مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
اسم سازی
حوزههای تخصصی:
استعاره دستوری یکی از موضوعات اساسی در نقش گرایی نظام مند است که در سال های اخیر توجّه بسیاری از محقّقان را به خود جلب کرده است. پرسش اصلی تحقیق این است که کارکردهای استعاره دستوری مانند اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی چیست و چرا رسانه ها از استعاره های دستوری استفاده می کنند؟ در حقیقت هدف اصلی تحقیق این است که نقش استعاره دستوری در گفتمان سیاسی بر اساس دستور نقش گرای نظام مند توصیف و تبیین گردد. در این تحقیق کارکردهای اصلی استعاره دستوری اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های تحقیق از متون سیاسی دو روزنامه رسالت و شرق استخراج شده است که بسامد استعاره دستوری اسم سازی در متون سیاسی روزنامه رسالت 408 مورد و بسامد استعاره وجهیت 30 مورد بوده است و بسامد استعاره اسم سازی در متون سیاسی روزنامه شرق 304 مورد و بسامد استعاره وجهیت 32 مورد بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره اسم سازی، برجسته سازی نقاط قوّت خودی ها، برجسته سازی نقاط ضعف غیرخودی ها، پنهان سازی ایدئولوژی ها و پوشیدگی پیام، ایجاد انسجام و پیوستگی معنایی، متراکم سازی اطّلاعات و به تبع آن پیچیدگی پیام، تغییر توزیع آغازگر و پایان بخش و اطّلاع کهنه و نو و برجستگی عناصر در بند است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره وجهیت در متون سیاسی بازنمایی عینی ایدئولوژی ها، بیان نگرش نویسنده و میزان قطعیت وقوع گزاره و برجسته سازی ایدئولوژی هاست.
اسم سازی و کاهش ادراک عاملیت در گفتمان: مطالعه ای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا نوع صورت بندی زبانی یک رویداد می تواند بر ادراک افراد از میزان مسئولیتی که متوجه عامل رویداد است تأثیر بگذارد؟ در این پژوهش تأثیر اسم سازی بر قضاوت افراد از میزان مسئولیت عامل در گفتمان بررسی شده است. برای پاسخ به پرسش پژوهش، دو تکلیف طراحی شدند. در تکلیف اول تعداد 331 آزمودنی دو سناریو با موضوع حادثه در رستوران و آلودگی محیط زیست را یک بار در قالب افعال معلوم و یک بار در قالب افعال اسم سازی شده خواندند و میزان مقصر بودن عامل و میزان خسارت واردشده را در قالب طیف لیکرت قضاوت کردند. نتایج نشان داد آزمودنی ها عامل نسخه دارای اسم سازی از سناریوی «رستوران» را به طور معنی داری کمتر مقصر شناختند. اما در سناریوی «محیط زیست» تفاوت معنی داری در مقصر دانستن عامل در حالت اسم سازی و فاقد اسم سازی مشاهده نشد. همچنین، میزان صدمه واردشده نیز در هر دو نسخه از سناریوهای «رستوران» و «محیط زیست» فاقد تفاوت معنی دار بود. به منظور اطمینان از پایایی اثر مشاهده شده در سناریوی «رستوران»، تکلیف دومی مشابه با تکلیف نخست و با موضوع حادثه در جلسه مصاحبه طراحی شد و پرسش خسارت این بار با گزینه های ریالی طرح شد. در این تکلیف 146 آزمودنی غیر از آزمودنی های تکلیف اول به پرسش ها پاسخ دادند. نتایج نشان داد، همانند سناریوی «رستوران»، آزمودنی ها به طور معنی داری میزان مقصر بودن عامل در نسخه دارای اسم سازی را کمتر ارزیابی کردند؛ اما تفاوت معنی داری در پاسخ به میزان خسارت یافت نشد. یافته های این پژوهش نقش اسم سازی در کم رنگ سازی میزان عاملیت در گفتمان را تأیید می کند.
