مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
چادر
حوزه های تخصصی:
مطالعه در زمینه ی پوشاک زنان در ایران پیش از اسلام از منابع تاریخی به تفکیک دوره های مختلف حکومتی به منظور نمایاندن نوع پوشش، هدف این مقاله است که با روش تحقیق کتابخانه ای به اسناد و مدارک تاریخی که به توصیف و تحلیل پوشش زنان در ایران قدیم پرداخته اند، مراجعه شده است .
آنچه از این پژوهش دریافت می شود، اینکه پوشش زنان ایرانی از پشتوانه و زمینه های اخلاقی ، دینی و اجتماعی برخوردار بوده است. با وجود تفاوت های اقلیمی در طی زمان ها و تحولات اجتماعی و حکومتی تقریباٌ از وضعیت یکسانی برخوردار بوده است و عموماٌ این پوشش فراگیر و نسبتاً کامل و گشاد و یکنواخت بوده است و نشانه هایی وجود دارد که نوعی پوشش که بی شباهت به چادر امروزی نیست، در میان زنان ایرانی رایج بوده است و حجاب در طبقه ی زنان اشراف و حکومتی شدیدتر از حجاب در زنان معمولی بوده است.
حجابِ زنانه در ایرانِ سده سیزده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده سیزده یک دست پوششِ سه گانه فراگیر چادر، روبند، چاقچور زن را هنگامِ حضورِ عمومی و شهری اش در بر می گرفت، و در این حالت تقریباً هیچ قسمتی از اندامِ او به چشم نمی خورْد. چنین پوششی امکانات، روزمرگی ها، و نیز حاشیه هایِ متنوّعی را ایجاد می کرد؛ به عبارتِ دیگر، در متنِ کردارِ اجتماعی از این پوشش استفاده می شد، موردِ ارزیابی قرار می گرفت، و به شیوه هایِ گوناگون به بافتِ کنشِ روزمره متصل می گشت، امّا همه چیستی اش در پیوند و اتّصال با دو کارکردِ اصلی بود که اهمیت و برجستگی می یافت: پوشاندن و از فُرم انداختن. پوششِ زنانه به نزاع با فُرم ها و شاکله هایِ مشخص و معلوم می رفت، آن ها را احاطه می کرد، و مرزِ میان شان را می زدود. به این ترتیب آن چه به احاطه چادر و روبند درمی آمد محو می شد و از نظرها مخفی می ماند؛ پوشیدگی هم چون سپر، هم چون دژی پنهان ساز، پوسته ای مطمئن به دُورِ آن ها می کشید، از سطحِ عینی حذفِ شان می کرد، و به ژرفا می سُراندِشان. با این وصف، می توان پرسید که از چه زمان و با چه قاعده و ترتیبی، حجابِ زنانه به شکلِ یک مسئله ِ اجتماعی درآمد، و از سرِ برخورد با کدام ضرورت هایِ عینی خواستِ بازنگری در آن پدیدار شد؟ در مسیرِ پاسخ یابی برایِ این پرسش می توان به جریانی وسیع تر نظر داشت که از سال هایِ میانیِ سده سیزده با برخوردن به موانعی که کردارِ پوشاندن بر سرِ راهِ تحولاتِ نوپایِ جامعه ِ ایران قرار می داد، به شکل گرفتنِ دوره ای از تاریخِ معاصر منجر شد که به سانِ سپیده دمِ یک جست و جو، آغازگرِ نزاع با مخفی گاه ها و نمودهایِ پوشیدگی بود.
پس از طرحِ یک مقدّمه، طرحِ مسئله، و درنگی کوتاه در مبحثِ نظری و روش شناسی، این متن در سه فراز به بازخوانیِ تاریخیِ جریانِ پوشیدگی در ایرانِ سده سیزده می پردازد: در بخشِ اوّل توصیفی ارائه شده است از شرایط و اقتضائاتِ روزمره حجاب و پوشاندنِ تن در آن عصر؛ بخشِ دوّم به ویژگی ها و کارکردهایِ روزمرّه و انعطاف پذیرِ این پوشیدگی توجّه نشان داده و در بخشِ سوّم، با اتّکا به توصیفات و پی آمدهایِ دو بخشِ پیشین، به جمع بندی پرداخته شده و با عطفِ توجّه به گسست هایِ عینی و ملموسی که قاعده و آدابِ پوشاندن به خود می دید، بُرشی از جایگاه و مقامِ زنانگی در آن روزگار ترسیم شده است.
فرهنگ پوشش زنانه نزد بانوان دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی (چادر غیرساده ملی، عربی، قجری...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوشش زنان در طول تاریخ دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است. در بین پوشش زنان، چادر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تحولاتی که در شکل و نحوة استفاده کردن از این پوشش پدید آمده، همواره مورد توجه منتقدان و پژوهشگران بوده است. این پوشش در بسیاری موارد معرف شخصیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی فرد بوده و از این رو وجود یا عدم آن مورد بحث مداوم پژوهشگران میادین علوم اجتماعی قرار گرفته است.
در این نوشتار به بررسی و تحلیل دلایل تغییر شکل این پوشش، خصوصاً در دهه اخیر، پرداخته و تحول و تغییر آن را از چادر سنتی به اشکال و الگوهای جدید و طرح های امروزی مورد توجه قرار داده ایم.
پژوهش حاضر در یک محیط دانشگاهی (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز) صورت گرفته و گروه مورد مطالعه آن از دانشجویان بین سنین 20 تا 35 سال انتخاب شده اند. با بهره گیری از روش کیفی و ژرفانگر (مردم شناسی) و با مشاهده مستقیم مشارکتی در زمینه تحقیق و با استفاده از منابع بیرونی (اسناد و مدارک کتابخانه ای) و ابزار تحقیق (دوربین عکاسی و فیلمبرداری و ضبط صوت و...) پژوهش به سرانجام رسیده است.
نتایج این نگاه مردم شناسی و پژوهش میدانی نشان می دهد که طی دهه اخیر، با تغییر شکل الگوهای چادر از سنتی به جدید، تفکرات جدیدی نسبت به چادر پیدا شده و با تغییر در شکل و اندازه چادرها با برخی از لایه های پنهانی در افکار دختران و زنان امروز روبرو می شویم، که در برخی از آنان موجب تاسف و در بعضی دیگر موجب بالندگی نسبت به زن بودنشان در جامعه مورد مطالعه شده است.
هر چند که مردم شناسی مقید به دادن راهکار یا پیشنهادات ویژه ازطرف پژوهشگران خود نیست و قضاوت در این امر و انجام امور بعد از پژوهش را از عمده کارهای برنامه ریزان فرهنگی می داند، ولی غافل از نتایج یافته های این پژوهش نیستیم که نتیجه آراء زنان و دخترانی است که از دور بر این داستان پر قیل و قال چادر یا حجاب اسلامی نظارت دارند.
نکته آخر اینکه در این نوشتار در یک چارچوب نظری از اندیشه های بزرگان مکتب کارکردگرایی به ویژه از بانی روش تحقیق میدانی یعنی برانیسلاو مالینوفسکی بهره ها برده ایم.
با وجود تغییرات و تحولات صورت گرفته در پوشش اسلامی، باز می توان گفت که زنان خود عاملان اصلی این تغییر و تحول هستند.
فراز و فرود کشف حجاب در همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با انقراض سلسله قاجار و استقرار دولت پهلوی اول ، مناسبات دولت
و مردم دچار تغییرات عمدهای گردید . تجدد گرایی و نوسازی از
اهدافی بود که رضاشاه و مشاوران غربگرای او در پی اعمال آن در
جامعه اسلامی و سنتی ایران بودند. کشف حجاب یکی از این
اهداف غربگرایانه بود که با شدت و خشونت از سوی رژیم بر مردم
مسلمان تحمیل گردی د ت ا ب ا تغیی ر ظاه ر زنان زمینه ورود آنان به
جامعه فراهم گردد. موافقتها و مخالفتها در برابر این قانون در
شهرهای مختلف یکی از حوادث مهم و پردافعه تاریخ معاصر ایران
است. در همدان نیز روند کشف حجاب با حوادثی اکثراً تلخ همراه
بوده است. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و
براساس منابع تاریخی و بررسی اسناد معتبر، نخست به روند آغاز
قضیه کشف حجاب در همدان پرداخته شده است و در ادامه موارد
خاص پدید آمده در پی اعلام این قانون در همدان مورد بررسی قرار
گرفته است.
ارزیابی اسکان موقت بعد از زلزله و راهکارهای بهبود کیفی آن متناسب با نیاز آسیب دیدگان (نمونه موردی: روستای سرند-هریس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر ارزیابی و تحلیل مسکن موقت آسیب دیدگان بعد از زلزله جهت شناخت نقاط قوت و ضعف آن در راستای بهینه سازی و ارائه راهکارهای بهبود کیفی آن متناسب با نیاز آسیب دیدگان می باشد. این مطالعه به روش ارزیابی بعد از اجرا، از نوع کاربردی بوده و در آن از روش توصیفی-تحلیلی استفاده گردیده است. و نیز برای جمع آوری اطلاعات از روش های مختلف اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی از طریق انجام مصاحبه، مشاهده و تأکید بر پرسشنامه بهره گرفته شده است. در مجموع معیارهای مورد ارزیابی در جداولی جداگانه با امتیازدهی طیف لیکرت ارزیابی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که آسیب دیدگان از مولفه های کالبدی و اجتماعی مسکن موقت رضایت کم و از مولفه های فنی آن رضایت متوسطی دارند. در این میان نیز مولفه های ""امنیت"" و ""حفظ کرامت انسانی و حریم شخصی"" و ""ادراک محیطی"" از معیار اجتماعی، مولفه های ""بهداشت"" و ""فرم"" و ""معماری و طراحی"" از معیار کالبدی و ""تأسیسات و انرژی"" از معیار فنی و سازه ای کمترین میزان رضایت آسیب دیدگان از مسکن موقت را دربرداشت. بنابراین با تدابیری مانند حصارکشی دور تادور چادرها، برپایی چادرهای فامیلی در کنار هم، مشخص کردن حدود و مرز هر چادر و غیره می توان از حدود مشکلات کاست.
بازنمایی زنان چادری در سریال های تلویزیونی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
183 - 207
حوزه های تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی رسانه ها، بازنمایی واقعیت های جهان خارج برای مخاطبان است. تصویری که ما به مثابه یک مخاطب از پدیده های مختلف داریم، در موارد زیادی ناشی از تجربه مواجهه با گزارش ها و تصاویری است که به وسیله رسانه ها ارائه شده است. چادر به عنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزه پوشش زنان است که در طول سال ها، در تلویزیون بازنمایی شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چادر در سال های پس از انقلاب اسلامی چگونه در سریال های تلویزیونی بازنمایی شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، شخصیت های چادری 40 سریال از پربیننده ترین سریال های پخش شده از تلویزیون ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی مورد تحلیل قرار گرفته است. به این دلیل که واحد تحلیل در این پژوهش، «شخصیت» است، بر این اساس تعداد 107 شخصیت چادری این سریال ها، به صورت تمام شماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در سال های پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از زنان چادری در تلویزیون ارائه نشده است، به طوری که زنان چادری یا اساساً حضور پررنگی در سریال های تلویزیونی ندارند یا اگر دارند اغلب دارای ضعف ها و مشکلات مختلفی هستند که در مقایسه با شخصیت های زن غیر چادری نمود پررنگ تری دارد. زنان چادری به گونه ای معنادار؛ مسن، بدون تحصیلات دانشگاهی، از طبقه متوسط و پایین جامعه، دارای مشکلات روحی و روانی و دارای چهره ای متوسط و زشت به تصویر کشیده شده اند. بر این اساس چادر، پوشش زنی معرفی می شود که احتمالاً کمتر مخاطبی تمایل به همذات پنداری و احیاناً الگوبرداری از او خواهد داشت.
نمایش پوشش چادر در سریال های تلویزیون ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۵
147 - 171
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیل محتوا نمایش پوشش چادر و شناسایی تصویری که از زن چادری در سریال های تلویزیونی دیده می شود، را بررسی کرده است. برای بررسی این امر، از مجموع ۱۰۷سریالی که در سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ برای اولین بار در شبکه های اول، دوم و سوم سیما به نمایش درآمده بود، ۲۰سریال به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب و میزان و نحوه نمایش پوشش زنان با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی اندازه گیری شد. نتایج تحقیق حاکی است که پوشش چادر در مجموع ۵/۲۹درصد از کل نمایش های پوشش زنان در سیما را شامل می شود. همچنین نمایش پوشش چادر در میان زنان متأهل و بیوه، میانسال و مسن، دانشجو، خانه دار و یا مشاغل رده پایین بیش از سایر رده های متناظر بود. در مجموع به نظر می رسد، تلویزیون بیش از آنکه مروج پوشش چادر باشد، طبق عرف جامعه آن را به نمایش گذاشته است و این مطلب ناشی از لایه های مختلفی است که در برنامه سازی های تلویزیونی اثرگذارند.
تبیینی بر ادراک دختران دانش آموز از نحوه حجاب در مدارسی که چادر در آنها اجباری است(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
111 - 128
حوزه های تخصصی:
افزایش خودپنداره و تصور مثبت بانوان نسبت به حجاب از اولویت دارترین و مناسب ترین راهکارهایی هستند که برای درونی شدن ارزش حجاب استفاده می شود. پژوهش حاضر، ضمن واکاوی در تجربه زیسته دختران دانش آموز (در مدارسی که چادر در آنها اجباری است)؛ ادراک آنان از نحوه حجاب را مورد بررسی قرار داده است. این مطالعه مبتنی بر رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی، با مطالعه 20 نفر مشارکت کننده از میان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز می باشد. این تحقیق با روش نمونه گیری هدفمند و با 22 مصاحبه فردی و یک مصاحبه گروهی نیمه ساختار یافته انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی صورت پذیرفت. یافته ها نشان می دهد که در تجربه زیسته دانش آموزان از نحوه حجاب فقط در پوشش چادر خلاصه نمی شود، عفاف وحجاب در همه رفتار باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین از تجربه دانش آموزان مضامینی بدست آمد که عبارتند از: هرچند تأثیرتجربه گذشته در تعیین نوع حجاب زیاد است؛ با این حال رعایت حجاب در گرو وضوح تعریف آن می باشد، اصلاح نظام شناختی، بهترین شیوه آموزش حجاب می باشد. ایدئولوژیک بودن اندیشه حجاب مهمترین نکته در رعایت آن و گرایش درونی به حجاب، پایدارترین شیوه عمل به حجاب است.
تحلیل نشانه شناسی گفتمانی زن چادری در سینمای ایران (مطالعه موردی فیلم چهارشنبه 19 اردیبهشت)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از سینمای ایران انتظار می رود که شناخت و باور عمومی درست و مطابق با نگاه دینی و ملی از پدیده های فرهنگی به جامعه ارائه دهد. چادر نیز به عنوان پوشش اصیل ایرانی اسلامی زنان، نیازمند تصویر سازی مناسب است. این مقاله با مروری بر تاریخچه پوشش در ایران و نگاهی به جایگاه چادر در اسلام، ضمن بررسی تصویر کلی چادر در سینمای ایران، با روش نشانه شناسی گفتمانی در نقد فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت»، یکی از نمونه های سینمایی بازنمایی زن چادری را مورد تحلیل قرار می دهد. هدف از نگارش این اثر، بررسی نگاه فیلمساز به زن چادری است . تحلیل این فیلم، نشان می دهد که فیلم تصویری منفی از زن چادری به نمایش می گذارد که با تصویر واقعی آن در خاستگاه فرهنگی اش مطابقت ندارد.
اجرای قانون کشف حجاب در شهر قم (بررسی اسنادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
186 - 210
حوزه های تخصصی:
حجاب در تاریخ معاصر ایران با ورود فرهنگ و اندیشه های غربی و دخالت سلبی حکومت ها ابعاد پیچیده ای پیدا کرده است. مسلماً هرگونه بررسی و چاره اندیشی در مورد آن نیازمند بررسی ریشه ای شکل مواجهه عمومی با رفع و کشف حجاب و البته مطالعه سیاست های حکومت ها در قبال آن مسئله می باشد. شهر قم به عنوان یک شهر مذهبی با تمرکز روحانیت در آن، می تواند مورد مطالعاتی مناسبی در این زمینه محسوب شود. در این تحقیق با روشی توصیفی تحلیلی، طی تحقیقی کتابخانه ای و با بهره مندی از اسناد و مدارک آرشیوی موجود در آنها به بررسی و البته تحلیل موضوع پرداخته و در کنار آن تلاش شده با استفاده از خاطرات افراد آگاهِ معاصرِ رویداد(تاریخ شفاهی) بر جنبه استنادی و اقناعی کار افزوده شود. نتایج و یافته های تحقیق را می توان این گونه بیان کرد که سیاست ها و روش های حکومت رضاشاه در زمینه اجرای قانون کشف حجاب در قم، به دو بُعد تبلیغاتی و اجرایی قابل تقسیم بندی است. ابعاد تبلیغاتی معمولاً در قالب مراسم و جشن های کشف حجاب، که بیشتر رویه ای فرمایشی و نمایشی داشت، دنبال می شد و جنبه اجرایی آن که به مرور نسبت به جنبه اول، پررنگ تر، جدی تر و خشن تر شد؛ شامل ممانعت از حضور و برخوردهای تند با بانوان محجّبه در مدارس، ادارات، معابر و اجتماعات عمومی بود. روش تقابل مردم و علما نیز در برابر قانون کشف حجاب عموماً، بیشتر روشی تدافعی بود نه تهاجمی.