فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
167-198
حوزههای تخصصی:
جایگزینی فرایندی است که در آن یک زن متعهد می شود نوزادی را برای زوج دیگری حمل و به دنیا آورد، در روند شکل گیری مناسبات جایگزینی ما شاهد مجموعه ای متشکل از یک شبکه پیچیده هستیم، مادرانی که مشتاق هستند از طریق جایگزینی صاحب فرزند شوند، در مقابل زنانی که حاضر به در اختیار قرارگذاشتن رحم خود هستند، واسطه ها، تیم پزشکی، بنگاههای حقوقی عقد قرارداد و اعضای خانواده های طرفین دیگر بازیگران در این فرآیند هستند. روابط مبادله که در طول مسیر فرایند جایگزینی شکل می گیرد تابعی از بازیگران مبادله است،که می تواند یک مبادله متقارن یا نامتقارن را نشان دهند. هدف مطالعه حاضر واکاوی مفهوم جایگزینی از سوی مادران جایگزین است. به این شکل زنانی که رحم خود را به اجاره می دهند، چگونه امر جایگزینی را معنا و تفسیر می کنند. روش پژوهش نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان عبارتند از: زنانی در شهر کرمان که حداقل یکبار رحم خود را اجاره داده اند. مقوله های محوری بدست آمده کالایی شدن بدن در فرایند جایگزینی، استیگما در رحم اجاره ای، کنترل گری مادر سفارش دهنده، آشنازدایی از بارداری و انتقال بارداری ، هویت پاره پاره و مقوله هسته عبارت است از: بیگانگی از بارداری
بررسی رویکرد سند۲۰۳۰ یونسکو در مورد زنان از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
143 - 168
حوزههای تخصصی:
سند2030 سازمان بین المللی یونسکو ازجمله اسناد بین المللی است که در ایران با انتقادهای متعددی مواجه بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد سند۲۰۳۰ درمورد زنان از منظر فقهی در برخی از احکام مربوط به سن ازدواج، حق طلاق، تعدد زوجات، قصاص، ارث و تصدی برخی از مشاغل انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب علمی مربوطه به شیوه تحلیلی- اسنادی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که یکی از محورهای اساسی هدف پنجم از سند۲۰۳۰ برابری و تشابه جنسیتی زنان و مردان است. براین اساس، رویکرد سند۲۰۳۰ درباره برابری جنسیتی زنان، در موارد متعددی با دیدگاه فقه امامیه در تعارض است. این تعارض ناشی از مبانی حاکم بر نظریات فقهی است؛ چراکه در اسلام، عدالت جنسیتی در حقوق مطرح است نه برابری جنسیتی. به طورکلی مکتب متعالی اسلام در رابطه با حقوق زن و مرد قائل به تساوی است نه تشابه، درحالی که سند 2030 در مورد حقوق زنان قائل به تشابه و برابری جنسیتی و برابری حقوق بین زن و مرد در همه مقوله ها بدون توجه به جنسیت آنهاست. این نگرش نوعی تبعیض بین زن و مرد است و نظر فقه امامیه بر آن برتری دارد و حاکم است.
واکاوی آثار ازدواج موقت مردان متأهل بر رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
93 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثرات عدم رعایت شرایط جواز ازدواج موقت از سوی مردان متأهل و آسیب های آن بر روابط زوجیتی بین همسران دائم و انعکاس این آسیب ها بر روی زندگی خانوادگی است. ازدواج در فقه امامیه و حقوق ایران به دو قسم دائم و موقت تقسیم می گردد. اصل ازدواج در اسلام ازدواج دائم است و ازدواج موقت به تبع شرایط اضطراری و به عنوان یک راهکار موقت و فرعی قرار داده شده است؛ لکن عدم وجود قوانین شفاف در مورد مجوز ازدواج موقت در حقوق ایران باعث شده است که برخی از مردان بدون درنظرگرفتن شرایط اضطرار به سوءاستفاده از آن اقدام کرده و آسیب های فراوانی به جامعه و خانواده وارد کنند.
روش : پژوهش، به صورت روش کیفی و مبتنی بر مدل پدیدارشناسی انجام شد. داده ها با معیار اشباع نظری از افرادی که پدیده مورد نظر را تجربه کرده اند، گردآوری شد. جامعه آماری این مطالعه زنان متأهل ساکن شهر تهران است که همسر آن ها مبادرت به انجام ازدواج موقت کرده اند. نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته، روش نمونه گیری هدف مند و از معیار اشباع نظری استفاده شد و بعد از انجام 10 مصاحبه یافته جدیدی به دست نیامد لکن تا 12 نفر مصاحبه ها ادامه یافت. در طی این فرایند پژوهشگر به دنبال کسانی بود که تجربه غنی از پدیده موردبررسی و هم چنین، تمایل به بیان آن را داشته اند. منبع اصلی اطلاعات، مصاحبه ژرف و عمیقی است که به طور مشارکتی بین پژوهشگر و مصاحبه شونده انجام می شود. در این مطالعه تحلیل داده های دریافت شده از مصاحبه ها بر مدل 10 مرحله ای تحلیلی استرابرت (2003) استوار بود که این روش یکی از روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی است. بعد از مرور متعدد متن هر مصاحبه، کدهایی که به لحاظ مفهومی با یکدیگر مشابه بودند استخراج و به صورت دسته هایی درآمدند، سپس دسته های اولیه با یکدیگر مقایسه و ضمن ادغام موارد مشابه حول محور مشترکی قرار گرفتند. به منظور پاسخ به سؤالات پایانی پژوهش نیز از روش پژوهش و تفسیر پژوهش ها و پژوهش کتابخانه ای استفاده شده است. در این پژوهش نخست با به کار گیری آمار توصیفی (فراوانی، درصد و ...) داده های مربوط به متغیرهای جمعیت شناختی این گروه ارائه و سپس به منظور شناسایی اثرات ازدواج موقت مردان بر زندگی و خانواده، نتایج تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده با آنان ارائه شده است.
یافته ها: آثار ازدواج موقت در روابط زوجیتی به آسیب روابط عاطفی، اختلال در اعتماد بین زوجین، اختلال در امنیت خانواده، آسیب به روابط فیزیکی، اختلال در مدیریت خانواده و در روابط خانوادگی دارای اثرات منفی بر روابط بین اعضای خانواده، ارتباط با آشنایان و دیدگاه اطرافیان نسبت به خانواده و آسیب های آن بر زنان چنین مردانی در چهارطبقه آسیب های روانی، آسیب های فیزیکی، آسیب های اقتصادی و آسیب های اجتماعی قابل تقسیم است.
نتیجه گیری: این نوع ازدواج بدون چارچوب و عدم تبیین دقیق شرایط جواز آن از منظر شرع و قانون توسط مردان متأهل می تواند آسیب های روانی جبران ناپذیری برای همسران چنین افرادی را درپی داشته و به عامل تهدید، تضعیف و فروپاشی خانواده تبدیل شود. ازدواج موقت مردان متأهل منجر به ایجاد تنش های روحی و عاطفی میان اعضای خانواده و تنزل شأن و جایگاه اجتماعی آن ها شده و روابط زناشویی را با مخاطرات عدیده ای مواجه کرده و درنهایت باعث طرد آن ها از جمع خانواده و فامیل میَ شود؛ چرا که افکار عمومی جامعه انجام ازدواج موقت توسط مردان متاهل را نپذیرفته و بعضا به دید یک انسان هوس باز به آن ها می نگرد.
The Roles of Object Relations, Paranoid Thoughts and Interdependence in the Stability of Married Women’s Life (Mashhad City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted with the aim of investigating the roles of object relations, paranoid thoughts and interdependence in the stability of married women’s life in Mashhad. This study was a descriptive correlational study. The research population consisted of the married women in Districts 10 and 12 of the city of Mashhad in 2023, and the exact number was not known. Based on Tabachnick and Fidell's formula, 74 samples were required, but for higher reliability and more accuracy in the results, 212 people were selected through convenience sampling (e.g., households, university and hospitals). The research tools included Booth et al. Marital Instability Questionnaire (1983), the Bell Object Relations Questionnaire (1995), the Green et al. Paranoid Thoughts Scale (2008) and Fisher et al. Interdependence Questionnaire (1991). Descriptive statistics, Pearson correlation coefficient and enter regression were used in data analysis. The results of data analysis showed that there is a significant negative relationship between object relations, paranoid thoughts and interdependence with the marital stability (P<0.01). Also, the results of the regression analysis showed that only paranoid thoughts and interdependence are significant predictors for the marital stability (P<0.01). According to the findings, it can be concluded that the higher the amount of paranoid thoughts and interdependence in married women, the lower their marital stability will be.
تبیین جامعه شناسی عوامل اثرگذار بر مدیریت بدن زنان سنندج (مورد مطالعه: زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
145 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت بدن؛ رسیدگی، دستکاری و توجه به بدن است که تحت تاثیر عوامل متفاوت است و این پژوهش درصدد تبیین مدیریت بدن و عوامل ظاهری اثرگذار بر مدیریت بدن زنان شهر سنندج است. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریات آنتونی گیدنز و اروینگ گافمن است.
روش : روش تحقیق پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است و حجم نمونه برابر با 441 نفر از زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند.
یافته ها: طبق نتایج بین مدیریت بدن و پذیرش اجتماعی، منزلت طلبی، تمایزطلبی و هویت جنسیتی رابطه معناداری وجود دارد و طبق آزمون رگرسیون؛ منزلت طلبی بیشترین تاثیر را بر شکل دهی مدیریت بدن دارد. در واقع دستکاری و تنظیم بدن از دیدگاه پاسخگویان، ابزاری برای دریافت تایید و مقبولیت اجتماعی است، تا بتواند با بدن و ظاهری متمایز هویت نو و عامه پسند ارائه کند.
نتیجه نهایی: با این پژوهش می توان نتیجه گفت، مدیریت بدن از یک سو فرصتی برای بهبود وضعیت جسمانی و سلامتی و اتخاذ سبک زندگی سالم و از سوی دیگر تهدیدی برای سلامتی و اتخاذ سبک زندگی ناسالم و تظاهرگونه است و نکته مهم شیوه بهره مندی از این فرصت با توجه به علاقه و تعلق زنان سنندجی به سبک پوششی، سبک تغذیه و سبک مصرفی قومی جهت توانمندسازی و نمایش هنر و هویت قومی برای ارتقاء جایگاه زنان سنندجی است. به همین منظور باید مسئولین با افزایش آگاهی و مهیا کردن بستر و شرایط از این فرصت، برای معرفی و الگوسازی بهره بگیرند.
تجربه زیسته زنان از نقش های خانواده محور در محلات جنوب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد دولت ها در چند سال اخیر ارج نهادن به نقش زنان در خانواده بوده است. اما مطالعات صورت گرفته بیشتر به آسیب شتاسی اشتغال زنان پرداخته است تا این که به نیازسنجی زنان خانه دار بپردازد. این در حالی است که بخش عمده ای از جمعیت زنان خانه دار هستند. از سوی دیگر سیاست گذاری در حوزه زنان بدون شناخت مستقیم مسائل ایشان کارامدی لازم را نخواهد داشت.از این رو پژوهش حاضر با روش پدیدارشناسانه و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، تجربه زیسته 20 زن ساکن در محلات جنوب شهر تهران را مورد بررسی قرار داده تا روایتی زنانه از خانواده سنتی به منظور شناخت مستقیم تجربه ها، نیازها و دغدغه های زنان خانه دار ارائه دهد.مصاحبه ها به روش ون منن تحلیل و سه مضمون اصلی تغییر در هرم قدرت، احساس دوگانه نسبت به زنانگی، سازشگری منفی و 8 خرده مضمون شامل نافرمانی فرزندان، افزایش عاملیت زنان درون خانواده، افزایش عاملیت زنان در روابط بیرون خانواده، عشق به خانواده، احساس نادیده گرفته شدن، آبروداری، ترس از آینده و احساس بی پناهی استخراج شدنتایج این مقاله حاکی از آن است خانواده سنتی نه گونه ای ایده آل برای تحقق نیازهای زنان است و نه الگوای ناکارآمد که می بایست طرد شود. بهبود وضعیت زنان خانه دار منوط به ورود درست سیاستگذاران است، چرا که فرهنگ به صورت عرصه ای مستقل می تواند به کنش های زنان شکل دهد و خود را متناسب با شرایط جدید وفق دهد و تنگناهای قانونی را دور بزند. از طرفی قانون گذاری به نفع زنان بدون بسترسازی فرهنگی و تغییر نگرش های عرفی ناکارآمد خواهد بود.
بررسی و تحلیل عملکرد زنان عصر صفوی در ترویج علوم و مراکز علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
188 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف: زنان به عنوان نیمی از جمعیت مؤثر جامعه همواره در جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی حضوری فعال دارند. چنانچه یکی از عرصه هایی که زنان در آن تأثیرگذار هستند، توجه به علم آموزی و ترویج آن است. در دوره صفوی نیز با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم، زنان به مسائل علمی و آموزشی توجه بسیار داشتند و با وجود عدم حضور محسوس در سطح جامعه، به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر این فعالیت ها تأثیرگذار بودند. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی و تبیین عملکرد زنان عصر صفوی در توسعه و ترویج علوم و مراکز علمی است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای انجام شده است. ابزار اصلی پژوهش، استناد به منابع دوره صفوی می باشد. در نهایت، بر پایه یافته های حاصل از منابع استنتاج، تبیین و تحلیل به عمل آمده است. این پژوهش وضعیت زنان را در قالب دو گروه زنان درباری و زنان عادی مورد واکاوی قرار داده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان این عصر تحت تأثیر روحیه مذهبی و باورهای قلبی خود، با تخصیص بخشی از دارایی خود برای امور فرهنگی – مذهبی و کارهای عام المنفعه از جمله تأسیس نهادهای آموزشی، برگزاری محافل علمی و ادبی، وقف کتب و اموال، ترویج و تعلیم علوم در ابعاد گوناگون در توسعه و ترویج علوم و مراکز علمی دوره صفوی تأثیرگذار بودند، به گونه ای که تعداد زیادی از نهادهای آموزشی عصر صفوی به همت این زنان دایر شده است.
نتیجه گیری: زنان همواره در طول تاریخ در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بوده اند؛ به طوری که در دوره صفوی با توجه به شرایطی سیاسی و مذهبی، در عرصه علم آموزی و ترویج آن حضور فعالی داشتند. آنان در این دوره با توجه به با انگیزه های شخصی و دسترسی به امکانات مالی و حکومتی و با علایق خویش اقدام به ترویج علوم و گسترش مراکز علمی می کردند.
اثربخشی طرحواره درمانی معنویت محور بر پشیمانی از انتخاب همسر و دلزدگی زناشویی در زنان قربانی خشونت خانگی با تأکید فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
1 - 17
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی طرحواره درمانی معنویت محور بر پشیمانی از انتخاب همسر و دلزدگی زناشویی در زنان قربانی خشونت خانگی با تاکید فرهنگی بود. جامعه آماری تمامی زنان قربانی خشونت خانگی در شهر اصفهان در پاییز سال 1401 بود. نمونه شامل 30 نفر از زنان قربانی خشونت بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود.گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت طرحواره درمانی معنویت محور قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه پشیمانی از انتخاب همسر (شوارتز، 2002) و مقیاس دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جمع آوری و با آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری انجام شد. نتایج نشان داد که طرحواره درمانی معنویت محور، پشیمانی از انتخاب همسر و دلزدگی زناشویی در زنان قربانی خشونت خانگی در سطح معناداری کاهش داده است(05/0p<). همچنین نتایج نشان داد که طرحواره درمانی معنویت محور بر پشیمانی از انتخاب همسر و دلزدگی زناشویی در زنان قربانی خشونت خانگی با تاکید فرهنگی اثربخش بود. بنابراین از این درمان می توان درجهت یاری به زنان قربانی خشونت خانگی استفاده شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
139 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود کودک معلول و مراقبت از آنها، در هر خانواده، سلامت روان اعضاء خانواده، به ویژه مادران را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش، بررسی اثر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول است.
روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای فرزند معلول مرکز بهزیستی شهرستان نور در سال 1400 می باشد. نمونه آماری بر اساس طرح پژوهش 30 نفر در نظر گرفته شد که بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)، خودانتقادی تامسون و زورف (2004)، افکار خودآیند منفی کندال و هولون (1980) استفاده شد. جلسات مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس پروتکل 8 جلسه ای باونز و مارلات (2011) اجرا شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش احساس تنهایی در مادران دارای فرزند معلول به میزان 55/0، بر کاهش خودانتقادی به میزان 23/0 و بر کاهش افکار خودآیند منفی در مادران فرزند معلول به میزان 35/0 تاثیر دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده آن است که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول شد، لذا می توان گفت، به منظور کاهش احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی از آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مادران دارای فرزند معلول می توان بهره مند شد.
نقش مادر در تربیت اخلاقی کودک از منظر روان شناختی و اندیشه امام موسی صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش مادر در تربیت اخلاقی کودک از منظر روان شناختی و اندیشه امام موسی صدر بود. جامعه پژوهش تمامی متون روا ن شناختی و مقاله های مرتبط با آثار امام موسی صدر بود. نمونه پژوهش متون مرتبط با نقش مادر در مورد تربیت اخلاقی بود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای جهت متون و منابع مرتبط با موضوع استفاده شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوی انجام شد. یافته ها نشان داد که از دیدگاه بالبی شخصیت و رفتار کودک ناشی از چگونگی شکل گیری دلبستگی او می باشد و مادر عامل اصلی شکل گیری این فرآیند است. پیاژه نیز معتقد است که رشد و بلوغ اخلاقی بر رشد و بلوغ شناختی مبتنی است و تحول در شناخت منشأ انگیزه اخلاقی است. هم چنین کلبرگ معتقد است که کودکان در جریان تجربه های خود به مفاهیم اخلاقی دست می یابند. امام موسی صدر هم معتقد است که باید بر اساس آموزه های دینی به تربیت کودک اقدام کرد و چهار شیوه تربیت را گزارش می کند. اول امرونهی مربی؛ دوم اقناع ذهن و دل متربی؛ سوم توجه به فضای مناسب و محیط فرد یا گروه تربیت شونده و چهارم تحول عمیق در نگرش کلی به جهان هستی و زندگی و ارتباط با هدف تربیتی که شیوه قرآن کریم است. از دیدگاه امام موسی صدر، مادر آگاه و مؤمن سنگ بنای تولد کودک مؤمن است و بر پایه شخصیت مادر، بینش راهبردی و عواطف کودک شکل می گیرد. در نتیجه گیری کلی مادر نقش بسزائی در رشد ارزش های اخلاقی، فرهنگی، ملی و مذهبی کودک دارد.
رابطه رضایت زناشویی با ذهن آگاهی در زوجین: نقش میانجی نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های نظری جدید شروع به تغییر مطالعه ویژگی های ذهن آگاهی فراتر از فرآیندهای فردی به روابط عاشقانه بین فردی کرده اند. دوام این اهداف ممکن است مشروط به این فرض اساسی باشد که ذهن آگاهی با ویژگی های بالاتر با نتایج مفیدی مانند رضایت از رابطه مرتبط است. این پژوهش باهدف تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس ذهن آگاهی با نقش میانجیگری نظریه ذهن در زوجین انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 500 نفر (250 زوج) از زوج های شاغل شهر تهران در سال 1401 بود که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی (ادارات) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رضایت زناشویی (انریچ، 1989) ، ذهن آگاهی (فرایبرک، 2006) و نظریه ذهن (کوهن، 2001) گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس استفاده شد. پردازش اطلاعات و بررسی فرضیه ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSV25 و AMOSV26 صورت گرفت. نتایج به دست آمده از مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از رابطه مستقیم و معنادار ذهن آگاهی با نظریه ذهن (001/0=p، 350/0=β) ، ذهن آگاهی با رضایت زناشویی (001/0>p، 710/0=β)، نظریه ذهن با رضایت زناشویی (001/ 0>p، 451/0=β) بود. همچنین نتایجشان داد که نظریه ذهن در رابطه بین ذهن آگاهی و رضایت زناشویی زوجین نقش میانجی ایفا می کند (001/ 0>p، 107/0=β). ذهن آگاهی به طور مستقیم و غیرمستقیم با میانجی نظریه ذهن با رضایت زناشویی زوجین رابطه دارد. ازاین رو برنامه ریزی جهت افزایش میزان ذهن آگاهی و نظریه ذهن زوجین می تواند رضایت آنان از زندگی زناشویی را افزایش داده و ساختار خانواده را بهبود بخشد.
تدوین مدل مفهومی تبیین کننده کیفیت های طراحی اتاق های واحدهای مسکونی آپارتمانی مرتبط با سبک زندگی زنان جوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 110
حوزههای تخصصی:
زنان به واسطه حضور پررنگ تر در خانه، بیشتر تحت تأثیر شرایط نامطلوب سکونتی قرار می گیرند؛ بنابراین توجه به سبک زندگی، نیازها و ترجیحات این افراد در طراحی مسکن ضرورت دارد. با رویکرد اکتشافی از روش تحقیق کیفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده برای جمع آوری اطلاعات مدنظر استفاده شد. نمونه مورد بررسی، بیست زن بین 20 تا 40 ساله ساکن استان تهران هستند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، متن مصاحبه ها در نرم افزار مکس کیو دی ای کدگذاری شد و دیاگرام های رفتارمحور و فضامحوری براساس بررسی های میدانی از واحدهای مسکونی ترسیم شد. شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی معاصر جامعه ایرانی، سبک زندگی خاصی در این گروه اجتماعی ایجاد کرده است که بر خواسته ها و ترجیحات این افراد درمورد مسکن اثرگذار بوده است. به ترتیب مشخصه های ادراک محیطی «کارایی و عملکرد، زیبایی و نظم، محرمیت، انعطاف پذیری و تنوع پذیری، تمیزی و بهداشت» و مشخصه های فیزیکی «تعداد و اندازه کمد و انباری، نور، مساحت و تناسبات اتاق ها، پیکره بندی فضایی، آلودگی صوتی، مبلمان داخل اتاق و نحوه چینش آن ها، بافت و رنگ مصالح و متریال، دید و منظر پنجره ها و میزان اشراف به آن، شرایط تهویه، گرمایش و سرمایش، تعداد اتاق های خواب، فرم و هندسه، و عناصر سازه ای» از مهم ترین مؤلفه های طراحی اتاق های واحدهای مسکونی آپارتمانی مبتنی بر دیدگاه های زنان جوان است. در نظرگیری فضای مناسب برای خواب، کار و تفریح، تأمین خلوت شخصی، توجه به سلایق فردی و حساسیت های فرهنگی در طراحی اتاق ها، از راهکارهای تطبیق مسکن با سبک زندگی این افراد است.
زنان و مصرف موسیقی رپ ناسزاگو (پژوهشی کیفی درباره دلالت های معنایی دختران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
173 - 159
حوزههای تخصصی:
ناسزاگویی به عنوان بارزترین ویژگی موسیقی عامه پسند رپ، شاخص های زبانی اجتماعی را در ادبیات افراد جامعه تغییر می دهد. هدف این پژوهش کشف و بررسی دلالت های ذهنی و معنایی دختران هوادار تتلو از گوش دادن به آهنگ های ناسزاگوی اوست که با روش کیفی و تکنیک نظریه زمینه ای و استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با 25 نفر از طرفداران تتلو (تتلیتی ها) انجام گرفته است. نمونه ها براساس نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. مصاحبه ها با رسیدن به اشباع نظری متوقف شد. مدل پارادایمی حاصل از تفسیر نظرات دختران هوادار نشان می دهد مقبولیت آهنگ های ناسزاگو در ارتباط با مجموعه ای از شرایط علی (بستر اجتماعی-فرهنگی، موقعیت های خاص، همذات پنداری، جذابیت تجربه زیسته هنرمند، مجوزنگرفتن و طردشدن از جامعه، پیشینه خانوادگی خواننده)، شرایط زمینه ای (فقر، بیکاری، انزوا، نداشتن سرگرمی) و شرایط مداخله گر (سلطه صنعت موسیقی، گروه همسالان) معنا می یابد. دختران با بهره گیری از راهبرد های عادی بودن ناسزا در سبک رپ و دلنشین بودن ناسزا، ناسزاگویی در موسیقی خیابانی را توجیه می کنند که از پیامدهای آن تخلیه انرژی، ایجاد گفتمان ناسزاگویی در ادبیات جامعه، عادی شدن ناسزاگویی به اطرافیان، تشدید ناسزاگویی در آهنگ های جدید و گرایش به نیهیلیسم است. هواداران، خود و خواننده را طردشده از جامعه و قربانی ظلم و تبعیض احساس می کنند و به دلیل اینکه در برابر تبعیض ها فاقد قدرت عمل هستند، به افراد درمانده و ضعیفی می مانند که صرفاً با ناسزاگویی قادر به ابراز خشمشان هستند.
نقش زنان بختیاری در توسعه گردشگری و اقتصاد محلی با تأکید بر کارآفرینی اجتماعی و تولید پوشاک سنتی در الگوواره پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
377 - 398
حوزههای تخصصی:
رشد اقتصاد بومی و محلی و توانمندسازی زنان با بهره گیری از شیوه های گوناگون از جمله کارآفرینی اجتماعی در بستر توسعه پایدار، از اهدافی است که در این حوزه دنبال می شود. پژوهش حاضر، با هدف بررسی و تحلیل نقش زنان بختیاری در توسعه گردشگری و اقتصاد محلی ایران با تأکید بر اهمیت نقش کارآفرینی اجتماعی و تولید پوشاک سنتی بختیاری به عنوان عوامل کلیدی در این توسعه می پردازد. این تحقیق، از روش های کیفی و کمی بهره گرفته است. جمع آوری داده ها با پرسشنامه و مصاحبه های میدانی با مردم استان چهارمحال و بختیاری و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری، زنان بختیاری و نمونه مورد سنجش 389 نفر هستند و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری و مدل های تحلیلی انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد زنان قوم بختیاری تأثیر بسزایی بر توسعه گردشگری و اقتصاد محلی دارند و با کارآفرینی اجتماعی، به ایجاد فرصت های شغلی و توسعه فعالیت های اقتصادی محلی می پردازند. تولید پوشاک سنتی بختیاری به عنوان یکی از مشاغل اصلی، نقش ویژه ای در ترویج و توسعه گردشگری فرهنگی و تاریخی مناطق مورد نظر و توانمندسازی زنان دارد. براساس یافته ها، توسعه کارآفرینی اجتماعی و تولید پوشاک سنتی می تواند به افزایش رفاه افراد این اقوام و مناطق محلی کمک کند. در سیاست گذاری و برنامه ریزی های محلی، توجه به این نکته و اخذ تدابیر مناسب به منظور حمایت از این فعالیت ها و توسعه آن ها می تواند قدم مناسبی در مسیر تحقق اهداف توسعه پایدار باشد.
واکاوی سیاست تقنینی ایران در حقوق کیفری خانواده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مداخله کیفری در حقوق خانواده، چالش برانگیز و در مواردی اجتناب ناپذیر است. در ساختار نظام حقوقی ایران و براساس اقتضائات تقنینی موجود در این ساختار، رویکردهای مختلفی در نحوه مواجهه حقوق کیفری در حیطه خانواده، قابل تبیین است. در گام نخست و از منظر شرعی و مطابقت با موازین اسلامی، رویکرد نص بسندی، تأثیر بسزایی در سیاست کیفری تقنینی خانواده داشته است، اما در ادامه و با تثبیت مجازات های تعزیری و بازدارنده در نظام کیفری جمهوری اسلامی ایران، دو رویکرد کلی کمینه گرا و بیشینه گرا در حقوق کیفری خانواده قابل ترسیم و تبیین است. پژوهش پیش رو با بررسی سیر کلی تحولات اخیر حقوق کیفری خانواده در ایران و واکاوی مصادیق اصلی مداخله کیفری در ارتباط با خانواده و با تمرکز و تأکید بر اساس خانواده و حلقه نخست خانواده در روابط زوجین، درصدد پاسخ به این مسأله اصلی است که سیاست تقنینی ایران در حقوق کیفری خانواده بر چه بنیانی استوار است؟ مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و بررسی اسنادی با رویکردی انتقادی به مواد قانونی، به تحلیل و نقد سیاست تقنینی کیفری جمهوری اسلامی ایران در حیطه روابط زوجین به اقتضای روابط خانوادگی و فراتر از جرائم معمول میان افراد جامعه پرداخته است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در نظام تقنینی ایران و در حال حاضر، درخصوص مداخله کیفری در حقوق خانواده، سیاست مشخصی وجود ندارد و قانونگذار، سیاست تقنینی روشنی را دنبال نمی کند؛ درنتیجه در بعضی موارد، از رویکرد بیشینه گرایی کیفری تبعیت کرده است؛ درحالی که در بعضی موارد، کمینه گرایی در پیش گرفته یا باوجود اقتضای جرم انگاری، مسئله را به حال خود رها کرده است.مطالعات و بررسی های این نوشتار نشان می دهد؛ در نظام تقنینی ایران و در حال حاضر، در خصوص مداخله کیفری در حقوق خانواده سیاست مشخصی وجود ندارد. قانونگذار در بعضی موارد از رویکرد بیشینه گرایی کیفری تبعیت کرده است؛ درحالی که در بعضی موارد کمینه گرایی در پیش گرفته یا با وجود اقتضای جرم انگاری، مسأله را به حال خود رها کرده است.
تزاحم حقوق و تکالیف زوجین در فرض اختلال عملکرد جنسی زوجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
95 - 114
حوزههای تخصصی:
روابط جنسی زوجین بر سایر روابط آنها اثرگذار است و تأمین کننده یکی از مقاصد کلان ازدواج یعنی، توالد و تناسل است که وجود احکام متعدد شرعی دراین مورد، گواهی بر این مدعاست. براین اساس، بررسی اختلالات عملکرد جنسی زوجین به ویژه زوجه و تأثیر آن بر حقوق ایشان و تزاحم های احتمالی دراین مورد اهمیت ویژه ای دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی این سؤال که آیا تزاحمی بین حقوق زوج و زوجه در فرض اختلال عملکرد جنسی زوجه وجود دارد؟ به شیوه تحلیلی- اسنادی انجام شد. یافته ها نشان داد که قانون گذار برخلاف شیوع و تنوّع اختلالات جنسی زوجه، فقط دومورد از این اختلالات را احصاء نموده است که به نوبه خود سبب تشتّت آرای قضایی می شود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تزاحمی بین تکلیف زوج به پرداخت نفقه و مهریه و اختلال عملکرد جنسی زوجه وجود ندارد و تکلیف زوج به پرداخت آنها امری ثابت است و اختلال عملکرد جنسی زوجه سبب اسقاط این حقوق زوجه نمی شود، اما در فرض بیش فعالی جنسی زوجه، حق مواقعه زوجه به میزان چهارماه یک بار، منتفی بوده و تکلیف زوج به مواقعه، فاقد محدودیت زمانی است که این موضوع نشان دهنده از وجود تزاحم بین حقوق و تکالیف زوجین دراین مورد است. یافته ها همچنین بیانگر آن است که قانون گذار برخلاف شیوع و تنوّع اختلالات جنسی زوجه، فقط دومورد از این اختلالات را احصاء نموده است که به نوبه خود سبب تشتّت آرای قضایی می شود.
بررسی ادله فلسفی در اثبات یا نفی جنسیت نفس در آثار آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه آیت الله جوادی آملی در مورد جنسیت نفس و تحلیل و نقد استدلال های ایشان، با رجوع به آثارمکتوب ایشان به روش تحلیلی- اسنادی است. نتایج بررسی ها نشان داد گرایش غالب استدلال های آیت الله جوادی آملی نفی جنسیت از بُعد مجرد انسانی است. ایشان موضوع فوق را با تکیه بر اصول فلسفی مانند کیفیت حدوث نفس، فعلیت و صورت انسانی، جایگاه جنسیت در ماده، عدم جنسیت مندی نفس براساس اضافه تشریفیه، همچنین حقیقت معاد اثبات می کند. در هریک از این استدلال ها ملاحظاتی وجود دارد که عبارتند از: اختصاص حرکت جوهری به وجود و خارج دانستن ماده و بدن از آن، یکی انگاشتن بدن با ماده، عدم لحاظ نظر نهایی ملاصدرا در مورد ماده و صورت به مثابه عرض تحلیلی جسم. همچنین آیت الله جوادی آملی در مواردی نکاتی را مطرح نموده است که سهمی از تأثیر را برای جنسیت در نفس اثبات می کند. این نکات عبارتند از: تفاوت دو جنس در برخی شؤونات نفسانی، تأثیر حالت سابقه نفس در حالت مجرد آن ضمن حرکت جوهری، حضور بدن و برخی ویژگی های آن در برخی نشئات بعدی. موارد فوق نشان می دهد هرچند استدلال ها بتواند جنسیت را از ساحتی از بعد مجرد انسان نفی کند، نمی تواند منکر تأثیر جنسیت در شاکله نفس انسانی باشد.
Analysis of the Students’ Perception of Marriage in Isfahan by Introducing a Grounded Theory Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Using a qualitative approach and the grounded theory, the present study seeks to analyze the perception of marriage by the university students in Isfahan. The field of the research was the state universities in Isfahan, including Isfahan University, Isfahan University of Technology, and the Medical University of Isfahan. The participants included thirty students of various fields of study at different levels of education. They were selected through purposeful-theoretical sampling, and the required data were derived from semi-structured in-depth interviews. The data analysis was performed by open, axial and selective coding processes and a paradigmatic model as the analytical tool. Also, the content validity of the research was evaluated with validation techniques, by an external expert, and through analytical comparisons. As the research findings indicated, university students’ perception of marriage can be discussed based on the components of a paradigmatic model, including causal conditions (i.e., underlying obstacles, failure phobia, limitation assumptions, mental imaging of marriage), intervening conditions (i.e., available alternatives, marriage patterns), background conditions (i.e., variation of roles, commercialization of marriage), strategies (individual and institutional ones), consequences (psychological, affective, social and economic ones), and the core category of ‘marriage as an unpredictable phenomenon’
طراحی مدل کارآفرینی دیجیتالی زنان برای مشاغل خانگی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
941 - 963
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی دیجیتال به عنوان مفهومی نوین در عرصه کسب وکارها، به معنای بهره گیری از فرصت های فراهم شده توسط اینترنت، فناوری موبایل و رسانه های جدید است. هدف اصلی تحقیق حاضر طراحی مدل کارآفرینی دیجیتالی زنان برای مشاغل خانگی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی است که با رویکرد داده بنیاد اشتراوس و کوربین انجام گرفته و از نظر ماهیت، اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل استادان دانشگاهی و کارآفرینانی است که از طریق رسانه های اجتماعی و فضای دیجیتال کسب وکار خانگی راه اندازی کرده اند و سابقه کاری بیشتر از پنج سال دارند. در این تحقیق از روش نمونه گیری هدفمند و در برخی موارد از روش گلوله برفی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته بود که با 14 نفر انجام گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری پیش رفت. متن مصاحبه ها با نرم افزار MAXQDA و با فنون کدگذاری و به صورت تحلیل محتوای آشکار و نهفته تحلیل و درنهایت مدل پارادایمی ارائه شد. نتایج بیانگر این است که توانمندسازی کارآفرینانه، فناوری، عوامل فردی شرایط علی، فرصت ها، زیرساخت ها، دانش افراد، عوامل زمینه ای، و عوامل درونی و برقراری ارتباطات مؤثر، شرایط مداخله گر کارآفرینی دیجیتال برای مشاغل خانگی هستند. در این راستا، راهبردهای پیشنهادی شامل بازاریابی دیجیتال، قوانین و مقررات دیجیتال، رهبری و مدیریت متخصص و پتانسیل تبلیغات اینترنتی هستند که کاربست این راهبردها پیامدهایی نظیر ایجاد شبکه ای از روابط فراملی، ارزش آفرینی شغلی برای زنان و بهبود عملکرد اقتصادی دارد.
تدوین الگوی مشاوره ای بر اساس آموزه های اسلامی صبر و بخشش بر مدیریت هیجانات زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
339 - 361
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مشاوره ای صبر و بخشش براساس آموزه های اسلامی بر مدیریت هیجانات زوجین انجام شد. روش پژوهش به صورت کیفی و از نوع تحلیل مضمون با استراتژی تحلیل مضمون براون و کلارک (2006) بود. جامعه آماری شامل منابع مکتوب ازجمله قرآن، نهج البلاغه، اصول کافی و سایر منابع و مقالات مرتبط بودند. پیرامون موضوع صبر و بخشش 6 مضمون اصلی و 13 زیر درونمایه شناسایی شد. مضمون های صبر شامل: عوامل فردی(ارتقاء صفات مثبت، مدیریت احساسات و هیجانات منفی)؛ عوامل بین فردی(مدیریت مسائل جنسی، مدیریت اختلافات)؛ رویارویی با انواع فقدان ها (مدیریت بحران ها، مدیریت مسائل اقتصادی)؛ عوامل معنوی(برخورداری از شفابخشی صبر، برخورداری از آثار معنوی صبر)؛ راهبردها (توجه به وعده های پروردگار مهربان، الگو گیری) بود. مضمون بخشش شامل: آثار بخشش(فردی، اجتماعی و معنوی) بود.