مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
انقلاب ایران
حوزه های تخصصی:
"تکنیک «تحلیل کیفی تطبیقی» که مبتنی بر «جبر بولی» یا بسطِ بولی منطق مقایسه اسمی استوارت میل است، روش شناسی ضمنی و تلویحیِ تحقیقات تطبیقی- تاریخی است. با استفاده از این تکنیک تحلیل گران می توانند به وارسی ترکیب های متفاوت از تبیین کننده ها، به مثابه علل یک نتیجه (معلول) واحد بپردازند. تکنیک جبر بولی در تحلیل تطبیقی- تاریخی نیز ابزاری سودمند برای تحلیل مجموعه داده هایی با N متوسط(10 تا 50 مورد) است.
در مقاله حاضر، ابتدا، ویژگی های اصلی جبر بولی برای استفاده از تکنیک تحلیل کیفی تطبیقی در علوم اجتماعی توصیف شده است. سپس، کاربرد تحلیل بولی یا تکنیک تحلیل کیفی تطبیقی توسط جان فوران در تحلیل تطبیقی انقلاب ایران تشریح شده است. فوران به عنوان مهم ترین پژوهشگر تطبیقی انقلاب ایران در سه اثر خویش برای پاسخ به پرسش های مختلفی از جبر بولی یا تکنیک تحلیل کیفی تطبیقی استفاده نموده است که در این مقاله تلاش گردیده نتایج هر سه مطالعه وی از حیث روش شناسی بولی، مورد کنکاش و وارسی تفصیلی قرار گیرد.
"
ایران از زبان وزیر مختار فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادداشتهای اوژن اوبن، دوره سلطنت دو تن از پادشاهان قاجار را در بر می گیرد. وی به توصیف اندیشه ایرانی در چارچوب انقلاب ایران[ مشروطیت] می پردازد که 117 سال بعد از انقلاب فرانسه روی داده است.
آیا انقلاب ها را می توان پیش بینی و علل شان را درک کرد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۶ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران یکی از انقلاب های اجتماعی است که در سال 1357/1979 رخ داده است و تاکنون توسط محققان داخلی و خارجی از زوایای مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نوشتار حاضر که توسط خانم نیکی کدی در این زمینه نوشته شده، درصدد است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که آیا انقلاب اسلامی ایران، پیش بینی آن امکان پذیر بود؟ و به بیان دیگر اگر اعضای سفارت، عناصر اطلاعاتی بومی را کنار نگذاشته و با تعداد بیشتری از مردم تماس برقرار می کردند آیا بازهم رفتار آنها و به تبع آن، انقلاب ایران پیش بینی پذیر بود؟ ایران چه تفاوتی با دیگر کشورهای اسلامی داشت؟
نقش و عملکرد دین در « وضعیت انقلابی » بررسی تطبیقی انقلاب فرانسه و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین در ((وضعیت انقلابی)) موضوع مطالعه ای است که در آن نقش و عملکرد دین در دو تجربه انقلابی فرانسه و ایران مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. مروری گذرا بر زمینه ها و روند شکل گیری انقلاب 1789 فرانسه و جریانات و حوادث متعاقب آن نشان می دهد که کلیسای کاتولیک و باور مسیحی به عنوان یکی از اجزای برپا دارنده نظام حاکم و حافظ وضع موجود مورد تعرض و ادبار انقلابیون قرار داشت. به بیان دیگر، مسیحیت نه تنها هیچ نقشی در فرایند بسیج انقلابی فرانسه بازی نکرد، بلکه در مرحله رادیکالیزه شدن انقلاب بعضا مواضع ضد بسیج نیز به خود گرفت.همین مساله در انقلاب ایران صورت کاملا متفاوتی یافت؛ تا جایی که دین با احراز موقعیت ایدئولوژیک توانست رهبری و سازماندهی بسیج انقلابی را نیز به عهده بگیرد و تجربه جدیدی را در سلسله انقلابات به ثبت برساند. از بررسی تطبیقی تجربه انقلابی فرانسه و ایران چنین به دست می آید که به جز عوامل و شرایط ساختاری تاثیر گذار، تفاوت های این دو انقلاب را اولا در تمایزات آموزه ای اسلام و مسیحیت و ثانیا در عملکرد گذشته و مواضع سیاسی- اجتماعی همان وقت متولیان این دو دین باید جست.
دلالت ابطالی انقلاب ایران برای نظریه انقلاب اسکاکپول
حوزه های تخصصی:
اسکاکپول در مقام «نظریه آزمایی» با استفاده از تحلیل تاریخی ـ تطبیقی و به کارگیری روشهای استقرای حذفی توافق و اختلاف جان استوارت میل ضمن اثبات درستی تئوری خویش، مدعی شد که فرضیات نظری تئوری پردازان اصلی انقلاب (مارکس، گار، تیلی، اسملسر و جانسون) را رد نموده است. مقاله حاضر با به کارگیری همان منطق و روش شناسی به کار گرفته شده توسط اسکاکپول، یعنی دستگاه استقرای حذفی میل، مورد انقلاب اجتماعی ایران به موردهای قبلی مطالعه وی اضافه گردید تا مشخص شود حضور این مورد جدید ــ که موردی مناسب و مشمول قلمرو مضمونی تئوری اسکاکپول محسوب می شود ــ چه دلالت آزمونی برای تئوری انقلاب وی خواهد داشت.
تاثیر ماهیت انقلابیان بر ضعف دستگاه سرکوب رژیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر نویسنده، رهبران انقلابی با استفاده از سردرگمی ارتش در جریان انقلاب و با بیان های خویش، زمینه را برای جذب و پیوستن ارتش به انقلابیون فراهم ساختند. روابط دیپلماتیک بین سران ارتش و انقلابیون نیز منجر به تغییر گفتمان در زمینه حل بحران شد و سران ارتش و فرماندهان را به صورت روانی متقاعد کرد که راه حل بحران از طریق گفتمان سیاسی است، نه گفتمان نظامی.
فرهنگ شهادت و روحیه شهادت طلبی نیز، استفاد از راه کار کشتار را در درازمدت ناکارآمد ساخت و مراسم چهلم و عزاداری (ناشی از کشته شدن هر یک از انقلابیون)، بسیج سیاسی را در سطح وسیع تری ممکن ساخت و آن را به سایر شهرها تسری داد. لذا سران ارتش و فرماندهان رژیم شاه با آگاهی از این امر، کشتار بیشتر را محدود کردند.
بررسی پیامدهای سیاسی اصلاحات ارضی در ایران و تاثیر آن بر ساختار سیاسی دهه 50 خورشیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اقتصادی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد کشاورزی مالکیت زمین و اجاره داری،اصلاحات ارضی،استفاده از زمین
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی توسعه پایدار روستایی
این پژوهش،بررسی کیفی و در حوزه جامعه شناسی تاریخی است. تاریخ گونه ای از شناخت و آگاهی است که همواره تحت تاثیر حاکمان و نخبگان قدرت بوده است. جامعه شناسی تاریخی می کوشد تا آنچه رخ داده است را به دور از هرگونه تعصب و تعلق خاطر بررسی کند، تا شاید بتواند به کنه وقایع پی ببرد و با ارایه تحلیلی از پیامدها، بتواند شناختی منطبق بر واقعیت از پاره های عینی و ذهنی بدست آورد. در همین راستا، پژوهش حاضر به بررسی رخدادهای حاصل از برنامه اصلاحات ارضی شاه که در قالب انقلاب سفید انجام گرفت با تمرکز بر تاثیرات آن در دهه 50 خورشیدی پرداخته است. داده های مورد نیاز در این پژوهش با روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری گردیده است و تلاش شده است با بهره گیری از فن مصاحبه و گفتگو، تحلیل دقیقتری از آنچه رخ داده است، بدست آید. ذهنیت و عینیت های مطرح شده در بررسی پیامدهای سیاسی اصلاحات ارضی در ایران و تاثیر آن بر ساختار سیاسی دهه 50 خورشیدی و برآیندهای حاصل از آنها، بر اساس مدل عام(تحلیلی) دیالکتیکی استخراج گردیده و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته اند. شکل گیری جنبش های رادیکال مخالف حکومت اعم از مذهبی و غیر مذهبی و ایجاد چالش در جامعه به خاطر مرحله گذار از سنت به مدرنیسم از برآیندهای مدل تحلیلی بکار رفته شده در این پژوهش بوده و نتیجه بدست آمده از این تحقیق نشان دهنده تاثیر بالای اصلاحات ارضی بر تغییر ساختار سیاسی در دهه 50 خورشیدی و شکل گیری انقلاب 57 در ایران است.
بررسی تبیین های پیش بینیناپذیری انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیة نظریه پردازان و محققان حوزة انقلاب در این نکته اتفاق نظر داشته اند که وقوع انقلاب در ایران، تقریباً همة ناظران را، از ژورنالیست ها و دیپلمات ها گرفته تا اندیشمندان ایرانی و دانش پژوهان حوزة انقلاب و جنبش های اجتماعی، به تحیّر افکند. بر این اساس، پرسشی مهم شکل می گیرد که چرا انقلاب اسلامی ایران موجب تحیّر و شگفت زدگی همة افراد- شامل بازیگران کلیدی، ناظران خبره و مطلع منطقه ای، و متخصصان انقلاب در علوم اجتماعی و سیاسی- شد؟ در پاسخ به این پرسش برخی دانشمندان علوم اجتماعی و سیاسی تبیین هایی را ارائه داده و استدلال هایی را اقامه نموده اند تا روشن نمایند که چرا انقلاب ایران را هیچ کس پیش بینی نکرد. در این مقاله، تلاش گردیده که سه تبیین اصلی در خصوص غیرمترقبه بودن انقلاب ایران تشریح شود. هر یک از این تبیین ها استدلالشان را عمدتاً روی یک عامل کلیدی بنا نموده و بر اساس آن، مدلی تبیینی برای این شگفت زدگی ارائه کرده اند: تحریف ترجیح(تیمور کوران)، آشوبناکی فرآیند انقلاب(نیکی کدی)، و سردرگمی(چارلز کورزمن). چگونگی ساخت هر یک از این تبیین ها توسط دانش پژوهان مزبور به طور مبسوط مورد بحث قرار گرفته است.
ناهماهنگی در سیاست سرکوب و سازش و فروپاشی دستگاه سرکوب رژیم شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357ش در شرایطی به پیروزی رسید که در کشور حکومت چندگانه ایجاد شده بود و گروه های مختلفی می توانستند حکومت جامعه را به دست گیرند. ارتش شاهنشاهی یکی از گروه هایی بود که فرصت تسلط بر اوضاع متشنج آن زمان را داشت؛ ولی آنچه رخ داد، اعلان بی طرفی آن در کشمکش های انقلابی بود. یکی از عوامل شکست ارتش پهلوی، ناهماهنگی در سیاست سرکوب و سازش بود که در چگونگی مقابله و مبارزه آن ها با انقلابیون نمودار شد. به نظر نویسنده، چینش و ترکیب سیاست سرکوب و سازش در مواجهه با انقلابیون زمینه فروپاشی دستگاه سرکوب را فراهم کرد. ناهماهنگی در سیاست سرکوب و سازش از یک سو موجب شد زندانیان سیاسی آزاد شوند؛ درنتیجه چنین روشی رژیم نتوانست در مرحله بعدی انقلابیون را دست گیر کند؛ از سوی دیگر سازش های دولت های اخیر شاه (شریف امامی و بختیار) به بازداشت نیروهای سرکوبگر و حتی انحلال ساواک (3 بهمن 1357) منجر شد که درنهایت، موجب اختلاف در صفوف فرمان دهان ارتش برای کنترل و سرکوب انقلابیون و به هم خوردن تعادل نیروها به نفع انقلابیون شد.
