ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۸۸۱ تا ۲۱٬۹۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
۲۱۸۸۱.

بررسی رابطه معنای زندگی با رضایت زناشویی وانعطاف پذیری روانی زوجین

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی انعطاف پذیری روانی زوجین رضایت زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
این پژوهش باهدف بررسی رابطه بین معنای زندگی با رضایت زناشویی و انعطاف پذیری روانی زوجین انجام شد و تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زوجین ساکن در منطقه 1و2 شهرستان نیشابور بود که اعضای جامعه 4000 هزار نفر و از این تعداد 384 نفر با توجه به جدول مورگان با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند پرسشنامه های معنای زندگی استگر، رضایت زناشویی انریج و دنیس ووندروال بر روی آن ها اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین معنای زندگی و رضایت زناشویی و انعطاف پذیری روان شناختی همبستگی مثبت و مستقیم وجود دارد. بنابراین بین معنای زندگی و رضایت زناشویی و انعطاف پذیری روان شناختی رابطه وجود دارد. فرضیه اصلی پژوهش تائید شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مدل به طور کامل معنادار است و مدل رگرسیونی مناسب است. ضرایب استاندارد و غیراستاندارد رگرسیون چندگانه نشان داد رضایت زناشویی و انعطاف پذیری روان شناختی زوجین می توانند معنای زندگی در افراد نمونه را پیش بینی کنند. مثبت بودن ضریب رگرسیون برای متغیرهای رضایت زناشویی و انعطاف پذیری روان شناختی بدین معناست که هر چه نمرات آن ها بیشتر بوده، نمرات معنای زندگی آنان نیز بیشتر بوده است و بالعکس. درنتیجه بین معنای زندگی و رضایت زناشویی و انعطاف پذیری روان شناختی رابطه وجود دارد.
۲۱۸۸۲.

اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده

کلیدواژه‌ها: معنویت درمانی بهزیستی روان شناختی خود شفقت ورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۱
پیش زمینه و هدف: اختلال سوءمصرف مواد می تواند بسیاری از بیماران وابسته به مواد را به اختلالات روان شناختی ازجمله اضطراب و افسردگی مبتلا گرداند و باعث کاهش بهزیستی روان شناختی گردد. پژوهش حاضر باهدف اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده صورت پذیرفت. مواد و روش کار: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به مراکز درمان اعتیاد شهر تبریز در سال 1402 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند با در نظر داشتند ملاک های ورود و خروج انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه 90 دقیقه معنویت درمانی گروهی به قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و شفقت خود ریس و همکاران (2011). داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگه دارنده اثربخش است (50/0>p). بحث و نتیجه گیری: بنابراین در حیطه سلامت مربوط به افراد وابسته به مواد می توان مداخلات مبتنی بر معنویت را به منظور ارتقای سلامت روان این افراد مورداستفاده قرارداد، چراکه معنویت درمانی در این افراد می تواند برافزایش بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی مؤثر باشد.
۲۱۸۸۳.

مقایسه اثربخشی بازتوانی شناختی رایانه ای و تمرین های عملی عصب روانشناختی بر حافظه-کاری و نشانگان بالینی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی

کلیدواژه‌ها: بازتوانی شناختی رایانه ای تمرین های عملی عصب روانشناختی حافظه کاری نشانگان بالینی اختلال نقص توجه/بیش - فعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۹۹
مقدمه: باتوجه به افزایش آمار کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی نسبت به سال های گذشته و نیز نیاز جامعه مبنی بر داشتن اطلاعات درست و دقیق علمی پیرامون این اختلال، ضروری است تا با انجام پژوهش و بررسی های دقیق تر در جامعه جهت درمان این اختلال اقدام شود . هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بازتوانی شناختی رایانه ای و تمرین های عملی عصب روانشناختی بر حافظه کاری و نشانگان بالینی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش کلیه کودکان 7 تا 11 سال مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به روانپزشکان اطفال و روانشناسان کودک شهر تهران در ماه های فروردین تا شهریور سال 1401 بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 کودک انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون حافظه کاری وکسلر(WISC-R) و ویرایش چهارم مقیاس سوانسون، نولان و پلهام SNAP-IV بهره برده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله بازتوانی شناختی رایانه ای و تمرین های عملی عصب روانشناختی نسبت به گروه گواه تفاوت معنی داری در مرحله پس آزمون و پیگیری بر حافظه کاری و نشانگان بالینی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی ایجاد کرده اند. نتیجه گیری: نتایج گویایی این است که در متغیرهای حافظه کاری و نشانگان بالینی، آموزش بازتوانی شناختی رایانه ای و تمرین های عملی عصب روانشناختی اثربخشی یکسانی داشته اند.
۲۱۸۸۴.

الزامات استقرار نظام تضمین کیفیت در آموزش عالی و پژوهش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی تضمین کیفیت اعتبارسنجی رتبه بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۸۸
کیفیت نظام آموزش عالی و پژوهش کشور و ایجاد سازوکارهای لازم برای ارزیابی آن، به عنوان یکی از مسائل اصلی این حوزه مطرح است. این پژوهش به منظور ارائه راهکارهایی برای اصلاح و تکمیل نظام تضمین کیفیت آموزش عالی و پژوهش کشور با بررسی اقدام ها و فعالیت های ارزیابی گذشته و تحلیل و آسیب شناسی وضعیت موجود انجام گرفته است. همچنین، به منظور شناسایی تجارب برتر، مطالعه تطبیقی نظام تضمین کیفیت آموزش عالی و پژوهش بر چهار کشور منتخب آمریکا، فرانسه، چین و ترکیه انجام شد. سپس به مطالعه اسنادی قوانین و اسناد بالادستی این حوزه در کشور پرداخته شد و آسیب شناسی از فعالیت های ارزیابی انجام شده ازسوی نهادهای متولی نظام آموزش عالی و پژوهش کشور صورت گرفت. روایی و پایایی پژوهش با روش بررسی متقابل و نظر متخصصان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت و یافته های پژوهش ۹ آسیب اصلی را مشخص کرد: پراکندگی فعالیت های ارزیابی، دولتی و صوری بودن، ضعف رویکرد علمی و تخصصی، غلبه رویکرد کنترلی، مستمر نبودن ارزیابی ها، فردگرایی در ارزیابی ها، شفافیت پایین فعالیت های ارزیابی، کم توجهی به ذی نفعان مختلف آموزش عالی و پژوهشی، اثربخشی پایین فعالیت های ارزیابی. در پایان، برای رفع آسیب های موجود پیشنهادهایی ارائه شده است: ایجاد نهاد ملی تضمین کیفیت آموزش عالی، مشارکت دادن ذی نفعان مختلف، تغییر رویکرد از درون دادمحوری به برون دادمحوری، انتشار عمومی نتایج ارزیابی و استفاده از آن به عنوان ابزار سیاستی، ایجاد سامانه ملی اطلاعات آموزش عالی و پژوهشی و عضویت در شبکه های تضمین کیفیت بین المللی.
۲۱۸۸۵.

