگه ها در مقیاس های پرخاشگری بدنی، خشم و خصومت و نیز همه خرده مقیاس های سیاهه مشکلات بین فردی به جز مقیاس فقدان جامعه پذیری بود. در خرده مقیاس اخیر تفاوت تنها بین گروه آسیب پذیر با گروه فاقد رگه ها معنادار بود. نتایج از یک سو تأیید کننده پرخاشگری و نقص در حوزه بین فردی در افراد دارای رگه های خودشیفتگی و از سوی دیگر حاکی از شباهت دو نوع خودشیفتگی می باشد.
تاثیر افشای هیجانی نوشتاری در مشکلات بین فردی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری در مشکلات بین فردی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه پلکانی اجرا شد. بر اساس تمایل به شرکت در مطالعه، تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای بر مبنای چهارمین ویرایش مقیاس درجه بندی سوانسون، نولان و پلهام (SNAP-IV)و ملاک های ورود، سه کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انتخاب شدند و مورد آموزش افشای هیجانی نوشتاری قرار گرفتند. فرم کوتاه مقیاس مشکلات بین فردی در ابتدا و در طول جلسه های مداخله افشای هیجانی به وسیله آزمودنی ها تکمیل شد. بازبینی دیداری نمودارها، شاخص های تغییر روند، شیب و اندازه اثر بیانگر کاهش قابل مقیاس مشکلات بین فردی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. در کل، افشای هیجانی نوشتاری می تواند به عنوان یک راهبرد موثر در مداخلات روان شناختی مشکلات بین فردی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مد نظر قرار گیرد.
بررسی مشکلات ارتباطی محکومان به جرائم علیه اشخاص در مرکز اصلاح و تربیت شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرض تأثیر مشکلات ارتباطی در ارتکاب جرم علیه اشخاص، بزهکاران 12 تا 18 ساله مرکز اصلاح و تربیت شهر کرمان را مطالعه کرده است. در پژوهش حاضر، که با استفاده از دو روش پیمایش پرسش نامه مشکلات بین فردی (IIP) و الکسیتیمیا (TAS) و آزمایش انجام شد، مشکلات ارتباطی 130 نوجوان بزهکار حاضر در مرکز را به صورت تمام شماری تحت بررسی قرار داد. با توجه به تفاوت معنادار میانگین نمره های مشکلات ارتباطی کسانی که به دلیل ارتکاب جرم علیه اشخاص محکوم شده اند در مقایسه با محکومان دیگر پژوهش وارد فاز دوم شد. در این مرحله، 30 نوجوانی که نمره مشکلات ارتباطی آنها دست کم یک نمره بیش از میانگین به دست آمد، به تصادف در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، طی دوازده جلسه یک ساعته، برنامه توانمندسازی ارتباطی بین فردی (IPT) را تجربه کردند و گروه کنترل مداخل ه ای دریافت نکردند. پس از پیگیری سه ماهه، دو گروه با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها حاکی از کاهش مشکلات بی ن شخصی (به جز عامل گشودگی) و درمان مشکلات خلقی بلافاصله پس از اتمام درمانگری بود. در مرحله پیگیری مشخص شد نمره مشکلات بین فردی در کلیه مؤلفه ها (غیر از عامل گشودگی) بهبود یافته است و مشکلات خلقی هم در هر سه مؤلفه (غیر از تفکر معطوف به بیرون) کاهش نشان داد. پیشنهاد می شود به منظور بازپروری بزهکارانی که مرتکب جرم علیه اشخاص شده اند، درمانگری بین فردی در دستور کار مسئولان مرکز اصلاح و تربیت قرار گیرد.
نقش میانجی گر صفات شخصیت خودشیفته و مشکلات بین فردی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و مصرف استروئیدهای آنابولیک در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۴
17 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش میانجی گر صفات شخصیت خودشیفته و مشکلات بین فردی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و مصرف استروئیدهای آنابولیک در ورزشکاران بود. تعداد 200 نفر به روش نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که صفات شخصیت خودشیفته رابطه بین مؤلفه های دیگرجهت مندی، گوش به زنگی بیش ازحد و بازداری و نیز محدودیت های مختل و احتمال/ نبود احتمال مصرف استروئیدها را میانجی گری می کنند. مشکلات بین فردی رابطه بین مؤلفه های بریدگی و طرد، گوش به زنگی بیش ازحد و بازداری، خودگردانی و عملکرد مختل و محدودیت های مختل و احتمال/ نبود احتمال مصرف استروئیدها را میانجی گری می کنند. طرح واره های ناسازگار اولیه تصویر پایداری را از خود منعکس می کنند که رفتار را هدایت می کنند. در ورزشکاران، رفتارهایی نظیر مصرف استروئیدهای آنابولیک تحت تأثیر تجربه های رشدی افراد، شخصیت و سازه های شناختی قرار دارند؛ بنابراین، برای کاهش مصرف استروئیدها می توان طرح واره ها و صفات شخصیتی افراد را هدف قرار داد.
