فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
82 - 121
حوزههای تخصصی:
گستردگی مرزهای دریایی جمهوری اسلامی ایران باعث افزایش عمق راهبردی کشور گردیده است. راهبرد دریایی مناسب در شرایط کنونی در اولویت های نظام قرار دارد .در پژوهش حاضر تلاش گردیده است تا با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و به صورت کاربردی پس از انجام مطالعات نظری و کتابخانه ای و بررسی راهبردهای دریایی بازیگران کلیدی منطقه حوزه ی شمال اقیانوس هند، عوامل مؤثر راهبرد دریایی جمهوری اسلامی ایران شناسایی و در ادامه پس از مشاوره با تعداد هشت نفر از خبرگان منتخب و مرتبط با موضوع و اخذ نظر، پرسشنامه ای در قالب ده سؤال، طراحی و تدوین گردید، روایی پرسشنامه از طریق خبرگان و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ حاصل گردید. پرسشنامه تحقیق در بین نمونه آماری که تعداد 58 نفر از مدیران ارشد نیروی دریایی به صورت هدفمند انتخاب گردیده بودند، توزیع و پس از جمع آوری و اخذ نظر آنان، با استفاده از روش معادلات ساختاری و با نرم افزار پی ال اس (PLS) اقدام به تجزیه وتحلیل داده ها و نهایتاً نسبت به جمع بندی و ارزیابی سؤالات تحقیق پرداخته شده است. برابر نتیجه این تحقیق، مؤثرترین عوامل کلیدی راهبرد دریایی جمهوری اسلامی ایران در منطقه دریایی شمال اقیانوس هند ، برحسب اولویت میانگین و وزن آن ها در قالب پنج عامل به ترتیب افزایش قدرت بازدارندگی، تأمین امنیت خطوط مواصلاتی دریایی، بهینه سازی و به روزرسانی تجهیزات نظامی، نمایش قدرت و تعامل با بازیگران و نیروهای منطقه ای تعیین گردید.
ارائه الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر محتوای کاربر ساخته (UGC) در شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
137 - 165
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر محتوای کاربر ساخته (UGC) در شبکه های اجتماعی برمبنای مطالعه ای آمیخته و با رویکرد توصیفی-اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری به منظور ایجاد محتوای کاربرساخته در شبکه های اجتماعی برای تبیین عناصر الگو، شامل کلیه مشتریان بانک سپه در شهر تهران می باشند که به شکل فعال در شبکه های اجتماعی حضور داشته اند. همچنین، جامعه آماری برای مرحله مدلسازی ساختاری- تفسیری، شامل خبرگان نظام بانکداری و دانشگاهی فعال در حوزه بازاریابی محتوایی بوده اند. نمونه آماری خبرگان به تعداد 15 نفر و به روش هدفمند قضاوتی انتخاب گردیده است. ابزار گردآوری داده ها شامل محتوای کاربرساخته توسط مشتریان بانک سپه در شبکه های اجتماعی و وب سایت بانک برای شناسایی مضامین و مقوله های مرتبط با رفتار مصرف کننده و پرسشنامه خبره مبنا برای سطح بندی مضامین و ارائه الگو است که روایی ابزارهای اندازه گیری به روش محتوایی و پایایی آن به روش درصد توافقی کدگذاری تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی به روش مدلسازی نرم ساختاری- تفسیری (ISM) انجام شده است. نتایج تحلیل مضمون منتج به شناسایی مضامین و مقوله های مرتبط با رفتار مصرف کننده در صنعت بانکداری گردید. همچنین در بخش دوم، مبتنی بر مضامین و مقوله های شناسایی شده و با استفاده از روش مدلسازی نرم ساختاری- تفسیری، الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر تحلیل محتوای کاربر ساخته در شبکه های اجتماعی طراحی گردید که در شش سطح ارائه شد که در برگیرنده مضامینی چون، «توسعه فرایندهای بازاریابی برند»، «توسعه اجتماعی برند»، «کُنش های مشتریان بر برند»، «کُنش های مشتریان بر سایر مشتریان»، «احساسات و نگرش منفی مشتریان»، «احساسات و نگرش مثبت مشتریان»، «انتظارات مشتریان مبتنی بر محتوای کاربر ساخته»، و «الزامات و شرایط تولید محتوای کاربرساخته» است.
مدل سازی نگهداری و تعمیرات با استفاده از رویکرد پویایی سیستم جهت نگهداشت صحیح ماشین آلات دوار در صنعت نفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
303 - 332
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین مسائل در زمینه بهینه سازی سیستم های تولیدی سیاست های نگهداری و تعمیرات ماشین ها است. همچنین، در صنایع تولیدی حدود 30 درصد از کل هزینه های جاری را هزینه های نگهداری و تعمیرات تشکیل می دهد. از این رو باید به نگهداری و تعمیرات به عنوان یک رکن اصلی در صنایع تولیدی توجه شود. اگر در کنترل کیفیت و زمانبندی کارهای تولیدی، بازه های زمانی تعمیر و نگهداری به منظور کنترل پایایی درنظرگرفته نشوند، وقفه های ناشی از تداخل های تعمیر و نگهداری به منظور کنترل پایایی ممکن است منجر به تقاضای انجام نشده شود. به همین منظور در این پژوهش ایجاد و توسعه روشی جدید برای ارزیابی پایایی در یک سیستم نگهداری و تعمیرات ارائه می شود. به منظور طراحی مدل پژوهش، ابتدا، کلیه عوامل تأثیرگذار بر پایایی در سیستم نگهداری و تعمیرات، با دقت بررسی و استخراج گردید؛ سپس، با استفاده از نظر اساتید محترم و همچنین، متخصصین و خبرگان این حوزه، تعدادی از آنها، حذف و تعدادی به آنها، اضافه گردید. از جمله عوامل مؤثر بر پایایی یک سیستم نگهداری و تعمیرات می توان به میزان تعمیرپذیری تجهیزات و ماشین آلات، کیفیت سیستم نگهداری و تعمیرات، میزان استفاده از روش های نوین کنترل کیفیت، میزان استفاده از برنامه های بهبود پایایی، میزان دستیابی به استانداردهای بین المللی، میزان آموزش کارکنان، میزان مهارت کارکنان، میزان توانایی مواجهه با نیازهای مشتریان، میزان توانایی تشخیص تغییر در سیستم، میزان رضایت مشتریان و... اشاره نمود.
بررسی اثر محتوای اطلاعاتی اعلامیه های سود سالانه بر تغییرات قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثرمحتوای اطلاعاتی اعلامیه های سود سالانه بر تغییرات قیمت سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش توصیفی پیمایشی و همچنین از نوع تحقیقات همبستگی است. در این پژوهش، به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از داده های مالی طبقه بندی شده و حسابرسی شده شرکت های فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شد و نمونه آماری شامل 231 شرکت است که در بین سال 1397 تا سال 1401 مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از الگوی رگرسیون و تحلیل همبستگی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Eviews استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان داد که در سطح خطای (5%) بین بازده سالانه سهام و سود آوری عملیاتی و سود عملیاتی ناپایدار رابطه مستقیمی وجود دارد و بین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام و اجزای سودآوری عملیاتی رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین بین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام و پایداری سود عملیاتی و ناپایداری آن رابطه معنادار وجود دارد. در سطح خطای (6%) نیز بین بازده سالانه سهام و سود عملیاتی پایدار رابطه مستقیمی وجود دارد؛ لذا فرضیه های اول و دوم و چهارم پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد و فرضیه سوم در سطح اطمینان 94 درصد، مورد تأیید است.
تأثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین افشای حاکمیتی، اجتماعی، زیست محیطی (ESG) و سیاست سود سهام پرداختی
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش آگاهی های عمومی، به تدریج توقعات از گزارشگری غیرمالی نیز افزایش یافته است و انتظار می رود فشارهای جامعه، به افزایش گزارشگری غیرمالی منجر شود. در پژوهش حاضر به مطالعه ارتباط افشای حاکمیتی، اجتماعی، زیست محیطی و پرداخت سود سهام شرکت با نقش تعدیلگری کیفیت حسابرسی پرداخته شده است. نمونه ای مشتمل بر 149 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار طی سال های 1391 تا 1400 با استفاده از روش حذفی سیستماتیک (غربالگری) انتخاب شده اند. در این پژوهش این مسأله مورد بررسی قرار گرفته است که افشای حاکمیتی، اجتماعی و زیست محیطی چه تأثیری بر پرداخت سود سهام شرکت ها دارد و آیا کیفیت حسابرسی ارتباط بین افشای حاکمیتی، اجتماعی و زیست محیطی و پرداخت سود سهام شرکت را تعدیل می کند. از روش پنل دیتا و نرم افزار EViews برای برآورد مدل پژوهش و آزمون فرضیات پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که افشای حاکمیتی، اجتماعی و زیست محیطی، تأثیر مثبت و معناداری بر پرداخت سود سهام شرکت ها دارد. همچنین کیفیت حسابرسی نقش تعدیل گر معنی داری در رابطه بین افشای حاکمیتی، اجتماعی و زیست محیطی و پرداخت سود سهام شرکت دارد.
ارائه مدلی جهت تبیین عوامل موثر بر بهبود کسب وکار بیمه مبتنی بر بیمه گری دیجیتال با تاکید بر نقش عوامل فراسازمانی
حوزههای تخصصی:
زه، مدیران کسب و کارهای سنتی و نوپا تلاش دارند از طریق اتخاذ یک رویکرد مناسب و با بهره مندی از فناوری های نوین مانند اتصال فراگیر، زنجیره تأمین ، رایانش ابری و با بهره مندی ازداده های بزرگ ،هزینه های اضافی سازمان خود را کاهش داده و خدمات مناسب تری را به مشتریان ارائه دهند.آنها همچنین ساختار سازمان خود را بر اساس بهره مندی از فناوریهای دیجیتالی قرار داده و از آن برای ایجاد یک مدل تجاری جدید استفاده می کنند. پژوهش حاضر در راستای در راستای شناسایی عوامل موثر بر بهبود کسب و کار بیمه وبا هدف شناسایی نقش عوامل درون سازمانی و برون سازمانی در راستای تحقق بیمه گری دیجیتال انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل کیفی و کمی بر روی داده های جمع آوری شده از نمونه فعالان و متخصصان حوزه بیمه با استفاده از تحلیل تم و تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی و معادلات ساختاری منجر به شناسایی عوامل و خرده مقیاس های تشکیل دهنده گردید. طبق یافته های این تحقیق، شرکتهای بیمه باید سهم و نقش هر یک از عوامل درون سازمانی و برون سازمانی را در راستای تحقق رویکرد توسعه و بهبود کسب و کار دیجیتال مورد توجه قرار دهند. همچنین طبق یافته های بخش کمی تحقیق ، تلاش شرکتهای بیمه در این مسیر تنها زمانی نتایج ایده آل را در پی خواهد داشت که دولت با ایجاد قابلیت های دیجیتال مورد نیاز برای بهبود کسب و کار در صنعت بیمه مانند تدوین و اصلاح قوانین بالادستی، ایجاد پایگاه داده های ملی و زیرساخت های ارتباطی مورد نیاز صنعت بیمه کشور و تدوین استاندارد های مورد نیاز ، محیط مناسبی را برای ایجاد یک اکوسیستم دیجیتال فراهم آورد.
شناسایی عوامل عدم استقرار مدیریت دانش در مناطق نفت خیز جنوب
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی ابعاد و مولفه های زمینه ای است که بر عدم اجرای مدیریت دانش در مناطق نفت خیز جنوب تأثیر می گذارد. آموزش، مدیریت، فرهنگ، ساختار سازمانی و فناوری مورد استفاده و فرآیند دانش نمونه هایی از قابلیت های سازمانی هستند که باید در چارچوب مدیریت دانش در بخش شرکت های مناطق نفت خیز مورد ارزیابی و توسعه قرار گیرند. بخش کیفی برای استنباط مدل از روش فراسنتز استفاده کرد. در ابتدا، ادبیات تحقیق برای تعیین عوامل مؤثر بر عدم اجرای مدیریت دانش مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه از روش دلفی برای جمع آوری نظرات کارشناسان و متخصصان در خصوص این عوامل استفاده شد. جامعه آماری شامل مطالعاتی در قالب مقاله از سال 2016 تا 2024 با تمرکز بر مؤلفه های مؤثر بر فرهنگ یادگیری، جستجو با کلیدواژه های تعیین شده در پایگاه های معتبر علمی داخلی مانند نورماگز، ماگیران، سیویلیکا، گنج، المنت و پایگاه های خارجی مانند اریک، Science Direct، UET و Google Scholar. در مجموع 260 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت و پس از چند مرحله مرور و غربالگری، 120 مقاله انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از روش های تحلیل استنباطی در قالب کدگذاری و تحلیل عاملی سوالات پرسشنامه با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری SPSS انجام شد. یافته های پژوهش در کدگذاری باز 128 مولفه عدم اجرای مدیریت دانش را استخراج کرد که در کدگذاری محوری به پنج دسته اکتساب، ایجاد، انتقال، ذخیره سازی و کاربرد دانش تقسیم شدند. علاوه بر این، نتایج مرحله کدگذاری انتخابی، مؤلفه های به دست آمده را به موانع دانش، فردی و سازمانی طبقه بندی کرد. این تحقیق بر اساس ویژگی ها و موانع اجرای مدیریت دانش، آنها را در سه حوزه دسته بندی کرد که می توان از آن ها در طراحی موانع اجرای مدیریت دانش با هدف پرورش و توسعه دانش ضمنی در مناطق نفت خیز جنوب استفاده کرد.
تبیین نقش نوآوری فن آورانه در موقعیت راهبردی سازمان (مورد مطالعه: شرکت فولاد مبارکه اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
97 - 123
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیشرفت روزافزون فن آوری های متنوع و اهمیت آن ها برای بقا و رقابت بین المللی شرکت ها در صنایع مختلف، تدوین و اجرای راهبردهای صحیح و متناسب هر سازمان با توجه به ظرفیت ها و توانمندی های فن آورانه ی ویژه ی آن بسیار حایز اهمیت است. هدف این تحقیق نیز، شناسایی و اولویت بندی مولفه های نوآوری فن آورانه و بررسی نقش آن ها در موقعیت راهبردی سازمان ها با رویکرد کمّی است. برای مطالعه حاضر، از روش تحقیق کمی (پرسشنامه) و ابزار مصاحبه به منظور استخراج بخشی از اطلاعات مورد نیاز استفاده گردید. جامعه ی آماری تحقیق، شرکت فولاد مبارکه ی اصفهان است و داده های تجربی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین مولفه های نوآوری فن آورانه و موقعیت راهبردی سازمان روابط مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، برای سیاست گذاری و بهبود عوامل نوآوری فن آورانه در سازمان ها می توان از راهبردهای متناسب با هریک از آن ها استفاده نمود. لذا، مجتمع فولاد مبارکه ی اصفهان به منظور کسب جایگاه رقابتی برتر باید عوامل نوآوری فن آورانه را به طورهمزمان با استفاده از راهبردهای درست و مناسب به کار گیرد و نوآور و پیشرو باشد. همچنین، مدلی برای بررسی رابطه بین مولفه ها ارایه گردید که با توجه به نتایج تحقیق تایید شد. براساس یافته-های این تحقیق، عوامل خروجی نوآوری فن آورانه نسبت به سایر مولفه ها کمترین اثرگذاری را بر راهبرد هزینه این شرکت دارد.
واکاوی و نگاشت عوامل موثر در برندسازی کسب و کار خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و سطح بندی شاخص های موثر بر برندسازی کسب وکارهای خانوادگی بوده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر روش، به صورت آمیخته می باشد. جامعه پژوهش در بخش اول (کیفی) صاحب نظران، اساتید دانشگاه مرتبط با حوزه پژوهش و مدیران کسب وکارهای خانوادگی بودند و در بخش دوم (کمی) مدیران و کارمندهای باسابقه به عنوان پاسخ دهندگان به سوالات پرسشنامه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش اول مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش دوم پرسشنامه بوده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها در مرحله اول مبتنی بر مرور نظام مند ادبیات نظری و تحلیل مضمون (رویکرد انعکاسی) بوده و در مرحله دوم برای سنجش تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین متغیرها از مدل سازی تفسیری - ساختاری (ISM) استفاده شده است بعد از جمع آوری کلیه مقالات انجام شده در این حوزه و همچنین تعداد 8 مصاحبه نیمه ساختاریافته با جامعه هدف، نهایتاً 16 عامل از ادبیات نظری و 4 عامل از بخش کیفی به عنوان مبانی اصلی برندسازی کسب وکارهای خانوادگی انتخاب شدند که در بخش نهایی نتایج حاصل از این فعالیت نشان داد که حمایت دولت، نقش رهبر توانمند، سرمایه اولیه بالا تأثیرگذارترین عوامل و سیستم قیمت گذاری، کیفیت، بسته بندی مناسب تأثیرپذیری عوامل پژوهش حاضر هستند. نتایج پژوهش حاضر می تواند مبانی جدیدی در جهت تشکیل و ثبات برندسازی کسب وکارهای خانوادگی در کشور باشد.
تأثیر جریان نقد عملیاتی و ارزش دفتری سهام بر بحران مالی شرکت ها
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی ردیابی تأثیر جریان نقد عملیاتی و ارزش دفتری سهام بر بحران مالی شرکت ها است. در راستای حصول به اهداف پژوهش، نمونه ای متشکل از 131 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که طبق الگوی حذف سیستماتیک انتخاب شده بودند برای یک دوره زمانی 10 ساله از 1391 الی 1400 گردآوری شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک مدل رگرسیون چندمتغیره خطی بهره گرفته شد. نتایج آزمون رگرسیون در سطح خطای 5 درصد نشان داد که جریان نقد عملیاتی و ارزش دفتری سهام تأثیر معکوس بر بحران مالی شرکت ها دارند. در واقع با افزایش جریان نقد عملیاتی و ارزش دفتری سهام میزان بحران مالی شرکت کاهش می یابد. زمانی که شرکت گردش نقدینگی عملیاتی بالاتری را دارد، کمتر به ناحیه بحران و درماندگی مالی وارد می شود و درواقع جریان نقدینگی عملیاتی بالاتر، ضامن گریز از بحران مالی است. همچنین، زمانی که ارزش دفتری سهام افزایش یابد می بایست بدهی های شرکت کاهش یابد و زمانی که بدهی کاهش یابد یعنی شرکت قادر به پرداخت دیون خود بوده و در بحران مالی نمی باشد.
فهم پدیده پشیمانی استراتژیک در سطوح راهبردی کسب وکارهای بین-المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درگذر زمان و به سبب شرایط عدم اطمینان و تغییراتی که در محیط فعالیت بین المللی حاصل می شود، بسیاری از مدیران کسب وکارهای بین المللی در فرآیند تصمیم گیری و تدوین و اجرای استراتژی ها دچار اشتباه شده و به انسداد یا بن بست استراتژیک می خورند. درچنین حالتی تصمیمات اخذ شده یا استراتژی های تدوین شده توسط مدیران، ناکارآمد تلقی می شود که به این حالت پشیمانی استراتژیک گفته می شود. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف فهم پدیده پشیمانی استراتژیک در سطوح راهبردی کسب-وکارهای بین المللی انجام پذیرفت. این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی است که از ظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس اصل کفایت نظری 30 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی و پایایی آن با روش محتوایی و پایایی درون کد گذار -میان گذار تأیید شد. همچنین ابزار گرداوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که توسط 30 نفر از خبرگان پر شد و روایی و پایایی آن با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. در این پژوهش داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و داده های کمی با مدلسازی ساختاری تفسیری تحلیل شد. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی مؤلفه های شکل دهنده و ایجادکننده پشیمانی استراتژیک در راهبردهای کسب وکارهای بین المللی به همراه پیامدهای آن در قالب مدل شکل گیری پشیمانی استراتژیک است.
سنجش میزان اثر بخشی فعالیت بازار گردانی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
101 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم بورس، نقدشوندگی بالای آن در مقایسه با سایر بازارهای سرمایه گذاری است. گردش مالی بالای این بازار موجب کاهش ریسک نقدشوندگی آن شده است. سازمان بورس اوراق بهادار تهران، برای حل مشکل تشکیل مداوم صف های خرید و فروش سهام شرکت ها در بازار سرمایه، از تاریخ 20/06/1399 شرکت ها و سهامداران عمده آنها را ملزم به انتخاب و انعقاد قرارداد با بازارگردان کرد. تحقیق حاضر با هدف سنجش میزان اثربخشی فعالیت بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل آندسته از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که دارای بازارگردان بوده و بازارگردانی سهام خود را به صندوق های سرمایه گذاری اختصاصی بازارگردانی واگذار کرده اند. دوره زمانی تحقیق یک سال قبل از تاریخ الزام شرکتهای بورسی و فرابورسی و سهامداران عمده آنها به بازارگردانی(20/06/1399) و یک سال پس از آن است. نتایج تحقیق نشان داد که فعالیت بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی تحقیق اثربخش نبوده است به طوری که تعداد روزهای صف فروش در یک سال بعد از بازارگردانی نسبت به یک سال قبل از آن افزایش یافته است. البته میزان نوسان قیمت سهام شرکت های دارای بازارگردان بعد از الزام شرکت ها به بازارگردانی، کاهش یافته است. نتایج تحقیق وجود رابطه مثبت و معنی دار بین منابع در اختیار بازارگردان و میزان نقدشوندگی سهام و وجود رابطه معکوس و معنی دار بین میزان منابع در اختیار بازارگردان و میزان نوسان قیمت سهام را تایید نکرد. همچنین زیان ده بودن فعالیت بازارگردانی تایید نشد.
استراتژی های کسب وکار صنعت سینمای ایران؛ مدل کسب وکار صنعت سینمای ایران در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
54 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف: سینما به عنوان یک صنعت رسانه ای جا افتاده، مدل های کسب وکار متنوعی را تجربه کرده است؛ هرچند وضعیت آن در شرایط ایدئالی قرار ندارد. با پیش آمدن شرایط پاندمی در جهان، سینما یکی از تجارت های پُرسودی بود که آسیب شدیدی دید. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل کسب وکار سینمای ایران، در وضعیت بحران، به ویژه در وضعیت پاندمی است.روش: این پژوهش کاربردی، اکتشافی و کیفی است. جامعه آماری آن، فعالان حوزه سینما و مالکان و مدیران کسب وکارهای سینمایی بود و نمونه گیری با روش گلوله برفی و تا رسیدن به حد اشباع نظری انجام گرفت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با ۱۵ نفر از فعالان حوزه سینما و مالکان و مدیران کسب وکارهای سینمایی، با استفاده از تحلیل مضمون انجام و کدگذاری شد.یافته ها: بر اساس نتایج مشتریان (مخاطبان) کسب وکار سینما، در هر دو وضعیت عادی و پاندمیک، طبقه متوسط شهری هستند. فیلم سازان در وضعیت پاندمیک، به ساخت سریال روی آورده اند. هزینه ها در وضعیت پاندمیک تغییری نکرده است؛ اما دستمزد بازیگر افزایش یافته است. اکران آنلاین در پلتفرم ها و تولیدات VODها، اصلیترین جریان درآمدی در زمان پاندمی و مقوله کمدی و سرگرمی، مهم ترین ارزش پیشنهادی سینمای ایران بوده است.نتیجه گیری: نشناختن مخاطب، اصلی ترین چالش سینمای ایران در حوزه مدیریت کسب وکار است. تأثیرات شرایط پاندمی بر کسب وکار سینمای ایران، اگرچه کاهش تولید و ضربه های مالی و ریزش مخاطب بود؛ از طرفی فرصت های زیادی را همچون بهبود بسترهای توزیع، قالب های جدید سرگرمی، بهینه شدن تولید با استفاده از تکنولوژی، جلب سرمایه، تغییر بازار و حتی بهبود رابطه دولت و سینما و تبلیغات تخصصی تر ایجاد کرد.
ارائه الگوی معنویت افزایی در منابع انسانی در سازمان ها با استفاده از روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
151 - 183
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی الگوی معنویت افزایی منابع انسانی در آستان قدس رضوی با تأکید بر عوامل کنترل کننده و پیشگیرانه انجام شده است.از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی بکار برده شده است. این پژوهش از روش فراترکیب مبتنی بر مراحل سندلوسکی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه اسناد مکتوب مربوط به معنویت سازمانی شامل 43 مقاله و اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 90 مقاله و اثر انتخاب و تحلیل شد. با کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، الگوی مفهومی در شش لایه ی مفهومی، مقوله ای و کدها به دست آمد.در هر یک از لایه ها مفاهیم و موضوعاتی گنجانده شد که در نهایت 28 مؤلفه شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی از روش آنتروپی شانون و معیارهای CASP استفاده شد و در نهایت نتایج تحقیق منتج به شناسایی ابعاد در شش بُعد اساسی گردید که به طور مشخص ابعاد اصلی اثرگذار بر معنویت افزایی منابع انسانی در سازمان آستان قدس رضوی شامل "هدایت و راهبری"، "ساختاری"، "فردی"، "فرهنگ سازی"، "مدیریتی" و "بازدارندگی"ارائه گردید.الگوی مفهومی به دست آمده از مراحل فراترکیب سندلوسکی می تواند به عنوان مبنای برای پژوهش های آتی در جهت هدایت، راهبری و رفتارشناسی کارکنان به منظور ارائه راهبردها و سیاست های اجرایی برای مسئولین و تصمیم گیران در سازمان آستان قدس رضوی در جهت هدایت، راهبری، نظارت و کنترل معنویت افزایی منابع انسانی قرار گیرد.
نقش اخبار مثبت و منفی در بروز حباب قیمتی بر اساس گزارشگری مالی در دوره قبل و بعد از تصاحب (مطالعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
255 - 282
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی مسئله حباب قیمتی بر اساس گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره قبل و بعد از تصاحب بوده است. یکی از استراتژی ها که در بازار سرمایه ایران، در طول دوره های اخیر به جهت برنامه خصوصی سازی صنایع دولتی و به تبع آن بزرگ شدن شرکت های سرمایه گذاری رو به افزایش است، استراتژی تصاحب است. این استراتژی، ازجمله استراتژی های شرکت ها جهت افزایش موقعیت رقابتی خود در راستای حداکثرکردن ثروت سهامداران است. خرید و تصاحب شرکت ها می تواند به عنوان فرصت معاملاتی تلقی گردد و خریدار به وسیله آن ازکاهش سهم بازار جلوگیری کرده و مانع ورود رقیب جدید می گردد. در این مطالعه از اطلاعات مربوط به شرکت های واگذار شده برای دوره زمانی 1401-1392 استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر این بوده است که رابطه مثبت بین افزایش در قیمت سهام و تصاحب وجود داشته است و در مدل رگرسیون لاجیت برآورد شده مشاهده شد که افزایش یک درصدی در تصاحب می تواند منجر به افزایش 6.5 درصدی در افزایش در قیمت و حباب قیمتی و واکنش متفاوت شرکت ها به اخبار مثبت و منفی شود. بر این اساس نتایج آزمون حاکی از این است که بین تصاحب و بروز حباب قیمتی ارتباط وجود دارد و در شرکت هایی که تصاحب و تغییر در مالکیت دارند احتمال بروز حباب قیمتی بیشتر است.
نقش مکانیزم های نظام راهبری شرکتی بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی شرکتها
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به تحلیل نقش مکانیزم های نظام راهبری شرکتی بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی شرکتها پرداخته است. بدین منظور؛ اطلاعات 132 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره پنج ساله (از ابتدای سال 1396 تا پایان سال 1400) ، استخراج، متغیرهای پژوهش محاسبه و آزمون های آماری لازم صورت گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و طرح آن از نوع تجربی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی است که به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده که با استفاده از روش های آماری و اقتصاد سنجی به بررسی و آزمون فرضیه ها پرداخته شده است. یافته های پژوهش؛ حاکی از آن است که افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی بر اجتناب مالیاتی تأثیر منفی و معناداری دارد، استقلال هیأت مدیره بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی تأثیر مثبت و معناداری داشته و مالکیت مدیریت بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی تأثیر ندارد.
ارائه چارچوب توسعه ذهن آگاهی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه ذهن آگاهی حسابرسان با استفاده از یک رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) است. در رویکرد کیفی، به منظور شناسایی فاکتورهای مؤثر بر ذهن آگاهی حسابرس، از روش فراترکیب استفاده شد و با مروری نظام مند بر روی مطالعات داخلی و خارجی، تعداد 35 شاخص استخراج گردید. به منظور سنجش روایی، پرسشنامه ای بر مبنای رویکرد دلفی فازی طراحی و در اختیار تعداد 38 نفر از اساتید با حداقل 5 سال سابقه کاری در حوزه حسابرسی و تحصیلات دکتری که در حوزه علوم مالی رفتاری مقالاتی منتشر کردند، قرار داده شد. به منظور سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ و به منظور طبقه بندی شاخص ها از تحلیل عاملی اکتشافی با تکیه بر دیدگاه 270 نفر از کارشناسان حوزه حسابرسی با حداقل سه سال سابقه کاری فعال در موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس اوراق بهادار و مقیم تهران، استفاده شد. در نهایت تعداد 27 شاخص در 7 دسته تمرکز در لحظه، حفظ اخلاقیات، دانش فراشناختی، عدم واکنش نامعقول، فعالیت آگاهانه، کنترل توجه و مهارت فراشناختی قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه، ذهن آگاهی، ناشی از تخصص و شناخت حسابرس است و لذا بر این موارد در راستای افزایش کیفیت حسابرسی باید تمرکز شود. در نهایت، الگوی ذهن آگاهی استخراج و تدوین شده در پژوهش حاضر می تواند به عنوان ابزاری موثر در راستای ارزیابی حسابرس با امید به تنظیم مطلوب و قابل اتکاتر گزارش های حسابرسی بکار گرفته شود.
