فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
از مباحث کاربردی در حقوق اسلام،تعارض اصل و ظاهر است. ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻗﺎﻋﺪﻩ «ﺍلبینه ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻤﺪﻋﻰ ﻭ ﺍﻟیﻤیﻦ ﻋﻠﻰ ﻣﻦ ﺍﻧکﺮ» ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﻟیﻞ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﻣﺪﻋﻰ ﺍﺳﺖ. بر اساس یکی از معیارهای ارائه شده در تشخیص مدعی و منکر، مدعی کسی است که قولش مخالف اصل یا ظاهر باشد. در جریان دادرسی ممکن است فروضی مطرح شود که اصل بیان کننده یک مطلب و ظاهر مبین مطلب مخالف آن باشد. پرسش این است که دادرس به هنگام مواجه با این گونه مصادیق باید کدام را برگزیند؟ با وجود گستردگی مصادیق این مسأله در موضوعات فقهی و حقوقی، حساسیت این موضوع در خانواده بیش از سایر ابواب فقهی است؛ زیرا شکل ویژه ماهیت روابط میان اعضای خانواده، مقتضی عنایت قانونگذار به جایگاه ویژه خانواده در جامعه خواهد بود، به گونه ای که قاضی نیز در تصمیم گیری باید مصالح خانواده و اعضای آن را درنظر بگیرد. لذا در این مقاله، مصادیق تعارض اصل و ظاهر در خانواده مورد بررسی قرار گرفته است. در متون فقهی و حقوقی کشور، ملاک و رویه قضایی مشخصی برای ترجیح ظاهر بر اصل و یا بر عکس وجود ندارد. البته به نظر می رسد که ملاک قرار دادن یک قانون واحد و لا یتغیر مبنی بر تقدم اصل یا ظاهر نمی تواند راهگشای حل و فصل عادلانه دعاوی باشد. بنابراین جهت تحقق عدالت قضایی لازم است که حقوقدان یا دادرس در مقام استنباط حکم قانونی یا فصل خصومت، اقناع وجدان پیدا کرده و هر دعوایی را متناسب با شرایط حاکم بر مسئله مورد نزاع و احوالات طرفین مورد رسیدگی قرار دهد.
عوامل مؤثر بر ادراک زیبایی شناختی آثار نقاشی توسط زنان با استفاده از روش کیو (مطالعه موردی: شهر شیراز، سال 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
517 - 541
حوزههای تخصصی:
افراد در حیطه ای عمومی زندگی می کنند که مؤلفه های این حیطه ها بر شکل گیری رفتارهای آن ها در برابر آثار هنری اثر می گذارند. تحلیل این مؤلفه ها ما را از نگرش افراد به عنوان مخاطب آثار هنری آگاه می کند و سبب شناخت بیشتر عوامل تأثیرگذار بر شیوه های ادراکی آن ها خواهد شد. ما در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش هستیم که زنان تابلوهای نقاشی را چگونه درک و دریافت می کنند و چه ویژگی های جامعه شناختی یکسانی میان شیوه های ادراکی یکسان دیده می شود و در نهایت این شیوه های ادراکی، تأکید را بر کدام یک از ویژگی های زیبایی شناختی یا محتوایی تابلوهای نقاشی خواهند نهاد. در پژوهش حاضر، که از حیث هدف اکتشافی و از نظر روش ترکیبی است، از روش طبقه بندی کیو استفاده شده است. در این پژوهش، که 14 نفر در آن شرکت داشتند، پنج الگوی ذهنی متفاوت در ادراک آثار نقاشی شناسایی شد که با استفاده از پرسش نامه ای که درخصوص میزان مذهبی بودن و ارتباط با دنیای هنر تدوین شده بود مشخص شد هر یک از این الگوهای ذهنی خود تحت تأثیر متغیرهای زمینه ای، روان شناختی یا ساختاری متفاوتی اند. در واقع، نگرش و سلیقه افراد از زیبایی آثار هنری به ویژگی های فردی یا اجتماعی هر فرد بستگی دارد.
مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک با زوج درمانی خودتنظیمی بر کاهش طلاق عاطفی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی بر رفتاردرمانی دیالکتیک با زوج درمانی خودتنظیمی بر کاهش طلاق عاطفی زوجین در معرض طلاق بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین در معرض طلاق بودند که به دادگاه خانواده شعبه باهنر تهران در سال 1397 مراجعه کرده بودند24زوج بصورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش(16 زوج) وکنترل (8زوج) قرارگرفتند.آزمودنی های گروههای آزمایش وکنترل درسه مرحله پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری به مقیاس طلاق عاطفی گاتمن پاسخ دادند.گروه های آزمایش طی 8 جلسه آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک و زوج درمانی خودتنظیمی دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر وآزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشانگر اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و زوج درمانی خودتنظیمی در مقایسه با گروه کنترل بر کاهش طلاق عاطفی بود. اما تاثیر رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش طلاق عاطفی در زوجین در معرض طلاق در مقایسه با زوج درمانی خودتنظیمی بیشتر بود. نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود.
ارتباط طرح واره های ناسازگار اولیه با عملکرد سازمانی: نقش میانجی سکوت سازمانی و راهبردهای مقابله ای مدیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش میانجی سکوت سازمانی و راهبردهای مقابله ای در ارتباط با طرح واره های ناسازگار با عملکرد سازمانی مدیران زن شهرداری ها بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران زن شهرداری های تهران که در سال 1397 مشغول بودند. حجم گروه نمونه 200 نفر بود به صورت نمونه در دسترس انتخاب و پرسش نامه های طرحو اره های ناسازگار،عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت ، پرسش نامه سکوت سازمانی ونداین و مقیاس اجتناب و جبران افراطی یانگ تکمیل گردید. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی و معادلات ساختاری با نرم افزارهای 22SPSS و LISREL 8.85تحلیل گردید. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد . نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه به صورت غیر مستقیم از طریق سکوت سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر دارد. هم چنین نتایج نشان داد که جبران افراطی و اجتناب رابطه مستقیم با طرح واره ناسازگار دارد. می توان براساس یافته های پژوهش، نتیجه گرفت که سکوت سازمانی در رابطه بین طرح واره-های ناسازگار اولیه و عملکرد سازمانی نقش واسطه ای دارد. توجه به این مکانیسم تاثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای تقویت عملکرد سازمانی می تواند موثر باشد.
مدلیابی روابط ساختاری اوقات فراغت جدی، هویت و وابستگی مکانی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
معمولاً الگوی های رفتارهای اوقات فراغتی مبتنی بر اماکن و فضاها هستند. هدف از این مطالعه بررسی روابط علی میان اوقات فراغت جدی، هویت و وابستگی مکانی زنان بود و از منظر هدف، کاربردی و از دیدگاه ماهیت و موضوع، از نوع توصیفی- همبستگی بوده و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. حجم نمونه براساس پیش فرض های لحاظ شده مبنی بر سطح آلفای 05/0 و توان 90/0 از طریق نرم افزار (PASS) برابر با 156 نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه های اوقات فراغت جدی گولد و همکاران (2008)، هویت و وابستگی مکانی کایل و همکاران (2005) بود. روایی پرسشنامه ها پس از ترجمه سه مرحله ای تأیید شد و پایایی ابزار مطلوب بود (0.92، 0.84 و 0.90 ). نتایج حاکی از آن است که باشگاه انقلاب تهران در ایجاد هویت مکانی درخصوص آنچه زنان در ذهن خود درباره این مکان خاص ساخته اند و میزان وابستگی به آن موفق عمل کرده است. با وجود چنین اماکنی شانس و فرصت مشارکت زنان در فعالیت های اوقات فراغتی از جمله ورزش بیشتر می شود.
