حسین ذبیحی

حسین ذبیحی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۸ مورد.
۱.

الگوریتم های یکپارچه در تحلیل تعامل معماری و محیط نمونه موردی:روستاهای پلکانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراکم سنجی الگوریتمیک تحلیل الگوریتمیک معماری پلکانی الگوریتم محاسبه گر تراکم روستاهای پلکانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۵۱
تحلیل و سنجش بافت مسکن روستایی نیاز به شناخت طیف گسترده ای از عوامل موثر را دارد، عوامل محیطی همچون میزان بافت سبز،توپوگرافی، میزان بافت خشک، اقلیم و خرده اقلیم ها و غیره از جمله عوامل تاثیر گذار بر بافت مسکن روستایی می باشند. به منظور شناخت عوامل محیطی و بافت مسکونی یک روستا در دامنه کوهستان ها، نیاز به طی مسافت طولانی و برداشت های دقیق دستی می باشد، که این موضوع دشواری های خاص خود را به همراه می آورد. از طرف دیگر با توجه به روند روبه افزایش توسعه مسکن روستایی در دهه های اخیر و عدم هماهنگی بافت های جدید ازلحاظ تراکم با بافت های پیشین، بی تفاوتی این مسکن ها را نسبت به مسکن پیشین و بستر محیطی روستاها را نشان می دهد. امروزه ابزارهای جدید محاسباتی و عددی سازی در معماری با ورود دانش ریاضیات پیشرفته درعلم معماری باعث پدید آمدن ابعاد جدید در این عرصه شده اند. هدف اصلی پژوهش پیش رو، بررسی میزان تاثیر تراکم بافت سبز و بافت خشک به عنوان عوامل طبیعی، بر میزان تراکم بافت مسکونی روستاهای پلکانی ایران، دراقلیم های متفاوت می باشد. این مهم علاوه شناسایی تراکم بافت روستاها با تاکید بر مقایسه پارامترها ابعاد جدیدی را در بافت روستاهای پلکانی روشن خواهد ساخت. ابزار شبیه سازی تحلیل ها "الگوریتم تراکم سنج" بر اساس نقشه های هوایی می باشد، که توسط نگارندگان پژوهش نوشته شده است. این الگوریتم بر اساس نقشه های هوایی نگاتیو شده، توانایی شناسایی میزان تراکم بافت طبیعی، در بستر شکل گیری روستاها و بافت مسکونی را دارد. این توانایی موجب کاهش نیاز به حضور فیزیکی و بالابردن دقت خروجی ها در تحلیل بافت روستاها خواهد شد، همچنین شناسایی پارامترها، الگوی تراکمی نسل های پیشین را به نسل جدید مسکن های روستایی ارائه خواهد نمود.
۲.

تحلیل اجتماعی سیلاب شهرستان آق قلا بر مبنای چارچوب توسعه و تحلیل نهادی سیاسی (PIAD)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجزیه وتحلیل نهادی رویکردهای جامعه محور سیلاب PIAD

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۷
امروزه سیل به عنوان پدیده ای چندوجهی و پیچیده مطرح که با ظهور محرک ها و عوامل جدید با روی آوری به الگوواره های غیر کالبدی و غیر مهندسی، تنوعی از رویه ها و الگوها به منظور مقابله و مدیریت سیلاب ها آمیخته شده با مداخلات انسانی شکل گرفته است. لذا نظریه های نهادگرایی و مکتب نو نهادگرایی ازجمله نظریه های پیشگام در سه دهه اخیر به منظور مدیریت پایدار شهری با تأکید بر نقش نهادها در وضع قوانین، هماهنگی بین سازمان ها و افزایش آگاهی عمومی، در راستای ایجاد ساختارهای مناسب و تقویت همکاری بین تمامی ذینفعان راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری جامعه در برابر مخاطراتی مانند سیل مطرح شده اند.  هدف این پژوهش، بررسی ظرفیت ها و کاستی های ساختاری-نهادی شهرستان آق قلا در مدیریت بلایا با تمرکز بر سیل سال 1398 و رویکرد جامعه محور است. بدین منظور از روش تحقیق  ترکیبی (کمّی و کیفی) و مبتنی بر چارچوب سیاسی توسعه و تحلیل نهادی (PIAD) به عنوان یکی از چارچوب های جامع تحلیل نهادی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده های پژوهش شامل یک پرسشنامه محقق ساخته و داده های پیمایشی گردآوری شده از شهرستان آق قلا در سال 1402 خورشیدی با حجم نمونه 400 نفر و مقایسه با داده های تحلیل ثانویه اسناد معتبر کشوری در حوزه اجتماعی در زمان وقوع سیل سال 98 است. یافته های تحقیق بیانگر حضور مجموعه ای از شواهد در خصوص کمبودها و نقایص ابعاد اجتماعی پشتیبان سیلاب به عنوان یکی از اضلاع کانونی مدیریت مطلوب سیلاب های شهری در کنار سایر متغیرهای برون زا در چارچوب (PIAD) است. درمجموع نتایج نهایی بیانگر لزوم تجدیدنظرهای جدی در نوع دیدگاه به حوزه عمومی شهر یا متغیر جامعه و ویژگی های آن به دلیل نقش پراهمیت آن در مدیریت بلندمدت، جامعه محور، مشارکتی و پایدار سیلاب های شهری به عنوان یک مخاطره پیچیده شهری است.
۳.

ارائه شاخص های طراحی فضای باز پردیس های دانشگاهی با تکیه بر مؤلفه کنترل پذیری در جهت افزایش حضور دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنترل پذیری فضای باز پردیس های دانشگاهی حق فضاییِ کاربر حضورپذیری دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۸
دانشگاه به عنوان جزئی از معماری شهری، ساختاری اجتماعی است. یکی از مؤلفه های کیفیت فضایی و یکی از با ارزش ترین حقوق فضاییِ انسان، احساس کنترل فرد بر فضا است. در راستای شناسایی ابعاد، معیارها و شاخص های مؤلفه کنترل پذیری در قالب یک چارچوب مفهومی و ارائه راهکارهایی برای برنامه ریزی کالبدی فضا؛ پژوهش حاضر انجام شده است. رویکرد این پژوهش، ترکیبی است و روش آن در قسمت کیفی، تحلیل محتوا و در قسمت کمّی، پیمایشی است و ازلحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان معماری پنج واحد دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران می باشد و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power، 246 نفر برآورد شده است. روایی پرسش نامه، با استفاده از روش اعتبار محتوا و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آزمون، از طریق همسانی درونی و به شیوه آلفای کرونباخ بررسی شد. همچنین برای آزمون تأثیر کنترل پذیری بر حضور دانشجویان، از رگرسیون لُجستیک استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های مؤلفه «کنترل پذیری» که در سه بُعد کالبدی، کارکردی و ادراکی بر حضور دانشجویان مؤثر است، عبارت ا ند از: «محصوریت»، «نگهداری و بهداشت فضا»، «نظارت مصنوعی»، «کنترل قلمرو»، «انعطاف پذیری چیدمان فضایی»، «قابلیت شخصی سازی» و «مشارکت در مدیریت و نگهداری از فضا». پس از تجزیه و تحلیل داده ها، مشخص گشت که مؤثرترین بُعد در پیش بینی میزانِ حضور دانشجویان به ترتیب، بُعد کارکردی، کالبدی و ادراکی است. در رابطه با تأثیر جنسیت، مشخص می گردد ارتقاء بُعدِ ادراکیِ کنترل پذیری، بیشترین تأثیر را در افزایش حضورپذیری دانشجویان زن دارد. این مطالعه نشان داد که کنترل پذیری بر حضور بیشتر دانشجویان در فضای باز مؤثر است و به آن ها این امکان را می دهد که بر محیط فیزیکی خود کنترل داشته باشند و بتوانند محیط اطراف خود را تغییر دهند.اهداف پژوهش:تعیین شاخص های مؤلفه کنترل پذیری و تبیین یک چارچوب مفهومی جدید.بررسی تأثیر مؤلفه کنترل پذیری بر میزان حضور پذیری دانشجویان در فضای باز پردیس های دانشگاهی.سؤالات پژوهش:شاخص های مؤلفه کنترل پذیری در جهت افزایش میزان حضورپذیری کدام اند؟تأثیر شاخص های مؤلفه کنترل پذیری بر میزان حضور دانشجویان دختر و پسر در فضای باز پردیس های دانشگاهی به چه میزان است؟
۴.

تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک به منظور شناسایی پهنه های امن سکونتی (مطالعه موردی: مناطق شهری استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطرات ژئومورفیک تحلیل فضایی پهنه های امن استان گیلان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۹۴
مقدمه: مخاطرات ژئومورفیک، به طور مستمر و در طول تاریخ در نواحی مختلف کره زمین اتفاق افتاده اند. از آنجا که بشر تا به امروز قادر به جلوگیری از وقوع بسیاری از این مخاطرات نبوده، بهترین راهکار، دوری از این مخاطرات است. بسیاری از سکونتگاه های انسانی در موقعیت های خطرپذیر به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک قرار گرفته اند که تهدیدی بالقوه برای آنها محسوب می شود. با شناسایی نواحی پرخطر و امن سکونتی، می توان به آمادگی لازم برای رویارویی با مخاطرات دست یافته و نیز در مکان یابی سکونتگاه ها و طرح های توسعه، نواحی امن سکونتی را برگزید. هدف: هدف این پژوهش، شناسایی پهنه های امن سکونتی در استان گیلان به روش تحلیل فضایی است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و برای جمع آوری داده و اطلاعات، ترکیبی از دو روش کتابخانه ای و میدانی به کار برده شده است. تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از تکنیک های منطق فازی و ANP صورت گرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، استان گیلان می باشد. یافته ها: یافته ها نشان دادند زمین لرزه سیل، زمین لغزش، فرسایش، فرونشست و روانگرایی به ترتیب، مهم ترین مخاطرات طبیعی محدوده مطالعه هستند. به لحاظ پراکنش فضایی نقاط امن سکونتی نیز بر مبنای آنچه از خروجی مدل فازی در نرم افزار GIS به دست آمد، 51.5 درصد از مساحت استان گیلان را سطوح ناامن و نسبتاً ناامن به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک دربرگرفته است. از سوی دیگر پهنه های امن و نسبتاً امن، 4/23 درصد از سطح استان گیلان را شامل می شود و 1/25 درصد از مساحت استان را نیز پهنه با امنیت متوسط دربر می گیرد. نتایج: در مناطقی از استان که خطرپذیری بالاست، یعنی نواحی جنوبی (شامل شهرستان های رودبار، سیاهکل، رودسر، املش و لنگرود) و شمال غربی استان (آستارا و نواحی شمالی تالش)، به منظور به حداقل رساندن تلفات و هزینه های ناشی از مخاطرات، پیشنهاد می شود پایگاه مدیریت بحران منطقه ای ایجاد گردد. چرا که دامنه مخاطرات ژئومورفیک تابع مرزبندی شهرستانی نبوده و گستره وسیعی را شامل می شود. بنابراین، مقابله با این مخاطرات نیازمند تصمیم گیری و اقدامات یکپارچه و بین شهرستانی است.
۵.