استعاره دستوری اسم سازی و بازنمایی ایدئولوژیک در گفتمان سیاسی برجام: رویکرد دستور نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین چگونگی برجسته سازی و حاشیه رانی کنش ها و واکنش ها در بازنمایی ایدئولوژیک متن، به دنبال یافتن پاسخی به این پرسش است که یک گفتمان سیاسی، چگونه از فرایند اسم سازی برای توصیف وقایع و رخدادها بهره می برد و این کاربرد در خدمت چه اهدافی است. بدین منظور متون سخنرانی رؤسای جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا پس از امضای توافق هسته ای برجام در سال 2015 از نگاه گفتمان شناسی انتقادی انتخاب شده است. در بخش اول تحلیل داده ها تعداد 508 بند شناسایی و تحلیل شده است، که شامل متن کامل سخنرانی طرفین مذاکره است. در بخش دوم تحلیل ها، کاربرد استعاره دستوری اسم سازی در پوشش اخبار تحولات پیرامون توافق هسته ای، در بازه زمانی پس از خروج آمریکا از توافق لغایت گام پنجم ایران در کاهش تعهدات برجامی، در دو رسانه داخلی و دو رسانه خارجی مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده است نقش اسم سازی در بازنمایی های متفاوت از رویدادی واحد در رسانه های گفتمان های رقیب، نمایان شود. داده های این بخش نیز شامل 8 عنوان خبری از رسانه های چهارگانه فوق در پنج مقطع زمانی خاص است، که در آن ها تحولی عمده پیرامون توافق برجام صورت گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد هم در تنظیم متن سخنرانی دو رئیس جمهور و هم در پوشش تحولات سیاسی پیرامون توافق هسته ای توسط رسانه ها، استعاره های دستوری اسم سازی بیش از آنکه به دنبال حذف کنش گر از کانون توجه مخاطب باشد، به دنبال برجسته سازی خود کنش است و گفتمان های رقیب با این برجسته سازی ها به دنبال القای معنای موردنظر خود به مخاطب هستند.
ساختار موضوعی اسم فعل: بررسی موردی زبان کردی (گونه ی سنندجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترسیم مختصات شیوه نگاشت نحوی موضوع ها به شکلی فراگیر که قابل تعمیم به ساختار موضوعی انواع محمول ها اعم از فعلی و غیرفعلی باشد، یک غایت مطلوب نظری در رویکردهای زایشی به ساختار موضوعی است. در این مقاله، ساختار موضوعی اسم فعل به عنوان محمولی غیرفعلی، در زبان کردی، گونه سنندجی بررسی و کنکاش می شود. با توجه به محدودیت های فضای نحوی گروه معرف (DP) در زبان کردی سنندجی (به دلیل حضور ساخت اضافه[1])، مسئله نحوه نگاشت موضوع های اسم فعل و محدودیت های حاکم بر ساختار موضوعی آن اهمیت می یابد. بر پایه مشاهدات تجربی، اسم فعل ها به چهار دسته پادکنایی، پادمفعولی، دو ظرفیتی و سه ظرفیتی تقسیم می شوند. در اسم فعل های پادکنایی موضوع بیرونی به شکل اضافه به اسم فعل می پیوندد و قابلیت انضمام ندارد. در خصوص اسم فعل های پادمفعولی، نشان داده می شود که موضوع درونی هم به صورت اضافه و هم انضمامی می تواند حضور داشته باشد. اسم فعل های متعدی دو صورت را به نمایش می گذارند: موضوع درونی می تواند به صورت اضافه حضور یابد و موضوع بیرونی قابلیت حضور ندارد؛ یا اینکه موضوع بیرونی در حالت اضافه و موضوع درونی انضمامی است. در آخرین دسته از اسم فعل های کردی سنندجی، موضوع درونی هدف به صورت گروه حرف اضافه است و قابلیت بازبینی مشخصه EPP و ارتقا به جایگاه فاعل را ندارد. با مفروض پنداشتن رویکرد برون-اسکلتی بورر (2005 a, b)، استدلال خواهد شد که ویژگی ها و محدودیت های منحصربه فرد ناظر بر نگاشت موضوع های اسم فعل تابعی از اصول و فرایندهای عام و مستقل حرکت هسته-به-هسته، بازبینی حالت، اصل گسترش ریشه و اصل فرافکنی گسترده هستند.
[1] ezafe construction
بررسی زایایی پسوندهای اشتقاقی اسم ساز در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی زایایی پسوندهای اشتقاقی اسم ساز در زبان فارسی با تکیه بر چارچوب نظری زایایی پلاگ(2003) می پردازد. بدین منظور نگارندگان از پیکره ای برگرفته از پایگاه دادگان زبان فارسی، 3907اسم مشتق استخراج نمودند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای است.نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده از پیکره پژوهش، اینگونه نتیجه گرفتند که روش کمی سنجش زایایی فرایندهای واژه سازی که پلاگ(2003) معرفی نموده، شمارش بروندادهای یک فرایند واژه سازی است. همچنین، روش های مختلف سنجش میزان زایایی پسوندهای اشتقاقی اسم ساز، نتایج متفاوتی را از میزان زایایی این پسوندها ارائه می دهد. تحلیل داده های استخراج شده از پیکره پژوهش نشان می دهد که در میان پسوندهای اشتقاقی اسم ساز در زبان فارسی پسوند اسم ساز(-ی) بیشترین زایایی را دارد و پسوندهای اسم ساز (-ان، -ئینه، -یژه، -ون، -اورنجن، -رنجن، -شِن ، -گاله) از کمترین میزان زایایی برخوردارند.کلید واژه ها : اسم سازی، زایایی، پسوند اشتقاقی، اسم مشتق، واژه تک بسامدی.
بررسی و تحلیل کارکردهای مشترک دوگان سازی در چند زبان و گویش رایج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش فرایند دوگان سازی بر پایه داده های چند زبان و گویش رایج در ایران (و همچنین به اقتضای تحلیل ها و بحث های مقاله، شماری از زبان های خارج از ایران) در چارچوب دیدگاه های اینکلاس و زول (2005) بررسی و تحلیل می شوند. هدف اصلی پژوهش، پاسخ دادن به این دو پرسش است: 1. کارکردهای اصلی دوگان سازی در زبان ها و گویش های رایج در ایران، کدام هستند؟ 2. چه تبیینی می توان برای کارکردهای مشترک دوگان سازی در زبان های مختلف ارائه کرد؟ با هدف پاسخ دادن به این پرسش ها، پس از طرح مسئله و بیان روش شناسی پژوهش، نخست پژوهش های پیشین مرور، سپس داده های پژوهش بررسی و تحلیل و سرانجام مجموعه ای از بحث ها و نتیجه گیری ها در پیوند با تحلیل های مقاله ارائه می شوند. تحلیل ها و بحث های پژوهش نشان می دهند که در زبان ها و گویش های بررسی شده، از دوگان سازی برای افزودن معناهای گوناگونی به پایه بهره گرفته می شود. بررسی های پژوهش همچنین نشان دهنده آن است که اسم سازی یکی از کارکردهای دوگان سازی در زبان ها و گویش های رایج در ایران است. افزون بر این ها، در بخش تحلیل داده ها، استدلال می شود که در چارچوب انگاره اینکلاس و زول، نمی توان تبیین رضایت بخشی برای برخی از داده ها ارائه کرد و بنابراین لازم است که سامان دیگری بر این انگاره حاکم شود تا توان تبیین انواع بیش تری از دوگان سازی را داشته باشد. در تبیین پدیده دوگان سازی نیز استدلال می شود که توجه به رابطه صورت و معنا در دوگان سازی بسیار راه گشا است. همچنین، از رهگذر ارائه برخی داده ها و تحلیل آن ها، گفته می شود که ساخت های دوتایی مبتنی بر نام آواها را نیز می توان گونه ای دوگان سازی دانست.
تحلیل گفتمان انتقادی دعای چهل و نهم صحیفه سجّادیه با تکیه بر الگوی هاج و کرس
منبع:
دعاپژوهی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
107 - 125
حوزههای تخصصی:
ادعیه صحیفه سجادیه به عنوان منبع عظیمی از تعالیم روح بخش حیات بشری، تعالی دهنده نگرش ها و عمل کردهای فردی و اجتماعی در راستای ایجاد گفتمان های توحیدی با هدف تحقق حاکمیت حق است. تحلیل گفتمان انتقادی از مهم ترین رویکرد های نوین در حوزه زبان شناسی و ابزاری پرکاربرد و میان رشته ای است که در راستای استفاده نظامند به بازتولید مفاهیم ایدئولوژیک و قدرت در بافت های سیاسی اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. «هاج» و «کرس» از جمله زبان ناسانی هستند که با تکیه بر همین اصل، الگویی زبان شناختی و روش مند، متشکل از چهار مولفه نام دهی، اسم سازی، مجهول در برابر معلوم و جملات کنشی در برابر اسنادی ارائه کرده اند. این پژوهش به روش تحلیل گفتمان انتقادی و با هدف تبیین جهت گیری های ایدئولوژکی حاکم بر متن در دعای چهل ونهم صحیفه سجادیه به بررسی فرآیند ساختارهای گفتمان مدار بر اساس این نظریه پرداخته است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که فراوانی جمله های انتقالی در کلام امام چهارم علیه السلام نشان گر جریان زنده دعا در ارتباط با تکالیف فردی و مسؤولیت های اجتماعی است. آرایش مختلف زبانی و وجود زبان استعاری در این دعا، جهت گیری های گوناگونی را در مقابله با گفتمان نظام سلطه اموی نشان داده است. از جمله نتایج این پژوهش وجود مؤلفه اسم سازی در دعای مذکور در جهت معرفی، اثبات و استقرار پایه های اصلی نظام حاکمیت حق است. امام سجاد (ع) در این دعا سعی در مقابله و خنثی سازی گفتمان باطل و معرفی و جایگزینی گفتمان حق هم چنین، معرفی و رشد عناصر جامعه توحیدی در ایصال به حاکمیت نظام حق دارد.
