مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
ادراک زیبایی شناختی
حوزه های تخصصی:
توماس آکویناس یکی از دو چهره ی پیشگام قرون وسطی بعد از آگوستین است که در مقام متنفذترین فیلسوف دوره جدید کلیسا، صاحب آثار نظام یافته ای است که می توان از دل آن، گزاره های فلسفی درخوری در حوزه هنر و زیبایی شناسی استحصال کرد. بر این اساس جستار حاضر با پیش رو گذاشتن این فرضیه که تمایز موجّهی میان لذت بر آمده از ادراک زیبایی و لذت حاصله از ارضاء تمایلات زیستی مبتنی بر اشارات و اظهارات توماس وجود دارد، با روش توصیفی و تحلیلی، اقدام به بررسی و توضیح عناصر این ادعا در ذیل مسائل جزیی تری کرده است. در دو بخش نخست این مقاله، ماهیت لذت زیبایی شناختی با تکیه بر سایر مولفه های موثّر فلسفی در این رابطه، تبیین گشته است که از جمله آن؛ بررسی فرایند ادراک زیبایی مبتنی بر نظریه شناخت آکویناس، کیفیت حرکت «میل» در ادراک امر خیر، مقاطع مختلف حرکت میل و تمایز آن با لذتی که از ادراک زیبایی حاصل می شود و در دو بخش نهایی با تاکید بر مقدمات قبل، تمایز لذت زیبایی شناختی و لذت زیستی تبیین گشته است.
پدیدارشناسی ادراک زیبایی شناختی از دیدگاه میکل دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادراک زیبایی شناختی از جمله مباحث بحث برانگیز در حوزه زیبایی شناسی جدید است که میکل دوفرن از یک منظر خاص پدیدارشناختی به بیان آن مبادرت ورزیده است. به باور وی، اثر هنری ساختاری را برای ابژه زیبایی شناختی فراهم می کند که مهم ترین تمایز بین این دو در ادراک است. در این مقاله تلاش داریم این تمایز را مشخص کرده و فرایند ادراک زیبایی شناختی را نشان دهیم. دوفرن سه مرحله برای ادراک زیبایی شناختی قائل شده است. مرحله نخست حضور است که درک همان گونه که مرلوپونتی توصیف می کند، اتفاق می افتد؛ کلی، پیشاتأملی و در بدن ما. مرحله دوم، بازنمود و خیال؛ متأثر از سارتر است. در این مرحله، ادراک تمایل دارد تا صور مفاهیم تازه پدید آمده از حضور درک شده را در اشخاص و رویدادهای قابل تمییز به صورت مادی مجسم سازد. مرحله سوم، تأمل و احساس متأثر از کانت است. این تأمل می تواند همدلانه و تاحدی ابژکتیو باشد، که بیشتر مرتبط به حس است تا ادراک. در این فرایند است که ادراک زیبایی شناختی صورت می گیرد. از نظر وی، تماشاگر اثر هنری در ادراک اثر هنری باید این سه ساحت را همزمان درک کند. دوفرن در مرحله پایانی ادراک، یعنی احساس، یگانگی سوژه و ابژه را نشان داده است. در این جستار کوتاه، با روش توصیفی و تحلیلی سعی داریم این مراحل را بررسی کنیم.
زیبایی هنری و بازنمایی طبیعت (در نظریه زیبایی شناختی توماس آکوئیناس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
79 - 96
حوزه های تخصصی:
توماس آکوئیناس با اقتباس دیدگاه های پیشینیان خود، به صورت پراکنده در آثارش به مسئله زیبایی و هنر پرداخته و قصد دارد تا میان ساحت زیبایی متعالی و زیبایی محسوس ارتباطی برقرار کند. وی با بیان تعریف زیبایی و مؤلفه های آن به تبیین نوعی ادراک زیبایی شناختی دست می یابد. در این مقاله ضمن تبیین نگاه وی به مسئله زیبایی و بیان تأثیر پذیری او از اشارات کتاب مقدس به مسئله زیبایی، ادراک زیبایی شناختی، نسبت زیبایی با خیر و وجود، زیبایی عالم و طبیعت، تلاش شده است تا به مسئله تقلید هنرمند در خلق هنری از فعل الهی پرداخته شود که وی آن را استمرار عمل خلاقه آفرینش الهی توسط هنرمند می داند.
عوامل اجتماعی مؤثر بر ادراک زیبایی شناختیِ هنر (مطالعه موردی: دو دانشکده دانشگاه شیراز در سال 97)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم و کلیدی برای شناخت بیشتر حوزه ی هنر، تبیین مسائلی است که سبب تفاوت ها و شباهت ها در واکنش های مخاطبان آثار هنری می شود. یکی از عوامل تأثیرگذار در این زمینه درک و دریافت مخاطبان از این گونه آثار می باشد. ادراک فرآیندی است که سبب شناخت و پردازش اطلاعاتی می شود که از اندام های حسی به دست می آید. در زمینه ی هنر نیز ادراک زیبایی شناختی نقش مهمی را ایفا می نماید که در کنار رویکرد فلسفی، از رویکردهای جامعه شناختی و روانشناختی نیز در این زمینه بهره برده می شود. در پژوهش حاضر به بررسی و تببینِ شباهت ها و تفاوت های ادراک زیبایی شناختی میان دانشجویان دانشکده ی هنر و دانشکده ی فنی و مهندسی پرداخته شده است. در واقع هدف از این پژوهش تعیین عوامل اجتماعی (سن، جنسیت، طبقه ی اجتماعی، قومیت، ارتباط با دنیای هنر) مؤثر بر ادراک زیبایی شناختی می باشد که روش آن برحسب هدف کاربردی، به لحاظ ماهیّت اکتشافی، و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. در این پژوهش از روش طبقه بندی کیو نیز استفاده گردیده است، روش پژوهشی کیو برای شناخت ذهنیّت های افراد نسبت به موضوعات مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. از یافته های مهم این پژوهش، استفاده ی متفاوت دانشجویان هنری و غیرهنری از عبارات زیباشناختی می باشد. بارهای عاملی به دست آمده نشان دهنده تفاوت معنادار میان شرکت کنندگان برحسب سوابق هنری و همچنین حضور فرد دیگری که در حوزه ی هنر در خانواده فعالیت می کند، می باشد.
نقش قوه خیال در پدیدارشناسی ادراک زیبایی شناختی از دیدگاه میکل دوفرن؛ مطالعه موردی: نقاشی شارل هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادراک زیبایی شناختی از جمله مباحث بحث برانگیز در حوزه زیبایی شناسی جدید است که میکل دوفرن از یک منظر خاص پدیدارشناختی به بیان آن مبادرت ورزیده است. به باور وی، اثر هنری ساختاری را برای ابژه زیبایی شناختی فراهم می کند که مهم ترین تمایز بین این دو در ادراک است. در این مقاله تلاش می شود این تمایز را مشخص کرده و فرایند ادراک زیبایی شناختی و نقش قوه خیال از دیدگاه دوفرن نشان داده شود. دوفرن سه مرحله برای ادراک زیبایی شناختی قائل شده است. مرحله نخست حضور است که در آن از مرلوپونتی تأثیر پذیرفته است. در مرحله دوم، یعنی خیال از سارتر تأثیر پذیرفته، و سرانجام در مرحله سوم، یعنی تأمل و احساس متأثر از کانت است. از نظر وی، تماشاگر اثر هنری در ادراک اثر هنری باید این سه ساحت را همزمان درک کند. در این جستار کوتاه، با روش توصیفی و تحلیلی، مرحله دوم بررسی می شود. همچنین به تأثیری که دوفرن از سارتر گرفته، اشاره خواهد شد. در پایان، دوفرن نتیجه می گیرد که خیال یک مرحله از ادراک است و به غفلت سارتر از ادراک به خاطر خیال و عواطف اعتراض می کند و این غفلت را باعث و بانی سوء تفسیر سارتر از تجربه زیبایی شناختی می داند.
طراحی برنامه آموزشی ویژه پرورش ادراک زیبایی شناختی دانشجو معلمان با رویکرد تعلیم و تربیت گفت و شنودی وتکیه بر تکالیف یادگیری آرتاگرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف طراحی یک برنامه آموزشی با رویکرد تعلیم و تربیت گفت و شنودی، ویژه پرورش ادراک زیبایی شناختی دانشجو معلمان، انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع هنجاری بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل دو گروه بودند. گروه اول از 13 نفر متخصص موضوعی در حوزه هنر تشکیل شده بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه دوم شامل 32 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که 10 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس و 22 نفر دیگر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت اتخاذ تصمیم درباره عناصر برنامه داده های حاصل از مصاحبه ها و بررسی منابع تخصصی هنر و زیبایی شناسی به ویژه آرتاگرافی تحلیل مضمونی و در هشت عنصر برنامه گفت و شنودی تدوین شد.
عوامل مؤثر بر ادراک زیبایی شناختی آثار نقاشی توسط زنان با استفاده از روش کیو (مطالعه موردی: شهر شیراز، سال 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
517 - 541
حوزه های تخصصی:
افراد در حیطه ای عمومی زندگی می کنند که مؤلفه های این حیطه ها بر شکل گیری رفتارهای آن ها در برابر آثار هنری اثر می گذارند. تحلیل این مؤلفه ها ما را از نگرش افراد به عنوان مخاطب آثار هنری آگاه می کند و سبب شناخت بیشتر عوامل تأثیرگذار بر شیوه های ادراکی آن ها خواهد شد. ما در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش هستیم که زنان تابلوهای نقاشی را چگونه درک و دریافت می کنند و چه ویژگی های جامعه شناختی یکسانی میان شیوه های ادراکی یکسان دیده می شود و در نهایت این شیوه های ادراکی، تأکید را بر کدام یک از ویژگی های زیبایی شناختی یا محتوایی تابلوهای نقاشی خواهند نهاد. در پژوهش حاضر، که از حیث هدف اکتشافی و از نظر روش ترکیبی است، از روش طبقه بندی کیو استفاده شده است. در این پژوهش، که 14 نفر در آن شرکت داشتند، پنج الگوی ذهنی متفاوت در ادراک آثار نقاشی شناسایی شد که با استفاده از پرسش نامه ای که درخصوص میزان مذهبی بودن و ارتباط با دنیای هنر تدوین شده بود مشخص شد هر یک از این الگوهای ذهنی خود تحت تأثیر متغیرهای زمینه ای، روان شناختی یا ساختاری متفاوتی اند. در واقع، نگرش و سلیقه افراد از زیبایی آثار هنری به ویژگی های فردی یا اجتماعی هر فرد بستگی دارد.
میزان سنجی انگاشتهای ادراک شهروندی از معماری و فضاهای شهری تاریخی با تاکید بر اجتهاد از آنها در معماری معاصر؛ مورد پژوهی: فضاهای شهری و معماری تاریخی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۰۵-۱۹۱
حوزه های تخصصی:
امروزه ادراک شهروندان از فضاهای شهری و معماری، نقشی اساسی در کاربست یا عدم بکارگیری فضاهای شهری و معماری دارد؛ چنانچه نمی توان انتظار داشت که نحوه چگونگی یا حتی بطور اعم تر، استفاده از فضاهای شهری را به شهروندان دیکته کرد. بر این اساس، بازبینی مولفه های ادراکی مورد نظر شهروندان خاصه در معماری سنتی می تواند راهگشای طراحی فضاهای بدون روح و راکد امروز بوده و حدالمقدور به موارد نادیده و فراموش شده ای اشاره کند که در طراحی فضاها و معمای معاصر موثر افتد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با روش استدلال منطقی و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابحانه ای و اسنادی و پرسشنامه های بازپاسخ و بسته پاسخ بهره برده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مولفه هایی خاص از نظر شهروندان مانند شگفتی و تحسین، زیبایی، آرامش، منحصر به فردی، معمولی، هماهنگی، عدم هماهنگی، تاریخ، زندگی اجتماعی، عظمت، اسرارآمیزی، رویا و بهشت، ظرافت، قدرت، نور، رنگ و عناصر کالبدی، استمرار و تکرار، معنویت، امنیت، لذت و خوشایندی، سرزندگی در معماری سنتی وجود دارد که می توان در طراحی فضاهای شهری و معماری معاصر از آنها بهره گرفت.