فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۶۱ تا ۴٬۴۸۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
303 - 333
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر با تسری مفهوم توسعه پایدار در چرخه حیات پروژه های ساخت و ماهیت پویا و حادثه آفرین این پروژه ها، مسئله مدیریت ریسک پایدار، بیش از پیش در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با این حال، فقدان مرور نظام مند و تحلیل کتاب سنجی مجموعه پژوهش های انتشاریافته، چشم انداز آتی و روند تکامل این حوزه مطالعاتی را در هاله ای از ابهام قرار داده است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و ترسیم بدنه ادبیات برای شناسایی شکاف های بالقوه پژوهشی و برجسته کردن مرزهای دانش در حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار نگاشته شده است.روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و از نظر روش اجرا، مرور نظام مند تلقی می شود. در این پژوهش برای تحلیل توصیفی و محتوایی مقاله ها، مرور نظام مند ادبیات مطابق با دستورالعمل پریزما انجام گرفته است. در این راستا، ضمن بازیابی و غربالگری ۱۶۳۰ مقاله انتشاریافته در دو پایگاه علمی اسکوپوس و وب آوساینس، طی سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳، به تحلیل ۱۱۳ مقاله واجد شرایط پرداخته شد. در تکمیل مرور ادبیات نظام مند و برای ارزیابی جامع نگرتر حوزه مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، از تحلیل کتاب سنجی و فنون مصورسازی، اعم از تحلیل شبکه های هم تألیفی پژوهشگران و هم رخدادی واژگان کلیدی، در نرم افزار وس ویور بهره برده شد.یافته ها: با تحلیل توصیفیِ مقاله های بازیابی شده بر مبنای سال انتشار و فراوانی آن ها در مجله های گوناگون، مشخص شد که در سال های اخیر، استقبال پژوهشگران به حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک پروژه های ساخت، از منظر توسعه پایدار، رو به افزایش بود. با تحلیل محتوایی مقاله ها ملاحظه شد که پژوهشگران در حوزه کلی مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، بر پنج مضمون پژوهشی تمرکز داشتند که عبارت اند از: ۱. ریسک های کلی پایداری؛ ۲. ریسک های تدارکات پایدار؛ ۳. ریسک های زنجیره تأمین؛ ۴. ریسک های پذیرش فناوری؛ ۵. ریسک های منابع انسانی. با تعمیق و تدقیق در پژوهش ها ملاحظه شد که پرتکرارترین ریسک ها در پروژه های ساخت پایدار، در هشت بُعد اصلی قرار داشتند: ۱. مالی و اقتصادی؛ ۲. اجتماعی؛ ۳. اجرایی، مدیریتی و سازمانی؛ ۴. دانشی و مهارتی؛ ۵. دولتی و قانونی؛ ۶. ذی نفعان/کارفرما؛ ۷. زیست محیطی؛ ۸. فناوری، تجهیزات و منابع. از منظر روش پژوهش ملاحظه شد که سهم پژوهش های تجربی و کاربردی در مدیریت ریسک پروژه های ساخت پایدار، کمتر از پژوهش های توصیفی و مروری بود که این امر، بر وجود فرصت های مطالعاتی فراوان برای انجام پژوهش های کاربردی با طرح مسائل و اعمال فرض های مختلف، تأکید می کند. از نظر استراتژی، سهم چشمگیری از مقاله ها، روش پیمایشی و تعداد کمتری از مقاله ها روش مطالعه موردی را در دستور کار خود قرار داده بودند. نظر به آنکه دقت و تعمیم پذیری نتایج پژوهش، در روش پیمایشی بیش از مطالعه موردی است، گرایش پژوهشگران به استراتژی پیمایشی بیشتر بود. همچنین پژوهشگران در ارزیابی ریسک های پروژه های ساخت پایدار، اغلب از روش های تحلیل آماری بهره برده بودند. با تحلیل کتاب سنجی و تدقیق در تحلیل های هم رخدادی واژگان کلیدی، ملاحظه شد که گرایش آتی پژوهشگران در محوریت قراردادن مفاهیم، رویکردها و زمینه هایی همچون اقتصاد چرخشی، بازیافت، ارزیابی ریسک، تحلیل عاملی، رهبری در انرژی و محیط زیست کشورهای در حال توسعه و پیمایش پرسش نامه ای، در حوزه مدیریت ریسک پرژوه های ساخت پایدار بود.نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، پیش بینی می شود که جهت گیری مقاله های آتی از نظر محتوایی و روش شناسی، به سمت تکمیل پازل نظام مدیریت ریسک پایداری (شناسایی، ارزیابی، کنترل و واکنش به ریسک) در پروژه های ساخت وساز پایدار، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، در قالب مطالعات تجربی و کاربردی با روش آمیخته و کاربست رویکرد ترکیبی در فضای عدم قطعیت باشد. مطالعات مختلفی به بررسی موانع و مخاطرات پروژه های ساخت از وجوه مختلف پایداری مانند اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی پرداخته اند. اما سهم بُعد اقتصادی بیش از ابعاد اجتماعی و زیست محیطی بود که این نقصان، ارزیابی جامع نگری از ریسک پروژه های پایدار به ارمغان نمی آورد. هرچند انجام چنین مطالعات برای تخصیص کارآمد منابع ضروری هستند. سهم دانش افزایی این مقاله در واکاوی وضعیت کتاب سنجی حوزه مطالعاتی مدیریت ریسک در پروژه های ساخت پایدار، به منظور تعیین جهت گیری پژوهش های آتی نیز به سهم خود منحصربه فرد بود.
