فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
221 - 263
حوزههای تخصصی:
یکی از قدرتمندترین ابزارهای بهبود عملکرد سرمایه های انسانی، ارزیابی عملکرد است که این مسأله درباره اعضای هیأت علمی دانشگاه ها -به سبب تاثیرگذاری این قشر بر بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور- بسیار حائز اهمیت است؛ لذا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر ارزیابی عملکرد اعضای هیأت علمی با استفاده از روش دلفی فازی صورت پذیرفته است. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی در پارادایم استقرایی است که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی تشکیل داده اند که 60 نفر از آنها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کیفی، برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای- کوهن تأیید شده و داده های به دست آمده از مصاحبه، با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل گردیده و عوامل مؤثر بر ارزیابی عملکرد اعضای هیأت علمی شناسایی شده است. در بخش کمی برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه دلفی فازی استفاده شده که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تأیید شده و با استفاده از روش دلفی فازی اولویت بندی عوامل شناسایی شده انجام گرفته و مهم ترین عوامل آن مشخص گردیده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که از میان عوامل مؤثر بر ارزیابی عملکرد اعضای هیأت علمی، داشتن پژوهش های اصیل و پر استناد در زمینه تخصصی، رعایت اخلاق علمی و حرفه ای، معروف شدن در سطح ملی و بین المللی، داشتن آثار شاخص، تآلیف آثاری با ایده خود متقاضی و داشتن سهم بالایی از امتیاز آن و داشتن اعتبار و مرجعیت علمی مهم ترین عوامل هستند.
ارائه مدلی جهت پیاده سازی فین تک های نوین درصنعت بانکداری (وام دهی همتابه همتا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
39 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پژوهش حاضر طراحی مدل پیاده سازی فین تک های نوین در صنعت بانکداری( وام دهی همتا به همتا) می باشد. روش پژوهش از نظر ماهیت، کاربردی؛ نحوه و روش پژوهش، کیفی؛ رویکرد پژوهش، استقرایی؛ پارادایم حاکم بر پژوهش، تفسیری؛ استراتژی پژوهش، تئوری داده بنیاد و منبع گردآوری داده ها شامل مطالعه مبانی نظری و مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش در 2 گروه شامل خبرگان صنعت بانکداری و شرکتهای ارائه دهنده خدمات فناوری مالی که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و روش گلوله برفی، نظرات 20نفر از آنها طی مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به حد اشباع نظری، جمع آوری گردید. از جمع آوری داده ها از چند منبع اطلاعاتی، روش مقایسه ی دائمی در تحلیل داده ها و پیشگیری از مفروضات اولیه در نتیجه گیری از طریق بازخورد، جهت برآورد روایی و از روش سازگاری درونی (ضریب آلفای کرونباخ=0.91) برای سنجش پایایی استفاده شده است. روش تحلیل داده ها نیز با انجام سه مرحله کدگذاری شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که از بین کدهای استخراجی، شرایط علّی شامل: یادگیری سازمانی،نگرش سیستمی وفناوری اطلاعات؛ شرایط محوری شامل: سرمایه ارتباطی، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری؛ بستر حاکم شامل: بانک های همکار، نظریه پردازان خارجی، دولت و شرایط محیطی؛ شرایط مداخله گر شامل: عوامل سازمانی، شرایط جامعه، عوامل فردی و عدم آموزش و پژوهش؛ راهبردها شامل: خط مشی گذاری، برنامه استراتژیک و رضایت و وفاداری کارکنان و پیامدها شامل: خط مشی گذاری دانش محور، مدیریت دانش، نوآوری،خلاقیت و ایده وسازمان دانش محور می باشد.
مدل سازی ساختاری تفسیری شاخص های توسعه شهروندمحوری در اداره امور عمومی (مورد مطالعه: شهرداری زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
13 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر مدلسازی ساختاری تفسیری شاخص های توسعه شهروندمحوری در شهرداری زنجان بوده است. این مطالعه بر اساس هدف کاربردی و از منظر روش در حوزه مطالعات آمیخته با رویکرد استقرایی-قیاسی قرار دارد. شناسایی شاخص های توسعه شهروندمحوری از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته بر پایه اشباع نظری با اساتید و متخصصان خط مشی گذاری، مدیریت دولتی و مدیریت شهری انجام گرفت. روایی و پایایی مصاحبه ها به ترتیب با روش روایی محتوای نسبی و شاخص کاپای کوهن تایید شد. به منظور مدلسازی شاخص های توسعه شهروندمحوری از نظرات مدیران و کارکنان شهرداری زنجان به تعداد 61 نفر با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و به کمک پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهره گیری از روایی محتوا و روش آزمون- پس آزمون تایید شد. کدگذاری داده های حاصل با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda منجر به شناسایی 13 شاخص توسعه شهروندمحوری شد. مدلسازی شاخص های شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری منجر به تشکیل هشت سطح گردید که توجه به منفعت عامه اثرگذارترین و هم افزایی بین شهروندان و حکومت های محلی اثرپذیرترین عامل بودند.
سُنخ شناسی و بسط نظریه حسابداری سایه در کارکردهای شرکت های بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسابداری سایه را می توان جنش اجتماعی تلقی نمود که با درک شکاف اجتماعی در پی ارتقاء سطح مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها در جنبه های مختلف می باشد. این حوزه از دانش حسابداری بدلیل عدم شناخت مفهومی دارای ابهام می باشد و این پژوهش در تلاش است تا نسبت به شناسی گونه های حسابداری سایه از منظر کارکردی در سطح شرکت های بازار سرمایه اقدام نماید. در این پژوهش باتوجه به اینکه مبنای مشخص و منسجمی در خصوص، مفهوم حسابداری سایه وجود ندارد با اتکاء به پشتوانه ی روش شناسی بخش کیفی تلاش گردید تا براساس، فرآیند ساختار تحلیل محتوایی و ابزار رپیدماینر، اولاً نسبت به شناسایی مضامین گزاره ای حسابداری سایه اقدام گردد و ثانیاً از طریق تحلیل کیو گونه شناسی کارکردهای حسابداری سایه در سطح شرکت های بازار سرمایه صورت گیرد. لذا از نظر نتیجه این پژوهش توسعه ای و از نظر هدف کاربردی و در دسته پژوهش های نیمه تجربی قرار می گیرد. نتایج پژوهش در بخش کیفی از شناسایی 18 مضمون گزاره ای براساس مرور 12 پژوهش علمی در حوزه حسابداری سایه حکایت دارد. در بخشی کمی نتایج نشان داد، سه گونه ی تفسیری تحت عنوان کارکرد رعایت حقوق ذینفعان؛ کارکرد رعایت حقوق قضایی و کارکرد رعایت حقوق محیط زیست شناسایی شد که در هر گونه 6 مضمون گزاره ای قرار گرفت.
عوامل مؤثر بر کاهش آنتروپی رفتاری در میان کارکنان سازمان امور مالیاتی استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
81 - 103
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در راستای بررسی عوامل موثر بر کاهش آنتروپی رفتاری در میان کارکنان سازمان امور مالیاتی استان فارس انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت از کلیه کارکنان سازمان امور مالیاتی استان فارس می باشند که تعداد آن ها حدودا 2500 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری ساده می باشد. از جامعه آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونه گیری (براساس شیوه نمونه گیری مندرج در جدول مورگان( تعداد 355 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در پنج بعد و 25 گویه تنظیم براساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت، و گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی نیز، توصیف داده ها در دو بخش متغیرهای زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیه ها از آزمون ناپارامتری همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. با توجه به داده های تحقیق می توان گفت (شخصیت، اخلاق حرفه ای، اشتیاق شغلی، مدیریت برداشت، رضایت شغلی) بر کاهش انتروپی رفتاری در میان کارکنان سازمان امور مالیاتی استان فارس اثر مثبت و معنی داری دارد.
سنجش مکانی گستره های فقر شهری (مورد مطالعه: شهر ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
55 - 70
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای کشورهای در حال توسعه به شکلی غم انگیز مکان تمرکز فقر شده اند و کانون فضایی این تمرکز عمدتاً در حاشیه شهرها است. کمبود شدید خدمات و فضاهای شهری، نبود دسترسی های مناسب برای تأمین نیازهای وابسته، ضعف اقتصادی ساکنان و عدم توانایی در پاسخ گفتن به نیازهایی به غیر از گذران زندگی روزمره، موجب انباشت نیازها به ویژه نیازهای فراغتی و محرومیت از امکانات مربوط به آن ها در شهر ورامین شده است. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر سنجش توزیع مکانی پهنه های فقر به منظور شناخت فضایی ابعاد فقر به منظور مدیریت و سامان دهی بهتر آن ها است. روش پژوهش حاضر تحلیلی -کمی و از نوع کاربردی است. از مدل تحلیل عاملی در محیط GIS برای پهنه بندی فضایی فقر شهری در ورامین استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که از مجموع 1366 بلوک شهر ورامین، تعداد 46 بلوک معادل 4/3 درصد بسیار ثروتمند، 264 بلوک معادل 3/19 درصد ثروتمند، 466 بلوک معادل1/34 درصد متوسط، 394 بلوک معادل 8/28 درصد فقیر و 196 بلوک معادل 3/14 درصد بسیار فقیر شناخته شده اند. افزون بر این، تبلور مکانی فقر بر بافت های فرسوده، نابه سامان، ناکارآمد و بافت های حاشیه ای و غیررسمی منطبق است و بنابراین، بیشترین مراتب فقر شهری در شهر ورامین در محله هایی مانند خیرآباد، عمروآباد، کهنه گل، سکینه بانو، کارخانه قند، کاشانی، شهرک گل تپه، محدوده مرکزی یا کاظم آباد اخوان شامل خیابان شهید فکوری، خیابان شهید چمران، میدان روغن کشی، خیابان نامجو و سیلو هستند.
تبیین اثر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری از طریق چابکی استراتژیک با نقش تعدیل گر شدت رقابت: مطالعه ای در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
66 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: رقابت پیچیده باعث شده است تا شرکت ها برای بقا و بهبود عملکرد خود بیش از پیش به تصمیمات استراتژیک در مورد محصولات و خدمات خود اهمیت دهند. یکی از راه های بقای شرکت ها بهبود کیفیت در نوآوری محصولات و خدمات شرکت ها است؛ زیرا کیفیت مطلوب نوآوری در محصولات و خدمات در هر شرکتی می تواند به رشد عملکرد آن شرکت منجر شود. از سوی دیگر، دانش یکی از کلیدی ترین منابع برای شرکت ها در پرتو اقتصاد مدرن، جامعه دیجیتال و انقلاب اطلاعاتی است؛ جایی که شرکت ها بر اساس ارائه محصولات باارزش و مبتنی بر دانش، رضایت مشتری را جلب می کنند و به رقابت می پردازند. به همین دلیل برای بهبود کیفیت نوآوری، تمرکز بر مدیریت دانش مشتری به منظور مدیریت خواسته های مشتریان و تبدیل آن ها به عناصر مثبت برای موفقیت شرکت می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. قابل ذکر است که ارائه بیشتر خدمات بهداشتی و پزشکی به وسایل و تجهیزات مناسب وابسته است؛ ازاین رو شرکت های تولیدی ایرانی در زمینه تجهیزات پزشکی برای نوآوری و بهترکردن کیفیت نیازمند به کارگیری دانش دقیق هستند؛ زیرا نقش مهمی در کارایی سیستم سلامت کشور دارند؛ازاین رو هدف این پژوهش، تأثیر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری با نقش میانجی چابکی استراتژیک و نقش تعدیل گری شدت رقابت است. روش ها: این پژوهش از نوع مطالعات کمّی، فرضیه ای استنتاجی و کاربردی است. جامعه پژوهش حاضر شامل شرکت های دانش بنیان ایرانی است که در زمینه تولید وسایل و تجهیزات پزشکی فعالیت دارند. نمونه آماری از طریق فرمول کوکران با جامعه آماری 382 شرکت، برابر با 192 نمونه برآورد شد و ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها به کار رفت. قابل ذکر است که برای اطمینان از پرسشنامه، عملیات روایی و پایایی توسط متخصصان این حوزه صورت گرفت؛ همچنین برای تبیین موضوع چندین فرضیه ارائه شده است که به روش مدل سازی معادلات ساختاری و به صورت حداقل مربعات جزئی ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش مشتری بر چابکی استراتژیک و کیفیت نوآوری در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی اثر مثبت و قابل توجه دارد؛ همچنین چابکی استراتژیک به صورت مستقیم تأثیر معنا دار بر کیفیت نوآوری شرکت های ایرانی در زمینه تولید تجهیزات پزشکی دارد؛ از سوی دیگر نقش میانجی چابکی استراتژیک در رابطه بین مدیریت دانش مشتری و کیفیت نوآوری معنا دار است. درنهایت خروجی نرم افزار نشان می دهد که متغیر شدت رقابت رابطه بین مدیریت دانش مشتری و کیفیت نوآوری را به صورت منفی تعدیل می کند.نتیجه گیری: در این پژوهش با ارائه یک الگوی مفهومی جدید در راستای بهبود کیفیت نوآوری در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی نسبت به افزایش مبانی نظری موضوع و پرکردن شکاف این حیطه اقدام شد که در مطالعات قبلی ارزیابی نشده بود. به طورکلی نتایج نشان داد برای اینکه شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی بتوانند برای بهبود کیفیت نوآوری خود اقدام کنند، نیاز به تصمیم گیری استراتژیک در زمینه مدیریت دانش مشتریان دارند؛زیرا داشتن دانش مطلوب از سوی مشتریان، قابلیت چابکی شرکت ها در رویارویی با چالش ها و مسائل مختلف داخلی و خارجی را بهبود می بخشد و رقابت بازار و تداوم فعالیت را برای این شرکت ها قابل کنترل می کند. بر این اساس، مطالعه حاضر نشان داد که مدیریت دانش مشتری یک عامل کلیدی و مهم برای بهبود کیفیت نوآوری در شرکت های ایرانی تولیدکننده تجهیزات پزشکی است که متغیرهای اثرگذار مانند چابکی استراتژیک و شدت رقابت را تحت تأثیر قرار می دهد. در این پژوهش بر اساس نتایج، پیشنهادهای کاربردی و نیز پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
مدل سازی قیمت تمام شده خدمات بانکی با استفاده از روش هزینه یابی مبتنی بر فعالیت و پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
206 - 229
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: پاسخگویی به نیاز سهامداران و سرمایه گذاران، کسب سود و درآمد و پوشش هزینه های جاری از بزرگ ترین اهداف هر واحد اقتصادی است. بانک ها و مؤسسه های مالی نیز از این قاعده مستثنا نیستند و محاسبه و درک هزینه از مهم ترین فعالیت های آن ها به شمار می رود. رشد سازمان ها در دنیای رقابتی امروز نیازمند اتخاذ استراتژی های مناسب درجهت افزایش کیفیت خدمات و محصولات و کاهش قیمت تمام شده آن ها است. برای رسیدن به این هدف در اختیار داشتن ابزاری برای تحلیل هزینه های مرتبط و سیاست گذاری در زمینه بهای تمام شده خدمات و محصولات اهمیت بسزایی دارد. در عصر حاضر، شرکت هایی که از سیستم هزینه یابی سنتی استفاده می کردند، مجبور به کنارگذاری سیستم قدیمی خود و پذیرش سیستم های هزینه یابی جدیدتر شده اند. سیستم های هزینه یابی سنتی عمدتاً از اندازه گیری های حجمی برای تخصیص هزینه ها استفاده می کردند؛ اما سیستم های هزینه یابی مدرن باید پویا و انعطاف پذیر باشند و امکان محاسبه انواع مختلف هزینه ها از جمله محصولات، فعالیت ها، کانال های توزیع و مشتریان را با در نظر گرفتن همه تنوع و پیچیدگی هایی که مشخص کننده فرآیندهای تولید و کسب وکار مدرن هستند، فراهم کنند. در این پژوهش، مدلی برای محاسبه بهای تمام شده خدمات بانکی مبتنی بر هزینه یابی بر مبنای فعالیت طراحی و ارائه شده است.
روش ها: با توجه به شاخص ها و تعاریف موجود از انواع روش پژوهش، پژوهشی حاضر از نوع توسعه ای-کاربردی است. با توجه به وجود عوامل مختلف تأثیرگذار بر قیمت تمام شده و اثرات غیرخطی و حلقوی آن ها و در نظر گرفتن بانک به عنوان یک سیستم پیچیده، از روش پویایی شناسی سیستم ها برای مدل سازی بهره گرفته شد. از نظر گردآوری داده ها، این پژوهش از نوع توصیفی است. روش های گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای شامل بررسی منابع و مراجع موجود در زمینه هزینه یابی بر مبنای فعالیت و اصول پویایی شناسی سیستم ها، شبیه سازی های صورت گرفته در خصوص بهای تمام شده خدمات بانکی با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها و منابع دیگر اعم از کتاب ها، مجلات، مقاله ها و پایان نامه های داخل و خارج از کشور از طریق کتابخانه های معتبر، مراکز جست وجوی اطلاعات و سایت های معتبر است.
یافته ها: در این پژوهش مدل های تفضیلی مربوط به دو محصول، یعنی محصول مضاربه و محصول سپرده طراحی شده است؛ سپس نمودارهای علت و معلولی و نرخ و حالت آن ها رسم شده و پس از آزمون مدل ها، سیاست های پیشنهادی طراحی و مقایسه شده اند. در این پژوهش، چهار سیاست ارتقای بهره وری، تعدیل نیروی انسانی، بازمهندسی فرایندهای کسب وکار و مکانیزه کردن فرایندها برای بهبود رفتار سیستم پیشنهاد شده است. برای انتخاب بهترین سیاست، یعنی سیاستی که بتواند بیشترین میزان کاهش هزینه ها را در دوره مشابه به دنبال داشته باشد، همه سیاست ها با هم مقایسه شدند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که سیاست مبتنی بر مکانیزه شدن و بازمهندسی فرآیندها سیاست بهتری هستند؛ بنابراین سیاست گذاری عمومی بانک برای کاهش قیمت تمام شده محصولاتش می تواند ترکیبی از بازمهندسی فرایندها و بعد مکانیزه کردن آن ها باشد.
نتیجه گیری: با درنظرگرفتن محیط پویای کسب وکار و بانک به عنوان یک سیستم پیچیده که در آن متغیرهای زیادی از یکدیگر تأثیر پذیرفته و بر روی هم تأثیر می گذارند، از رویکرد پویایی شناسی سیستم ها برای مدل سازی بهای تمام شده خدمات بانکی استفاده شد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد سیاست گذاری عمومی بانک برای کاهش قیمت تمام شده محصولاتش می تواند ترکیبی از بازمهندسی فرایندها و مکانیزه کردن آن ها باشد.
بهینه سازی دسترس پذیری – افزونگی در چندین سیستم سری – موازی چند حالته به صورت توام با در نظر گرفتن خرابی های چند مرحله ای و امکان انتخاب تامین کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
230 - 252
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با توجه به رقابتی شدن بازار و جهانی شدن آن نیاز به دسترس پذیری در طراحی محصول در دهه های اخیر موردتوجه قرارگرفته است. امروزه دسترس پذیری شامل نیازمندی های عملکردی، استفاده از استانداردها، طراحی، پیش بینی دسترس پذیری، مدل سازی دسترس پذیری و بازیابی و بررسی آن است. یکی از اهداف دسترس پذیری، طراحی سیستم هایی با حداکثر دسترس پذیری است. دسترس پذیری یک سیستم معمولاً به واسطه بهبود دسترس پذیری هر یک از اجزاء یا تخصیص اجزای مازاد بهبود می یابد. این بهبودها در عمل به واسطه استفاده از مواد بهتر، فرآیند ساخت بهتر، اصول طراحی استفاده شده و غیره ایجاد می شود. روش ها: در این پژوهش، یک رویکرد نوآورانه برای بهینه سازی چندین سیستم سری موازی چندحالته بررسی می شود. این رویکرد به جای محدود کردن بهینه سازی به یک سیستم به صورت جداگانه، به بهینه سازی هم زمان چندین سیستم و بهبود کارایی و عملکرد کلی آن ها می پردازد. در این سیستم ها، تعدادی زیرسیستم موازی قرار دارند که هر یک از این زیرسیستم ها دارای اجزای چندحالته است. این اجزا می توانند در حالت های مختلف عمل کنند و با ترکیب این حالت ها، عملکرد متفاوتی را ارائه دهند. یکی از نکات مهم موردتوجه در این مدل، تأثیر نرخ های خرابی چندمرحله ای بر سیستم ها است که از طریق ترسیم نمودار حالت به وضوح بررسی می شود. فرضیه های مختلفی در این مدل در نظر گرفته می شود؛ از جمله قابلیت انتخاب تأمین کننده با شرایط متفاوت، با در نظر گرفتن محدودیت های موجود در سیستم. علاوه بر این، اثرات فعالیت های فنی و سازمانی بر روی بازه های پیوسته بهینه سازی سیستم ها نیز بررسی و تحلیل می شود. در پایان با استفاده از الگوریتم فراابتکاری ژنتیک، مدل ارائه شده بهبود می یابد و نتایج حاصل از آن نشان می دهد که عملکرد سیستم به طور کامل بهبود یافته است. یافته ها: در این پژوهش یک مدل بهینه سازی ریاضی برای مدل سازی مسئله موردبررسی تحت مفروضات مطرح شده ارائه می شود؛ همچنین برای نمونه یک نوع مثال عددی در شرایطی که تابع توزیع انتقال حالت نمایی و فعالیت های فنی و سازمانی با شدت عملکرد مختلف هستند، ارائه می شود. در این نمونه، فرض می شود که نرخ عملکردی هر زیرسیستم با مجموع نرخ عملکردی اجزا آن و عملکرد سیستم با حداقل نرخ عملکردی زیرسیستم ها برابر است. می توان با توجه به توضیحات داده شده احتمال دسترس پذیری سیستم را محاسبه و هزینه سیستم را نیز می توان با استفاده از تابع هدف مدل محاسبه کرد. در مرحله بعد با استفاده از الگوریتم ژنتیک، مثال های ارائه شده حل و نتایج آن گزارش می شود.نتیجه گیری: با مطالعه مقاله ها و پژوهش های سال های اخیر می توان دریافت که همواره پژوهشگران عرصه مدل های تخصیص افزونگی، چه در زمینه سیستم های باینری و چه سیستم های چندحالته، کوشیده اند تا با در نظر گرفتن فرضیه های جدید و یا حذف کردن فرضیه های ساده سازی که از سال های گذشته در مبانی نظری این مدل ها باقی مانده بود، شرایط این نوع مسائل را به دنیای واقعی نزدیک تر کنند و به سؤال های بیشتری که ذهن تصمیم گیرندگان چنین سیستم هایی را در امر بهینه سازی مشغول کرده بود، پاسخ دهند. این رویکردها از سوی پژوهشگران به نام این موضوع اهمیت و ضرورت ارائه مدل های بهینه سازی ریاضی با در نظر گرفتن همه شرایط و محدودیت های سیستمی کاربران و مدیران را بیش ازپیش مهم تر کرده است. در این پژوهش نیز نشان داده شده است که می توان با افزایش ابعاد بهینه سازی مسائل تخصیص افزونگی، مدل هایی را تنظیم کرد که با دنیای واقعی انطباق بیشتری دارند.
