مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۴۱ تا ۶٬۸۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
51-73
حوزههای تخصصی:
استرداد جهیزیه در پایان زندگی زناشویی و یا احتمال فروش آن وسایل توسط زوج، امری معمول است؛ اما رویه قضایی بدون اشراف دقیق بر ماهیت فقهی و حقوقی جهیزیه و با غفلت از آثار اخلاقی و جرم شناختی استرداد جهیزیه، فقط به صرف اراده و درخواست زوجه در طول زندگی زناشویی نیز حکم به استرداد جهیزیه می دهد. ظاهراً مبنای رویه قضایی غالب در این زمینه امکان عدول مطلق زن از اذن انتفاع از جهیزیه و اختیاری بودن مشارکت زن در تأمین نفقه است. لازمه این نظریه آن است که نفقه و به تبع آن تهیه اثاثیه، به عنوان یک قانون امری از تکالیف مرد محسوب و هر گونه توافق بر خلاف آن فاقد الزام شرعی و قانونی است. این نوشتار در راستای تحلیل و نقد رویه قضایی مذکور اولاً برای جهیزیه به عنوان یک عقد مستقل و یا لااقل یکی از شروط بنایی تحقق ازدواج، ماهیت حقوقی متمایز و خاصی قائل است که آن را از شمول نفقه به معنای عام خارج می سازد. ثانیاً شرط تهیه جهیزیه برای شکل گیری ازدواج را به عنوان یک شرط مشروع ضمن عقد لازم الوفاء و واجب الاستمرار می داند و ثالثاً بر فرض قول به اختیاری بودن تهیه جهیزیه از طرف زن، استرداد آن را بدون وقوع طلاق و یا بیم خطر جانی و یا مالی برای زن در تنافی با اصل استحکام خانواده و تربیت فرزندان و مصداقی از سوءاستفاده از حق می داند که آموزه های اخلاقی و جرم شناسی نیز با در نظر داشت بازتاب های منفی، موافق با عدم استرداد جهیزیه است. شیوه این نوشتار طرح مزجی نظرات مخالف و موافق با در نظر داشت مسائلی همانند نظریه امانی بودن جهیزیه، اباحه تصرف مشروط و ماده ۱۰ قانون مدنی است.
تحلیل محتوای کمّی ویژه نامه های نوروزی 1403 روزنامه های اعتماد و اطلاعات
منبع:
فرهنگ یزد سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
41 - 59
حوزههای تخصصی:
نقش رسانه ها در برجسته سازی و کوچک نمایی، امیدزایی و امیدزدایی و...دست کم بر صاحب نظران این عرصه پوشیده نیست. هدف این پژوهش مطالعه چگونگی ارائه مطلب در ویژه نامه های «اعتماد» و «اطلاعات» است که با روش تحلیل محتوای کمّی انجام شده، به دنبال پاسخ به این پرسش است که شیوه ارائه و تحلیل مطالب در ویژه نامه های نوروزی روزنامه های اعتماد و اطلاعات چگونه است؟ جامعه آماری این پژوهش، کل مطالب این دو ویژه نامه نوروزی سال 1403 است که به روش تمام شماری، هریک از مطالب انتخاب شده و به عنوان واحد مشاهده و واحد تحلیل، مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، با توجه به خط مشی انتقادی ویژه نامه اعتماد به دولت سیزدهم با جهت گیری انتقادی و ویژه نامه اطلاعات با وابستگی به دولت، نگاهی همراه با تعریف و تمجید و در عین حال خنثا را در مطالب خود دنبال کرده اند. ویژه نامه اعتماد، سهم بالایی از مطالب خود را به حوزه «بین الملل» اختصاص داده، اما سهم ویژه نامه اطلاعات حوزه «اجتماعی» بوده است. سهم ارزش خبری برجسته شده اعتماد، «شهرت» و «مجاورت» بوده، ولی روزنامه اطلاعات مجاورت را مورد هدف قرار داده و عدم توجه هر دو رسانه به دو عنصر خبری مهم «چرایی» و «چگونگی» از دیگر نتایج این پژوهش بوده است.
مدل سازی بهزیستی روانشناختی بر مبنای حمایت سازمانی ادراک شده، رضایت شغلی و ارضای نیازهای بنیادی با میانجی گری تاب آوری در محیط شغلی در بین کارکنان بهزیستی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مدل سازی بهزیستی روانشناختی کارکنان بر مبنای حمایت سازمانی ادراک شده، رضایت شغلی و ارضای نیازهای بنیادی با میانجی گری تاب آوری در محیط شغلی در بین کارکنان بهزیستی استان تهران بود. روش: این پژوهش بر اساس هدف، جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری، کلیه کارکنان ادارات بهزیستی استان تهران بودند. تعداد 385 نفر بر اساس قاعده کلاین (2011) به روش تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، حمایت سازمانی ادراک شده وطن خواه و همکاران (2017)، رضایت شغلی ویس و همکاران (1967)، نیازهای بنیادین روانشناختی گارسیا و همکاران (2000) و تاب آوری سازمانی کانر و دیویدسون (2003) بود. در بخش تجزیه و تحلیل توصیفی و بررسی پیش فرض ها از نرم افزار Spss نسخه 21 و برای اجرای معادلات ساختاری از نرم افزارPLS استفاده شد.یافته ها: میانگین واریانس استخراج شده5666/0، پایایی 7712/0، اعتبار افزونگی 362/0 و ضریب تعیین 374/0 بدست آمد. جز مسیر حمایت سازمانی ادارک شده (آماره تی 644/0 و معنی داری 520/0)، مسیرهای دیگر در سطح 05/0 معنی دار بودند. تاب آوری سازمانی در رابطه بین ارضای نیازهای بنیادی (آماره تی 365/3) و رضایت شغلی (آماره تی 983/1) و بهزیستی روانشناختی نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: متغیرهای رضایت شغلی و ارضای نیازهای بنیادی با میانجی گری تاب آوری سازمانی قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی می باشند. بنابراین برای ارتقای بهزیستی روانشناختی می بایست به متغیرهای ارضای نیازهای بنیادی، رضایت شغلی و تاب آوری سازمانی توجه بیشتری شود.