آزادی و دینداری از دیدگاه میشل فوکو، با تأکید بر نوشته های او درباره انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین سؤالاتی که ذهن پژوهشگران فوکو را درگیر کرده، این است که آیا نظریات او درباره قدرت موقعیتی برای اعمال آزادی و شورش فراهم می کند. همچنین در پی این سؤال یکی از معماهای پیش روی پژوهشگران این بوده است که مواضع او درباره انقلاب ایران چگونه با مواضعی که درباره آزادی و قدرت داشته است، سازگاری می یابد. در این مقاله به بررسی نقش آزادی و سوژگی در آثار فوکو با تأکید بر انقلاب ایران خواهیم پرداخت. از نظر وی در موقعیتی که قدرت در همه جا نفوذ یافته است، یک امکان مهم برای اِعمال فاعلیت (سوژگی) «تمرین های معنوی» است – یعنی یک مجموعه از فعالیت ها که در جهت خودسازی انجام می گیرد. انقلاب ایران یک نمونه از این نوع سوژگی را به نمایش می گذاشت، زیرا بسیاری از انقلابیون همزمان به خودسازی درونی و ایجاد تحول بیرونی می پرداختند. فوکو باور داشت که تشیع انقلابی به دلیل وجود رویکردهای باطنی امکان اِعمال آزادی را فراهم می کند. البته چنین ترکیبی از آنجا که در مقوله های ذهنی غربی نمی گنجید، برای ایشان قابل هضم نبود.
نقش دین در انقلاب ایران و فرانسه
حوزه های تخصصی:
دین پدیده ای اجتماعی است که ترکیب آن با حکومت در طول تاریخ جلوه های متنوعی داشته واشکال و قالب های متعددی به خود گرفته است. نقش و عملکرد دین در انقلاب فرانسه و ایران بسیار مؤثر و البته متفاوت بوده است؛ به طوری که ما به این نقطه تعارض برمی خوریم که دین در فرانسه کنار نهاده شده و جدایی دین از سیاست مطرح می شود، اما در ایران، انقلاب مبنایی دینی دارد. براساس نظریة وبر، در فرانسه، قرائت جدیدی از دین، مشروعیت حکومت مبتنی بر قرائت سنتی از دین را زیر سؤال برد و منجر به وقوع انقلاب شد؛ به طوری که شاهد رانده شدن دین به عرصة خصوصی زندگی و جدایی از عرصة سیاست و حکومت هستیم. درانقلاب ایران نیز، براساس نظریة دورکیم و مارکس، می توان گفت که رفع توهم زایی، انسجام، و همبستگی حاصل شده از دین توانست ائتلافی همه جانبه را بر علیه حکومت دین ستیز شکل دهد و بنای حکومت را براساس دین پایه ریزی کند.
فرصت نهادی یا فرصت تصوری؟ معرفی و بررسی انتقادی رهیافت تبیینی کورزمن به انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله معرفی و نقد یکی از بدیع ترین تبیین ها از انقلاب اسلامی ایران توسط کورزمن[1]جامعه شناس غربی بوده است. نقطه عزیمت کار او ایضاح و نقادی یکی از نحله های اصلی تئوری های انقلاب، موسوم به ""تحلیل توکویلی"" از انقلاب هاست که بر اساس آن، زمانی که فرصت های نهادی و ساختاری (مثلاً شکنندگی و آسیب پذیری دولت در قبال فشار سیاسی مردمی) با فرصت های ادراک شده (آگاهی عموم از فرصت های موجود برای اعتراض موفقیت آمیز) انطباق پیدا کنند، وقوع انقلاب ها محتمل می شوند؛ و در واقع وقوع انقلاب بر اساس چنین انطباقی تبیین می شود. اما کورزمن نشان می دهد که این هم سویی ممکن است همیشه رخ ندهد.؛ کما اینکه به اعتقاد برخی صاحب نظران در مورد انقلاب اسلامی چنین اتفاقی نیافتاد و تصور مردم از توانایی های خودشان در قیاس با قابلیت های سرکوب و کنترل حکومت با یکدیگر همخوانی نداشتند. این مقاله ضمن ایضاح موضع تئوریک کورزمن در قبال انقلاب ایران، به بیان نقاط قوت و ضعف این دیدگاه در تبیین انقلاب ها پرداخته است.
انقلابی برای برابری؛ تحلیل انقلاب ایران بر مبنای آرای توکویل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأملات توکویلدر باب انقلاب های فرانسه و آمریکا، رویکرد بدیعی در تحلیل انقلاب ها را شکل داده است که بر مبنای آن می توان به فهم جنبه های مهمی از انقلاب ایران (1979) رسید. توکویل با کشف مفهوم «برابری شرایط»، علاوه بر تشریح علت تحولات عصر جدید، افق تازه ای را برای تحلیل انقلاب های مدرن گشوده است. وی در طی بحثی در باب رابطة آزادی و برابری، انقلاب آمریکا را نمونة «انقلابی برای آزادی» و انقلاب فرانسه را نمونة «انقلابی برای برابری» معرفی می کند. بر این اساس، می توان انقلاب ها را بر مبنای اولویتی که در آن غالب می شود، به دو دستة «انقلاب برای آزادی» و «انقلاب برای برابری» تقسیم کرد. پژوهش حاضر برآن است که ابتدا با کنکاش در اندیشة توکویل، علل رخداد انقلاب از نگاه وی را در یک الگوی سه فاکتوریِ «برابری شرایط»، تمرکز اداری و رؤیاپردازی ادیبان، نظم دهی کرده و سپس با بررسی رخداد انقلاب ایران بر مبنای این دستگاه مفهومیِ سه بُعدی، این نظریه را به محک تاریخ بسپارد. بر این مبنا، در عصر جدید، تمایل به تحقق برابریِ شرایط در جامعة ایرانی گسترش قابل توجهی یافت. در کنار آن، اداره امور به شکل متمرکز توسط دولت پهلوی، تأثیرات مخربی بر جامعه داشت و شرایطی را مهیا کرد که در آن «روشنفکران شاعرپیشه» دست به بسیج انقلابی زدند. علاوه بر تبیین انقلاب در بحث نتایج آن، مقالة حاضر در پایان، به طرح این نظر می پردازد که انقلاب ایران بر مبنای سرنوشتی که پس از پیروزی یافت، تحولی از جنس «انقلاب برای برابری» بود.
نقش مهدویت در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به بازتاب باورداشت مهدویت در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران می پردازد. مفروض این پژوهش آن است که انقلاب اسلامی تحت تاثیر اندیشه مهدویت بوده و نمونه بارز انقلاب هایی است که با توجه و عنایت به بعد موعودگرایی و انتظار، رخ داده است به ویژه با رویکرد و قرائتی که از سال ۱۳۴۲ شمسی توسط امام خمینی(ره) از مهدویت ارائه شد، این باورداشت رسما به عنوان عاملی قوی و محرکی بزرگ در عرصه سیاسی و انقلابی مردم ایران نمودار گشت. روش تحقیق در این مسئله توصیفی – تحلیلی می باشد و بر پایه مطالعات جامعه شناسی استوار است. یافته های این مقاله در چهار حوزه دسته بندی می شود. باورداشت مهدویت در مرحله نخست در حوزه بینشی و تغییر در جهان بینی مردم ایران، تاثیرگذار بود و بعد از ایجاد جهان بینی، در حوزه ارزشها مفید ثمر بوده و در واقع ایجاد ارزشهای مهدوی در راستای انقلاب نمود. باورداشت مهدویت در حوزه هنجارهای رفتاری هم تاثیر بر انقلاب گذاشت یعنی مهدویت ایجاد ارزشهایی نمود که در راستای انقلاب اثر گذاشت و در نهایت در حوزه نمادها و سمبل های مهدوی، برای تسریع در امر انقلاب ایران ظهور و بروز نمود.
نقش داستان راستان شهید مطهری و داستان های کوتاه محمود تیمور در بیداری اسلامی دو انقلاب ایران و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۲۷۰
97-104
حوزه های تخصصی:
گاهی روزگار درگردش خود به نقطه ای می رسد که حق و باطل در هاله ای ازابهام فرورفته و راه از بیراه گم می شود. در چنین زمانه ای است که روشن فکران دینی و غیردینی دست به قلم می برند تا چراغی بیافروزند در دل تاریکی ها. محمود تیمور و مرتضی مطهری ازجمله روشن فکرانی هستند که علاوه بر حضور سیاسی چشمگیر در دو انقلاب ایران و مصر، در عرصه ادب فارسی و عربی نیز خوش درخشیده اند؛ با این تفاوت که یکی از آن دو در عصر نهضت روزگار تجدید زندگی عرب می زیسته؛ و تحول در ساختار زندگی سیاسی اجتماعی عرب، پس از عصر نهضت، سبب شده تا وی از مرز سنت ها عبور کرده، قدم به دنیای تجدد نهاده و داستان هایی واقعی از خرافه پرستی مسلمانان خلق کند؛ و دیگری با توجه به ضروریات جامعه ایران و از سرِ درد، نگارش آثاری همتراز «فلسفه و روش رئالیسم» را رها کرده و عالمانه داستان راستانی خلق کند که گویی در مقابل داستان های کوتاهی نوشته شده که به جای نمایاندن چهره واقعی اسلام، فقط و فقط بر دینی آمیخته با خرافه تاخته اند. علامه بزرگ شهید مطهری در این کتاب بسیاری از مبانی فکری و ریشه دار شیعه را در قالب داستان مطرح کرده است. هدف از این پژوهش که به شیوه تطبیقی مقایسه ای و به روش کتابخانه ای انجام شده، مقایسه تطبیقی ساختار، محتوا، تفاوت ها، شباهت ها و نیز نقش داستان های کوتاه شهید مطهری و تیمور در شکل گیری دو انقلاب ایران و مصر است.
سوبژکتیویته توده جامعه در انقلاب ایران در آرای دوتوکویل و میشل فوکو
انقلاب ایران تبدیل به فرصت مناسبی برای آزمون نظریات موجود در باب انقلاب گشته و تابش انقلاب ایران بر این نظریات / تابش این نظریات بر انقلاب ایران خروجی های جالب توجه و قابل تأملی را در بر داشته است. در نتیجه ی گذر تئوری انقلاب از منشور انقلاب اسلامی ایران مجموعه ای از خروجی های نظری پدید آمدند که عبارت هستند از رهیافت های جامعه شناسانه، روانشناسانه، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی. در این پژوهش سعی شده است از رهیافت فلسفی به طور کلی و فلسفه قدرت، گفتمان و انقلاب با سوژگی تأثیرگذاری به نام توده جامعه از دیدگاه دوتوکویل از باب انقلاب برابری و میشل فوکو از باب انقلاب معنوی مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه پژوهش نشان داد که در گفتمان هر دو نظریه پرداز مردم نقش تأثیرگذاری در به ثمر رسیدن و از آن مهمتر در دوام و پایداری انقلاب ایران داشته اند.
بازتاب انقلاب اسلامی ایران در پاکستان (براساس آموزه های نظریه پخش هاگراسترند)
منبع:
پژوهش ملل دی ۱۴۰۱ شماره ۸۳
53-74
هر انقلابى تأثیرات کم وبیش منطقه اى و بین المللى دارد و براى ایجاد عمق استراتژیک خود، پیامى را عرضه می کند. انقلاب ایران نیز دارای این ویژگی بوده و احیاگر تفکر اسلام و اسلام سیاسی بعنوان یکی از رخدادهای مهم در قرن بیستم تلقی می شود. هدف از نگارش این مقاله علت یابی بازتاب محدود انقلاب اسلامی ایران در جمهوری اسلامی پاکستان براساس نظریه پخش و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و شیوه کتابخانه ای جهت گردآوری اطلاعات است. بنابراین در این مقاله سعی گردیده است با کاربست نظریه پخش هاگراسترند به این سوال پاسخ داده شود، چرا بازتاب انقلاب اسلامی ایران در کشور اسلامی پاکستان محدود بوده است؟ فرضیه مطروح شده این است که دلیل مشکلاتی از جمله وجود دیدگاه های متفاوتی نسبت به جریان صدور انقلاب و قدرت یابی نظامیان در مبدأ و مقصد پخش یعنی ایران و پاکستان مانع گسترش افکار و اندیشه های انقلاب شده است. یافته های برآمده از مقاله حاضر، این است که باتوجه به مشکلاتی که در ابتدای انقلاب اسلامی در دو کشور وجود داشته، جمهوری اسلامی به تدریج سیاست صدور انقلاب به پاکستان را کنار گذاشته و به سمت گسترش روابط اقتصادی با این کشور رفته است
نقش سیدمحمدحسین طباطبائی در تکوین گفتمان اسلامی انقلاب ایران با تأکید بر عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
287 - 312
حوزه های تخصصی:
اگرچه علامه طباطبائی در آثار خود به صراحت دعوت به براندازی حکومت شاهنشاهی نکرده، اما به روش های مختلف در شکل گیری و عملیاتی شدن گفتمان انقلاب اسلامی نقش داشته است. مقاله حاضر می کوشد نقش کمتر شناخته شده علامه را در تکوین دال عدالت در گفتمان انقلاب اسلامی، آشکار سازد. سؤال اصلی نوینده عبارت است از: سازوکارهای اجتماعی پیوند اندیشه علامه و گفتمان انقلاب اسلامی کدامند؟ نویسنده با استفاده از «نظریه مبنا» که بر ترکیبی از دو نظریه نهادی و گفتمان استوار است، به این نتیجه رسیده که علامه با احیا موقعیت سوژگی «فیلسوف مفسر» با محوریت نظریه ادراکات اعتباری، در منازعات گفتمانی دهه 30 تا 50 جامعه ایران شرکت کرده و در تکوین دال عدالت در معنای مورد نظر انقلاب اسلامی، نقش «سوژگی سیاسی» بی واسطه (تولید متون) و باواسطه (شاگردان، حلقه های فکری و اجتماعات گفتمانی)، ایفا کرده است.
پیامدهای آگاهانه یک حرکت انقلابی: مطالعه دانشگاه های مولود انقلاب فرهنگی ایران بر اساس گزارش روزنامه اطلاعات (بهمن 1357- بهمن 1363)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین تحول در تاریخ دانشگاه های ایران پس از انقلاب «انقلاب فرهنگی» است. اغلب مطالعات موجود انقلاب فرهنگی را به یک «واقعه» و محدود به چهار روز درگیری در دانشگاه های سراسر کشور تقلیل می دهند که منجر به تعطیلی مراکز مختلف آموزش عالی شد. مطالعه حاضر تأکید می کند ریشه های انقلاب فرهنگی به زمان وقوع انقلاب ایران بازمی گردد و فقط به تعطیلی دانشگاه ها منجر نشد بلکه به تأسیس دانشگاه ها و مؤسساتی در کهکشان آموزش عالی ایران منجر شد که برآمده از نیازهای جامعه ایران و ایده ها و آرزوهای انقلابیون بود. به علاوه، پژوهش های پیشین بر تأسیس دانشگاه های امام صادق و تربیت مدرس به عنوان دانشگاه های مولود انقلاب فرهنگی تأکید می کنند اما پژوهش حاضر نشان می دهد مراکز بیشتری مولود انقلاب فرهنگی ایران بوده است و این مراکز جدید بازتابی از خواسته ها و نیازهای جامعه از سیستم آموزش عالی و هم چنین ایده های حکومت درباره نظام دانشگاهی است. مقاله حاضر با رویکرد تاریخی و بر اساس بازخوانی 31710 صفحه روزنامه اطلاعات (در قالب 1745 شماره) در بازه زمانی 12 بهمن 1357 تا 12 بهمن 1363 به بررسی، معرفی و توصیف مراکزی می پردازد که با تأیید ستاد انقلاب فرهنگی و برای تحقق الگوی علم اسلامی راه اندازی شدند.