مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حکیم سبزواری
حوزه های تخصصی:
از مباحثی که میدان نزاع فلسفی را برای شارحان و مفسران حکمت متعالیه فراهم آورده و به تعارض آرای آنها انجامیده است، تبیین اختلاف و تفاوت بین وجود رابط و محمولی است. اگرچه این اختلاف نظرها، از عقلانیت فلسفی بسیاری از این شارحان حکایت می کند و افق خردورزی این متفکران را آشکار می نماید، ولی همچنین بستری را برای کشف نگرش آنها به عناصر محوری حکمت متعالیه مهیا می سازد. حکیم سبزواری از شارحان حکمت صدرایی است که با تعلیقه های خود بر اسفار و تأیید و تشریح مبانی این حکمت در کتاب هایش ابهام را از دامن بسیاری از مسائل این حکمت می زداید، ولی در این موضوع، نظریه ای مخالف با صدرا اتخاذ می-کند. این مقاله در پی بررسی دغدغه های وی در اظهار دیدگاه متفاوت با صدرالمتألهین در مسأله وجود رابط و محمولی است که تحلیل نکات فلسفی و پی گیری موضع گیری های وی در این بحث، طرح بعضی از نظریه های رقیب و منتقد وی را غیر قابل اجتناب می نماید.
برهان صدیقین در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برهان صدیقین در سومین دوره از حیات خود در تاریخ فلسفه اسلامی با تأثیرپذیری از مبانی حکمت متعالیه، تحولاتی را طی کرده است. این مقاله تحولات برهان را در چهارصد سال اخیر دنبال می کند و تقریرات متفاوتی را برمی رسد که این برهان پشت سر گذاشته است.
بازنگری نوآوری حکیم سبزواری در باب حدوث عالم: حدوث اسمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریه «حدوث اسمی» از نوآوری های حکیم سبزواری است. سخنان ایشان نه تنها خالی از ابهام و پیچیدگی نیست، بلکه گوناگون است و گاه ناسازگار به نظر می رسد؛ اما با تأمّل در آثار وی، به نظر می آید نظریّه او تطوّر سه مرحله ای داشته و وی این نظریه را به سه شکل تفسیر کرده است. شارحان معمولاً فقط به تفسیر اوّل توجه کرده اند. دقت کردن به این مراحل و تفسیرهای سه گانه، ناسازگاری سخنان گوناگون وی را توجیه می کند. مقاله حاضر، این مراحل یا تفسیرهای سه گانه را گزارش، تحلیل و نقد می کند. در مرحله اوّل، مقصود از «اسم» در حدوث اسمی، اسم عینی (مقابل اسم لفظی) است. در مرحله دوم نیز مقصود اسم عینی است؛ اما تمام اسماء عینی، حادث اسمی نیستند. بلکه برخی از اسما، مانند اسماء حُسنی، قدیم اسمی اند. در مرحله سوم، مقصود از اسما، اسماء عینی نیست، بلکه منظور فقط ماهیّات موجود در ذهن است.
امکان معرفت عقلی به خداوند متعال از منظر حکیم سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور معمول در آثار فلسفی مسلمین، معرفت پذیری خداوند به صورت مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است بلکه در بیشتر موارد به عنوان یک اصل موضوع تلقی گشته است. حکیم سبزواری علی رغم رویکرد منتقدانه ای که در نسبت با اندیشه های تعطیل گرایانه اتخاذ نموده، عقل را بدون مدد الهی عاجز از معرفت خداوند می داند و بیان می کند آنچه که خداوند را از طریق براهین می شناسد، عقلی است که به نور خداوند تقویت گشته است و در عین حال عقل از نیل به کنه ذات خداوند ناتوان است، بدان جهت که علم حصولی اکتناهی منوط به حصول تام ماهیت معلوم برای عالم است و خداوند به سبب تنزه از ماهیت از دسترسی عقول مبرا می باشد. حکیم سبزواری در تبیین نظریه خویش علاوه بر اقامه استدلال، به روایات صادره از ناحیه عصمت و نیز بیانات اهل معرفت استشهاد نموده است.
دفاع حکیم سبزواری از سهروردی در کیفیّت اِبصار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق، حکیم سهروردی در مقابل دو نظریّه رایج ترِ «انطباع» و «خروج شعاع» در زمینه کیفیّت اِبصار، به نظریّه سومی قائل شد که بر اساس آن، در هنگام اِبصار، نَفْس آدمی علمِ حضوری اشراقی به خودِ اشیای دیدنی پیدا می کند، نه آنکه صرفاً از رهگذر صورت های ادراکی آنها را ادراک کند. صدرالمتألّهین نظریّه سهروردی را مبتلا به اشکال دید و به نقد دیدگاه او پرداخت. نقدهای وی در اسفار، در قالب چهار اشکال ارائه شده است. حکیم سبزواری که سعی در توجیه نظریّه سهروردی داشته، به دفاع از وی در مقابل نقدهای صدرالمتألّهین برخاسته است. این مقاله به گزارش و نقد و بررسی پاسخ های چهارگانه حکیم سبزواری به اشکالات صدر المتألّهین اختصاص دارد. پاسخ های یادشده در مجموع سبب روشن تر شدن برخی از جوانب بحث، و روشنگری در جهت گشوده شدن راه های تازه گردیده است، امّا هیچ یک در پاسخگویی به آن اشکال ها تمام نیست، بلکه هر کدام نیازمند تتمیم است.
تحلیل انتقادی «نظریه بداء بر پایه باور به هیولی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بداء یکی از مهم ترین آموزه های اعتقادی اسلام و از اختصاصات مذهب شیعه است. به رغم آنکه ده ها اثر در مورد بداء نگاشته شده، توضیح نحوه وقوع آن با رویکرد مبتنی بر جهان شناسی فلسفی نخستین بار توسط میرداماد آغاز گشته است و صدرالمتألهین و حکیم سبزواری این راه را ادامه داده اند. اما با بررسی آرای این سه فیلسوف مشخص می شود که تبین های ایشان نه تنها خالی از خلل نیست، بلکه برخی از اشکالات دیدگاه های ایشان علاوه بر استدلال، ریشه در جهان بینی آنان دارد. برای تبیین بداء ابتدا باید «لوح محو و اثبات» تبیین گردد. لوح محو و اثبات از مراتب علم الهی، و مجرد است؛ پس باید به نحوی تبیین شود که هم مجرد و هم قابل تغییر باشد. اما بر اساس باور به هیولی که یکی از ارکان مهم جهان بینی بسیاری از فلاسفه مسلمان است تغییر و تحول، منحصر در مادیات بوده و در مجردات به هیچ وجه امکان ندارد. این امر در کنار ابطال نظریه هیئت بطلمیوسی موجب می شود که مجالی برای لوح محو و اثبات در جهان بینی این سه فیلسوف باقی نماند. این اشکال نه تنها به این سه فیلسوف، بلکه معطوف به جهان بینی مبتنی بر هیولی است که در فلسفه اسلامی رایج می باشد. این نوشتار با تحلیل انتقادیِ تبیین های این سه فیلسوف به عنوان سه نمونه برجسته از فلاسفه مسلمان تبیین صحیح بداء در فلسفه اسلامی را در گرو کنار گذاشتن باور به هیولی دانسته است.
حکیم سبزواری و نقد برهان صدرالمتألّهین بر حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
97 - 119
حوزه های تخصصی:
یکی از براهین صدرالمتألّهین برای اثبات حرکت جوهری برهان از طریق تلازم میان طبیعت و آثار و حرکات آن است. حکیم سبزواری با این برهان به مخالفت برخاسته، و آن را صرفاً دلیلی الزامی و جدلی، مطابق با مبانی اشراقی، و ناسازگار با مبانی صدرالمتألّهین دانسته است. اشکالات حکیم سبزواری نشان می دهد که این برهان با تقریری که صدرالمتألّهین از آن به دست داده است تمام نیست. شهید مطهّری کوشیده است با بازسازی و تقریر جدید این برهان، آن را به برهانی تامّ تبدیل کند. این بازسازی گرچه دارای ابهاماتی است و با تقریر صدرالمتألّهین کاملاً همخوان نیست بحث علمیِ مربوط به برهان یادشده را ارتقا و روشنی بیشتر بخشیده است (به ویژه اگر بر اساس علّیّت تحلیلی بازخوانی شود). امّا اوّلاً پیشرفتِ حاصل شده نشان دهنده نادرستیِ تأمّلات و اشکالات حکیم سبزواری در مورد تقریر صدرالمتألّهین نیست و ثانیاً آنچه گشوده شدنِ افق جدید و ارتقای این بحث را باعث شده تأمّلات و چندوچون های حکیم سبزواری بوده است.
نقد و بررسی استدلالات حکیمِ سبزواری در اثبات مسئله اتّحاد عاقل و معقول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم سبزواری که از مدافعینِ مسئله اتّحاد عاقل و معقول است علاوه بر شرح و تقریرِ براهینِ صدرالمتألّهین خود، براهینی را در اثباتِ این مسئله اقامه کرده است. در این پژوهش سه برهانِ مادّه و صورت؛ تجرّد معقول؛ و تبدیلِ مشتقّ به مبدأ که از براهینِ ابتکاری وی می باشند، موردِ نقد و ارزیابی صوری و مادّی قرار گرفته اند. برهان مادّه و صورت دچار مصادره به مطلوب است که در آن اصلِ مدّعا در برهان اخذ شده است. بُرهان تجرّد معقول، مخدوش و اساساً باطل است؛ زیرا در مقدّمه سوّم این برهان خلط فاحشی میانِ حملِ اوّلی و حملِ شایع رُخ داده است. در بُرهانِ سوّم نیز تبدیل عاقل و معقول به عقل به معنای اتّحادِ آن دو نخواهد بود. بنابراین، هیچ یک از سه برهان، در جهتِ اثباتِ مدّعای اتّحاد عاقل و معقول تامّ نیست و توانائیِ اثباتِ مدّعا را ندارد. صورت بندی براهین و نقدها همگی نو و حاصلِ تامّلاتِ نگارندگان می باشد.
تحلیل گرایش های عرفانی حکیم سبزواری پیرامون چگونگی پیدایش کثیر از واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
101 - 119
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی دیدگاه عرفانی حکیم پیرامون چگونگی پیدایش مظاهر کثیر از واحد است. مراد عرفا از فیض اقدس، ظهور علمی اشیا بدون کثرت در علم الهی و از فیض مقدس، فیضی است که اعیان ثابته را که در علم الهی موجود هستند، در عین محقق می سازد. پرسش اساسی این مقاله عبارت است از: حکیم سبزواری پیرامون چگونگی پیدایش کثیر از واحد چه تحلیل عرفانی ارائه می دهد؟ دستاوردهای این جستار هم عبارتند از: حکیم بر این باور است که ذات، اسما و صفات بدون توجه به کثرات در مقام احدیت ظهور دارند، اما در مقام واحدیت این کثرات از یکدیگر متمایزند. او اسم را ذات به علاوه صفت معرفی می کند و عرفا بر این باورند که اسمای الهی از طریق تعاون، تناکح و تقابل در پیدایش کثرت مؤثرند، علاوه بر این، ما می توانیم از طریق ائمه اسما و فروع آن ها، اصول اسما و افراد آن ها و برحسب شهود سالک چگونگی پیدایش کثرت را براساس اسمای الهی تبیین کنیم. حکیم برای وجود منبسط ویژگی های متعدد مثل نفسیت، وحدت حقه ظلیه، ظهور ذات غیب الغیوب... ذکر می کند
بررسی تطبیقی مسئله شر در مکتب حکیم سبزواری و مکتب عرفانی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
115 - 136
حوزه های تخصصی:
یکی از اموری که خاستگاه الحاد در جهان غرب شده و از دغدغه های ادیان و مکاتب فلسفی بوده، پاسخ به پرسش شر است. اصلی ترین پرسش این است که آیا شرور در مکتب فلسفی حکیم سبزواری و مکتب عرفانی مولوی امری وجودی است یا عدمی؟ اگر امری وجودی است، با خیر محض بودن خداوند و با قدرت و علم الهی حتی با مسئله سنخیت بین علت و معلول چگونه سازگار است؟ حکیم سبزواری، شرور را امر عدمی، ولی مولوی شرور را امر وجودی و عینی (objective) می داند و برای تبیین دیدگاه خود، ابتدا شرور را نسبی می داند نه مطلق، و وجود موجود، به خدا نسبت داده می شود و شرور با واسطه به خدا منتسب هستند، زیرا لازمه محدودیت و ماده است، چون موجود وقتی تنزل کند، وجود تنزل یافته، محدودیت دارد و محدودیت و مادیت این تصادم ها را دارد و گریزی از آن نیست، آنگاه از توصیف به تجویز می پردازد و پذیرش رنج ها را برای تکامل آدمی لازم می داند، نگارنده ابتدا دیدگاه این دو حکیم و عارف را تبیین کرده و به مقایسه و بررسی دیدگاه ها پرداخته است و در نهایت نگاه عرفانی مولوی را واقع بینانه تر و به سلامت روان نزدیک می داند.
سنت و تجدد در اندیشه حکیم سبزواری تحلیل مصداقی شورش سالارالدوله
حوزه های تخصصی:
واژه های سنت و تجدد در جامعه قرن سیزدهم هجری با کلماتی چون روشنفکری، مدرنیته، مشروطه، تقابلی رفتاری و یا فکری، دارد. آیا لزوماً این دو کلید واژه همواره با یکدیگر در تعارضند و نمی توانند در کنار هم قرار گیرند و یا قادرند در یک مسیر بسوی تکامل اجتماعی حرکت کنند. این موضوع به نوع برداشت جوامع سنتی و یا مدرن بستگی دارد. این نوشتار بر آن است که ، مفهوم فوق در شخصیت حکیم سبزواری در جغرافیای رفتار وی مصداق عینی یافته و تعاملی عقلانی را در جامعه مطرح کرده است. مقاله عملکرد حکیمی را دنبال می کند، که دوران تحصیل در سبزوار، مشهد و اصفهان را در محیطی به سر آورده که شیوه سنتی افراطی را باور دارد. این مقابله سنت و تجدد، در خراسان با وجود اقطاب گنابادی، حاکمیت اندیشه متعصب شیعی و فتنه باب زمانی واقع می شود، که حکیم دوره میان سالی را پشت سر گذاشته و در سبزوار به تدریس مشغول است. حکیم با عملکردی صحیح، فکری روشن با مسایل برخورد می کند. مردمان را از افتادن در ورطه جنگ های داخلی و اختلافات سیاسی و شعله ور شدن آتش فتنه دور نگه می دارد و در عمل سلامت و امنیت را به آنان اهدا می کند. وی در حد تعادل مانند دو خط موازی مفاهیم سنت و تجدد را به جامعه خود آموزش داده تا آن جا که شاگردانی ریاضی دان، موسیقی شناس و طبیب در کنار حکمت و فلسفه تربیت می کند. و با وجود این شاگردان ،مکتب فلسفی اصفهان قاجاری را به مکتب تهران پیوند می زند
بررسی میزان رضایتمندی دانشجویان از ارائه خدمات و امکانات دانشگاه (مورد مطالعه: دانشگاه حکیم سبزواری)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
571 - 588
حوزه های تخصصی:
از آنجا که میزان نارضایت مصرف کنندگان خدمات دانشگاهی به طور مستقیم بر میزان عملکرد آنان تاثیر دارد، بنابراین در سیاست گذاری ها توسط مدیران و متولیان مراکز آموزش عالی باید توجه زیادی به آن شود. در پژوهش حاضر به بررسی میزان رضایتمندی دانشجویان دانشگاه از ارائه کیفیت خدمات و امکانات اعم از آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، رفاهی و زیست محیطی پرداخته شده است. این تحقیق براساس هدف از نوع بنیادی است و از نظر تکنیک اجراء توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری است که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1396 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی حجم نمونه 100 نفر، انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رضایت سنجی استفاده شده است که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. جهت توصیف داده ها از نرم افزار آماریspss 22 استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که رضایتمندی دانشجویان از امکانات دانشکده و از ساعات برگزاری کلاس، از فاصله کتابخانه تا دانشکده، از نحوه سرویس دهی اتوبوس های دانشگاه و از سئوالات امتحانی دروس، پایین تر از حد معمول است. میزان رضایتمندی از تدریس اساتید و تسلط بر مباحث درسی، نحوه برخوردشان، عملکرد رئیس دانشکده و محیط دانشکده بالاست. میزان علاقه مندی دانشجویان به رشته تحصیلی بالا بوده و میزان موفقیت دانشجویان در رشته جغرافیا پایین است. میزان تمایل به ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر در دانشکده نیز تا حدودی پایین است.
ایرادهای وعاء دهر میرداماد از منظر ملاصدرا و جایگاه آن نزد حکیم سبزواری
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۶
97 - 118
حوزه های تخصصی:
میرداماد با کامل ندانستن نظام های فلسفی پیش از خود (سینوی و اشراقی)، نظامی نوین به نام حکمت یمانیه را تأسیس کرده است و به تصریح خود میرداماد، از ارکان مهم این نظام، وعاء دهر است. وی از این نظریه در مباحث جهان شناسی و خداشناسی، مانند چگونگی پیدایش جهان، موجودات زمانمند، مکانمند و نیز تبیین چگونگی علم تفصیلی پیشین واجب الوجود به موجودات استفاده می کند. با وجود اهمیتی که میرداماد برای وعاء دهر قائل است، پس از وی، حتی ملاصدرا، شاگرد بی واسطه ی میرداماد، نیز به این نظریه بی اعتنایی کرده است. در نوشتار حاضر با روش بررسی و تحلیل آثار میرداماد و مقایسه ی آن با آرای ملاصدرا، به تبیین چرایی مطرح شدن وعاء دهر در آرای میرداماد پرداخته ایم و سپس ایرادهای ملاصدرا به آن را تشریح کرده ایم تا در خلال مقایسه ی میان آرای این دو اندیشمند، ایرادهای این نظریه و نیز علت روی گردانی ملاصدرا از وعاء دهر آشکارتر شود. در پایان نیز به بیان تلاش های حاج ملاهادی سبزواری برای آشتی دادن وعاء دهر میرداماد با مبانی حکمت متعالیه پرداخته ایم.
تحلیل و بررسی دیدگاه حکیم سبزواری نسبت به موضع ملاصدرا درباره مجرای قاعده الواحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
255 - 272
حوزه های تخصصی:
قاعده الواحد یکی از قواعد و اصول اساسی و مهم در فلسفه اسلامی محسوب می شود و مفاد آن، این است که از علت واحد، تنها یک معلول واحد و یگانه صادر می شود. علی رغم اینکه حکیمان و فیلسوفان بسیاری این قاعده را پذیرفته اند، اما برخی از متکلمان آن را انکار کرده اند. تعیین مجرای این قاعده از جمله مسائل ضروری در پیرامون این قاعده قلمداد می شود. با توجه به عبارات و کلمات ملاصدرا می توان چنین گفت که وی موضعی دوگانه نسبت به این مهم اتخاذ کرده است. وی در برخی از عبارات خود، از اختصاص این قاعده به حق تعالی سخن گفته و در برخی دیگر، مجرای این قاعده را اعم از خداوند دانسته است؛ به گونه ای که حتی در مقام اثبات عقول، از این قاعده بهره برده است. وجود این قبیل عبارات در میان کلمات و سخنان ملاصدرا سبب بروز انتقاداتی از سوی حکیم سبزواری در این باره شده است. وی سه انتقاد نسبت به دیدگاه ملاصدرا مطرح کرده و در نهایت معتقد است که این قاعده اختصاصی به حق تعالی ندارد و شامل سایر واحدهای غیر حقیقی نیز می شود. نگارندگان با روش تحلیلی تطبیقی، سعی در بررسی انتقادات حکیم سبزواری نموده و نشان داده اند که می توان میان عبارات دوگانه ملاصدرا جمع نمود.
دیدگاه حکیم سبزواری درباره برهان تضایف و نقش آن در اثبات اتحاد عاقل و معقول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم سبزواری اگرچه همانند صدرالمتألهین از طرفداران نظریه اتحاد عاقل و معقول است اما بر خلاف وی، در باب برهان تضایف که مهمترین برهان صدرالمتألهین برای اثبات این نظریه است سخنان گوناگونی گفته و مواضع متفاوتی اختیار کرده است؛ گاه آن را ناتمام خوانده و اشکالات آن را برشمرده، گاه تقریری دیگر از آن بدست داده و گاه آن را تمام دانسته و به دفاع از آن پرداخته است. این مقاله به گزارش، تحلیل و بررسیِ سخنان گوناگون حکیم سبزواری درباره برهان تضایف اختصاص دارد. حاصل آنکه تلقیِ حکیم سبزواری از برهان صدرالمتألهین، تلقیِ خاصی است که در برخی موارد با کلام ملاصدرا سازگار نمینماید و بر استدلالهای وی برای رد آن برهان نیز اشکالهایی وارد است اما در مجموع میتوان گفت م واض ع گ ون اگ ون او کم اب ی ش ب ا ی ک دی گ ر هماهنگند.
نقد و بررسی ادله ابتکاری حکیم سبزواری بر حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان ادله گوناگونی که حکیم سبزواری در شرح منظومه برای اثبات نظریه حرکت جوهری پیش کشیده است، پنج دلیل در نگاه نخست، از ابتکارات او بشمار می آیند: استدلال از طریق حرکت کیفی تصورات در نفوس منطبع فلکی، استدلال از طریق تجدد امثال، استدلال از طریق حدوث یکپارچه عالَم، استدلال از طریق غایتمند بودن طبیعت، و استدلال از طریق وحدت ظلی نفس. این مقاله به گزارش، تحلیل و نقد این ادله اختصاص دارد. بررسی نشان میدهد که چهار دلیل از این ادله را میتوان ابتکاری ایشان دانست. اهمیت فلسفی این دلایل چهارگانه بیشتر در نشان دادن جایگاه نظریه حرکت جوهری و تأثیر و تأثر آن نسبت به دیگر مسائل حکمت متعالیه و تفکرانگیزی در جوانب و ثمرات مختلف این نظریه، و نیز نشان دادن هماهنگی و همیاری بخشهای مختلف حکمت متعالیه صدرایی است. اما دلیلهای یادشده دلیلهای سبکباری که سرراست و با مقدماتی اندک این نظریه را به اثبات برسانند، نیستند.
بررسی نقادانه تقریرات حکیم سبزواری از برهان صدیقین و برخی برداشتهای متأخر از آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم سبزواری در کوشش برای ارائه تقریرهایی از برهان صدیقین که از تقریرهای پیشین مستحکمتر و در عین حال دارای مقدماتی کمتر باشد، سه تقریر عمده بدست داده که از این سه، دو تقریر را میتوان از نوآوریهای فلسفی وی بشمار آورد. این تقریرها که مورد توجه و تدقیق محققان پس از وی قرار گرفته و الهامبخش کسانی چون علامه طباطبایی در ارائه تقریراتی پیشرفته تر گردیده در گشودن افقهایی جدید فراروی این بحث فلسفی پیشرو بوده اند و از این نظر، از نقاط عطف در سیر تکاملی برهان صدیقین محسوب میشوند. این امر، بررسی نقادانه تقریرهای یادشده و نیز برداشتهایی که از آنها صورت گرفته را ضروری میسازد. مقاله حاضر، در این راستا، به گزارش و تحلیل و نقد تقریرهای سبزواری و تأمل در نکات و اشکالاتی که در برداشتهای معاصر از این تقریرها مطرح شده، پرداخته است.
زن در عرفان از دیدگاه حکیم سبزواری و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در موردجایگاه زن در منابع و متون اسلامی از جمله متون عرفانی بحث شده و آراء متفاوتی درباره آن اظهار شده است. در این پژوهش دیدگاه عرفانی حکیم سبزواری و امام خمینی به جایگاه زن مورد بررسی قرار گرفته است. در دیدگاه امام خمینی به جایگاه زن پژوهش هایی انجام شده است ولی در مورد دیدگاه حکیم سبزواری و تطبیق آن با دیدگاه امام خمینی تحقیقی صورت نگرفته است. برای تبیین نگاه این دو متفکر در مورد جایگاه زن کوشیده ایم نگاه قرآنی و روایی این دو عارف را کشف کرده و برای این منظور به کتب: اسرارالحکم، نبراس الهدی و تعلیقات حکیم سبزواری بر اسفار و به صحیفه امام خمینی رجوع شده است. نگاه حکیم سبزواری به زن از نظر عرفانی محدودساز و به لحاظ اجتماعی و فردی نسبتاً منفی و مبتنی بر سنت پذیرفته شده دوره خویش است و در بعضی موارد با سخن خود حکیم در مواضع آثارش متناقض است و هماهنگی ندارد. از این سو امام خمینی به جهت شرایط اجتماعی و فردی که در آن زیست می کرده نگاهش" جمالی و رحامتی" است و زن را واجد همان کمالات و شرایط اجتماعی می داند که مرد از آن برخوردار است.
تحلیل و نقد دیدگاه معتزله و اشکال کلینی درباره «صفات حق» از منظر حکیم سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
5 - 25
حوزه های تخصصی:
مبحث صفات یکی از مباحث مهم خداشناسی بوده و حکیم سبزواری بر اساس اصول و قواعد فلسفی به تبیین مسائل آن بر اساس «عینیت صفات حق با ذات او و با یکدیگر» و «تشکیک در صفات» و «اشتراک معنوی بین صفات» پرداخته و تفکرات و اشکالات برخی فرقه های کلامی و اهل حدیث را مورد نقد قرار داده است. حکیم سبزواری نظریه نیابت ذات از صفاتِ حق و نیز اشکال کلینی مبنی بر زیادت اراده حق تعالی از ذات را پاسخ گفته است. به نظر حکیم سبزواری، اصول بیان شده مبتنی بر قواعد فلسفیِ «بسیط الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیء منها»، قاعده «واجب الوجود بالذّات واجب الوجود من جمیع الجهات» و قاعده امکان اشرف می باشد. حکیم سبزواری اشکال کلینی را بر مبنای تشکیک در صفات کمالیه حق تعالی پاسخ داده است. همچنین در نقد نظریه نیابت ذات از صفات بر مبنای قاعده امکان اشرف، ذات را واجد صفات به نحو أتمّ و أعلی و اشرف می داند. به نظر حکیم سبزواری عدم تفطن به این اصول و قواعد فلسفی موجبات فهم نادرست از رابطه صفات و ذات را فراهم آورده است.
برهان ماده و صورت بر اتحاد عاقل و معقول و واکاوی شبهه تمثیل و مصادره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم سبزواری در فضای حکمت متعالیه و با مبانی مسلّم متعالی و گذر از چارچوب مماشات با مبانی فلاسفه پیشین، به اقامه براهین ی در اثبات اتحاد عقل و عاقل همت گماشته است. برخی مبادی و مواد این براهین به ظاهر، نه محتوا، همان مبادی و مواد حکمای پیشین است. یکی از عوامل وقوع در شبهات برای برخی نوپژوهان غفلت از همین مطلب است. از جمله براهین حکیم سبزواری بر اتحاد عاقل و معقول برهان «ماده و صورت» است که وی در اقامه آن، از یک سو به مبادی هستی شناختی ماده و صورت و نفس نظر دارد و از دیگر سو، نگره علم النفس صدرایی را زیربنای تتمیم این برهان قرار داده است. مقاله ای در جهت مخدوش نمایی همه ادله حکیم سبزواری اتهاماتی را به نگارش سپرده و حکیم را متهم به «خلط فاحش» در تشخیص مطالب ابتدایی فلسفه نموده است. در این راستا در مردودنمائی برهان ماده و صورت، به دو اتهام عمده روی آورده است. از سویی حکیم را به کاربرد قیاس تمثیلی به جای قیاس برهانی متهم کرده و از دیگر سو به ایراد مصادره به مطلوب محکوم پنداشته است. واکاوی نشان می دهد این برهان بر اتحاد تام است و آن مقاله هم در مقام گزارش دچار تحریف شده، هم در مقام داوری به اتخاذ مواضع غیرمنطقی منحرف گشته است.