فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش مادر در تربیت اخلاقی کودک از منظر روان شناختی و اندیشه امام موسی صدر بود. جامعه پژوهش تمامی متون روا ن شناختی و مقاله های مرتبط با آثار امام موسی صدر بود. نمونه پژوهش متون مرتبط با نقش مادر در مورد تربیت اخلاقی بود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای جهت متون و منابع مرتبط با موضوع استفاده شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوی انجام شد. یافته ها نشان داد که از دیدگاه بالبی شخصیت و رفتار کودک ناشی از چگونگی شکل گیری دلبستگی او می باشد و مادر عامل اصلی شکل گیری این فرآیند است. پیاژه نیز معتقد است که رشد و بلوغ اخلاقی بر رشد و بلوغ شناختی مبتنی است و تحول در شناخت منشأ انگیزه اخلاقی است. هم چنین کلبرگ معتقد است که کودکان در جریان تجربه های خود به مفاهیم اخلاقی دست می یابند. امام موسی صدر هم معتقد است که باید بر اساس آموزه های دینی به تربیت کودک اقدام کرد و چهار شیوه تربیت را گزارش می کند. اول امرونهی مربی؛ دوم اقناع ذهن و دل متربی؛ سوم توجه به فضای مناسب و محیط فرد یا گروه تربیت شونده و چهارم تحول عمیق در نگرش کلی به جهان هستی و زندگی و ارتباط با هدف تربیتی که شیوه قرآن کریم است. از دیدگاه امام موسی صدر، مادر آگاه و مؤمن سنگ بنای تولد کودک مؤمن است و بر پایه شخصیت مادر، بینش راهبردی و عواطف کودک شکل می گیرد. در نتیجه گیری کلی مادر نقش بسزائی در رشد ارزش های اخلاقی، فرهنگی، ملی و مذهبی کودک دارد.
تدوین مدل علی ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن بر اساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان متقاضی جراحی بینی: نقش میانجی همنوایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
205 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علّی ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن بر اساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان متقاضی جراحی بینی: نقش میانجی همنوایی اجتماعی است. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان متقاضی جراحی بینی مراجعه کننده به پزشکان متخصص جراحی زیبایی و بینی مراجعه کننده به کلینیک های تاپ کلینیک، کلینیک دکتر نجف بیگی، کلینیک تهران بیوتی و کلینیک طراح طب واقع در مناطق 1 و 2 تهران، در پاییز و زمستان سال 1401 تشکیل دادند. برای نمونه پژوهش، سیصد نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن، سرمایه روان شناختی لوتانز، بهزیستی معنوی و پرسشنامه همنوایی ال-72 است. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و Amos 24 استفاده شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد مدل علّی ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن بر اساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان متقاضی جراحی بینی با میانجی گری همنوایی اجتماعی با داده ها نیکویی برازش مطلوبی دارد؛ همچنین نتایج نشان داد همنوایی اجتماعی به صورت منفی و معنی داری اثر سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی بر ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن در زنان متقاضی جراحی بینی را میانجی گری می کند.
واکاوی آثار ازدواج موقت مردان متأهل بر رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
93 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثرات عدم رعایت شرایط جواز ازدواج موقت از سوی مردان متأهل و آسیب های آن بر روابط زوجیتی بین همسران دائم و انعکاس این آسیب ها بر روی زندگی خانوادگی است. ازدواج در فقه امامیه و حقوق ایران به دو قسم دائم و موقت تقسیم می گردد. اصل ازدواج در اسلام ازدواج دائم است و ازدواج موقت به تبع شرایط اضطراری و به عنوان یک راهکار موقت و فرعی قرار داده شده است؛ لکن عدم وجود قوانین شفاف در مورد مجوز ازدواج موقت در حقوق ایران باعث شده است که برخی از مردان بدون درنظرگرفتن شرایط اضطرار به سوءاستفاده از آن اقدام کرده و آسیب های فراوانی به جامعه و خانواده وارد کنند.
روش : پژوهش، به صورت روش کیفی و مبتنی بر مدل پدیدارشناسی انجام شد. داده ها با معیار اشباع نظری از افرادی که پدیده مورد نظر را تجربه کرده اند، گردآوری شد. جامعه آماری این مطالعه زنان متأهل ساکن شهر تهران است که همسر آن ها مبادرت به انجام ازدواج موقت کرده اند. نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته، روش نمونه گیری هدف مند و از معیار اشباع نظری استفاده شد و بعد از انجام 10 مصاحبه یافته جدیدی به دست نیامد لکن تا 12 نفر مصاحبه ها ادامه یافت. در طی این فرایند پژوهشگر به دنبال کسانی بود که تجربه غنی از پدیده موردبررسی و هم چنین، تمایل به بیان آن را داشته اند. منبع اصلی اطلاعات، مصاحبه ژرف و عمیقی است که به طور مشارکتی بین پژوهشگر و مصاحبه شونده انجام می شود. در این مطالعه تحلیل داده های دریافت شده از مصاحبه ها بر مدل 10 مرحله ای تحلیلی استرابرت (2003) استوار بود که این روش یکی از روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی است. بعد از مرور متعدد متن هر مصاحبه، کدهایی که به لحاظ مفهومی با یکدیگر مشابه بودند استخراج و به صورت دسته هایی درآمدند، سپس دسته های اولیه با یکدیگر مقایسه و ضمن ادغام موارد مشابه حول محور مشترکی قرار گرفتند. به منظور پاسخ به سؤالات پایانی پژوهش نیز از روش پژوهش و تفسیر پژوهش ها و پژوهش کتابخانه ای استفاده شده است. در این پژوهش نخست با به کار گیری آمار توصیفی (فراوانی، درصد و ...) داده های مربوط به متغیرهای جمعیت شناختی این گروه ارائه و سپس به منظور شناسایی اثرات ازدواج موقت مردان بر زندگی و خانواده، نتایج تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده با آنان ارائه شده است.
یافته ها: آثار ازدواج موقت در روابط زوجیتی به آسیب روابط عاطفی، اختلال در اعتماد بین زوجین، اختلال در امنیت خانواده، آسیب به روابط فیزیکی، اختلال در مدیریت خانواده و در روابط خانوادگی دارای اثرات منفی بر روابط بین اعضای خانواده، ارتباط با آشنایان و دیدگاه اطرافیان نسبت به خانواده و آسیب های آن بر زنان چنین مردانی در چهارطبقه آسیب های روانی، آسیب های فیزیکی، آسیب های اقتصادی و آسیب های اجتماعی قابل تقسیم است.
نتیجه گیری: این نوع ازدواج بدون چارچوب و عدم تبیین دقیق شرایط جواز آن از منظر شرع و قانون توسط مردان متأهل می تواند آسیب های روانی جبران ناپذیری برای همسران چنین افرادی را درپی داشته و به عامل تهدید، تضعیف و فروپاشی خانواده تبدیل شود. ازدواج موقت مردان متأهل منجر به ایجاد تنش های روحی و عاطفی میان اعضای خانواده و تنزل شأن و جایگاه اجتماعی آن ها شده و روابط زناشویی را با مخاطرات عدیده ای مواجه کرده و درنهایت باعث طرد آن ها از جمع خانواده و فامیل میَ شود؛ چرا که افکار عمومی جامعه انجام ازدواج موقت توسط مردان متاهل را نپذیرفته و بعضا به دید یک انسان هوس باز به آن ها می نگرد.
زیست جهان پستویی؛ مطالعه موردی دانشجویان دختر یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان یک فضای فرهنگی، نقش مهمی در فرآیندهای برساخت هویت اجتماعی دانشجویان دارد. این فرآیند بر حسب فرهنگ مبدأ و نوع تجربه هایی که در فضای دانشگاهی برای دانشجویان شکل می گیرد، می تواند صورت بندی های مختلفی داشته باشد. مسئله این پژوهش، تجربه هویت دختران یزدی در دانشگاه است و با این پرسش آغاز شده که دختران یزدی با توجه به بسترها و محیط هایی که در آن رشد کرده و تربیت شده اند، چگونه محیط دانشگاه را به مثابه بستر فرهنگی جدید، تجربه می کنند و همچنین از خلال این تجربه، هویت آن ها چگونه برساخت می شود؟ در این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد برای فهم تجربه هویت دختران یزدی استفاده شده است. نمونه های مورد مطالعه در این تحقیق، دختران یزدی هستند که در دو بستر تهران و یزد به دانشگاه رفته اند. تأثیرات مدرسه، گروه های دوستی، خانواده و جامعه یزد بر هویت این دختران نیز بررسی شده است. مقوله اصلی ساخته شده برای این دو گروه، مقوله دوفضایی شدن هویت است. یافته ها نشان می دهد که دختران یزدی در دو فضای هویتی مبتنی بر اندرونی و بیرونی، هویت خود را برساخت می کنند و عمده عاملیت آن ها در فضای اندرونی رخ می دهد. آن ها در عین پایبندی به قوانین جمعی فرهنگ و خانواده یزدی، در زیست جهان پستویی خود تجربه های متفاوت و هنجارشکنانه دارند.
سنخ شناسی زنان فعال در مطبوعات فارس در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
101-130
حوزههای تخصصی:
در دوران پهلوی، تحولاتی عمیق در ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران رخ داد که منجر به افزایش حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماع از جمله مطبوعات، شد. در این پژوهش به بررسی سنخ شناسی زنان روزنامه نگار در عرصه مطبوعات ایالت فارس در عصر پهلوی پرداخته شده است. لذا در پژوهش حاضر تلاش بر آن است که با روش تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای، آرشیوی و مطالعات میدانی (مصاحبه)، به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که، بر اساس سرمایه های اجتماعی و فرهنگی در آراء پی یر بوردیو جایگاه خانواده، طبقه اجتماعی و تحصیلات، چه تاثیری در ورود زنان روزنامه نگار فارس به حوزه فعالیت مطبوعاتی داشته است؟ بر اساس یافته های تحقیق خانواده، طبقه اجتماعی و تحصیلات سه عامل کلیدی بودند که به ورود زنان روزنامه نگار فارس به حوزه فعالیت مطبوعاتی در دوران پهلوی کمک کردند. خانواده های فرهنگی، تعلق به طبقه متوسط روشنفکر و دسترسی به تحصیلات، که نمودهای سرمایه های فرهنگی و اجتماعی در آرا بوردیو هستند، نقش مهمی در فراهم آوردن شرایط و امکانات لازم برای این زنان ایفا کردند تا بتوانند در عرصه مطبوعات فعالیت کنند و تأثیرگذار باشند. درواقع این عوامل به طور متقابل به یکدیگر وابسته بودند. بدین سان سیر روزنامه نگاری زنان در فارس نخبه گرا بود.
طراحی مدل کارآفرینی دیجیتالی زنان برای مشاغل خانگی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
941 - 963
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی دیجیتال به عنوان مفهومی نوین در عرصه کسب وکارها، به معنای بهره گیری از فرصت های فراهم شده توسط اینترنت، فناوری موبایل و رسانه های جدید است. هدف اصلی تحقیق حاضر طراحی مدل کارآفرینی دیجیتالی زنان برای مشاغل خانگی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی است که با رویکرد داده بنیاد اشتراوس و کوربین انجام گرفته و از نظر ماهیت، اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل استادان دانشگاهی و کارآفرینانی است که از طریق رسانه های اجتماعی و فضای دیجیتال کسب وکار خانگی راه اندازی کرده اند و سابقه کاری بیشتر از پنج سال دارند. در این تحقیق از روش نمونه گیری هدفمند و در برخی موارد از روش گلوله برفی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته بود که با 14 نفر انجام گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری پیش رفت. متن مصاحبه ها با نرم افزار MAXQDA و با فنون کدگذاری و به صورت تحلیل محتوای آشکار و نهفته تحلیل و درنهایت مدل پارادایمی ارائه شد. نتایج بیانگر این است که توانمندسازی کارآفرینانه، فناوری، عوامل فردی شرایط علی، فرصت ها، زیرساخت ها، دانش افراد، عوامل زمینه ای، و عوامل درونی و برقراری ارتباطات مؤثر، شرایط مداخله گر کارآفرینی دیجیتال برای مشاغل خانگی هستند. در این راستا، راهبردهای پیشنهادی شامل بازاریابی دیجیتال، قوانین و مقررات دیجیتال، رهبری و مدیریت متخصص و پتانسیل تبلیغات اینترنتی هستند که کاربست این راهبردها پیامدهایی نظیر ایجاد شبکه ای از روابط فراملی، ارزش آفرینی شغلی برای زنان و بهبود عملکرد اقتصادی دارد.
بررسی تأثیر تقسیم کار جنسیتی در منزل بر رفتار باروری زنان با استفاده از شبیه سازی عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
891 - 915
حوزههای تخصصی:
با کاهش باروری به زیر سطح جانشینی، نحوه تقسیم کار جنسیتی در منزل به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده تصمیمات و رفتارهای باروری مورد توجه قرار گرفته است. هدف مقاله حاضر، بررسی و پیش بینی نحوه تقسیم کار جنسیتی در منزل بر رفتار باروری زنان استان تهران با استفاده از ابزار مدلسازی عامل بنیان است. برای این منظور، از بخشی از داده های طرح تحولات باروری در استان تهران (سال 1396) استفاده شد. نتایج شبیه سازی حاکی از روند تند کاهش باروری در ده سال آینده در استان تهران است. براساس این نتایج، پیش بینی می شود میزان باروری کل در استان تهران در سال 1408 به 06/1 فرزند برسد. در ادامه، سناریوهای کاهش و افزایش مشارکت مردان در تقسیم کار جنسیتی در منزل در نرم افزار انی لاجیک اجرا شد و براساس این سناریوها، به پیش بینی میزان باروری کل استان تهران تا سال 1408 پرداخته شد. نتایج شبیه سازی عامل بنیان نشان داد در صورت کاهش 15 درصدی مشارکت مردان در تقسیم کار جنسیتی در منزل، میزان باروری کل در استان تهران به 03/1 فرزند خواهد رسید. در مقابل، در صورت افزایش 15 درصدی مشارکت مردان در تقسیم کار جنسیتی در منزل، میزان باروری کل به 09/1 فرزند در سال 1408 خواهد رسید. در بخش پیشنهادها، براساس نتایج مهم است که سیاست های افزایش جمعیت و سیاست های دوستدار خانواده، شامل مجموعه ای از ارزش های فرهنگی و اجتماعی در زمینه مشارکت مردان در امور منزل باشد تا بتوان روند کاهش نابرابری جنسیتی را با هدف افزایش باروری تقویت کرد.
واکاوی الزامات اجرایی توانمند سازی زنان سرپرست خانوار در قانون برنامه هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی وضعیت توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در برنامه های توسعه نشان می دهد با وجود پایان یافتن اجرای قانون برنامه ششم توسعه، همچنان فرایند توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به نتایج مطلوب موردنظر برنامه ریزان نرسیده است. هدف از این پژوهش که با روش تحلیل مضمون انجام گرفت، مطالعه و ارزیابی بند ( پ) ماده ۸۰ قانون برنامه هفتم پیشرفت و آسیب شناسی و دسته بندی چالش های نظام برنامه ریزی در حوزه زنان سرپرست خانوار است. جامعه هدف این پژوهش مصاحبه با ۱۰ نفر از کارشناسان و صاحب نظران حوزه زنان تا رسیدن به اشباع نظری بود. مضامین اصلی در سطوح قبل از برنامه ریزی، فرایند برنامه ریزی، محتوا و اجرا دسته بندی و استخراج شد؛ براین اساس پیشنهاد می شود بازنگری بند (پ) ماده ۸۰، تعیین متولی واحد در حوزه زنان سرپرست خانوار و جایگزینی برنامه ریزی تلفیقی به جای برنامه جامع در دستور کار برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گیرد.
تبیین جامعه شناسی عوامل اثرگذار بر مدیریت بدن زنان سنندج (مورد مطالعه: زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
145 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت بدن؛ رسیدگی، دستکاری و توجه به بدن است که تحت تاثیر عوامل متفاوت است و این پژوهش درصدد تبیین مدیریت بدن و عوامل ظاهری اثرگذار بر مدیریت بدن زنان شهر سنندج است. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریات آنتونی گیدنز و اروینگ گافمن است.
روش : روش تحقیق پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است و حجم نمونه برابر با 441 نفر از زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند.
یافته ها: طبق نتایج بین مدیریت بدن و پذیرش اجتماعی، منزلت طلبی، تمایزطلبی و هویت جنسیتی رابطه معناداری وجود دارد و طبق آزمون رگرسیون؛ منزلت طلبی بیشترین تاثیر را بر شکل دهی مدیریت بدن دارد. در واقع دستکاری و تنظیم بدن از دیدگاه پاسخگویان، ابزاری برای دریافت تایید و مقبولیت اجتماعی است، تا بتواند با بدن و ظاهری متمایز هویت نو و عامه پسند ارائه کند.
نتیجه نهایی: با این پژوهش می توان نتیجه گفت، مدیریت بدن از یک سو فرصتی برای بهبود وضعیت جسمانی و سلامتی و اتخاذ سبک زندگی سالم و از سوی دیگر تهدیدی برای سلامتی و اتخاذ سبک زندگی ناسالم و تظاهرگونه است و نکته مهم شیوه بهره مندی از این فرصت با توجه به علاقه و تعلق زنان سنندجی به سبک پوششی، سبک تغذیه و سبک مصرفی قومی جهت توانمندسازی و نمایش هنر و هویت قومی برای ارتقاء جایگاه زنان سنندجی است. به همین منظور باید مسئولین با افزایش آگاهی و مهیا کردن بستر و شرایط از این فرصت، برای معرفی و الگوسازی بهره بگیرند.
تاثیر شاخص توسعه انسانی بر نرخ ازدواج در کشورهای منتخب عضو OECD و غیر OECD(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
159 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شاخص توسعه انسانی بر نرخ ازدواج در کشورهای منتخب عضو OECD و غیر OECD انجام گرفته است.
روش : روش این پژوهش از نوع پانل دیتا و جامعه آماری شامل 66 کشور طی دوره زمانی 2000-2018 بوده است. با توجه به هدف پژوهش، کشورها به2 گروه کشورهای عضو OECD و غیر OECD تقسیم شده اند. تحلیل داده ها و برآورد ضرایب با استفاده از روش «گشتاور تعمیم یافته سیستمی دو مرحله ای» و نرم افزار STATA16 انجام گرفته است. سازگاری تخمین زن GMM به فرض معتبر بودن متغیرهای ابزاری و عدم همبستگی جملات خطا بستگی دارد که در این تحقیق از آزمون هانسن-جی و آرلانو-باند به منظور بررسی این دو فرض استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد شاخص توسعه انسانی تاثیر منفی و معناداری بر نرخ ازدواج در دو گروه کشورهای مورد مطالعه طی دوره زمانی 2018-2000 داشته است. همچنین ضرایب زیرشاخص های درآمد و امید به زندگی نیز در هر دو گروه منفی و معنادار بوده است. نتایج تکمیلی نیز حاکی از تاثیر منفی و معنادار زیر شاخص آموزش در گروه کشورهای غیرOECD می باشد؛ اما معناداری این زیرشاخص در گروه کشورهای عضو OECD تأیید نشده است.
جمع بندی: تصمیم به ازدواج تنها زمانی اتفاق می افتد که از نظر اقتصادی، اجتماعی و یا حتی فرهنگی منطقی به نظر برسد. با توجه به نتایج این تحقیق، شاخص توسعه انسانی و زیرشاخص های آن تاثیر منفی و معناداری بر نرخ ازدواج در هر دو گروه کشورهای مورد مطالعه داشته است و تفاوت معناداری از این منظر بین دو گروه کشور وجود ندارد.
تجارب زیسته و ادراک زنان از فضاهای عمومی شهری (مورد مطالعه: زنان شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
565 - 597
حوزههای تخصصی:
هنگام تحقیق درمورد فضای شهر مهم است که نه تنها خود فضا، بلکه افرادی که از آن استفاده می کنند و درواقع چگونه از آن استفاده می کنند، درنظر گرفته شود. پژوهش حاضر بر زنان شهرستان سقز متمرکز می شود تا تجربیات ظریف زنان در حین حرکت در فضاهای عمومی و چگونگی استفاده و مذاکره زنان از این فضاها را در سلسله مراتب جنسیتی، طبقاتی و اجتماعی-فضایی منعکس کند. از میان رویکردهای متعدد تحقیق کیفی برای بررسی تجارب زیسته زنان از فضاهای عمومی شهری، رویکرد پدیدارشناسی برگزیده شد تا به ارائه گزارش عمیق و دقیق تر افراد از تجاربشان بپردازد. جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق شامل زنانی بود که در شهر سقز زندگی کرده اند و تجربه حضور در فضاهای عمومی را دارند. روش نمونه گیری که در پدیدارشناسی استفاده می شود، نمونه گیری هدفمند است؛ زیرا افرادی انتخاب می شوند که از پدیده های مربوط آگاهی داشته باشند تا امکان درک تجربه زیسته زنان در فضای عمومی فراهم شود. حجم نمونه تا شرکت کننده 20 ادامه یافت و تحلیل داده های پژوهش با روش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی انجام گرفت. نتایج مطالعه در قالب هفت مضمون «برهم کنشی فضای عمومی-خصوصی»، «مرزبندی های فضایی»، «از ضرورت تا لذت حضور»، «دربرگیری و طرد فضایی»، «از کلیشه های حضور تا مقاومت فضایی»، «حس مکان» و «ادراک از شهر و الگوی ایدئال زنانه» با 19 دسته مضمونی ارائه شد و به توصیف جامعی از هریک از این مضامین پرداخته شد.
قدرت رسانه های آنلاین: نقش تقویت صداها و حق انتخاب افراد در برابری جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
599 - 617
حوزههای تخصصی:
احساس برابری جنسیتی توسط شهروندان از آن جهت دارای اهمیت است که موجب ادراک عدالت اجتماعی، کاهش نابرابری و ترویج مردم سالاری در میان شهروندان می شود و فضای اجتماعی-سیاسی کشور را برای توسعه فراهم می کند. محققان معتقدند عوامل مختلفی می تواند بر روی پدیده احساس برابری جنسیتی تأثیرگذار باشد. در این راستا، به نظر می رسد یکی از پدیده هایی که بر برابری جنسیتی تأثیرگذار است، رسانه های آنلاین است. هدف این پژوهش آزمون تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم رسانه های آنلاین بر برابری جنسیتی از طریق ارزش های فرهنگی صدای افراد و حق انتخاب، با استفاده از داده های موج هفتم پیمایش ارزش های جهانی برای کشور ایران است که شامل 1499 نفر حجم نمونه می شود. نتایج این پژوهش که با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart Pls صورت گرفت، نشان می دهد اولاً رسانه های آنلاین به طور مستقیم بر تمایل شهروندان به برابری جنسیتی، تأثیر مثبت و معنی دار دارند و این رسانه ها باعث افزایش چنین تمایلاتی در میان شهروندان ایرانی می شود. دوم اینکه رسانه های آنلاین به طور غیرمستقیم و از طریق ارزش های فرهنگی صدای افراد و حق انتخاب، نیز می توانند سبب افزایش تمایل شهروندان به برابری جنسیتی شوند؛ بنابراین نتایج نشان می دهد مدل نظری پژوهش از طریق داده های تجربی مورد تأیید و پشتیبانی قرار می گیرد.
رویکرد و مبانی فقهی تعهد بر نکاح در نظام حقوقی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعهد بر نکاح، یکی از انواع تعهدات است که به دو صورت نامزدی و تعهد به ازدواج دائم در ضمن ازدواج موقت، قابل تصور است. باور حقوقی رایج، هرگونه تعهد بر نکاح را برخلاف سایر تعهدات، الزام آور نمی داند. در این صورت، با برهم خوردن نامزدی یا تخلف از سایر انواع تعهد بر نکاح، هیچ ضمانت اجرای حقوقی موثری، دستگیر طرف زیان دیده نمی گردد، مگر جبران خسارت، آن هم در صورت تقصیر طرف مقابل. نویسندگان حاضر، قائل به الزام آور بودن این گونه تعهدات هستند و قواعد عمومی تعهدات را نسبت به آنها جاری می دانند. لذا مسئله اصلی این پژوهش بررسی امکان الزام آوری تعهد بر نکاح، با بیان و تحلیل مبانی فقهی و حقوقی است. این مقاله با روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی انجام شده و مطالب آن، به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. در یافته های پژوهشی این مقاله، مبانی فقهی و حقوقی الزام آور بودن هرگونه تعهد بر نکاح، تشریح گردیده و موانع و اشکالات موجود نسبت به این دیدگاه نیز پاسخ داده شده است. از این رهگذر در نتیجه، دیدگاه قابل دفاعی مبنی بر الزام آور بودن تعهد بر نکاح ارائه گردیده است.
بررسی کیفی گفتمان های غالب در روایت زوج های متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعارض جزء گریزناپذیر هر رابطه صمیمی به ویژه رابطه زوجها می باشد. روایتی که زوجها از تعارض ارائه می دهند، انعکاس جهان بینی و نگرش آنها نسبت به مسائل بوده و نقش حائز اهمیتی در نحوه مقابله آنها با تعارض دارد. مداخله درمانی مناسب تعارضات زناشویی نیز توجه نقادانه به گفتمان های غالب در روایت زوج های متعارض را می طلبد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفی گفتمان های غالب در روایت زوجهای متعارض انجام شد. داده ها به روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 زوج گردآوری شد. پس از تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون، گفتمان های دگرمحور، خودمحور و موقعیت محور به عنوان گفتمان های غالب شناسایی شدند. نتایج نشان داد از میان مؤلفه های ارتباطیِ خود، موقعیت و دیگری، عمده گفتمان ها به ترتیب معطوف به دیگری، خود و موقعیت است. به این معنا که در تعریف زوجهای متعارض از تعارض، از میان عوامل بیرونی، فرد و رابطه، نسبت به موقعیت از اهمیت بیشتری برخوردار است. در گفتمان های دگر محور، زبان ابزاری برای مطالبه گری و شکایت از همسر به عنوان کانون اصلی تعارضات بوده و در گفتمان های خودمحور، زبان به مثابه ابزاری برای سلب مسئولیت از خویش و ابراز سلطه گری، خودستایی و قدرت استفاده می شود. در گفتمان های موقعیت محور نیز کارکرد زبان شکوه از تحولات استرس زا می باشد. در نتیجه، گفتمان های غالب زوج های متعارض با گرایش به ارائه تصویری منفی و نامطلوب از همسر و موقعیت و نادیده انگاشتن نقش خویش در تعارض ها عجین است. به طور کلی، روایت زوج های متعارض، به جای زبان راه حل مدار، آکنده از زبان مشکل مدار است و زوج ها به جای تعریف تعاملی از تعارض، تمایل به ارائه تعاریف فردی خویش و اتخاذ رویکرد من مدار یا تو مدار نسبت به مسائل دارند.
مطالعه پدیدارشناختی تجارب زیسته سالمندان از آشیانه خالی و مولفه های سازگاری با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مطالعه پدیدارشناختی تجارب زیسته سالمندان از آشیانه خالی و مولفه های سازگاری با آن بود. نمونه گیری به صورت هدفمند تا اشباع داده ها ادامه یافت. در نهایت 17 نفر شامل 11 زن و 6 مرد انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه عمیق استفاده شد و تحلیل داده ها با روش کلایزی صورت گرفت.یافته های حاصل از پژوهش در بخش تجارب زیسته شامل 4 مضمون اصلی «بحران وجودی، بروز آشفتگی هیجانی ،اختلال در روابط بین فردی و تجارب مثبت بود. همچنین مولفه های سازگاری با آشانه خالی شامل ، هشیاری و اراده بر سازگاری، تجربه رشد هدفمند، از خود فراروی و تقویت ارتباط با مبدا هستی است. در بخش تجارب زیسته مضمون بحران وجودی دارای 4 مضمون فرعی «احساس خلاء، بروز هراس از مرگ ، مواجهه با اضطراب وجودی و مواجهه با احساس تنهایی» بود. مضمون بروز آشفتگی هیجانی دارای 4 مضمون فرعی تجربه احساسات متضاد، تجربه افسردگی واکنشی، کاهش لذت از زندگی » بود. مضمون اختلال درروابط بین فردی در بردارنده سه مضمون فرعی «عدم درک متقابل زوجی، تجربه تعارضات زناشویی و بریدگی از اجتماع»بود. مضمون تجارب مثبت در برگیرنده مضامین فرعی «افزایش اوقات فراغت و آزادی عمل و بهبود ارتباط با همسر» بود.. همچنین در بخش مولفه های سازگاری مضمون هشیاری و اراده بر سازگاری شامل «تامل مجدد بر خود و اتکا بر توانمندی خود»، مضمون تجربه رشد هدفمند شامل «از سرگیری فعالیت علمی و شغلی، معنایابی مجدد و افزایش سرسختی و تاب آوری »؛ مضمون از خودفراروی شامل «توجه به شادی و رضایت فرزند، کمک به فردی مشابه و پرورش نوه ها»، مضمون تقویت ارتباط با مبدا هستی شامل «شکرگذاری و توکل، و تقویت ارتباط معنوی و فعالیت های مذهبی» بود. تجارب روانشناختی از مواجهه با آشیانه خالی حاکی از احساسات و واکنش های متضاد است که سالمندان آشیانه خالی هم تجارب مثبت و هم تجارب منفی را در این مرحله تجربه می کنند و سالمندان در راستای سازگاری با آشیانه خالی از ابعاد درون فردی و فرافردی بهره می جویند . درنتیجه پیشنهاد می گردد از یافته های پژوهش حاضر در برنامه ریزی ها و اق دامات پیشگیرانه و مداخلات در خصوص سالمندان آشیانه خالی مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر شکل گیری انسداد سازمانی و سکوت سازمانی با نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده (مورد مطالعه: کارکنان زن دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
271 - 292
حوزههای تخصصی:
عدم پیشرفت شغلی زنان در سازمان ها می تواند منجر به پیامدهای منفی متعددی مانند انسداد سازمانی، سکوت سازمانی و نظایر آن شود. این عدم پیشرفت شغلی زنان در سازمان ها، به پدیده صخره شیشه ای معروف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر شکل گیری انسداد سازمانی و سکوت سازمانی با نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده بود. نوع تحقیق، توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل کارکنان زن دانشگاه تهران به تعداد 412 نفر بود که 204 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از چهار پرسشنامه صخره شیشه ای، سکوت سازمانی، انسداد سازمانی و حمایت سازمانی استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به صورت صوری، سازه، همگرا و واگرا بررسی شد. از طریق ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه صخره شیشه ای 89/0، سکوت سازمانی 85/0، انسداد سازمانی 72/0 و حمایت سازمانی ادراک شده 77/0 برآورد شد. نتایج نشان داد میانگین صخره شیشه ای، انسداد سازمانی و سکوت سازمانی، بالاتر از حد متوسط و میانگین حمایت سازمانی، پایین تر از حد متوسط بود. طبق نتایج، صخره شیشه ای روی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی، تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین حمایت سازمانی ادراک شده روی سکوت سازمانی و انسداد سازمانی، تأثیر منفی و معنادار دارد. به علاوه نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده در تأثیر صخره شیشه ای روی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی تأیید شد.
شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر کارآفرینی زنان بر مبنای تحلیل کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه پژوهشی به بررسی مولفه های تاثیرگذار بر کارآفرینی زنان می پردازد. ابتدا از یک تحلیل آماری به روش کتاب سنجی، مجموعه داده ای متشکل از 1416 پژوهش در مورد زنان، فرهنگ و کارآفرینی منتشر شده بین سال های 1995 تا 2022 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. سپس روی واژگان حاصل از تحلیل هم رخدادی بررسی جهت دستیابی به یک چارچوب انجام شد. یافته ها نشان می دهد که با وجود دیدگاه های اجتماعی غالب در مورد کارآفرینی به عنوان یک حوزه مردانه، زنان می توانند در کارآفرینی اجتماعی پیشرفت کنند. کلیشه های جنسیتی و نقش های اجتماعی تأثیرگذارترین عوامل بر اقدامات کارآفرینانه و انتظارات اجتماعی زنان دارند که می توانند از طریق منتورینگ یا کوچینگ تعدیل شوند. همچنین عوامل فردی از جمله انگیزه، سلامت روان، سلامت جسمانی و خودکارآمدی به دلیل تاثیر زیاد در شبکه دانش، می تواند بر کارآفرینی زنان تأثیرگذار باشد. این تحقیق نقش احتمالی مربیگری را به عنوان یک عامل تعدیل کننده در فعالیت های کارآفرینی زنان پیشنهاد می دهد. این مقاله بر نیاز به مطالعات آینده در مورد نقش خودکارآمدی کارآفرینانه در میان زنان و تفاوت های فرهنگی آن تاکید می کند.
طراحی و اعتباریابی مدل تعالی شغل- خانواده و بررسی مشاوره شغلی مبتنی بر مدل بر تسهیل تعارض شغل- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش شغلی از جمله نقشهایی است که در کنار نقشهای خانوادگی در سالهای اخیر برای غالب افراد جامعه حایز اهمیت شده است. بر این اساس برقراری توازن بین نقشهای شغلی و خانوادگی همواره مورد توجه محققان بوده است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مدل تعالی شغل- خانواده و بررسی مشاوره شغلی مبتنی بر مدل بر تسهیل تعارض شغل- خانواده انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضا هیآت علمی و کارمندان شاغل در دانشگاه اصفهان و کلیه مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در خصوص تعالی شغل-خانواده از سال 2001 تا سال 2022بود. پژوهش به روش طرح تحقیق آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) انجام گرفت. دادهها در بخش کیفی با روش تحلیل محتوا (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) با استفاده نرم افزار مکس.کیو.دا.24 و در بخش کمی با روش مدلسازی معادلات ساختاری و روش تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزارآماری اموس- 21 و اس.پی.اس.اس-25 تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد که مدل تعالی شغل-خانواده دارای هشت بعد برجستگی نقش شغلی، برجستگی نقش خانوادگی، برنامه شغلی انعطافپذیر، سرریزی مثبت، رضایت خانوادگی، رضایت شغلی، رضایت از مسیر شغلی و حمایت با واسطهگری متغیر دلبستگی است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مشاوره شغلی مبتنی بر مدل طراحی شده بر تسهیل تعارض شغل-خانواده و خانواده-شغل مؤثر است(05/0>P).
بررسی ارتباط و تأثیر متقابل حجاب و بهداشت روانی، با تکیه بر مفهوم لباس در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول مسلم در ارتباطات انسانی، به کارگیری قواعدی است که بهداشت روانی جامعه را تضمین کندوقسم عمده ای از تحقق بهداشت روانی رعایت اخلاق جنسی مخصوصا رعایت حجاب است. اهمیت موضوع حجاب و تاثیر و ارتباط آن با بهداشت روانی آنجا آشکار می گردد که شیطان در اولین رویارویی اش با انسان، تلاشی برای عریان نمودن او دارد تا وی را در موقعیت فشار روانی قرار دهد؛ لذا هدف از مقاله پیش رو که با روش مطالعه توصیفی تحلیلی صورت گرفته، پیگیری این نکته است که بین حجاب و بهداشت روانی ارتباطی تنگاتنگ برقرار است و اگر برخی به بهانه شعارِ زن، زندگی، آزادی در پی حذف حجابند، در حقیقت به دنبال افزایش فشار روانی بر جامعه هستند؛ اما تکیه بر واژه لباس در قرآن کریم از آن جهت است که این واژه در بررسی های صورت گرفته می تواند بار معنایی پوشش و آرامش را در خود داشته باشد. قرآن کریم در کنار اشاره به لباس به عنوان نماد پوشیدگی در انسانها، به نماد آرامش بخشی آن نیز توجه داشته است. در بررسی معناشناسانه، لباس(پوشاک) با ریشه "سکن" - به معنای آرامش - در یک حوزه معنایی قرار می گیرد؛ هم آیی این دو بیانگر ارتباط تنگاتنگ و اثر گذاریشان بر هم است. نتیجه اینکه حجاب در سیر تحقق خود بدون ارائه دقیق الگوهای کارآمد در بهداشت روانی – که تحت عنوان سطوح پیشگیری از آنها یاد می شود- امکان پذیر نیست؛ همچنین تحقق کامل بهداشت روانی در جامعه بدون در نظر گرفتن نقش کاربردی حجاب غیر ممکن است.
زیست اقتضایی و سازگاری با تجرد در میان دختران 35 سال به بالا در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجرد در میان دختران در ایران، روند صعودی دارد. این موضوع در دهه های مختلف به صورت متفاوت تجربه می شود و بسته به زمینه زیست و شرایط اجتماعی و فرهنگی مرتبط، می تواند معانی و الگوهای زیستی مختلفی را به همراه داشته باشد. یکی از گروه هایی که در مرحله تجرد قطعی و یا شبه قطعی هستند، دختران دهه شصت می باشند. هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی نحوه ی زیست و شیوه های سازگاری آن ها با جامعه است. تحقیق حاضر یک مطالعه کیفی است که در سال 1402 در شهر یزد انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق 15 دختر مجرد ۳۵ساله به بالا در شهر یزد بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته احصاء و به مورد تحلیل مضمونی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت کنندگان در یک شرایط ناگزیر زیست می کنند که حداقل بهزیستی روانی را در این شرایط دارند. با وجود این ناگزیر از سازگاری هستند. پنج مضمون سازگارانه عبارت اند از: انطباق پذیری، معنویت گرایی، بازآفرینی شناختی، زیست هدفمند و دلبستگی. به طورکلی تحقیق نشان می دهد که مشارکت کنندگان نوعی سازگاری اقتضایی را برای خود تدبیر کرده اند که بتوانند ضمن داشتن نیم نگاهی به ازدواج (احتمالا غیرممکن) زندگی موجود را برای خود بپذیرند و با آن کنار بیایند و بدین وسیله رفاه ذهنی و اجتماعی خود را ارتقاء بخشند. با وجود این راهبردها، اما مشکلات زیادی برای رسیدن به نوعی رفاه پیش روی این گروه هست، که نیازمند توجه بیشتر حوزه سیاست گذاری بخصوص در حوزه زنان می باشد.