مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
مهارت های مقابله ای
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مدل ماتریسی در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی انجام شده است. روش: در یک طرح شبه آزمایشی 23 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در دو گروه آزمایشی(11 نفر) و گواه (12 نفر) انتخاب شدند. گروه آزمایشی32 جلسه (به مدت هشت هفته) تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنیهای پژوهش توسط پرسشنامه مهارت های مقابله ای با سوءمصرف الکل (که برای سوء مصرف مواد نیز کارایی بالایی دارد) و نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری سه ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کواریانس چند متغیری، تحلیل کواریانس تک متغیری و خیدو استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون های تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که تفاوت معنا داری بین دو گروه در افزایش مهارت های مقابله ای در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود دارد. همچنین، نتایج آزمون خیدو نشان داد که تفاوت معنا داری بین فراوانی بازگشت در دو گروه وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مدل ماتریسی در پیشگیری از بازگشت به اعتیاد و افزایش مهارت های مقابله ای مؤثر است.
بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی-ارتباطی بر رضایت شغلی کارکنان سایپا یدک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی ارتباطی بر رضایت شغلی کارکنان سایپا یدک بود. مهارت های ارتباط مؤثر، ابراز وجود و حل مسأله یا تعارض آموزش داده شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری ١٢٠٠ نفر از کارکنان سایپا یدک بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود؛ ابتدا با استفاده از نتایج پرسشنامه رضایت شغلی JDI ،که شرکت هر ٦ ماه برای سنجش رضایت شغلی کارکنان توزیع می کند، تعمیرگاه شماره ٤ به لحاظ پایین بودن نمره های مؤلّفه های همکاران و سرپرستی به عنوان واحد نمونه گیری انتخاب شد. سپس برای سنجش رضایت شغلی این واحد، از پرسشنامه رضایت شغلی اسپکتور استفاده شد و٢٤ نفر به عنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. برای گروه آزمایش برنامه آموزشی مهارت ها طی ٨ جلسه یک ساعت و نیمه اجرا شد. ابزار سنجش پژوهش پرسشنامه رضایت شغلی اسپکتور، پرسشنامه مهارت های مقابله ای موس و بیکلینگر و پرسشنامه مهارت ابراز وجود بود. در رابطه با فرضیه های پژوهش از آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی ارتباطی بر رضایت شغلی، مهارت ابراز وجود و مهارت های مقابله ای کارکنان اثربخش بوده است. لذا آموزش این مهارت ها به شیوه های مختلف حضوری و رسانه ای توصیه می شود.
اثر بخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی ( MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی انجام شده است.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی 24 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در دو گروه آزمایشی و گواه ( هر گروه 12 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت هشت هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی های پژوهش توسط پرسشنامه مهارت های مقابله ای با سوء مصرف الکل (که برای سوء مصرف مواد نیز کارایی بالایی دارد) و نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری سه ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA)، تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری (ANCOVA) و خی دو استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در افزایش مهارت های مقابله ای در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون خی دو نشان داد که تفاوت معنی داری بین فراوانی بازگشت در دو گروه وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت به اعتیاد و افزایش مهارت های مقابله ای مؤثر است
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر تنیدگی والدینی مادران دارای کودک ناشنوا 1-3ساله شهر گرگان 1391(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ادراک تنیدگی در نظام والد-کودک را تنیدگی والدینی گویند که ویژگی های تنیدگی زای کودک و پاسخ های والدین به این ویژگی ها را در برمی گیرد. بنابراین آموزش مهارت های تنیدگی به ویژه به والدین کودکان با نیازهای ویژه ازجمله ناشنوا بسیار حایز اهمیت است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با تنیدگی والدینی، مادران کودکان ناشنوا 1 تا 3 ساله صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر، از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش، شامل مادران دارای کودک ناشنوای تحت پوشش اداره بهزیستی شهر گرگان بودند. ابتدا 24 نفر از این مادران به صورت تصادفی انتخاب، سپس با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و گواه (12 نفر) جاگماری شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه مهارت های مقابله با تنیدگی والدینی را آموزش دیدند. هر دو گروه نیز در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه مقیاس تنیدگی والدینی بری و جونز (1995) مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش مهارت های مقابله با تنیدگی، سطح تنیدگی مادران کودکان ناشنوادر گروه آزمایش را به طور معناداری کاهش داده است. نتیجه گیری: برنامه مقابله با تنیدگی ارائه شده، می تواند میزان تنیدگی این مادران را در حد قابل توجهی کاهش دهد.
اثربخشی مددکاری گروهی در توسعه مهارت های مقابله ای و پیشگیری از عود در افراد معتاد
حوزه های تخصصی:
مددکاری گروهی از جمله روش های مؤثر و کارآمد برای درمان اختلالات و بیماری هایی نظیر اعتیاد به شمار می رود.
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مددکاری گروهی به شیوه شناختی رفتاری بر توسعه مهارت های مقابله ای و پیشگیری از عود در افراد معتاد می باشد.
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی است و در جمله تحقیقات تجربی قرار می گیرد. تعداد 30 نفر از معتادانی که در مرکز خود معرفِ بهزیستی شهر تهران دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مددکاری گروهی به شیوه شناختی رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه درمان خاصی دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان در پژوهش، در آغاز پژوهش و دو ماه پس از پایان درمان، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای کارور را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها روش های آمار توصیفی، آزمون خی دو و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر به کار برده شدند.
نتایج آزمون خی دو گویای معنادار بودن تفاوت دو گروه از لحاظ میزان عود بود (01/0 P<). آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر بین دو گروه از نظر میزان بهره گیری از راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و اثر تعاملی سبک مقابله ای مسئله مدار در مرحله پس از آزمون تفاوت معنادار نشان داد (001/0 P<).
درمان مددکاری گروهی به شیوه شناختی رفتاری در توسعه سبک های مقابله ای و پیشگیری از عود افراد معتاد مؤثر است.
بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر کیفیت زندگی و میزان درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیماری سرطان مشکلات فراوانی در ابعاد جسمانی، روان شناختی و اجتماعی از جمله تحمل درد و کاهش کیفیت زندگی ایجاد می کند. هدف: این مطالعه با هدف اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر میزان درد، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان ساکن در شهرستان دزفول انجام شد. روش: این تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری است. برای این منظور طی دعوت نامه ای غیر رسمی از 34 بیمار که دارای شرایط مطالعه بودند ثبت نام به عمل آمد. این بیماران به صورت تصادفی به دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه 8 هفته ای 5/1 ساعته مهارتهای مقابله با استرس (لازاروس و فولکمن، 1984) قرار گرفت و گروه کنترل تا پایان برنامه برنامه درمانی عادی خود را دریافت نمودند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه، پرسشنامه مختصر شدت درد و پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج توصیفی نشاندهنده وضعیت بهتر گروه آزمایش در متغیرهای کیفیت زندگی و ابعاد آن و درد و ابعاد آن، نسبت به گروه کنترل بود. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نیز با کنترل اثر پیش-آزمون، نشان داد که آموزش مهارتهای مقابله با استرس باعث بهبود در کیفیت زندگی و ابعاد عملکردی و علائم آن در بیماران مبتلا به سرطان سینه شده است. همچنین این برنامه در کاهش شدت درد و کاهش تداخل درد در عملکرد روزمره این بیماران شده است.
منابع استرس زای آموزش بالینی پرستاری و سبک های مقابله ای دانشجویان در برابر آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: دانشجویان پرستاری برخلاف بسیاری از گروه های دانشجویی دیگر، به دلیل مسایل مربوط به رشته تحصیلی و حرفه خود با عوامل استرس زای زیادی مواجه هستند که لازم است خود را با این شرایط وفق دهند. از طرفی، براساس تئوری های روان شناختی، سبک های مقابله ای نقش مهمی در کاهش استرس و در نتیجه سلامت عمومی افراد دارند. لذا این پژوهش با هدف تعیین منابع استرس زای آموزش بالینی و سبک های مقابله ای در دانشجویان پرستاری انجام گرفت.
ابزار و روش ها: در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، 309 نفر از دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه در سال 1393 به صورت تمام شماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها، فرم مشخصات جمعیت شناختی، مقیاس استرس درک شده و پرسش نامه مهارت های مقابله ای بود. داده های به دست آمده با نرم افزار آماری SPSS 20 و آزمون های آنالیز واریانس، کروسکال- والیس و همبستگی اسپیرمن مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: استرس ناشی از اساتید و کادر پرستاری، رتبه یک و استرس ناشی از مراقبت از بیماران رتبه آخر را به خود اختصاص دادند. دانشجویان پرستاری مهارت های مقابله ای مساله مدار را بیشتر از سبک مقابله ای هیجان مدار به کار می گرفتند. میانگین نمره کلی استرس و نیز نمره کلی سبک های مقابله ای در بین دانشجویان دختر و پسر و در بین دانشجویان سال های تحصیلی مختلف تفاوت آماری معنی داری داشت. (05/0p<). همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین استرس درک شده آموزش بالینی و سبک مقابله هیجان مدار مشاهده شد (3/0=r0؛ 0001/0=p).
