صباح عباسی

صباح عباسی

مدرک تحصیلی: دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

عوامل مؤثر بر بلوک بندی حوزه جغرافیایی کوپ (مورد مطالعه: فرماندهی انتظامی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلوک بندی کوپ حوزه جغرافیایی فرماندهی انتظامی استان لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
زمینه و هدف: تقسیم بندی حوزه جغرافیایی کوپ برای تعیین محدوده فعالیت گشت های انتظامی امری ضروری به نظر می رسد، چارچوب های ابلاغی و تعیین شده تا کنون نتوانسته است عوامل مؤثر برای بلوک بندی حوزه استحفاظی کوپ بر اساس نوع آن را مشخص کند، برهمین اساس پژوهش حاضر عوامل مؤثر بر بلوک بندی حوزه جغرافیایی کوپ را در مجموعه فرماندهی انتظامی استان لرستان، مورد کاوش قرار داده است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت داده ها، کیفی در قالب پارادایم تفسیری و از نوع اکتشافی است، جامعه پژوهش، متخصصان و کارشناسان حوزه پلیس پیش گیری فرماندهی انتظامی استان لرستان و پلیس پیش گیری فراجا به تعداد 24 نفر است، که به صورت هدف مند انتخاب شدند، داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد، برای اعتبارسنجی مدل پژوهش از دو راهبرد بازبینی خارجی و تکثرگرایی استفاده شد.یافته ها: کدهای حاصل از مصاحبه های انجام شده با خبرگان بیان گر این است که در مجموع 40 مضمون پایه در خصوص عوامل مؤثر بر بلوک بندی حوزه جغرافیایی کوپ استان لرستان شناسایی شد که در قالب 11 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر، سازمان دهی شدند.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش در رابطه با موضوع عواملی چون نوع اماکن، معابر و محورهای مواصلاتی، توپوگرافی حوزه استحفاظی، موضوعات امنیتی انتظامی و جمعیت ساکن شناسایی شدند که بر نحوه بلوک بندی حوزه جغرافیایی کوپ استان لرستان مؤثر هستند. بر این اساس با تعریف امتیاز مشخص برای هر یک از عوامل احصاء شده و نظر خواهی از پلیس پیش گیری ده استان مختلف کشور در رابطه با موضوع، ضمن تأیید عوامل شناسایی شده، این نتیجه حاصل شد که برای کوپ هایی که ساختار واحدی دارند نمی توان بلوک بندی یکسانی انجام داد بلکه متناسب با عوامل شناسایی شده می بایست بلوک تعریف کرد تا بتوان از این طریق بیش ترین بازدهی برای گشت های انتظامی در رابطه با پیش گیری از جرم حاصل شود.
۲.

تجارب زیسته مدیران زن مدارس از تعادل کار و زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارب زیسته مدیران زن تعادل کار و زندگی مدرسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۲۳
پژوهش حاضر تجارب مدیران زن مدارس از تعادل بین کار و زندگی را موردبررسی قرار می دهد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل تم صورت پذیرفت. مشارکت کنندگان مدیران مدارس زن شهرستان پاوه می باشند که از 15 مشارکت کننده با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور مصاحبه به عمل آمد. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته ضمن تشریح تجارب مدیران زن از کار در مدارس ادراک آنان را    تعادل بین کار و زندگی موردمطالعه قرار داده است؛ که جهت اعتبار از روش بازبینی نتایج توسط مشارکت کننده ها و برای افزایش اعتماد به نتایج از روش فن ممیز بیرونی استفاده شد است. سرانجام تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس روش کلایزی صورت گرفت؛ که هشت تم و بیست مقوله از مصاحبه های انجام گرفته با عناوین: فن مدیریت زمان، توانایی مدیریتی، متعهد بودن، شرایط مناسب خانواده، سبک سازی نقش، بهداشت روحی و روانی کار، بعد مادی کار، اعتدال در سطح انتظارات خود و دیگران استخراج شده است. نتیجه پژوهش نشان داد تعادل در کار و زندگی باعث سهولت در انجام مسئولیت های کاری و زندگی فردی – خانوادگی شده و باعث رضایت خاطر مدیران زن مدارس هم از کار و هم از زندگی می شود.
۳.

پیش بینی مسئولیت پذیری کارکنان بر اساس دینداری و هوش اخلاقی در دانشگاههای شهر بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۵۱۱
هدف:هدف در این پژوهش، بررسی نقش دینداری و هوش اخلاقی در پیش بینی مسئولیت پذیری کارکنان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر تحلیل مسیر رگرسیونی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان دانشگاههای شهر بیجار(دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه پیام نور و دانشگاه علمی کاربردی) بودند که از بین آنان بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده(جدول مورگان)، 102 نفر در پژوهش شرکت داده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مسئولیت پذیری کارکنان(کارول، 2003)، پرسشنامه هوش اخلاقی(لنیک و کیل، 2005) و پرسشنامه دینداری(گلارگ و استارک، 1965) استفاده شد. یافته ها: دینداری و هوش اخلاقی می توانند مسئولیت پذیری کارکنان را پیش بینی کنند. همچنین بین دینداری و هوش اخلاقی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که از بین مؤلفه های دینداری و هوش اخلاقی، مؤلفه دلسوزی، بیشترین قدرت تبیین کنندگی را برای متغیّر مسئولیت پذیری دارد. نتیجه گیری: تعمیق باورهای دینی و تأکید بر اخلاقیات می تواند در بهبود وضعیت مسئولیت پذیری کارکنان نقش مهمی را ایفا کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان