مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
منطقه جنوب غرب آسیا
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
175 - 192
حوزههای تخصصی:
منطقه جنوب غرب آسیا یکی از مناطق راهبردی و مهم در جهان است که در دهه های اخیر چالشهای ژئوپلیتیکی و بحرانهای سیاسی زیادی را تجربه کرده است. دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی مهمترین بازیگران سطح منطقه ای آن است. این دو کشور که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در چارچوب سیاست دوستونه نیکسون، مکمل استراتژیک یکدیگر بودند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رقیب یکدیگر تبدیل شدند و روابط رقابتی و پرتنش بین آنها شکل گرفت. بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است که چالشهای ژئوپلیتیکی عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران چیست و این چالشها چه تأثیری بر منطقه جنوب غرب آسیا داشته است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و اسنادی و با نگاه ژئوپلیتیکی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام شده است و دوره زمان آن مربوط به پس از انقلاب اسلامی ایران است. به لحاظ تاریخی، روابط این دو قدرت منطقه ای به سه دوره قابل تقسیم است که پیچیده ترین آن در دوره معاصر روی داده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تضاد ایدئولوژیکی، منافع متعارض و رقابت بر سر گسترش حوزه های نفوذ دو کشور باعث چالشهای ژئوپلیتیکی و بحرانهای سیاسی فراوانی شده که دامنه آن تقریباً در سرتاسر منطقه گسترش یافته است.
رتبه بندی جایگاه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در منطقه جنوب غرب آسیا با بهره گیری از الگوهای تصمیم گیری چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق سند چشم انداز بیست ساله ، ایران کشوری است توسعه یافته که به جایگاه نخست اقتصادی دست پیدا کرده است. توسعه دارای ابعاد گوناگونی است که توسعه اقتصادی از ابعاد و ارکان مهم آن می باشد. برای رسیدن به تصویری که این سند ترسیم کرده است، داشتن درکی صحیح از جایگاه فعلی امری حیاتی است و برنامه ریزی و سیاست گذاری های آتی نیز باید با آگاهی از این جایگاه صورت گیرد. در این مقاله تلاش شده است که جایگاه اقتصادی ایران در منطقه مشخص شود و در این راستا شاخص های مختلف اقتصادی کشورهای منطقه در بازه زمانی مشخص جمع آوری شدند. با توجه به اینکه اهمیت این شاخص ها در تعیین جایگاه اقتصادی یکسان نیست، با استفاده از الگوهای تصمیم گیری چندمعیاره (تحلیل سلسله مراتبی و تاپ سیس) برای هرکدام از شاخص ها وزن نسبی تعیین شد و سپس شاخص ترکیبی جایگاه اقتصادی کشورها تعیین گردید. نتایج نشان می دهد در بین بیست وپنج کشور منطقه جنوب غرب آسیا در حوزه اقتصادی، کشورهای ترکیه، قطر، امارات متحده عربی، عربستان و ایران به ترتیب رتبه های یکم تا پنجم را به خود اختصاص داده اند.
تأثیر ساختار ژیوپلیتیک حاکم بر روابط روسیه و ایالات متحده آمریکابر رقابت آنها در جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده آمریکا و روسیه از زمانی که قدرت بریتانیا رو به افول گذاشت و آمریکا کم کم جای آن را گرفت، وارد رقابت در منطقه آسیا و شرق اروپا شدند. این رقابت و گاه رویارویی در زمان شوروی و پس از جنگ جهانی اول به اوج خود رسید و منجر به جنگ سرد شد که تا 1991 میلادی ادامه یافت. پس از فروپاشی شوروی این رقابت نیز برای یک دهه از بین رفت و رویکردهایی مبتنی بر روابط دوستانه با غرب و آمریکا مطرح شد. اما با ترمیم قدرت روسیه به دست ولادیمیر پوتین که خود از بازماندگان دستگاه های امنیتی شوروی بود، مجدداً بحث رقابت روسیه به عنوان یک ابرقدرت با آمریکا مطرح شد که با اشغال شبه جزیره کریمه و حمله به سوریه در حمایت از بشاراسد، این رقابت جدید واقعیت عملی یافت. حضور روسیه در سوریه، همکاری با ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و اقداماتش در قبال امنیت افغانستان و نیز بازتعریف اهداف سیاست خارجی و امنیتی-نظامی روسیه در اسناد استراتژیک این کشور از سال 2015 به بعد، نشانگر ورود روسیه به عرصه رقابت با آمریکا در منطقه جنوب غربی آسیا است. روابط و رقابت روسیه و آمریکا در مناطق مختلف و نیز جنوب غرب آسیا تابعی از ساختارهای معنایی، مادی و منافع این دو کشور به صورت کلی و نیز منطقه ای است که به طور کل در درون یک ساختار ژیوپلیتیکی قابل تعریف است. بنابراین در این مقاله سعی شده با روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد، از منظر سازه انگاری، ساختار ژیوپلیتیکی چگونه بر رقابت بین روسیه و ایالات متحده آمریکا در منطقه جنوب غربی آسیا تأثیر می گذارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد، دو کشور روسیه و ایلات متحده آمریکا رقابت تنگاتنگی در حوزه های مختلف همچون شرکای استراتژیک و انگاره فضاها و موقعیت های ارزشمند ژیوپلیتیکی دارند. Abstract Since the British power has been declining, the United States has replaced it. the United States and Russia entered the competition in the Asian and Eastern European region. This competition peaked after World War I and leading to the Cold War, which lasted until 1991. With the reign of Russia during the reign of President Vladimir Putin, Russia's rivalry as a major power with the USA was raised. This new competition was observed in reality with the occupation of the Crimean Peninsula and the invasion of Syria in support of Bashar al-Assad. Russia's presence in Syria, cooperation with Iran and the Persian Gulf countries surrounding, and its actions for the security of Afghanistan As well as redefine the goals of Russian foreign policy and security in its strategic documents from 2015 onwards, Reflects Russia's entry into the region of the USA in the Southwest Asia region. This article tries to analyze this geopolitical structure on the basis of the Constructivism approach Alexander Wendt.
واکاوی هویت مقاومت در جنبش های بازخیزش مذهبی در عصر جهانی شدن، مطالعه موردی، جنبش اخوان المسلمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نظام مند به جنبش ها، امر سیاسی جدیدی است که مستلزم گسترشِ مفهومی عمیق و همه جانبه از هویت است. جنبش ها نشان داده اند با تمایزگذاری بین خود و دیگران، مرزهای هویتی خود را ترسیم کرده و به اثبات هویت جمعی منحصر به فرد می پردازند (تاریخچه)، محوری که از دریچه تأثیر فنّاوری های ارتباطی و اطلاعاتی جدید بر کاهش فاصله های مکانی و فضایی آن، به عنوان خصیصه بارز جهانی شدن، کمتر دیده شده است (پیشینه). از ابهامات موجود، نبود شفافیت در شیوه زندگی مطلوبِ متکی بر هویت بازدارنده جنبش های بازخیزش مذهبی در رویارویی با جهانی شدن است (مسئله)؛ لذا، پرسش اصلی آن است که در دوره کنونی، شیوه هویت یابی در جنبش های بازخیزش مذهبی چگونه بوده و چه چهارچوبی را برای اندیشه ورزی، رفتار اجتماعی و ساخت سیاسی پیشنهاد می کند؟ (سؤال) احتمالاً شیوه هویت یابی در جنبش های بازخیزش مذهبی چون اخوان المسلمین، بر پایه هویت مقاومت، تبلور می یابد (فرضیه). مقاله حاضر به شیوه جامعه شناسی تاریخی با ابزار گردآوری اسنادی (روش) در پی تنویر آن؛ برای نیل به شناسایی چگونگی تعریف هویت در جنبش های بازخیزش مذهبی در دوره جهانی شدن است (هدف). این جنبش ها بر هویت های خاص، مسئولیت پذیری اخلاقی و ساخت های مشارکت جویانه اتکا دارند و شیوه هویت یابی دارای ظرفیت حرکت از راست کیشی به تأملی، (بنیان های فکری)، از خشونت ورزی به آشتی جویی (شیوه های رفتاری). و از ساخت پایگانی قدرت به روابط بیناکنشی فرهنگی (توانش سیاسی) است (یافته).
عوامل اصلی و پیشران های مؤثر و شکل دهندۀ هندسۀ نظم نوین در منطقۀ جنوب غرب آسیا تا افق 1407(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه جنوب غرب آسیا با تحولات و پویایی های جدیدی در دهه های اواخر قرن بیست ویکم روبه رو بوده است که شناسایی تحولات ایجادشده در این منطقه، نوید شکل گیری نظم نوینی را می دهد. این نظم نوین بازیگرانی دارد که در شکل گیری آن نقش دارند. این پژوهش با رویکرد آینده پژوهانه به دنبال شناسایی مهم ترین عوامل اصلی و نیروهای پیشران شکل دهنده هندسه نظم نوین در منطقه جنوب غرب آسیا تا افق 1407 است. نوع پژوهش کاربردی با رویکرد آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری آن به صورت هدفمند شامل 17 نفر از صاحب نظران در حوزه امنیت ملی و روابط بین الملل است. با مطالعات کتابخانه ای و انجام مصاحبه به صورت جلسات ذهن انگیزی و توفان فکری، 47 عامل اصلی احصا شدند که در دو بُعد عوامل اصلی پیشینِ شکل دهنده به نظم در منطقه جنوب غرب آسیا و عوامل کنونی شکل دهنده به نظم نوین در منطقه جنوب غرب آسیا دسته بندی شدند. در ضمن 19 نیروی پیشران شکل دهنده هندسه نظم نوین منطقه ای در منطقه جنوب غرب آسیا تا افق 1407 شناسایی شدند. صحت سنجی عوامل اصلی از طریق آزمون های اختصاصی نرم افزار SPSS (t تک نمونه ای و ضریب توافقی کندال) انجام و اثرگذارترین پیشران ها با استفاده از نرم افزار میک مک و ماتریس تحلیل اثر متقابل از میان 19نیروی پیشران شناسایی که شامل طرح معامله بزرگ قرن آمریکا، جنگ روسیه و اوکراین، برقراری راه ابریشم جدید، مناقشه قره باغ، تلاش برای حذف ایران از راه گذر زنگزور و گسترش ایدئولوژی مقاومت هستند.
تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه جنوب غرب آسیا پس از بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
77 - 106
حوزههای تخصصی:
رژیم صهیونیستی نه تنها همچنان ماهیت ستیزه جویانه و اشغالگر خود را حفظ کرده بلکه با ارائه راهبردهای تهاجمی به ویژه پس از بحران های منطقه ای دهه اخیر، آن را تقویت نیز کرده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر آن است تا با شناخت موقعیت و وضعیت رقابت نظامی کشورهای منطقه، تحرکات و فعالیت های نظامی رژیم صهیونیستی در جنوب غرب آسیا را پس از بحران سوریه مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر از جنبه هدف، جزء پژوهش های کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. به دلیل مطالعه گذشته نگر، از منابع و اسناد کتابخانه ای و برای تکمیل ناشناخته ها، مصاحبه ای نیز با 6 نفر از متخصصان مسائل رژیم صهیونیستی صورت گرفت. یافته ها نشان داد، رژیم صهیونیستی راهبردهای نظامی کلان برای همه کشورهای منطقه و راهبردهای جزئی برای کنترل و نزدیک تر شدن به تک تک کشورهای منطقه را طی دهه گذشته در پیش گرفته است. رژیم صهیونیستی در دهه گذشته، با کشورهای اردن، امارات، بحرین، فلسطین و عربستان تعامل نرمی داشته و در مقابل با با کشورهای حوزه جبهه مقاومت، یعنی جمهوری اسلامی ایران، سوریه، لبنان و یمن بیشترین تقابل سخت را داشته است.