واکاوی اهداف مشارکت عمومی - خصوصی در زمینه بناهای تاریخی شهری (یک مطالعه چند موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد شهری مشارکت بخش عمومی خصوصی گردشگری گردشگری و توسعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۸
یکی از منابع اصلی موجود در شهرهای مختلف کشور که می تواند به پویایی اقتصاد شهرها کمک شایانی کند، بناهای تاریخی است. بناهایی که متولی اصلی حفاظت و بهره برداری از آنها، بخش عمومی است در حالی که این بخش غالباً از منابع مالی و تخصصی کافی بدین منظور برخوردار نیست. ازاین رو، در سال های اخیر مشارکت های عمومی خصوصی به منظور حفظ، احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی به تبع الگوهای خارج از کشور شکل گرفت؛ اما هنوز انگیزه ها و رویکردهای هر یک از طرفین برای ورود به این گونه مشارکت ها مشخص نیست. این پژوهش در پی آن است تا با بررسی تجارب چهار مورد از این بناها در شهرهای مختلف کشور، هدف هر یک از طرفین را مشخص کند. این موضوع می تواند به اتخاذ سیاستگذاری ها و رویکردهای هر یک از طرف های عمومی خصوصی در قراردادهای مشارکتی بعدی منجر شود. بدین منظور، با روش مطالعه موردی از بررسی اسناد، مشاهدات و انجام مصاحبه، داده ها گردآوری شد. در این میان، با 27 نفر که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند مصاحبه و خروجی آنها با استفاده از نرم افزار Maxqda10، مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین برای بررسی مطالعات پیشین- به عنوان تجارب بیرونی- از مرور سیستماتیک استفاده شد ازاین رو 4۰ مقاله انتخاب و متن آنها با استفاده از روش تحلیل مضمون و نرم افزار Maxqda10، تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که بخش عمومی از این مشارکت ها در پی تأمین هزینه های مرمت و حفاظت، تأمین زیرساخت گردشگری، الگوسازی برای بخش خصوصی، حفظ بنا، باز زنده سازی بافت تاریخی، هویت بخشی، انتفاع اقتصادی و اشتغال زایی است. در حالی که بخش خصوصی پرستیژ اجتماعی، شروع سرمایه گذاری در گردشگری، افزایش سرمایه اجتماعی، ایجاد مقصد گردشگری، انتفاع مالی، علایق شخصی و ارائه مهمان نوازی ایرانی را مدنظر دارد. با توجه به تمایل بخش عمومی برای حفظ بناهای تاریخی به عنوان سرمایه ملی و تلاش بخش خصوصی برای تأمین منافع عمومی در این گونه مشارکت ها، دو راهکار کلیدی باید مدنظر قرار گیرد: رعایت استانداردهای حفاظتی مرمتی از سوی بخش خصوصی و راه اندازی صندوق حمایتی سرمایه گذاری از سوی بخش عمومی.  
۲۱۸۸۶.

