فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه دیجیتالی شدن برای تمامی نهادها و بازارهای پولی و مالی یک الزام محسوب می شود و صنعت بانکداری نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ اما مهاجرت به سمت بانکداری دیجیتال برای بانک ها کار آسانی نیست و انقلاب دیجیتال به یک چالش اساسی برای این صنعت تبدیل شده است. بانک ها برای پایدار نگه داشتن کسب وکار خود نیازمند راه اندازی پلتفرم های دیجیتال و ایجاد اکوسیستم های قوی در اطراف آن ها دارند که توانایی تکامل و سازگاری با چالش های ناشی از فضای آشفته و نامطمئنی که سازمان ها در آن فعالیت می کنند و افزایش ناکارآمدی های داخلی را داشته باشند. لذا پژوهش حاضر باهدف مدل سازی مکانیزم های مولد تکامل اکوسیستم بانکداری دیجیتال ایران انجام شده است. برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته با بهره گیری از نظرات خبرگان حوزه بانکداری دیجیتال استفاده شده است. تجزیه وتحلیل متن مصاحبه های انجام شده منتج به شناسایی 674 مضمون، 181 کد، 59 زیرمقوله و 20 مقوله گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد عواملی بیرونی (شامل: حملات سایبری، موانع سیاسی و حاکمیتی، پیشرفت روزافزون فناوری ارتباطات و اطلاعات، تغییرات در محیط رقابتی و تضاد رابطه سرمایه گذاری در حوزه مالی و بانکی) و عوامل درونی (شامل: نداشتن زیرساخت امنیتی قوی در شبکه و ضعف در امنیت، ضعف در سرمایه انسانی دیجیتال، تغییر نیاز ها و خواسته های بازیگران، ضعف در مدل کسب وکار سنتی، عدم وجود چشم انداز مدیریتی به رشد بانکداری دیجیتال و الزامات نظارتی و قانونی) محرک هم-تکاملی عناصر اکوسیستم پلتفرم بانکداری دیجیتال است که با فعال شدن مکانیزم های مولد تقویت کننده و تحول آفرین رخ می دهد. پیامدهای تکامل اکوسیستم بانکداری دیجیتال را می توان در سه سطح کاربران، مالک و اجتماع طبقه بندی نمود.
تبیین اثر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری از طریق چابکی استراتژیک با نقش تعدیل گر شدت رقابت: مطالعه ای در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
66 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: رقابت پیچیده باعث شده است تا شرکت ها برای بقا و بهبود عملکرد خود بیش از پیش به تصمیمات استراتژیک در مورد محصولات و خدمات خود اهمیت دهند. یکی از راه های بقای شرکت ها بهبود کیفیت در نوآوری محصولات و خدمات شرکت ها است؛ زیرا کیفیت مطلوب نوآوری در محصولات و خدمات در هر شرکتی می تواند به رشد عملکرد آن شرکت منجر شود. از سوی دیگر، دانش یکی از کلیدی ترین منابع برای شرکت ها در پرتو اقتصاد مدرن، جامعه دیجیتال و انقلاب اطلاعاتی است؛ جایی که شرکت ها بر اساس ارائه محصولات باارزش و مبتنی بر دانش، رضایت مشتری را جلب می کنند و به رقابت می پردازند. به همین دلیل برای بهبود کیفیت نوآوری، تمرکز بر مدیریت دانش مشتری به منظور مدیریت خواسته های مشتریان و تبدیل آن ها به عناصر مثبت برای موفقیت شرکت می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. قابل ذکر است که ارائه بیشتر خدمات بهداشتی و پزشکی به وسایل و تجهیزات مناسب وابسته است؛ ازاین رو شرکت های تولیدی ایرانی در زمینه تجهیزات پزشکی برای نوآوری و بهترکردن کیفیت نیازمند به کارگیری دانش دقیق هستند؛ زیرا نقش مهمی در کارایی سیستم سلامت کشور دارند؛ازاین رو هدف این پژوهش، تأثیر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری با نقش میانجی چابکی استراتژیک و نقش تعدیل گری شدت رقابت است. روش ها: این پژوهش از نوع مطالعات کمّی، فرضیه ای استنتاجی و کاربردی است. جامعه پژوهش حاضر شامل شرکت های دانش بنیان ایرانی است که در زمینه تولید وسایل و تجهیزات پزشکی فعالیت دارند. نمونه آماری از طریق فرمول کوکران با جامعه آماری 382 شرکت، برابر با 192 نمونه برآورد شد و ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها به کار رفت. قابل ذکر است که برای اطمینان از پرسشنامه، عملیات روایی و پایایی توسط متخصصان این حوزه صورت گرفت؛ همچنین برای تبیین موضوع چندین فرضیه ارائه شده است که به روش مدل سازی معادلات ساختاری و به صورت حداقل مربعات جزئی ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش مشتری بر چابکی استراتژیک و کیفیت نوآوری در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی اثر مثبت و قابل توجه دارد؛ همچنین چابکی استراتژیک به صورت مستقیم تأثیر معنا دار بر کیفیت نوآوری شرکت های ایرانی در زمینه تولید تجهیزات پزشکی دارد؛ از سوی دیگر نقش میانجی چابکی استراتژیک در رابطه بین مدیریت دانش مشتری و کیفیت نوآوری معنا دار است. درنهایت خروجی نرم افزار نشان می دهد که متغیر شدت رقابت رابطه بین مدیریت دانش مشتری و کیفیت نوآوری را به صورت منفی تعدیل می کند.نتیجه گیری: در این پژوهش با ارائه یک الگوی مفهومی جدید در راستای بهبود کیفیت نوآوری در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی نسبت به افزایش مبانی نظری موضوع و پرکردن شکاف این حیطه اقدام شد که در مطالعات قبلی ارزیابی نشده بود. به طورکلی نتایج نشان داد برای اینکه شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی بتوانند برای بهبود کیفیت نوآوری خود اقدام کنند، نیاز به تصمیم گیری استراتژیک در زمینه مدیریت دانش مشتریان دارند؛زیرا داشتن دانش مطلوب از سوی مشتریان، قابلیت چابکی شرکت ها در رویارویی با چالش ها و مسائل مختلف داخلی و خارجی را بهبود می بخشد و رقابت بازار و تداوم فعالیت را برای این شرکت ها قابل کنترل می کند. بر این اساس، مطالعه حاضر نشان داد که مدیریت دانش مشتری یک عامل کلیدی و مهم برای بهبود کیفیت نوآوری در شرکت های ایرانی تولیدکننده تجهیزات پزشکی است که متغیرهای اثرگذار مانند چابکی استراتژیک و شدت رقابت را تحت تأثیر قرار می دهد. در این پژوهش بر اساس نتایج، پیشنهادهای کاربردی و نیز پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