نتیجه گیری: استرس ناشی از اساتید و کادر پرستاری، بیشترین عامل استرس زای آموزش بالینی در دانشجویان پرستاری است. همچنین دانشجویان پرستاری مهارت های مقابله ای مساله مدار را بیشتر از سبک مقابله ای هیجان مدار به کار می برند.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی بر پیشگیری از عود بعد از مرحله سم زدایی در افراد ترک کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی بر پیشگیری از عود در افراد ترک کننده مواد بعد از مرحله سم زدایی انجام شده است.
روش: در یک طرح نیمه آزمایشی گروهی 39 نفر با تشخیص وابستگی به مواد افیونی (بر پایه معیارهای تشخیصی (DSM- IV- R) که مرحله سم زدایی را به پایان رسانده و به مرکز جمعیت آفتاب شهر تهران مراجعه کرده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی (گروه مهارت های مقابله ای و سبک زندگی) و یک گروه کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایشی اول و دوم در 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی قرار گرفت و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکرد و در انتظار درمان ماند. آزمودنی های مورد پژوهش از طریق آزمایش مورفین قبل از شروع درمان و 4 ماه پس از پایان درمان گروهی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون خی دو استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین فراوانی عود در سه گروه مهارت های مقابله ای، سبک زندگی و کنترل وجود داشت (01/0P<). همچنین بین فراوانی عود در دو گروه مهارت های مقابله ای و سبک زندگی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که هر دو آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی در پیشگیری از عود در گروه های مورد مطالعه موثر بوده اند. همچنین بین اثربخشی دو گروه آموزشی در پیشگیری از عود در مرحله پی گیری تفاوتی مشاهده نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی به نحو قابل توجهی موجب پیشگیری از عود در افراد تحت آموزش می شود.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد دینی بر کاهش افسردگی زندانیان زن استان قم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
افسردگی یکی از اختلالات روانی شایع به ویژه در میان زنان زندانی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد دینی بر کاهش افسردگی زندانیان زن صورت گرفته است. پژوهش حاضر بر اساس روش تحقیق دو گروهی پیش آزمون و پس آزمون و جامعة آماری زنان زندان مرکزی استان قم انجام شده است. شرکت کنندگان پس از پاسخ به پرسش نامه افسردگی بک (ابزار آزمون) به دو گروه 11 نفری (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. در روش مداخلة پژوهش نیز به گروه آزمایش مهارت های مقابلة اسلامی توکل، ذکر خداوند، صبر، دعا و مناجات، اعتراف و توبه، نماز و امیدواری به خداوند آموزش داده شد. پس از انجام پس آزمون برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های توصیفی و آزمون کواریانس استفاده شده است. بر طبق یافته های پژوهش می توان گفت آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد دینی بر کاهش افسردگی موثر است.
تأثیرآموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف:دیابت نوع یک بیماری خانواده نام گرفته است، چراکه ابتلای فرزند به دیابت سیستم خانواده را با فشارها و تنش های فراوانی مواجه می کند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مقابله با تنیدگی بر نشانه های بالینی مادران دارای نوجوان مبتلابه دیابت نوع یک بوده است.
تأثیر مهارت های مقابله ای بر خودکنترلی و خودکارآمدی امتناع از رفتارهای پرخطر (مطالعه عوامل محافظت کننده رفتارهای پرخطر نوجوانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
1 - 23
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در بسیاری از نوجوانان، میل شدیدی برای برقراری ارتباط ثم بخش وجود دارد، ولی اغلب در برخوردها و ارتباطات با دیگران، ناتوان هستند؛ بنابراین، هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر مهارت های مقابله ای بر خودکنترلی و خودکارآمدی امتناع از رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان است.<br /> روش شناسی: از آنجایی که سؤال اصلی این پژوهش این است که آیا خودکنترلی و خودکارآمدی امتناع از رفتارهای پرخطر تحت تأثیر نوع خاصی از مهارت های مقابله ای( مسئله مدار، هیجان مدار و اجتنابی) قرار دارد، از روش پژوهش علّی- مقایسه ای استفاده شد. به منظور انجام پژوهش، 120 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و از آنان درخواست شد که پرسش نامه خودکنترلی، خودکارآمدی امتناع از رفتارهای پرخطر و پرسش نامه مهارت های مقابله ای را تکمیل کنند.<br /> یافته ها: نتایج تحلیل مانوا نشان داد که مهارت های مقابله ای(مسئله مدار، هیجان مدار و اجتنابی) بر خودکارآمدی و مؤلفه های آن تأثیر دارد ولی بر خودکنترلی امتناع از رفتارهای پرخطر تأثیر ندارند.<br /> نتیجه گیری: کمبود مهارت های زندگی منجر به خودکارآمدی پایین در نوجوان می شود و این عامل نوجوانان را برای مقاومت در برابر فشار دوستان و مشکلات زندگی ناتوان می سازد. به نحوی که، خودکنترلی و خودکارآمدی پایین از طریق ناتوان سازی در به تعویق انداختن لذت ها بر رفتارهای پرخطر تأثیر می گذارد.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد شناختی رفتاری مثبت گرا بر شادکامی دانش آموزان متوسطه دارای مشکلات سازگاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۲
54-71
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تأثیر آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد شناختی-رفتاری مثبت گرا بر شادکامی دانش آموزان متوسطه دارای مشکلات سازگاری بود. تحقیق براساس مطالعات آزمایشی میدانی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. با معرفی معلمان، اجرای آزمون ها و غربالگری، از بین جامعه دانش آموزان دختر 15-14ساله دارای مشکلات سازگاری دوره متوسطه اول شهرستان ساری در سال تحصیلی 94– 1393، 40 نفر انتخاب و با استفاده از روش آرایش تصادفی، 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار سنجش پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. سپس دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 14 جلسه (هر هفته دو جلسه 5/1ساعته)، تحت آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد شناختی-رفتاری مثبت گرا(فریدنبرگ، b2010) قرار گرفته و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس بیانگر تفاوت معنادار شادکامی در بین گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون بوده که نشان می دهد آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد شناختی-رفتاری مثبت گرا می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید جهت افزایش شادکامی و در نتیجه کارآمدی بهتر دانش آموزان دارای مشکلات سازگاری بکار رود.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای بر اثرات استرس پس از سانحه نوجوانان بهبودیافته از پاندمیک کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
275 - 286
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای بر اثرات استرس پس از سانحه دانش آموزان بهبود یافته پاندمیک کرونا بود. روش پژوهش: روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه ی آماری دانش آموزان دختر 12تا 17 ساله بهبود یافته از بیماری کرونای در مقطع متوسطه مشغول به تحصیل سال 1400-1399 شهر بم بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس، 30 دانش آموز بستری و بهبودیافته پاندمی کرونا انتخاب و به صورت تصادفی درگروه های 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی دوازده جلسه 45 دقیقه ای بسته آموزشی الکساندر (2002) را دریافتند کردند؛ ابزار پژوهش پرسشنامه اختلال استرس پس از ضربه ویدرز و همکاران (1993) بود؛ دادههای به دست آمده با استفاده از واریانس اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارت های مقابله ای بر علائم و نشانه های تجربه مجدد حادثه آسیب زای تروماتیک (69/10=F، 003/0=P)، علائم و نشانه های کرختی عاطفی (93/5=F، 020/0=P) و علائم و نشانه های برانگیختگی (80/10=F، 002/0=P) در مرحله پس آزمون موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، نیاز است مداخلات آموزشی و درمانی در راستای کاهش مشکلات روانشناختی و تقویت ویژگی های روانشناختی مثبت جهت مقابله با بیماری کرونا صورت گیرد؛ لذا با توجه شیوع بالای اختلالات روانی و تاب آوری پایین در هنگام شیوع بیماری و پیامدهای ناشی از آن، مداخلات روان شناختی پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه بین مهارتهای مقابله ای کارکنان با رضایت مشتریان در شعب بانک سپه شهرکرمان
مقدمه: این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین مهارتهای مقابله ای کارکنان بانک سپه شهر کرمان با رضایت مشتریان آن و با ترکیبی از دو زمینه مدیریت و روانشناسی انجام شد. مهارتهای مقابله ای در این تحقیق بر گرفته از تئوری مهارتهای مقابله ای لازاروس و فولکمن و شامل دو بعد مساله مدار و هیجان مدارمی باشد. روش: پرسشنامه مرتبط با آن در بین کارکنان 29 شعبه بانک سپه شهر کرمان و پرسشنامه رضایت مشتریان سروکوال در بین 384 نفر مشتریان شعب توزیع و سپس داده ها با کمک نرم افزار spss20 و آزمون پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها بیانگر این بود که هیچگونه رابطه ای بین مهارتهای مقابله ای و ابعاد با رضایت مشتریان وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج نیز حاکی از آن بود که افراد شرکت کننده در این آزمون قادر نبودند مواقع تنش زا را به خوبی مدیریت نمایند.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای بر تنظیم هیجانی در نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنظیم هیجان عامل مهمی در تعیین سلامتی و داشتن عملکرد موفق در تعاملات اجتماعی است و نقص در آن با بزهکاری و رفتار پرخاشگرانه رابطه دارد، بنابراین بررسی نقش عوامل موثر در مدیریت هیجانات دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای بر تنظیم هیجانی در نوجوانان بزهکار بود. روش این پژوهش از نوع طرح آزمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان بزهکار ساکن در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در نیم سال اول 1394 بود که تعداد 50 آزمودنی به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایشی (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش مهارت های مقابله ای قرار گرفتند و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی های مورد پژوهش به سؤالات مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی (DERS)پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمره های دشواری در تنظیم هیجانی در گروه آزمایشی و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0p≤). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که میزان بهبودی درتنظیم هیجانات نوجوانانی که در معرض مهارت های مقابله ای قرار گرفتند، بیشتر از افرادی است که این مداخله را دریافت نکردند. بنابراین پیشنهاد می شود که در کانون های اصلاح و تربیت مهارت های مقابله ای به مربیان آموزش داده شود تا آنان با گذراندن این دوره ها بتوانند این مهارت ها را به مددجویان آموزش دهند
اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۲۴۸-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی بر نگرش های ناکارآمد و مهارت های مقابله ای در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان در سال 1397 بود. از این بین، 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه نگرش ناکارآمد و پرسشنامه مهارت های مقابله ای را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله بازآموزی اسنادی در 7 جلسه 120 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و مداخله بازآموزی اسنادی باعث بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از مداخله بازآموزی اسنادی بر بهبود نگرش های ناکارآمد و مقابله هیجان مدار تأکید کنند.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
165 - 182
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و براساس گردآوری داده ها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مربیان پیش دبستانی شهرستان ایذه در سال 1399 می باشد. از بین جامعه هدف، 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی (15) و گواه (15) گمارده شدند. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. گروه آزمایشی در 10 جلسه 45 دقیقه ای در طول دو ماه، آموزش هوش هیجانی را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده در پیش آزمون و پس آزمون شامل مقیاس مسئولیت پذیری گاف و سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زای اندلر و پارکر بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش هوش هیجانی موجب افزایش مسئولیت پذیری (001/0>p، 20/20=F) و مهارت های مقابله ای مساله مدار (003/0>p، 25/11=F) و کاهش مهارت های مقابله ای هیجان مدار (001/0>p، 75/14=F) و اجتنابی (004/0>p، 07/5=F) گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است. بر مبنای یافته های حاصل می توان گفت آموزش هوش هیجانی بر مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی تأثیر معناداری داشته است. لذا پیشنهاد می شود از آموزش هوش هیجانی برای بهبود مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی استفاده شود..
کیفیت زندگی حرفه ای، همدلی و راهبردهای مقابله با آن در روان شناسان بالینی جوان در لاهور، پاکستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف همدلی، سبک های مقابله ای و کیفیت زندگی حرفه ای نقش مهمی در زندگی حرفه ای افراد دارند. تحقیقات متعدد نشان می دهند تجربه پیامدهای نامطلوب شفقت و همدلی اغلب به خستگی شفقت و همچنین فرسودگی شغلی منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی بین همدلی، راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی حرفه ای و نقش تعدیل کننده تجربه کار در میان روان شناسان بالینی جوان در لاهور، پاکستان طراحی شد. مواد و روش ها برای بررسی روابط بین متغیرهای مطالعه در یک مدل، از طرح تحقیق پیمایشی همبستگی استفاده شد. از روش نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها از شرکت کنندگان 23 تا 37 ساله، با 1 تا 10 سال سابقه کار استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های استانداردشده که شامل پرسش نامه همدلی تورنتو (TEQ)، پرسش نامه پاسخ مقابله ای مختصر (COPE) و مقیاس کیفیت زندگی حرفه ای (ProQoL) بود، جمع آوری شدند. داده ها با آزمون آلفای کرونباخ، آمار توصیفی، تحلیل همبستگی، تحلیل طبقه بندی و تحلیل تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها یافته ها نشان دهنده ارتباط قوی بین همدلی، راهبردهای مقابله سازگارانه و رضایت از شفقت است. تجزیه وتحلیل تعدیلی نشان داد همدلی و سال ها تجربه کاری به طور معنا داری کیفیت زندگی حرفه ای را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری روانشناسان بالینی و دانشجویان باید برای تحریک و تقویت بیشتر مهارت های حل مسئله و سازگاری برای برآوردن الزامات شغلی پویا و پیچیده، آموزش ببینند.