طراحی و اعتباریابی الگوی حس حضور در سامانه مدیریت یادگیری مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس حضور در محیط های الکترونیکی، پیش زمینه ای مهم در توسعه کارایی این نوع محیط های یاددهی- یادگیری است؛ از این رو، تلاش برای زیادکردن احساس حضور یادگیرندگان در محیط های یادگیری الکترونیکی اهمیت فراوانی دارد. بر همین مبنا، به منظور شناسایی زمینه های حس حضور در سامانه مدیریت یادگیری مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی و تدوین الگوی مطلوب، این پژوهش به روش ترکیبی اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی پژوهش از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره گرفته شد. در بخش کیفی با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی- قیاسی و همچنین گروه کانونی به شناسایی مؤلفه های سه بُعد شناخته شده از حس حضور (براساس رویکرد قیاسی) و همچنین ابعاد و مؤلفه های جدیدی از حس حضور (براساس رویکرد استقرایی) توجه شده است. در این راستا، جامعه آماری در بخش کیفی را پژوهش های داخلی و خارجی (2010 تا 2021) مرتبط با موضوع پژوهش و همچنین اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در حوزه یادگیری الکترونیکی تشکیل دادند. به این منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور و هدفمند در دسترس، تعداد 75 مقاله به صورت پالایش سیستماتیک و نیز 9 نفر از اساتید مرتبط برای تشکیل گروه کانونی انتخاب شدند. داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل و براساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی برای شکل گیری الگوی تلفیقی حس حضور ارائه شد. در بخش کمی داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گرد آوری شد. برای پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه و روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه دو شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا تأیید شد. جامعه آماری بخش کمی را نیز اساتید و دانشجویان مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات در آموزش تشکیل دادند که 50 نفر از ایشان به روش نمونه گیری در دسترس برای اعتباریابی درونی الگو انتخاب شدند. برای تحلیل داده های کمی از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. در بخش کیفی پس از پالایش کدهای باز، مؤلفه ها و ابعاد نهایی حس حضور شامل احساس باهم بودن، تنظیم قواعد مشترک میان اعضا، خودکارآمدی درک شده، موفقیت در کسب تجربیات یادگیری، ایجاد توانمندی در به کارگیری دانش جدید، توانمندی در اثرگذاری بر دیگران، خودراهبری یادگیرنده و درگیری فعال یادگیرنده شناسایی شد. در ادامه، ابعاد نهایی حس حضور شامل: حضور اجتماعی، یادگیری، شناختی، فیزیکی، آموزشی، عاطفی، خودگردانی و زیبایی شناختی هستند. نتایج آزمون تی تک نمونه ای برای ارزیابی اعتبار درونی الگو نشان دهنده آن بود که نظر متخصصان در رابطه با کل مدل طراحی شده با سطح معناداری 001/0 و در سطح آلفای 01/0 بیشتر از حد وسط بوده است (01/0 > p)؛ درنتیجه متخصصان اعتبار درونی الگوی طراحی شده را مطلوب ارزیابی کردند.
ارزیابی تلفیق فناوری توسط معلمان در آموزش های الکترونیکی مدارس ابتدایی بر اساس استانداردهای بین المللی فناوری در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تلفیق فناوری توسط معلمان در آموزش های الکترونیکی مدارس ابتدایی مبتنی بر استانداردهای انجمن بین المللی فناوری در آموزش (ISTE) انجام شد. روش پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه انجام، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مرد مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر همدان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه شامل 140 نفر از جامعه آماری مدنظر بود که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان، به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگرساخته بر مبنای استانداردهای بین المللی فناوری در آموزش برای معلمان استفاده شد که روایی آن از نظر اساتید فناوری آموزشی تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 85 درصد به دست آمد. یافته ها نشان داد وضعیت تلفیق فناوری توسط معلمان مرد ابتدایی منطقه یک شهر همدان در آموزش های الکترونیکی از بُعد مفاهیم و عملیات های فناوری، برنامه ریزی تدریس با توجه به محیط های یادگیری مؤثر و چندگانه، طراحی تجربه ها و محیط های یادگیری، سنجش و ارزشیابی، عملکرد حرفه ای و بهره وری و مباحث انسانی، قانونی، اخلاقی و اجتماعی فناوری در سطحی مطلوب قرار دارد. همچنین، معلمان در تلفیق فناوری مبتنی بر استانداردهای فناوری آموزشی از منظر سن، تحصیلات و سابقه خدمت تفاوتی معنادار با هم ندارند. مبتنی بر نتایج حاصل از این پژوهش، می توان گفت معلمان ابتدایی اقدام های مربوط به ابعاد و شاخص های تلفیق فناوری را با هم به صورت یکپارچه در آموزش های الکترونیکی استفاده می کنند و همین امر می تواند وضعیت تلفیق فناوری در فرایند یاددهی - یادگیری را منطبق با استانداردهای جهانی قرار دهد؛ از این رو، پیشنهاد می شود مسئولان و برنامه ریزان برای ماندگاری و بهبود این وضعیت پیگیری لازم را انجام دهند.