بررسی سازوکار مؤلفه اجتماعی- فرهنگی شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۱
مقدمه: آموزش رسمی به عنوان پایه ای برای آموزش های بعدی ضروری اما ناکافی است؛ پس آموزش باید به فضایی کشیده شود که همه افراد بی هیچ محدودیتی بتوانند در آن حاضر شوند، یعنی ورود آموزش به شهر و پیوند آن با زندگی شهری. در بسیاری از کشورها، شهر به خدمت آموزش گرفته شده و تجربیات ارزنده ای به دست آمده است. حال در کشور ایران، هستند افرادی که به آموزش بی نیاز نیستند. در این شرایط در مواردی محدودیت دسترسی به آموزش به تحمیل هزینه های بسیار منجر شده است. با وجود چالش های پیش رو، ظرفیت شهر به عنوان بستر و ابزاری در خدمت آموزش برای افزایش آمادگی در حل چالش ها نادیده انگاشته شده؛ از این رو مسئله پژوهش حاضر این است که در مبحث شهر آموزش دهنده با کاربست مؤلفه اجتماعی فرهنگی، دانش موجود به قدر کافی کاربردی نیست تا ایجاد بستری مناسب برای آموزش به بزرگسالان میسر باشد و شهروندان براساس یادگیری خود از منابع آموزشی شهرها رفتار کنند. بنابراین در پژوهش پیش رو، کوشش شده است تا شکاف موجود در حوزه شهر و مؤلفه اجتماعی فرهنگی آموزش با بهره گیری از مقوله شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی موفق رفع شود. به این سبب این تحقیق با هدف بررسی سازوکار مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی، در پی دستیابی به پاسخ به این پرسش ها است: الگوی مفهومی مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده در ایران مبتنی بر تجارب جهانی بر پایه چه معیارها و شاخص هایی است؟ اولویت بندی آن ها به چه ترتیب است؟ شاخص های شناسایی شده از مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده بر هر یک از ابعاد یادگیری مادام العمر چقدر مؤثر است؟ مواد و روش هاتحقیق حاضر با داشتن فلسفه تفسیرگرایانه و رویکرد استقرایی، به لحاظ راهبرد در گروه پژوهش های کاربردی (مبتنی بر هدف) و توصیفی از نوع تحلیل محتوا (از منظر ماهیت) قرار گرفته است. همچنین از حیث انتخاب دارای داده های آمیخته (کیفی کمی)، بر اساس بازه زمانی روش تک مقطعی (در نیمه دوم سال 1402)، گردآوری داده های آن به روش کتابخانه ای میدانی و ابزار اسناد و مدارک موجود و پرسشنامه خبرگان بوده است.انجام این پژوهش بر پایه پنج گام بنا نهاده شد: در وهله نخست، این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و ابزار اسناد و مدارک موجود، به بررسی مفاهیم نظری و انتخاب و معرفی 17 نمونه از تجارب موفق جهانی از شهر آموزش دهنده با توجه به ملاک های گوناگون (از جمله دسترسی به سند معتبر، به کارگیری برنامه اختصاصی در آن و حصول نتیجه موفق) پرداخت. در ادامه، پیشینه پژوهش بیان شد. در انتهای این بخش مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. در گام دوم، تجارب معرفی شده به روش تحلیل محتوا، مقایسه، دسته بندی و مقوله بندی شد و به صورت معیارها و شاخص های مؤلفه اجتماعی فرهنگی شامل معیارهای تشویق به مشارکت اجتماعی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، بهبود کیفیت زندگی، حفظ هویت فرهنگی و ایجاد بنیان ایدئولوژیکی ارائه شد. در گام سوم، پرسشنامه تدوین شده ای برای خبرگان از معیارها و شاخص های شناسایی شده از مؤلفه اجتماعی فرهنگی در اختیار 10 نفر از خبرگان (متخصص شهرسازی) قرار داده شد تا آرای خودشان را در ارتباط با معیارها و شاخص های انتخاب شده ارائه کنند و منطبق با روش آمیخته (کمی کیفی)، معیارها و شاخص های کیفی به اعدادی کمی تبدیل شوند. در چهارمین گام، ابتدا پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ بررسی شد. سپس، به قصد سنجش روایی پرسشنامه روش تحلیل عاملی اکتشافی به کار گرفته شد. در این روش به منظور تأیید یا رد مناسب بودن تعداد داده های مورد نظر برای تحلیل عاملی از (KMO) و آزمون بارتلت استفاده شد. در راستای انجام روش تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج معیارها از روش مؤلفه های اصلی و برای چرخش عامل ها از روش واریماکس با نرمال سازی کیسر بهره گرفته شد. سپس معیارها و شاخص های پژوهش با به کارگیری روش فریدمن اولویت بندی شدند و پس از آن، میزان تأثیر شاخص ها بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فردی یادگیری مادام العمر با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. در گام پنجم الگوی مفهومی پژوهش ارائه شد و در نهایت نتیجه گیری تشریح شد.یافته هاابتدا از پایایی و روایی ابزار اندازه گیری پژوهش (پرسشنامه) اطمینان حاصل شد. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شد. نتایج آزمون آشکار ساخت که پرسشنامه مورد استفاده از دقت لازم و پایایی برخوردار بوده است. در ادامه، با هدف سنجش روایی پرسشنامه تحلیل عاملی اکتشافی به کار گرفته شد. در این روش نخست از این مسئله اطمینان حاصل شد که آیا تعداد داده های مورد نظر برای تحلیل عاملی مناسب است یا خیر؟ به همین دلیل از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده شد. مقدار شاخص KMO برابر 0/906 (بیش از 0/6) حاصل شد، بنابراین تعداد نمونه (تعداد پاسخ دهندگان) برای تحلیل عاملی کافی بوده است. همچنین مقدار sig آزمون بارتلت، برابر صفر (کمتر از 0/05) به دست آمد؛ که نشان داد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مدل عاملی مناسب است و فرض شناخته شده بودن ماتریس همبستگی، رد شد.در ادامه، در تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج معیارها از روش مؤلفه های اصلی و برای چرخش عامل ها از روش واریماکس با نرمال سازی کیسر بهره گرفته شد. ملاک تصمیم گیری برای بقا یا حذف سؤالات پرسشنامه از تحلیل عاملی، مقادیر اشتراک استخراجی آن ها بوده است. به علاوه، ملاک تصمیم گیری برای دسته بندی سؤالات، مقادیر ویژه بالاتراز یک و نمرات عاملی بالاتر از 0/4 در نظر گرفته شده است. در ادامه، با توجه به تحلیل های انجام شده، با حاصل شدن مقدار اشتراک استخراجی بیش از 0/5 برای همه سؤالات، لازم نیست هیچ یک از پرسش های پرسشنامه از تحلیل عاملی کنار گذاشته شود. به علاوه، با توجه به این تحلیل ها، 6 معیار با مقدار ویژه بالاتر از یک استخراج شد که همه سؤالات مربوط به مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده در این 6 معیار قرار گرفتند. همچنین با توجه به بارهای عاملی پرسش ها، هر یک از سؤالات بیشترین بار عاملی را در همان عاملی که از قبل معین شده بود، داشته اند. پس هر سؤال دقیقاً همان عاملی را اندازه گیری کرده که برای آن طراحی شده است، لذا پرسش های پرسشنامه از روایی لازم برخوردارند.به منظور بررسی اهمیت و رتبه معیارها و شاخص های مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده از آزمون فریدمن استفاده شد. مطابق نتایج حاصله، در میان معیارهای پژوهش ایجاد بنیان ایدئولوژیکی، بهبود کیفیت زندگی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، تشویق به مشارکت اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی به ترتیب با وزن 3/71، 3/54، 3/48، 3/45، 3/42 و 3/40 از بیشترین و کمترین اهمیت برخوردارند. 33 شاخص پژوهش نیز به ترتیب وزن های متفاوتی را به خود اختصاص دادند.در آخرین بخش از یافته ها، به منظور بررسی میزان تأثیر شاخص های پژوهش بر یادگیری مادام العمر از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد شاخص های پژوهش بر یادگیری مادام العمر با ضریب مسیر 0/7 بر بعد اجتماعی، 0/51 بر بعد اقتصادی، 0/50 بر بعد فرهنگی و 0/44 بر بعد فردی مؤثر بوده است.نتیجه گیریشهرهای آموزش دهنده با تأکید بر مؤلفه اجتماعی فرهنگی نقش اساسی در فرایند آموزش دارند. این شهرها از طریق ایجاد بنیان ایدئولوژیکی، بهبود کیفیت زندگی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، تشویق به مشارکت اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی، بستر مناسبی را برای توسعه فرایندهای یادگیری مادام العمر ارائه می دهند و موانع مربوط به محدودیت های زمانی و مکانی آموزش را کاهش می دهند و این امکان را فراهم می سازند که دسترسی همه افراد به یادگیری سهولت یابد. به علاوه، با غلبه بر چالش ها و تأکید بر پتانسیل ها، این شهرها به گروه های مختلفی از جامعه، شامل اقلیت ها، افراد محروم و سالمندان، فرصت های آموزشی را ارائه می دهند. این شهرها به عنوان مراکز فرصت های آموزشی، با ارتقای سطح دانش و آگاهی شهروندان، به توسعه جامعه کمک می کند. شاخص های مورد بررسی از مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده، به طور مستقیم بر ابعاد 4 گانه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فردی از یادگیری مادام العمر تأثیر دارند. این نتایج نشان می دهند اقدامات و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی که در جهت بهبود بستر یک شهر آموزش دهنده انجام می شود، می تواند به طور مستقیم به ارتقای فرایندهای یادگیری مادام العمر کمک کند.
۶.