بررسی نقش تعدیل کننده خود شفقتی بر رابطه مشکلات بین فردی و دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده اساس و شالوده ی زندگی فردی و اجتماعی است و هسته اصلی خانواده، زن و شوهر هستند، هرگونه تلاش برای حفظ روابط از آسیب های احتمالی لازم و ارزشمند است؛ لذا هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیل کننده خود شفقتی بر رابطه مشکلات بین فردی و دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار بود. پ ژوهش حاضر به روش کمی و از ن وع پیمایش ی همبس تگی به اجرا درآمده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در فاصله زمانی اردیبهشت ماه تا خردادماه سال 97 بود. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود. نمونه مورد پژوهش 103 نفر بودند که با پرسشنامه سازگاری زناشویی، مقیاس مشکلات بین فردی و مقیاس دل زدگی زناشویی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که خود شفقتی بر رابطه مشکلات بین فردی و دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار نقش تعدیل کننده دارد. نتایج حاکی از آن است که آموزش خود شفقتی می تواند به عنوان یکی از مؤلفه های مداخله در زوج درمانی در کاهش دل زدگی زناشویی مفید واقع شود.
نقش واسطه ای تنظیم عاطفه در رابطه بین سبک های دلبستگی، کمالگرایی منفی و مشکلات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
93 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری مولفه های سرشت، منش و باورهای فرد برای رابطه عوامل خانوادگی- اجتماعی با مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. تمامی مردان مصرف کننده مواد 18تا 35 ساله شهر قم که به کمپ های ترک اعتیاد و مراکز ترک اعتیاد قم در سال های 1396و 1397 مراجعه می کردند، جامعه آماری را تشکیل دادند. نمونه 320 نفر به روش هدفمند انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای پرخطر بزرگسالان محمدخانی، مقیاس علل گرایش به سوء مصرف مواد مخدر محمدی و همکاران، پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر و پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز بود. مدل پیشنهادی با ایموس ارزیابی شد.مدل براساس شاخص های نیکویی برازش کفایت مناسبی داشت. خانواده از طریق نگرش مثبت به مواد، خودراهبری و خودفراروی بر مصرف مواد تاثیر غیرمستقیم داشت. دوستان از طریق نگرش مثبت به مواد، آسیب پرهیزی و خودراهبری بر مصرف مواد تاثیر غیرمستقیم داشت. بازار مواد از طریق نگرش مثبت به مواد بر مصرف مواد تاثیر غیرمستقیم داشت. نگرش مثبت به مواد و آسیب پرهیزی بر مصرف مواد تاثیر مستقیم مثبت و خودراهبری و خودفراروی بر مصرف مواد تاثیر مستقیم منفی و معناداری در سطح(<strong><em>p≤0/01</em></strong>) داشت.یافته ها با نتایج پژوهش های مشابه قبلی همخوانی داشته وگامی مهم برای تبیین عوامل موثر بر مصرف مواد و به عنوان الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از انواع رفتارهای پرخطر می باشد.
مدل یابی معادلات ساختاری تعیین گرهای مشکلات بین فردی : نقش سبک های دلبستگی و انحرافات شناختی بین فردی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثّر بر مشکلات بین فردی، تجربه های اولیه فرد با والدین خود در زمان کودکی است. این تجربه ها در شکل گیری دلبستگی تأثیر بسزایی دارد. در این پژوهش نقش واسطه ای انحرافات شناختی بین فردی در رابطه بین سبک های دلبستگی و مشکلات بین فردی مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور 214 نفر به پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید ( RASS )، پرسشنامه انحرافات شناختی بین فردی ( ICDS ) و پرسشنامه مشکلات بین فردی ( IIP-32 ) پاسخ دادند. برای برازش مدل از مدل یابی معادلات ساختاری و برای آزمون مسیر غیرمستقیم از بوت استرپ بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی و مشکلات بین فردی به ترتیب پیشایند و پیامد انحرافات شناختی بین فردی هستند. نتایج نشان داده است که انحرافات شناختی بین فردی، نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین سبک های دلبستگی و مشکلات بین فردی دارد (95/0 CFI= ، 94/0 GFI= ، 9/0 NFI= ، 058/0 RMSEA= ). بر اساس یافته های پژوهش، سبک های دلبستگی و انحرافات شناختی بین فردی در مشکلات بین فردی دانش آموزان نقش دارد. همچنین، مدل آزمون شده، مدلی مطلوب برای تبیین مشکلات بین فردی دانش آموزان است
مقایسه مشکلات بین فردی، جسمانی سازی و پذیرش اجتماعی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
217-234
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه مشکلات بین فردی، جسمانی سازی و پذیرش اجتماعی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به مواد انجام شد. روش: در قالب یک مطالعه علی مقایسه ای، از بین دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی شهر تهران، 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه های تمایل به مصرف مواد، مشکلات بین فردی، جسمانی سازی و پذیرش اجتماعی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد در نمرات مشکلات بین فردی، جسمانی سازی و پذیرش اجتماعی تفاوت بین دو گروه با گرایش بالا و پایین به مواد وجود دارد. یعنی دانشجویان با گرایش بالا به مواد مشکلات بین فردی و جسمانی سازی بالاتری نسبت به افراد با گرایش پایین دارند؛ درحالی که دانشجویان با گرایش بالا پذیرش اجتماعی کمتری نسبت به افراد با گرایش پایین به وابستگی به مواد دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به نظر می رسد کاهش مشکلات بین فردی و جسمانی سازی و افزایش پذیرش اجتماعی به عنوان سه عامل تأثیرگذار بر گرایش به مواد می تواند در مداخلات پیشگیرانه و رفتارهای خود مراقبتی گروه های در معرض خطر وابستگی به مواد مورد توجه قرار گیرد.
بررسی روابط علی مشکلات بین فردی، هیجانی - رفتاری و شادکامی در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۳۹)
157-164
حوزههای تخصصی:
شادکامی حالتی از احساس خوشحالی و رضایت فرد از زندگی است که با فقدان افسردگی و اضطراب همراه است. پژوهش حاضر به منظور بررسی مشکلات بین فردی و مشکلات هیجانی -رفتاری در پیش بینی شادکامی در دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی استان سمنان می باشد که از میان این دانش آموزان نمونه ای به تعداد 232 نفر (155دختر و 77 پسر)، به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس های احساس شادکامی آکسفورد، مشکلات بین فردی و مقیاس نقاط قوت و ضعف را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و با نرم افزار spss-22 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین مشکلات هیجانی، مشکلات فرااجتماعی (خرده مقیاس های نقاط قوت و ضعف)، بی عاطفگی، گریزان از اجتماع و سوءاستفاده شونده (خرده مقیاس های مشکلات بین فردی) با شادکامی همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مشکلات هیجانی، مشکلات با همتایان و مشکلات رفتاری به ترتیب، به طور معناداری شادکامی پایین را در دانش آموزان پیش بینی می کنند. به نظر می رسد، تقویت روابط بین فردی موثر با دیگر همسالان و آموزش مدیریت عواطف در مواجهه با مشکلات، ممکن است با تقویت شادکامی و بهزیستی دانش آموزان همراه باشد
کیفیت روابط بین فردی بر اساس بخشش خود، بخشش دیگران و بخشش موقعیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۷ شماره ۶۸
409-417
حوزههای تخصصی:
زمینه: بخشش در روابط به عنوان عامل بهبود دهنده کیفیت روابط بین فردی شناخته می شود. با این حال، سؤال این است که آیا تفاوت در ابعاد بخشش و همچنین نگرش های مختلف نسبت به نقش های جنسیتی در فرهنگ ایرانی، که جنبه های مختلفی از ایعاد بخشش را در زنان و مردان برجسته می کند، کیفیت روابط بین فردی را پیش بینی می کنند یا خیر؟ و اگر چنین است، این جنبه ها چیست؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه انواع بخشش (بخشش خود، بخشش دیگران و بخشش موقعیت ها) با مشکلات بین شخصی و مقایسه نقش تعاملی انواع بخشش بر کیفیت روابط در زنان و مردان اجرا شد روش: از میان دانشجویان دانشگاه تهران تعداد 286 نفر (دختر: 154 و پسر: 132) به پرسشنامه های بخشش هارتلند ( HFS,2005 ) و پرسشنامه مشکلات بین شخصی ( (IIP-30,2012 پاسخ دادند. یافته ها: نتایج همبستگی و تحلیل رگرسیون داده ها نشان داد که بین انواع بخشش و مشکلات بین شخصی رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0 (P< و این رابطه منفی از طریق بخشش موقعیت ها در زنان (0/62- B= )و بخشش خود در مردان (0/56- B= ) اتفاق می افتد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده تفاوت جنسیتی در پیش بینی کیفیت روابط بین شخصی بر اساس انواع بخشش بود، به عبارتی دیگر مشکلات بین فردی در مردان اشاره به عدم بخشش خود یا سخت گیری مردان به نقاط ضعف و نقص های شخصی است در حالیکه مشکلات بین فردی در زنان می تواند نشانه ای از عدم بخشش موقعیت ها یا عدم پذیرش فشارهای اجتماعی و فرهنگی باشد.
رابطه میان سبک های دلبستگی و مشکلات بین فردی در افراد بزهکار: نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجانی و حل مسأله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و حل مسأله اجتماعی در روابط میان سبک های دلبستگی با مشکلات بین فردی افراد دارای سابقه بزهکاری بود. روش پژوهش توصیفی با طرح همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش شامل مردان دارای سابقه بزهکاری شهر شیراز بود که در زمستان 1396 در دامنه ی سنی 20 تا 30 سال قرار داشتند. نمونه ی پژوهش با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب گردید و 320 شرکت کننده وارد تحلیل نهایی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک های دلبستگی، شاخص روابط با همسالان، فرم کوتاه پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان و فرم کوتاه پرسشنامه حل مسأله اجتماعی استفاده شد. داده ها با روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر این بود که مدل علّی از برازش مناسبی برخوردار بود. طبق یافته ها، هر دو سبک دلبستگی ایمن و ناایمن به واسطه افزایش نظم جویی هیجان سازگارانه و حل مسأله کارآمد، تبیین کننده ی کاهش مشکلات بین فردی بودند. همچنین، هر دو متغیر نظم جویی هیجان ناسازگارانه و حل مسأله ناکارآمد رابطه مستقیم و معناداری با مشکلات بین فردی افراد دارای سابقه بزهکار داشتند، اما واسطه گر رابطه سبک های دلبستگی با مشکلات بین فردی نبودند. در مجموع، در نمونه افراد دارای سابقه بزهکاری هر دو سبک دلبستگی ایمن و ناایمن به واسطه افزایش به کارگیری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان سازگارانه و حل مسأله کارآمد می توانند به کاهش مشکلات بین فردی این افراد کمک کنند.
اثربخشی درمان شناختی - تحلیلی بر خودکارآمدی و مشکلات بین فردی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
208-229
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی _ تحلیلی بر خودکارآمدی و مشکلات بین فردی زنان دارای شخصیت وابسته بود. ت روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه زنان 19 تا 40 ساله شهر تهران که به مراکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، دفتر مشاوره تنکابنی و دفتر مشاوره پژوهشگر، مراجعه کرده و بر اساس آزمون شخصیت میلون دارای اختلال شخصیت وابسته بودند، تشکیل می داند. از بین افراد جامعه 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه درمان شناختی _ تحلیلی قرار گرفت درحالیکه گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. افراد گروه کنترل و آزمایش قبل از اجرای مداخلات و یک ماه پس از اجرای مداخلات از طریق پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و مقیاس مشکلات بین فردی بارخام (1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی _ تحلیلی به طور معناداری (P<0.0001) در افزایش خودکارآمدی و کاهش مشکلات بین فردی افراد گروه آزمایش موثر بوده است. نتیجه گیری: متخصصان حوزه سلامت روان می توانند از درمان شناختی _ تحلیلی در بهبود مشکلات بین فردی و خودکارآمدی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته بهره مند شوند.
اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی درکاهش مشکلات بین فردی نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۳
129-146
حوزههای تخصصی:
برنامه آموزشی مهارت های زندگی روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم و تأمین بهداشت روانی نوجوانان است. ازطرفی مشکلات بین فردی یکی از مهمترین عوامل در رشد شخصیت و ایجاد اختلالات روانشناختی در نوجوانان است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر مشکلات بین فردی نوجوانان در شهرستان بجنورد، انجام شد. روش: در قالب یک طرح تجربی پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل، 48 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند.گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند. سپس هر دو گروه پرسشنامه مشکلات بین فردی (بارکهام، هاردی و استارتوپ، 1994) را قبل و بعد از مداخله تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته: نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت میانگین های تعدیل شده دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کل مشکلات بین فردی از نظر آماری معنادار است (03/0=P، 60/2=F). و همچنین در ابعاد مشکلات بین فردی، تفاوت معناداری در میان میانگین های تعدیل شده در مشکل اجتماعی شدن، مشکل در جرأت ورزی، پرخاشگری زیاد، گشودگی زیاد، مشکل در حمایت گری، مشکل در صمیمیت، فداکاری زیاد، و وابستگی زیاد، در دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی به دلیل افزایش اعتماد به نفس، قدرت تصمیم گیری، افزایش جرات ورزی و خودپنداره در توانمند سازی روانشناختی و کاهش مشکلات بین فردی نوجوانان موثر است
مدل یابی روابط ساختاری اعتیاد به اینترنت براساس کارکردهای اجرایی و مشکلات بین فردی: نقش واسطه ای ناگویی هیجانی
حوزههای تخصصی:
مقدمه:اعتیاد به اینترنت نوعی اختلال کنترل تکانه است که به استفاده بیش از حد از اینترنت اطلاق می شود و می تواند سایر فعالیت های اجتماعی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین روابط ساختاری کارکردهای اجرایی، مشکلات بین فردی با اعتیاد به اینترنت با میانجی گری ناگویی هیجانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری رگرسیونی بود. به منظور دستیابی به این هدف از بین تمامی دانش آموزان دختر پایه هفتم مناطق ۱، ۷ و ۸ شهر تهران در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷، تعداد ۲۶۰ نفر به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی (۱۳۹۲)، مشکلات بین فردی بارخام، هاردی و استارتاپ (۱۹۸۸)، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو بگبی، پارکر و تیلور (۱۹۹۴) و مقیاس اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ (۱۹۹۶) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری معادلات ساختاری استفاده شد. همچنین تمامی تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای ۲۴ spss و ۲۳ amos انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مشکلات بین فردی با اعتیاد به اینترنت اثر مستقیم و منفی معنادار و بین کارکردهای اجرایی با اعتیاد به اینترنت اثر مستقیم و مثبت معناداری وجود داشت (P<۰/۰۰۱). ناگویی هیجانی بر اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان اثر مستقیم و مثبت معناداری داشت (P<۰/۰۰۱) و همچنین ناگویی هیجانی در رابطه بین کارکردهای اجرایی و مشکلات بین فردی با اعتیاد به اینترنت نقش میانجی داشت (P<۰/۰۰۱). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که مدل پژوهش حاضر از نظر آماری شاخص های برازش قابل قبولی داشت.
نقش تعدیل کننده خودشفقتی در تاثیر ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی بر دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی بر دل زدگی زناشویی زنان با سازگاری پایین انجام گرفت . پ ژوهش حاضر به روش همبس تگی اجرا شد . بدین منظور 103 زن دارای سازگاری پایین زناشویی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند . ابزار های به کاررفته در پژوهش حاضر، پرسشنامه سازگاری زناشویی ، مقیاس ناگویی هیجان تورنتو، مقیاس مشکلات بین فردی و مقیاس دل زدگی زناشویی بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان دادند شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی بر دل زدگی زناشویی نقش تعدیل کننده دارد . براساس یافته های پژوهش حاضر، هرچه میزان شفقت خود در زنان با سازگاری پایین با دل زدگی زناشویی بیشتر باشد، ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی کمتری را تجربه می کنند .