تبیین بنیان دوگانه «جنس/جنسیت» در سامانه حکمت عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت عملی جنس و جنسیت پایه جنسی و سازه جنسیتی نظریه اعتباریات فمینیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۷۰
تفکیک جنس از جنسیت و سپس عدم ابتناء جنسیت بر جنس که در علوم اجتماعی مطرح شده است به جهت اقتضائات حقوقی و فرهنگی و البته علمی که دارد از جمله مهمترین مباحث اجتماعی رویکردهای علمی است. برای شناسایی نحوه ورود به بحث و قضاوت در مورد چنین دوگانه ای اولین سؤال اینست که چگونه میتوان وارد ادبیات روش شناختی این بحث شد و این سنخ از بحث را شناسایی کرد و بر آن اساس، فضای گفتگوی علمی این بحث را ترسیم کرد تا به جای تقابل رویکردها، امکان گفتگوی رویکردها رخ دهد. از این طریق هم میتوان دغدغه ها و هم استدلال های روش شناختی طرفداران این تفکیک را شناسایی کرد و ادبیات مشترکی را برای پیشبرد بحث فراهم ساخت. سپس در مرحله ای دیگر میتوان در خصوص این تفکیک و سپس ادعای آن مبنی بر عدم ابتناء جنسیت بر جنس به وسیله روشی معتبر داوری کرد. روش این مقاله برای رسیدن به چنین اهدافی ترکیبی از یک نوع ویژه از مطالعه تاریخی ترکیب شده با استدلال عقل همگانی است.دسترسی به سنجش و مقایسه میان رویکردها و پارادایم های فکری نیازمند نوعی از مطالعات علمی و فکری است که تلفیقی از نوع ویژه ای مطالعات تاریخی به همراه دسترسی به استدلال های همگانی است؛ استدلال هایی که عقل بشر فارغ از پارادایم ها و رویکردهای فکری بدان ها حکم می کند. در این مقاله به شناسایی ریشه های تاریخی و فکری تفکیک دو مفهوم جنس و جنسیت در تاریخ شکل گیری دانش جامعه شناسی و مفاهیم آن در آثار امیل دورکیم پرداختیم. در تاریخ جامعه شناسی کلاسیک، دورکیم در سراسر آثار خود از تمایز مفهومی وجدان فردی و جمعی استفاده کرد.   تاریخ دریافت: 09/05/1402تاریخ پذیرش: 09/09/1402  واژگان کلیدی:حکمت عملی،جنس و جنسیت،پایه جنسی و سازه جنسیتی،نظریه اعتباریات،فمینیسم  او براساس این تمایز توانست واقعیت های اجتماعی، هویت تغییرپذیر واقعیت اجتماعی و حقوق به منزله هنجارهای حافظ اجتماع را به خوبی توضیح دهد و از این طریق، نظریه همبستگی مکانیکی و ارگانیکی را در توصیف جوامع سنتی و مدرن بنیان نهاد. دورکیم این کار را از طریق مفاهیم تشابه و تمایز و تقسیم کار صورت داد. درواقع، تقسیم کار موجب شکل گیری نوع خاصی از همبستگی میان انسان ها می شود، در حالیکه همبستگی براساس تمایز در وجدان های جمعی انسان هاست. این نوع از تقسیم کار و در نتیجه این نوع از همبستگی موجب شکل گیری واقعیت اجتماعی جدید به همراه حقوق ویژه خود می شود. این مطالعه تاریخی به ما نشان میدهد که پایه های فکری مورد نیاز این تفکیک چه بوده و چگونه فضای فکری برای تولّد این مفهوم سازی در دهه 70 میلادی آماده بوده و چه شرایطی موجب ظهور این تفکیک مفهومی شده است؛ شرایطی که شاید نتوان تقریر سرراست آن را در ادبیات کنونی مباحث جنسیت و مطالعات فمینیستی به دست آورد. خیلی پیشتر از این، روند مفهومی و فکری برای تبیین دگرگونی حقوق اجتماعی جنبش های فمینیستی برای احقاق حقوق زنان در جامعه غربی آغاز شده بود، اما هنوز پایه علمی و مفهومی برای نفوذ به جریان علم اجتماعی را پیدا نکرده بود تا اینکه در سال 1972 توسط اوکلی و به شکلی صریح تمایز جنس و جنسیت مبتنی بر اینکه جنسیت امری است که از سوی جامعه تعیین می شود نه اینکه پایه ای طبیعی داشته باشد، در جامعه شناسی تثبیت شد و راه مبارزات حقوقی به شکل رسمی و علمی برای جنبش ها ی فمینیستی فراهم شد و پایه مفهومی و علمی مناسب خود را پیدا کرد.اما آیا این زمینه جامعه شناختی اولیه در تمایز وجدان فردی و جمعی و این شکل تعین یافته آن در تمایز جنس از جنیست تمایز مفهومی درستی است؟پاسخ به این پرسش مستلزم در دست داشتن ابزاری علمی و همگانی برای این داوری و سنجش مفهوم سازی ها در علم اجتماعی است. این ابزار چیزی نیست جز معرفتی که وابسته به هیچ نظریه و دیدگاه خاص علمی نباشد و هر انسانی به صورت همگانی امکان ارائه پاسخ به آن را داشته باشد. این ابزار در واقع استدلالی است همگانی که مقدم بر هر نظریه ای قرار دارد و علامه طباطبایی آن را پیش از تقریر نظریه اعتباریات بیان کرده است.یک استدلال انسان شناختی به عنوان پایه علوم اجتماعی که از فرانظریه اعتباریات علامه طباطبایی گرفته شده است این امکان را فراهم می سازد تا بر اساس آن بتوان اولاً میان مفاهیم جریان رایج فکری علوم اجتماعی با حکمت عملی دوره اسلامی مقایسه ای فکری انجام داد و ثانیاً تفکیک مفهومی فوق را به داوری نشست.بر طبق این استدلال دو سطح از زندگی انسان تصویر می شود که یکی بخش طبیعی بدنی و دیگری بخش ذهنی و کنشی و اجتماعی اوست. برای نشان دادن اینکه کدام یک از این دو سطح اصل و دیگری فرع آن محسوب می شود علامه طباطبایی پرسشی مطرح می کند که با از بین رفتن کدام یک از این دو بخش است که مرگ اتفاق می افتد. آیا مرگ بواسطه تعطیل شدن بخش اول است یا بواسطه تعطیلی بخش دوم. جواب روشن است. در نتیجه بخش اصلی، بخش اول خواهد بود که زندگی انسان بواسطه آن ممکن می شود و بخش دوم بر پایه بخش اول بنا خواهد شد. نام بخش اول را پایه جنسی و بخش دوم را سازه جنسیتی نامیدیم.به بیان دیگر نشان دادیم واقعیت های انسانی و اجتماعی با عنوان «سازه» مبتنی بر بخش اصلی و «پایه» در انسان و متناسب با آن شکل می گیرند، به نحوی که سازه جنسیتی را نمی توان فارغ از پایه جنسی دانست و به نوعی قائل به تفکیک جنس از جنسیت شد. سازه جنسیت افراد که ساخته اجتماع است، تنها بر اساس اجتماع ساخته نشده است، بلکه این سازه اجتماعی بر امری با عنوان پایه جنسی که طبیعت بدنی و فیزیکی او باشد نهاده شده است. ازاین رو تفکیک دو مفهوم جنس و جنسیت که متضمن این ایده است که جنسیت فارغ از جنس ساخته می شود و صرفاً ساخته اجتماع است نمی تواند تفکیکی درست و بنابراین مفهوم سازی درستی باشد؛ زیرا مفاهیم و تفکیک میان آنها متضمن محتواهایی هستند که به صورت خودکار خود را بر اندیشه انسان و جامعه بار می کنند. ازاین رو استفاده از این تفکیک مفهومی محتواهایی را وارد ادبیات فکری و فرهنگی جامعه می کند که با داده های عقل همگانی سازگار نیستند. بنابراین لازم است برای انتقال این معرفت بدست آمده از استدلال همگانی، افزون بر عدم انفکاک مفهومی، در واژگان اشاره کننده به آن نیز این واقعیت اعمال شود. از این رو دو واژه «پایه جنسی» و «سازه جنسیتی» که بیانگر رابطه وجودی سازه و پایه و عدم انفکاک پایه از سازه است برای سطح زبانی این معرفت پیشنهاد شد. با این وصف، نمی توان جنسیت را در پایه خود امری برساخته اجتماع دانست، گرچه در مرتبه بقاء و بازتولید، این جامعه است که تصمیم می گیرد چه سازه های زنانه یا مردانه ای را حفظ کند، بازتولید کند و یا برای حفظ جامعه و زندگی افراد جامعه تغییر دهد. این اصل نیز توسط نظریه اعتباریات علامه طباطبایی تحت «اعتبار تغییر» قابل توضیح است.
۲۱۸۸۷.