شناسایی و اولویت بندی نقش شهرهای فرودگاهی در توسعه شهری و صنعت توریسم در فرودگاه امام خمینی

کلیدواژه‌ها: شناسایی و اولویت بندی شهرهای فرودگاهی شهرسازی صنعت گردشگری فرودگاه امام خمینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: باتوجه به رشد روزافزون سفرهای هوایی و اهمیت فزاینده شهرهای فرودگاهی، فرودگاه امام خمینی پتانسیل تبدیل شدن به یک هاب بین المللی را دارد. از این رو مسئله اصلی این است که چگونه می توان با توسعه زیرساخت ها و خدمات شهری پیرامون این فرودگاه، نقش مؤثری در بهبود صنعت گردشگری و توسعه شهری ایفا کرد. حمل ونقل هوایی سبب توسعه قابل توجه گردشگری در دنیا شده است و در نتیجه نقش مهمی در کیفیت گردشگری جهانی بازی می کند. هم اکنون بیش از نیمی از گردشگران بین المللی به شیوه هوایی سفر می کنند؛ ازاین رو شهرهای فرودگاهی دروازه ورودی یک منطقه گردشگری محسوب می شوند. هدف پژوهش: طراحی شهرهای فرودگاهی بر اساس رهیافت های علمی روز دنیا و سبک های تلفیقی معماری اقتباسی و بومی در کشورهای مدرن و یا در حال پیشرفت؛ به عنوان یکی از شاخصه های توسعه یافتگی در جوامع بشری همواره مدنظر دستگاه های حاکمیتی و کارشناسی دنیا بوده و خواهدبود. از سویی دیگر، شهرهای فرودگاهی می توانند تأثیرات متفاوتی بر متغیرهای کلان مانند توسعه شهری و صنعت توریسم داشته باشد. روش شناسی: این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیق کاربردی، از نوع روش آمیخته (ترکیبی از تحلیل های کیفی و کمی) محسوب می شود. با انجام مصاحبه و توزیع پرسش نامه میان کارشناسان و خبرگان فرودگاه امام خمینی به مطالعه میدانی پرداخته شده است. داده ها با استفاده از نرم افزارهای اکسل و اکسپرت چویس و روش تحلیل محتوا و فرایند تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی شده اند. یافته ها و بحث: نتایج تحقیق در قالب شناسایی تعدادی شاخص، جمع بندی شده که در میان شاخص ها به ترتیب، مؤلفه های خدمات و پشتیبانی، عوامل محیطی-کالبدی و برآیندهای محیط زیستی، از بیشترین و کمترین اهمیت در گروه برخوردار بودند. نتیجه گیری: امروزه گردشگری باتوجه به ویژگی هایی همچون انعطاف پذیری، تنوع طلبی و کثرت گرایی و به سبب تغییراتی در سطوح مختلف تقاضا، مقصد و بازار، افزایش یافته است و باتوجه به پیش بینی ها در آینده نزدیک به عنوان جریان غالب گردشگری محسوب خواهدشد و می تواند به عنوان محرکی برای رشد اقتصادی در صنعت توریسم عمل می کند.
۷.

تبیین مولفه های معماری مدارس سالم، منطبق بر نظریه سالوتوژنیک در بهبود کیفیت روان دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرگرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت روان مدرسه سالم مولفه های معماری سالوتوژنیک MAXQDA

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۵
استرس، افسردگی و افزایش رفتارهای پرخاشگرانه از جمله مشکلات شایع در بین دانش آموزان دختر است. هدف پژوهش یافتن مولفه های معماری مدارس سالم در طراحی سالوتوژنیک و بررسی ارتباط شاخص های درک دانش آموزان از محیط روانی و کیفیت روان در مطالعات جهانی است. روش پژوهش آمیخته و از جهت نتایج کاربردی است. نمونه پژوهش، 180 نفر از دانش آموزان دختر در دسترس و داوطلب دبیرستانی شهر گرگان(سال تحصیلی، 98-97) بودند. مدل مفهومی با روش پژوهش ترکیبی از مدل تحلیلی با استفاده از روش مدلسازی معادله ساختاری و مدل حاصل از کدگذاری روابط بین متغیری و بررسی محتوایی ارتباط متغیرها در پایگاه اطلاعات علمی گوگل اسکولار از سال 2017 تا 2022 میلادی با استفاده از روش کدگذاری در اسناد علمی، براساس ارتباط عوامل با بیش ترین تکرار در نرم افزار MAXQDA(2018) ترسیم شد. براساس مدلسازی معادله ساختاری به ترتیب فضاهای اجتماعی، فضاهای مابین، توده ساختمان مدرسه، جهت یابی و آسایش بر درک دانش آموزان از محیط روانی اثر گذار است. ادراک دانش آموزان از محیط روانی توسط زیر شاخص های حس تعلق به مدرسه، شفافیت قوانین در مدرسه، گزارش مشکلات و تقاضا کمک، پذیرش تفاوت ها و گوناگونی، روابط همسالان و پشتیبانی معلمان تعیین شد. در ارتباط درک دانش آموزان از محیط روانی و کیفیت روان، تعداد 45 مقاله علمی دارای استناد و 225 کد ارتباطی استخراج شد، بهبود حس تعلق به مدرسه با کاهش علایم افسردگی، شفافیت قوانین در مدرسه و گزارش مشکلات در مدرسه و تقاضای کمک با اولویت اول با کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط دارد، بهبود روابط همسالان با کاهش استرس و اضطراب در بین دانش آموزان، پذیرش تفاوت و گوناگونی فرهنگی و مذهبی با بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش رفتارهای پرخطر، ارتباط با معلمان و پشتیبانی معلمان از دانش آموزان با کاهش علایم افسردگی ارتباط دارد. بیست و نه مولفه معماری براساس بار عاملی استخراج شد، نسبت بحرانی بیش از 1.96 (96/1CR>) و در سطح معناداری است (P-value<0.05). مولفه ها، منطبق بر ابعاد سه گانه نظریه سالوتوژنیک شامل قابلیت شناسایی، کنترل پذیری و معناداری است و در جهت طراحی پشتیبان روانشناسانه در مدارس سالم می تواند سبب بهبود کیفیت روان دانش آموزان دختر دبیرستانی شود.
۸.

ظرفیت های مشارکت شهروندان تهرانی در توسعه شهری با تاکید بر هوشمندسازی فرایندها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت شهرهای هوشمند شهروندان شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۲
هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش هوشمندسازی فضاهای شهری بر روی مشارکت شهروندی در ایران و به خصوص در کلانشهر تهران بود. شهرهای هوشمند، شهرهایی است که از شبکه اینترنت و وب برای ارائه خدمات متنوع و جامع به شهروندان در زمینه های مختلف بیشترین استفاده را می کنند. ایجاد چنین شهری تأثیرات بسیاری را در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به دنبال خواهد داشت. انتظار می رود با هوشمند شدن شهرها، مشارکت شهروندان در امور شهرسازی و مدیریت شهری ارتقاء یابد. بررسی تاثیر هوشمندسازی شهری بر مشارکت دارای اهمیت بسزایی است زیرا مفهوم مشارکت در همه جای دنیا بعنوان مفهوم پایه ای در ادبیات شهرسازی مطرح است. این موضوع در کلانشهرهای کشورهای درحال توسعه مانند ایران که تحولات اجتماعی همچون مشارکت شهروندی را به سرعت طی می کنند حائز اهمیت است. بویژه در شهری چون تهران که میزان مشارکت تا نقطه مطلوب، فاصله زیادی دارد. مسأله آن است که هوشمندسازی شهرها بر روی مشارکت چه تأثیری دارد و آینده مشارکت شهروندان در شهرهای هوشمند و پویا، چگونه خواهد بود؟ پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، ضمن استفاده از روش ها و ابزارهای مطالعاات اسنادی در بخش مبانی نظری و پیشنه های پژوهشی و سپس بر پایه راهبرد پیمایش (پرسشنامه شهروندان به تعداد385 نفر در تهران)، سعی نمود نسبت به گردآوری داده ها و سپس تجزیه و تحلیل آنها (با نرم افزار SPSS) اقدام نماید. نتایج نشان دهنده تأیید گزاره های پژوهش است، زیرا نمره گزاره ها از حداقل قابل قبول (3.1) بالاتر و انحراف معیار نیز تقریبا در همه موارد، زیر 1 بوده است. همچنین آزمون تی تک نمونه ای با توجه به سطح معنی داری (sig) زیر 0.05 نشان از تأیید گزاره ها داشت.
۹.

گردشگری خلاق در بافت های تاریخی با رویکرد کسب وکارهای نوپا (مورد پژوهشی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری خلاق بافت های تاریخی کسب وکارهای نوپا پیشران های توسعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۲
رقابت میان شهرها، به عنوان مقاصد گردشگری، شهرها را ناگزیر به یافتن راهکارهایی خلاقانه برای متمایز شدن از سایر مقاصد کرده است. از سوی دیگر، میراث کالبدی، تنوع فرهنگی و غنای آثار هنری و صنایع دستی بهترین پشتوانه برای توسعهٔ گردشگری خلاق در شهرها هستند، اما متأسفانه در ایران به صورت عملی به مفهوم گردشگری خلاق خصوصاً در بافت های تاریخی پرداخته نشده است. بدین ترتیب، هدف این پژوهش طراحی الگوی پیشران های توسعهٔ گردشگری خلاق در بافت های تاریخی با رویکرد کسب وکارهای نوپا (مورد پژوهشی: شهر رشت) است. پژوهش حاضر، از لحاظ روش، پژوهشی آمیخته است. در بخش کیفی پژوهش، از روش نظریهٔ داده بنیاد و در بخش کمّی، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. همچنین، برای گردآوری داده ها در بخش کیفی از ابزار مصاحبهٔ عمیق و در بخش کمّی از پرسش نامهٔ نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعهٔ آماری پژوهش شامل مدیران سه سطح شرکت های دانش بنیان و پارک های علم و و متخصصان حوزهٔ صنایع خلاق و شهرسازی و گردشگری هستند. نمونه گیری در بخش کیفی از نوع نمونه گیری طبقه ای است و در بخش کمّی نیز نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران انجام شده است. یافته های پژوهش در قالب مدلی با دو بُعد اصلی پیشران های کسب وکارهای نوپا (با ضریب ۴۵۹/۰ = β) و پیشران های گردشگری خلاق در بافت های تاریخی (با ضریب ۵۹۰/۰ = β) ارائه شده است. نتایج نشان داد که ایجاد بستر و زمینهٔ مساعد برای کسب وکارهای نوپا می تواند به توسعهٔ گردشگری خلاق توسط این کسب وکارها بینجامد.
۱۰.