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان دارای اختلال مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناگویی خلقی شیوع بالایی را در چندین اختلال روانی ازجمله اختلالات افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال مصرف مواد نشان می دهد. با توجه به شیوع ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی در میان افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان مبتلا اختلال به مصرف مواد انجام شد. مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری مردان مبتلا به مصرف مواد بودند که در سال ۱۳۹۸ به کلینیک های خصوصی ترک اعتیاد شهر تهران جهت درمان مراجعه کرده بودند. دو مرکز به صورت در دسترس انتخاب شد و از این میان ۴۲ نفر که رضایت آگاهانه داشتند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. داده ها به وسیله مقیاس ناگویی خلقی تورنتو بگبی و دیگران (۱۹۹۴) و مشکلات بین فردی بارخام، هاردی و استارتوپ (۱۹۹۶) در سه مرحله ارزیابی جمع آوری گردید. یافته های پژوهش درنهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی اثربخش بوده است (۰۵/۰> p ). همچنین نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد پایدار بوده است . نتیجه گیری: با توجه به این نتایج، روانشناسان و متخصصینی که در حوزه درمان اعتیاد و اختلالات مصرف مواد فعالیت می کنند، می توانند از درمان پذیرش و تعهد برای کاهش ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی در افراد دارای اختلال مصرف مواد استفاده نمایند.
اثربخشی گروه درمانی روان نمایشگری شناختی رفتاری (CBPGT) بر کاهش مشکلات بین فردی و دشواری تنظیم هیجان زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
427-438
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده اند که گروه درمانی روان نمایشگری شناختی رفتاری بر بهبود مشکلات هیجانی و ارتباطی مؤثرند، اما پژوهشی که به تأثیر آن بر مشکلات بین فردی و دشواری تنظیم هیجان در زنان مطلقه پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی گروه درمانی روان نمایشگری شناختی رفتاری بر کاهش مشکلات بین فردی و دشواری تنظیم هیجان در زنان مطلقه بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری، تمام زنان مطلقه ای که در سال 1397 به مراکز مشاوره خصوصی تحت نظارت بهزیستی شهر مشهد (84 مرکز) مراجعه کرده بودند را شامل می شد. تعداد 24 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های مشکلات بین فردی ( IIP-60 ) و دشواری تنظیم هیجان ( DERS ) بود. گروه آزمایش، گروه درمانی روان نمایشگری شناختی رفتاری (تردول، 2016) را در 16 جلسه 120 دقیقه ای دریافت کردند. تحلیل داده ها با بهره گیری از تحلیل کواریانس چندمتغیره، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی توسط نرم افزار SPSS 20 انجام شد. یافته ها: گروه درمانی روان نمایشگری شناختی رفتاری بر کاهش مشکلات بین فردی و دشواری تنظیم هیجان در زنان مطلقه تأثیر معنادار داشت (0/05 p< ). این نتیجه در مرحله پیگیری هم پایدار بود. نتیجه گیری: گروه درمانی روان نمایشگری شناختی رفتاری می تواند مشکلات بین فردی و دشواری تنظیم هیجان در زنان مطلقه را کاهش دهد.
پیش بینی رفتار پرخطر بر اساس تمایزیافتگی خود و مشکلات بین فردی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیشبینی رفتارهای پرخطر بر اساس تمایزیافتگی خود و مشکلات بینفردی در دانشجویان دختر است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان بودند که از آن میان 100 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری (زادهﻣﺤﻤﺪی و همکاران، 2011)، پرسشنامه تمایز یافتگی خود - فرم کوتاه (درک، 2011) و پرسشنامه مشکلات بینفردی (بارخام و همکاران، 1996) بود. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام انجام گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که پرخاشگری به طور مثبت و معنادار قادر به پیشبینی رانندگی پرخطر، خشونت و مصرف الکل است. صراحت و مردمآمیزی به طور مثبت و معنادار قادر به پیشبینی روابط جنسی است. گشودگی به طور منفی و معنادار قادر به پیشبینی مصرف مواد مخدر و مصرف الکل است. از بین ابعاد تمایزیافتگی خود، جایگاه من به طور منفی و معنادار قادر به پیشبینی خشونت است و گریز عاطفی به طور منفی و معنادار قادر به پیشبینی دوستی با جنس مخالف است. با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که تمایز یافتگی خود و مشکلات بینفردی باید برای برنامهریزی جهت کاهش و یا جلوگیری از بروز رفتارهای پرخطر مدنظر قرار گیرند.