تحلیل جامعه شناختی بسترها و زمینه های خشونت اقتصادی علیه زنان؛ مورد مطالعه، زنان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان خانواده خشونت علیه زنان خشونت اقتصادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
خشونت علیه زنان یکی از مسائل مهم در جامعه شناسی و از مصادیق نقض حقوق بشر است که به طور گسترده ای در سطح جهانی رخ می دهد. یکی از ابعاد این خشونت، خشونت مالی یا اقتصادی علیه زنان از سوی همسر است که در آن زوج به واسطه قراردادن زوجه در مضیقه مالی، گذران زندگی را برای زنان فاقد درآمد با مشکل مواجه می سازد. این مقاله قصد دارد به صورت مجزا و با رویکردی جنسیتی مسئله خشونت مالی شوهر علیه زن را مورد واکاوی قرار داده و با درهم آمیختن ابعاد جامعه شناختی و اقتصادی این مسئله به فهم عمیقی از ابعاد ناگفته و مصادیق پیدا و پنهان بسترها و زمینه های خشونت اقتصادی علیه زنان در خانواده دست یابد. روش تحقیق اتخاذشده در مقاله کیفی و ابزار گردآوری داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری این مطالعه، زنان متأهل شهر مشهد هستند که به عنوان نمونه 26 نفر از آنان از مناطق سیزده گانه شهر مشهد انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس بود و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی یا تماتیک استفاده شد. در مجموع، هفت مقوله فرعی شامل «فقدان روابط سازنده زوجین»، «خانواده بسترساز خشونت»، «کلیشه های جنسیتی و خشونت»، «فرودستی زنان در ساختار هرم قدرت خانواده»، «مردسالاری و هژمونی مردانه»، «زنان قربانیان بحران های اجتماعی-اقتصادی» و «خلاء قانونی و نادیده گرفتن حقوق اقتصادی زنان» از عوامل زمینه ساز و مؤثر در شکل گیری خشونت اقتصادی هستند. با توجه به تغییر و تحولات اجتماعی-اقتصادی تجربه خشونت مالی در میان زنان می تواند گسترش پیدا کرده و زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار دهد.
۲۱۸۸۸.

یادگیری از فیلم های علمی-تخیلی: تاب آوری معماری-شهر دربرابر دنیاگیری ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری-شهر تاب آوری دنیاگیری ساختمان بلند با کاربری مختلط فیلم علمی-تخیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
معماری-شهر ازجمله ایده های معماران و محققان برای حل مشکلات و چالش های ناشی از رشد جمعیت و به تبع آن، گسترش شهری است. معماری-شهر کلان شهری است خودکفا و مستقل در یک ساختار واحدِ عمودی با زیرساخت هایی بسیار پیشرفته که نیازمند الزاماتی در طراحی و ساخت، به ویژه تاب آوری دربرابر دنیاگیری هاست. پیش از دنیاگیری کووید-19، فیلم های علمی-تخیلی بارها دنیاگیری هایی را پیش بینی کرده و هشدارها و درس هایی داده اند. هدف کلی این تحقیق یادگیری از فیلم های علمی-تخیلی برای طراحی معماری-شهر تاب آور دربرابر دنیاگیری هاست. بنابراین، به تحلیل محتوای فیلم شیوع (2011)، به عنوان نمونه، پرداخت. سپس، براساس نتایج این تحلیل محتوا، راهکارهایی برای طراحی معماری-شهر تاب آور دربرابر دنیاگیری ها ارائه داد. طبق نتایج تحقیق حاضر، کیفیت فضاهای داخلی معماری-شهر از نظر عواملی چون بهره مندی از نور خورشید / روز، تهویه طبیعی، ارتباط با طبیعت و محیط بیرون، دسترسی به خدمات و امکانات در کوتاه ترین زمان، بدون نیاز به تعامل با سایر قسمت های بنا، به کمک طراحی محله های با کاربری مختلط و نسبتاً خودکفا درون بنا و بهره مندی از فنّاوری های پیشرفته حمل ونقلی، ساختمانی، کشاورزی و هوشمند عوامل مؤثر در تاب آوری معماری-شهر در دنیاگیری هاست. علاوه بر سودمندی در طراحی معمارانه پسادنیاگیری، نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده معماران و همه دست اندرکاران و تصمیم گیرندگان در طراحی و ساخت معماری-شهرهای آینده قرار گیرد.
۲۱۸۸۹.

جایگاه ساختِ دیجیتال در معماری: ساختِ معماری در نسبت با تعیّن معرفت شناسانه ساختِ دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی ساختِ دیجیتال ساختِ معماری گفتمان ساخت تحلیل گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۸
ساختِ دیجیتال فقط حوزه ای مبتنی بر دانشی فنّی نیست، بلکه می تواند از منظر مبانی معرفتی نیز مورد بررسی قرار گیرد. برخلاف مباحث فنّی در ساختِ دیجیتال که راهکارهایی برای حل مسائل مختلف ساختِ معماری ارائه می دهند، مبانی معرفتی این حوزه با جهت دهی گفتمان ساختِ دیجیتال مستقیماً بر ساختِ معماری و نتیجه آن اثر دارد، بنابراین لازم است تا جایگاه آن در نسبت با معماری مشخص شود. در پاسخ به این پرسش که: «جایگاه گفتمان ساختِ دیجیتال در نسبت با ساختِ معماری چیست؟» این پژوهش در چارچوبی کیفی، ازطریق تحلیلِ انتقادی گفتمان ِ دیجیتال، با رویکرد تاریخی، تلاش می کند تا در مواجهه ای آزاد و بدون پیش فرض های دانشی، در دو سطح روساختی و زیرساختی، تصاویری از این گفتمان را در نسبت با معماری ارائه کند. در بخش اول، با تحلیل متون موجود در ویترین ساختِ دیجیتال، به تحلیل روساختی گفتمان ساختِ دیجیتال می پردازد: نتایج این تحلیل، چارچوبی برای فهم گفتمان ساختِ دیجیتال را مشخص می کند که در گره گاه آن، هرچیزی ازجمله معماری قابل ساخت است. بخش دوم با رجوع به زیرساخت تاریخ ِ دیجیتال در معماری مبتنی بر نظرات کارپو، با تفاوت قائل شدن بین دو تاریخ : یکی تاریخ [دور] وقوع انقلاب ِدیجیتال در معماری و دیگری تاریخ [نزدیک] شکل گیری گفتمان ساختِ دیجیتال در معماری، بزنگاهی را در تبادل ابزار فناوریِ دیجیتال به منظور تحقق ایده های نظریات پست مدرن معماری، مشخص می کند. تحلیل مقایسه ای این دو پاسخ، تفاوتی معرفت شناسانه را بین دو جایگاه از ساختِ دیجیتال در نسبت با ساختِ معماری نمایان می کند.
۲۱۸۹۰.

اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر احساس پیوستگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس پیوستگی سرمایه ی روان شناختی فراشناخت زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر احساس پیوستگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که از طرح پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش 60 نفر از زنان روستایی متأهل شهرستان دهاقان بودند که با گمارش تصادفی، 20 نفر در گروه آموزش سرمایه ی روان شناختی، 20 نفر در گروه آموزش باورهای فراشناخت و20 نفر نیز در گروه کنترل قرار گرفتند. این گروه ها به تصادف در گروه های آزمایشی و کنترل گمارش شدند. گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه ی 1ساعته، یک گروه تحت آموزش سرمایه ی روان شناختی و یک گروه هم تحت آموزش باورهای فراشناخت قرار گرفتند. در پایان هر سه گروه به پرسشنامه ی احساس پیوستگی آنتونوسکی (1987) پاسخ دادند. روایی و پایایی ابزار پژوهش برای استفاده در فرهنگ ایرانی رضایت بخش بوده است. نتایج تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA) نشان داد که آموزش سرمایه ی روان شناختی و فراشناخت بر احساس پیوستگی تأثیر معنی داری داشته است. بنابراین، می توان از آموزش سرمایه ی روان شناختی و آموزش باورهای فراشناخت یا تلفیقی از این دو روش جهت افزایش احساس پیوستگی زنان بهره برد.
۲۱۸۹۱.

تحلیل هم نویسندگی و هم واژگانی در پژوهش های فارسی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی (سال های 1389 تا 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۳
هدف: هدف این پژوهش تحلیل هم واژگانی و هم نویسندگی پژوهش های مدیریت و برنامه ریزی آموزشی فارسی زبان طی سالهای 1389 تا 1398 بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و جامعه آماری آن 2466 مقاله نمایه شده حوزه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی در پایگاه نمایه استنادی علوم ایران بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارهای «بیب اکسل»، «ووس ویور»، «یوسی آی نت»، و «نت دراو» استفاده شد.یافته ها: میانگین متوسط مشارکت نویسندگان به ازای هر مقاله برابر با 72/2 درصد بود. «کورش فتحی واجارگاه» با 36 مقاله و «عباس بازرگان» با 60 استناد به 15 مقاله به ترتیب نویسندگان برتر از نظر تعداد مقالات و استنادات دریافتی بودند.  3/87 درصد مقالات به صورت گروهی منتشر شده بودند و 3/44 درصد مقالات هیچ استنادی دریافت نکرده بودند. میانگین تعداد استناد به ازای هر مقاله 87/3 بود. 3/36 درصد مقالات با الگوی سه نویسنده ای در حکم رویکرد غالب انتشار یافته بود. «کورش فتحی واجارگاه-محبوبه عارفی» با 13 مقاله مشترک، برترین زوج هم نویسنده بودند. بزرگترین شبکه هم نویسندگی شامل 103 نویسنده بود که «کورش فتحی واجارگاه»، برترین نویسنده از لحاظ شاخص های مرکزیت بود. کلیدواژه های «دانشگاه»، «آموزش عالی» و «پیشرفت تحصیلی» سه کلیدواژه پرتکرار بودند. خوشه های موضوعی عبارت بودند از: «پیشرفت تحصیلی»، «برنامه ریزی آموزشی»، «خودکارآمدی تحصیلی»، «نیازسنجی آموزشی»، «رهبری تحول آفرین» و «جو سازمانی».  نتیجه گیری: تشویق به مشارکت بیشتر و فعالتر نویسندگان حوزه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی در ایران برای تقویت شبکه هم نویسندگی و توجه بیشتر به مباحث و موضوعات برنامه ریزی آموزشی حول محور مقاطع ابتدایی و متوسطه در قیاس با مقطع آموزش عالی از سوی نویسندگان این حوزه ضروری است.
۲۱۸۹۲.

ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی با بهره گیری از قابلیت های هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای هوش مصنوعی کاربران با آسیب بینایی نابینایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف پژوهش حاضر پرداختن به برخی راهکارهای هوش مصنوعی برای کمک به ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی است.پژوهش حاضر کیفی است که با ابزار مصاحبه و پروتکل بلنداندیشی انجام گرفت. در این پژوهش از طریق مصاحبه با کاربران با آسیب بینایی، بهترین و بدترین ویژگی های وبگاه های کتابخانه ای مورد سؤال قرار گرفت. کاربران در حین استفاده از یک وبگاه کتابخانه ای و در حال انجام وظایف در امور روزمره مورد مصاحبه قرار گرفتند و در عین حال افکار، احساسات و نظرات خود را به صورت کلامی در مورد تجربه تعامل خود بیان نمودند. مصاحبه به صورت فردی و به صورت آنلاین یا در مکان مشخصی انجام شد. چهار وبگاه کتابخانه ای بزرگ کشور (سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران؛ سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی؛ کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ و کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران) برای انجام وظایف انتخاب شدند. جامعه پژوهش، کاربران با آسیب بینایی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 33 نفر انتخاب شدند. تحلیل صحبت های کاربران بر اساس تحلیل محتوای کیفی انجام شد و از نرم افزار «مکس کیودی ای» استفاده شد و در 90 کد نهایی و 3 مقوله کلی و 8 زیرمقوله جای گذاری شد. این کدها در حین بررسی رونوشت ها به طور مداوم گسترش و بازنگری شدند. یک محقق دیگر در تحلیل محتوا شرکت کرد و رونوشت ها و مقوله های مستخرج را بررسی کرده و داده ها چندین بار مورد ارزیابی قرار گرفتند.بهترین ویژگی های وبگاه ها از دید کاربران عبارت بودند از: استاندارد و دسترس پذیر بودن عناصر موجود در صفحات، محتوای ارزشمند و صداقت در معرفی و ارائه محتوا، بخش بندی و هدینگ بندی منطقی و سازماندهی مناسب عناصر صفحه، اختصاص تگ Alt برای گرافیک ها، سازماندهی مطلوب نتایج جست وجو و ... . بدترین ویژگی های وبگاه ها عبارت بودند از: کُدهای امنیتی (کپچاها) تصویری و نامعلوم؛ عدم تصحیح خودکار غلط های املایی کلیدواژه ها؛ مشکلات گفت وگوهای اینترنتی و نامعلوم بودن ارسال و دریافت پیام، محتوای پویا، و دینامیک؛ تنظیم نبودن عناصر موجود در صفحه با صفحه کلید، برچسب نداشتن گرافیک ها و عناصر ورودی کاربر، و طراحی غیراصولی صفحات و ... .تصحیح خودکار، دستیارهای صوتی هوشمند، خوشه بندی نتایج، فیلتر هوشمند، پرسش و پاسخ هوشمند، پردازش متن و تصویر/ توصیف تصاویر، خلاصه سازی متن، جست وجوی معنایی و به زبان طبیعی و شخصی سازی رابط کاربری از راهکارهای ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای است. 
۲۱۸۹۳.

مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر همسویی استراتژیک کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همسویی استراتژیک همسویی استراتژیک کارکنان بلوغ فرهنگ سازمان درک کارکنان از اهداف سازمان مدل سازی ساختاری تفسیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۷
پژوهش های حال حاضر حول محور مدیریت استراتژیک، حاکی از این است که تدوین استراتژی، نمی تواند دغدغه یا مسئله اصلی سازمان ها باشد. بلکه آنچه تبدیل به مسئله شده است، عدم همسویی بین بخش های مختلف سازمان و استراتژی های کلان سازمان است. این پژوهش سعی دارد، با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، مدلی را در جهت ایجاد همسویی استراتژیک کارکنان ارائه کند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که در اختیار خبرگان (11 نفر از استادان دانشگاه و مدیران و کارکنان شرکت گاز استان بوشهر) قرار داده شد. جهت بررسی روایی ابزار پژوهش، از روایی محتوا استفاده گردید و پایایی ابزار نیز با شاخص کاپای کوهن محاسبه شد که معادل 65/0 گزارش شد. در جهت انجام پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات، عوامل موردنظر استخراج شد و سپس با تشکیل گروه کانونی از استادان دانشگاه و مدیران شرکت گاز استان بوشهر، هشت عامل نهایی انتخاب شد، که در نهایت با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری در سه سطح قرار گرفتند. نتیجه پژوهش نشان داد که عواملی مانند بلوغ فرهنگ سازمان، ادراک کارکنان از اهداف سازمان، مشارکت کارکنان در تدوین استراتژی، سیستم پاداش مناسب و شفافیت بیانیه مأموریت سازمان، بیشترین تأثیر را بر همسویی استراتژیک کارکنان دارند. لذا به مدیران توصیه می شود که اگر می خواهند کارکنان را با استراتژی های کلان سازمانی همسو کنند، از تأثیر بسزای این پنج عامل، غافل نشوند.
۲۱۸۹۴.

شناسایی انتظارات نسل های کاری X، Y و Z از فرایند جبران خدمات (حقوق، مزایا و پاداش) در بانک تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرایند جبران خدمات شکاف نسلی انتظارات نسل های Y X و Z استاندارد 34000

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۸۵
امروزه سازمان ها بیش از هر زمان دیگری با تنوع نیروی انسانی که مهم ترین عامل اثرگذار و مزیت رقابتی به حساب می آید، روبه رو هستند و یکی از عوامل این تنوع علاوه بر تفاوت های موجود، تفاوت بین نسل ها است که همواره عامل مسئله سازی بوده است و در پژوهش ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش به شناسایی انتظارات نسل های کاری از فرایند جبران خدمات منابع انسانی براساس استاندارد 34000 در بانک تجارت پرداخته شد. پژوهش پیشرو از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی است. فلسفه پژوهش تفسیری، رویکرد توسعه تئوری استقرایی، انتخاب روش شناختی پژوهش از نوع کیفی، استراتژی پژوهش از نوع تحلیل تم، افق زمانی پژوهش از نوع مقطعی و ابزار جمع آوری داده مصاحبه نیمه ساختاریافته است. لذا، با بهره گیری از روش نمونه گیری حداکثر تنوع، با 30 نفر از پرسنل نسل های کاری X، Y و Z در مدیریت امور سرمایه های انسانی بانک تجارت مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. مجموع 30 مصاحبه و تحلیل آن ها منجر به شناسایی 3 تم اصلی، 23 تم فرعی و 79 دسته مفهومی شد. شناسایی انتظارات نسل های کاری از فرایند جبران خدمات براساس مدل یاد شده صورت گرفت و براساس یافته های پژوهش در فرایند جبران خدمات به دلیل وجود شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه نیازهای هر سه نسل در اغلب تم ها شبیه به هم بوده و تفاوت هایی نیز در جزئیات وجود دارد. در انتهای مقاله به محدودیت های پژوهش اشاره و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
۲۱۸۹۵.

مدل توسعه قابلیت های انسانی در سازمان های دولتی با تأکید بر آمایش سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه آمایش سرزمینی سازمان های دولتی قابلیت های انسانی توسعه قابلیت های انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۷۵
توسعه انسانی عبارت از فرآیند بسط انتخاب های انسانی در بستر فضای اجتماعی قابلیت زا برای زندگی مناسب، اخلاقی، آزاد و با شأن انسانی است. در استان اصفهان با توجه به تحقیقات انجام شده واسناد کتابخانه ای و علی رغم استعدادهای بسیار زیادی که وجود دارد و همچنین زمینه های آمایشی در بعضی از سازمان های دولتی بنظر میرسد مدل مطلوبی برای توسعه قابلیت های انسانی سازمان های دولتی این مورد پژوهشی وجود ندارد. بنابراین هدف از این تحقیق که به شیوه کیفی انجام شده است، ارائه مدل توسعه قابلیت های انسانی در سازمان های دولتی با رویکرد آمایش سرزمینی است و بد ین منظور نمونه گیری هدفمند وبه روش گلوله برفی با 17 نفراز کارشناسان و بر اساس جدول شماره 2 و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد و پس از حصول از اشباع نظری، محقق داده ها را براساس استراتژی گرندد تئوری و روش سیستماتیک کدگذارینمود.با توجه به رویه های ذکر شده برای رسیدن به اهداف پژوهش، داده های اطلاعاتی گردآوری و تحلیل شد. و مولفه های مدل، شامل مولفه های استخراج شده از متن مصاحبه ها و بصورت 181 کد مستخرج نهایی و در قالب 72 مفهوم و 32 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی (بعد) شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده (فرآیندها و استراتژیها) ، راهبرد ها و پیامد ها بود
۲۱۸۹۶.