بررسی اثر رابطه کاری بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل بر تعهد اخلاقی حسابرسان داخلی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر رابطه بین حسابرسان داخلی با حسابرسان خارجی بر روی تعهد اخلاقی حسابرسان داخلی است. حسابرسی یکی از عناصر اساسی در فرآیند اطمینان از صحت و قابل اعتماد بودن گزارش های مالی شرکت ها است. حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل نقش مهمی در این فرآیند دارند و برقراری روابط مؤثر بین آنها امری حیاتی است. روش: این تحقیق از منظر فرایند اجرا (نوع داده ها) یک پژوهش کمّی، از منظر نتیجه اجرای آن یک پژوهش کاربردی و توسعه ای، از منظر هدف اجرا یک پژوهش توصیفی (به روش پیمایشی)، از منظر منطق اجرا (نوع استدلال) یک پژوهش قیاسی استقرایی و از منظر بُعد زمانی یک پژوهش طولی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس. و آموس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه حسابرسان داخلی فعال در ایران بوده و نمونه نهایی مشتمل بر 66 حسابرس داخلی شاغل در بخش مالی و 54 نفر در بخش غیرمالی بود. یافته ها: برقراری روابط موثر بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل نقش مهمی در افزایش تعهد اخلاقی حسابرسان داخلی داشته و می تواند به بهبود فرآیند حسابرسی و افزایش اعتماد عمومی به گزارش های مالی شرکت ها کمک کند. نتیجه گیری: رابطه کاری مثبت و قوی بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل می تواند به تقویت تعهد اخلاقی حسابرسان داخلی کمک کند و باعث افزایش اعتماد و همکاری بین دو گروه شود و حسابرسان داخلی را تشویق کند تا تعهد اخلاقی بیشتری در انجام وظایف خود داشته باشند. همچنین توجه به ارتباط بین حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل و ترویج همکاری و هماهنگی بین آنها می تواند به بهبود عملکرد حسابرسان داخلی و افزایش اعتماد استفاده کنندگان از صورت های مالی شرکت ها شود.
تاثیر قابلیت مقایسه حسابداری بر کیفیت گزارشگری مالی و اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه تاثیر قابلیت مقایسه حسابداری بر کیفیت گزارشگری مالی و اجتناب مالیاتی را بررسی می کند. افزایش قابلیت مقایسه حسابداری، محیط اطلاعاتی را بهبود می بخشد،که نه تنها موجب افزایش توانایی مدیران برای ارزیابی شفافیت گزارشگری مالی با دقت بیشترمی شود و اطلاعات محرمانه ی آنها را نشان می دهد، بلکه درک سرمایه گذاران از شفافیت گزارشگری مالی را نیز بهبود می بخشد. در گزارشگری مالیاتی، اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه رکن اساسی تصمیم گیری های مالیاتی محسوب می شود. بر این اساس در این مطالعه با تمرکز بر یک جنبه از محیط گزارشگری مالی، یعنی قابلیت مقایسه حسابداری، به بررسی تاثیر آن بر کیفیت گزارشگری مالی و اجتناب مالیاتی پرداخته شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای آزمون فرضیه های طرح شده در پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که قابلیت مقایسه حسابداری بر کیفیت گزرشگری مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد. قابلیت مقایسه حسابداری به منزله یک سازوکار حاکمیتی، از رفتارهای فرصت طلبانه مدیران ازجمله اجتناب مالیاتی ممانعت می کند. همچنین قابلیت مقایسه حسابداری بر اجتناب مالیاتی تاثیر منفی و معناداری دارد. بر اساس نتایج این پژوهش، زمانی که کیفیت گزارشگری مالی، بالا و اجتناب مالیاتی با شدت کمتری است، قابلیت مقایسه حسابداری، توانایی استفاده کنندگان از اطلاعات را به منظور شناسایی شباهت ها و تفاوت ها بین پدیده های اقتصادی، بهبود می بخشد. در نتیجه، استفاده کنندگان، بهترین اطلاعات مالی را انتخاب می کنند که سبب می شود، تصمیم گیری به صورت موثر تر صورت گیرد.
چارچوب توسعه صنایع پایین دستی صنعت پتروشیمی با تمرکز بر مدیریت پنجره های فرصت همپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
201 - 226
حوزههای تخصصی:
توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی با توجه به منابع غنی و قابلیت های بالقوه آن، فرصتی عظیم برای رشد و توسعه اقتصادی کشور است؛ لذا در این مطالعه اجزای فرایند همپایی شامل توانمندی ها و قابلیت ها، پنجره های فرصت (فناورانه، تقاضا، سیاست ها/نهادها)، راهبردها و مسیرها و نیز اهداف همپایی در صنایع مذکور به صورت همه جانبه بررسی شد که نوآوری تحقیق نیز محسوب می شود. در این راستا با مرور بر مبانی تحقیق و نظرخواهی از 15 تن از خبرگان این حوزه از رویکرد تحلیل مضمون استفاده شد. طبق نتایج، چارچوب حصول به همپایی در صنایع پایین دستی پتروشیمی ایران دارای 12 مؤلفه توانمندی و قابلیت، 22 مؤلفه پنجره های فرصت، 11 مؤلفه راهبردها و مسیرها و درنهایت 15 مؤلفه موفقیت در همپایی است که می توانند محرک یکدیگر باشند؛ بنابراین به سیاست گذاران حوزه صنایع پایین دستی پتروشیمی پیشنهاد می شود از چارچوب ارائه شده در این تحقیق برای برنامه ریزی حصول به همپایی و بهره گیری از مزایای آن بهره بگیرند.
مدل سازی عوامل مؤثر بر ریسک تأمین مالی پروژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: تأمین مالی پروژه که معمولاً برای تأمین مالی تأسیسات و تأسیسات سرمایه محور دولتی و خصوصی استفاده می شود، در دهه های اخیر به بخشی از بازار مالی رو به رشد اقتصادی چشمگیر تبدیل شده است. از اساسی ترین نیازهای کشورهای در حال توسعه، زیرساخت های اقتصادی آن است که بستر رشد و توسعه در سایر بخش های اقتصاد را فراهم می سازد و عدم پاسخ گویی صحیح به نیاز تأمین مالی در این بخش، توسعه اقتصادی را با مشکلات و چالش های اساسی مواجه می سازد. تأمین مالی شرکت یا پروژه به اشکال مختلفی صورت می گیرد. پروژه های تأمین مالی، اغلب ریسک سنگین و ساختارهای سرمایه ای بسیار قدرتمند و پیچیده ای دارند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر ریسک تأمین مالی پروژه است؛ زیرا وقوع ریسک پروژه می تواند روی هر یک از اهداف پروژه ها مانند، زمان، هزینه، ایمنی، کیفیت و پایداری، تأثیرهای مثبت یا منفی داشته باشد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی هم بستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان، کارشناسان ارشد، سرپرستان و مدیران شرکت های معدنی کشور بودند که از بین آن ها، ۲۲۰ نفر به عنوان نمونه و به صورت تصادفی برای مشارکت در پژوهش انتخاب شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ای مشتمل بر ۱۱ بُعد و ۶۸ گویه بود. با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس، فرضیه های پژوهش آزمون شد.
یافته ها: به منظور بررسی مدل، ابتدا باید روابط متغیرهای پنهان با گویه های سنجش آن ها را بررسی کرد و برای این کار، از مدل اندازه گیری استفاده شد. مدل اندازه گیری ارتباط گویه ها یا همان سؤال های پرسش نامه را با سازه ها بررسی می کند. در واقع تا ثابت نشود که سؤال های پرسش نامه، متغیرهای پنهان را به خوبی اندازه گیری کرده اند یا خیر، نمی توان به آزمون روابط پرداخت. مدلی همگن خواهد بود که قدر مطلق بارهای عاملی هر یک از متغیرهای مشاهده پذیر متناظرش، دست کم 5/0 باشد. در این پژوهش، مقدار تمامی بارهای عاملی متغیرها مقداری بیشتر از 5/0 به دست آمد و پایایی مدل اندازه گیری را تأیید کرد. بر اساس نتایج، شدت اثر روش های تأمین مالی بر ریسک سیاسی 462/0 و آماره احتمال آزمون 586/6 به دست آمده است که از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5درصد، یعنی 96/1 بزرگ تر است و نشان می دهد که تأثیر مشاهده شده معنادار است. بنابراین با اطمینان 95درصد، روش های تأمین مالی بر ریسک سیاسی تأثیر معناداری دارند. همچنین اثر کل ریسک مشتری بر ریسک مدیریت 046/0 و مقدار معناداری برابر 855/1 به دست آمد که از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5درصد کوچک تر است که نشان می دهد تأثیر مشاهده شده معنادار نیست. بنابراین ریسک مشتری بر ریسک مدیریت تأثیر معناداری ندارد. به طور کلی مشخص شد که روش های تأمین مالی، ریسک اجتماعی، ریسک پیمانکار، ریسک ساخت وساز، ریسک سیاسی، ریسک طراحی، ریسک قانونی، ریسک مالی، ریسک مدیریت، ریسک مشتری، قرادادهای فرعی بر ریسک تأمین مالی پروژه ها تأثیر دارند.
نتیجه گیری: یکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه و دلایل عدم استفاده بهینه از منابع و سرمایه های محدود و ناکامی این کشورها در اجرای پروژه ها، کم توجهی به قدرت سازمان دهی و مدیریت پروژه هاست که این مهم، مشکلاتی همچون آغاز نشدن پروژه های مورد نیاز، ایجاد تأخیر در زمان شروع و زمان اجرای پروژه ها، ناکامی در بهره برداری به موقع و غیراقتصادی شدن طرح ها را به دنبال دارد. امروزه با توجه به رویکرد اکثر سازمان های پروژه محور به مقوله مدیریت پروژه و طراحی ساختار متناسب با فعالیت های خود، ضرورت نگرش به طراحی و بهبود مدیریت ریسک پروژه در چنین شرکت هایی، بیش از گذشته احساس می شود. در این راستا، اولویت با معیار ریسک نرخ ارز است و معیارهای اعمال تحریم های بیشتر و کاهش صادرات، ریسک نرخ بهره، ریسک رکود بازار و کاهش درآمد، انتخابات و تغییر محیط اقتصادی و ریسک ورشکستگی در رتبه های بعدی قرار دارند. در این میان، معیار ریسک شریعت، کمترین اهمیت را دارد. در خصوص اولویت بندی کنترل ریسک نرخ ارز، بیشترین اولویت مربوط به روش کاهش ریسک است. بر اساس نتایج پژوهش، برای کنترل ریسک اعمال تحریم های بیشتر و کاهش صادرات، بهترین روش کاهش ریسک پیشنهاد می شود. برای کنترل ریسک نرخ بهره، بهترین روش اجتناب از ریسک است. برای کنترل ریسک رکود بازار و کاهش درآمد، بهترین روش انتقال ریسک پیشنهاد می شود. برای کنترل ریسک انتخابات و تغییر محیط اقتصادی، بهترین روش کاهش ریسک است. برای کنترل ریسک ورشکستگی، بهترین روش اجتناب از ریسک و برای کنترل ریسک شریعت نیز، بهترین روش کاهش ریسک است.
نقش مکانیزم های نظام راهبری شرکتی بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی شرکتها
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به تحلیل نقش مکانیزم های نظام راهبری شرکتی بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی شرکتها پرداخته است. بدین منظور؛ اطلاعات 132 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره پنج ساله (از ابتدای سال 1396 تا پایان سال 1400) ، استخراج، متغیرهای پژوهش محاسبه و آزمون های آماری لازم صورت گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و طرح آن از نوع تجربی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی است که به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده که با استفاده از روش های آماری و اقتصاد سنجی به بررسی و آزمون فرضیه ها پرداخته شده است. یافته های پژوهش؛ حاکی از آن است که افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی بر اجتناب مالیاتی تأثیر منفی و معناداری دارد، استقلال هیأت مدیره بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی تأثیر مثبت و معناداری داشته و مالکیت مدیریت بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی تأثیر ندارد.
طراحی الگوی ارزیابی عملکرد فرمانده یگان های عمده نزاجا بر اساس مدیریت جهادی و با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
271 - 293
حوزههای تخصصی:
هدف: محور اصلی نیروهای مسلح فرماندهی است. بنابراین فرماندهان در نیروهای مسلح باید خصوصیات اصلی لازم برای فرماندهی را دارا باشند. بر این اساس ارزیابی عملکرد آنان به ویژه بر اساس سبک مدیریت جهادی می تواند بازخوردهای لازم را درباره نقاط قوت و ضعف آن ها ارائه نماید. هم چنین انجام ارزیابی، سبب بهبود و ارتقاء عملکرد آنان می شود. هدف کلی از انجام این تحقیق، طراحی و تبیین الگوی ارزیابی عملکرد فرمانده یگان های عمده نزاجا بر اساس مدیریت جهادی است. برای دست یابی به آن دو هدف فرعی تعیین گردید.روش: روش جمع آوری اطلاعات، میدانی و کتابخانه ای است. تعداد صاحب نظران 15 نفر و حجم نمونه به تعداد 54 نفر انتخاب شدند. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و با روش توصیفی، طی دو مرحله صورت گرفته است. در مرحله اول، شناسایی ابعاد از طریق یافته های کیفی حاصل از مصاحبه ها و کدگذاری آن ها با روش تحلیل محتوا و نسخه هشتم نرم افزار اطلس تی در شش مرحله انجام گرفت. در مرحله دوم، برای طراحی الگوی ارزیابی، از یافته های کمی و رویکرد ساختاری تفسیری در پنج گام استفاده گردید.یافته ها: ابعاد احصاء شده شامل روحیه جهادی، فردی و شخصیتی، رفاهی و معیشتی، فرماندهی و مدیریتی، عملکرد تخصصی، آینده نگری، تعاملات و مشارکت اجتماعی، پیگیری و نتیجه گرایی، بینشی و بصیرتی، امنیتی و حفاظتی، بهره وری و رضایت کارکنان هستند. در ادامه، ابعاد در پنج سطح، دسته بندی و طبقه بندی شدند.نتیجه گیری: روحیه جهادی به عنوان اثرگذارترین و بهره وری، تعاملات اجتماعی و رضایت کارکنان به عنوان اثرپذیرترین ابعاد و عوامل تعیین شدند.
پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس شرم درونی شده و خودانتقادی با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در بین دانشجویان متاهل
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس شرم درونی شده و خودانتقادی با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در بین دانشجویان متاهل است. پژوهش حاضر به صورت همبستگی و با طرح تحلیل مسیر، بر روی 100 نفر از دانشجویان متاهل در سال تحصیلی 1402-1401 از چند دانشگاه و موسسه آموز عالی شهر مشهد انجام شد. جهت گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر از پرسشنامه های استاندارد استفاده گردید. نتایج حاصل از برآورد مدل پژوهش نشان داد ناگویی هیجانی بر اساس شرم درونی شده و خودانتقادی با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در بین دانشجویان متاهل قابل پیش بینی نیست. همچنین نتایج بیان کرد بین شرم درونی شده و ناگویی هیجانی رابطه مستقیم وجود ندارد. بین خودانتقادی و ناگویی هیجانی با ضریب تاثیر 43/0 رابطه مثبت وجود دارد. بین حساسیت اضطرابی و ناگویی هیجانی رابطه مستقیم وجود ندارد. بین خودانتقادی مقایسه ای و حساسیت اضطرابی با ضریب تاثیر 35/0 رابطه مثبت وجود دارد. نهایتاً مشخص شد بین مولفه کمرویی شرم درونی شده و حساسیت اضطرابی با ضریب تاثیر 36/0 رابطه مثبت وجود دارد.
بررسی عوامل اثرگذار بر تجربه کارکنان در شرکت های تولید نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه در سال های اخیر چهار نسل متفاوت از کارکنان در سازمان ها در کنار هم مشغول به کارند، راضی نگه داشتن و ایجاد تعلق خاطر نسبت به سازمان در کارکنان، به چالشی برای مدیران منابع انسانی سازمان بدل شده است. برخی محققان در پاسخ به این چالش، تغییر رویکرد سازمان، به مدیریت تجربه کارکنان را توصیه می کنند. اما آنچه اهمیت می یابد این است که در ساخت یک تجربه مثبت همکاری، چه عواملی اثرگذارند. هدف از پژوهش جاری، ارائه مدل تجربه کارکنان در شرکت های تولید نرم افزار است. پژوهش جاری یک پژوهش کاربردی است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی توصیفی، با روش تحلیل موستاکاس به توصیف پدیده تجربه کارکنان، در دو شرکت همکاران سیستم و داتین که دو شرکت تولید نرم افزار بزرگ در کشور هستند، پرداخته شده است، برمبنای یافته های پژوهش 7 عامل سازمانی، 2 عامل فردی و 4 عامل محیطی اثرگذار بر تجربه کارکنان شناسایی شدند. با توجه به اهمیت موضوع تجربه کارکنان در مدیریت منابع انسانی در عصری که چهار نسل متفاوت از کارکنان، با تنوع بالا مشغول به کار در سازمان هستند، یافته های این تحقیق به طراحان تجربه کارکنان در سازمان کمک خواهد کرد تا به بهبود تجربه کارکنان بپردازند.
تاثیر کسب و کار الکترونیکی بر عملکرد مالی پایدار با توجه به نقش میانجی نوآوری سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
269 - 277
حوزههای تخصصی:
امروزه کسب و کارها با محیطی چالش برانگیز و همواره در حال تغییر روبه رو هستند که آنها را وادار به رقابت برای دستیابی به بهبود مستمر و نوع آوری کرده است. هدف از این مطالعه تاثیر کسب و کار الکترونیکی بر عملکرد مالی و توسعه پایدار مخابرات است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش بکار گرفته شده در این تحقیق تحلیلی-پیمایشی می باشد. در این پژوهش جامعه مورد مطالعه شامل مدیران و کارشناسان سازمان مخابرات استان البرز به تعداد 240 نفر می باشند که با توجه به جدول مورگان 144 نفر بصورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه میان این افراد توزیع گردید. پس از بررسی پایایی و روایی پرسشنامه، نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنف بررسی می شود، سپس با استفاده از آزمون مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل به بررسی فرضیات پرداخته شد. بر اساس نتایج به دست آمده استفاده از کسب و کار الکترونیک بر هزینه های عملیاتی و نوآوری دارای تاثیر معنادار می باشد. همچنین نوآوری، تاثیر استفاده از کسب و کار الکترونیک بر هزینه های عملیاتی و بازده دارایی را تعدیل می کند. کسب و کار الکترونیکی تاثیر مستقیم بر بازده دارایی شرکت ندارد بلکه این تاثیر غیر مستقیم است.
بررسی تجربی تاثیرگذاری قابلیت مقایسه و خوانایی صورت های مالی بر اجتناب از قیمت گذاری نادرست سهام شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
189 - 212
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تاثیرگذاری قابلیت مقایسه و خوانایی صورت های مالی بر اجتناب از قیمت گذاری نادرست سهام شرکت ها است. در راستای حصول به اهداف پژوهش، اطلاعات نمونه ای مرکب از 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که طبق الگوی حذف سیستماتیک انتخاب شده بودند برای یک دوره زمانی 10 ساله (1400- 1391) گردآوری شد و از آنجا که داده های دوره 1400 در محاسبات مورد نیاز بود از 9 دوره جهت کارهای آماری استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک مدل رگرسیون چندمتغیره خطی بهره گرفته شد. به منظور قیمت گذاری نادرست سهام، از مدل گسترش یافته پانتزالیس و پارک (2013) و برای سنجش خوانایی و قابلیت مقایسه صورت های مالی نیز، به ترتیب از شاخص فوگ و شاخص سود-بازده استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد افزایش هر دو متغیر خوانایی گزارش های مالی و قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری به طور مجزا، منجر به کاهش حجم قیمت گذاری نادرست سهام می شود. به علاوه، بررسی های بیشتر آشکار ساخت تعامل دو متغیر فوق نیز منجر به مبادله و شکل گیری قیمت های سهام در ارقامی نزدیک به ارزش های ذاتی آن ها شده و حجم قیمت گذاری نادرست سهام به دلیل کاهش نابرابری اطلاعاتی کاهش می یابد
مدل توسعه رهبری هوشمند در عصر دیجیتال: استفاده از هوش مصنوعی در تصمیم گیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
111 - 126
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی مدل توسعه رهبری هوشمند در عصر دیجیتال با استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند تصمیم گیری استراتژیک پرداخته است. با توجه به تحولات سریع در دنیای دیجیتال و ضرورت استفاده از فناوری های نوین در رهبری و مدیریت سازمان ها، این تحقیق به شناسایی چالش ها و فرصت های استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند تصمیم گیری استراتژیک می پردازد. در این راستا، با تحلیل کدهای رفتاری و کاربردی مختلف، مضامین اصلی استخراج شده به شبیه سازی فرآیندهای تصمیم گیری و بهینه سازی استراتژی ها پرداخته اند. نتایج تحقیق نشان می دهند که استفاده از هوش مصنوعی می تواند به رهبری هوشمند در سازمان ها کمک کرده و فرآیندهای تصمیم گیری را بهبود بخشد. همچنین، با بومی سازی و تطبیق این مدل ها با شرایط خاص سازمان ها و صنایع مختلف، می توان به بهبود استراتژی ها و عملکرد سازمان ها در دنیای دیجیتال دست یافت. این مدل ها می توانند به مدیران کمک کنند تا تصمیمات استراتژیک بهتری اتخاذ کرده و در نتیجه، پیشرفت و موفقیت سازمان های خود را تضمین نمایند.
تاثیر تیپ های شخصیتی مختلف MBTI بر روی بازدهی و روند پیشرفت دانشجویان حسابداری: مورد مطالعه دانشگاه بین المللی امام رضا (ع).(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تیپ های شخصیتی مختلفMBTI برروی بازدهی و روند پیشرفت دانشجویان می باشد. بدین منظور اثر تیپ های شخصیتی بر روند پیشرفت دانشجویان برای هر یک از مقیاس های ذهن، انرژی، طبیعت و تاکتیک بررسی گردید. در این پژوهش پرسشنامه برای تعیین تیپ شخصیتی دانشجویان مورد ارزیابی قرار گرفته است. قلمرو زمانی انجام پژوهش، سال 1403، جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان حسابداری دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) و نمونه آماری 69 دانشجو و بصورت میدانی و با نرم افزار های SPSS و Smart-PLS تحلیل و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که معدل دانشجویان درونگرا تفاوت معناداری با معدل دانشجویان برونگرا داشته است (افزایش نمره شاخص ذهن، یعنی حرکت به سمت درونگرایی بیشتر در شخصیت فرد، موجب افزایش میزان معدل شده است). با توجه به این که معدل سه ترم اول بیش از معدل سه ترم دوم است در نتیجه در گروه دانشجویان جزئی نگر و دانشجویان کلی نگر کاهش معدل مشاهده می شود (افزایش نمره شاخص انرژی، یعنی حرکت به سمت جزئی نگری بیشتر در شخصیت فرد، موجب افزایش میزان معدل شده است). همچنین معدل در دانشجویان منطقی تا حدودی بیش از دانشجویان احساسی است (افزایش نمره شاخص طبیعت، یعنی حرکت به سمت منطق بیشتر در شخصیت فرد، موجب افزایش میزان معدل شده است). از طرفی، معدل دانشجویان برنامه ریز بیش از افراد بداهه پرداز بوده است (افزایش نمره شاخص تاکتیک، یعنی حرکت به سمت برنامه ریزی بیشتر در شخصیت فرد، موجب افزایش میزان معدل شده است
The impact of a brand's country of origin and manufacturer on customers' perceptions of a country's institutional environment and their purchasing decisions taking into account the moderating role of beliefs arising from customer trust(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۴
117 - 132
حوزههای تخصصی:
In today's competitive markets, brands are always trying to create a desirable image of their products and services to elicit more favorable tendencies in customers. Beyond the marketing efforts of brands, there is an important factor that can either strengthen or weaken these marketing efforts. This factor is related to the country of origin or manufacturer of a brand, which can have an impact on consumer behavior and perceptions of products and brands from that country. Therefore, the aim of this research is to investigate the effect of the country of origin and manufacturer on consumer perceptions of the institutional environment of countries and purchasing decisions, taking into account the moderating role of beliefs arising from customer trust. This research is an applied study and, in terms of data collection method, is descriptive-correlational. A library approach was used to extract studies, and a field approach was used to collect statistical data, with the data collection tool being a questionnaire. The study population consisted of customers who own and purchase iPhones from the Apple brand in districts 1, 2, and 3 of Tehran. Descriptive statistics and inferential analysis were used to analyze the data, and the software used to analyze the data was SPSS and smart PLS. The results indicate that the country of origin of a brand has an impact on perceptions of the legitimacy and regulatory environment of that country. Additionally, the results show that the country of manufacture of a brand also has an impact on perceptions of the normative environment and regulatory environment of that country. On the other hand, perceptions of the legitimacy of the country of manufacture of a brand have an impact on customer preferences for a brand and a willingness to pay a higher price for a brand. However, the impact of the country of origin on customer purchasing decisions with the moderating role of beliefs in brand benevolence, honesty, and capability has not been confirmed.
بلاکچین و نقش آن درمدیریت هوشمند زنجیره تأمین خون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
79 - 101
حوزههای تخصصی:
موضوع تأمین خون برای بیماران، بیمارستان ها و سازمان های انتقال خون بسیار حیاتی و ضروری است. از این رو استفاده از بلاکچین در بهبود مدیریت زنجیره تأمین خون می تواند موثر باشد. این مطالعه به بررسی نقش فناوری بلاکچین در مدیریت هوشمند زنجیره تأمین خون بیماران پرداخته و تأکید می کند که فناوری بلاکچین می تواند در بهبود مدیریت هوشمند زنجیره تأمین خون بیماران مؤثر باشد. مطالعه حاضر از نوع کاربردی است که با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 8000 مقاله پژوهشی است که طی سال های 2000 تا 2024 در حوزه موضوعی بلاکچین و مدیریت هوشمند زنجیره تأمین خون منتشر شده است. برای ترسیم و تحلیل شبکه استنادی، از نرم افزار Vosviewer استفاده شده است. با استفاده از مقالات مورد بررسی در حوزه فناوری بلاکچین در مدیریت هوشمند زنجیره تأمین خون بیماران 30 درصد مقالات مؤلفه های شفافیت و امنیت ، 20 درصد کارایی ، 18 درصد ردیابی و پیگیری ،17 درصد حفظ حریم خصوصی و کاهش زمان تأمین و 15 درصد بهبود کیفیت و بهره وری را مؤثر می دانند. بررسی های انجام شده نشان می دهد که استفاده از فناوری بلاکچین می تواند در مدیریت هوشمند زنجیره تأمین خون بیماران بهبود قابل توجهی در کیفیت و کارایی سیستم زنجیره تأمین ایجاد کند و در بهبود فرایندهای درمانی بیماران و تصمیم گیری پزشکان نقش مهمی ایفا کند.
شناسایی پیشران های اکوسیستم کسب و کار دیجیتال مبتنی بر مدیریت دانش در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
3 - 16
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به شناسایی پیشران های اکوسیستم کسب و کارهای دیجیتال مبتنی بر مدیریت دانش در صنعت گردشگری می پردازد. روش تحقیق از نوع کاربردی بوده و با رویکرد ترکیبی (آمیخته ای از روش کیفی و کمی)، با استفاده از تحلیل مضمون، نرم افزار مکس کیودا، معادلات ساختاری و نرم افزارهای اسمارت پی ال اس و میک مک انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و پرسش نامه بوده و روش نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی تصادفی ساده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل ۱۵ نفر از خبرگان در صنعت گردشگری بوده که با روش نمونه گیری قضاوتی هدفمند انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این بخش، مصاحبه عمیق نیمه ساختار می باشد. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل متخصصان و خبرگان صنعتی و دانشگاهی در حوزه گردشگری شناسایی شدند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس ۳۸۴ نفر برآورد گردید که از این تعداد 3۴3 پرسشنامه تکمیل شد. در بخش کیفی ۱۲ مقوله اصلیِ که توزیع دیجیتال، تولید دیجیتال، خدمات دیجیتال، کاربرد دانش، فعالیت، موقعیت، ارتباط دادن، بازاریابی دیجیتال، انتقال دانش، ترکیب دانش، بازیگران و تجدید دانش و ۵۰ مفهوم شناسایی شد. نتایج نشان دادند که توزیع دیجیتال، تولید دیجیتال، خدمات دیجیتال، کاربرد دانش، فعالیت، موقعیت، ارتباط دادن متغیرهای تاثیرگذار، بازاریابی دیجیتال و انتقال دانش متغیرهای دو وجهی، ترکیب دانش و بازیگران متغیرهای وابسته تجدید دانش متغیر مستقل می باشند.
Understanding the Dimensions of Citizenship Behavior of Tourists (the Case of Cultural Heritage Tours in Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although employee citizenship behavior has significant effect on quality of service delivery and consequently on creating superior tourist experience and competitive advantage for tourism businesses and destinations, but tourist citizenship behavior can facilitate reaching these goals, specifically through value co creation. In spite of that, most studies concentrate on employees’ citizenship behavior ignoring behaviors of travelers. Therefore, present study seeks to identify dimensions of tourist citizenship behavior of cultural heritage tourists traveling through tours. The statistical population of this study encompasses all inbound tourists who have visited Iran as cultural heritage tours. 384 people yield as a sample of population, through convenient sampling. To ensure the validity, the questionnaire was examined by experts and confirmed, similarly reliability via Cronbach’s Alpha coefficient. The data analysis was conducted in SPSS software via confirmatory factor analysis. Findings revealed 11 dimensions of tourist citizenship behavior including: cooperation, establishing peace and intimacy, sacrifice, patience and sympathy, active participation, support, recommendation, aid and assistance, establishing order, compensation and interpersonal interaction. Based on findings of current research, citizenship behavior in cultural and heritage tourism can enrich their experiences since fosters co creation of value and also active participation cultural heritage tourists, moving towards creative tourism. Tourism businesses and destinations managers should pave the way for expressing these behaviors, creating excellent experience for tourists in addition to co creation of value with them.
اثربخشی کلاس درس معکوس مبتنی بر بارشناختی بر یادگیری خود تنظیم دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
101 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه کسب مهارت های لازم برای یادگیری خودتنظیم یکی از اهداف برنامه های آموزشی به شمار می آید و تبدیل "یاددهی" به "یادگیری" امری ضروری تلقی می شود؛ بنابراین محیط های آموزشی باید به طورجدی بر اهمیت کسب این مهارت ها تأکید نمایند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی بر یادگیری خودتنظیم دانشجویان انجام گرفت.روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان چابهار در نیمسال اول سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 402 نفر بودند. انتخاب نمونه موردنیاز پژوهش به صورت هدفمند از میان دانشجویانی که واحد درسی پژوهش و توسعه حرفه ای را اخذ کرده بودند انجام شد و با روش قرعه کشی در گروه های آزمایش و کنترل (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری خودتنظیم Pintrich and De Groot (1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد بین میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری یادگیری خودتنظیم در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که آموزش به شیوه کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی تأثیر مثبتی بر یادگیری خودتنظیم دانشجویان داشته است (05/0 p<). با توجه به یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی می تواند در افزایش یادگیری خودتنظیم دانشجویان مؤثر باشد.نتیجه گیری: درنتیجه به کار بردن این شیوه آموزشی در دانشگاه ها می تواند کلاس های درس را فراگیرمحور کند و دانشجویان را ترغیب نماید تا در یادگیری خود فعال باشند.
شناسایی عوامل موثر بر مدیریت عملکرد کارکنان با رویکرد توسعه منابع انسانی در سازمان های پژوهش و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
369 - 396
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر مدیریت عملکرد کارکنان با رویکرد توسعه منابع انسانی در سازمان های پژوهش و فناوری می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان در حوزه مدیریت منابع انسانی و مدیریت دولتی همچنین مدیران ارشد پژوهشگاه صنعت نفت با تجربه و سابقه کار بالا بودند که بعد از انجام 19 مصاحبه اشباع نظری صورت گرفت و با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی از روش داده بنیاد و از طریق کدگذاری و نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از نرم افزار DEMITEL استفاده شد. با توجه به مصاحبه های انجام شده، 6 بُعد مدل پارادایمی و 23 مولفه و 105 شاخص استخراج گردید. پس از آن با توجه به پرسشنامه مقایسات زوجی برای شناسایی ابعاد تاثیرگذار و تاثیرپذیر، مشخص گردید که از بین 23 مولفه، مولفه های محیط کار، قوانین و مقررات، عوامل اجتماعی – فرهنگی، برنامه ریزی منابع انسانی، وضوح نقش، اندازه گیری عملکرد، جوسازمانی، سیستم پاداش دهی، ارتباطات کارکنان، آموزش، ارزیابی عملکرد، اخلاق حرفه ای، شیوه رهبری و عوامل انگیزشی به ترتیب تاثیرگذارترین هستند.
تحولات حسابداری مدیریت در بخش عمومی- ارزیابی عوامل موثر بر آمادگی روانشناختی کارکنان مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: در سال های اخیر بهبود سیستم حسابداری مدیریت دولت ها در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مورد توجه قرار گرفته است. تحول در سیستم حسابداری و بودجه بندی، فرآیند تصمیم گیری پیچیده ای است که نیروی انسانی نقشی اساسی در آن ایفا می کند. هدف این پژوهش، ارزیابی عوامل موثر بر آمادگی روانشناختی کارکنان مالی برای پیاده سازی بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در نهادهای دولتی بخش عمومی است.روش پژوهش: گردآوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شد که در آن آمادگی روانشناختی برای تغییر، بر حسب تعهد به تغییر و باور به اثربخشی تغییر اندازه گیری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان بخش های حسابداری و مالی ادارات دولتی در دو شهر تهران و ایلام (مقایسه دو شهر برخوردار و کم برخوردار) است، با استفاده از فرمول کوکران، به ترتیب دو نمونه به حجم 168 و 384 نفر تعیین و داده های حاصل با بکارگیری نرم افزارهای AMOS و EViews تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش: یافته ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار ارزش گذاری تغییر و در دسترس بودن وظیفه بر آمادگی روانشناختی برای تغییر در هر دو شهر ایلام و تهران بوده است، لیکن در هر دو جامعه مورد بررسی دانش وظیفه بر باور به اثربخشی تغییر تاثیر معناداری نداشت. همچنین مقایسه قدرت تبیین مدل ها در دو شهر برخوردار و کم برخوردار با استفاده از آمون کرامر نشان داد که در سطح معناداری 5% تفاوت معناداری بین دو جامعه وجود ندارد.