تأملی بر بازاری سازی تعلیم و تربیت و تلقی «دانش آموز به عنوان مصرف کننده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاری سازی یکی از پدیده های اجتماعی است که در سال های اخیر تحت تاثیر مکتب نئولیبرالیسم، تاثیر زیادی بر حوزه های مختلف اجتماعی و از جمله تعلیم و تربیت داشته است. تجارب بیش از دو دهه بازاری سازی در نظام های آموزشی در سطح جهان نشان از آن دارد که این پدیده تاثیرات عمیقی بر حوزه های بنیادین تربیت همچون انسان شناسی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی بازاری سازی در تعلیم و تربیت و تلقی «دانش آموز به عنوان مصرف کننده» است. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل مفهومی از نوع ارزیابی ساختار مفهوم بهره گرفته شده است. در این مسیر، ابتدا به بررسی مبانی نظری بازاری سازی پرداخته شده و سپس بازاری سازی در تعلیم و تربیت مورد بحث قرار گرفته است. بررسی های صورت گرفته نشان از آن دارد که بازاری سازی نشئت گرفته از مبانی انسان شناختی است که به نظریه «انسان اقتصادی» شهرت دارد. این نظریه انسان را موجودی خودمحور و حسابگر می داند که در حوزه های مختلف اجتماعی در پی بیشینه سازی سود است. تجاری سازی، کالایی سازی دانش، خصوصی سازی، «دانش-آموز به عنوان مصرف کننده»، مدیریت عمومی نوین (NPM)، ارزیابی عملکرد و تضمین کیفیت، استانداردسازی و رقابتی کردن از ابعاد مهم بازاری سازی هستند. نتایج بررسی های انتقادی نشان از آن دارد بازاری سازی برخلاف شعار ظاهری مبنی بر توسعه انتخاب آزاد، منجر به ساختار نابرابر قدرت در نظام های آموزشی می شود و از طریق توسعه فرهنگ بازرسی و تفحص، تهدیدی برای پرورش استقلال افراد به شمار می رود. محوریت سود اقتصادی در تفکر بازاری سازی باعث فروکاهش بسیاری از اهداف تربیتی به نتایج کمی و صوری می شود.
جایگاه منابع جغرافیایی در مطالعات تاریخ معصومین (ع)
حوزههای تخصصی:
منابع و متون متنوع و گوناگونی در باب تاریخ و سیره معصومین((ع)) تدوین شده است. برخی از این منابع، به گونه اختصاصی و مستقل به مطالعه این موضوع پرداخته و برخی منابع، بخشی از اطلاعات خود را به معصومین ((ع)) اختصاص داده اند. ازجمله منابع نوع دوم، منابع جغرافیایی هستند که اطلاعات و آگاهی های قابل توجهی در این باره ارائه کرده اند و در مطالعات سیره و تاریخ معصومین ((ع)) یاریگر پژوهشگران این عرصه به شمار می روند. در این پژوهش، با مطالعه و بررسی انواع نوشتارهای جغرافیایی و باتکیه بر منابع کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، درصدد پاسخ گویی به این سؤال هستیم که منابع جغرافیایی، چه اطلاعاتی درباره حضرات معصومین ((ع)) در خود دارند؟ بر اساس یافته ها، منابع جغرافیایی می توانند اطلاعات ارزشمندی درباره زادگاه، محل زندگی، مسافرت ها، مزار و بارگاه، مناطق حضور شیعیان و مناسبات ایشان با ائمه((ع)) و اماکن منسوب به ائمه معصومین ((ع)) در اختیار قرار دهند.
تحلیل کاربردی سیستم مدیریت و خدمات نجات غریق ساحلی کشور (مطالعه استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تحلیل کاربردی سیستم مدیریت و خدمات نجات غریق ساحلی در استان گیلان بود.
روش شناسی: روش تحقیق از نوع مطالعات راهبرد مبتنی بر روش توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان سازمانی، مربیان و منجیان غریق ساحلی در استان گیلان بود. نمونه آماری به تعداد 76 نفر (هدفمند) انتخاب و نظرخواهی شد. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه مستخرج از بخش کیفی بود. روایی ابزارها ابتدا بر اساس اعتبار حقوقی و علمی منابع اطلاعاتی و انسانی، روایی محتوایی (9 نفر) و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید (ارزیابی: 0/88، چالش: 0/85، راهکار: 0/91). روش تحلیل یافته ها شامل آمار توصیفی در نرم افزار spss بود.
یافته ها: چارچوب تحلیل تعیین شده شامل مؤلفه ها و رویکردهای ارزیابی، چالش ها و راهکارها به تفکیک هشت منظر اشتغال و آموزش منجیان، مالی و تأمینی، امکانات و خدمات، ساختاری و نهادی، فرهنگی و مشارکتی، عملیات ساحلی، مدیریت اجرایی و زیست محیطی بود. نتایج بخش ارزیابی نشان داد که منظر عملیات ساحلی (4/38) دارایی بهترین وضعیت و منظر زیست محیطی (1/98) دارای بدترین وضعیت بودند. در بخش چالش ها بیشترین تأثیر برای چالش های فرهنگی و مشارکتی (5/13) و کمترین تأثیر برای چالش های امکانات و خدمات (4/28) ارزیابی شد. در بخش راهکارها نیز راهکارهای اشتغال و آموزش منجیان (5/20) دارای بیشترین اولویت و راهکارهای زیست محیطی (4/01) دارای کمترین اولویت بودند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که در همه منظرهای هشت گانه وضعیت پایین تر از انتظار و چالش های اساسی و متنوع وجود دارد و همه راهکارهای پیشنهادی دارای اهمیت اجرایی بالا هستند. به طور مشخص پیشنهاد می شود مدیران به تناظر شاخص ها، چالش ها و راهکارهای بین منظرهای هشت گانه توجه نمایند.
The Relationship of Parent-child Interaction, Sense of Security, Entitlement Schema and Adjustment with Mediating Role of Resilience
حوزههای تخصصی:
Objective : One of the signs of people's mental health is the ability to adapt to different life conditions. This study aims to explore how parent-child interaction, sense of security, entitlement schema and adjustment are related, and how resilience mediates these relationships. Methods : The participants are 250 female high school students from Rudsar city, who were selected by convenience sampling from 5 schools in the academic year 2023-2022. The data were collected online using the following instruments: the Parent-Child Relationship Assessment Questionnaire (PCRS), the Sense of Security in Family System Questionnaire (SIFS), the Young Schema Questionnaire (YSQ), the California Social Adjustment Questionnaire (CSAQ) and the Resilience Scale (SQRS). The data analysis was performed using Pearson correlation coefficient test and structural equation modeling with LISREL-8.8 and SPSS-22 software. Results : The results showed that the data has a good fit with the proposed research model. The results showed that parent-child interaction, sense of security and entitlement schema have a direct and significant impact on the adjustment of female students. Moreover, there was an indirect and significant impact of parent-child interaction, sense of security and entitlement schema on the adjustment of students through the mediating role of resilience (p > 0.05). Conclusion : The results suggest that the type of parent-child interaction, sense of security and the schemas created can influence the individual’s adjustment with the environment, and resilience plays a mediating role in this process. Therefore, paying attention to these variables is recommended to parents, counselors, psychologist and experts in the field of education.
ارزیابی اثرات زیست محیطی ناشی از اسیدی و مردابی شدن اکوسیستم خشکی در دو منطقه جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
23 - 40
حوزههای تخصصی:
امروزه به دنبال توسعه کشاورزی، نگرانی هایی در مورد پیامدهای نامطلوب زیست محیطی مانند آلودگی آب، خاک، هوا، کاهش حاصلخیزی، فرسایش خاک و تخلیه منابع بر پایه استفاده از نهاده های غیرقابل تجدید بوجود آمده است که نیازمند چاره اندیشی در این باره است. این پژوهش به منظور ارزیابی اثرات زیست محیطی ناشی از اسیدی و مردابی شدن اکوسیستم خشکی و تخلیه منابع، طی سال زراعی 99-1398 در دو شهرستان گرگان و زاهدان انجام شد. در این پژوهش مصرف آب، کود ورمی کمپوست، مصرف نانو کلات کود نیتروژن، نانو کلات کود فسفر و نانو کلات کود پتاسیم، و مصرف کامل کود شیمیایی (از منبع اوره، سوپر فسفات تریپل و سولفات پتاسیم) به عنوان نهاده های ورودی مستعد آسیب به محیط زیست در نظر گرفته شدند. به طور کلی به ازای تولید یک تن علوفه خرفه، شهرستان گرگان به دلیل مصرف کمتر نهاده ها در تمامی بخش های اثر بارهای محیطی کمتری نسبت به شهرستان زاهدان ایجاد می کند. بر اساس نتایج شاخص نهایی می توان نتیجه گرفت که بیشترین پتانسیل آسیب زیست محیطی در شهرستان زاهدان مربوط به گروه تاثیر تخلیه منابع آب به میزان 18/3 متر مکعب و در شهرستان گرگان مربوط به گروه تاثیر اسیدی شدن اکوسیستم خشکی با مقدار 608/1 کیلوگرم معادل کیلوگرم SO2 در تولید یک تن علوفه خرفه بوده است، همچنین کمترین پتانسیل آسیب زیست محیطی در هر دو شهرستان زاهدان و گرگان مربوط به گروه های تأثیر تخلیه منابع فسفات و پتاسیم با مقادیر بسیار ناچیز می باشد. بر اساس نتایج ارزیابی شاخص زیست محیطی (Eco-X) و شاخص تخلیه منابع (RDI) به ازای تولید یک تن علوفه خرفه، شهرستان زاهدان شاخص زیست محیطی (387/3 = Eco-X) بالاتری را نسبت به شهرستان گرگان (899/2 = Eco-X) نشان داد و فشارهای محیطی بیشتری ایجاد کرد. اما شاخص تخلیه منابع (RDI) برای شهرستان زاهدان به میزان (188/3 = RDI) و برای شهرستان گرگان به میزان (456/1 = RDI) محاسبه گردید.
استراتژی های توسعه شهر پیرانشهر با رویکرد CDS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین استراتژی های توسعه پیرانشهر به نگارش درآمده است. بنابراین، ابتدا وضعیت شاخص های CDS ارزیابی و سپس، چشم انداز توسعه شهر در قالب برنامه ریزیِ راهبردی مشارکتی تدوین شده است. روش پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده که بدین ترتیب، داده های پژوهش از سه گروه جامعه آماری (شهروندان، مسئولین و نخبگان) جمع آوری گشته و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. همچنین، جهت تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شهر و تدوین استراتژی های توسعه، مدل SWOT و برای اولویت بندی استراتژی ها نیز مدل های ترکیبی AHP-SWOT و ANP-SWOT به کاررفته است. نتایج نشان می دهد میانگین کلی گروه های شهروندان، مسئولین و نخبگان به ترتیب معادل 42/2، 31/2 و 15/2 بوده و هر سه گروه، وضعیت پیرانشهر را به لحاظ برخورداری از شاخص های CDS مطلوب ارزیابی نکرده اند. آزمون مانووا نیز نشان می دهد بین دیدگاه گروه های شهری در رابطه با همه شاخص های CDS به جز شاخص "حکمروایی" تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج چشم انداز سازی مشارکتی حاکی از آن است که هر سه گروه بر محورهای راهبردی چشم انداز پیرانشهر به عنوان شهری با عملکرد بازرگانی (برون مرزی) تجاری، شهری با عملکرد معدنی، شهری گردشگری و شهری کشاورزی اجماع نظر داشته اند. همچنین، در اولویت بندی استراتژی ها، استراتژی "تقویت عملکرد بازرگانی (برون مرزی) تجاری پیرانشهر و عملکردهای وابسته به آن"، با بالاترین امتیاز (374/0AHP=؛ 357/0ANP=) به عنوان بهترین استراتژی توسعه آتی پیرانشهر انتخاب گردید.