تئوری پنج گانه شخصیت و موفقیت درونی و بیرونی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
145 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس تئوری پنج عاملی (FFT)، مؤلفه های پنج گانه شخصیتی حسابرسان می توانند نقش قابل توجهی در میزان موفقیت حرفه ای حسابرسان داشته باشند. بنابراین، در پژوهش حاضر تأثیر ویژگی های شخصیتی حسابرسان شامل روان رنجوری، برون گرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری (سازگاری) و وجدان گرایی بر موفقیت درونی و بیرونی حسابرسان مورد ارزیابی قرار گرفته است. فرضیه های پژوهش به شرح زیر است: روان رنجوری بر موفقیت درونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. روان رنجوری بر موفقیت بیرونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. برون گرایی بر موفقیت درونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. برون گرایی بر موفقیت بیرونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. تجربه پذیری بر موفقیت درونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. تجربه پذیری بر موفقیت بیرونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. توافق پذیری (سازگاری) بر موفقیت درونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. توافق پذیری (سازگاری) بر موفقیت بیرونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. وجدان گرایی بر موفقیت درونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. وجدان گرایی بر موفقیت بیرونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. روش: در این مطالعه از مدل سازی معادلات ساختاری برای بررسی روابط بین متغیرهای پنهان و آشکار بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل اعضای انجمن حسابداران رسمی ایران بودند که تعداد 348 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها دو پرسشنامه استاندارد به کار گرفته شد: پرسشنامه شخصیت مک کری و کاستا (1985) که ویژگی های شخصیتی را بر اساس مدل پنج عاملی ارزیابی می کند و پرسشنامه موفقیت شغلینبی (2001) که موفقیت شغلی درونی و بیرونی را ارزیابی می کند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS و LISREL انجام شد که امکان ارزیابی مدل اندازه گیری متغیرها، مدل مفهومی (ساختاری) و آزمون فرضیه های پژوهش را فراهم نمودند. یافته ها: یافته های پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد چهار ویژگی شخصیتی مبتنی بر تئوری پنج عاملی بر موفقیت درونی (ذهنی) حسابرسان تأثیر مثبت و معناداری دارند. این بدان معناست که حسابرسان برون گرا، تجربه پذیر، توافق پذیر و وظیفه شناس، از زندگی، امید به آینده و روابط شخصی خود رضایت بیشتری دارند. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد این چهار بُعد شخصیتی حسابرسان بر موفقیت بیرونی (عینی) آنان تأثیر مثبت و معناداری دارند؛ به گونه ای که بالاترین سطح درآمد، ارتقاء سازمانی و مزایا مربوط به حسابرسانی است که برون گراتر و تجربه پذیر (در روابط انعطاف پذیرتر) هستند و همچنین می توانند با سازگاری دیدگاه های جدید را بپذیرند و وظیفه شناس تر (وجدان گراتر) هستند. اما نتایج نشان داد بین روان رنجوری و موفقیت شغلی حسابرسان رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد ویژگی های شخصیتی بر موفقیت شغلی حسابرسان تأثیر دارد؛ بر این اساس، با توجه به پیچیدگی دنیای تجارت و کاهش اعتماد اجتماعی به خدمات حسابرسی پس از بحران های مالی اخیر، حسابرسان باید از مفاهیم روان شناختی برای ارتقاء کیفیت عملکرد خود استفاده کنند و موفقیت شغلی و حرفه ای تابعی از درک عمیق ویژگی های شخصیتی و رفتاری آنان است. نهادهای نظارتی از جمله انجمن حسابداران رسمی ایران نیز باید از اهمیت مؤلفه های شناختی و شخصیتی حسابرسان آگاه باشند. همچنین، مؤسسات حسابرسی باید به اعضای خود در مورد اهمیت نگرش و رفتار آن ها در محیط کار آموزش های لازم را ارائه کنند.
تبیین مدل قضاوت و تصمیم گیری سرمایه گذاران بر مبنای اطلاعات حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
29 - 68
حوزههای تخصصی:
علیرغم آن که محتوای اطلاعات حسابداری از معاملات اقتصادی نشأت می گیرد و از طریق صورت های مالی منتشر می شود، لیکن تفسیر و استفاده از این اطلاعات تحت تأثیر ویژگی های فردی سرمایه گذاران و محیط سرمایه گذاری قرار دارد. در پژوهش پیش رو به ارائه مدلی به منظور تبیین فرایند قضاوت و تصمیم گیری سرمایه گذاران بر مبنای اطلاعات حسابداری با استفاده از شیوه طرح ترکیبی اکتشافی پرداخته شده است. بدین منظور درگام نخست با هدف تعیین چارچوب فرایند قضاوت و تصمیم گیری سرمایه گذاران به بررسی ادبیات پژوهش پرداخته شده؛ پس از آن، با استفاده از روش تحقیق دلفی، نظر خبرگان جمع آوری و نهایتاً برای تعیین روابط داده های کیفی، از داده های کمی برگرفته از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش نیز سرمایه-گذاران حقیقی در بورس اوراق بهادار تهران در پاییز و زمستان سال 1400 هستند.یافته های پژوهش بیانگر تاثیر ویژ گی های فردی، روان شناختی و محیط سرمایه گذاری بر فرایند قضاوت و سرمایه گذاران است. بر اساس نتایج بدست آمده سبک تصمیم گیری، سوگیری های رفتاری، هوش هیجانی و پردازش تحلیلی سرمایه گذار بر قضاوت وی از اطلاعات حسابداری شرکت و شرایط بازار تاثیر معنادار دارد، همچنین تصمیم سرمایه گذار نیز تحت تأثیر قضاوت، ریسک پذیری و برداشت وی از محیط سرمایه گذاری است. نتایج این پژوهش منجر به درک جامع-تری از قضاوت و تصمیم گیری سرمایه گذاران شده و می تواند جهت نوآوری در بازار سرمایه، نحوه ارائه اطلاعات به سهامداران و ارایه خدمات سرمایه گذاری مورد استفاده قرار بگیرد.
الگوی مدیریت ادراکات در گردشگری بین الملل(مورد مطالعه: گردشگران ایرانی در ترکیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
35 - 66
حوزههای تخصصی:
نحوه شکل دهی اداراکات گردشگران یا مدیریت ادراکات به جهت ایجاد مزیت رقابتی و توسعه رقابت پذیری برای آژانس های مسافرتی، اهمیت زیادی دارد. الگو جامعی در خصوص مدیریت ادراکات گردشگران تاکنون ارائه نشده و هدف این تحقیق استخراج الگوی مدیریت ادراکات گردشگران بوده است. در این تحقیق از روش کیفی – کیفی استفاده شده، بدین ترتیب که در روش کیفی اول بر اساس روش فراترکیب از ادبیات و پیشینه تحقیق، کدهای باز، محوری و انتخابی استخراج شده و سپس در روش کیفی دوم بر اساس روش تحلیل مضمون به کمک مصاحبه های انجام شده، بازنگری کدهای استخراجی در جهت بومی سازی و استفاده کاربردی، انجام شده است. به منظور اعتبارسنجی و بررسی پایایی هر دو روش کیفی-کیفی، از پایایی بین دو کدگذار استفاده شده است. الگوی نهایی مدیریت ادراکات گردشگران بصورت پیشایندها، روش های مدیریت ادراکات , پسایندها، استخراج شده است. دست آورد اصلی این تحقیق، الگوی شبکه مضامین مدیریت ادراکات گردشگران، بوده است.
طراحی الگوی جامع آموزش و توسعه منابع انسانی بانک سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
155 - 173
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات فزاینده و محیط رقابتی، سازمان ها باید به طور فعال بر روی آموزش و توسعه کارکنان با هدف اصلی دستیابی به افزایش بهره وری، سودآوری، مزیت رقابتی و رشد پایدار سرمایه گذاری کنند. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی جامع آموزش و توسعه منابع انسانی برای بانک سینا بوده است. روش تحقیق پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمون می باشد. برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. داده ها ی مورد نیاز در روش کتابخانه ای با جستجو درسایت ها و پایگاه ها ی تحقیقاتی مختلف، مطالعه اسناد و منابع علمی و در بخش میدانی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان، مدیران و کارشناسان آموزش به دست آمد. جامعه آماری شامل مدیران، اساتید، متخصصان و برنامه ریزان حوزه آموزش وکارشناسان منابع انسانی بود که با استفاده از اصل اشباع نظری و روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، تعداد 186 گزاره استخراج و کدگذاری گردید و مضامین در سه دسته مقوله اصلی، مقوله فرعی و زیر مقوله فرعی طبقه بندی شدند. براساس نتایج حاصل از پژوهش، الگوی آموزش و توسعه منابع انسانی بانک سینا طراحی گردید که شامل سه مقوله اصلی درونداد، فرآیند و برونداد است. مقوله اصلی درونداد به سه مقوله فرعی مدیران عالی حامی آموزش، تدوین استراتژی و جایگاه فرهنگ یادگیری و توسعه تقسیم شد. مقوله اصلی فرآیند نیز به سه مقوله فرعی شناسایی نیازها، برنامه ریزی آموزش و اجرای آموزش و مقوله اصلی برونداد به دو مقوله فرعی ارزیابی و نتایج طبقه بندی گردید.
طراحی الگوی پاسخگویی سازمانی با رویکرد پیشگیرانه فساد اداری در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
53 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی الگوی پاسخگویی سازمانی با رویکرد پیشگیرانه فساد اداری در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور بوده است. این پژوهش براساس هدف، کابردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی از نوع تفسیری است. روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش بنا به ماهیت اکتشافی آن، تحلیل داده بنیاد بوده است. این روش هم راهنمای چگونگی جمع آوری داده های پژوهشی و هم ابزار شکلی تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش بوده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان دانشگاهی و مدیران ارشد سازمان ثبت اسناد و املاک کشور می باشند. در این تحقیق، نمونه گیری گلوله برفی انجام شده و نمونه گیری بعد از رسیدن به اشباع نظری به اتمام رسیده است. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از خبرگان، داده های لازم جمع آوری شده و الگوی اولیه ارائه گردیده است. روش داده بنیاد به شیوه توجه به کلمات در متن و موشکافی و دقت در متن به روش کدگذاری و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که خداترسی و دینداری، مهارت ها و شایستگی ها، حاکمیت قانون، اعتماد و اطمینان، پاسخگویی صریح، زیرساخت های فرهنگی، سرمایه گذاری آموزشی، اثربخشی و کارآمدی فرآیندها، کیفیت مقررات تنظیمی، مدیریت مشارکتی، عدالت محوری، مهارت های شناختی، وفق و مدارا، کاهش فساد اداری، بهبود رضایتمندی جامعه، تحول و بهبود نظام اداری، شایسته سالاری و رضایتمندی منابع انسانی به عنوان شاخص های الگوی پاسخگویی سازمانی با رویکرد پیشگیرانه فساد اداری در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور شناسایی شدند.
طراحی مدل کاهش اهمال کاری کارکنان (مورد مطالعه: شرکت ملی نفت ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
26 - 50
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اهمال کاری ب ه معنای ناکامی در خودتنظیمی و انجام وظایف کاری است و یکی از رفتارهایی است که در کاهش سطح خروجی سازمان نقش چشم گیری دارد. هدف این پژوهش طراحی مدلی جهت کاهش اهمال کاری کارکنان در شرکت ملی نفت ایران می باشد. روش شناسی: نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای، از لحاظ روش اجرا توصیفی - اکتشافی و از لحاظ نوع داده ها کیفی محسوب می شود. نمونه مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و اجرایی شرکت ملی نفت ایران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری داده ها با ابزار مصاحبه انجام شد؛ انجام مصاحبه ها تا زمان دستیابی به مرحله اشباع نظری ادامه یافت و این اشباع بعد از 18 مصاحبه به دست آمد. داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون(تم) تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 92مضمون پایه شناسایی شد که در قالب 18 مضمون فراگیر و 5 مضمون سازمان دهنده اصلی شامل اهمال کاری کارکنان، مدیریت شرایط شغلی کارکنان، مدیریت عوامل زمینه ای، راهبردها و پیامدهای کاهش اهمال کاری کارکنان دسته بندی شدندکه مدل کاهش اهمال کاری کارکنان را توصیف می نماید. نتیجه گیری: شناخت شرایط شغلی، زمینه ای و راهبردهای اهمال کاری کارکنان و پیامدهای آن با استفاده از مدل پیشنهادی، می تواند در مدیریت این پدیده موثر واقع شود.
طراحی الگوی نهادینه کردن عدالت اجتماعی در سازمان های دولتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
121 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدالت اجتماعى از دغدغه هایی است که لازمه آن رفع نابرابری ها از طریق نهادینه سازی است. هدف این پژوهش، طراحی الگوی نهادینه کردن عدالت اجتماعی در سازمان های دولتی ایران می باشد.
تاثیر اجتماعی شدن مالی بر وابستگی مالی و نقش میانجی خودکارآمدی مالی
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم وابستگی، دلبستگی است. که افراد می توانند ظرفیت هایی چون سطح اعتماد خود را که به آن خودکارآمدی مالی گفته می شود افزایش دهند. ضمنا دلبستگی و خودکارآمدی هر دو از محصولات اجتماعی شدن مالی هستند. بر همین اساس هدف این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا اجتماعی شدن مالی بر وابستگی مالی چه به صورت مستقیم و یا از طریق متغیر میانجی (به صورت غیر مستقیم) تاثیر دارد یا خیر ؟ این پژوهش بصورت مقطعی و از نوع توصیفی پیمایشی است. بر همین اساس تعداد 510 پرسشنامه از سرمایه گذاران حقیقی در بورس تهران دریافت، و بعد از بررسی 395 پرسشنامه قبول واقع شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های پژوهش مشخص کننده این است که وقوع نتایج مثبت در اثر اجتماعی شدن مالی ممکن است باعث افزایش دلبستگی مالی هم بصورت مستقیم و هم از طریق خودکارآمدی مالی بصورت غیرمستقیم شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد، اگر افراد دلبستگی خود را از طریق ابعاد مختلف اجتماعی شدن و افزایش خودکارآمدی تقویت کنند، منجر به تصمیم های صحیح در سرمایه گذاری آنان خواهد شد. از طرفی نتایج تصریح می نماید که عدم دلبستگی مالی (وابستگی) افراد به صورت ایمن، باعث رفتارهای نامطلوب در سرمایه گذاری آنان می شود.
طراحی و به کارگیری مدل ساختاری ارزشیابی عملکرد دانش آموختگان افسری به همراه داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
125 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر ارائه مدل ارزشیابی عملکرد و بازخوردگیری از دانش آموختگان افسری در قالب دو فازِ «مصاحبه ساختاریافته» و «ارائه مدل ساختاری توأم با داده کاوی» است. روش: این پژوهشِ کاربردی، به روش توصیفی-همبستگی انجام و در آن از روش های مصاحبه کانونی ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری فازِ اول، 22 خبره علمی-نظامی (به صورت هدفمند و به روش دلفی و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری) و برای فاز دوم، 98 نفر از دانش آموختگان اخیر دافوس است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان و پایایی آن بر اساس شاخص آلفای کرونباخ، تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها شامل رتبه بندی، وزن دهی، آزمون کروسکال-والیس، مدل سازی معادلات ساختاری و نیز استفاده از داده کاوی بود. برای این منظور از نرم افزارهای SmartPLS، Minitab و محیط برنامه نویسی پایتون استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از این است که مدل ساختاری پیشنهادی ارزشیابی عملکرد و بازخوردگیری از دانش آموختگان افسری در محیط های پیچیده و متنوع امروزی با 15 فرضیه مستقیم و 17 فرضیه با نقش میانجی، مورد تأیید است. نتیجه گیری: نتایج معادلات ساختاری در فاز اول، مؤید این است که شایستگی های هشت گانه مندرج در سند منشور تربیتی افسر از دیدگاه فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی) به انضمام شایستگی های مهارتی، به صورتی توأمان و از منظر پیامدهای دانشگاهی و یگانی، بر عملکرد افسران فارغ التحصیل اثرگذار است. البته در این میان شایستگی های فرماندهی، بیشترین تأثیر را بر شایستگی های سازمانی دانش آموختگان با ضریب 0.9 دارد. همچنین نتایج داده کاوی در فاز دوم، نشان داد بر اساس مدل ساختاری پیشنهادی، پیامدهای دانشگاهی با پیامدهای یگانی دارای همبستگی مثبتی می باشند.
شناسایی، تحلیل و رتبه بندی معیارهای تاثیر گذار بر گردشگری شهری شهراهواز با رویکردآینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور شناسایی، تحلیل و رتبه بندی معیارهای تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهری شهراهواز به مثابه یکی از مهمترین موتورهای محرک توسعه پایدارشهری از دیدگاه کارشناسان خبره انجام شده ودرپی تعیین مؤلفه ها و عوامل کلیدی است که در توسعه و پیشرفت فعالیت های گردشگری در محیط های شهری نقش مهم تری ایفا می کنند . هدف آن، رتبه بندی معیارهای مورد پژوهش براساس اهمیت و تأثیر آن ها در گردشگری شهری شهر اهواز و ارائه پیشنهاداتی برای بهبود این فعالیت ها و صنعت گردشگری در شهرمورد مطالعه و دستاوردی برای آینده گردشگری شهری درا آن می باشد. این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از داده های جمع آوری شده از کارشناسان گردشگری و روش های اسنادی و پیمایشی همزمان با بررسی عمیق معیارهای مختلف زیست محیطی ، گردشگری تجربه محور ، سیاست گذاری و برنامه ریزی رفاهی، مالی، فرهنگی و اجتماعی به دنبال دستیابی به اهداف مورد نظر می باشد. معیارهای این پژوهش با استفاده از آزمون نابرابری میانگین رتبه ها ( آزمون فریدمن) مورد سنجش قرار گرفته و پس از تحلیل، رتبه بندی گردیده که دو عامل مدیریت شهری با91/4 و عامل زیرساخت های اقامتی و رفاهی با 45/4 به ترتیب با بالاترین میانگین رتبه، به عنوان مهمترین عوامل تاثیر گذار برصنعت گردشگری شهر اهواز شناسایی شدند. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره خطی پیش بینی کننده میزان اثرگذاری هریک از مولفه های مورد سنجش دراین پژوهش بعنوان متغیرهای مستقل بررسی و براساس آن مشخص شد که به ازای یک واحد تغییر در متغیرهای مستقل مورد سنجش متغیرهای مدیریت شهری و برنامه ریزی با ضریب تاثیر297/0 دررتبه اول و شاخص عوامل اقتصادی با ضریب تاثیر 090/0 کمترین رتبه را به خود اختصاص می دهند. آنچه تحلیل همزمان نتایج دو مرحله نشان می دهد این است که جهت کسب منافع حداکثری از حوزه گردشگری شهری اهواز با وجود تمایلات اجتماعی مناسب و زیربناهای طبیعی می بایست متغیرهای مدیریتی و زیر ساخت های انسانی مورد توجه خاص مدیران و متولیان شهری قرار گیرد.
واکاوی علل ارتکاب سرقت محتویات و قطعات خودرو و ارائه راهکارهای پیشگیرانه انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
209 - 239
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه با پیشرفت تکنولوژی، لزوم استفاده از خودرو برای خانواده ها اجتناب ناپذیر است.از طرفی، سرقت محتویات و قطعات خودرو با از بین بردن آرامش روانی خانواده ها مرتبط است. ارتکاب این نوع سرقت ها توسط مجرمین متأثر از عوامل گوناگونی است. برهمین اساس، علل وقوع سرقت محتویات و قطعات خودرو و ارائه راهکارهای پیشگیرانه انتظامی در سطح رده های پلیس پیشگیری فراجا با اولویت استان هایی که بیشترین فراوانی سرقت در این حوزه را دارند، در پژوهش حاضر مورد کاوش و واکاوی قرار گرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت داده ها، کیفی و از نوع اکتشافی است. جامعه پژوهش، متخصصان و کارشناسان حوزه پلیس پیشگیری فرماندهی انتظامی استان های هدف این تحقیق و پلیس پیشگیری فراجا می باشند، که به صورت هدفمند انتخاب شدند محقق پس از انجام 21 مصاحبه از بین جامعه آماری به اشباع نظری رسید بنابراین داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد. برای اعتبار سنجی از از دو راهبرد بازبینی خارجی (انجام مصاحبه با افرادی به جز افراد تعیین شده برای مصاحبه به منظور تحلیل و بررسی فرایند پژوهش، خروجی پژوهش و میزان دقت آن) و تکثرگرایی(مصاحبه با افرادی که در سطوح مختلف دارای مسئولیت های متفاوت هستند) استفاده شده است. یافته ها: کدهای حاصل از مصاحبه های انجام شده با خبرگان بیانگر این است که در مجموع 74 مضمون پایه در خصوص علل ارتکاب سرقت محتویات و قطعات خودرو شناسایی شده که در قالب هفت مضمون سازمان دهنده شامل علل زمینه ساز، علل تشدیدکننده، علل فرهنگی و اجتماعی، علل روانی، علل اقتصادی، امنیّتی و انتظامی و یک مضمون فراگیر که همان علل ارتک سرقت محتویات و قطعات خودرو است، سازمان دهی شدند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که افزایش وقوع سرقت محتویات و قطعات خودرو، عمدتاً ریشه در عوامل اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری دارد. بر این اساس، راهبردهای جامع مبتنی بر بهبود شرایط اقتصادی و اجرای همزمان راهکارهای پیشگیرانه که در چارچوب یافته های این مطالعه پیشنهاد شده اند، میتواند در کاهش جرم سرقت محتویات و قطعات خودرو مؤثر واقع شود.
فراترکیب محدودیت های سفر: طبقه بندی و تأثیرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای امروز، صنعت گردشگری به شدت تحت تأثیر بحران های جهانی همچون پاندمی ها، تحریم ها و بحران های اقتصادی قرار گرفته است. مطالعه و شناسایی محدودیت های سفر می تواند تصمیم گیرندگان این صنعت را در مواجهه با بحران های احتمالی آینده یاری کند. بر اساس این، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی انواع محدودیت های سفر از طریق روش فراترکیب مطالعات گذشته است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع فراترکیب است. در این راستا، مقالات مرتبط با محدودیت های سفر از پایگاه های معتبر علمی مانند Google Scholar،Scopus و Web of Science در بازه زمانی 2008 تا 2024 جمع آوری گردید. پس از غربال گری، 52 مقاله استخراج و درنهایت 25 مقاله به صورت عمیق مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل کیفی مقالات منتخب منجر به استخراج و دسته بندی هفت مضمون اصلی از محدودیت های سفر شد که عبارت اند از: محدودیت های مالی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زمانی، فیزیکی و سلامتی، روان شناختی و ادراکی، سیاسی و قانونی و درنهایت تأثیر این محدودیت ها بر تصویر مقصد و رفتار مسافران. نتیجه گیری و پیشنهادها: نتایج پژوهش نشان می دهد که محدودیت های متنوع سفر نه تنها به کاهش تمایل افراد برای مسافرت منجر می شوند، بلکه درک و نگرش آن ها را نسبت به مقصد نیز تحت تأثیر قرار می دهند. بر اساس این، پیشنهاد می شود سیاست گذاران گردشگری با شناسایی دقیق این محدودیت ها، اقدامات پیشگیرانه و مداخله ای مناسب را طراحی و اجرا کنند. نوآوری و اصالت: با توجه به اینکه تاکنون در زمینه شناسایی جامع و نظام مند محدودیت های سفر با رویکرد فراترکیب پژوهشی در ایران انجام نشده است، این مطالعه دارای نوآوری بوده و می تواند مبنایی برای سیاست گذاری های آتی در مدیریت بحران های گردشگری باشد.
طراحی مدل کارآفرینی اجتماعی دیجیتال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
60 - 96
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی اغلب اهداف گسترده ای در زمینه های اجتماعی، محیط زیستی و فرهنگی دنبال می کند و اغلب با بخش داوطلبانه و غیرانتفاعی در ارتباط و همکاری است. کارآفرینی اجتماعی به دنبال روش هایی سودمند برای ارتقای عدالت اجتماعی و حل خلاقانه مسائل و چالش های اجتماعی جامعه است. احساس نیاز به ایجاد تعادل بین دو مقوله توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی کارآفرین اجتماعی را برمی انگیزاند که از فرصت ها و شیوه های مؤثری که بازده اجتماعی عام تری دارد بهره بگیرد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل کارآفرینی اجتماعی دیجیتال و ارائه راه حل های مسائل اجتماعی از طریق بستر دیجیتال و فضای مجازی به منظور توسعه خدمات اجتماعی و با استفاده از رویکرد داده بنیاد بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه کسب وکارهای حوزه اجتماعی و حوزه دیجیتال کشور بوده است و با توجه به کیفی بودن پژوهش، نمونه گیری از طریق شناسایی نمونه های بسیار موفق و کارآفرینان خبره در این دو حوزه کسب وکار به روش گلوله برفی انتخاب و مورد مطالعه عمیق قرار گرفته است و با توجه به کمبود تحقیقات کیفی در زمینه کارآفرینی اجتماعی دیجیتال، بر اساس مصاحبه با 11 نفر از خبرگان و فعالان موفق این دو حوزه، به اشباع نظری رسیده است. یافته های پژوهش به شناسایی 33 مؤلفه تأثیرگذار در قالب مقوله های شرایط علّی و زمینه ای، مداخله گرها و راهبردهای تحقق کارآفرینی اجتماعی دیجیتال و تبیین پیامدهای آن منتهی شده است.
مدل ها و روش های تشخیص دیپ فیک در هوش مصنوعی و تاثیر این پدیده بر فرهنگ اجتماعی از منظر رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
259 - 287
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی پدیده دیپ فیک به عنوان یکی از پیامدهای فناوری های پیشرفته هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و یادگیری عمیق در دهه اخیر می پردازد. هدف این تحقیق، تحلیل روش های مختلف مقابله با محتوای جعلی و بررسی اثرات اجتماعی و قانونی آن ها است.روش شناسی پژوهش: این مطالعه به بررسی چهار دسته از روش های مقابله با دیپ فیک شامل روش های مبتنی بر یادگیری عمیق، یادگیری ماشین کلاسیک، روش های آماری و بلاک چین می پردازد. همچنین، عملکرد این روش ها در شناسایی دیپ فیک ها بر اساس مجموعه داده های مختلف مورد ارزیابی قرار می گیرد.یافته ها: نتایج نشان می دهند که روش های مبتنی بر یادگیری عمیق در شناسایی دیپ فیک ها کارایی بیشتری دارند. همچنین، این تحقیق به تحلیل جنبه های مختلف دیپ فیک از منظر رسانه ها، جامعه، تولید و بازنمایی رسانه ها، مخاطبان، جنسیت، قانون و سیاست می پردازد و نشان می دهد که جامعه در مقابله با دیپ فیک ها آماده نیست.اصالت/ارزش افزوده علمی: این پژوهش با بررسی جامع و تطبیقی روش های مختلف شناسایی دیپ فیک، به ارزشمندی و اصالت خود در زمینه ارایه راهکارهای موثر و تحلیل ابعاد اجتماعی و قانونی این پدیده می افزاید. نتایج این مطالعه می تواند به سیاست گذاران و محققان در تدوین راهبردهای مناسب برای مقابله با دیپ فیک کمک کند.
به کارگیری نقشه شناختی فازی در طراحی سیستم تصمیم یار در بیماری دیابت بی مزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
331 - 347
حوزههای تخصصی:
هدف: در طول تاریخ حیات بشری، بیماری ها یکی از مهم ترین تهدیدها برای انسان ها به شمار رفته اند که در صورت عدم تشخیص یا تشخیص درست و به موقع، تاثیرات مخرب و جبران ناپذیری بر زندگی انسان ها دارند. وجود پارامترهای متعدد در برخی مسایل موجب پیچیدگی موضوع موردبررسی می شود. به همین دلیل در چند دهه اخیر، ابزار تشخیص رایانه ای و تصمیم گیری با هدف کمک به پزشک در تصمیم گیری ها به صورت سیستم تصمیم یار موردتوجه قرار گرفته است. از آن جهت که علایم اولیه بیماری دیابت بی مزه بسیار شبیه به بیماری دیابت شیرین است و تشخیص افتراقی گونه های مختلف بیماری دیابت بی مزه حایز اهمیت است، این بیماری در پژوهش فعلی موردبررسی قرار گرفت.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش براساس مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از تجربیات و نظرات خبرگان به بررسی و تعیین عوامل بیماری دیابت بی مزه مرکزی و کلیوی پرداخته شد؛ سپس با استفاده از نرم افزارهای SPSS و FCMapper و Pajek تحلیل نقشه های شناختی فازی، به منظور بررسی عوامل و روابط بین آن ها صورت گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نقشه های شناختی فازی در بیماری دیابت بی مزه مرکزی، عوامل بهبود غلظت ادرار پس از مصرف وازوپرسین و حجم ادرار> 40ml/kg و اسمولاریتی 300 mosm/l و در بیماری دیابت بی مزه کلیوی، عوامل عدم پاسخ کلیه ها به مصرف وازوپرسین مصنوعی (عدم تغییر غلظت ادرار) و پر ادراری، به عنوان تاثیرگذارترین و مهم ترین متغیرها شناسایی شدند که باید موردتوجه ویژه قرار گیرند.اصالت/ارزش افزوده علمی: تا کنون برای این بیماری درمان قطعی کشف نشده و اگر فردی به آن مبتلا شد تا آخر عمر درگیر خواهد بود؛ اما با تشخیص سریع تر و به موقع می توان از پیشرفت آن و آسیب های عدم درمان که می تواند جبران ناپذیر باشد، جلوگیری کرد. برای اولین بار است که شناسایی، رتبه بندی و تاثیر علایم بیماری دیابت بی مزه مرکزی و کلیوی با استفاده از نقشه های شناختی فازی و نرم افزار SPSS و FCMapper و Pajek موردبررسی قرار گرفته است.
تخصیص منصفانه هزینه ثابت در سیستم های یک و دو مرحله ای با استفاده از تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
348 - 367
حوزههای تخصصی:
هدف: تخصیص عادلانه هزینه ثابت در یک مجموعه از واحدهای رقابتی، یکی از مسایل حایز اهمیت و مهم مدیریتی است. این مقاله به ارایه روشی جدید برای تخصیص منصفانه هزینه بین واحدها، وقتی به صورت یک بخشی هستند یا دارای دو زیربخش می باشند، می پردازد. در تخصیص هزینه، علاوه بر حفظ یا افزایش کارایی، باید به شرایط رقابتی و همکاری بین واحدهای تحت ارزیابی نیز توجه شود.روش شناسی پژوهش: تحلیل پوششی داده ها، یکی از روش های مقایسه کارایی واحدها و تخصیص هزینه ثابت بین واحدهای مختلف است. کارایی متقاطع در تحلیل پوششی داده ها یکی از روش های تخصیص است که نمی تواند تخصیص منحصربه فردی ارایه دهد. در این مقاله با استفاده از معرفی روش کارایی متقاطع بهبودیافته و الگوریتم پیشنهادی، هزینه ثابت منحصربه فردی را به واحدهای تحت ارزیابی در سیستم های تک مرحله ای و زنجیره تامین دومرحله ای به طور عادلانه تخصیص می دهیم. این روش پیچیدگی محاسبات روش های قبلی را ندارد.یافته ها: نتایج حاصل از روش پیشنهادی بر روی داده های واقعی، 29 شعبه بانک ایرانی و کارخانه آهن و استیل در کشور چین در حالت یک مرحله ای موردبررسی قرار گرفته است. همچنین با ارایه مثالی به منظور بررسی میزان کارایی پس از تخصیص هزینه و مقایسه با سایر روش های نویسندگان قبلی نیز مثالی ارایه شده است. سپس برای تعمیم مدل در حالت دومرحله ای، از داده های 24 شرکت بیمه با شاخص های ورودی، میانی و خروجی استفاده شده است.اصالت/ارزش افزوده علمی: روش جدید تخصیص منصفانه هزینه بین واحدها، بر اساس تحلیل پوششی داده های متقاطع، به نحوی ارایه شده که باعث بهبود و یا حفظ کارایی تمامی واحدها گردد. مطابق ساختار داخلی واحدها، کارایی کل و کارایی مراحل داخلی آن نیز درنظر گرفته شود.
روابط میان فرا مادی گرایی، حفظ منافع عموم، استقلال و هم سویی منافع حسابرس و صاحب کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
635 - 667
حوزههای تخصصی:
هدف: گسترش شرکت ها مشکلات نظارتی و کنترلی ای را به دلیل عدم حضور دائمی سهام داران در شرکت برای آن ها فراهم کرده است. وظایف حسابرسان مشخص است؛ اما ممکن است الگوهای فکری آنان در راستای حفظ منافع عموم گام برندارد و به دنبال اهداف شخصی خود باشد و مقوله ای به نام هم سویی منافع حسابرس و صاحب کار به وجود آید. با توجه به فقدان مطالعات کافی در خصوص الگوهای فکری و رقابت در بازار حسابرسی ایران و اهمیتی که حفظ استقلال و حفظ منافع عموم برای محافظت از جامعه در برابر تقلب های مالی و کسب اطمینان از انعکاس سلامت مالی توسط گزارش های مالی دارد و با در نظر گرفتن این موضوع که حضور نداشتن مؤسسه های حسابرسی بین المللی می تواند هم سویی میان صاحب کاران و حسابرسان را تشدید کند، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تبیین فرامادی گرایی بر حفظ منافع عموم، استقلال و هم سویی منافع حسابرس و صاحب کار است.
روش: پژوهش حاضر با توجه به هدف اجرای آن توصیفی و از نوع هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، به منظور توزیع پرسش نامه ها، حسابرسان شاغل در مؤسسه های حسابرسی خصوصی و سازمان حسابرسی بود. برای گردآوری داده های هم سویی منافع میان حسابرس و صاحب کار، حفظ منافع عموم و استقلال، از پرسش نامه براینکوا و اسپینوسا پیک (۲۰۱۷) و فرامادی گرایی حسابرس، از پرسش نامه گیاکالون و جورکیز (۲۰۰۴) استفاده شد. داده های پژوهش از بین ۳۰۹ پرسش نامه تکمیل شده، در سال ۱۴۰۱ به دست آمد و برای تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میان فرامادی گرایی و حفظ استقلال و منافع عموم، ارتباط مثبت و میان فرامادی گرایی و هم سویی منافع بین حسابرس و صاحب کار، ارتباط منفی وجود دارد. علاوه براین، میان حفظ منافع عموم و هم سویی منافع میان حسابرس و صاحب کار ارتباطی گزارش نشد و در نهایت، میان حفظ استقلال و هم سویی منافع میان حسابرس و صاحب کار ارتباط منفی مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که فرامادی گرایی بر رفتار اشخاص تأثیر می گذارد و حسابرسان فرامادی گرا سعی می کنند که به دنبال منافع شخصی خود نباشند و اقدام های غیراخلاقی انجام ندهند. حرفه حسابرسی به دنبال حفظ منافع اشخاص ثالثی است که بر اظهارنظر حسابرس اتکا می کنند؛ بنابراین حسابرسانی که درجه بالایی از نگرش فرامادی دارند، اهداف غیرمادی بیشتری را دنبال می کنند و هم سویی کمتری میان منافع آنان با صاحب کار مشاهده می شود و در نتیجه، به دنبال منفعت شخصی خود، اقدام های غیراخلاقی انجام نمی دهند و تمایل کمتری به تعقیب منافع شخصی دارند؛ بنابراین در راستای حفظ منافع عموم گام برمی دارند و معتقدند که اقدام های غیراخلاقی، استقلال آنان را که ویژگی اصلی و اغماض ناپذیر حسابرس در ارائه خدمات اطمینان بخش از جمله حسابرسی صورت های مالی است، تضعیف می کند. به بیان دیگر، حسابرس باید از هرگونه وابستگی به صاحب کار دور باشد تا بتواند بی طرفانه و بدون هرگونه سوگیری، در خصوص صورت های مالی اظهارنظر کند.
ارائه الگوی بازاریابی اجتماعی جهت کسب مزیت رقابتی پایدار در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
883 - 908
حوزههای تخصصی:
هدف: در اقتصاد دانش بنیان کنونی، شرکت های کوچک و متوسط مبتنی بر دانش، در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها نقش اساسی ایفا می کنند. در این راستا، دولت ها می کوشند تا با پشتیبانی لازم، زمینه را برای رشد چنین شرکت هایی فراهم کنند؛ اما در این میان، شدت رقابت بسیار زیاد در این حوزه، مسئله اساسی به شمار می رود. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بازاریابی اجتماعی، برای کسب مزیت رقابتی پایدار در شرکت های دانش بنیان انجام شد.
روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی توسعه ای، از منظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از منظر ماهیت داده ها، پژوهشی آمیخته است. جامعه آماری بخش کیفی، مدیران شرکت های دانش بنیان بود. این افراد با روش هدفمند انتخاب شدند و با ۱۷ نفر اشباع نظری حاصل شد. جامعه آماری بخش کمّی نیز، مدیران و کارشناسان شرکت های دانش بنیان بود که حجم نمونه با قاعده تحلیل توان کوهن و نرم افزار جی پاور ۱۱۳ نفر برآورد شد و با روش خوشه ای – تصادفی نمونه گیری صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته بود. برای تحلیل مصاحبه های تخصصی، از روش تحلیل کیفی مضمون استفاده شد. داده های بخش کمّی نیز با روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار مکس کیودا و اسمارت پی ال اس انجام گرفت. برای بررسی اعتبار بخش کیفی، از روش هولستی (درصد توافق مشاهده شده) استفاده شد. میزان توافق دوکدگذار در این روش 633/0 به دست آمد که از 6/0 بیشتر بود؛ بر این اساس می توان گفت که تحلیل کیفی از اعتبار کافی برخوردار است. برای سنجش اعتبار پرسش نامه، از روایی محتوا (نظرخواهی از خبرگان) استفاده شد و اعتبار آن به تأیید رسید. همچنین آلفای کرونباخ کلی پرسش نامه در یک مطالعه مقدماتی 816/0 به دست آمد. پس از توزیع پرسش نامه بین نمونه منتخب، روایی پرسش نامه با سه روش روایی سازه (مدل بیرونی)، روایی هم گرا (AVE) و روایی واگرا بررسی شد. مقدار AVE برای تمامی متغیرها بزرگ تر از 5/0 بود. برای محاسبه پایایی نیز پایایی ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ هر یک از عوامل محاسبه شده بزرگ تر از 7/0 گزارش شد.
یافته ها: در مرحله کدگذاری باز ۲۸۳ کد شناسایی شد. در نهایت از طریق کدگذاری محوری، به ۵ مضمون فراگیر، ۱۱ مضمون سازمان دهنده و ۵۱ مضمون پایه دست یافتیم.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که آمیزه بازاریابی اجتماعی، مشتری محوری و بازاریابی، بر مسئولیت قانونی و اخلاقی شرکت تأثیر می گذارد. مسئولیت قانونی و اخلاقی، خود استراتژی بازاریابی اجتماعی را شکل می دهند و بر عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شرکت اثر می گذارند. در نهایت، انتظار می رود که عملکرد پایداری شرکت های دانش بنیان، به کسب مزیت رقابتی در شرکت های دانش بنیان منجر شود. در این مطالعه شاخص GOF مقدار 616/0 به دست آمد که از 36/0 بزرگ تر است. همچنین شاخص RMS_theta به میزان 101/0 به دست آمد که از 12/0 کمتر است. شاخص SRMR نیز 05/0 محاسبه شد که از 08/0 کمتر است؛ بنابراین برازش مدل مطلوب است.