آینده پژوهی مؤلفه زیست محیطی در شهرهای آموزش دهنده: رهیافتی بر اساس تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر آموزش دهنده آموزش زیست محیطی مؤلفه زیست محیطی تجارب جهانی توسعه زیست محیطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
در عصر حاضر، چالش های زیست محیطی، ضرورت کاهش محدودیت های زمانی و مکانی آموزش زیست محیطی در شهرها را افزایش داده است و نیاز به چارچوب های آموزشی مؤثر در این زمینه احساس می شود؛ بنابراین، تحقیق پیش رو به بررسی این سؤال پرداخته که مدل مفهومی مؤلفه زیست محیطی شهر آموزش دهنده در ایران مبتنی بر تجارب جهانی بر پایه چه معیارها و شاخص هایی است، در ادامه، پژوهش حاضر با هدف آینده پژوهی مؤلفه زیست محیطی در شهرهای آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی، به بررسی معیارها و شاخص های مؤثر در این زمینه پرداخته است. این تحقیق با فلسفه تفسیرگرایانه، رویکرد استقرایی و راهبرد کاربردی، به روش توصیفی-تحلیل محتوا و با بهره گیری از داده های ترکیبی (کیفی-کمی) انجام شده است. جامعه آماری شامل 30 نفر از متخصصان شهرسازی بوده اند که به روش در دسترس انتخاب شده اند. داده ها نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با ابزار اسناد و مدارک و پرسشنامه خبرگان گردآوری شده است. یافته های پژوهش، مبتنی بر تحلیل محتوای 10 تجربه موفق جهانی و با استفاده از آزمون فریدمن و معادلات ساختاری، نشان داد که 6 معیار آگاهی ها، نگرش ها، سیاست ها، مهارت ها، رفتارها و تعاملات اجتماعی زیست محیطی، به ترتیب با وزن های 3.71، 3.54، 3.48، 3.45، 3.42 و 3.40، بر توسعه زیست محیطی و ابعاد آن شامل حفاظت از زیست بوم های آبی، استفاده بهینه از منابع طبیعی و انرژی ها، حفاظت از محیط زیست، توسعه سبز شهری، ارتقای سلامت و بهداشت عمومی، حفظ تنوع زیستی و مدیریت پسماند به ترتیب با 29.66، 28.11، 27.44، 23.33، 18.94، 17.36 و 6.70 واحد تأثیرگذار بوده است. نتایج آشکار کرد که اتخاذ رویکردی جامع با بهره گیری از ظرفیت شهر به عنوان بستری برای آموزش زیست محیطی، با تمرکز بر ارتقای آگاهی، مهارت، نگرش و رفتارهای زیست محیطی و همچنین تقویت تعاملات اجتماعی و اصلاح سیاست ها، می تواند زمینه آموزش محیط زیست و دستیابی به توسعه زیست محیطی را فراهم سازد.
۱۱.

شناسایی و تحلیل ساختاری- عملکردی عوامل حوزه صنایع خلاق در برندسازی شهری با رویکردی آمیخته (به منظور توسعه صنعت گردشگری؛ مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی برندسازی شهری برندینگ شهری بازاریابی مکان صنایع خلاق صنعت گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۱
نام و تصویری که از هر شهر در ذهن مخاطبان بر جای می ماند برند آن شهر است که دارایی مهمی در جهت توسعه پایدار و وجه تمایز شهرهاست. ازاین رو، شهرها باید بتوانند ظرفیت ها و مزیت های رقابتی خود را شناسایی و از آن بهره برداری کنند. از سوی دیگر، صنایع خلاق در قالب یکی از مزیت های رقابتی اشتغال زا و ثروت آفرین، علاوه بر نقش بسزایی که در تولید ناخالص داخلی دارند، نقش مهمی در بازتاب هویت هر منطقه در عرصه بین المللی دارند. بنابراین، تمرکز بر رشد و توسعه آن در برندسازی شهری و جذب گردشگران و سرمایه گذاران تأثیر بسزایی دارد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تحلیل ساختاری   عملکردی عوامل حوزه صنایع خلاق در برندسازی شهری است. در این پژوهش، با رویکردی آمیخته (روش تحلیل محتوا در بخش کیفی و روش مدل سازی معادلات ساختاری در بخش کمّی) به گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه عمیق و در بخش کمّی پرسش نامه بسته است. در بخش کیفی، با 23 نفر تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه شد و در بخش کمّی نیز 240 نفر با روش نمونه گیری تصادفی با فرمول کوکران برگزیده شدند. نتایج نشان می دهد که عوامل برندسازی شهری (شامل زیرساخت، راهبردهای برندسازی، رقابت پذیری و بازاریابی مکان) با ضریب کلی 387/0 و عوامل صنایع خلاق (شامل اکوسیستم، دانش و خلاقیت و نوآوری) با ضریب 721/0 اثر مستقیم و معناداری بر برندسازی شهری دارند. بنابراین، با توسعه صنایع خلاق در سه بخش اکوسیستم، دانش و خلاقیت و نوآوری می توان تأثیری به مراتب قوی تر بر برندسازی شهری گذاشت.
۱۲.

ارزیابی تأثیرات کالبدی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی تدابیر مدیریتی پیش از بحران بر ارتقای تاب آوری شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر اهرم استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری شهری مدیریت بحران زلزله شهر اهرم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
مقدمه: از آنجا که پیش بینی دقیق زمان وقوع زلزله و شدت آن امکان پذیر نیست، تدابیر پیشگیرانه برای کاهش اثرات مخرب آن و ارتقای تاب آوری شهر در برابر بحران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تدابیر مدیریتی پیش از بحران در ابعاد مختلف کالبدی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی می توانند به عنوان ابزاری مؤثر در آمادگی و بهبود وضعیت شهر در مقابل زلزله به کار گرفته شوند. این تدابیر شامل بهبود سازه های شهری، افزایش کارایی و آمادگی نهادهای مدیریت بحران، تقویت شبکه های اجتماعی و همبستگی اجتماعی، و ایجاد زمینه های مناسب اقتصادی به منظور مقابله با خسار ت های احتمالی زلزله است. اهمیت اتخاذ این تدابیر در شرایطی بیشتر آشکار می شود که تجربه ها نشان می دهند پس از وقوع زلزله، دسترسی به منابع مالی، انسجام نهادی، آمادگی اجتماعی و وجود زیرساخت های مقاوم از عوامل حیاتی در کاهش تلفات، تسریع روند بازسازی، و جلوگیری از آسیب های بیشتر به جامعه شهری هستند. بنابراین، بررسی و ارزیابی علمی این اقدامات، نقشی کلیدی در بهبود ساختارهای تاب آور شهری دارد و راهنمایی برای مدیران شهری و سیاست گذاران در اولویت بندی اقدامات پیشگیرانه محسوب می شود. با توجه به مخاطرات بالای ناشی از زلزله در مناطق پرخطر ایران، بررسی تدابیر مدیریتی پیش از بحران، یک ضرورت ملی است که نه تنها می تواند به کاهش خسار ت های جانی و مالی کمک کند، بلکه توسعه پایدار و امنیت جوامع را نیز تضمین می کند. این مطالعه می تواند بستری برای ارتقای سطح آمادگی شهری فراهم کند و شهر اهرم در استان بوشهر، به عنوان نمونه ای از شهرهای زلزله خیز، شرایط خاصی برای به کارگیری این تدابیر مدیریتی و افزایش تاب آوری دارد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی و تحلیل تأثیر تدابیر مدیریتی پیش از بحران بر ارتقای تاب آوری کالبدی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی شهر اهرم در استان بوشهر برای مقابله مؤثرتر با زلزله است؛ بنابراین، سؤال اصلی این است که تدابیر مدیریتی پیش از بحران چگونه بر ارتقای تاب آوری این شهر در برابر زلزله تأثیر می گذارند؟ مواد و روش هاتحقیق حاضر به صورت توصیفی تحلیلی و مشاهدات میدانی بوده است که هدف از این گام، فراهم کردن زمینه ای جامع برای تحلیل دقیق تر در مراحل بعدی بود. در مرحله دوم حجم نمونه انتخاب شد که در این راستا جامعه آماری این تحقیق خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت بحران بودند که دانش و تجربه کافی در خصوص تاب آوری شهری دارند. برای جمع آوری اطلاعات از متخصصان و خبرگان انتخاب شدند. بر اساس تکنیک دلفی و رعایت اصل اشباع نظری، 25 نفر به عنوان حجم نمونه مناسب در نظر گرفته شد. در مرحله سوم پرسش نامه ای طراحی شد و نظرات جمع آوری شده از پرسش نامه، داده های اصلی این تحقیق را تشکیل دادند. در گام چهارم برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از نرم افزار SPSS استفاده شد. تحلیل داده ها با روش های رگرسیون و تحلیل مسیر صورت گرفت تا ارتباط میان تدابیر مدیریتی پیش از بحران و ابعاد مختلف تاب آوری شهری (کالبدی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی) مشخص شود. رگرسیون به عنوان روشی برای بررسی تأثیر متغیرهای مستقل بر تاب آوری و تحلیل مسیر برای درک روابط علّی میان متغیرها به کار گرفته شد. روش شناسی به کار رفته، ابزارهای لازم برای تحلیل و تبیین علمی داده ها را فراهم کرد. داده ها و تحلیل های حاصل از این فرایند، مبنای ارائه پیشنهادهای کاربردی برای بهبود تاب آوری و مدیریت بحران در شهر اهرم خواهند بود . یافته هاتاب آوری شهری در برابر زلزله، به ویژه برای شهرهایی مانند اهرم که در معرض خطرات زلزله قرار دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر تدابیر مدیریتی پیش از بحران بر ابعاد مختلف تاب آوری این شهر انجام شد. نتایج نشان می دهد با برنامه ریزی و اقدامات مناسب، می توان شرایط اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و نهادی شهر را بهبود بخشید و آمادگی آن را در برابر زلزله افزایش داد. این یافته ها زمینه ای برای ارائه پیشنهادهای دقیق تر و کاربردی فراهم می کند تا اهرم بتواند با آمادگی و قدرت بیشتری در برابر خطرات زلزله تاب آور باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد در شهر اهرم، تدابیر مدیریتی پیش از بحران تأثیر بسزایی در ارتقای تاب آوری شهری در برابر زلزله دارند. یافته ها بیانگر آن است که چهار بُعد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و نهادی، هر یک با سازوکارهای خاص خود، تاب آوری شهر را تقویت می کنند و به اهرم کمک می کنند تا در مواجهه با زلزله آمادگی بیشتری داشته باشد. در میان این ابعاد، بُعد اقتصادی بیشترین تأثیر را بر تاب آوری اهرم دارد. این یافته نشان می دهد بهبود و پایداری اقتصادی شهر، به ویژه از طریق ایجاد زیرساخت های اقتصادی و پشتیبانی مالی از کسب وکارهای محلی، نقش کلیدی در افزایش تاب آوری ایفا می کند. تخصیص بودجه های اضطراری و تقویت توانمندی اقتصادی به شهر امکان می دهد تا پس از بحران، روند بازسازی را با سرعت و کارایی بیشتری پیش ببرد. بُعد اجتماعی نیز تأثیر چشمگیری بر تاب آوری اهرم دارد. در این شهر، افزایش آگاهی و آمادگی عمومی از اهمیت بالایی برخوردار است. شبکه های اجتماعی محلی، همبستگی اجتماعی و مشارکت فعال شهروندان می توانند آمادگی شهر را برای مواجهه با زلزله تقویت کنند. از این رو، اجرای برنامه های آموزشی، آگاهی رسانی و برگزاری تمرین های امدادی در میان مردم می تواند تاب آوری اجتماعی را بهبود بخشد و آسیب های ناشی از بحران را کاهش دهد. زیرساخت های کالبدی اهرم نیز به مقاوم سازی و بهبود بیشتری نیاز دارد. ساختمان های مقاوم و پایدار و توسعه فضاهای عمومی ایمن، به ویژه به عنوان پناهگاه های اضطراری، می توانند تاب آوری کالبدی شهر را افزایش دهند. با توجه به قرار گرفتن اهرم در منطقه ای زلزله خیز، توجه به استانداردهای ساخت وساز و ایجاد زیرساخت های مقاوم، بخشی حیاتی از تدابیر پیشگیرانه برای کاهش اثرات زلزله است. درنهایت، بُعد نهادی نیز به عنوان بُعد مکمل در تاب آوری شهر اهرم مؤثر است. تقویت نهادهای مرتبط با مدیریت بحران، افزایش هماهنگی و توانمندسازی سازمان های محلی، و ایجاد طرح های جامع مدیریت بحران، به شهر این امکان را می دهد تا در زمان بحران با کارایی و انسجام بیشتری عمل کند. توسعه و تقویت ظرفیت نهادی، نه تنها واکنش سریع تر به بحران را امکان پذیر می سازد، بلکه با ایجاد اعتماد عمومی به توانایی مدیریت بحران، تاب آوری کلی شهر را نیز ارتقا می بخشد. نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق، توصیه می شود که سیاست گذاران و مدیران شهری در اهرم، اولویت بیشتری به برنامه ریزی و سرمایه گذاری در زمینه های اقتصادی، آموزشی، مقاوم سازی کالبدی و تقویت نهادهای مدیریت بحران دهند. این اقدامات می تواند آمادگی شهر را در برابر زلزله افزایش دهد، از اثرات مخرب بکاهد و به بازگشت سریع تر اهرم به شرایط عادی پس از بحران کمک کند.
۱۳.

Behavior Analysis of Wind Hydrodynamics in the Central Courtyard of Hot and Dry Climate Settlement Based on the Length to Height Ratio (Case Study: Kashan City)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Hydrodynamic behavior Average interior temperature Central Yard Hot and dry climate

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۴۲۴
One of the ways to achieve high energy efficiency in buildings and an effective system is to utilize local architectural experiences. In this connection, the central courtyard is an element that was used in the past to create comfort in the hot and dry climates of Kashan, Iran. A large part of the literature in the past has focused on this space and investigated factors such as height, length, and presence of water in the courtyard, which are directly related to the studied space. This article concerns the hydrodynamic behavior of the wind under the effects of the length-to-height ratio to reduce the temperature of settlements in Kashan's hot and dry climate, aiming to yield the highest efficiency from this element. This study uses Fluent, Energy Plus, and Open Studio software using a descriptive-analytical method to analyze the data. In the end, it is determined that since the prevalent wind in Kashan comes from a northeast front, it can be utilized by placing the longitudinal direction of the central courtyard on its path. In addition, the optimal state in all models suggests the central courtyard has experienced a length-to-height ratio of 1to4, followed by a ratio of 1to5.
۱۴.

به سوی یک مدل مفهومی نهادگرا در مدیریت بلایا و سوانح طبیعی با تاکید بر سیلاب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلایای طبیعی نهادگرایی مدل مفهومی سیلاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۲۲
بیان مسئله: کشور ایران همواره در برابر بحران ها به ویژه بلایای طبیعی آسیب پذیر بوده است. تحقیقات در حوزه بلایا نشان می دهد که اگرچه این فجایع بر همه کشورها در جهان اثرگذار است؛ با این حال، مجموعه خصایص خطرساز طبیعی و اجتماعی در کشورها قویاً به مجموعه تفاوت ها در سیستم های اجتماعی و سیاسی این ملل در دوره های مختلف وابسته است. این استناد؛ گویای حضور عاملی بسیار پررنگ و اثرگذار در نظم دهی به چگونگی ساختار و فرآیند مدیریت بلایای طبیعی با نام «نهادها» می باشد. امروزه ابعاد نهادی مدیریت بحران به تدریج جای خود را در ساختار دانشی و حرفه ای مدیریت بلایای طبیعی کشور باز کرده با این حال فاقد ساختارهای جهت دهنده لازم در جهت جامع بینی ظرفیت های نهادگرایی در حوزه مدیریت بلایا و سوانح طبیعی است.هدف: جستجوی یک مدل مفهومی جدید به منظور جبران خلأهای در دسترس به دلیل فقدان وجود مدل های مفهومی روشن کننده جایگاه و ابعاد نهادگرایی در حوزه مدیریت بحران به کمک قرائت های چندوجهی و چندلایه از ابعاد نهادگرایی در حوزه دانش مدیریت بحران و بلایای طبیعی است.روش: رویکرد تحقیق کیفی و مبتنی بر تکنیک تحلیل های ثانویه از متون نظری در حوزه برنامه ریزی، نظریه برنامه ریزی و مدیریت بحران از زاویه نگرش نهادگرایی و تکنیک روشی پژوهش اسنادی است.یافته ها: پژوهش به طور مشخص با یکپارچه سازی ظرفیت های نونهادگرایی در دانش شهرسازی؛ یک مدل مفهومی نهادگرا را در حوزه مدیریت بحران را ارئه نموده که در آن سه رکن سازنده «شبکه مفهومی نهادی»، «آسیب ها و دام نهادی» و «مدل های تحلیلی و ارزیابانه نهادی» با یکدیگر در آن قابل نمایش می باشد و خلأهای کنونی دانش را در این حوزه به ویژه در بین متون داخلی پر نموده است.نتیجه گیری: مدل پیشنهادشده به عنوان یکی از مدل های در دسترس در حوزه اشتراکات نهادگرایی و مدیریت بلایای طبیعی علاوه بر امکان ارتقای مطالعات نظری حوزه مدیریت بحران؛ قابلیت جهت گیری در مطالعات کاربردی حوزه مدیریت بلایا همانند مدیریت سیلاب های شهری را در زیر سطوح مختلف فنی، مدیریتی و تصمیم گیری داراست.
۱۵.

بررسی میزان انطباق دریاچه شهدای خلیج فارس تهران با الگوی مکان بوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریاچه شهدای خلیج فارس مکان شهری بوم شناسی سیمای سرزمین مکان بوم شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۷۵
با توجه به وخامت شرایط محیط زیستی در سطح جهان و اهمیت یافتن آن در مباحث مکان شهری، هدف این پژوهش ارائه الگویی جهت توسعه مبانی نظری مکان شهری با استفاده از رویکردهای بوم شناسی سیمای سرزمین است. داده های پژوهش به روش اسنادی، پیمایشی و با پرسشنامه جمع آوری شده است. حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر تعیین شده و گزاره های پرسشنامه با کمک طیف لیکرت امتیازبندی شده اند. میزان همبستگی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ عدد 979/0 می باشد. میزان انطباق نمونه موردی با الگو به وسیله فرآیند تحلیل شبکه ای بررسی شده و نتایج نشانگر انطباق زیاد آن با الگو است. ادامه روند موجود از میزان این انطباق خواهد کاست، بنابراین راهکارهایی جهت بهبود شرایط ارائه شده است.
۱۶.

بررسی تأثیر ابعاد کالبدی، کارکردی و ادراکی مؤلفه امنیت بر میزان حضورپذیریِ دانشجویان؛ به منظور افزایش عدالت فضایی (مورد مطالعاتی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت فضایی امنیت فضای باز پردیس های دانشگاهی حضورپذیری دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۴۱
ایجاد عدالت فضایی در فضاهای عمومی، همواره یکی از بزرگ ترین چالش های مدیران، برنامه ریزان و معماران است. بنا بر رویکرد توزیعیِ عدالت فضایی، فضاها باید به گونه ای طراحی شوند که پاسخگوی نیازها و ترجیحات متفاوتِ گروه های مختلف باشند. یکی از این نیازها و تفاوت ها در دو جنس، تفاوت آن ها در احساس امنیتِ آن هاست. ازآنجاکه اغلب فضاهای عمومی، عمدتاً توسط مردان و بر اساس استانداردهای فضایی مطابق با جنسیت و نیاز مردان، طراحی، برنامه ریزی و ساخته می شوند. هدف این تحقیق، ایجاد فرصت برابرِ حضور برای دانشجویانِ دختر و پسر در فضای باز پردیس های دانشگاهی از طریق تبیین معیارها و شاخص های مؤلفه امنیت در قالب یک مدل مفهومی و همچنین، بررسی تأثیر مؤلفه امنیت بر میزان حضور دانشجویان است. رویکرد این پژوهش، ترکیبی (آمیخته) است و روش آن در قسمت کیفی؛ تحلیل محتوا و در قسمت کمّی؛ پیمایشی است و ازلحاظ هدف؛ کاربردی می باشد. پس از تبیین مدل مفهومی، برای پاسخ به سؤالات بخش کمّیِ تحقیق و گردآوری داده ها، از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که معیارها و شاخص های مؤلفه «امنیت» مؤثر بر حضورپذیری دانشجویان، متشکل از ابعاد سازنده فضاهای باز عمومی و در سه بُعد کالبدی: «امنیت فیزیکی» و «دسترسی فیزیکی»؛ کارکردی: «تفکیک فضایی» و «کنترل قلمرو» و ادراکی: «خوانایی» و «نظم بصری» است و پس از تجزیه و تحلیل داده ها و تأیید مدل مفهومیِ پیشنهادی، مشخص گشت که همه معیارهای مؤلفه امنیت (به عنوان متغیر پیش بین) به جز رؤیت پذیریِ فضا، پیش بینی کننده حضورپذیری (به عنوان متغیر ملاک) هستند و با بررسی ضرایب استاندارد، مشخص شد که معیارهایِ امنیت فیزیکی (31/0) و خوانایی (31/0)؛ بیشترین پیش بینی کننده حضورپذیری هستند. بعدازآن به ترتیب، کنترل قلمرو (25/0)، نظم بصری (23/0)، تفکیک فضایی (15/0) و دسترسی فیزیکی (09/0) قرار دارد و آنچه در بین زنان و مردان در رابطه با معیار های امنیت برای حضورپذیری اهمیت بیشتری دارد، به ترتیب بر اساس اندازه اثر شامل: خوانایی (23/0)، نظم بصری (23/0)، امنیت فیزیکی (18/0)، کنترل قلمرو (15/0)، تفکیک فضایی (12/0)، رؤیت پذیری (06/0) و دسترسی فیزیکی (05/0) می شود. لذا پاسخ محیط به نیازهای متفاوت زنان و مردان در احساس امنیت، به حضور بیشتر آن ها در فضا می انجامد.
۱۷.

ارائه مدل توسعه گردشگری خلاق در بافت های تاریخی با رویکرد کسب و کارهای نوپا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت های تاریخی کسب وکارهای نوپا گردشگری تاریخی گردشگری خلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۳۰۱
مقدمه گردشگری خلاق یک زمینه تحقیقاتی نسبتاً جدید است که بیشترین توجه را به فعالیت های گردشگری خلاق در شهرهای بزرگ معطوف کرده است [5]. از اولین تعاریف گردشگری خلاق، توسط ریچاردز و ریموند (2000) ارائه شده است که آن را به عنوان رویکردی از گردشگری تعریف کرده اند، که به بازدیدکنندگان فرصت می دهد تا پتانسیل خلاق خود را از طریق مشارکت فعال در دوره ها و تجربیات یادگیری که مشخصه مقصد سفر است، توسعه دهند [6 و 7]. از این رو، شبکه شهرهای خلاق یونسکو این تعریف را برای گردشگری خلاق، اتخاذ کرده است: «گردشگری خلاق، سفری است که به سمت یک تجربه متعهد و معتبر، با یادگیری مشارکتی در هنر، میراث، یا ویژگی خاص یک مکان هدایت می شود و ارتباطی را با افرادی که در آن ساکن هستند، در آن مکان همراه با ایجاد فرهنگی زنده، فراهم می کند» [6]. گردشگری خلاق بر تصویر، هویت، سبک زندگی، فضا، روایت ها و رسانه ها تمرکز دارد [8 و 9].  در دو دهه اخیر، گردشگری خلاق به عنوان یک زمینه رو به رشد، شامل طیف گسترده ای از مفاهیم و شیوه ها، در مکان های مختلف در سراسر جهان تکامل یافته است. با این حال، از همان ابتدا، گردشگری خلاق، به دنبال کمک به توسعه پایدار و افزایش رفاه جامعه بوده است [6]، زیرا از طریق انتقال و توسعه دانش و مهارت های خلاقانه در جریان فعالیت های مشترک و هم آفرین، نقش فعال تری هم برای گردشگران و هم برای میزبانان در بر می گیرد. گردشگران خلاق نه تنها به دنبال گسترش دانش خود در مورد مکان هایی که بازدید می کنند، بلکه همچنین به دنبال گسترش مهارت های خلاقانه خود نیز هستند [6]. گردشگران با حضور در مقاصد مختلف موجب احیای مکان ها، بازسازی و نوسازی ساختمان ها، تقویت کسب وکارها و توسعه بخش های مختلف بازار مقصد می شوند [10]. توسعه گردشگری در بافت های تاریخی و قدیمی شهرها با عنوان یکی از راهبردهای توسعه شهری مطرح شده است [11]. قطب های توسعه در درون بافت تاریخی به عنوان ابزاری برای حضور در عرصه صنایع گردشگری بوده که مستقیم و غیرمستقیم بر منطقه تأثیر گذاشته و زمینه رقابت و امکان حضور در سطوح بین المللی را با تأکید بر بن مایه های تاریخی و راهبردهای مختلف در راستای تکوین نظام یکپارچه بازآفرینی شهری و کسب هویتی جدید و ارتقای تصویر شهر را فراهم می کند [11]. گردشگری همواره به عنوان بخشی به تصویر کشیده شده است که می تواند فرصت ها و مزایای اقتصادی را برای مردم بومی ایجاد کند [12].  از طرفی، تخریب سریع بافت های ارزشمند، اعمال ترجیحات شخصی در فرایند بازآفرینی و تعیین اهداف گمانه زنی در مورد هسته های تاریخی شهرها از یک سو و ضرورت حفظ و بازآفرینی لایه های تاریخی و فضایی از سوی دیگر [11]، اهمیت توسعه کسب وکارهای نوپا در بخش گردشگری را بیش از پیش به چشم آورده است [14]. چراکه سرمایه گذاری های کسب وکارهای نوپا با چالش های زیادی، اعم از در دسترس نبودن منابع مالی ارزان تر و کافی تا رقابت موفقیت آمیز با رقبا روبه رو هستند. به منظور رشد و تبدیل شدن به سود، شرکت های نوپا باید به طور گسترده به دنبال استراتژی هایی باشند که مزیت رقابتی را ایجاد و حفظ کنند [15]. اکنون بافت های تاریخی فرهنگی ما به توسعه پایدار نیاز دارند که دربرگیرنده سه رکن اقتصادی، اجتماعی و کالبدی است [13]. بنابراین، گردشگری خلاق به عنوان یک جایگاه مهم در کسب وکارهای گردشگری در سال های اخیر، با تعداد فزاینده ای از مقاصد و پلتفرم های اینترنتی که تجربیات خلاقانه ای را به بازدیدکنندگان ارائه می دهند، ظاهر شده است [16]. همواره در این صنعت ارتباط بین گردشگری و خلاقیت با جست وجوی مدل های جایگزین توسعه گردشگری و توسعه اقتصاد خلاق تشویق شده است [17 و 18]. افزودن خلاقیت به گردشگری به یک استراتژی رایج تنوع بخشی به ویژه در زمینه گردشگری فرهنگی تبدیل شده است [19]. اما انتقادهای فزاینده ای نسبت به مدل های توسعه خلاقانه عمدتاً از بالا به پایین وجود دارد، مانند مفهوم «طبقه خلاق» ریچارد فلوریدا [19 و 20]. درنهایت باید گفت که برخی از مطالعات صورت گرفته سعی کرده اند رشد و توسعه مدل های گردشگری خلاق را ترسیم کنند، اگرچه پوشش آن ها جزئی است [مانند: 5 و 21]. ریچاردز (2018) همچنین چندین مدل مختلف از توسعه گردشگری خلاق را در سراسر جهان شناسایی کرد [22]. داکسبری، کاروالیو، ویناگر د کاسترو، باکاس و سیلوا (2018) یک نمای کلی مفید از مدل های مختلف گردشگری خلاق که از پروژه CREATOUR در پرتغال پدیدار می شوند، ارائه کردند [23]. اما در راستای توسعه گردشگری خلاق در بافت های تاریخی با تکیه بر (استارت آپ های شهری) کسب وکارهای نوپا تا کنون مدلی ارائه نشده است. به این ترتیب، هدف این پژوهش ارائه مدل توسعه گردشگری خلاق در بافت های تاریخی با رویکرد کسب وکارهای نوپا در ایران است. مواد و روش پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی است. این تحقیق از نظر هدف نیز توسعه عملی است. استراتژی مورد استفاده در این تحقیق، نظریه مفهوم سازی داده های بنیادی است. با استفاده از روش استراوس و کوربین (1990)، طراحی یک مدل توسعه گردشگری خلاق در بافت های تاریخی با رویکرد کسب وکارهای نوپا مورد بحث قرار گرفته است. جامعه آماری شامل کارشناسان شرکت های نوپا مستقر در پارک های علم و فناوری است که تجربه ای در زمینه گردشگری فرهنگی و بافت های تاریخی با ایده های خلاقانه دارند. بنابراین، پس از انجام مصاحبه با 13 نفر، به نقطه اشباع نظری رسید، اما برای تقویت پایایی تحقیق، مصاحبه تا 15 نفر ادامه یافت و سپس متوقف شد. بنابراین، 15 مصاحبه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های به دست آمده از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار Atlas T نسخه 7 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. کدگذاری در این قسمت به روش کدگذاری سه مرحله ای (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی) انجام می شود. اعتبار نتایج کدگذاری با مرور متون مصاحبه و دو روش اعتبار سنجی تحقیق کیفی (شامل بررسی توسط دو کدگذار و بررسی اطلاعات همتایان) ارائه شده توسط کراوسل و میلر (2000) بررسی شد. به این ترتیب، در روش تطبیق توسط دو کدگذار، دو مصاحبه انتخابی و توافق بین دو کدگذار در کدگذاری ها بررسی شد و میزان توافق بین دو کدگذار برابر با 83 درصد بود. با توجه به اینکه نرخ پایایی بالاتر از 60 درصد است، پایایی کدگذاری تأیید می شود. در روش دوم نتایج مدل و کدگذاری توسط دو نفر از اساتید صنعت گردشگری به عنوان همکار بررسی و اصلاح شد تا از صحت شاخص ها اطمینان حاصل شود و در نهایت، امتیاز پایایی شاخص ها برابر با 76 درصد به دست آمد. طبق نظر چین (1998) این مقدار یک مقدار بسیار مطلوب است. یافته ها وجود کسب وکارهای نوپا در قرن حاضر ضرورتی برای ادامه حیات توسعه ملی هر جامعه است. اهمیتی که این کسب وکارها می توانند داشته باشند، می توان گفت که بسیار بیشتر از منابع نفتی یک کشور است. از طرفی، این کسب وکارها می توانند در بخش گردشگری، که خود گردشگری نیز اهمیت زیادی در توسعه پیدا کرده است، حضور ویژه ای داشته باشند. گردشگری که امروزه بخش جدیدی به نام گردشگری خلاق به آن افزوده شده، می تواند در بافت های تاریخی گردشگران زیادی را به خود جذب کند. به ویژه با سابقه تاریخی کشور پهناور ما ایران. از این رو، در این پژوهش به ارائه مدل توسعه گردشگری خلاق در بافت های تاریخی با رویکرد کسب وکارها نوپا پرداخته شد. نتایج بخش های قبل اجزای مختلف این مدل را مشخص کرد که در این بخش به بحث و نتیجه گیری در ضمن نتایج به دست آمده پرداخته خواهد شد: مدل به دست آمده با استفاده از روش نظام مند اشتراوس و کوربین در شش بخش، پیشران ها (پیشران های گردشگری خلاق بافت های تاریخی)، مقوله اصلی (توسعه گردشگری در بافت های تاریخی)، عوامل زمینه ای (زیرساخت قوانین و مقررات، تحقیق و توسعه، زیرساخت های هنر و فرهنگ، زیرساخت های ICT، زیرساخت های دانش)، عوامل مداخله گر (بحران های بیماری زا، مداخلات سیاسی، بحران های اقتصادی، بحران های سیاسی، تغییرات آب و هوایی)، راهبردها (تبلیغات و آگاه سازی داخلی، اصلاح دیدگاه جهانی نسبت به کشور، هم افزایی در بازاریابی، احیای بافت های تاریخی، تبلیغات و آگاه سازی گردشگران)، پیامدها (پیامدهای اجتماعی، پیامدهای اقتصادی، پیامدهای سیاسی) دسته بندی شدند.  پیشران ها که به دو دسته پیشران های گردشگری خلاق بافت های تاریخی و پیشران های کسب وکارهای نوپا تقسیم می شوند، عواملی هستند که در این دو دسته، تفکر توسعه گردشگری خلاق در بافت های تاریخی را رقم زده اند. این عوامل قوت های بخش گردشگری هستند که پتانسیل حضور در گردشگری خلاق را فراهم می آورند. در بخش پیشران های کسب وکارهای نوپا نیز می توان به مزیت رقابتی قیمتی نسبت به خارج از کشور اشاره کرد. نوسان های ارزی سال های اخیر موجب شده تا هزینه های داخل کشور برای گردشگران بیش حد تصور آن ها به صرفه باشد. این خود موجب افزایش بازاریابی دهان به دهان توسط گردشگران خارجی شده است. از طرفی، احیای بافت های تاریخی نیز نسبت به خارج از ایران هزینه کمتری را در بر می گیرد که می توان از این امر برای توسعه بخش گردشگری در بافت های تاریخی با جذب گردشگران خارجی بهره مند شد. از طرفی، وجود زمینه های فرهنگی در بافت های تاریخی، هزینه های پایین تر برای گردشگران خارجی و وجود انگیزه راه اندازی کسب وکار و درصد پایین ریسک در این صنعت، مزیت رقابتی نسبت به کشورهای دیگر را برای کشورمان به همراه آورده است.  در قسمت محرک های کسب و کارهای جدید نیز می توان به مزیت قیمت رقابتی نسبت به خارج از کشور اشاره کرد. نوسان های ارز در سال های اخیر هزینه های داخلی را برای گردشگران به صرفه تر از آنچه تصور می کردند، کرده است. این امر بازاریابی دهان به دهان گردشگران خارجی را افزایش داده است. از طرفی، تعمیر بناهای تاریخی نسبت به خارج از ایران هزینه کمتری دارد که با جذب گردشگران خارجی می توان از آن برای توسعه بخش گردشگری در بافت های تاریخی استفاده کرد. از سوی دیگر، وجود بافت های فرهنگی در بافت های تاریخی هزینه کمتر برای گردشگران و وجود انگیزه کسب و کار و درصد پایین ریسک در این صنعت مزیت رقابتی را برای کشور به ارمغان آورده است. نتیجه گیری در بحث عوامل زمینه ای نیز همیشه موضوع زیرساخت ها مورد بحث بوده و هست، بدون وجود زیرساخت های مناسب، توسعه هر صنعتی را با مشکل مواجه کرده و یا غیرممکن خواهد کرد. در بحث گردشگری در بافت های تاریخی نیز می توان به مهم و حیاتی بودن وجود زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، حمل ونقل عمومی مؤثر، زیرساخت های اجتماعی، قوانین و مقرراتی که بیشتر دست وپا گیرند تا کمک کننده و محدودیت هایی را برای گردشگران به همراه می آورند، زیرساخت های تحقیق و توسعه و... اشاره کرد. در کنار کلیه این عوامل، وجود عوامل مداخله گری که گاه اثر آنان قابل پیش بینی نبوده و خارج از کنترل هستند، اشاره شده است. از جمله این عوامل می توان به بحران اخیر کووید 19 به عنوان یک بیماری پاندمیک در سطح جهانی یا بحران تحریم های اقتصادی و بحران رکود تورمی و تغییرات اقلیمی... اشاره کرد. تغییرات آب و هوایی موجب بروز بارش های غیرمعمول در بخش های متفاوت و خارج از فصل شده اند که خود با شدت های متفاوت روند تخریب بافت های تاریخی را شدت بخشیده اند. به این ترتیب، ضروری است تا برنامه ریزی های ملی در سطح عالی کشور برای پیشگیری از تخریب بافت ها و ابنیه ارزشمند تاریخی تدوین شود و همچنین، بودجه متناسب برای توسعه صنعت توریسم در کشورمان برای آن پیش بینی شود. نادیده انگاری این بخش می تواند ضربه مهلکی به این صنعت که می تواند پایه های توسعه اقتصادی کشورمان را تقویت کند، وارد کند.  در نهایت، می توان گفت که برای رشد و توسعه گردشگری در بافت تاریخی می توان با توجه به عوامل یادشده راهکارهایی تدوین کرد. از جمله این راهکارها می توان به هم افزایی در ارزیابی مجدد، اصلاح نگاه جهانی به کشور، تبلیغات داخلی و آگاهی بخشی، احیای بسترهای تاریخی تبلیغات و اطلاع رسانی به گردشگران خارجی اشاره کرد. در پایان، می توان گفت که این راهبردها پیامدهایی خواهند داشت که در سه بخش پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دسته بندی می شوند. پیامدهای اجتماعی نیز می تواند به دنبال پیامدهای اقتصادی رخ دهد. با افزایش تعداد گردشگران خارجی، رشد کسب و کارها در هر منطقه ادامه می یابد و آموزش و ارتقای سطح دانش افراد جامعه به دنبال افزایش سطح درآمد اتفاق می افتد. پیامدهای سیاسی نیز می تواند بر تصمیمات سیاسی در سطح ملی و روابط بین المللی تأثیر بگذارد.
۱۸.

