اثربخشی تلفیقی شفقت به خود و معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی بر بی رمقی زناشویی و خود سرزنش گری زوجین با فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تلفیقی شفقت به خود و معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی بر بی رمقی زناشویی و خود سرزنش گری زوجین با فرزند کم توان ذهنی انجام گرفت. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش، زوجین با فرزند کم توان ذهنی شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 30 زوج با فرزند کم توان ذهنی در حال تحصیل در منطقه 18 شهر تهران بودند (هر یک 15 زوج) که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه ی 90 دقیقه ای (هر هفته دو جلسه) مداخله تلفیقی شفقت به خود و معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی را دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه بی رمقی زناشویی پایینز (1996) و مقیاس خودسرزنش گری تامسون و زوروف (2004) بود. داده ها توسط نرم افزار spss24 و با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش تلفیقی شفقت به خود و معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی بر بی رمقی زناشویی و خودسرزنش گری زوجین با فرزند کم توانی ذهنی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معنادار و پایداری دارد (05/0>P)؛ به عبارت دیگر، مداخله تلفیقی شفقت به خود و معنادهی به رنج باعث کاهش ابعاد بی رمقی زناشویی (خستگی عاطفی، 01/0>p، 06/97=F؛ خستگی روانی 01/0>P، 21/72=F و خستگی جسمی 01/0>P، 63/69=F) و خود سرزنش گری (خود سرزنش گری مقایسه ای 01/0>P، 39/138=F و خود سرزنش گری درونی، 01/0>p، 16/159=F) زوجین با فرزند کم توان ذهنی شد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که تلفیق شفقت به خود و معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی به پذیرش و معنابخشی به رنج، تقویت تفکر مثبت و کاهش هیجانات منفی زوجین با فرزند کم توان ذهنی منجر شده و از آن می توان به عنوان یک الگوی آموزشی و درمانی به منظور کاهش بی رمقی و خود سرزنش گری زوجین در قالب کارگاه های آموزشی و درمانی بهره گرفت.