شناسایی و تبیین پیشایندها و پسایندهای تله های شایستگی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
171 - 192
حوزههای تخصصی:
تله های شایستگی به گرفتارشدن در بَندِ شایستگی های ورافتاده اشاره دارد که کارکنان را چنان در باورهای زنگ زده، اندیشه های منجمد، سیاق ناصواب و اقدام های آشنای خود محبوس می کند که گویی تنها راه رسیدن به تعالی، روان شدن در آن گذر است و هر نگاهی به غیر از نگرش آنها محکوم به شکست است. از این رو، تحقیق بر آن است موشکافانه، پیشایندهای گرفتار شدن در تله های شایستگی را هویدا سازد و پسایندهای آن را از نظرگاه حاذقان نمایان کند. این تحقیق از ساحت ماهیت، آمیخته اکتشافی است و برای فهم پس ران ها و پیش ران ها، با کاربست روش نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری به کاوش تجارب زیسته و اندیشیده شده تعداد 16 نفر از کارکنان سازمان های دولتی شهر ایلام پرداخته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه 2020 استفاده شد. طبق یافته ها سبک مدیریتی سنت گرا، فناوری هراسی و اجتماعی سازی اداری به ترتیب از بیشترین سهم در نشر و نمو تله های شایستگی از نظرگاه حاذقان برخوردار بودند. همچنین، پیامدهایی نظیر دیرینگی دانشی، روزمرگی شغلی و بسندگی در شغل به ترتیب به زعم خبرگان، از نقش پررنگ تری در اثر تله های شایستگی در کالبد سازمان های دولتی شهر ایلام برخوردارند. نتایج این تحقیق منجر به اکتشاف و تبیین پدیده کمتر شناخته شده تله های شایستگی در هندسه مطالعات مدیریت منابع انسانی در کشور می شود و به مدیران و سیاست گذاران نظام اداری در درک پدیده مذکور و چگونگی مواجهه با آن، نقشه راهی ارائه می دهد.
طراحی الگوی رهبری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
283 - 301
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی الگوی رهبری شرکت های دانش بنیان اصفهان و با بهره گیری از رویکرد ترکیبی و استفاده از طرح نظریه داده بنیاد در بخش کیفی است. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 17 نفر از مدیران ارشد شرکت های دانش بنیان و خبرگان دانشگاهی، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرآیند کدگذاری گردآوری و از دل آن ها مقوله هایی استخراج گردید. سپس پیوند میان این مقوله ها ذیل پارادایم کدگذاری تشریح و نظریه خلق شد. در بخش کمّی پژوهش بر اساس نتایج بخش کیفی پرسشنامه ای تدوین و 220 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان آن را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار ایموس و روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. بدین ترتیب یافته ها حاکی از آن است که افزایش حرفه ای گرایی، ماهیت دانشی شرکت دانش بنیان، حفظ بقا و تداوم، تقویت مزیت رقابتی و پویایی محیطی و قابلیت شرکت در انطباق با تغییرات محیطی عوامل علّی، هدایت یادگیری، نقش الگویی رهبر، ایجاد فضای دانشی و حمایت رهبری دانش مدار از یادگیری مؤلفه های پدیده محوری، بستر فناورانه و زیرساخت ها، بستر اشتراک دانشی و کارکنان دانشی، بستر فرهنگی، بستر اقتصادی، بستر ساختاری و کنترلی و بستر تعاملی و ارتباطی عوامل زمینه ای، عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل حقوقی و قانونی، دولت و نهادهای وابسته عوامل مداخله گر، راهبردهای انگیزش محور، جذب و نگهداشت نیروی انسانی شایسته، بهبود جوّ مشارکت، استفاده از ظرفیت های بالقوه برون سازمانی، دانش آفرینی و دانش اندوزی، راهبردهای زیرساخت محور، تأمین مالی و راهبردهای آموزش محور و فرهنگ ساز راهبردها و بهبود عملکرد و مزیت رقابتی، رضایت شغلی و بهبود کیفیت زندگی کاری، ماندگاری کارکنان دانشی و ثبات شرکت، تعلق سازمانی و درگیری ذهنی عاطفی کارکنان، بهبود و توسعه مهارت های کارکنان دانشی و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی پیامدهای الگوی رهبری دانش مدار بودند. سرانجام یافته های بخش کمّی نشان داد که الگو از برازش قابل قبول برخوردار بوده و تمامی روابط بین عوامل در این الگو مورد تأیید قرار گرفت.