طبقه بندی تصاویر ابرطیفی با استفاده از ترکیب ویژگی های مستخرج از ماتریس محلی کرنل وزن دار ویژگی های طیفی و فرکتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر استفاده از تصاویر ابرطیفی به دلیل غنای بالای طیفی در زمینه های مختلف مطالعات زمین به خصوص در سنجش از دور بسیار افزایش یافته است. طبقه بندی این تصاویر به منظور استخراج اطلاعات از آنها همواره با چالش هایی مختلفی همچون چگونگی مدیرت ابعاد این داده ها و صحت کم طبقه بندی در هنگام وجود تعداد محدودی از نمونه های آموزشی همراه است. افرایش صحت طبقه بندی این تصاویر با هدف مطالعات دقیق پدیده ها و تغییرات سطح زمین همواره از موضوعات مورد مطالعه جامعه علمی سنجش از دور بوده است. در سال های اخیر استفاده از ویژگی های مکانی به منظور افزایش صحت طبقه بندی تصاویر ابرطیفی بسیار رایج شده است. تاکنون روش های مختلفی برای طبقه بندی طیفی-مکانی تصاویر ابرطیفی معرفی شده است و پژوهش های مربوطه در راستای معرفی روش هایی با ساختار ساده تر و صحت بالاتر نیز در جریان است. به دلیل وجود رابطه های پیچیده میان باندهای مختلف تصویر ابرطیفی با الهام از پژوهش های موجود در شاخه بینایی ماشین در این پژوهش روشی توسعه داده شده است که می تواند روابط پیچیده میان ویژگی های طیفی و مکانی در یک تصویر ابرطیفی را مدل سازی کند. هدف اصلی این مقاله ارائه روشی جدید و کارا مبتنی بر ترکیب ویژگی های مستخرج از ماتریس محلی کرنل وزن دار ویژگی های طیفی و فرکتالی به منظور تولید ویژگی برای طبقه بندی تصاویر ابرطیفی است.
مواد و روش ها: به منظور طبقه بندی تصاویر ابرطیفی در پژوهش حاضر ابتدا یک مرحله کاهش بعد بر روی تصویر ابرطیفی انجام می شود. در مرحله بعد ویژگی های مکانی مبتنی بر بعد فرکتال جهت دار تولید می شوند و مجدداً این ویژگی ها کاهش بعد پیدا می کنند. در مرحله بعد ویژگی های مستخرج از ماتریس محلی کرنل وزن دار از هر دو دسته ویژگی های طیفی و فرکتالی تولید می شوند. این ویژگی های ثانویه وابستگی های محلی غیرخطی میان ویژگی های طیفی و فرکتالی را که در روش های پیشین طبقه بندی مورد توجه نبوده است، در فرایند تولید ویژگی لحاظ می کنند که در نهایت سبب افزایش صحت طبقه بندی می شوند. سپس این دو دسته بردار ویژگی جدید برای هر پیکسل با هم الصاق می شود و یک بردار غنی از اطلاعات طیفی– مکانی را تشکیل می دهد. در نهایت به منظور تعیین برچسب هر پیکسل، بردار ویژگی حاصل از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان طبقه بندی می شود. آزمایش های این پژوهش بر دو تصویر مرجع ابرطیفی واقعی ایندین پاین و دانشگاه پاویا انجام شده است.
نتایج و بحث: تحلیل نتایج نشان می دهد که روش پیشنهادی با در نظر گرفتن ویژگی های مستخرج از ماتریس محلی کرنل وزن دار ویژگی های طیفی– فرکتالی موجب افزایش 20 و 18 درصدی صحت طبقه بندی در مقایسه با طبقه بندی با ویژگی های طیفی تنها به ترتیب در تصاویر ایندین پاین و دانشگاه پاویا شده است. این نتیجه تأیید می کند که در نظر گرفتن اطلاعات مکانی به طور مؤثر سبب افزایش چشمگیر صحت طبقه بندی حتی زمانی که نمونه های آموزشی اندکی در دسترس باشد، می شود. همچنین رویکرد پیشنهادی این پژوهش در مقایسه با چندین پژوهش دیگر در این حوزه به صحت های بالاتری رسیده است.
نتیجه گیری: عملکرد بهتر روش پیشنهادی در مقایسه با دیگر روش های رقیب به دلیل در نظر گرفتن وابستگی های محلی غیرخطی میان ویژگی های طیفی و فرکتالی است که تاکنون در پژوهش های پیشین مورد توجه نبوده است. در پژوهش های آتی در نظر داریم که رویکرد پیشنهادی را درگام اول از نظر زمانی و در گام بعدی با در نظر گرفتن تعداد بیشتری از ویزگی های مبتنی بر هندسه فرکتال از نظر صحت بهبود دهیم.
بررسی پتانسیل های طبیعی شهرک توریستی نمک آبرود برای توسعه اکوتوریسم با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
149 - 162
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از منابع اصلی درآمد ملی کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای درحال توسعه را تشکیل می دهد. ایران نیز به لحاظ شرایط و ویژگی های اکولوژیکی متنوع توان بسیار بالایی در جذب توریست دارد. بطور خاص شهرک توریستی نمک آبرود به دلیل برخورداری از سه پهنه اکولوژیکی مهم (کوهپایه، جلگه و ساحل) در سال های اخیر به عنوان یک مقصد گردشگری جذاب پیشرفت زیادی داشته است. در این مطالعه توان اکولوژیکی شهرک نمک آبرود با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در هشت لایه شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، میزان بارش های سالیانه، فاصله از شبکه راه ها، میزان دمای سالانه، کاربری اراضی و حوضه های آبریز مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد چهار لایه شیب اراضی، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا و میزان بارش سالانه در انتخاب و یافتن مکان های اکوتوریستی شهرک نمک آبرود دارای اهمیت بیشتری هستند. برهمین اساس، چهار ناحیه دارای اهمیت اکوتوریستی در شهرک با استفاده از روش مذکور شناسایی شد که در دو ناحیه شمال شرق و جنوب شرق به واسطه استفاده نادرست همچون اجرای طرح های گردشگری، تفریحی، مسکونی ناسازگار با حفاظت از مناطق اکوتوریستی، توان این مکان های پراهمیت به خطر افتاده است. در مقابل دو ناحیه شمال شرق و شمال غرب منطبق بر جنگل های ساحلی که هنوز مورد بهره برداری قرار نگرفته اند، دارای توان بالقوه مهمی در بخش اکوتوریستم خواهند بود. به همین ترتیب، بهره برداری از مناطق اکولوژیکی شایسته، نیازمند برنامه ریزی درست و تأکید بر رویکرد توسعه متعادل و متوازن است. .
تأثیر حاکمیت شرکتی، کیفیت حسابرسی و حسابداری بخش عمومی بر عملکرد مالی با رویکرد شبکه های عصبی (مورد مطالعه : عراق)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر حاکمیت شرکتی، کیفیت حسابرسی و حسابداری بخش عمومی بر عملکرد مالی شرکت های تولیدی و سازمان های دولتی عراق با استفاده از داده های ماهانه بازه زمانی 2015 الی 2022 با استفاده از تحلیل های الگوهای یادگیری ماشین از جمله درخت تصمیم، تقویت گرادیان، ماشین بردار پشتیبانی (SVM) و شبکه های عصبی مصنوعی (ANNs)می باشد. نتایج نشان دهنده تأثیر قابل توجه حاکمیت شرکتی، کیفیت حسابرسی و حسابداری بخش عمومی بر عملکرد مالی است. مطالعه حاضر نشان می دهد که شرکت های بزرگ تر و دارای ساختار حاکمیتی قوی تر، نتایج مالی بهتری دارند و تمرکز بر تفکیک نقش های مدیریتی و تقویت ساختارهای مدیریتی مؤثر، به بهبود عملکرد مالی شرکت ها کمک می کند. همچنین، تحلیل شبکه های عصبی حاکی از تأثیر محسوس این عوامل بر شفافیت و مدیریت ریسک است. لذا این پژوهش تأکید مجددی بر اهمیت حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی به عنوان شاخص های اصلی در افزایش کارایی عملیاتی و اعتماد سرمایه گذاران است. بنابراین پیشنهاد می شود که مدیران و سیاست گذاران به این عوامل به عنوان مؤلفه های کلیدی برای بهبود عملکرد مالی و استحکام اقتصادی توجه کنند. در نهایت پژوهش حاضر به عنوان یک مبنای محکم برای تضمین سلامت و پایداری مالی شرکت ها در اقتصاد عراق شناخته می شود و می تواند برای طیف وسیعی از ذینفعان مالی و سرمایه گذاران، مفید و راهگشا باشد.
بررسی غلظت عناصر سنگین موجود در گردوغبار و ارزیابی ریسک سلامت انسانی (مطالعه موردی: شهرستان بیرجند، استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
93 - 108
حوزههای تخصصی:
گردوغبار شهری یکی از شاخص های آلودگی به فلزات سنگین در محیط زندگی است. حضور فلزات سنگین در خاک های آلوده چالشی برای محیط زیست محسوب می شود و با ورود به بدن موجودات زنده، می تواند عوارض جبران ناپذیری ایجاد کند؛ بنابراین شناخت مواد آلاینده و چگونگی انتقال، عملکرد و دسترس پذیری آن ها از اهمیت بالایی برخوردار بوده و تأثیرات آن ها بر سلامت انسان و دیگر جانداران به وضوح قابل توجه است. لذا مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر فلزات سنگین (شامل سرب (Pb)، روی (Zn)، کروم (Cr) و آرسنیک (As)) در گردوغبار شهر بیرجند بر سلامت شهروندان انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، 50 نمونه گردوغبار از مرکز شهر بیرجند جمع آوری شدند و با استفاده از روش طیف سنجی جفت شده پلاسمای القایی (ICP-OES) تحلیل شدند. با توجه به نتایج تحقیق میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به ترتیب Pb (93/16)، Zn (55/5)، Cr (04/1) و As (11/6) µg/m³ برآورد گردید. بر اساس میانگین مقادیر RI، فلزات کروم و روی دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی کم هستند و سرب ریسک متوسط و آرسنیک دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی زیاد است. خطر غیر سرطان زایی فلزات سنگین در شهر بیرجند بدون ریسک است؛ اما خطر غیر سرطان زایی برای دو عنصر کروم و آرسنیک برای کودکان بیشتر از بزرگ سالان است. مقادیر CR در کودکان بیشتر از بزرگ سالان است. این مقدار در کودکان برای کروم (4-10×58 /5)، آرسنیک (5-10×98 /5) و سرب (6-10×09 /9) و در بزرگ سالان کروم (4-10×18 /1) و آرسنیک (5-10×27 /1) می باشد که بیشتر از 6-10×1 می باشد. خطرپذیری سرطان برای کودکان تحت شرایط کنترل و نظارت وجود دارد؛ اما ریسک سرطان ناشی از این فلز در گردوغبار برای بزرگ سالان می تواند نادیده گرفته شود.