واکاوی عوامل موثر بر وفاداری گردشگران به مقاصد ساحلی (مورد مطالعه: سواحل استان مازندران)
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه گذشته، جاذبه ها و فعالیت های گردشگری ساحلی به نکات برجسته تعطیلات در صنعت گردشگری تبدیل شده و امروزه، در کنار طبیعت، ورزش و فعالیت های ماجراجویی، گذراندن وقت در مقاصد ساحلی به عنوان یک استراحت با طراوت و آرامش بخش برای افرادی می باشد که در طول روز ساعات زیای را صرف کار کردن می کنند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی تعیین کننده وفاداری گردشگران در زمینه گردشگری ساحلی در مازندران است. فراخور موضوع، روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و به لحاظ ماهیت، کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل گردشگرانی است که از سواحل مازندران بازدید کرده اند. با توجه به حجم بالای جامعه آماری از فرمول کوکران جهت تعیین حجم نمونه استفاده گردید و بدین ترتیب تعداد 350 پرسشنامه مورد بررسی و با استفاده از نرم افزار PLS تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که کیفیت خدمات و ارزش درک شده تأثیر مستقیمی بر تصویر مقصد، نگرش گردشگران و رضایت دارند. هم چنین تصویر مقصد و رضایت به طور قابل توجهی بر نگرش و وفاداری گردشگران تأثیر می گذارد.
ضرورت آمادگی نظامی همگانی از دیدگاه فقه با تأکید بر دیدگاه مراجع عظام تقلید
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
175 - 196
حوزههای تخصصی:
آمادگی نظامی همگانی از مهمترین بایسته های نظامی هر کشوری است که توسط حکومتها مورد توجه قرار می گیرد و در سیاستهای کلان مطرح می شود. این موضوع به دلیل مخاطب بودن آحاد جامعه اسلامی ایران در ادوار مختلف تاریخی یکی از مهمترین دغدغه های قوای نظامی کشور به حساب می آمده است. به همین دلیل پرداختن به بعد نظری موضوع و ایجاد زمینه اعتقادی لازم در اقشار مختلف، اصل مهمی است که ضرورت تحقیق در اینباره را توجیه می نماید. با شکل گیری حکومت اسلامی در کشور، پژوهش، پیرامون آمادگی نظامی همگانی در منابع اصیل اسلامی و فقه پویای شیعی به عنوان پشتوانه ایدئولوژیک و اعتقادی جهت متقاعد نمودن اقشار مختلف مردم ایران اسلامی، اصلی انکار ناپذیر می نماید که توسط مراجع نظامی ذیصلاح مد نظر قرار گرفته است. هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل دیدگاه فقهای متقدم و نظرات مراجع عظام تقلید پیرامون ضرورت آمادگی نظامی همگانی است. مهمترین مسئله پیش روی تحقیق آن است که آیا آمادگی نظامی همگانی از منظر فقها و مراجع تقلید ضرورت و الزام دارد؟ در پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته؛ به بررسی فقهی پیرامون آمادگی نظامی همگانی پرداخته شده، علاوه بر شناسایی دیدگاه فقهی، نظرات امام خمینی(رحمه الله علیه) پیرامون مسئله تحقیق احصاء شده و پرسشنامه ای تدوین و نظرات تخصصی سه تن از مراجع عظام تقلید حاضر، نیز دریافت و در یافته های پژوهش ذکر شد و آراء ایشان هم بر اساس آثار تألیفیشان مورد مداقه قرار گرفت. در فقه شیعه اثناعشری، آمادگی نظامی همگانی به عنوان یک ضرورت مطرح شده است و آراء فقها و مراجع عظام تقلید نیز بر وجوب این امر دلالت می کند.
عوامل موثر بر رتبه بندی اعتباری ناشران در بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
173 - 189
حوزههای تخصصی:
رتبه اعتباری شرکت ها عاملی مهم در جهت قابلیت اطمینان به شرکت ها محسوب می شود که می تواند بر رفتارهای سرمایه گذاران و فعالین بازار تاثیرگذار باشد و اعتماد آنها را جلب نماید. امروزه بسیاری از ذینفعان و ناظران بازار سرمایه به اهمیت و مزایای رتبه اعتباری و کارکردهای قابل توجه آن پی برده اند.هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل موثر بر رتبه بندی اعتباری ناشران در بازار سرمایه است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و تعداد نمونه آماری این پژوهش 118 شرکت در نظر گرفته شده است. طول دوره تحقیق دوره زمانی 1393 الی 1400 می باشد. آزمون فرضیه های تحقیق به روش اقتصادسنجی پانل دیتا و با بهره گیری از نرم افزار ایویوز انجام شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق تاثیر متغیرهای سود خالص، سود عملیاتی، سود اقتصادی، سود قبل از کسر مالیات و نسبت آنی بر رتبه بندی اعتباری ناشران را نشان می دهد. همچنین بر مبنای نتایج ضریب رگرسیونی بیشترین ضریب مرتبط با نسبت آنی با 0.16 و کمترین مربوط به سود اقتصادی با 0.14 به دست آمد.