ارائه ی چارچوبی برای انتخاب تأمین کننده ناب، چابک و تاب آور در زنجیره تأمین صنایع غذایی با رویکرد ترکیبی تصمیم گیری چند معیاره و اعداد راف مورد مطالعه: سازمان اتکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
125 - 171
حوزههای تخصصی:
رقابت میان شرکت ها و زنجیره تأمین آن ها، سبب شده است تا هر سازمان تلاش خود را به همکاری با بهترین تأمین کنندگان و شرکای تجاری منعطف سازد. انتخاب تأمین کنندگان مناسب برای هر سازمانی می تواند مزیت رقابتی پایدار ایجاد کرده و به سودآوری آن کمک نماید. سازمان اتکا نیز از این مسئله مستثنی نیست و با توجه به این که سازمان، وظیفه ی تأمین نیازهای مصرفی، اقلام و نیازمندی های عمومی نیروهای مسلح را برعهده دارد، مستلزم همکاری با بهترین تأمین کنندگانی است که بتوانند نیازها و چالش های سازمان را برطرف سازند. وجود اتلاف ، عدم برخورداری از انعطاف پذیری، وجود راهبردهای غیرکارآمد و همچنین ریسک رخداد اختلالات، از جمله چالش های سازمان است، به همین علت، این پژوهش با هدف پاسخ به این نیاز، به ارائه ی چارچوبی برای انتخاب تأمین کننده ناب، چابک و تاب آور در زنجیره تأمین سازمان اتکا پرداخته است. در راستای رسیدن به این هدف، ابتدا از طریق مطالعه ی ادبیات موضوع، معیارهای انتخاب تأمین کننده ناب ، چابک و تاب آور، شناسایی شد و سپس با استفاده از روش غربالگری فازی معیارهای مورد نظر بومی سازی شدند. در گام بعد، به کمک روش ترکیبی بهترین-بدترین و اعداد راف، معیارها بر اساس میزان اهمیت وزن دهی شدند، که در نتیجه ی آن مهم ترین معیارهای شناسایی شده، معیارهای «همکاری و هماهنگی» از رویکرد تأمین تاب آور، «توسعه ی اعتماد» از رویکرد تأمین چابک و «کیفیت محصول» از رویکرد تأمین ناب، می باشند. همچنین، جهت بررسی قابلیت های چارچوب پیشنهاد شده، 4 تأمین کننده در صنایع کنسروسازی انتخاب گردیدند و به کمک روش ویکور راف، رتبه بندی شدند؛ در نتیجه ی آن، شرکت کنسروسازی قائمشهر به عنوان رتبه اول انتخاب شد.
بررسی تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی با تبیین نقش تعدیلگر سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
313 - 344
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر مبحث رفتار شهروندی سازمانی بنا به اهمیت آن در عملکرد سازمانی، به وفور مورد بحث قرار گرفته است در حالی که کمتر تحقیقی به بررسی عوامل برون سازمانی موثر بر آن پرداخته است لذا این تحقیق با بررسی تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر رفتار شهروندی سازمانی و با در نظر گرفتن کارکنان شهرداری های 7 شهر بزرگ استان سیستان و بلوچستان به عنوان جامعه آماری، بر آن است تا تاثیر مولفه ای برون سازمانی را بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان بسنجد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی از نوع همبستگی است. بدین منظر از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی برای نمونه گیری استفاده شد و حجم نمونه معادل 316 تعیین شد. این تحقیق، سواد رسانه ای و یکی از تاثیرگذارترین متغیرها بر آگاهی و ادراک و نگرش افراد در زمانه فعلی را به عنوان متغیر تعدیلگر برای نخستین بار به حوزه مدیریت وارد می نماید. با بکارگیری 3 پرسشنامه و تایید روایی و پایایی آنها، و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون های رگرسیون، و مدلسازی معادلات ساختاری، با بهره مندی از نرم افزار AMOS فرضیات این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند و این نتیجه حاصل شد که نه تنها آگاهی از حقوق شهروندی می تواند بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری را افزایش دهد بلکه سواد رسانه ای نیز تعدیلگر قابل توجهی در این رابطه است. لذا مدیران سازمان ها باید توجه داشته باشند که زمان آن رسیده است تا به عوامل فراسازمانی (فراتر از عوامل رفتار فردی، رفتار سازمانی و ساختار سازمانی) برای افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی توجه نمایند و نیز نباید از نقش تاثیرگذار سواد رسانه ای بر ادراک و شناخت کارکنان از عوامل مختلف غافل شوند.
طراحی مدل تماتیک و رتبه بندی تفسیری پیشران های توسعه حسابداری بلاغت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
77 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، طراحی مدل و رتبه بندی تفسیری پیشران های توسعه حسابداری بلاغت در بازار سرمایه ایران است.روش: این مطالعه از نظر روش شناسی توسعه و ترکیبی است، به طوریکی در بخش کیفی از تحلیل تماتیک و دلفی و در بخش کمی از فرآیند رتبه بندی تفسیری استفاده شد. در بخش کیفی ابتدا از طریق غربالگری محتوایی نسبت به شناسایی مضامین فراگیر اقدام شد و سپس از طریق مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حسابداری تلاش شد تا نسبت به تعیین مضامین پایه و سازمان دهنده در قالب یک مدل شش بعدی اقدام گردد. ابعاد شناسایی شده باهدف تعیین پایایی از طریق تحلیل دلفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در بخش کمی 29 نفر از مدیران شرکت های بازار سرمایه در سال 1400 مشارکت داشتند تا از طریق ماتریس مقایسه زوجی نسبت به انجام فرآیند رتبه بندی تفسیری اقدام گردد. یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی حکایت از وجود 3 مضمون فراگیر؛ 6 مضمون سازمان دهنده و 30 مضمون پایه در خصوص پیشران های توسعه حسابداری بلاغت دارد. از طرف دیگر نتایج در بخش کمی نشان داد، تقویت سیستم اطلاعات در دانش حسابداری، مهم ترین پیشران توسعه حسابداری بلاغت تلقی می شود که می تواند امکان ایجاد شفافیت محتوایی و زبانی متعامل بین حسابداری با ذینفعان جهت ارتقاء قدرت تصمیم گیری آنان را ارتقاء بخشد. نتیجه گیری: نتایج کسب شده گویایی این موضوع است که انتخاب مضمون تقویت سیستم اطلاعات دانش حسابداری به عنوان اثرگذارترین پیشران در خصوص کارکرد حسابداری بلاغت به این معناست که افزایش کانال های ارتباط بین واحد حسابداری با بسترهای اجتماعی می تواند به تقویت و توسعه شناخت انتظارات و نیازهای اطلاعاتی ذینفعان توسط واحدهای حسابداری کمک نماید و به طور سیستمی فرآیندهای حسابداری بتواند ستاده های قابل اتکاءتری را در اختیار ذینفعان برای تصمیم گیری قرار دهند.