تحلیل و ارزیابی تاثیرات اجتماعی بازآفرینی در کرانه های آبی شهرها (نمونه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شهری کرانه آبی شهری بازآفرینی کرانه آبی شهری تاثیر اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۵
کرانه های آبی شهری، به عنوان منابع زیست محیطی مهم، محور فعالیت های اقتصادی و اجتماعی شهرها هستند. بازآفرینی این کرانه ها، با تغییرات در ساختار شهری و اقتصادی، به رویکرد جدیدی پرداخته است.هدف این پژوهش شناخت و تحلیل تاثیرات اجتماعی بازآفرینی در کرانه ساحلی شهر بوشهر است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های از طریق میدانی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده است. روایی ساختاری و محتوایی پرسش نامه تأیید و پایایی آن نیز با ضریب کرونباخ بیشتر از 70/0 تأیید شد. جامعه آماری پژوهش را جمعیت شهر بوشهر تشکیل داده که بر اساس فرمول کوکران 380 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. نتیجه نشان داد که نتیجه آزمون نشان داد که شاخص های بازآفرینی اجتماعی در سطح کمتر از 05/0 و برابر با 000/0 معنادار بوده اند. در این زمینه دو شاخص شامل کاهش آسیب های اجتماعی با میانگین 771/3 و بهبود انسجام اجتماعی با میانگین 647/3 از وضعیت مناسب تری در کرانه آبی شهر برخوردار بوده اند. علاوه بر این نتیجه آزمون نشان داد که 10 شاخص بررسی شده در زمینه تاثیرات اجتماعی بازآفرینی، در سطح 000/0 معنادار بوده اند. شاخص محیط دوستانه با میانگین 892/3 به عنوان تاثیر اجتماعی قابل توجه بازآفرینی شناخته شده است. نتیجه همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیر بازآفرینی کرانه آبی شهر با ابعاد اجتماعی شامل دموکراسی، اجتماع پذیری و رضایتمندی در سطح کمتر از 01/0 رابطه معناداری مشاهده شده است. بیشترین رابطه مربوط به بازآفرینی کرانه آبی با دموکراسی با ضریب 164/0 بوده است.
۱۹.

طراحی مدل برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی شهری صنایع خلاق کارآفرینی دیجیتال مدل برندسازی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۶۶
مقدمه در دنیای امروز، برندسازی یکی از عوامل کلیدی در موفقیت بازاریابی و صادرات محصولات و خدمات است. بازار عرصه رقابت محصول نیست، بلکه عرصه ای برای تقابل برندهای تجاری است [1]. در این بین، برندهایی وجود دارند که هویت یک شهر را نشان می دهند [2]. طی صد سال گذشته، شهرها درصد زیادی از جمعیت جهان را به خود جذب کرده اند. سازمان ملل تخمین می زند که تا سال 2030 بیش از 60 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد و با سرعتی حدود 55 میلیون نفر در سال رشد می کنند [3]. از طرفی، برندسازی امروزه بیش از گذشته در صنعت خدمات مورد توجه قرار گرفته است [4]. برندسازی شهری، مفهومی جدید است و به عنوان فرایندی معرفی می شود که طی آن، ویژگی های فیزیکی منحصربه فرد شهر تعریف می شود و جوهر مکان را در بر می گیرد [5]. یکی از رویکردهای جدید در توسعه پایدار شهرها، برندسازی آن ها است. برندسازی شهر به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ابزار سیاست عمومی محبوب برای دولت ها است، چرا که با تصویر شهر و همچنین دستیابی به انواع اهداف توسعه شهری در ارتباط است [6]. برندسازی شهری به یکی از سیاست های اولیه برای دستیابی به پایداری در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. به این ترتیب، می توان از استراتژی های بسیاری برای ایجاد برندسازی شهری و مکان استفاده کرد [7]. علاوه بر این، برندسازی شهری نه تنها به ارتقای تصویری مثبت از شهر محدود نمی شود، بلکه با گسترش بیشتر می تواند آن را به یک تجربه شهری تبدیل کند [5].  با توجه به اینکه توسعه سریع منجر به ایجاد استانداردهای جدید در تقاضای بازار شده و این روند تغییر و رشد تقاضا، به شدت محیط رقابتی و استراتژی ها، مدل ها و فرایندهای تجاری سنتی را تغییر داده است. فناوری های دیجیتال تأثیر قابل توجهی بر نحوه تصور از شهر و ایجاد کسب وکارهای جدید در آن دارند [8]. دیجیتالی شدن تنها به پیشرفت های جدید در کارآفرینی خلاصه نمی شود، بلکه مدل های کسب وکار با یک تغییر بزرگ به سمت محیط های دیجیتال روبه رو هستند. علاوه بر کسب وکارهای جدید ایجادشده از فرصت های به وجود آمده به دلیل دیجیتالی سازی، شعبه ها و کسب وکارهای موجود، از کسب وکار آفلاین به کسب وکار آنلاین تغییر کرده و «کارآفرینی دیجیتال» را به عنوان شکل جدیدی از فعالیت های کارآفرینانه ایجاد می کنند [9]. بنابراین، نیاز به توسعه کسب وکار پایدارتر [11]، تقاضاهای رو به رشد برای کسب وکارهای خدماتی با کیفیت بالا [12 و 13] و افزایش رقابت در بازارها، به تقویت اشکال جدیدی از کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق در شهرها کمک کرده است [14]، توسعه سریع و اخیر فناوری [14]، باعث شده تا کارآفرینان با تمرکز بر فرصت های تجاری جدید در کارآفرینی دیجیتال نوآوری کرده [15] و با توسعه کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، اکنون به عنوان یک محرک کلیدی رشد اقتصادی در نظر گرفته شوند و کارآفرینان نوآور بیشتری را جذب کنند [13]. همان طور که مشاهده می شود، برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته و احساس نیاز در بررسی و طراحی مدلی به منظور برنامه ریزی و توسعه در این راستا کاملاً مشهود است. با توجه به کلیه موارد مطرح شده، هدف از انجام این پژوهش، طراحی و ارائه مدل یادشده است. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نظر فلسفه دارای پارادایم تفسیری، از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از لحاظ روش در دسته پژوهش های توصیفی است. پژوهش جاری با استفاده از استراتژی مطالعه موردی، شهر تهران را مورد بررسی قرار داده ، که در آن از رویکرد تحلیل محتوای کیفی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها و مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه نیمه ساختار یافته مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل خبرگان فعال در حوزه کسب وکارهای صنایع خلاق و کارآفرینان دیجیتال در این حوزه (اساتید و مدیران حوزه صنایع فرهنگی) و همچنین مدیران شهرداری تهران هستند. نمونه گیری زنجیره ای (گلوله برفی) تعداد 23 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. جهت کدگذاری داده های به دست آمده از مصاحبه ها، از روش کدگذاری سه مرحله ای، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شده است. ضریب پایایی نیز برابر با 0/823 به دست آمد. یافته ها در بخش اول یعنی مرحله کدگذاری باز- بخشی از تحلیل که به طور مشخص به نام گذاری و دسته بندی پدیده از طریق بررسی دقیق داده ها مربوط می شود. به بیان بهتر، در این نوع کدگذاری مفاهیم درون مصاحبه ها و اسناد و مدارک بر اساس ارتباط با موضوعات مشابه طبقه بندی می شوند. به این ترتیب، کدهای اولیه در این بخش استخراج می شوند. کدهای اولیه به دست آمده شامل 172 کد در این مرحله است. در این قسمت به ارائه نمونه ای از کدهای اختصاص یافته به همراه متن مصاحبه مربوطه ذکر شده است. طبق نتایج به دست آمده، در دو مرحله کدگذاری محوری و انتخابی، تعداد 52 کد محوری در ده دسته فرعی (راهبردهای برندسازی، زیرساخت، رقابت پذیری، بازاریابی مکان، زیرساخت ها، عوامل درون سازمانی، عوامل برون سازمانی، اکوسیستم، دانش، خلاقیت و نوآوری و سه دسته اصلی (عوامل برندسازی شهری، عوامل کارآفرینی دیجیتال و عوامل صنایع خلاق) مرتب شدند. بحث و نتیجه گیری نتایج پژوهش جاری نشان داد در هر متغیر، زیرمجموعه ای از عوامل تأثیرگذار وجود دارد. توجه و به کارگیری این عوامل در برنامه ریزی های اقتصادی و توسعه ای، می تواند همچون سکوی پروازی برای آینده برندسازی شهر تهران و البته سایر شهرهای کشور باشد. بنابراین، با توجه شکاف یادشده طراحی مدلی برای برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، هدف انجام این پژوهش بیان شده است. برندسازی شهری که خود بر تحرکات سرمایه به شهر اشاره دارد، می تواند در بستر کارآفرینی دیجیتال تقویت شده و با خلاقیت و نوآوری موجود در صنایع خلاق به رشد و توسعه شهری منجر شود و سرمایه های مالی و انسانی بیشتری جذب کند.  مقوله زیرساخت در عوامل برندسازی شهری به اهمیت نقش قوانین در ایجاد تصویر احساسی اشاره دارد. قوانین می توانند محدود کننده برخی تبلیغات باشند که از دیدگاه احساسی به تصویر ایجاد شده خدشه وارد کنند. از طرفی، وجود امکانات رفاهی و تفریحی پایه، خدمات و هتل های مناسب برای گردشگران، زیرساخت های شهری همچون حمل ونقل عمومی و ... بر تصویر شهر در ذهن گردشگران به شدت تأثیرگذار است. در مقوله راهبردهای برندسازی نیز تصویر شهری می تواند به تبلیغ دهان به دهان توسط گردشگرانی که به سیاحت در شهر مقصد پرداخته اند، بینجامد. از طرفی، با جذب برندهای مشهور و شناخته شده در صنایع مختلف و به خصوص صنایع خلاق، می توان برند شهر را تقویت کرد و توسعه بخشید. این برندها خود زمینه تبلیغات گسترده برای شهر را فراهم می کنند و هزینه آن را به دوش می گیرند. با حضور این برندها در هر شهری ناخودآگاه تقویت برند شهر روی خواهد داد. در عوامل کارآفرینی دیجیتال در دسته زیرساخت ها، به اهمیت خدمات دیجیتال پایه که بنیان شهری مدرن را تشکیل می دهد و همچنین، نقش مراکز فرهنگی و وابستگی ها بیان شده اند. مراکز فرهنگی زیرساخت فرهنگی را ایجاد می کنند که در نتیجه آن، شهروندان مطالبه گر و مدیران با مسئولیت به تقویت برند شهر می پردازند. از طرفی، توجه به عوامل درون سازمانی در کارآفرینی دیجیتال، می تواند جذب سرمایه های خارج از شهرها را به سمت شهر مقصد به همراه داشته باشد. این مهم نه تنها در مورد سرمایه های مادی، بلکه در سرمایه های دانشی و منابع انسانی نیز صادق است. همچنین، عوامل برون سازمانی می توانند از طریق صنایع پشتیبان کارآفرینانه، از بخش کارآفرینی دیجیتال به توسعه برند شهری کمک کنند. در این مقوله، اقتصاد پویا، تنوع کسب وکارها و حضور کسب وکارهای بین المللی همگی نشانه های توجه به کسب وکار و کارآفرینی به خصوص در بخش دیجیتال و تأثیری که این کسب وکارها می توانند بر توسعه برند شهر داشته باشد، اشاره دارند.  عامل خلاقیت و نوآوری در عوامل صنایع خلاق به ایده های متنوعی اشاره می کند که در صورت سرمایه گذاری در آن ها، می تواند در راستای تبدیل شهر تهران به یکی از موفق ترین ابر شهرهای دنیا مؤثر واقع شود. یکی از این عوامل سیلیکون ولی ایرانی است. وجود سیلیکون ولی ایرانی می تواند شرایط توسعه بیشتر این شهر را فراهم آورد.
۲۰.

تدوین شاخص ها و معیارهای آب در منظر شهر در راستای ارتقای کیفیت محیط های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۱۰
آب به عنوان یکی از اساسی ترین عناصر طبیعی منظر و به تبع آن منظر شهری از دیروز تا امروز تاثیر بسزایی در شکل گیری و اثربخشی فضاهای شهری داشته و همواره جلوه های مختلف آن باعث تهییج و تحریک گرایش انسان به زیبایی شده است. لازم به ذکر است که ارزش های وجودی آب تنها از نوع زیباشناختی نبوده بلکه به عمیق ترین و درونی ترین بخش طبیعت باز می گردد. چنین محرکی انسان را به سوی شناخت وجوه مختلف آب اعم از حسی و ادراکی، دیداری (بصری)، معنایی، عملکردی، کالبدی زیبایی شناسانه، زیست محیطی، روان شناسانه، اجتماعی و زمانی سوق داده است و همین شناخت، زمینه ی طراحی های متنوع با آب در منظر شهر را فراهم ساخته است. شناخت تمامی ویژگی ها و ارزش های وجودی آب و به کارگیری صحیح آن ها در منظر شهر هدف اصلی پژوهش حاضر است. به عبارتی تدوین الگویی مشخص شامل معیارها و شاخص های عمده ی آب در منظر شهر جهت ارتقای سطح کیفی منظر در محیط های شهری مدنظر بوده است. روش پژوهش بر حسب نوع هدف، کاربردی و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات نیز بر مبنای مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی متن بوده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با به کارگیری صحیح از تمامی ابعاد و ارزش های وجودی عنصر آب در منظر شهر می توان کیفیت فضاهای شهری را ارتقا داد. بهره گیری از معیارها و شاخص های آب در منظر شهر به شکلی منسجم و یکپارچه، نیازمند الگویی مدون است که در انتها در قالب جدولی ارائه گردیده است. شماره ی مقاله: ۱۸

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان