مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
چرخش حسابرس
حوزه های تخصصی:
نگرانی ناشی از آثار روابط طولانی مدت حسابرس و صاحبکار بر استقلال حسابرس و کیفیت حسابرسی موجب تدوین قوانینی مبنی بر محدود کردن این روابط شده است. درحالی که چرخش اجباری حسابرس به عنوان یک ابزار در جهت افزایش استقلال و بهبود کیفیت حسابرسی توجه قانون گذاران را به خود جلب کرده است، شواهد متناقضی در حمایت از آن وجود دارد. به علت نگرانی قانون گذاران در رابطه با اثرات دوره تصدی حسابرس، تحقیق حاضر به بررسی رابطه دوره تصدی حسابرس و یکی از نگرش های مهم گزارشگری مالی به نام محافظه کاری می پردازد. در این تحقیق برای عملیاتی کردن محافظه کاری از مدل باسو که مبتنی بر شناسایی و انعکاس سریع تر اخبار بد مربوط به جریان های نقد آتی موردانتظار نسبت به اخبار خوب در سود است استفاده شده است. با بررسی 58 شرکت پذیرفته شده در بورس اورق بهادار تهران طی دوره زمانی 1385-1381 و با بهره گیری از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه، نتایج تحقیق دلالت بر وجود یک رابطه مستقیم و معنادار بین دوره تصدی حسابرس و محافظه کاری دارد. علاوه بر این، با تفکیک نمونه به سه گروه بر اساس دوره تصدی، نتایج ابتدایی تایید و مشاهده شد با افزایش دوره تصدی محافظه کاری نیز افزایش می-یابد. درمجموع، یافته های تحقیق مبین این نکته هستند که در دوره تصدی کوتاه، محافظه کاری کمتر است. بنابراین ممکن است چرخش اجباری حسابرس اثر معکوسی روی محافظه کاری سود داشته باشد.
بررسی تأثیر تغییر حسابرس بر کیفیت حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق تأثیر «تغییر حسابرس» بر «کیفیت حسابرسی» را در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی نموده است. هدف اصلی تحقیق پاسخ به این سوال بود که، آیا بین تغییر حسابرس و کیفیت حسابرسی رابطه معناداری وجود دارد؟ برای بررسی کیفیت حسابرسی متغیرهای تحریف مالیاتی، تحریف در برآورد های حسابداری، تحریف قوانین، تحریف ناشی از اشتباه در بکارگیری رویه های حسابداری و سایر تحریف ها به عنوان متغیر وابسته استفاده شده است. دو گروه نمونه شامل 56 شرکت به عنوان گروه آزمون و تعداد 56 شرکت دیگر به عنوان گروه کنترل برای یک دوره 4 ساله، طی سال های 90-87 مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های مورد نیاز تحقیق شامل نسبت موفقیت کشف تحریف قبل و بعد از تغییر حسابرس می باشد. برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش مقایسه میانگین زوجی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تغییر حسابرس با کشف تحریف های مالیاتی و تحریف ناشی از اشتباه در بکارگیری رویه های حسابداری رابطه معناداری دارد و باعث افزایش نسبت موفقیت کشف این تحریف ها شده است. اما چنین رابطه ای بین تغییر حسابرس و تحریف در برآوردهای حسابداری، تحریف قوانین و سایر تحریف ها دیده نشد.
بررسی مبانی نظری تاثیر فاصله جغرافیایی بین مؤسسه حسابرسی و شرکت بر حق الزحمه حسابرسی، به موقع بودن گزارش حسابرسی و چرخش حسابرس
منبع:
پژوهش حسابداری و حسابرسی دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
10.22051/ijar.2019.25143.1496
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مبانی نظری تأثیر فاصله جغرافیایی بین مؤسسه حسابرسی و شرکت بر حق الزحمه حسابرسی، به موقع بودن گزارش حسابرسی و چرخش حسابرس است. ارتباط و تسلط بیشتر به موضوع فعالیت شرکت در حسابرسی، در شرایطی که بعد مسافت جغرافیایی بالا باشد، کمتر رخ می دهد و احتمال افزایش خطر حسابرسی را در پی خواهد داشت. این مساله منجر به افزایش آزمون های محتوایی توسط حسابرسان، برای اطمینان و گسترش سطح رسیدگی، خواهد شد که به نوعی در تعیین حق الزحمه حسابرسی مؤثر است. به عبارتی، هر چه فاصله موسسه حسابرسی با شرکت صاحبکار طولانی تر باشد، هزینه حسابرسی افزایش می یابد. نزدیکی شرکت ها و مؤسسه های حسابرسی از نظر جغرافیایی می تواند منجر به سطوح بالاتری از مبادلات اجتماعی بین حسابرس و مشتریان شود، به گونه ای که نزدیکی جغرافیایی باعث ایجاد اعتماد بیشتر بین حسابرسان و مدیران ارشد شرکت ها، خواهد شد. این موضوع در شبکه بندی، تعامل و تبادل روابط اجتماعی که منجر به اعتماد می شود موثر است و می تواند موجب افزایش دانش و یادگیری شرکت ها شود. بنابراین، نزدیکی جغرافیایی مؤسسه حسابرسی و شرکت، به ثبات حسابرس و کاهش چرخه حسابرسان کمک خواهد نمود. از سوی دیگر، با هدف افزایش راحتی نسبی در دسترسی به اطلاعات شرکت ها و آشنایی با محیط اقتصادی و نظارتی در منطقه و تأثیر آن بر شرکت، باید حسابرسی محلی توسعه یابد و کارایی آن افزایش یابد که با پیروی از این مساله، تأخیرهای حسابرسی کاهش خواهد یافت و گزارش های حسابرسی به موقع، ارائه خواهد شد. هدف این مقاله بررسی مبانی نظری تأثیر فاصله جغرافیایی بین مؤسسه حسابرسی و شرکت بر حق الزحمه حسابرسی، به موقع بودن گزارش حسابرسی و چرخش حسابرس است. ارتباط و تسلط بیشتر به موضوع فعالیت شرکت در حسابرسی، در شرایطی که بعد مسافت جغرافیایی بالا باشد، کمتر رخ می دهد و احتمال افزایش خطر حسابرسی را در پی خواهد داشت. این مساله منجر به افزایش آزمون های محتوایی توسط حسابرسان، برای اطمینان و گسترش سطح رسیدگی، خواهد شد که به نوعی در تعیین حق الزحمه حسابرسی مؤثر است. به عبارتی، هر چه فاصله موسسه حسابرسی با شرکت صاحبکار طولانی تر باشد، هزینه حسابرسی افزایش می یابد. نزدیکی شرکت ها و مؤسسه های حسابرسی از نظر جغرافیایی می تواند منجر به سطوح بالاتری از مبادلات اجتماعی بین حسابرس و مشتریان شود، به گونه ای که نزدیکی جغرافیایی باعث ایجاد اعتماد بیشتر بین حسابرسان و مدیران ارشد شرکت ها، خواهد شد. این موضوع در شبکه بندی، تعامل و تبادل روابط اجتماعی که منجر به اعتماد می شود موثر است و می تواند موجب افزایش دانش و یادگیری شرکت ها شود. بنابراین، نزدیکی جغرافیایی مؤسسه حسابرسی و شرکت، به ثبات حسابرس و کاهش چرخه حسابرسان کمک خواهد نمود. از سوی دیگر، با هدف افزایش راحتی نسبی در دسترسی به اطلاعات شرکت ها و آشنایی با محیط اقتصادی و نظارتی در منطقه و تأثیر آن بر شرکت، باید حسابرسی محلی توسعه یابد و کارایی آن افزایش یابد که با پیروی از این مساله، تأخیرهای حسابرسی کاهش خواهد یافت و گزارش های حسابرسی به موقع، ارائه خواهد شد.
تأثیر ویژگی های حسابرس بر تجدید ارائه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
85 - 100
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تأثیر ویژگی های حسابرس، شامل اندازه مؤسسه های حسابرسی، چرخش و نوع اظهار نظر حسابرس بر تجدید ارائه ارقام صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. برای این امر، 130 شرکت انتخاب و فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون حداقل مربعات مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین چرخش حسابرس و اندازه مؤسسه حسابرسی با میانگین ارقام تجدید ارائه شده در صورت های مالی رابطه ا ی منفی و معنا داری وجود دارد. بنابراین با چرخش و تغییر حسابرس، میزان اقلامی که در صورت های مالی تجدید ارائه می شود، کاهش می یابد و افزایش تعداد کارکنان و شرکای مؤسسه حسابرسی موجب کاهش اقلام تجدید ارائه ش ده در صورت های مالی می شود. هر چند نوع اظهارنظر حسابرس و میانگین ارقام تجدید ارائه ش ده در صورت های مالی، رابط ه ای معنا داری ندارند
پویشی در چرخش حسابرس
حوزه های تخصصی:
طی ادوار گذشته ، مقررات متعددی در راستای استقلال حسابرسی وضع شده است. چرخش حسابرسی و محدودیت در ارائه سایر خدمات حسابرسی از جمله این مقررات هستند. علاقه به بررسی و مطالعه پدیده چرخش حسابرس درمیان دانشگاهیان و دست اندرکاران حرفه افزایش یافته است انگیزه آنها از پژوهش در زمینه چرخش حسابرس ناشی از نیاز به درک بهتر تقاضا برای خدمات حسابرسی است زیرا موضوع تغییر حسابرس در درک عوامل موثر بر بازار خدمات حسابرسی و میزان رقابت در حرفه حسابرسی تأثیر دارد. هدف این تحقیق، بررسی مبانی در زمینه چرخش مؤسسات حسابرسی و محدودیت در ارائه سایر خدمات حسابرسی است. نهادهای نظارتی حرفه حسابداری و بازار سرمایه به منظور تقویت استقلال حسابرسان، تغییر منظم آنها را به عنوان یکی از راهکارها پیشنهاد یا الزام کرده و به اجرا گذاشته اند. در این مقاله مفهوم ، سابقه شکل گیری، دیدگاه ها و عوامل موثر بر چرخش حسابرس طبقه بندی شده است. با بررسی ادبیات در این زمینه نتیجه گیری می شود که احتمالا پیامد تغییر حسابرس به دلایل تغییر و انگیزه های مدیران و حسابرسان بستگی دارد.
چرخش حسابرس، افشای موضوعات بااهمیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی
هدف پژوهش: بررسی رابطه بین چرخش حسابرس، افشای موضوعات بااهمیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش شناسی پژوهش: جامعة آماری این پژوهش از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دورة زمانی 1392 تا 1399 می باشد. به منظور بررسی صحت فرضیه های پژوهش، از رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی با اثراث ثابت و از نرم افزار ایویوز 11 استفاده شده است. یافته های پژوهش: نتایج فرضیه نخست نشان داد که چرخش حسابرس بر افشای موضوعات با اهمیت حسابرسی تأثیر معنی دار و مثبتی دارد. همچنین، نتایج فرضیه دوم نشان داد که ارتباط بین چرخش حسابرس و کیفیت گزارشگری مالی مشتری حسابرس، زمانی که تغییر در موضوعات با اهمیت حسابرسی وجود داشته باشد نسبت به زمانی که تغییری در موضوعات با اهمیت حسابرسی وجود ندارد، قوی تر خواهد بود. بحث و نتیجه گیری: در ارتباط با تبیین نتایج از دیدگاه پژوهشگر می توان بیان داشت که اثرات چرخش حسابرس، در صورت وجود، زمانی آشکارتر و ملموس تر خواهد شد که شرایط موجود، قضاوت حسابرس را حیاتی تر کند و تأثیر بیشتری بر اثربخشی حسابرسی داشته باشد. تغییر در افشای موضوعات با اهمیت حسابرسی نشان دهنده تغییر در ریسک های قابل توجه ارزیابی شده مشتریان است و به عنوان یکی از این شرایط در نظر گرفته می شود. مطابق با این استدلال، می توان دریافت که که ارتباط بین چرخش حسابرس و کیفیت گزارش گری مالی زمانی که تغییری در افشای موضوعات با اهمیت حسابرسی وجود دارد نسبت به زمانی که تغییری در افشای موضوعات با اهمیت حسابرسی وجود ندارد، مهم تر است.
بررسی تأثیر غرور و توانایی مدیریت بر تصمیمات تداوم فعالیت و گردش حسابرس در شرکت ها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ (جلد ۱)
169 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تأثیر غرور و توانایی مدیریت بر تصمیمات تداوم فعالیت و گردش حسابرس در شرکت ها می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، جزء پژوهش های کاربردی می باشد و از نظر شیوه جمع آوری داده ها در گروه بندی پژوهش های پس رویدادی است که جهت آزمون فرضیه ها از شیوه همبستگی بین متغیرها و معادلات رگرسیون چند متغیره از طریق مدل لجستیک، استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شرکت های تولیدی پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال ۱۳۹۶ لغایت انتهای سال ۱۴۰۰ می باشد و نمونه مورد بررسی تحقیق، شامل ۱۰۸ شرکت که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، انتخاب گردیده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین اعتماد به نفس بیش از حد مدیران بر صدور گزارش حسابرسی حاوی بند تداوم فعالیت تأثیر معنادار دارد و توانایی مدیریت بر صدور گزارش حسابرسی حاوی بند تداوم فعالیت تأثیر معنادار دارد. همچنین توانایی مدیریت بر رابطه بین اعتماد به نفس بیش از حد مدیران و صدور گزارش حسابرسی حاوی بند تداوم فعالیت تأثیر معنادار ندارد، اما اعتماد به نفس بیش از حد مدیران بر چرخش حسابرس تأثیر معنادار دارد. از دیگر نتایج پژوهش آن است که توانایی مدیریت بر چرخش حسابرس تأثیر معنادار دارد و توانایی مدیریت بر رابطه بین اعتماد به نفس بیش از حد مدیران و چرخش حسابرس تأثیر معنادار دارد.
رابطه چرخش حسابرس و افشای موضوعات کلیدی حسابرسی با کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۴ (جلد ۱)
196 - 213
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه چرخش حسابرس و افشای موضوعات کلیدی حسابرسی با کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، دو فرضیه تدوین و 145 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 8 ساله بین 1393 تا 1400 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بین چرخش حسابرس و کیفیت گزارشگری مالی رابطه ی معکوس معناداری رابطه دارد همچنین بین افشای موضوعات کلیدی حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی رابطه معکوس معناداری دارد.
تاثیر دوره تصدی و چرخش حسابرس بر کیفیت حسابرسی با تاکید بر نظام راهبری شرکتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
244 - 262
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر دوره تصدی و چرخش حسابرس بر کیفیت حسابرسی با تاکید بر نظام راهبری شرکتی می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 129 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 5 ساله بین سال های 1397 تا 1401 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دوره تصدی حسابرس بر کیفیت حسابرسی تاثیر مستقیم دارد. ولی، چرخش حسابرس بر کیفیت حسابرسی تاثیر معکوس دارد. اما، نظام راهبری شرکتی بر رابطه بین دوره تصدی حسابرس و کیفیت حسابرسی تاثیر ندارد. همچنین، نظام راهبری شرکتی بر رابطه بین چرخش حسابرس و کیفیت حسابرسی تاثیر ندارد.