مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
میراث مشترک
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۲
267 - 291
حوزه های تخصصی:
حقوق جهانی ارتباطات یک حقوق فراملّی است، بدین صورت که بخش اعظم آن خارج از حیطه دولت ها تهیه و تدوین می شود و اساساً درپی هماهنگ سازی است نه یکسان سازی. این مقاله می کوشد به این سئوال ها پاسخ دهد که حقوق جهانی ارتباطات چگونه بر حقوق ملّی و سرزمینی کشورها تأثیر گذاشته و می گذارد؟ دولت ها در برابر تأثیرها و پیامدهای آن چه تصمیم هایی می گیرند؟ چه اقدام هایی انجام می دهند و اصولاً مقاومت در برابر حقوق جهانی ارتباطات چگونه صورت می گیرد و اگر مقاومتی مشاهده می شود، بر پایه چه منطق و استدلالی است؟ نتایج به دست آمده از این تحقیق بیانگر آن است که پدیده جهانی شدن و شکل گیری هنجارهای حقوق جهانی، بر نظام های حقوقی تأثیرهایی داشته است. به عبارت دیگر، جهانی شدن، سیستم های حقوقی را در مقابل نفوذ هنجارهای خارجی آسیب پذیر ساخته و توان مقابله و مقاومت آن ها را در مقابل این پدیده ضعیف کرده است. همچنین، جهانی شدن سیستم های حقوقی را به رقابت با یکدیگر واداشته است، به طوری که تفاوت ها، تشابهات، نقاط قوت و نقاط ضعف هریک را نمایان کرده و باعث شده است تا دولت ها، به جای مقابله با این پدیده، به هماهنگی سیستم های حقوقی خود با آن تن بدهند.
برداشت یک جانبه از میادین مشترک نفت و گاز در پرتو حقوق بین الملل با تأکید بر میدان مشترک پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
51 - 84
حوزه های تخصصی:
منابع نفت و گاز برخلاف معادن جامد که به آسانی و براساس خطوط مرزی تعیین شده بین کشورها تقسیم شدنی اند، به دلیل ویژگی سیال بودن، مهاجرپذیرند و با ایجاد هرگونه مسیر برون رفت از مخزن از آن خارج می شوند. با توجه به این ویژگی است که چنان که هر دولتی در قلمرو سرزمینی خود در مناطق مرزی مبادرت به بهره برداری از میادین مشترک نفت و گاز کند، می تواند موجب حرکت سیال درجا به خصوص گاز در کل مخزن و سبب حرکت و مهاجرت تمام یا بخش قابل ملاحظه ای از ذخایر موجود در قلمرو سرزمینی کشور مجاور به سمت خود شود. براساس اصول و قواعد بین المللی دولت ها در برداشت بی ضابطه و غیرمنصفانه از میادین مشترک مسئول اند و نمی توانند به حقوق حاکمه دولت مجاور تعدی کنند. غرامت رعایت نکردن حقوق دولت های مجاور در میادین مشترک قابل محاسبه و حسب مورد قابل مطالبه است. حسب برخی قرائن و مدارک، در میدان مشترک پارس جنوبی به قلمرو مرزی و حقوق ایران تعدی شده و دولت قطر ضامن جبران خسارات وارده به حقوق شناخته شده جمهوری اسلامی ایران است.
نقش فرهنگ و زَربَفت ایرانی در نام گذاری جاده ابریشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «جاده ابریشم» را برای نخستین بار در سال 1876م (1292ق/1254ش)، جغرافی دان و سیاحی آلمانی و در طی سفری به چین به کار برد. ریشتهوفن شبکه ی گسترده ای از جاده های پیونددهنده ی آسیا و اروپا، از دریای چین تا آسیای مرکزی و غربی و به ویژه فلات ایران، و آناتولی تا سواحل مدیترانه را به این نام نامید. این نام گذاری از شرایط و عواملی چند در آن زمان متأثر بود و این مقاله ضمن بررسی پیشینه ی این نام گذاری، این پرسش را براساس تبیین داده های تاریخی و ادبی، مورد کاوش قرار داده است: فرهنگ و هنر ایرانی، از جمله زَربَفت تولیدشده در آسیای مرکزی و ایران، در نهادنِ نام «جاده ابریشم» بر شبکه ی جاده های کهن تجاری و فرهنگی، چه نقشی داشته است؟ درباره ی نقش ایران و فرهنگ و تمدن آن در جاده ها، تعاملات فرهنگی، میراث مشترک جوامع کناره ی جاده ها پژوهش های بسیاری انجام شده است، اما نقش فرهنگ، تاریخ، هنر و میراث ایرانی در نام گذاری «جاده ابریشم» تاکنون مورد توجه و پژوهش قرار نگرفته است. پژوهشگران بدون توجه به زمانه ی این نام گذاری و علل مؤثر در به کاربردن نام جاده ابریشم در سده ی 19 میلادی، آن را به فرهنگ و تاریخ و نقش ابریشم چینی، و تجارت ابریشم چین منتسب می کنند؛ اما در مقاله ی حاضر نقش ایران و فرهنگ ایرانی در این نام گذاری بررسی شده است.
واکاوی نقش اشتراکات نسخه های خطّی اسلامی در تقویت و تحکیم روابط ایران و عراق به عنوان تمدن و میراث مکتوب مشترک دینی، فرهنگی، علمی و هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، هنری، اخلاقی، عرفانی و معنوی نسخه های خطّی، بهترین ابزار گفتگو و ارتباط میان ادیان و ملّت ها و بستری برای انتقال و تبادل دانش بشری است. کشورهای ایران و عراق دارای نسخه های خطّی مشترکی هستند که دستاورد و میراث تاریخ، فرهنگ، علم و هنر مشترک چند صدساله این دو کشور است که در جامعه معرفتی امروز می تواند فرایند توسعه و رشد را سرعت بخشد و ابزاری برای تقویت و تحکیم ارتباط و همکاری دانایی محور قرار گیرد _ که بیانگر ضرورت و اهمیت این پژوهش است. روش: در این پژوهش میزان اشتراکات نسخه های خطّی موجود در ایران و عراق با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیفی، بررسی شده است. یافته ها: از نظر فراوانی، عراق و ایران جزءِ پنج کشور مهمّ جهان هستند و دانشمندان و کاتبان ایران و عراق سهم چشمگیری در محلّ تألیف و استنساخ نسخه های خطّی دو کشور دارند. همچنین، زبان عربی و موضوع دین در هر دو کشور بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است که مهم ترین وجه اشتراک و کانال ارتباطی شمرده می شود. نتیجه گیری: برنامه های مشترک اطلاع رسانی و پژوهشی درباره آثار نفیس و کهن دو کشور و مبادله دیجیتالیِ نسخه های خطّی توسط کتابخانه های مهم و فعال دو کشور، می تواند نقش مهمی در توسعه، تقویت و تحکیم روابط علمی، فرهنگی، دینی و هنری داشته باشد.
نقش حقوق بین الملل در توسعه پایدار محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط زیست امانت مشترک و از مصادیق نسل سوم حقوق بشر است، لذا محقق ناگزیر از پرداختن به مباحث حقوق بین الملل، توسعه پایدار محیط زیست، و آثار سوء مصرف انرژی های فسیلی است که می بایست مفهوم محیط زیست از مفهوم نرم خارج و به صورت حقوق سخت و یک اصل کلی حقوق بین الملل تبدیل شود، چنان چه می شود رد پای ایجاد عرف بین الملل را در زمینه حفظ محیط زیست دید، این واقعیت که مسیر توسعه فرا روی جهانیان، لزوم استفاده از انرژی بیشتر و احتمال آلودگی محیط زیست را دارد، بخش اعظم ذهن دانشمندان را به خود اختصاص داده و روابط پیچیده اجتماعی و نوع رفتار و تعامل انسان و محیط و آثار منفی دخالت انسان در نظم طبیعی، ضرورت حاکمیت قوانین و تضمین اجرای آن را می طلبد و این موضوع هم در جوامع توسعه یافته و هم در حال توسعه صادق است .محیط زیست موضوعی است که امروزه دیگر بصورت جزیره ای نمی توان در مورد آن بحث و عمل کرد.محیط زیست موضوعی است که امروزه دیگر بصورت جزیره ای نمی توان در مورد آن بحث و عمل کرد.
تبیین مؤلفه های شکل دهنده کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان (۱۹۷۲) در بستر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
215 - 236
حوزه های تخصصی:
کنوانسیون میراث جهانی 1972 یکی از مهم ترین ابزار بین المللی حفاظت، شناسایی و مدیریت میراث مشترک بشریت است. این کنوانسیون نتیجه سال ها تلاش در عرصه بین المللی برای حفاظت از میراث مشترک بشریت است. از همین رو می توان گفت این کنوانسیون در بستر زمانی تحت تأثیر مؤلفه های مشخصی بوده که در نهایت منتج به شکل گیری آن شده است؛ مؤلفه هایی که شناخت آن ها به درک حقیقت کنوانسیون و سرانجام، سوگیری صحیح در اتخاذ سیاست مناسب در مورد آن کمک می کند. در مقاله حاضر سعی شده است تا با بررسی توصیفی تاریخی وقایع مرتبط با شکل گیری کنوانسیون میراث جهانی در سه مقطع زمانی (ابتدای قرن 20 تا شکل گیری جنگ جهانی اول، جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم و بازه زمانی بعد از جنگ جهانی دوم تا شکل گیری کنوانسیون میراث جهانی در سال 1972) مؤلفه های مؤثر در شکل گیری آن شناسایی و تبیین شود. یافته ها نشان می دهد که محور همه تلاش های منتج به شکل گیری کنوانسیون، حفاظت از میراث مشترک بشریت بوده است که در قلب این تلاش ها، شناسایی این میراث قرار داشته و این شناسایی آثار در بستر زمانی تحت تأثیر سه عامل تهدیدها، تعریف میراث و پیوند میراث فرهنگی و طبیعی قرار داشته است. همچنین بررسی های تاریخی نشان می دهد حفاظت از این میراث مشترک تابع سه مؤلفه بوده است؛ ساختارهای حفاظتی داخلی کشورها ( اعم از قوانین و نهادها)، ارگان های بین المللی مرتبط با حفاظت و حمایت های بین المللی از آثار.
همگرایی فرهنگی و بازتعریف هویت مشترک در سازمان همکاری اقتصادی (اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکو خاطره گم شده هزاران سال هم زیستی ساکنان «قلب زمین» است. با شکل گیری سازمان همکاری اقتصادی، امیدهای فراوانی برای احیای امپراتوری های پرشکوه این جغرافیا در طول تاریخ، زنده شد. توان نهفته اکو برای تبدیل شدن به یک سازمان منطقه ای بر کسی پوشیده نیست. اما پس از حدود چهار دهه فعالیت، اکو به جایگاه تعیین شده نرسیده است. اینکه «چرا سازمان همکاری اقتصادی (اکو) پس از چهار دهه، به اتحادیه ای قدرتمند تبدیل نشده است؟» پرسشی است که در این نوشتار در پی پاسخ به آن هستیم. در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که «اکو برای تبدیل شدن به یک اتحادیه به بازتعریف هویت مشترک با واکاوی در ریشه ها، پیوندها و زمینه های فرهنگی خود نیاز دارد». یافته های نویسندگان نشان می دهد که هویت، ثابت و یکنواخت نیست. هویت اولیه سازمان های منطقه ای با هدف های ویژه ای شکل می گیرند. با مرور زمان و در اثر تحولات محیط بین الملل یا تغییرهای منافع ملی و به دنبال آن سیاست خارجی کشورهای عضو، هویت سازمان ها و اتحادیه های منطقه ای تغییر می کند. بنیانگذاران اکو پیش تر با هدف های سیاسی و امنیتی، همکاری های منطقه ای را تجربه کرده بودند. کشورهای عضو در جریان تحولات ساختاری و نهادی همکاری های خود، هدف های اقتصادی را بیشتر مورد توجه قرار دادند. این سازمان توان زیادی در گسترش همکاری های فرهنگی دارد. در این نوشتار با کمک مفهوم فرهنگ، بازتعریف هویت مشترک اکو را بررسی می کنیم. نظریه برساخته گرایی به عنوان چارچوب نظری، هدایتگر روند این پژوهش است. روش این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر اساس مطالعه موردی است. شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و با استفاده از اینترنت است.