نقش تعاملی هزینه های سیاسی بر رابطه بین اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی و شکاف مالیاتی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش تعدیلی هزینه های سیاسی بر رابطه بین اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی و شکاف مالیاتی در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1392 تا 1401 با استفاده از اطلاعات 155 شرکت منتخب پرداخته است. آزمون فرضیه ها از طریق رگرسیون چندگانه و به روش حداقل مربعات تعمیم یافته تخمین زده شد. نتایج نشان داد که اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی بر شکاف مالیاتی تاثیر منفی و معنی داری دارد به نحوی که با اجرای این استانداردها میزان شکاف مالیاتی کمتر شده است. بر اساس تئوری نمایندگی و تئوری ذینفعان استفاده از استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی به عنوان مبنایی برای محاسبه درآمد مشمول مالیات، موجب حفظ سطح بالای انطباق بین سود حسابداری و سود مشمول مالیات شده که این مساله باعث کاهش اختلاف بین سود حسابداری و سود مشمول مالیات می شود . همچنین نتایج نشان داد که هزینه های سیاسی رابطه بین اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی و شکاف مالیاتی را تعدیل نموده و از شدت آن کم می کند. به عبارتی مطابق فرضیه هزینه سیاسی، شرکت هایی که دارای هزینه های سیاسی هستند تمایل کمتری به پرداخت مالیات دارند. به عبارتی شرکت های بزرگتر از نظر دارایی و تجهیزات به دلیل داشتن منابع بیشتر و عملیات وسیع تر ، به دلیل اینکه هزینه های فرصت را در محاسبه سود خالص وارد نمی کنند، به طور میانگین سود بالاتری گزارش می کنند لذا به دنبال راه هایی برای کاهش مالیات پرداختی خود هستند. در نتیجه مدیران این شرکت ها روش های حسابداری را انتخاب می کنند که پرداخت مالیات را به تعویق بیاندازند.