اسم سازی و استعاره دستوری در داستان «شلغم میوه بهشته» از علی محمّد افغانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۳
143 - 159
حوزههای تخصصی:
عامه، واقعیت ذهنی را با تجربه عینی بیان می کنند و برای انتقال، از جایگزینی یک ابزار دستوری به جای یک ابزار دیگر بهره می گیرند. بسامد این جایگزینی استعاری می تواند نشانه ای سبکی باشد. این جستار توصیفی- تحلیلی، بر اساس نظریه نقش گرایی، فرایندها و استعاره های دستوری داستان «شلغم میوه بهشته» نوشته علی محمّد افغانی را، بررسی نموده است. این داستان از آثار رواییِ واقع گراست که بر محور زبان استعاری می چرخد و هر سه نوع استعاره دستوری (ا ندیشگانی، بینافردی و متنی) در آن دیده می شود. بازنمایی تجربه در گفتگوی مشارکان این داستان، بیشتر بر پایه انتقال فرایند ذهنی به مادی است؛ زیرا نویسنده می داند که با استفاده از نظام گذرایی استعاره دستوری، مفاهیم انتزاعی و ذهنی، برای مخاطب عام قابل فهم تر می شود؛ اما، انتقال و جابه جایی فرایندهای مادی به ذهنی در کمترین مقدار خود در این اثر نمود دارد و دلیل انعکاس افعال به شکل مادی، شفافیت و صریح بودن است و نویسنده نخواسته است که تجربه خود را نیازمند تأویل و تفسیر کند (جدول فراوانی ارائه شده است). افغانی با توجه به معنای ذهنی و نمود تجربه بیرونی آن، از فعلی عملگرا که بار معنایی کنش را به درستی انتقال دهد، استفاده می کند و در بازنمایی حالات حاکم بر کنشگران متأثر از گفتگوی موجود طبقه کاربران است. در این رمان، بیشتر با اسم سازی که اصلی ترین نمود استعاره گذرایی است، فرایندها (افعال)، به صورت استعاری به اسم تبدیل شده اند و نویسنده با این انتقال در نوع دستوری، باعث برجستگی پیام و سخن مشارکان شده است. در این اثر، معنای اندیشگانی هم ناظر بر تجربه های نویسنده از دنیای بیرون است.
بررسی زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی با تکیه بر چارچوب نظری زایایی پلاگ (2003) می پردازد. بدین منظور نگارندگان از پیکره ای برگرفته از پایگاه دادگان زبان فارسی، 1300 اسم مرکب استخراج کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها پیکره بنیاد است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده از پیکره پژوهش، این گونه نتیجه گرفتند که تنها روش کمی سنجش زایایی فرایندهای واژه سازی که پلاگ (2003) معرفی کرده، شمارش بروندادهای یک فرایند واژه سازی است. همچنین، زایاترین الگوی اسم مرکب ساز در میان الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) است. به علاوه، روش های مختلف سنجش میزان زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب، نتایج متفاوتی را از میزان زایایی این الگوها ارائه می دهد. تحلیل داده های استخراج شده از پیکره پژوهش نشان می دهد که در میان الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) بیشترین زایایی را دارد و الگوهای (ضمیر + اسم، ضمیر + ستاک فعلی (حال)، اسم + فعل امر و عدد + عدد) با بسامد نوع 1 واژه، غیرزایاترین الگوی سازنده اسم مرکب بوده و از کم ترین میزان زایایی برخوردارند.