فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
405 - 427
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، ه مثابه هدف غایی برنامه های رفاه و مددکاری اجتماعی، رویکردی نوین است که بر دو رکن مهم «توسعه توانمندی های زنان سرپرست خانوار در معیشت پایدار برای خود و افراد تحت تکفلشان» و نیز «ارتقای مهارت های فردی و اجتماعی آن ها در مدیریت خانواده» استوار است و اجرای آن نیازمند به کارگیری راهبردها و سیاست های هوشمندانه و متناسب با ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کالبدی در سکونت گاه های غیررسمی است. از این رو، هدف این پژوهش، سنجش راهبردهای توانمندسازی برای قریب به 2 هزار 560 زن سرپرست خانوار در دو محله اروند و انصار واقع در یکی از سکونت گاه های پرجمعیت غیر رسمی شهر مشهد، یعنی شهرک شهید رجایی، است. روش پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در روش میدانی، مصاحبه با 14 مدیر مرتبط با حوزه اشتغال بانوان و نیز توزیع پرسش نامه بود. جامعه آماری (N) برابر با مجموع تعداد زنان سرپرست خانوار در دو محله انصار و اروند (2 هزار و 560 نفر) و حجم نمونه (n) با استفاده از فرمول کوکران با مقدار خطای 05 / 0درصد معادل 334 نفر برآورد شد که به صورت تصادفی منظم میان زنان سرپرست خانوار توزیع شده است. شیوه تجزیه و تحلیل بر اساس روش تحلیل استراتژیک کمّی (QSPM) بوده است. نتیجه این پژوهش گویای این امر است که از میان راهبردهای متنوع در توانمندسازی بانوان سرپرست خانوار در محلات انصار و اروند، «گسترش کارگاه های کسب وکار زنان» (با ضریب جذابیت 65/6)، ارتقاء انسجام اجتماعی و شبکه روابط بانوان (با ضریب جذابیت 48/6) و جذب سرمایه گذاری و ارائه تسهیلات (با ضریب جذابیت 29/6) و حمایت از خوداشتغالی زنان سرپرست خانوار (با ضریب جذابیت 17/6) بیش از دیگر استراتژی ها می تواند به توانمندسازی مؤثرتر زنان سرپرستان خانوار و قدرت یابی آن ها در تأمین معیشت پایدار و مدیریت مناسب تر خانواده های آنان کمک کند.
نگرشی نو در تعیین سهم الارث دو دختر
حوزههای تخصصی:
این مقاله در خصوص تعیین سهم الارث دو دختر در صورت عدم وجود فرزندان پسر است که یکی از مباحث چالشی شدید فقهی و تفسیری بوده و مسئله جدی را در برابر فقها و مفسران قرار داده است. در این مسئله سه دیدگاه مطرح است که مقاله حاضر، به بررسی دیدگاه اول و دوم از اهل سنت که عبارت است از نصف و کمی بیش از نصف و نیز بررسی شواهد این دو دیدگاه با روش اجتهاد اصولی همراه با ابزار و قواعد اثباتی آن، به صورت تطبیقی میان مذاهب اسلامی پرداخته است. مهم ترین یافته های پژوهش، شامل پاسخ به این دو دیدگاه و اثبات دیدگاه جدیدی در این مسئله، یعنی ارث بردن دو دختر بدون سهم معینی است.
واکاوی عوامل زمینه ساز روابط فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
595 - 614
حوزههای تخصصی:
روابط فرازناشویی به عنوان یکی از عوامل اصلی آسیب زا در ساختار و ثبات خانواده است که پیامدهای زیان بار فردی، خانوادگی و اجتماعی در پی دارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر شکل گیری روابط فرازناشویی می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده، کیو (Q) ، و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند شامل 40 نفر از صاحبنظران و فعالان حوزه آسیب های اجتماعی ( روابط فرازناشویی) می باشد. نتایج حاصل از پژوهش منجر به استخراج 4 عامل اصلی خیانت زناشویی: فرهنگی- اجتماعی(تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی، کاهش پایبندی نگرشی به ارزش های اخلاقی، همسرگزینی نامناسب و....)، روان شناختی(تجربه روابط جنسی قبل از ازدواج، ابتلا به اختلالات روانی، خلقی و شخصیتی، ضعف آموزش های مهارت های ارتباطی و زندگی و...)، اقتصادی(مشکلات مالی و معیشتی خانواده، کسب درآمد و مادی گرایی، بیکاری مرد) و خانوادگی (انتقام جویی از همسر، عدم پایبندی به تعهدات زناشویی، یکنواختی در روابط زناشویی و... ) گردید. عدم درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی این معضل پیچیده و چندبعدی و چاره اندیشی برای کاهش آن، منجر به از هم گسیختگی بیشتر نهاد خانواده خواهد شد.