حدود و مرزهای روان شناختی خانواده با تأکید بر آیات مشتمل بر واژه «حدود الله»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم خانواده، فاصله روان شناختی اعضا و محدوده عمل زیرمنظومه ها در خانواده است که از آن به مرز تعبیر می شود. در میان نظریه های خانواده درمانی، ساخت نگران به رهبری مینوچین، به تبیین مفهوم مرز و نقش آن در خانواده پرداخته اند. در منابع اسلامی نیز حدود و مرزهایی برای خانواده و زندگی زناشویی مطرح شده است از جمله: مرزهای شروع زندگی زوجینی، مرزهای استدامه و مرزهای بعد از گسستن پیوند زناشویی که به دلیل گستردگی منابع، در این نوشتار حدود و مرزهای خانواده از نگاه روان شناختی و فقط با تأکید بر آیات قرآن کریم مشتمل بر واژه «حدود الله» بررسی می شود. این تحقیق با روش، تحلیل محتوای آیات قرآن کریم انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد: الف) واژه «حدود الله» دوازده بار در قرآن کریم تکرار شده است که یازده مورد آن ناظر به مرزهای خانواده و زوجین می باشد؛ ب) مفهوم مرز از نگاه قرآن کریم، مفهومی عام و فراگیر است که شامل مرزهای کلامی، غیر کلامی، زمانی، مکانی، اقتصادی، کمی، کیفی، عاطفی و جنسی می شود؛ ج) مرز پیوند زناشویی، سلامت دینی و اخلاقی زوجین است؛ د) زوجین همانند لباس یکدیگرند و باید از ابتدای ازدواج و در صورت تصمیم بر طلاق تا پایان عده، مرزهای زوجینی رعایت شود؛ ه) در طلاق رجعی، علاوه بر رعایت مرزهای زوجینی، باید زوجین به معاشرت معروف و احسان نیز پایبند باشند.
واکاوی مقایسه ای حقوق اقتصادی زنان در پرتو قوانین شرع اسلام و جامعه بین الملل
حوزههای تخصصی:
خانواده در ادیان مختلف الهی از جایگاه والایی برخوردار است. در این میان، دین اسلام به عنوان کامل ترین دین، برای خانواده و در راستای تربیت مادی و معنوی انسان، نقش عظیمی قائل شده و به منظور پیشرفت و تکامل این نهاد عظیم، وظایف و حقوقی را منطبق بر استعدادها و توانایی های زن و مرد مقرر داشته است. یکی از حقوق مورد توجه اسلام، حقوق اقتصادی است که بر حسب تمایزات فطری و جسمی زن و مرد شکل گرفته و برخلاف قوانین غربی، مرد به عنوان مسئول تأمین نیازهای مالی زن معرفی شده است. در این مقاله، پژوهشگر درپی پاسخ به این سؤال است که سیستم حقوق اقتصادی زنان در نظریه اسلام و قانون مدنی ایران بر چه اساسی بنیان نهاده شده و و تمایزات آن با کشورهای غربی چیست؟ ضمن این که در مقاله حاضر، به منظور نمایان ساختن تبعیض موجود در حقوق زنان، به مواردی در حقوق غرب نیز اشاره شده است.
اثربخشی کنترل شناختی زبان مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کنترل عواطف زنان با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود تعارض زناشویی به کاهش میزان بهداشت روانی و به کم شدن میزان رضایت از زندگی زوجین می انجامد و این تعارضات ناشی از به کارگیری متفاوت نحوه کلمات و گفتگوهای میان زنان و مردان است. لذا این مطالعه با هدف اثربخشی آموزش کنترل شناختی زبان بر کنترل عاطفه زنان با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمام زنان با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحرانهای خانوادگی، فردی و اجتماعی بهزیستی شهر بیرجند در سه ماهه سوم سال 1394، است. با روش نمونه گیری در دسترس 32 نفر انتخاب شدند و کاملا تصادفی در دو گروه 16 نفر قرار گرفتند. ابزار پژوهش کنترل عواطف توسط ویلیامز و چمبلس (1997) بود. اعضای گروه های آزمایش در نه جلسه 60 دقیقه ای آموزشهای کنترل شناختی زبان را مبتنی بر آموزه های اسلامی دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحلیل کواریانس چندمتغیره حاکی از اثربخشی آموزش کنترل شناختی زبان مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کاهش میزان خشم، اضطراب و افسردگی و افزایش عاطفه مثبت است. براساس نتایج این مطالعه، آموزش کنترل شناختی زبان در جهت فعال سازی گفتار سودمند و بازداری از گناهان زبان مبتنی بر آموزه های اسلامی می تواند بر کنترل عواطف مؤثر باشد.
شناسایی مولفه های سازماندهی و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در شهرستان چالدران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۹
95 - 116
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، با مطرح شدن مفهوم عاملیت انسانی در نظریات توسعه، یکی از شاخص های مهم برای سنجش توسعه ی هر کشور، وضعیت زنان و سطح توانمند سازی این قشر از جامعه می باشد. این تحقیق با هدف بررسی راهکارهای سازماندهی بانوان سرپرست خانوار و نحوه توانمندسازی آنان انجام شده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – اکتشافی است. جامعه آماری تحقیق زنان سرپرست خانوار در شهرستان چالدران است که تعداد 265 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی انجام گرفته است. نتایج نشان داد «عوامل اجتماعی» ، «عوامل اقتصادی» و «عوامل روانشناختی» از اصلی ترین عوامل موثر برتوانمندسازی زنان سرپرست خانوار هستند. همچنین بیشترین تاثیر مربوط به زیر مولفه «خودآگاهی» با ضریب تاثیر 912/0 می باشد و زیر مولفه های «توانایی بازپرداخت بدهی» و «کسب درآمد» نیز در اولویت های بعدی قرار دارند. از آنجا که خودآگاهی دارای ابعاد درونی و بیرونی است، تقویت ظرفیت های روحی و اعتماد به نفس زنان سرپرست خانوار باید با مهارت آموزی و افزایش توانایی های تجربی آنان همراه شود تا به سطح قابل قبولی از توانمندی دست یابند.
وجوب حجاب حکمی فردی با آثار اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
157 - 177
حوزههای تخصصی:
در حکم به وجوب حجاب، فقیهان به آیات و روایات وارده استناد جسته اند که مورد مناقشه واقع شده است. جنبه ای که کمتر مورد مداقه علمی قرار گرفته، این است که آیا مسأله پوشش مطلوب شرع و حکم وجوب آن، رفتاری شخصی و وابسته به اراده فرد است یا مسئله ای اجتماعی و مربوط به نظم عمومی است؛ الزامی یا اختیاری بودن حجاب مهم ترین اثر مترتب بر این اختلاف است. برای اثبات فردی بودن حجاب علاوه بر اینکه به جنبه عبادی بودن آن استدلال شده است به نبود مجازات برای بی حجابی در صدر اسلام، صیانت از آزادی زنان و برخی از آیات نیز استناد شده است. کسانی که حجاب را امری اجتماعی می دانند، به دلالت برخی آیات قرآن و روایات، حکومتی بودن، غرض عقلائی داشتن حکم حجاب استناد کرده اند. براساس یافته های این تحقیق که با هدف تبیین رفع چالش های موجود در مسئله حجاب و با روش تحلیل آرای موافق و مخالف صورت گرفته است، حجاب و حکم فقهی آن حقیقتی فردی است که آثار غیرقابل انکار اجتماعی دارد.از این رو، در فرض آسیب های اجتماعی مترتب بر آن، حاکمیت می تواند به عنوان یک حکم ثانوی برطبق قاعده «الضروره تتقدر بقدرها» و نیز «الضرورات تبیح المحظورات»، آحاد جامعه را به رعایت پوشش مطلوب شرعی ملزم کند.
تأملی بر کارآمدی کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان و کنوانسیون 2011 استانبول از نظر پیش گیری و مبارزه با خشونت علیه زنان
حوزههای تخصصی:
«کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان»، یک معاهده حقوق بشری جنسیت محور است که به مثابه یک سند حقوقی بین المللی الزام آور، قصد دارد معیارهایی را برای پیش گیری و مبارزه با تبعیض و زدودن تمامی اشکال آن علیه زنان ارائه دهد. از سوی دیگر، «کنوانسیون پیش گیری و مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی 2011 (کنوانسیون 2011 استانبول)»، نخستین سند الزام آور حقوقی در اروپا است که استانداردهایی را برای پیش گیری و مبارزه با خشونت علیه زنان فراهم آورده است، اما متأسفانه هر دو کنوانسیون به عنوان ابزاری در راستای منافع سیاسی دول معرفی شده و نواقصی دارند. پرسشی که پژوهش فرارو، از رهگذر شیوه توصیفی- تحلیلی و با گردآوری منابع به صورت کتابخانه ای، برای پاسخ به آن به نگارش در آمده، این است که کدام یک از دو کنوانسیون یادشده، یعنی «کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» و «کنوانسیون 2011 استانبول»، از نظر پیش گیری و مبارزه با خشونت علیه بانوان، کارآمدی بیشتری دارند؟ که به نظر می رسد کنوانسیون تبعیض علیه زنان و نیز کنوانسیون 2011 استانبول و دامنه جهانی آن، بایستگی انعقاد یک کنوانسیون اختصاصی الزام آور در زمینه پیش گیری، کاهش و مبارزه با خشونت علیه زنان در چارچوب نظام سازمان ملل متحد را ندارد. خشونت علیه زنان، مسئله ای فراگیر و جهانی است و پیش گیری و مبارزه با آن نیز ابزاری متناسب و متناظر با خود را می طلبد. بنابراین راه حل کامل در مبارزه با خشونت، دیدگاه اسلام است که نویسنده در پایان با ذکر معایب این دو کنوانسیون، به نظریه اسلام اشاره می کند.
عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر تمایل جوانان به ورزش همگانی (با تاکید بر زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
151 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر تمایل به ورزش جوانان به ویژه زنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر نوع پژوهش از نوع کاربردی و بر اساس مسیر از نوع توصیفی می باشد که بر روی جوانان شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه جوانان ساکن در شهر تهران در حدود 3040248نفر بر اساس سرشماری سال 1395 می باشند که بر اساس جدول برگرفته از گلن دی ایزرائیل به میزان 370 نفر به عنوان نمونه تعیین و برای اطمینان از عدم تورش 400 نفر به عنوان نمونه ی نهایی انتخاب گردید و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای نمونه گیری انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد شده ی حمایت اجتماعی، پذیرش اجتماعی، سرمایه اجتماعی، رفتار مطلوب اجتماعی، سرمایه فرهنگی، هوش فرهنگی و جهت گیری مذهبی و پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته ی تمایل به ورزش همگانی با ضریب CVR برابر با 0.860، اعتبار سازه برابر با 0.776 و پایایی برابر با 0.894 بودند. نتایج به دست آمده از رگرسیون خطی حاکی از آن بود که عدم وجود سرمایه ی اجتماعی، رفتار مطلوب اجتماعی و حمایت اجتماعی بر تمایل جوانان به ورزش همگانی تاثیر گذار بودند و عدم وجود پذیرش اجتماعی، هوش فرهنگی، سرمایه ی فرهنگی و باورها و جهت گیری های اعتقادی و ارزشی تاثیری بر تمایل به ورزش همگانی نداشتند
بررسی نقش تعدیلی زنان در هیئت مدیره بر ارتباط بین گرایش های کارآفرینانه شرکت ها و عملکرد مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
در کشورهای در حال توسعه، زنان برای ارتقای خانواده و رشد و توسعه کشورهای خود نقش مهمی ایفا می کنند. موفقیت زنان کارآفرین در جوامع، نه تنها باعث سودهای اقتصادی می شود؛ بلکه، منافع اجتماعی و فرهنگی هم ایجاد می کند. سه دلیل مهم کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی، «تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد» است. پژوهش حاضر به بررسی نقش زنان در هیات مدیره بر ارتباط بین گرایش های کارآفرینانه شرکت ها و عملکرد مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. برای این منظور داده های مربوط به 140 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1391 الی 1397 جمع آوری و به روش معادلات ساختاری (PLS) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که زنان نقش تعدیلی بین معیارهای گرایش کارآفرینانه و شاخص های عملکرد شرکت دارند. بدین معنا که نقش زنان در هیات مدیره باعث بهبود ارتباط بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد مالی شرکت ها خواهد شد.
بررسی تأثیرات تبعیض جنسیتی بر میزان مشارکت پذیری زنان روستایی (منطقه مورد مطالعه: دهستان های گلمکان و رادکان شهرستان چناران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
23 - 53
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز، کسب شخصیت اجتماعی وابسته به مشارکت و خارج شدن از دایره فعالیت های شخصی در جهت توسعه امری ضروری است. از این روست که مشارکت زنان به منزله بخش مهمی از نیروی توسعه و نابرابری جنسیتی به منزله یکی از مسائل و مشکلات مهم جامعه شناخته شده است. زنان روستایی، به عنوان عناصر تأثیرگذار فضاهای روستایی، به علت ناآگاهی از حقوق خود تا حد زیادی در معرض این تبعیض قرار دارند. ازاین رو، هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیرات تبعیض جنسیتی بر میزان مشارکت پذیری زنان روستایی است. روش شناسی تحقیق توصیفی تحلیلی بوده که به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. از روش پیمایشی در قالب 116 پرسش نامه خانوار، به بررسی افراد نمونه در 10 روستا از دهستان های رادکان و گلمکان شهرستان چناران پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داده که بر اساس آزمونt، بیشترین اثر تبعیض جنسیتی بر کاهش میزان مشارکت اقتصادی زنان روستایی با میانگین رتبه ای53 / 3 است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان دهنده اهمیت نسبی تبعیض جنسیتی بر مشارکت پذیری زنان است. ازاین رو، می توان گفت از آنجا که زنان روستایی در زمینه اقتصاد روستا مشارکت زیادی دارند و در زمینه های دامداری، کشاورزی، باغداری و... همپای مردان کار می کنند، در زمینه اقتصادی بیشترین تبعیض را به خود اختصاص داده اند، زیرا با وجود مشارکت فراوان در این زمینه از امکانات و مزایای اقتصادی بهره چندانی نمی برند.
بررسی فرایند پذیرش موقعیت بحران در مناطق روستایی با تأکید بر نقش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
239 - 262
حوزههای تخصصی:
در فرایند پذیرش موقعیت بحران، افراد می توانند احساس خوشایندتری را تجربه کنند و در خلق محیط های خانوادگی، شغلی و اجتماعی نقشی برجسته را ایفا کنند. این پژوهش با هدف بررسی فرایند پذیرش موقعیت بحران در مناطق روستایی با تأکید بر نقش زنان انجام گرفت.جامعه آماری پژوهش شامل زنان روستایی بود که پس از زلزله کرمانشاه در روستای خود باقی ماندند و تلاش کردند با شرایط پس از زلزله کنار بیایند. از میان جامعه ذکرشده نمونه گیری به صورت هدفمند تا حد اشباع (12 نفر زن روستایی) ادامه یافت. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی استفاده شد. به این ترتیب که با کمک مصاحبه ساختارنیافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند.فرایند پذیرش موقعیت بحران در زنان روستایی طی شش مرحله و ذیل مضامین اصلی «مواجهه با تهدید (قبل از زلزله)، مواجهه با بحران (بعد از زلزله)، تلاش برای بازسازی زندگی، مرحله استقرار یافتن در شرایط، پیوند با فراز و نشیب های زندگی و مرحله توان افزایی» طبقه بندی شد. این بررسی نشان دهنده فرایندی است که زنان در روستا طی کردند تا به پذیرش موقعیت بحران دست یافتند؛ فرایندی که از ابتدا تا به انتها نیازمند کوشش و تلاش خاصی از سوی زنان با توجه به ویژگی های زنانه خود است.
بازتاب کهن الگوهای روان زنانه و روان مردانه از دیدگاه یونگ در خانه های سنتی فلات مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
219 - 249
حوزههای تخصصی:
کهن الگو در روان جمعی انسان برانگیزاننده اعمال انواع کنش در ذهن معنوی اوست و از آنجا که جوهره هنر، ذهن و روان آدمی است، مقاله حاضر ارتباط میان روان کاوی و معماری را جست وجو می کند. کارل گوستاو یونگ، مبدع نظریه روان شناسی تحلیلی و باسط تئوری کهن الگوها، معماری را چونان روان انسان می داند. به طوری که موقن است ابداً پدیده ای دست ساز بشر موجود نیست که نخست به صورت پندار و خیال در روان نبوده باشد. شمار کهن الگوها به عنوان موضوع اصلی بحث بسیار است. این تحقیق با محوریت قرار دادن دو کهن الگوی آنیما و آنیموس، نخست در پی یافتن و گردآوری نمادهای این کهن الگوها در اندیشه ها، آیین ها و باورهای قومی و سپس ایجاد تناظر در نمادهای برخی از مهم ترین اجزای خانه های سنتی فلات مرکزی ایران شامل دستگاه ورودی، حیاط، ایوان، حوض خانه، اتاق، بادگیر، سرداب و سایر است. مقاله پیش رو با رویکرد تحلیل محتوا در پارادایم کیفی به روش استقرایی و قیاسی انجام پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهند میان نمادهای کهن الگوهای آنیما و آنیموس و مضامین معنوی نهفته در اجزای خانه های سنتی تناظر برقرار است و همان گونه که روان انسان کامل سرشتی دووجهی دارد، تعادل میان هردو نمودهای روان زنانه و روان مردانه در کلیت والای معماری سنتی خانه نیز دیده می شود.
ظرفیت سنجی لایحه قضایی «تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت» در تحکیم حق سلامت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاسداشت «حق بر سلامت» و تدارک بایسته های حقوقی به منظور استیفای آن برای کودکان، از دغدغه های نظام های حقوقی است. علاوه بر سیاستگذاری تقنینی مستقیم، راهبردهای قانونگذارانه ی فرعی از طریق وضع قوانین و مقرراتی که ابعاد جانبی تبلور حق سلامت کودکان را متأثر می کنند، مهم است. نظر به وابستگی همه جانبه ی سلامت کودکان به سلامت و امنیت مادران، لایحه اخیر «صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت» دارای نقاط قوت و ضعفی است، که تحلیل آنها از منظر اثرسنجی تصویب و اجرای لایحه (قانون)، بر کاهش بزه دیدگیِ تبعیِ کودکان از بزه دیدگی مادرانشان موضوع این مقاله است. پژوهش حاضر پس از بازشناسی نقش ارتقاء سلامت کودکان در کاهش نرخ بزه دیدگی آنها، نحوه اثرگذاری اصلاحات نظام دادرسی و جرم انگاری و پیشگیری در حمایت از زنان - موضوع لایحه مذکور – بر کاهش بسترهای آسیب پذیری فرعیِ کودکان از بزه دیدگی مادران را می کاود و پیشنهادهایی جهت اصلاح لایحه مذکور ارائه می دهد. گفتمان ایدئولوژیک لایحه مزبور، و کم توانیِ لایحه در ارائه نظم نوینی از تلفیقِ سه جنبه ی هنجارهای حقوق بشری، آموزه های اسلامی و ملاحظات خانواده ایرانی، چشم انداز موفقی از تقویت حمایت از زنان در برابر خشونت – وبالتبع، کودکانِ متأثر از بزه دیدگیِ مادرانشان از خشونت- به دست نمی دهد.
استانداردهای دوگانه اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس (نگاهی بر پیمان ماستریخت با تکیه بر حقوق بشر و انرژی هسته ای)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی مقاله کنونی، تشریح و تحلیل راهبردها و استانداردهای دوگانه سیاسی اتحادیه اروپا، درراستای سیاست خارجی و امنیتی مشترک و برمبنای معاهده ماستریخت است. چون اتحادیه اروپا از زمان های گذشته با منطقه خلیج فارس، دارای روابط راهبردی و استراتژیک بوده و درروابط اتحادیه اروپا با کشورهای مختلف واقع در منطقه خلیج فارس و به طور خاص جمهوری اسلامی ایران، به ویژه طی سالیان اخیر، این تناقض واستانداردهای دوگانه خود را بسیار واضح و آشکار نشان می دهد، این منطقه برای تحقیق و مقاله پیش رو انتخاب شده است. همچنین لازم به ذکر است که اﺗﺤﺎدیه اروﭘﺎ ادعای ﺟﺎﯾﮕﺎه وﯾﮋه ای ﺑﺮای رﻋﺎﯾﺖ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ در ﻋﻤلکرد و ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺧﻮد ﻗﺎﺋﻞ اﺳﺖ و ظاهراً ﺗﻼش ﻫﺎی آﺷﮑﺎری ﺑﺮای ﺣﻔﻆ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ (مطابق تعاریف خودشان ) در ﻣﻘﺮرات ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ اﯾﻦ اﺗﺤﺎدﯾﻪ دﯾﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺑﺮای ﻧﻤﻮﻧﻪ، اﯾﻦ اﺗﺤﺎدﯾﻪ، ﺷﺮط ﭘﯿﻮﺳﺘﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎی اروﭘﺎﯾﯽ ﺑﻪ اتحادیه و ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪی آنﻫﺎ از اﻣﮑﺎﻧﺎت آن را رﻋﺎﯾﺖ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﺮده و حتی در ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﻌﺎﻫﺪات ﺧﻮد ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﮐﺸﻮرﻫﺎ، ﺷﺮﻃﯽ را در ﻣﻮرد رﻋﺎﯾﺖ اﯾﻦ ﺣﻘﻮق ﻣﯽﮔﻨﺠﺎند. بر همین اساس، چون حقوق بشر و در ادامه انرژی هسته ای به عنوان دو اصل مهم در سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا به خصوص در روابط با کشورهای منطقه خلیج فارس همواره مورد تأکید آن ها بوده و ازمسائل مهم و حساس در روابط سیاسی می باشد، این موضوع در مقاله حاضر، مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین این نکته مهم است که به نظر می رسد اتحادیه اروپا با سوءاستفاده ازحقوق بشر و انرژی هسته ای و اتخاذ سیاست های دوگانه، درصدد است منافع و اهداف خود در سیاست خارجی و امنیتی مشترک را در دنیا پیاده کند.
ارزیابی مشارکت سیاسی زنان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی یکی از ارکان دموکراسی است و برای سنجش میزان حاکمیت مردم در تعیین سرنوشت سیاسی شان از این شاخص استفاده می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تحولات کمی و کیفی ایجاد شده در مشارکت سیاسی زنان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و عوامل مؤثر بر آن با روش توصیفی- همبستگی بر روی زنان داری سن بالای 17 سال شهر تهران انجام شد. بدین منظور تعداد 400 نفر از این زنان به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک برای گروه نمونه انتخاب شد که پرسش نامه محقق ساخته در مورد شاخص های مشارکت سیاسی زنان را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها نشان داد که مشارکت سیاسی زنان (درجایگاه رأی دهنده) در انتخابات بالاست، اما در مواردی مثل عضویت در احزاب سیاسی، میزان مشارکت متوسط است. پیروزی انقلاب اسلامی از طریق چهار متغیر باعث افزایش مشارکت زنان شده است که این متغیرها عبارتند از: افزایش اعتماد اجتماعی، شکل گیری هویت اسلامی – انقلابی، تقویت بعد تکلیفی مشارکت سیاسی، گسترش آموزش زنان در مقاطع مختلف تحصیلی که با افزایش میزان آشنایی آنها با حقوق و تکالیفشان همراه بوده است و تغییر ساختار سیاسی و حاکمیت نظام مردم سالاری دینی که با ایجاد نهادهای انتخابی زمینه مشارکت سیاسی زنان را فراهم نموده است.
حقوق شهروندی؛ از مطالبه عمومی تا نهادسازی (بررسی امکان تشکیل وزارت خانه حقوق شهروندی)
حوزههای تخصصی:
مفهوم حقوق شهروندی را باید با توجه به موضوعات کلی تری چون «مطالعه حق های اجتماعی» و «حقوق بشر» تحلیل کرد و این مقوله به نحو احسن تنها با پشتوانه دولتی محقق می شود. بنابراین با توجه به حساسیت و حمایت نهادهای ترویج حقوق بشر در دهه های اخیر، افزایش ارتباطات افرادی در جامعه جهانی که خواهان تحقق حقوق شهروندی در محیط اجتماعی خود هستند و با عنایت به اهمیت منشور حقوق شهروندی که هم اکنون به عنوان موضوعی مهم در ایران تلقی می گردد، در این نوشتار پیشنهاد ایجاد نهادی برای گسترش فرهنگ حقوق شهروندی و حمایت حقوقی از آن در یک وزارت خانه مجزا تحت عنوان «وزارت خانه حقوق شهروندی» و با عنایت به اصل 133 قانون اساسی مورد بررسی قرار می گیرد. این اعتقاد وجود دارد که برای نهادینه شدن بهتر فرهنگ حقوق شهروندی، نهادی پرثمرتر از وزارت خانه برای تبلیغ و اجرای فرهنگ حقوق شهروندی به نظر نمی رسد، چرا که توسعه و ترویج این مقوله نیازمند راه کارها و روش های منظم و قانونمند اجرایی است که خود به سازوکارهای اداری و برنامه ریزی اساسی نیاز دارد. بنابراین در این مقاله به این سؤال پاسخ داده شده که تا چه میزان امکان تشکیل وزارت خانه حقوق شهروندی وجود دارد؟