هزینه های مبادلاتی و عوامل موثر در ایجاد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد نهادی جدید هزینه مبادلاتی عقلانیت محدود فرصت طلبی نااطمینانی توسعه اقتصادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۳
در بین صاحب نظران توسعه، تبیین هایی که از سوی نهادگرایان در ارتباط با چرایی و چگونگی توسعه و توسعه نیافتگی جوامع ارائه می شود، با توجه به بهره گیری ایشان از کلید واژه نهاد و انجام مطالعات بین رشته ای، از ویژگی های برتری برخوردار است. در این رویکرد جوامع انسانی برای دستیابی به توسعه ناگزیر از تغییر ساختار نهادی موجود به یک ساختار مشوق هزینه های مبادلاتی کاهنده در سطح تعاملات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی خود هستند. در این فرایند گام اول و اساسی، شناخت هزینه های مبادلاتی و عوامل مؤثر بر آن است. لذا در این مقاله ضمن معرفی اقتصاد نهادی جدید به عنوان خاستگاه اصلی اقتصاد هزینه مبادله نشان داده می شود که در این تئوری، با دو رویکرد روبرو هستیم که یکی از آنها بر بنگاه و رابط آن متمرکز است و دیگری بر ساختارهای کلان تأکید می کند. همچنین در ادامه ضمن نقد نظرات پیشگامان بحث هزینه های مبادلاتی که صرفاً دو فرض رفتاری عقلانیت و فرصت طلبی را به عنوان عوامل اصلی موثر در ایجاد این هزینه ها مطرح می کنند، نشان داده می شود که نااطمینانی به مثابه یک امر ذهنی از جمله فروض اصلی و محوری است که اساس توضیح این تئوری را تشکیل می دهد
۲۱۸۹۷.

شناسایی فرصت ها و چالش های نظارت و راهنمایی آموزشی؛ پژوهشی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظارت آموزشی راهبران آموزشی چالش ها فرصت ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۰
هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته راهبران آموزشی و تربیتی از اجرای نظارت آموزشی در مدارس ابتدایی شهرستان کامیاران و چالش های آن است. رویکرد پژوهش کیفی و پارادایم آن هرمنوتیک و مشارکتی است و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است، ده نفر از راهبران آموزشی و تربیتی دوره ابتدایی شهر کامیاران (استان کردستان) از طریق نمونه گیری هدفمند با روش ملاکی تا حد اشباع داده ها بر اساس دارا بودن (ملاک تجربه غنی و عملکرد کاری درخشان، و شرکت در کارگاه های نظارت و راهنمای آموزشی) به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. نتایج نشان داد نظارت و راهنمایی آموزشی در مدرسه شامل: الگوی نظارت علمی (ارائه راهکارها، توجیه کردن معلم، آگاه سازی، تخصصی و علمی شدن)، الگوی نظارت مبتنی بر اعتماد (حامی و پشتیبان معلم، جلب اعتماد معلم، امنیت شغلی)، الگوی نظارت خود تأملی (پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، رفع مشکلات آموزشی، بازسازی جریان یاددهی _ یادگیری، احساس ارزشمندی و هدفمند بودن) را به وجود آورده و چالش های پیش رو شامل: عوامل ساختاری (عدم حقوق و مزایای کافی، ساختار متمرکز، اهداف از قبل تعیین شده)، انگیزشی (نگاه سنتی به نظارت و راهنمایی آموزشی، ترک تحصیل)، علمی (عدم آگاهی علمی راهبران آموزشی، گزینش انتصابی راهبران آموزشی، تک بعدی نگری)، بینشی (عدم باور و اعتقاد به نظارت آموزشی، درک سطحی از نظارت آموزشی، عدم درک تغییر) است.
۲۱۸۹۸.

نقش تعاملی هزینه های سیاسی بر رابطه بین اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی و شکاف مالیاتی در بورس اوراق بهادار تهران

کلیدواژه‌ها: استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی شکاف مالیاتی هزینه های سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۴۹
این پژوهش به بررسی نقش تعدیلی هزینه های سیاسی بر رابطه بین اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی و شکاف مالیاتی در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1392 تا 1401 با استفاده از اطلاعات 155 شرکت منتخب پرداخته است. آزمون فرضیه ها از طریق رگرسیون چندگانه و به روش حداقل مربعات تعمیم یافته تخمین زده شد. نتایج نشان داد که اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی بر شکاف مالیاتی تاثیر منفی و معنی داری دارد به نحوی که با اجرای این استانداردها میزان شکاف مالیاتی کمتر شده است. بر اساس تئوری نمایندگی و تئوری ذینفعان استفاده از استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی به عنوان مبنایی برای محاسبه درآمد مشمول مالیات، موجب حفظ سطح بالای انطباق بین سود حسابداری و سود مشمول مالیات شده که این مساله باعث کاهش اختلاف بین سود حسابداری و سود مشمول مالیات می شود . همچنین نتایج نشان داد که هزینه های سیاسی رابطه بین اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی و شکاف مالیاتی را تعدیل نموده و از شدت آن کم می کند. به عبارتی مطابق فرضیه هزینه سیاسی، شرکت هایی که دارای هزینه های سیاسی هستند تمایل کمتری به پرداخت مالیات دارند. به عبارتی شرکت های بزرگتر از نظر دارایی و تجهیزات به دلیل داشتن منابع بیشتر و عملیات وسیع تر ، به دلیل اینکه هزینه های فرصت را در محاسبه سود خالص وارد نمی کنند، به طور میانگین سود بالاتری گزارش می کنند لذا به دنبال راه هایی برای کاهش مالیات پرداختی خود هستند. در نتیجه مدیران این شرکت ها روش های حسابداری را انتخاب می کنند که پرداخت مالیات را به تعویق بیاندازند.
۲۱۸۹۹.