الگوسازی آموزشی حرکات نماز بر پایه اصول آناتومیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
106-116
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت گرایی می تواند موجب افزایش اثربخشی، سهولت در فرایند یاددهی/ یادگیری و امنیت روانی در دانشجویان شود. پژوهش حاضر را می توان مطالعه ای مقدماتی درباره فرایند یاددهی/ یادگیری در محیط آموزشی با نگاه دینی بر مسائل علمی و بر اساس به چالش کشیدن ذهن دانشجویان برای درک بهتر اصول آناتومیک با الگوسازی از حرکات نماز در نظر گرفت. روش کار: این پژوهش از نوع مروری است که به صورت کیفی و کتابخانه ای انجام شده و در آن از روش توصیفی و مفهومی استفاده شده است. بر اساس هدف تحقیق، اطلاعات لازم از منابع تفسیری جمع آوری شد و در ادامه بر اساس کلیدواژه هایی مانند آموزش پزشکی، معنویت، نماز، آناتومی بدن انسان، جست وجو در بانک های اطلاعاتی و تارنما های معتبر تحقیق کتابخانه ای مانند مدلاین، اسکوپوس، پاب مد، وب آو ساینس و گوگل اسکولار و همچنین تجارب و تحقیقات فردی به عنوان هیئت علمی رشته علوم تشریح صورت گرفت. سپس اطلاعات به دست آمده دسته بندی و تجزیه و تحلیل شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ارتباط علمی بین اصول آناتومیک و حالت های نماز وجود دارد که می تواند کاربرد بالایی در افزایش انگیزه و ترغیب استاد و دانشجو در فرایند یاددهی/ یادگیری داشته باشد. به عبارتی، با این نوع نگاه علمی به مسائل دینی یا بالعکس، دانشجویی که با برهان و دلیل شیفته شکاف مرزهای علمی است، در مسیر بهتری مثال های عینی را خواهد یافت و علاوه براین حکمت اصول دینی را عمیق تر درک خواهد کرد که درنهایت اثر بخشی موضوع را دو چندان می کند. نتیجه گیری: اصول آناتومیک با تعریف علمی دقیق از زاویه ها و جهت ها در حالت های مختلف نماز می تواند در بهینه سازی فیزیکی آن نقش آفرینی کند.
بررسی تطبیقی مظهریت و امامت از نظر اهل حق (آیین یارسان) و امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
«اهل حق» مجموعه عقاید و باورهای آیینی را «سر ّمگو» و «سرّ کَس نزان»، یعنی اسرار ناگفتنی و سرّ نهان می داند. بر این پایه، یارسانیان در طول تاریخ درخصوص بیان اسرار آیینی، رازداری و رازورزی پیشه کرده اند. امامت و ولایت، ازجمله مصادیق «سرّ مگو»ست که در اندیشه اهل حق به دوره مظهریت ذات و صفات تحریف شده است. در این نگرش، پایه و اساس پیدایش آیین اهل حق با مظهریت انسان شکل گرفته است. دوره های ظهور مظهریت در هر صد یا سیصد سال تکرار می شود و به این طریق، تحولاتی در نگرش این آیین رخ می دهد. این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی و تطبیقی و در مواردی انتقادی، با رمزگشایی از متون اهل حق به تبیین مفاهیم و مصادیق «سرّ مگو» پرداخته است. ازآنجاکه متون اهل حق به گویش های مختلف زبان کردی و در قالب نظم و با بیانی خاص توسط پیران و پیشوایان سروده شده است، لذا سرایندگان متون یادشده با ایما و اشاره به مفهوم و مصادیق «سرّ مگو» اشاره کرده اند و پژوهشگران به دلیل شرایط خاص و پیچیدگی رموز منابع اهل حق، از شناخت ماهیت این اسرار ناکام مانده اند. بنابراین این موضوع تاکنون مورد بررسی علمی پژوهشی قرار نگرفته است و موضوع این مقاله مسبوق به سابقه نیست. این نوشتار با تکیه بر متون اولیه و اصلی اهل حق نشان داده است که «سرّ مگو» ناظر به خداشناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و مظهریت انسان و امامت است. علت گرایش بعضی از گروه های اهل حق به سمت اندیشه امامیه، وجود شرایط پیرامونی و دورن آیینی در دوره های ظهور (مظهریت) ذات و صفات بوده است.
الگوهای فرهنگی نام گذاری افراد در بین اقوام مغول بر اساس متون ادبی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقوام مغول با پیروی از الگوی فرهنگی خود نام های متنوعی را برای افراد برمی گزیدند. با هجوم و فرمانروایی بلندمدت مغولان، در ایران، نام های مغولی در متون فارسی آن دوره و حتی پس از آن منعکس شده است. در مواردی ادیبان و تاریخ نگاران ایرانی، معانی نام ها و دلیل نام گذاری های متنوع را ضبط کرده و به داستان ها و روایت های مربوط به آن ها پرداخته اند. از آنجا که پژوهش دقیق و جامعی درباره الگوی نام گذاری مغول و بازتاب آن در متون ادبی و تاریخی، مشاهده نشده است پژوهش در این مورد، اهمیت و ضرورت دارد.
در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی اجرا و داده های آن، بر مبنای متون ادبی و با استناد به متون تاریخی، به شیوه کتابخانه ای، گردآوری شده ، نام ها و الگوهای نام گذاری افراد در متون، شناسایی و بررسی شده است. در این متون، الگوهای نام گذاری متفاوتی با توجه به طبیعت، وضعیت جسمانی، رویدادها و ... وجود دارد و نام گذاری با رسومی نیز همراه بوده و نام ها در مواردی بنا به دلایلی تغییر کرده اند.
بررسی اثر سرایتی ریسک سیستمی میان صنایع اصلی در بورس اوراق بهادار تهران: رویکرد شبکه رخداد دنباله ای محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
ریسک سیستمی ثبات بازار مالی را به خطر می اندازد، چرا که شکست هر بخش می تواند به کل سیستم مالی آسیب برساند. ازاین رو اندازه گیری دقیق ریسک سیستمی و تجزیه وتحلیل مکانیزم انتقال ریسک های مالی میان بخش های مختلف برای محافظت سیستم مالی دربرابر ریسک های سیستمی، از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا در پژوهش حاضر، یک شبکه رخداد دنباله ای محور ساخته می شود تا با استفاده از آن اثر سرایتی ریسک سیستمی و وابستگی متقابل ریسک های دنباله ای میان صنایع در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شود. بدین منظور، 29صنعت اصلی در بورس اوراق بهادار تهران، متشکل از 196 شرکت فعال، طی دوره زمانی 1397 الی 1401 که دوره های استرس مختلفی را پوشش می دهد مورد آزمون قرار می گیرند. برای اندازه گیری پروفایل های ریسک، ریزش های مورد انتظار شرطی (CoES) محاسبه می شود. ماتریس های مجاورت زمان متغیر که براساس مشابهت بین پروفایل های ریسک هر جفت گره بدست می آیند نشان می دهند که ارتباط متقابل در شبکه وجود دارد. پروفایل های ریسک صنایع به طور مثبت همبسته هستند؛ صنعت بانک ها و موسسات اعتباری و صنعت بیمه و بازنشستگی هیچ گونه نقشی در تنوع بخشی ریسک طی رخدادهای دنباله ای، ندارند. با محاسبه نمره ریسک سیستمی و استفاده از تکنیک تجزیه ریسک سیستمی، می توان نتیجه گرفت که بجز صنایع مالی، سایر صنایع، صنایع مهم سیستمی در شبکه محسوب می شوند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون کوانتیل شبکه ای رخداد دنباله ای محور در کوانتیل های مختلف، نشان می دهد که همه صنایع در انتقال ریسک تحت شرایط حدی بازار، نقش دارند. یافته های حاصل از این پژوهش، از اهمیت کاربردی برای مقامات نظارتی جهت اصلاح سیاست های مالی و بهبود چارچوب های سیاست های کلان برخوردار است و نیز برای تصمیم گیری سرمایه گذاران در تخصیص دارایی ها مفید واقع می شوند.
ماهیت فقهی جرائم امنیّتی و سازمان یافته و نسبت آن با اصل برائت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
79 - 108
حوزههای تخصصی:
از جمله قواعد مسلّم فقهی و حقوقی، اصل برائت قضائی افراد است؛ بدین معنا که هیچ فردی مجرم نیست مگر آن که جرم او با ادلّه متقن در دادگاه به اثبات رسد؛ لذا سلب آزادی و محدود کردن حقوق افراد، منوط به وجود ادله قطعی مبنی بر مجرم بودن فرد است. این اصل تا اندازه ای دارای اهمیّت است که بسیاری از قوانین اساسی، این اصل را در قوانین اساسی خود اساسی سازی کرده اند. قانون اساسی ایران نیز با توجّه به اهمیّتی که برای حقوق شهروندی قائل شده است این اصل را در اصل 37 اساسی سازی کرده است. اما حقوقدانان با توجه به آثار مخرّبی که برخی از جرائم در جامعه ایجاد می کند جرائم مهمّ اقتصادی، امنیّتی و جرائم سازمان یافته را از اصل مذکور استثناء کرده و چنین بیان کرده ا ند که در این جرائم، صِرف اماره مجرمیّت کفایت می کند و می توان بر اساس اقامه اماره مجرمیّت، برخی از آزادی ها و حقوقی را که به واسطه اصل برائت برای افراد ایجاد می شود، محدود کرد. تحقیق حاضر تلاش دارد با روشی توصیفی - تحلیلی و پایبندی به اصل برائت قضائی، راهکاری در خصوص مواجهه با جرائم مهمّ ارائه دهد؛ لذا بر این نکته تأکید می ورزد که ماهیّت جرائم مهمّ و سازمان یافته باید در بستر جرائمی که منجرّ به تضعیف نظام اسلامی می شود، تحلیل گردد. در همین راستا، این نوشتار بر این باور است که جرائم امنیّتی و سازمان یافته، به مثابه جرم «بغی» بوده و مؤلّفه هایی که در جرم بغی بازشناسی می شود در این جرائم نیز وجود دارد. در این صورت، مواجهه ای که نیروهای امنیّتی و انتظامی با مرتکبین این دسته از جرائم دارند ماهیّتی اجرایی در راستای برقرار نظم و امنیّت دارد؛ لذا عمل آنها عملی قضائی نیست که بستر طرح اصل برائت کیفری باشد.