طراحی الگوی جامع آموزش و توسعه منابع انسانی بانک سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
155 - 173
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات فزاینده و محیط رقابتی، سازمان ها باید به طور فعال بر روی آموزش و توسعه کارکنان با هدف اصلی دستیابی به افزایش بهره وری، سودآوری، مزیت رقابتی و رشد پایدار سرمایه گذاری کنند. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی جامع آموزش و توسعه منابع انسانی برای بانک سینا بوده است. روش تحقیق پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمون می باشد. برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. داده ها ی مورد نیاز در روش کتابخانه ای با جستجو درسایت ها و پایگاه ها ی تحقیقاتی مختلف، مطالعه اسناد و منابع علمی و در بخش میدانی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان، مدیران و کارشناسان آموزش به دست آمد. جامعه آماری شامل مدیران، اساتید، متخصصان و برنامه ریزان حوزه آموزش وکارشناسان منابع انسانی بود که با استفاده از اصل اشباع نظری و روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، تعداد 186 گزاره استخراج و کدگذاری گردید و مضامین در سه دسته مقوله اصلی، مقوله فرعی و زیر مقوله فرعی طبقه بندی شدند. براساس نتایج حاصل از پژوهش، الگوی آموزش و توسعه منابع انسانی بانک سینا طراحی گردید که شامل سه مقوله اصلی درونداد، فرآیند و برونداد است. مقوله اصلی درونداد به سه مقوله فرعی مدیران عالی حامی آموزش، تدوین استراتژی و جایگاه فرهنگ یادگیری و توسعه تقسیم شد. مقوله اصلی فرآیند نیز به سه مقوله فرعی شناسایی نیازها، برنامه ریزی آموزش و اجرای آموزش و مقوله اصلی برونداد به دو مقوله فرعی ارزیابی و نتایج طبقه بندی گردید.
رفتارهای دولت و پیمانکار در خاتمه زودهنگام پروژه های «ساخت، بهره برداری و انتقال» احداث پل های عابر پیاده برون شهری با استفاده از نظریه بازی ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
74 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مدل سازی رفتارهای دولت و پیمانکار در خاتمه زودهنگام پروژه های BOT احداث پل های عابر پیاده برون شهری، با استفاده از نظریه بازی ها است. مطالعه موردی شامل پروژه های BOT احداث پل های عابر پیاده در محور تهران-سمنان می باشد. با به کارگیری نظریه بازی ها و تحلیل رفتار طرفین در قالب یک بازی چانه زنی، به بررسی پیامدهای تصمیمات دولت و پیمانکار در شرایط خاتمه زودهنگام پروژه ها پرداخته و مدلی برای پیش بینی این رفتارها و نتایج اقتصادی آن ارائه شده است. داده های مورد استفاده در این پژوهش از متخصصین اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای شهر تهران و مدیران پروژه های BOT و همچنین اسناد و مدارک مرتبط استخراج شده است. مدل پیشنهادی سه ویژگی کلیدی را برای تحلیل رفتارهای طرفین ارائه می دهد و با استفاده از یک مثال کاربردی، این ویژگی ها محاسبه و تأیید شده اند. نتایج نشان می دهد که میزان غرامت و تصمیمات پیرامون آن ارتباط مستقیم با رفتار دولت و پیمانکار دارد؛ غرامت بالا می تواند به پیشنهاد متقابل دولت یا ساخت پل جدید منجر شود، اما ممکن است مذاکرات را به تأخیر بیاندازد، در حالی که غرامت پایین باعث تداوم پروژه به شکلی ناکارآمد و آسیب به منافع عمومی می شود. در نهایت، مدیریت رفتارهای پیش بینی شده در بخش دولتی و خصوصی و رسیدن به توافق در مورد غرامت، به عنوان راه حلی مناسب برای کاهش تعارضات رفتاری و حفظ منافع عمومی پیشنهاد می شود.
تحلیل میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر پیشگیری از وقوع جرائم شهری در بافت قدیم شهر کاشان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شواهد نشان می دهد که در محلات شهری،کیفیت واحدهای فیزیکی (محله) منطبق با رفتارهای اجتماعی است. بزهکاری و چگونگی برخورد با پدیده جرم و ناهنجاری های اجتماعی نیز ازجمله مسائل و مشکلات اکثر شهرهای امروز است. ازاین رو هر محله ای مشخصاتی جدا از سایر محلات شهری دارد که این مسئله در وقوع جرم و پیشگیری از آن مؤثر می باشد. هدف اصلی این پژوهش،بررسی نقش و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی در پیشگیری از وقوع جرائم شهری در بافت قدیم شهر کاشان می باشد. در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است و داده های موردنیاز توسط یک مطالعه پیمایشی از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری از جامعه نمونه و سایر داده های موردنیاز جهت استخراج چارچوب مفهومی مبانی نظری تحقیق از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و بررسی پژوهش های صورت گرفته در این حوزه گردآوری شده است که درنهایت 6 مؤلفه اصلی سرمایه اجتماعی (اعتماد، امنیت، مشارکت، آگاهی، انسجام و پیشگیری از جرم) جهت سنجش میزان تأثیرگذاری آن ها بر پیشگیری از جرائم شهری در محدوده موردمطالعه معرفی شده است. در تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر از اهالی بافت قدیم شهر کاشان جهت تکمیل پرسشنامه ها تعیین و نتایج حاصل، از روش معادلات ساختاری(SEM) و با استفاده از نرم افزارAmos تجزیه وتحلیل و اولویت بندی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که پتانسیل های سرمایه اجتماعی در پیشگیری از جرائم شهری در بافت قدیم شهر کاشان مؤثر بوده است. زیرا سطح معنی داری(P-value) برای هر دو مسیر کمتر از 05/0 بوده است. بر همین اساس با توجه به تحلیل های صورت گرفته مؤلفه اعتماد دارای بیشترین تأثیرگذاری بر پیشگیری از میزان جرم با میزان بار عاملی 0.82 و مؤلفه انسجام 0.48 با بار عاملی دارای تأثیرگذاری حداقلی می باشد.
بنچ مارکینگ واحدهای پانزده گانه خدمات شهری شهرداری اصفهان با به کارگیری تحلیل پوششی داده های تهاجمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که واحدهای خدمات شهری، نقش مؤثری نه تنها بر کیفیت زندگی شخصی شهروندان بلکه بر بهره وری و رضایت شغلی آن ها دارند، بنچ مارکینگ آن ها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. این واحدها، با ارائه خدمات و زیرساخت های ضروری، شرایطی را فراهم می آورند که شهروندان بتوانند در محیطی سالم، ایمن و مناسب به کار و زندگی بپردازند. از همین روی، سنجش و ارزیابی عملکرد این واحدها و ارائه الگو بهینه به آن ها، به منظور افزایش سطح کیفی فعالیت ها ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با به کارگیری روش ریاضی تحلیل پوششی داده های تهاجمی خروجی محور با یک ورودی و چهار خروجی به عنوان یک ابزار قوی بنچ مارکینگ، به ارزیابی عملکرد واحدهای خدمات شهری مناطق پانزده گانه شهرداری اصفهان پرداخته است. نتیجه نشان داد واحد خدمات شهری شهرداری منطقه پنج از منظر ورودی و خروجی های این پژوهش بهترین عملکرد را داشته است. در پایان بهره وری جزئی هر یک از خروجی ها محاسبه و مجدداً رتبه بندی از منظر بهره وری جزئی صورت گرفت و نتایج رتبه بندی دو روش مقایسه گردید.
تحلیل شناختی توسعه شایستگی های نیروی انسانی در راستای انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
173 - 209
حوزههای تخصصی:
هم اکنون جهان در عصر انقلاب صنعتی چهارم به سر می برد، اگرچه این عصر به سبب پیشرفت های تکنولوژیکی فرصت های بسیاری را برای بنگاه ها و سازمان ها فراهم می کند، اما با این وجود چالش های زیادی را نیز با خود به همراه دارد. یکی از این چالش ها نیاز به مجموعه شایستگی ها و مهارت های جدیدی است که به سبب تحول ماهیت مشاغل از طریق دیجتالی شدن در صنعت 4.0 رخ می دهد. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی های مورد نیاز نیروی انسانی در صنعت 4.0 و ارائه نقشه راه ارتقاء این شایستگی ها در راستای انقلاب صنعتی می باشد. در همین راستا در پژوهش حاضر ابتدا با بررسی ادبیات و مرور پیشینه پژوهش شایستگی های صنعت 4.0 و اقدامات و کارکردهای لازم جهت ارتقاء این شایستگی ها استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تاپسیس فازی شایستگی های استخراج شده اولویت بندی و در نهایت روابط بین اقدامات جهت ارتقاء شایستگی ها با استفاده از روش نقشه شناختی فازی شهودی تبیین شد. یافته های بدست آمده حاکی از آن است که شاخص تمایل مدیران و مالکان بنگاه ها برای حرکت به سمت هوشمندسازی و ایجاد کارخانه های هوشمند نسبت به سایر اقدامات از مرکزیت بیشتری برخوردار است، که در نتیجه می بایست توجه بیشتری به آن نمود. همچنین در اولویت بندی شایستگی ها مشخص شد که شایستگی مشتری مداری دارای بالاترین اولویت می باشد.
ارائه و اعتبارسنجی الگوی همسویی استراتژی های جبران خدمات منابع انسانی با راهبردهای سازمان در جهت اثربخشی شرکت بیمه ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه مدل همسویی استراتژی های جبران خدمات منابع انسانی با راهبردهای سازمان در جهت اثربخشی شرکت بیمه ایران و همچنین سنجش اعتبار آن بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی و همچنین خبرگان اجرایی آشنا به اجرا، دستورالعمل ها و بخشنامه ها در حوزه جبران خدمت بود که به روش هدفمند 13 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی را کارشناسان و رؤسا و مدیران شاغل در بیمه ایران تشکیل دادند که 138 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و در نرم افزار MAXQDA تحلیل گردید. داده های بخش کمّی نیز توسط پرسشنامه ای تدوین شده بر مبنای خروجی های بخش کیفی پژوهش جمع آوری شد و با نرم افزار Smart PLS تحلیل شدند. نتایج پژوهش مضامین نظام جذب، حفظ و نگهداشت کارکنان؛ برند بیمه ایران؛ قابلیت های اجرایی در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک؛ آموزش، پژوهش و توسعه منابع انسانی؛ استراتژی های جبران خدمات منابع انسانی؛ راهبردهای سازمان؛ محدودیت بیمه ایران با قوانین و مقررات کشوری؛ عدم کفایت میزان پرداختی های شرکت؛ اثربخشی شرکت بیمه ایران و توسعه برنامه استراتژیک شرکت را به عنوان مضامین اصلی الگوی همسویی استراتژی های جبران خدمات منابع انسانی با راهبردهای سازمان نشان داد.