ارائه الگوی حکمرانی شبکه ای با رویکرد بهره وری (مورد مطالعه: صنعت توزیع گاز ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی شبکه ای صنعت توزیع گاز ایران بهره وری چالش ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۷۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی حکمرانی شبکه ای و شناخت ابعاد و مؤلفه های آن در شرکت های توزیع گاز ایران و تبیین ارتباط الگوی ارائه شده با موانع بهره وری در صنعت انجام گردید.روش : این پژوهش از نظر گردآوری داده ها توصیفی و از نظر هدف کاربردی با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی   و به روش دلفی فازی) است. نظرات 15 نفر از خبرگان صنعت گاز ایران به صورت اعداد فازی و محاسبه فازی بازنمایی و با استفاده  از ضریب هماهنگی کندال، توافق در هر دو دور با مقادیر 87/0 و 93/0 تایید شد. با توجه به گزینه پیشنهادی و متغیرهای زبانی تعریف شده نتایج حاصل از بررسی پاسخ های درج شده در پرسشنامه برای به دست آوردن میانگین فازی متغیرها مورد بررسی قرار گرفت و در صنعت توزیع گاز ایران تحلیل گردید.یافته ها: مؤلفه های حکمرانی شبکه ای شناسایی شده بر اساس دامنه و ماهیت در سه بعد فناوری، اکوسیستم و ساختار دسته بندی شدند. بعد ساختار شامل تنظیم گری، ساختار شبکه، نقش ها، مسئولیت ها و پاسخگویی بود. در بعد اکوسیستم مؤلفه های شرایط اقتصادی و اجتماعی، شبکه های غیررسمی، دسترسی به خدمات گاز و فرهنگ مشارکت حاصل شد و در بعد فناوری، مؤلفه های فناوری های خدمات، فناوری های هوشمند و فناوری های ارتباطی بدست آمد. این مؤلفه ها بر موانع اصلی بهره وری در سه بعد فردی، سازمانی و محیطی در سازمان های توزیع گاز اثر گذاشته و آنها را کاهش می دهند.نتیجه گیری: حکمرانی شبکه ای در صنعت توزیع گاز می تواند با استفاده از فناوری های نوین و ایجاد فرهنگ مشارکت بین ذی نفعان و تغییرات پویا در ساختار سازمان ها، شبکه های کارا را خلق نماید که برای حل مسائل بغرنج اثربخش باشد و بهره وری آنها را نیز افزایش دهد.
۲۱۹۰۰.

واکنش مصرف کنندگان به اشتباه های برند و استراتژی های جبران پس از آن: بررسی نقش تعدیلگری تصویر برند و نقش میانجیگری قصد بخشش برند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی پاسخ اشتباه برند بخشش تصویر برند واکنش مصرف کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۵
هدف: ارتباط میان مصرف کننده و برند در حوزه بازاریابی و رفتار مصرف کننده اهمیت بسزایی دارد. بازاریابی رابطه مند بر حفظ رابطه مطلوب با مشتری از طریق ارائه محصولات و خدمات مطابق با انتظارات مشتری تأکید دارد. از سوی دیگر با توجه به ماهیت هر کسب وکار، برندها نمی توانند بدون خطا و اشتباه این انتظارات را برآورده کنند و رابطه مصرف کننده و برند همانند رابطه میان انسان ها در اثر وقایعی نامطلوب خدشه دار می شود. نمونه اشتباه های برند در دهه های اخیر نشان می دهد که وقوع این وقایع نامطلوب، حتی برای بزرگ ترین برندها هم اجتناب ناپذیر است. انفجار باطری موبایل های نوت ۷ سامسونگ، حساب های جعلی در بانک ولز فارگو و تقلب در اطلاع رسانی در خصوص میزان آلایندگی خودروهای فولکس واگن، نمونه هایی از این اشتباه هاست. اشتباه های برند نه تنها در کوتاه مدت موجب نارضایتی مصرف کننده می شود، بلکه در بلندمدت نیز به رابطه مصرف کننده و برند آسیب می زند. بنابراین آشنایی با ابعاد مختلف مفهوم اشتباه های برند و نحوه تأثیر آن بر رفتار مصرف کننده، به منظور تدوین استراتژی پاسخ اثربخش ضروری است. هدف این پژوهش، توسعه ادبیات حوزه برند از طریق بررسی نقش تعدیلگری تصویر برند و نقش میانجیگری قصد بخشش در شکل گیری واکنش مصرف کننده بعد از اشتباه برند و به کارگیری استراتژی پاسخ توسط برند است. این پژوهش بررسی می کند که چگونه هم خوانی میان پیام عذرخواهی و تصویر برند، موجب اثربخشی استراتژی پاسخ پس از اشتباه برند می شود و بر رفتار مصرف کننده تأثیر می گذارد. مدل مفهومی این پژوهش تاکنون در هیچ پژوهشی داخلی و خارجی بررسی نشده است. روش: این پژوهش به روش آزمایشی اجرا شده است که طی آن با دست کاری متغیرهای مستقل، اثرهای هر یک از آن ها بر متغیر وابسته سنجیده می شود و با کنترل سایر متغیرها، روابط علت و معلولی را نشان می دهد. در این پژوهش، یک طرح آزمایشی فاکتوریل میان گروهی دو (عذرخواهی: احساسی، اطلاعاتی) در دو (تصویر برند: دوستانه، شایسته) بر مبنای طراحی سناریو اجرا شده است. پیش از آزمایش اصلی پژوهش، پیش آزمونی به منظور اطمینان از روایی بیرونی و اعتبار سناریوهای طراحی شده صورت گرفت. ۱۴۶ نفر از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه های شهر تهران، به صورت تصادفی به دو دسته پیش آزمون و آزمایش اصلی دسته بندی شدند. داده های پژوهش از طریق توزیع پرسش نامه جمع آوری و با روش های تحلیل واریانس و رگرسیون، در نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که هنگام وقوع اشتباه برند، برند دوستانه در صورت عذرخواهی احساسی و برند شایسته در صورت عذرخواهی اطلاعاتی موجب اعتماد بیشتر، قصد خرید مجدد بیشتر و تبلیغات دهان به دهان منفی کمتری می شود. درعین حال، عذرخواهی اطلاعاتی در مقایسه با عذرخواهی احساسی، به اعتماد به برند بیشتری منجر می شود. قصد بخشش، اثر تعدیلگری تصویر برند بر رابطه میان عذرخواهی و واکنش مصرف کننده را میانجیگری می کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بینش جدیدی در خصوص اشتباه های برند و استراتژی اثربخش پاسخ پس از آن، از طریق بررسی متغیرهای میانجی و تعدیلگر ارائه می دهد. این یافته ها همچنین دستورالعمل های خاصی را برای مدیران در خصوص چگونگی حفظ برند پس از اشتباه در راستای تقویت رابطه با مصرف کننده و تدوین استراتژی های پاسخ اثربخش ارائه می دهد.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان