مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
عملکرد شغلی کارکنان
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت روزافزون آموزش های ضمن خدمت و نقش بسزای این آموزش ها در بهبود عملکرد کارکنان سازمان، دوره های آموزشی با هدف افزایش کیفیت مطلوب ارزیابی می شوند. لذا مسئله اصلی این پژوهش بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت حرفه ای بر توانمندی و عملکرد شغلی کارکنان در یک شرکت بیمه ای است. در این پژوهش از مدل CIPP برای ارزیابی کیفیت آموزش ضمن خدمت استفاده شده است. الگوی ارزشیابی CIPPچهار نوع ارزشیابی را ارائه می کند: کیفیت زمینه، کیفیت درون داد، کیفیت فرایند و کیفیت برون داد یا محصول.
پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان یک شرکت بیمه ای هستند، روش نمونه گیری در این پژوهش طبقه ای و تصادفی سیستماتیک است و حجم نمونه 217 نفراز افراد جامعه است. نتایج پژوهش با استفاده از نرم افزار SMART PLS و SPSS تحلیل شده است.
طبق نتایج به دست آمده آموزش های ضمن خدمت بر توانمندی کارکنان تأثیر مستقیم و مثبت دارد که هریک از ابعاد کیفیت درو ن داد، کیفیت فرایند، کیفیت برو ن داد و کیفیت زمینه به ترتیب از بیشترین تا کمترین تأثیر را بر توانمندی کارکنان دارند. همچنین باتوجه به نتایج حاصل از پژوهش، آموزش های ضمن خدمت بر عملکرد شغلی کارکنان تأثیر مستقیم و مثبت دارد که هریک از ابعاد کیفیت زمینه، کیفیت فرایند، کیفیت درون داد و کیفیت برون داد به ترتیب از بیشترین تا کمترین تأثیر را بر عملکرد شغلی کارکنان دارند. درنهایت می توان نتیجه گرفت که توانمندی کارکنان بر عملکرد شغلی کارکنان، تأثیر مستقیم و مثبت دارد.
بررسی رابطه بین مدیریت دانش با عملکرد سازمانی در کارکنان شهرداری منطقه 4
پژوهش حاضر با هدف بررسی بررسی رابطه بین مدیریت دانش با عملکرد سازمانی در کارکنان شهرداری منطقه 4صورت گرفت. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان و مدیران با تجربه و مطلع شهرداری منطقه چهار ، به تعداد 1060 نفر بود که از میان آن ها با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده 285 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمع آوری داده ها بر اساس دو پرسشنامه استاندارد پرسش نامه مدیریت دانش فونگ و چوی (2009) و پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلد اسمیت( 1981 )صورت گرفت. پایایی این پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه ها بیش از 0.7 بدست آمد که نشان از پایایی مناسب ابزار پژوهش داشت. برای محاسبه روایی از روایی ظاهری و محتوایی استفاده شد که نتاج بیانگر روا بودن ابزار تحقیق بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، داده هایی که از اجرای پرسشنامه ها به دست آمد، با استفاده از نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش توصیفی عملیات مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی افراد نمونه آماری با استفاده از فرامین نرم افزار SPSS صورت گرفت. هم چنین از جداول و نمودارهایی که حاوی میانگین، فراوانی، درصد تجمعی و.... است، در این بخش استفاده شد. تست نرمال بودن نیز توسط آزمون K-S در نرم افزار SPSS انجام شد. در بخش استنباطی پژوهش تحلیل داده ها با استفاده از spss21 و تحت آزمون همبستگی(پیرسون ) و رگرسیون چند متغیره انجام می شود.در نهایت نتایج نشان دهنده تاثیر معنادار و مثبت مدیریت دانش بر عملکرد شغلی کارکنان در جامعه مورد مطالعه بود.
بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیّتی کارکنان و فرهنگ سازمانی با عملکرد شغلی کارکنان در شرکت های خصوصی کشورمان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیّتی و عملکرد شغلی کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی در شرکت های خصوصی کشورمان انجام شده است. پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع توصیفی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سنجش صفات پنج گانه شخصیّتی (NEO)، عملکرد شغلی پاترسون و فرهنگ سازمانی رابینز استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان شرکت های خصوصی کشورمان است. برای تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی درصد و فراوانی و آزمون های تحلیلی، تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین متغیرهای ویژگی شخصیّتی، عملکرد شغلی و فرهنگ سازمانی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین چهار مؤلفه ویژگی های شخصیّتی شامل برون گرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن و باوجدان بودن با متغیرهای عملکرد شغلی و فرهنگ سازمانی رابطه معناداری دارند، و فقط مؤلفه روان رنجوری با عملکرد شغلی و فرهنگ سازمانی رابطه معناداری ندارد.
بررسی تاثیر رهبری تحول گرا بر عملکرد پایدار کارکنان با توجه به نقش متغیر میانجی رفتار شهروندی سازمانی (مطالعه موردی: کارکنان سازمان تأمین اجتماعی شعبه گچساران)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر رهبری تحول گرا بر عملکرد پایدار کارکنان با توجه به نقش متغیر میانجی رفتار شهروندی سازمانی در سازمان تأمین اجتماعی شعبه گچساران می باشد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، در گروه تحقیقات کاربردی قرار گرفته و از جهت روش، تحقیق توصیفی و در زمره تحقیقات پیمایش و همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش را 44 نفر از مدیران و کارکنان شعبه تأمین اجتماعی گچساران تشکیل می دهد. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه و به روش تصادفی ساده جمع آوری و با روش مدل معادلات ساختاری توسط نرم افزار SPSS22 و Lisrel 8.80 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، و روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و با استفاده ازنظر متخصصان آشنا به موضوع پژوهش مورد تائید قرار گرفت. درنهایت با استفاده از مدل معادلات ساختاری به بررسی فرضیات تحقیق پرداخته شد و مشخص گردید، رهبری تحول گرا بر عملکرد شغلی کارکنان اثر مثبت و معناداری دارند، رهبری تحول گرا بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر آن مشخص گردید که رفتار شهروندی سازمانی در رابطه ی بین رهبری تحول گرا و عملکرد شغلی نقش میانجی دارد.
مطالعه اثر هوش فرهنگی و خصیصه های شخصیتی بر عملکرد شغلی کارکنان با میانجی گری سازگاری میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر هوش فرهنگی و خصیصه های شخصیتی بر عملکرد شغلی کارکنان با نقش میانجی گری سازگاری میان فرهنگی در شرکت پالایش نفت تهران می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، در گروه تحقیقات کاربردی قرار گرفته و از جهت روش، تحقیق توصیفی و در زمره تحقیقات پیمایش و همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش را 2700 نفر از مدیران و کارکنان شرکت پالایش نفت تهران تشکیل می دهد که از این تعداد 337 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه و به روش تصادفی طبقه ای جمع آوری و با روش مدل معادلات ساختاری توسط نرم افزار SPSS22 و AMOS22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ و پایایی ترکیبی، و روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و روایی محتوا با استفاده از نظر متخصصان آشنا به موضوع پژوهش مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تایید همه ی فرضیه های پژوهش گردید. نتایج و یافته های مدل معادلات ساختاری حاکی از آن است که سازگاری میان فرهنگی به عنوان متغیر میانجی نقش موثری را در تاثیر هوش فرهنگی و خصیصه های شخصیتی بر عملکرد شغلی ایفا می کند.
تبیین رابطه بین عوامل توانمند سازی و قابلیت چابکی سازمانی با عملکرد شغلی کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
113 - 133
مقدمه و هدف پژوهش: توانمندسازی و چابکی کارکنان یکی از تکنیک های موثر برای افزایش بهره وری کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیت و توانای های فردی و گروهی آنها در راستای اهداف سازمانی است. دلایل زیادی وجود دارد که توانمندسازی و چابکی با درگیرکردن و مشارکت کارکنان در کار، دستاوردهای مثبتی در عملکرد ایجاد می کند و این دستاوردها، تنها دلیل اجرای فرآیند گسترش توانمندسازی و چابکی در یک سازمان محسوب می شوند. توانمندسازی و چابکی کارکنان علاوه بر ایجاد احساس تعهد درونی نسبت به سازمان، موجب بهبود مستمر عملکرد و ارتقای بازده می شود، لذا هدف این پژوهش تبیین رابطه بین عوامل توانمند سازی و قابلیت چابکی سازمانی با عملکرد شغلی کارکنان در اداره پست شهر شیراز می باشد. روش پژوهش: روش تحقیق در این مطالعه، توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی بوده و از نظر هدف کاربردی- توسعه ای است که داده ها به شیوه تحقیقات میدانی جمع آوری شده است. یافته ها: نتایج نشان داد، عوامل توانمند سازی سازمانی بر عملکرد کارکنان با بارعاملی 752/0 و عوامل قابلیت چابکی سازمانی بر عملکرد کارکنان با بارعاملی 802/0 تاثیرگذاری معناداری دارد. نتیجه گیری: با افزایش توانمندسازی و قابلیت چابکی کارکنان میزان عملکرد آنها افزایش پیدا خواهد کرد، اگر سازمانی فعال و پویا باشد، این پویایی از عملکرد کارکنان نشأت گرفته به عبارت دیگر اگر کارکنان در فعالیت هایشان انعطاف و سرعت نداشته باشند، نمی توانند پذیرای تغییرات پیش بینی نشده باشند بنابراین توانمندسازی و چابکی سازمان بر عملکرد کارکنان اثرگذار خواهد بود.
تأثیر کمالگرایی کارکنان بر اثربخشی سازمانی با مطالعه نقش میانجی بهبود عملکرد شغلی کارکنان (مورد مطالعه: سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان غربی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ و ۴
97 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کمالگرایی کارکنان بر اثربخشی سازمانی با مطالعه نقش میانجی بهبود عملکرد شغلی کارکنان انجام گرفت. از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه جمع آوری داده ها توصیفی –پیمایشی است. جامعه آماری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان غربی در سال 96 می باشد که تعداد آنها 550 می باشد.. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 223 نفر برآورد و از روش نمونه گیری تصادفی ساده افراد نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد می باشد. جهت بررسی روائی و پایایی ابزارهای اندازه گیری به نتایج مدل اندازه گیری استناد شد . بررسی مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی مرکب ابزارهای اندازه گیری بیشتر از 0.7 بود که نشان داد پرسشنامه های از پایایی لازم برخوردار هستند. برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار Smart PLS استفاده شد.نتایج آزمون فرضیات نشان داد که کمالگرایی کارکنان بر اثربخشی سازمانی با مطالعه نقش میانجی عملکرد شغلی کارکنان تأثیر دارد.براساس یافته های پژوهش، مدیران می توانند از طریق اثربخشی سازمانی و بهبود عملکرد شغلی کارکنان، زمینه کمالگرایی کارکنان را فراهم آورند.
ارتقای عملکرد شغلی به وسیله ذهن آگاهی در پرتو خلاقیت، مشارکت خلاقانه و رهبری متواضع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
92 - 111
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ذهن آگاهی به عنوان نوعی حالت و فرایند روان شناختی مثبت، زمینه ساز بروز رفتارهای سازنده و ارتقای عملکرد شغلی است. به منظور شناخت بهتر چگونگی این تأثیرگذاری، مطالعه حاضر به بررسی نقش میانجی خلاقیت و مشارکت فرایند خلاقانه و نقش تعدیلگر رهبری متواضع در تأثیر ذهن آگاهی بر عملکرد شغلی کارکنان اجرا شده است.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوردی داده ها از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری آن، کارکنان یکی از سازمان هایِ نظامیِ شهر تهران است که از میان آن ها، به روش تصادفی نمونه گیری شده است. داده ها با کمک ابزار پرسش نامه گردآوری و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مبنی بر حداقل مربعات جزئی تجزیه وتحلیل شده اند.یافته ها: بر اساس یافته ها ارتباط بین ذهن آگاهی، خلاقیت و مشارکت فرایند خلاقانه با عملکرد شغلی تأیید شد. همچنین نتایج نشان داد که رهبری متواضع رابطه بین خلاقیت و مشارکت فرایند خلاقانه و عملکرد شغلی را تعدیل می کند. تأثیر ذهن آگاهی بر عملکرد شغلی از طریق خلاقیت کارکنان نیز تأیید شد.نتیجه گیری: پرورش قابلیت ذهن آگاهی کارکنان، به ارتقای آمادگی و سیالیت ذهنی آنان، برای خلاقیت و تمایل به مشارکت فعالانه در فرایندهای خلاقانه سازمان، به ارتقای عملکرد شغلی آنان کمک می کند. یافته های این پژوهش می تواند توجه به مقوله ذهن آگاهی را در میان پژوهشگران و دست اندرکاران سازمانی ارتقا دهد.