مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
بیمه ایران
حوزه های تخصصی:
مروزه آموزش نیروی انسانی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر توسعه و پیشرفت جوامع صنعتی و افزایش کارآمدی کارکنان مطرح شده است . ولی قبل از آموزش باید به نکاتی همچون موضوع نیازهای آموزشی و اولیویت بندی این نیازها توجه نمود . صنعت بیمه هم از این قاعده مستثنا نیست در این مقاله سعی شده به سه سؤال درباره تشخیص مهارت ها و دانش های مورد نیاز برای ارائه بهتر خدمات توسط نمایندگان بیمه ایران ، اولویت بندی این مهارت ها و تفاوت میان آموزش های موجود و آموزش های مطلوب پاسخ داده شود .
تأثیر ابعاد کیفیت خدمات الکترونیکی بر رضایت مشتریان در تجارت الکترونیکی B2C (مورد کاوی: بیمه اینترنتی ایران و البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات علمی از کیفیت خدمات الکترونیکی به عنوان عامل حیاتی در ایجاد کسب وکار برخط یاد می شود. بدین منظور مطالعات زیادی به بررسی خدمات الکترونیکی و ارزیابی آن پرداخته اند. هدف این مقاله بررسی تأثیرات خدمات الکترونیکی بر رضایتمندی مشتریان شرکتهای بیمه ای است که به صورت برخط اقدام به فروش بیمه نامه کرده اند. بدین منظور بر اساس ادبیات پژوهش و استخراج نظر خبرگان با استفاده از روش دلفی، مدلی مشتمل بر شش بعد مربوط به کیفیت خدمات الکترونیکی طراحی شد تا تأثیر این ابعاد بر رضایت مشتریان شرکتهای بیمه (ایران و البرز) بررسی شود، سپس از طریق پیمایش برخط، یک پژوهش کمی صورت پذیرفت. برای بررسی پایایی تأیید اعتبار در این پژوهش از تحلیل عاملی استفاده شد و با استفاده از رویکرد معادلات ساختار یافته، آزمون فرضیه ها انجام پذیرفت. نتایج تحلیلی حاکی از تأثیر ابعاد سهولت استفاده، کیفیت اطلاعاتی و اطمینان بر رضایت مشتریان است. واژه های کلیدی: تجارت الکترونیکی، فروش مستقیم به مشتری،
گرایش به کارآفرینی سازمان در صنعت بیمه: تاکید بر نقش سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آنچه که برای کسب موفقیت و رسیدن به کارآفرینی سازمانی حائز اهمیت است، تنها ویژگی های فردی افراد نیست، بلکه موقعیت شبکه مرکزی فرد در سازمان و فرهنگ سازمان قوی نیز مهم است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل زمینه ای افزایش کارآفرینی سازمانی ازجمله سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی می باشد که از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد و ماهیت، علی-معلولی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان نمایندگی های شرکت سهامی بیمه ایران در قزویناست که به دلیل محدود بودن، اطلاعات موردنیاز از طریق پرسشنامه و با استفاده از روش سرشماری، جمع آوری گردید. همچنین چهار فرضیه معرفی و با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و توسط نرم افزار ایموس تحلیل شدند. بعد از ارزیابی تحلیل عاملی تاییدی و تایید برازش الگوهای اندازه گیری، نتایج آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از آن بوده است که سرمایه اجتماعی بر کارآفرینی سازمان و فرهنگ سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، فرهنگ سازمانی با تأثیرگذاری مثبت و معنادار بر کارآفرینی سازمان، نقش میانجی مثبتی را در افزایش تأثیرگذاری سرمایه اجتماعیبر کارآفرینی سازمان بر عهده دارد.ازاین رو به مدیران پیشنهاد می شود که با توسعه شبکه های رواﺑﻂ و ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی جامعه پذیری افراد در سازمان، شرایط را برای ایجاد فرهنگی مناسب برای بروز رﻓﺘﺎرهای کﺎرآﻓﺮیﻨﺎﻧﻪ تقویت نمایند.
تبیین رابطه فلات زدگی شغلی با بی تفاوتی سازمانی و تمایل خروج از خدمت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی پدیده فلات زدگی شغلی و رابطه آن با بی تفاوتی سازمانی و تمایل به خروج از خدمت کارکنان شرکت بیمه ایران است. روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر مطالعات کمی و از نوع پیمایش است. پرسشنامه های استاندارد فلات زدگی شغلی، تمایل به خروج از خدمت کارکنان و بی تفاوتی سازمانی میان ۳۵۵ نفر از کارشناسان شرکت بیمه ایران توزیع شد. به جهت گستردگی زیاد جامعه اماری و تجمع کارشناسان بیمه در دفتر مرکزی پرسشنامه در ستاد مرکزی شرکت که در تهران مستقر است توزیع شد. داده ها جمع آوری و با رگرسیون و ANOVA تحلیل گردید. برای اعتبار سازه از آزمون تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد، شاخص کفایت نمونه پرسشنامه (KMO) برای مؤلفه ی فلات زدگی شغلی، مقدار 786/0 بوده است که نشان دهنده اعتبار سازه ای مناسبی است. برای بررسی پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج به ترتیب 88%، 85 % و79% برای فلات زدگی شغلی، تمایل خروج از خدمت و بی تفاوتی بوده است. نتایج این پژوهش وجود فلات زدگی شغلی در میان کارکنان شرکت بیمه ایران را نشان می دهد، اما برخلاف انتظار این پدیده رابطه زیادی با تمایل خروج از خدمت کارکنان نداشته، اما با متغیر ""بی تفاوتی سازمانی"" رابطه قوی را نشان می دهد.
شناسایی عوامل موثر بر تبلیغات همسان در صنعت بیمه (مورد مطالعه: بیمه عمر)
حوزه های تخصصی:
تبلیغات همسان به ابزاری قدرتمند برای برقراری ارتباط با مخاطبان هدف تبدیل شده است. این شیوه آینده تبلیغات در بازاریابی دیجیتال است چرا که کاربران، تبلیغات مزاحم را می بندند یا آنها را نادیده می گیرند. لذا در این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر تبلیغات همسان در این حوزه در شرکت بیمه ایران پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام توصیفی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تبلیغات همسان و پرسشنامه نیروهای پنجگانه پورتر استفاده شده است. روایی هر دو پرسشنامه با استفاده از شاخص روایی محتوایی مورد تایید قرار گرفت. آلفای کرونباخ نیز محاسبه شده است و پایایی پرسشنامه ها نیز تایید شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل مشتریان و کارشناسان شرکت بیمه ایران است. تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد ۴۰۰ مشتری و ۱۶۰ کارشناس تعیین گردید. با استفاده از نرم افزار PLS رابطه میان متغیرها و معنادار بودن فرضیه ها بررسی شد و از آزمون همبستگی اسپیرمن برای تعیین میزان همبستگی و تاثیر گذاری متغیرها بر شاخص تبلیغات همسان استفاده شد. همچنین برای رتبه بندی میزان اهمیت متغیرها از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داده است نیروهای پنجگانه رقابتی پورتر بر تبلیغات همسان تاثیر گذار است. از نظر مشتریان ورود شرکت های جدید بیشترین اهمیت را در بین مولفه ها داشته و از نظر کارشناسان شرایط متفاوت شرکت های جدید بیشترین اهمیت را داشته اند. براساس این نتایج می توان گفت اگرچه انجام درست تبلیغات همسان کار دشواری است، اما پلتفرم ها و تکنولوژی های جدید، کار بازاریاب ها را برای استفاده از شیوه هایی که مخاطبان مناسب را در محیط های مرتبط هدف قرار می دهند، آسان تر کرده است که مدیران شرکت بیمه ایران باید از آن استفاده نمایند.
تعیین ابعاد کاربردی و سمبلیک (نمادین) برند و بررسی تأثیر آن در رفتار شهروندی برند کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی اعتماد به برند (مورد مطالعه: کارکنان بیمه ایران شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی نقش برند کاربردی و نمادین بر رفتار شهروندی برند کارکنان بیمه ایران شهر ایلام با در نظر گرفتن نقش میانجی اعتماد به برند است. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی و پیمایشی است و با توجه به سنجش روابط بین متغیرها از نوع پژوهش های هم بستگی و علّی محسوب می شود و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان بیمه ایران در سطح شهر ایلام و نمایندگی های بیمه ایران و کارکنان آن هاست. برای تعیین حجم نمونه، به علت محدود بودن، از روش سرشماری استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده و به تعداد 219 عدد توزیع و تحلیل شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS و Amos، به منظور آزمون فرضیات و صحت مدل، استفاده شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که برند کاربردی و نمادین در رفتار شهروندی برند کارکنان بیمه ایران شهر ایلام، با توجه به نقش واسط اعتماد به برند، تأثیر معناداری دارد. همچنین در این پژوهش تأثیر برند کاربردی و برند نمادین در متغیر اعتماد به برند و همچنین تأثیر متغیر اعتماد برند در متغیر رفتار شهروندی برند درحکم فرضیه های بعدی بررسی شد و نتایج نشان داد تأثیر متغیرهای برند کاربردی و نمادین در متغیر اعتماد به برند و نیز متغیر اعتماد در رفتار شهروندی برند نیز معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از داده های آماری پژوهش و آزمون این داده ها، نتایج حاصل نشان از تأیید فرضیه ها و اهداف طراحی شده در پژوهش دارند. همچنین با در نظر گرفتن فضای رقابتی شدید حاضر در بازار سازمان های خدماتی می توان نتیجه گرفت، آثار مثبت و معنادار برند کاربردی و برند نمادین و همچنین ابعاد آن ها بر رفتار شهروندی برند کارکنان بیمه ایران، این نکته مهم را در پی دارد که سازمان ها، به ویژه سازمان های خدماتی، باید توجه بیشتری به مقوله برند و طراحی برند خدماتی داشته باشند و نیز به کاربردی بودن و ویژگی های احساسی و برانگیزاننده مطلوب مشتری اهمیت بیشتری بدهند. طبقه بندی موضوعی: M39
بررسی نقش شخصیت برند بر ارزش آفرینی برند (مورد مطالعه شرکت بیمه ایران)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که ارزش ویژه برند در تدوین استراتژی کسب و کار کمک شایانی کرده و در بلندمدت به سودآوری سازمان ها منجر می شود، بنابراین، شناسایی تاثیر شخصیت برند بر ارزش آفرینی از دیدگاه مشتریان بسیار مهم است. هدف از این پژوهش بررسی نقش شخصیت برند بر ارزش آفرینی برند در شرکت بیمه ایران می باشد. جامعه آماری تحقیق را 120 نفر از مشترکان شرکت بیمه ایران در شهر تهران را در بر می گیرد. ابزار گردآوری داده در این تحقیق، پرسشنامه می باشد که از پایایی و روایی مورد نظر برخوردار می باشد. جهت آزمون فرضیه های تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی و به کمک نرم افزار Smart PLS نسخه دو، استفاده شد. یافته ها نشان داد مسئولیت پذیری برند سادگی برند و پویایی برند بر ارزش آفرینی برندتاثیر مثبت و معندار داشته است. درهمین راستا نتایج نشان داد تاثیر متغیرهای جسارت برند و هیجانی بودن برند بر ارزش آفرینی برندتاثیر معناداری نداشته است.
ارزیابی نقش بازارگرایی داخلی بر عملکرد شرکت بیمه ایران با توجه به نقش واسطه تعهد سازمانی کارکنان
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر ارزیابی نقش بازارگرایی داخلی بر عملکرد شرکت بیمه ایران با توجه به نقش واسطه تعهد سازمانی کارکنان سنجیده شده است. این تحقیق به لحاظ روش از نوع تحقیقات علی همبستگی و بر مبنای هدف، کاربردی می باشد. برای جمع آوری داده های این پژوهش، از پرسش نامه استفاده شده است که پرسش نامه ها بین مدیران ارشد و میانی شرکت بیمه ایران توزیع و پس از تکمیل، 108 مورد جمع آوری گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار LISREL انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ابعاد بازارگرایی داخلی (پرداخت پاداش، توسعه کارکنان وچشم انداز سازمانی) بر عملکرد شرکت تاثیر مثبت و معنا دارد. به علاوه تعهد سازمانی در تاثیر گذاری بازارگرایی داخلی بر عملکرد شرکت نقش تعدیلی مطلوبی دارد.
بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر تقاضای بیمه عمر (مطالعه موردی : بیمه ایران)
حوزه های تخصصی:
بیمه ی عمر به عنوان ابزاری برای سرمایه گذاری و همچنین، به منظور غلبه بر مشکلات ناشی از مرگ سرپرست خانواده و پیری و کهولت است. در بسیاری از کشورها با بیمه های عمر، منبع مالی عظیمی درکل جامعه از حق بیمه های گرفته شده به دست می آید که میتوان برای توسعه ی خود صنعت بیمه و یا دیگر بخش ها و خدمات رسانی بیشتر استفاده کرد . با وجود پیشرفت همه جانبه ی این بیمه در کشورهای توسعه یافته و حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه، محصولات بیمه ی عمر که نیاز مبرم زندگی امروز است، در سبد مصرفی خانواده های ایرانی جایگاه مطمئنی به دست نیاورده است. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر تقاضای بیمه عمر در بیمه ایران می باشد. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی- کاربردی بوده و مبتنی بر روش های مدل سازی معادلات ساختاری در حالت زمینه یابی است. داده های موردنیاز، از طریق پرسشنامه عوامل اجتماعی و اقتصادی از نمونه ای 384 نفری از مشتریان بیمه ایران می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری گردید. ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی، پایایی مناسبی را برای پرسشنامه نشان داد. آزمون مدل مفهومی با روش حداقل مربعات جزیی و آزمون همبستگی متغیرها و با به بکارگیری نرم افزار SMART-PLS انجام شد. چندین یافته مهم مشاهده شده است. میزان تمایل به تقاضای بیمه عمر بر عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار است. عوامل اقتصادی بر میزان درآمد پایین، قابل مقایسه بودن بیمه عمر سنتی با سایر فعالیت های سرمایه گذاری و میزان تمایل به تقاضای بیم عمر موثر است و عوامل اجتماعی بر عدم فرهنگ سازی از طریق رسانه های اجتماعی و ناآشنایی مردم با بیمه های عمر تاثیر معنی داری دارد.
تحلیلی بر سایش اجتماعی و اهمال کاری در زندگی سازمانی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
86 - 100
حوزه های تخصصی:
امروزه از پدیده ی سایش اجتماعی به عنوان یکی از معضلات و زوایای تاریک زندگی سازمانی که ناشی از تعاملات مستمر و اجباری سازمانی است، یاد می شود. با توجه به اینکه سایش اجتماعی یک معضل سازمانی با تبعات جبران ناپذیر است و موجب کاهش ظرفیت سازمانی و عدم توسعه منابع انسانی می گردد، این پژوهش در راستای مساعدت به مدیران سازمان و برای کاهش اثرات منفی سایش اجتماعی صورت پذیرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سایش اجتماعی بر اهمال کاری کارکنان است. در راستای هدف مزبور، سه فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی مطرح شد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی–کاربردی است و برای سنجش متغیر سایش اجتماعی از پرسشنامه دافی و همکاران (2002) و برای سنجش متغیر اهمال کاری از پرسشنامه تدوین شده توسط شوازر و دیل (2000) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان و نمایندگی های بیمه ایران استان کرمانشاه هستند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون t مستقل و مدل یابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS انجام شد. نتایج نشان داد که بین سایش اجتماعی کارکنان و اهمال کاری ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد، هم چنین بین زنان و مردان در میزان اهمال کاری و سایش اجتماعی اختلاف معنی دار وجود دارد. نتایج پژوهش به مدیران سازمان در جهت درک بهتر از سایش اجتماعی و سیاستگذاری صحیح در راستای کاهش تبعات منفی آن، به خصوص پیشگیری از گسترش اهمال کاری در بین کارکنان، یاری می رساند.
تبیین ریزش بیمه گذاران بیمه ایران با تاکید بر مولفه های شناختی و رفتاری
حوزه های تخصصی:
ریزش بیمه گذاران یکی از مهمترین شاخص هایی است که در صنعت بیمه از اهمیت ویژه ای برخودار است. در پژوهش های مختلف عوامل فراوانی به عنوان عوامل موثر بر ریزش بیمه گذار مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما هدف اصلی این پژوهش تبیین ریزش بیمه گذاران بیمه ایران با تاکید بر مولفه های شناختی و رفتاری است. این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی، بر حسب گردآوری داده نیز توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش بیمه گذاران بیمه ایران در استان گیلان بود و روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع غیراحتمالی در دسترس است که تعداد 352 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش نیز پرسشنامه است که از طریق بررسی روایی و پایایی مورد تایید قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل در بخش حداقل مربعات جزیی از نرم افزار Smart PLS و برای رتبه بندی عوامل موثر بر ریزش مشتریان از تکنیک تاپسیس استفاده شد که در این بخش از نرم افزار Topsis Solver استفاده شده است. نتیجه آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که متغیرهای حجم خرید بیمه گذار، عادات و سرشت بیمه گذار، واکنش عاطفی بیمه گذار و سابقه خرید بیمه گذار بر ریزش مشتریان تاثیر منفی و معنی داری دارند و تاثیر مصرف گرایی بیمه گذار و ارزیابی شناختی بیمه گذار بر ریزش مشتریان مورد تایید قرار نگرفته است. در بررسی فرضیه های تعدیل گری نیز همین دو فرضیه مورد تایید قرار نگرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده برای کاهش ریزش مشتریان، سیاستگذاران و بازاریابان بیمه ایران باید به تقویت حجم خرید، تقویت عادات و سرشت بیمه گذار در راستای خرید، تقویت واکنش عاطفی بیمه گذار و سابقه ی خرید بیمه گذاران توجه ویژه ای نمایند.
طراحی مدل ارتقای ارزش برند بیمه ایران مبتنی بر اقدامات مؤثر کنترلی و کاهش دهندۀ رفتارهای انحرافی مخرب کارکنان به روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
101 - 122
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: برندها همواره تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی هستند که در ارتقای ارزش آنها نقش اساسی ایفا می کنند. عوامل رفتاری کارکنان سطوح مختلف از عالی تا عملیاتی از جمله عوامل درون سازمانی محسوب می شوند که بر ارزش برند تأثیر دارند. زیرا اگر رفتارها مثبت باشند، منجر به ارتقای ارزش برند؛ اما اگر منفی و انحرافی باشند، برای شرکت ها در محیط بسیار رقابتی، به ویژه بنگاه های اقتصادی دولتی تهدید محسوب می شوند؛ در چنین شرایطی به کارگیری اقداماتی در راستای کنترل و کاهش رفتارهای انحرافی ضروری به نظر می ر سید. بنابراین هدف پژوهش، طراحی مدل ارتقای ارزش برند بیمه ایران به عنوان یکی از بنگاه های اقتصادیِ دولتی از طریق کاربست اقدامات مختلف در نظر گرفته شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی-کاربردی و به لحاظ روش، آمیخته است. جامعه آماری پژوهش تمامی خبرگان اعم از مدیران رده بالا، سرپرستان شعب و نمایندگی های بیمه ایران در استان های شمالی کشور از جمله گیلان، مازندران و گلستان در نظر گرفته شد. در بخش کیفی، از روش کیفی فراترکیب و روش هفت مرحله ای سندلوسکی و همکاران (2007) به منظور احصای اقدامات مؤثر بهره گرفته شد؛ سپس به منظور تعیین مؤثرترین اقدامات از دیدگاه خبرگان بیمه ایران از روش دومرحله ای دلفی– فازی استفاده شد. در بخش کمّی نیز به منظور اعتبارسنجی و آزمون مدل از روش حداقل مربعات جزئی بهره گرفته شد. حجم نمونه در بخش دلفی– فازی 30 نفر خبره بود و در بخش کمّی، 340 پرسش نامه به روش نمونه گیری غیراحتمالی سهمیه ای بین کارشناسان بیمه سه استان شمالی توزیع شد. یافته ها: ابتدا با بهره گیری از روش کیفی فراترکیب، اقدامات مؤثر برای کنترل و کاهش رفتارهای انحرافی احصا و با روش تحلیل مضمون 51 اقدام در 4 دسته کدگذاری شد؛ سپس با روش دلفی– فازی و توزیع فرم های نظرسنجی بین 30 نفر از خبرگان بیمه ایران در 3 استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان، 39 اقدام با اعداد قطعی بالای 7/0 در 4 دسته نهایی و مدل ساختاری برای بررسی تأثیر اقدامات بر ارزش برند طراحی شد. در بخش کمی، پرسش نامه ای حاوی 51 سؤال به روش نمونه گیری سهمیه ای بین 340 نفر از کارکنان شعب و نمایندگی های بیمه ایران در سه استان توزیع و گردآوری شد. نتایج برازش مدل ساختاری نشان داد که مدل با شاخص نیکویی برازش معادل 52/0، از برازش قوی برخوردار است. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اقدامات ساختاری و سازمانی با ضریب مسیر 79/0 بیشترین تأثیر را بر ارزش برند دارند. نتیجه گیری: در این پژوهش مشخص شد که یکی از مهم ترین دغدغه های مدیران بنگاه های اقتصادی دولتی در بازار به شدت رقابتی، کاربست اقداماتی مؤثر در راستای کنترل و کاهش انحرافی کارکنان است تا در محدوده منطقی و سازنده ای قرار گیرند، در غیر این صورت، اعتبار و ارزش برندشان خدشه دار می شود. بنابراین برای کنترل و کاهش این گونه رفتارهای مخرب باید پیشنهادهای پژوهش مورد توجه قرار گیرد.