حقیقت شرط ضمن عقد از منظر فقها
حوزههای تخصصی:
امروزه با کثرت معاملات و انواع شروط ضمن آن، بحث شرط ضمن عقد از مباحث مهم معاملات شده است. چه بسا شرط ضمن معامله، انگیزه اصلی یا حداقل یکی از اغراض مهم متعاملین برای معامله باشد، به گونه ای که اگر شرط منتفی شود، شاید به طور کلی از معامله منصرف شوند. اینکه متعاقدین با قرار دادن شرط ضمن عقد، حقیقتاً عقد را معلق بر شرط می کنند یا اراده آنها به عقد مقید بر وجود شرط است و با انتفای شرط، عقد منتفی است یا رابطه دیگری بین شرط و عقد برقرار است، بستگی به تبیین حقیقت اشتراط دارد.
این مقاله درصدد است تحلیل های مختلفی را که فقها از شرط ضمن عقد داشته اند، بیان و به بررسی و نقد آنها بپردازد. تحلیل هایی همچون رابطه ظرفیت، تعدد مطلوب، تقیید التزام به عقد و تفصیل بین شرط وصف و شرط فعل، برخی از دیدگاه هایی است که در تبیین رابطه عقد و شرط گفته شده است. بنظر می رسد شرط ضمن عقد، جزئی از عقد است که با عقد به شکل ترکیب انضمامی گره خورده است. منتفی شدن آن باعث از بین رفتن مقصود متعاملین نمی شود؛ اما این تأثیر را دارد که برای مشروط له حق خیار می آورد.
تحلیل بازنمایی زن شاغل در فیلم های سینمای ایران پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 34
حوزههای تخصصی:
نحوه بازنمایی زنان شاغل در رسانه ها از عوامل فرهنگی اجتماعی تأثیرگذار بر رد یا تأیید کلیشه های جنسیتی سنتی مربوط به زنان و اشتغال آن ها به شمار می رود و می تواند در تغییر باورهای فرهنگی مربوط به اشتغال زنان مؤثر واقع شود. هدف این مقاله، مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران پس از انقلاب است. در بخش نظری تحقیق، از نظریه بازنمایی هال استفاده شده است. روش تحقیق نیز برمبنای الگوی نشانه شناسی جان فیسک بوده است. نتایج حاصل از مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران نشان می دهد که زنان شاغل مدرن، برخلاف کلیشه زن سنتی، دارای قدرت، توانمندی و استقلال بیشتری در زندگی خود بوده و تابع مردان نیستند. در بیشتر آثار ساخته شده با محوریت زنان شاغل، سعی شده است ضمن نقد ایدئولوژی مردسالاری، از برابری طلبی و شایسته سالاری در اشتغال دفاع شود. به رغم تلاش برای دوری از نگاه مردسالارانه، شاهد طبیعی سازی نقش خانه داری برای زنان هستیم.
بازنمایی شخصیت زن در کتاب های خاطره نگاری دفاع مقدس (مطالعه موردی کتاب های ساجی، صباح، زیباترین روزهای زندگی و چراغ های روشن شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
251 - 271
حوزههای تخصصی:
کتاب های خاطره نگاری دفاع مقدس یکی از سندهای ماندگار در تاریخ ایران اسلامی است. روز 31 شهریور 1359 رژیم بعث عراق به ایران حمله نظامی کرد و جنگ تحمیلی آغاز شد. حضور زنان دوشادوش مردان از ابتدای جنگ و فعالیت آن ها در قالب گروه های امدادی و پشتیبانی مسئولیتی بود که برعهده گرفته و تا پایان جنگ این وظیفه خطیر را انجام دادند. زنان رزمنده پس از جنگ به ثبت خاطرات خود و دیگر زنان رزمنده در قالب رمان، خاطره نگاری و تاریخ شفاهی از جنگ پرداختند. مقاله حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی ابعاد شخصیتی زنان رزمنده دفاع مقدس در 4 کتاب خاطره نگاری منتخب پرداخته است. این چهارکتاب تحت عنوان صباح ، ساجی ، چراغ های روشن شهر و زیباترین روزهای زندگی ضمن آنکه با محوریت شخصیت زن نگاشته شده، آثار به روز و اثرگذار در این عرصه اند. یافته های این مقاله با استفاده از روش تحلیل مضمونی نشان می دهد که بازنمایی شخصیت زنان در چهار حوزه معنایی بینش، گرایش، کنش و عوامل شخصیت ساز قابل طبقه بندی است. در حوزه بینش مواردی همچون اعتقادات دینی، اخلاقی و انقلابی قابل طرح است و در حوزه گرایش مضامینی مانند روحیات خودساخته، مقتدر، منزجر از جنگ، کنجکاو و عفیفانه ذکر شده است. در حوزه کنش نیز مواردی همچون کمک رسانی، فعالیت های مذهبی، انقلابی، نظامی، فرهنگی و مقید به انجام دادن فرایض دینی احصا شده و در پایان نیز عوامل شخصیت ساز با محوریت خانواده مورد تأکید قرار گرفته است.
آسیب شناسی رسانه در بازنمایی خانواده و گونه های آن (مطالعه موردی صداوسیمای مرکز ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
319 - 340
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، آسیب شناسی رسانه در سه مجموعه از سریال های محلی صداوسیمای مرکز ایلام بررسی و تحلیل شده است. به منظور دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر با اتکا به رویکرد نظریه بازنمایی و برمبنای قرائت نشانه شناختی از گفتارهای تبدیل شده به متن، سعی کرده است دلالت های معنایی و تصاویر فرهنگی ای را که سریال های قال وقواله ، برا و بش و هرکه را خوی بازنمایی می کنند تحلیل کند. تجزیه وتحلیل یافته ها چند نوع مفهوم مرتبط با آسیب اجتماعی خانواده در سیمای مرکز ایلام را نشان می دهد: برساخت تصویر دوگانه از خانواده، مناقشه برانگیز نمودن تفاوت ها و بازتولید کلیشه های نقشی مبتنی بر احترام به ساحت سنت. برمبنای نتایج این پژوهش در خانواده سنتی، پایبندی به آداب و رسوم محلی و مقاومت در برابر مدرنیته به منزله یک ارزش تصویر شده است؛ در این خانواده، زن معمولاً «زنِ پذیرنده » است و تصمیم گیرنده اصلی مرد است و آنجا هم که زن در موضوعی مهم تصمیم می گیرد، نتیجه نابهنجاری را رقم می زند. آنچه را در این سریال ها نمایش داده می شوند می توان در بطن جامعه هم دید. به عبارتی، می توان سمت و سوی شبکه استانی مرکز ایلام را در سریال های مورد مطالعه، تمرکز بر پذیرش مردانگی و زنانگی سنتی و سیطره آن بر سایر مردانگی ها و زنانگی ها دانست که در طول سال های پخش سریال ها (1388 1392) این نحوه بازنمایی، صورت مسلط بوده است.
مؤلفه های سبک زندگی اسلامی در خاطره نگاشته «دا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه ویژه به نقش آموزندگی مؤلفه های جنگ در عرصه زندگی، اهمیت و ضرورت پرداختن به موضوع سبک زندگی را دو چندان می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های سبک زندگی اسلامی در خاطره نگاشته دا که یکی از آثار مکتوب دفاع مقدس است به روش کیفی از نوع داده بنیاد انجام شد. بدین ترتیب، داده های کیفی مرتبط با موضوع، بررسی و سپس با مقایسه و سنجش داده ها و مفاهیم، مؤلفه های سبک زندگی اسلامی در قالب 43 مفهوم و 8 مقوله اصلی استخراج گردید. نتایج نشان داد که مقوله های اصلی مؤلفه های سبک زندگی اسلامی در خاطره نگاشته دا شامل مسائل اعتقادی و دینی، مسائل تربیتی، مسائل اخلاقی، مسائل انگیزشی، اتحاد و همبستگی، هدفمندی، خردگرایی و عملگرایی است که مؤلفه مسائل اعتقادی و دینی بیشترین فراوانی و نمود را نسبت به سایر مؤلفه ها در این خاطره نگاشته دارد.
بررسی تطبیقی واژه و مفهوم ممیز و غیر ممیز در فقه امامیه و اهل سنت
حوزههای تخصصی:
ممیز و غیر ممیز، از واژگان فقهی مهمی است که به خاطر بار تکلیف فقهی، نیازمند بررسی و ارزیابی است؛ زیرا تا ممیز و غیر ممیز معلوم و مشخص نشود، نمی توان بار فقهی ای را که از ممیز و غیر ممیز حاصل می شود، دریافت کرد؛ چرا که فقه به دلیل گستردگی و فروعاتی که دارد، نیازمند تحقیق و تفحص است. مقاله حاضر، به بررسی واژه ممیز در لغت و اصطلاح و در شش دیدگاه از فقهای امامیه و بیان نظر اجمالی علمای اهل سنت و سپس به تبیین واژه غیر ممیز با روش کتابخانه ای می پردازد.
شش دیدگاه به طور اجمال عبارت است از: 1. تشخیص آسیب بیشتر و کمتر و نیز تشخیص سودمندتر از سودمند؛ 2. ملاک تشخیص عرف است؛ 3. برخی فقهای معاصر، سخن از ممیز را به طور اجمال در ذیل مباحثی، همچون سلام ممیز بر شخص مصلی، شرایط ذبح و غیره مطرح کرده اند؛ 4. ملاک تشخیص زن و مرد است؛ 5. صغیری که به بلوغ شرعی نرسیده است؛ 6. قدرت تشخیص عورت و غیر عورت را داشته باشد. در بین دیدگاه ها اشکالاتی به دیدگاه اول و دوم گرفته می شود و جواب اشکال نیز داده می شود. در دیدگاه سوم نظر یکی از اهل سنت به صورت مصداقی بیان می شود.
بررسی رابطه بین شفقت به خود و مدیریت بدن در زنان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین شفقت به خود و مدیریت بدن در زنان انجام گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان شهر شیراز در سال1400- 1399 تشکیل دادند.که تعداد 300 نفر زن از بین جامعه آماری، براساس جدول مورگان به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه شفقت به خود (SCS - SF)؛ (Raes, Pommier, Neff & Van Gucht, 2011) و پرسش نامه آگاهی از بدن شیء انگاشته (مدیریت بدن و شرم از بدن)؛ Mcinley& Hyde, 1996)) به صورت آنلاین استفاده شد. داده ها نیز با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و به وسیله نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون در بررسی رابطه ی معنادار بین شفقت به خود با تغییرات مدیریت بدن در زنان نشان داد که بین مؤلفه های مهربانی با خود، قضاوت نسبت به خود، اشتراکات انسانی، انزوا، ذهن آگاهی و همانندسازی افراطی با تغییرات مدیریت بدن رابطه منفی معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر بر نقش و اهمیت شفقت به خود در مواجهه با رفتارهای مرتبط با مدیریت بدن تأکید می کند که پرورش یک ذهن شفقت ورز می تواند پیامدهای رفتاری منفی مرتبط با مدیریت غیرانطباقی بدن را کنترل نماید که می تواند تلویحات کاربردی فراوانی برای زنان داشته باشد.
تحلیل کیفی انواع صمیمیت مخدوش شده در زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
177 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف تحقیق حاضر واکاوی انواع صمیمیت مخدوش شده در زنان در آستانه طلاق بود. هیچ تحقیق قبلی، صمیمیت مخدوش شده را از دریچه زوج های در آستانه طلاق بررسی نکرده است. بنابراین ، این مطالعه کیفی تلاشی برای بررسی انواع صمیمیت های مخدوش شده در زوج های ایرانی است و عوامل حساس به فرهنگ را معرفی می کند. روش : روش پژوهش کیفی با فن مصاحبه عمیق بوده است. نمونه مورد مطالعه، بانوان در آستانه طلاق بوده که به مرکز مشاوره "بهار نکو" وابسته به نهاد نمایندگی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه داشتند. نمونه گیری به طور هدفمند انجام شده است، حجم نمونه به شیوه اشباع 30 نفر برآورد شده است. مصاحبه ها با روش نظریه پدیدار گشته از تجربه تحلیل شده و در طی سه مرحله کد گذاری باز و محوری و گزینشی تعداد 233 مفهوم23 مقوله و 42 زیر مقوله بدست آمد. یافته ها : یافته ها نشان میدهد علیرغم اعلام بسیاری از پژوهشها که صمیمیت عاطفی را مفهوم هسته ای پدیدار گشته در صمیمیت مخدوش شده در زنان درآستانه طلاق می دانند؛ در این بررسی مشخص شد که صمیمیت عاطفی مفهوم هسته ای مدل پارادایمی بوده و به نوبه خود مخدوش شدن آن تحت تاثیر مخدوش شدن صمیمیت ارتباطی (صمیمیت در گفتار، توجه صمیمانه) و صمیمیت روانشناختی (صمیمیت فکری، صمیمیت شخصیتی، صمیمیت پور نو مجازی) است. مقوله های زمینه ساز و مداخله گر در مخدوش شدن صمیمیت در زنان در آستانه طلاق عبارتند از: صمیمیت معنوی، صمیمیت اجتماعی (صمیمیت تفریحی ، صمیمیت در رفتار اجتماعی)، صمیمیت ذهنی، صمیمیت زمانی و صمیمیت جنسی . پیامدهای مورد انتظار در فهم زنان از برقراری روابط صمیمانه، رسیدن به ثبات زناشویی، ارضاء نیازها ، آرامش در زندگی مشترک، سعی در تقویت صمیمیت، ایجاد عشق و علاقه به همسر، پایبندی به اصول و ارزش ها و تقویت تعهد نسبت به همسر است.
نقش تعدیل کنندگی خودشفقت ورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی زنان بیوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی تا حدودی دارای حمایت نظری و تجربی است، اما درباره مکانیسم های تعدیل کننده این رابطه مطالعات اندکی وجود دارد. این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی خودشفقت ورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی انجام شد و توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش زنان بیوه مراجعه کننده به سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1398 بود که از بین آن ها تعداد 130 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس بهزیستی روان شناختی(PWS)، مقیاس خودشفقت ورزی نف (SCS) و ویراست دوم سیاهه افسردگی بک ((BDI-II) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی منفی و معنی دار بود (001/0 p<، 54/0- =r). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیل گر خودشفقت ورزی در رابطه بین نشانگان افسردگی و بهزیستی روان شناختی را تایید کرد(01/0 p<، 23/0- = β). مطالعه حاضر بر نقش تعدیل کننده خودشفقت ورزی به عنوان یک مکانیسم مهم در رابطه بین نشانگان افسردگی با بهزیستی روان شناختی تأکید دارد؛ بنابراین، افزایش خودشفقت ورزی در زنان بیوه می تواند روش مطلوبی برای حمایت از آن ها در مواجهه با ناملایمات و آشفتگی های زندگی باشد.
مطالعه ی تجربه ی زیسته ی نومکانی دختران ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۴
51 - 74
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز زیست جهان انسان ها متکثر و متنوع شده است و انسان ها دیگر در یک زیست جهان مشخص و معین زندگی نمی کنند و همواره در حال انتخاب روش های گوناگون زندگی هستند. در چنین وضعیتی سبک های مختلف زندگی شکل می گیرد. جامعه ی ایران نیز در دو دهه ی گذشته تحولات ساختاری بسیاری را در فضای روابط خانوادگی تجربه کرده است. شواهد موجود نیز نشان می دهد که در جریان این تحولات خانواده ی ایرانی دستخوش دگرگونی های زیادی شده است. حضور گسترده ی زنان در عرصه های آموزش و اشتغال، گذشته از آنکه شاخصی برای پیشرفت محسوب می شود، تغییرات زیادی را در سبک زندگی آنها ایجاد کرده است. نتایج به دست آمده از مطالعات و پژوهش های انجام شده در سال های اخیر نشان می دهد، در پی این تغییرات تشکیل زندگی مستقل و به اصطلاح نومکانی در بین دختران رو به افزایش است. بر این اساس این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری، تجربه ی زیسته ی دختران از نومکانی را مطالعه کرده است. مشارکت کنندگان این پژوهش 22 نفر از دختران نومکان ساکن در شهر تهران و داده ها با استفاده از مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته به دست آمده است. مضمون های به دست آمده از یافته های پژوهش عبارت از پذیرش اجباری خانواده، دردسر جلب اعتماد افراد برای اجاره خانه، بدبینی و تصویر ذهنی بد، از دست دادن حمایت خانواده به مرور زمان، نگاه ابزاری و فرصت طلبانه ی مردان، پنهان کردن شیوه ی زندگی، خود – محوریت، احساس بلاتکلیفی و انزواست.
حقوق بشر و سنخ شناسی حمایت از بزه دیدگان قتل سریالی
حوزههای تخصصی:
بزه دیده شناسی حمایتی بر این اندیشه استوار است که جامعه به طور کلی و نظام عدالت کیفری به طور خاص باید در همه لایه های خود، توجه به حقوق شایسته و نیازهای بایسته بزه دیده را وارد سازد و به ترمیم آسیب دیدگی ها و جبران آثار بزه دیدگی آنان، جامه عمل بپوشانند. به همین منظور، بزه دیده شناسی حمایتی فراتر از یک جبران مادی با تأکید بر حمایت های مالی یا اقتصادی است که به ترمیم درد و رنج های عاطفی برخاسته از جرم و نیز به رسمیت شناختن حقوق مشخصی برای بزه دیدگان با هدف احقاق حقوق و جبران واقعی آثار بزه دیدگی آنان در چارچوب یک الگوی چندگانه حمایتی که متضمن حمایت اجتماعی، عاطفی حیثیتی، روانی و کیفری است، می پردازد.لذا در این نوشتار تلاش می شود با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از رهگذر مؤلفه هایی که اندیشه محوری بزه دیده شناسی حمایتی را تشکیل می دهند، حمایت از بزه دیدگان قتل سریالی و چالش های فرا روی این حمایت ها، مورد بررسی قرار گیرد. البته شایان ذکر است که مطالب مندرج در این مقاله ناظر به بزه دیدگان غیرمستقیم است، زیرا به طور طبیعی، بزه دیده مستقیم نسبت به بحث قتل سریالی، سالبه به انتفاع موضوع بوده و خروج موضوعی دارد، از این رو بزه دیدگان غیرمستقیم یا هم جواران، ملاک بحث می باشند.
موانع مشارکت حضور زنان در میزان تاثیر بر تفسیر قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
83 - 102
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ساز و کارهای مطلوب برای پاسخی سریع و مناسب به تحولات روز افزون در فضای حقوقی، ایجاد امتیازات متفاوت است. پیوند حق و حقوق از یک سو و سیاست و زیستِ اجتماعی از سوی دیگر، انسان ها و جوامع انسانی را با مفهوم مهم انسانی مواجه می کند. حقوق سیاسی و اجتماعی و به طور خاص حقوق زنان در جامعه یکی از نشانه های مدنیت و توسعه انسانی می باشد. وقایع و امور حقوقی مردم در جامعه به حدی متنوع است که کامل ترین قانون نیز نمی تواند حکم هر مورد را بیان کند؛ لذا ناگزیر باید از ابزار تفسیر استفاده شود تا بتوان قانون را بر موارد منطبق نمود. روش: این پژوهش مبتنی بر مطالعه ای توصیفی، اکتشافی و با رویکردی توسعه ای- کاربردی انجام شده است که جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد کیفی و مبتنی بر الگوریتم ترکیبی روش شناسی سیستم های نرم و نگاشت شناختی و در بخش کمی از تحلیل عاملی استفاده شد، به این طریق که با مطالعه ی پیشینه موضوع و مصاحبه های عمیق با خبرگان، ابعاد و مولفه های مورد نیاز موضوع مشخص شد. نمونه بخش کیفی این تحقیق با کاربست روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب و به منظور اعتباریابی نظام داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی، مولفه ها تایید شد. یافته ها: براساس یافته های پژوهش موانع مشارکت بر حضور موثر زنان در تفسیر قانون اساسی در چهار بعد ساختاری، محتوایی، زمینه ای، معنایی تدوین شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که موانع مشارکت بر حضور موثر زنان در تفسیر قانون اساسی، در حقوق کشور نیاز به بررسی بیشتر دارد و برای پذیرفتن و همکاری، از طرف افراد حکومتی و دست اندرکاران نیاز به زمان می باشد. تحول و تغییر نگرش در رویکردها و ذهنیت ها در این زمینه، لاجرم به تغییر و تکامل در قوانین منجر خواهد شد؛ همچنین مدل به دست آمده نیازمند نقد و نظر خبرگان حقوق می باشد و مسلما این نقدها می تواند منجر به طراحی الگوی جامع و بی نقص تر از آنچه ارائه شده است می گردد. از این رو، ضرورت دارد با بازنگری و جهاد علمی و نظری و در عین حال تدوین قوانین متناسب، ابتکار عمل در دست گرفته و از موضع انفعال خارج شود. بازنگری و اجتهاد در حوزه حقوق سیاسی زنان و تدوین و اصلاحِ قوانین متناسب با حضور آن ها و دخالت در امر تفسیر یکی از عرصه های مهم و بنیادی خواهد بود.
نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین تمامیت خواهی زوجی و طلاق عاطفی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مشکلاتی که خانواده ها با آن درگیر هستند تجربه خشونت در ابعاد مختلف آن بخصوص طلاق عاطفی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در ارتباط بین مولفه-های تمامیت خواهی زوجی و مولفه های طلاق عاطفی انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه زنان متاهل ساکن منطقه سیزده شهر تهران در سال 1399 می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 360 نفر از آنها انتخاب شده و به ابزارهای مقیاس طلاق عاطفی، مقیاس تمامیت خواهی زوجی و پرسشنامه تاب آوری پاسخ دادند. پس از اجرای پرسشنامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و همچنین روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین تمام مولفه های طلاق عاطفی، تاب آوری و مولفه های تمامیت خواهی زوجی ارتباط معناداری وجود دارد (05/0p <) و همچنین تاب آوری در ارتباط بین تمام مولفه های تمامیت خواهی زوجی با تمام مولفه های طلاق عاطفی نقش واسطه ای ایفا می کند. یافته ها مورد بحث قرار گرفته است.
نگرشی بر حکمیت و آیین خون بس در جرائم زنان در پرتو نظام عدالت کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
173-190
حوزههای تخصصی:
از دیر بازدر برخی نواحی کشوررسوم مختلفی برای حل و فصل دعاوی استفاده نموده اند، طرقی نظیر آیین خون بس، فصل، پتر، میانجیگری و پرداخت خون بها از شیوه های مرسوم در رفع اختلافات بوده اند. امروزه نیز، شاهد هستیم که در حوزه پاسخ به جرم، و به طور خاص در زمینه بزهکاری زنان، و تلاش جهت استخدام ساز و کارهای فایده منددر مواجهه با این مقوله، به علت حساسیت ها، در کنار فرآیند دادرسی کیفری و تعیین مجازات متناسب، حکمیت، مجال ظهور پیدا می کند.لذا«میانجیگری» به عنوان یکی ازطرق جایگزین کیفردر متون قانونی انعکاس یافته است. این مکانیسم در صدد است تا با تضمین رودررویی از آثار مخرب «کیفرمحض» که میتواند منجر به آسیبهای جبران ناپذی بر بنیان خانواده گرددجلوگیری کند.لذا این پرسش قابل طرحست که در کدام جرم با توجه به اقتضائات بزهکاری زنان قضایای کیفری را مشمول عدالت ترمیمی قرار دهد.در پژوهش حاضر، ضرورت و چالشهای مختلف تقنینی،در این خصوص مورد مطالعه قرار گرفته است. نتیجتا به نظر می رسد نظر به بسترهای موجود و گرایش های سنتی اقوام، می توان با راهکارهایی چون بسط قانون، آموزش مستمر و نظارت بر کنشگران عدالت ترمیمی، خواه داوران یامیانجی گران مدلی برای توسل به میانجیگری در بزهکاری زنان یافت.
اناجیل رسمی و زنان با نقش رسولانه: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
165 - 181
حوزههای تخصصی:
در مطالعات معاصر، در بحث از نقش زنان در جوامع دینی و تأثیر دین بر چگونگی حضور اجتماعی زنان، دیدگاه های مختلفی را می توان سراغ گرفت. برخی پژوهش گرانْ دین را به منزله ابزاری جهت سرکوبی زنان دانسته اند و در مقابل برخی دیگر با لحاظ جمعیت درخور توجه زنان مؤمن، دین را به نوعی عامل احیای جایگاه زنان به شمار آورده اند. در رویکرد فمنیستی، با به کارگیری روش های مطالعاتی نوین به بازخوانی، فهم و تحلیل متون مقدس دینی، به ویژه متون مسیحی، پرداخته شده تا تأثیر دین بر جایگاه زنان در پرتو نگاهی نو واکاوی شود. در این پژوهش، کوشش شده نخست به بحث درباره نقش رسولانه ای پرداخته شود که زنان همراه با عیسی مسیح در عهد جدید برعهده داشته اند. سپس بر آنیم با بررسی گزارش اناجیل چهارگانه درباره مریم اهل بیت عنیا و مریم مجدلیه، که در سفرها با عیسی همراهی می کردند و در عرصه های دینی مختلف، چه عملی و چه نظری، در فعالیت های گوناگون اجتماعی نقش پویایی برعهده داشته اند، در مقام الگویی برای حضور زنان مؤمن به یافته های مبتنی بر رویکرد زنانه نگر دست یابیم. همچنین، در این پژوهش کوشش می شود که به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مؤلفه های ایمان زنانه پرداخته شود.
زنان کرد در حوزه عمومی: زمینه ها، مؤلفه ها و فعالیت های تشکل های اجتماعیِ زنانه (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
379 - 403
حوزههای تخصصی:
هم زمان با گشایش نسبی فضای سیاسی و برآمدن گفتمان جامعه مدنی و گسترش تقریبی حوزه عمومی در اواسط دهه 1370، زنان شهرنشین جامعه کردستان این امکان را یافتند که با ورود به حوزه عمومی تشکل هایی اجتماعی با محوریت امر زنانه و به قصد پیگیری مطالبات، حقوق و خواست های زنان پی ریزی کنند. این تشکل ها از آن زمان تاکنون، به رغم محدویت ها و موانع ساختاری بسیار، به حیات و فعالیت خود ادامه داده اند. موضوع این پژوهش چگونگی برساخته شدن سوبژکتیویته زنانه در این تشکل ها، به مثابه نمادی از حوزه عمومی، است؛ یعنی این مسئله که سوبژکتیویته زنانه در این تشکل ها در متن چه زمینه ها، مؤلفه ها و فعالیت هایی و در مواجهه با کدام نوع قواعد و عرف ها شکل می گیرد؟ و زنان چگونه در تقلای تثبیت موقعیت سوژگی خود از نو خود را در برابر دیگریِ مذکر تعریف می کنند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، با هجده نفر از فعال ترین اعضا و بعضاً پایه گذاران تشکل های زنانه، در چهار شهر مهم استان کردستان، مصاحبه های عمیق به عمل آمده است. طبق نتایج به دست آمده، از میان مؤثرترین زمینه های شکل گیری این تشکل ها در کردستان می توان به پیشنیه های تاریخی کنشگری عمومی زنان، رشد فزاینده ورود دختران به دانشگاه ها، رواج نگرش های فمینیستی و پیوستن روزافزون زنان به نیروی کار اشاره کرد. همچنین، تعامل ها، مناسبات و فضاهایی که سوبژکتیویته زنان در این تشکل ها در متن آن ها شکل می گیرد واجد مؤلفه هایی مثل روابط افقی اعضا، زنانگی معطوف به مقاومت، محوریت فعالیت های مدنی و خشونت پرهیزی است. دست آخر اینکه فرایند تثبیت موقعیت سوژگی زنان در این تشکل ها عمدتاً از خلال تلاش آن ها برای از آنِ خود کردنِ فضاهای عمومیِ مردانه، بازپس گیری گستره های فعالیت مدنی از دیگریِ مذکر و تمرین فردیت و خودآیینی در پیشگاه عموم می گذرد. به باور زنان، بسط این تشکل ها یگانه کورسوی امید رهایی آنان از کهن الگوی مردسالاریِ بازتولیدشده در وضعیت کنونی جامعه کردستان است.
اثر بخشی آموزش های معنوی بر رنج بر تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
523 - 544
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصاء رنج مادران دارای فرزند کم توان ذهنی به منظور طراحی بسته آموزشی مناسب و تعیین اثربخشی آموزش مهارت های معنوی مبتنی بر رنج، بر تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر در آنان صورت گرفت. روش تحقیق، به دو صورت، کیفی که از طریق مصاحبه، نیازهای پژوهشی از والدین و مشاورین استخراج گردید، و روش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی مقطع متوسطه مدرسه استثنایی دخترانه فرزانگان و کلیه کارشناسان و مشاوران اداره آموزش و پرورش و مدارس استثنایی شهر گرگان در سال 1398 بودند. از میان مادران 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) قرار گرفتند. از میان کارشناسان و مشاوران نیز 4 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های معنوی قرار گرفت و به گروه کنترل، آموزشی داده نشد. مقیاس تحمل آشفتگی ، پرسشنامه پذیرش بوند و همکاران و پرسشنامه صبر خرمایی و همکاران اجرا گردید. برای نرمال بودن داده ها از آزمون کلمگروف-اسمیرنوف و تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار spss16 استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های معنوی بر میزان تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر مادران دارای فرزند کم توان ذهنی موثر بوده و پیشنهاد می شود به عنوان یک روش غیر دارویی، غیر تهاجمی و کم هزینه، برنامه های آموزشی معنوی مبتنی بر نیاز والدین در جهت افزایش تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر آنان انجام شود.